آشپزی


2 دقیقه پیش

این نوشیدنی بعد از افطار برایتان لازم است

حالا که ماه مبارک رمضان در فصل خیلی گرمی قرار گرفته است، نوشیدنی فوق‌العاده لیموناد ترش نعنایی را برای روزهای گرم تهیه کرده و در افطارتان میل کنید. همشهری آنلاین: حالا ...
2 دقیقه پیش

فیلم: یک ویدئوی خوشمزه از کیک آلبالو

حالا که کم کم دارد فصل آلبالو فرا می رسد، ما هم برای شما یک کیک آلبالویی خوشمزه آموزش می دهیم. شاید با نگاه به ظاهر این کیک احساس کنید که تهیه آن سخت است، اما پس از دیدن این ...

آشپزی به سبک ملیکا شریفی نیا


ملیكا شریفی‌نیا آشپزی را از مادرش و مهراوه یاد گرفته و از پخت غذای محبوبش لذت می‌برد.


مجله زندگی ایده آل - الناز دیمان: ما ایرانی‌ها معمولا عاشق بادنجان هستیم و كلی پیش‌غذا، غذا و ترشی با این ماده غذایی درست می‌كنیم كه همه‌شان خوشمزه و خوش آب و رنگ هستند. تنوع غذاهایی كه با بادنجان می‌توان پخت و همچنین مزه خاص و مطلوب این ماده غذایی طوری است كه همه سلیقه‌ها و عادات غذایی را پوشش می‌دهد و از كمتر كسی می‌توان شنید كه مشتاق میل كردن غذاهایی مانند قیمه بادنجان، حلیم بادنجان، میرزا قاسمی، بادنجان شكم‌پر، ترشی لیته و. . . نباشد.

ملیكا شریفی‌نیا هم مانند اغلب ما ایرانی‌ها عاشق بادنجان و غذاهایی است كه با این ماده غذایی پخته می‌شوند. به نظرشریفی‌نیا بادنجان، خوشمزه‌ترین ماده غذایی دنیاست و مزه آن در میان صیفی‌جات خاص و بی‌نظیر است. این بازیگر جوان عاشق پختن غذاهای متنوع با بادنجان است و از دوستان و ‌مهمانانش با غذاهایی كه با بادنجان طبخ می‌شوند پذیرایی می‌كند. در این گفت‌وگو میزبان ملیكا شریفی‌نیا شدیم و با او درباره عادات غذایی‌اش، علاقه‌اش به آشپزی، انواع رژیم‌هایی كه تابه‌حال امتحان كرده و. . . گپ زدیم.

وقتی مهمان دارم مرغ و بادنجان می پزم

 بادنجان خاص است

بادنجان، لذیذترین ماده غذایی در بین صیفی‌جات است و مزه خاص و جالبی دارد؛ مزه‌ای بین گوشت و گیاه. طعمی كه شبیه هیچ ماده غذایی دیگر نیست. به‌نظرم بادنجان هویت مستقلی دارد چون مزه‌اش واقعا قابل قیاس با هیچ مزه دیگری نیست. بادنجان مزه‌ای بین شیرینی یك گیاه، تندی و بافتی گوشت‌مانند دارد كه این ماده غذایی را بسیار متفاوت می‌كند.

بادنجان یك ماده غذایی كامل است و می‌توان از آن به جای گوشت‌ها در خورش‌ها استفاده كرد. بعضی‌ها بادنجان را در كنار غذا استفاده می‌كنند اما به‌نظر من می‌تواند پایه اصلی بسیاری از غذاها و خورش‌ها باشد. بادنجان برای من محبوب‌ترین ماده غذایی است و در بسیاری از غذاها از نوع سرخ شده و كباب شده‌اش استفاده می‌كنم.

من كارهای آشپزی‌ام را معمولا زمان مصاحبت با دوستانم انجام می‌دهم چون وقتی تنها در خانه باشم خیلی حوصله ماندن در آشپزخانه را ندارم و جذابترین بخش پخت بادنجان همزمان سرخ كردن آن است كه كلی از بادنجان‌های سرخ شده را همان زمان همراه دوستانم می‌خوریم (می‌خندد). البته خوردن بادنجان تازه سرخ‌شده را توصیه نمی‌كنم چون خیلی چرب است و خودم هم با اینكه خیلی دوست دارم اما سعی می‌كنم معمولا بادنجان‌های سرخ‌شده را كنار غذا و پس از گرفتن روغن اضافه‌شان بخورم.

 غذاهای ایرانی را خوب می‌پزم

خوشبختانه دوستان و خانواده‌ام خیلی دستپختم را دوست دارند و به‌نظرشان آشپز ماهری هستم. من آشپزی را از مادرم و البته مهراوه یاد گرفته‌ام و هنوز هم اگر بخواهم غذایی جدید بپزم، ابتدا با مادرم یا مهراوه مشورت می‌كنم. دستپخت مامان معركه است و ته‌چین مرغ و بادنجان و هر غذایی كه فكرش را بكنید، لذیذ می‌پزد و همه دوستانم برای خوردن ته‌چین‌های ایشان سر و دست می‌شكنند (می‌خندد).

من معمولا برای پذیرایی از خانواده و دوستانم مرغ و بادنجان، لوبیا پلو و قورمه سبزی می‌پزم. من قورمه سبزی را اصلا دوست ندارم اما چون مهراوه خیلی این غذا را دوست دارد و اصولا ایرانی‌ها عاشق این غذا هستند، من هم سعی كرده‌ام نوع پخت خوب آن را یاد بگیرم و برای ‌مهمان‌هایم بپزم. سعی می‌كنم قورمه‌سبزی را خیلی خوش‌مزه بپزم تا بتوانم خودم هم در كنار ‌مهمان‌هایم این غذا را بخورم (می‌خندد).

مهراوه و بابا از طرفدارهای قورمه‌سبزی‌های من هستند و بابا همیشه می‌گوید «قورمه سبزی‌هایت مزه قورمه سبزی مامان بزرگ‌هارو میده».

من اهل پختن غذاهایی مثل باقالی‌پلو با گوشت و آلبالوپلو و فسنجان نیستم و غذاهای اصلی‌ام در ‌مهمانی‌ها همان سه غذایی است كه گفتم و دوستان و خانواده‌ام عاشق این سه غذای من هستند و مرتب می پرسند كه «كی مرغ و بادنجان می‌پزی، بیاییم خانه‌ات؟» دوستانم حتی وقتی می‌خواهند با من به شوخی شرط‌بندی كنند سر لوبیاپلو یا مرغ و بادنجان شرط می‌بندند. (می‌خندد)

 ادویه زیاد ممنوع

من در غذاهایم از ادویه‌های مختلف به تعداد و میزان زیاد استفاده نمی‌كنم چون معتقدم ادویه زیاد طعم اصلی غذا را می‌گیرد و مزه‌اش دیگر اصیل نیست. دیده‌ام بعضی‌ها هر چه ادویه در منزل دارند در غذا می‌ریزند و مزه و بوی این ادویه‌ها با هم مخلوط می‌شوند و همه غذاهای‌شان تقریبا یك عطر و طعم دارند، ولی من برای هر غذا، ادویه مشخصی دارم و سعی می‌كنم از این ادویه‌ها به حد لازم و نه بیشتر استفاده كنم.

من از ادویه‌های مخلوط استفاده نمی‌كنم چون نمی‌دانم چه نوع ادویه‌هایی در آنها استفاده شده، كلا سعی می‌كنم برای هر غذا ادویه خاص آن را استفاده می‌كنم. از اینكه مزه رب یا ادویه در غذاهایم غالب شوند خوشم نمی‌آید چون همیشه سعی می‌كنم از بهترین مواد غذایی سالم و تازه استفاده كنم و حیفم می‌آید با ادویه‌جات، مزه خوب‌شان را محو كنم.

وقتی مهمان دارم مرغ و بادنجان می پزم

 در باغچه خانه‌ام سبزی می‌كارم

مدت ها پیش غذاهای فست‌فودی می‌خوردم و الان هم متاسفانه این غذاها از برنامه تغذیه‌ام حذف نشده (می‌خندد). فكر می‌كنم خیلی اهل تغذیه سالم نیستم و تا همین چند سال پیش حتی سالاد و میوه هم كم می‌خوردم اما مدتی است در باغچه خانه‌ام سبزی، خیار و گوجه پرورش می‌دهم و همین موضوع انگیزه‌ای شده تا از گیاهانی كه خودم پرورش می‌دهم استفاده كنم.

چند وقتی است با سالاد آشتی كرده‌ام و زیاد سالاد درست می‌كنم و حتی گاهی از سالاد به‌عنوان غذای اصلی‌ام استفاده می‌كنم. در سالادهایم فیله مرغ تكه‌تكه شده می‌ریزم و چاشنی سالادهایم هم معمولا سركه و روغن زیتون است. قبلا اصلا اسفناج نمی‌خوردم اما الان اسفناج جزو برنامه غذایی‌ام شده و حتی خورش آلواسفناج می‌پزم. در كل سعی می‌كنم برنامه غذایی ناسالمم را بااستفاده از سالاد و میوه كمی تعدیل كنم (می‌خندد).

 ورزش فقط شنا

دوست مادرم مربی شنا بود و مرا از بچگی با خودش به استخر می‌برد و من این ورزش را به صورت خودجوش یاد گرفتم (می‌خندد). در استخر به حركات مربیان و شناگران ماهر نگاه می‌كردم و سعی می‌كردم از آنها تقلید كنم، ترسی از آب نداشتم به همین خاطر به سرعت انواع شنا را آموختم.

من كلا خیلی اهل ورزش نیستم اما شنا تنها ورزشی است كه مرا به خودش جذب كرد. تا 17سالگی این ورزش را به صورت حرفه‌ای ادامه دادم و تا مرحله مربیگری و نجات غریقی پیش رفتم. در حال حاضر هم شنا، ورزش اصلی من است و حتی مسابقات شنا را در المپیك دنبال می‌كنم. به تازگی رقص در آب هم به مسابقات المپیك اضافه شده كه مشتاقانه دنبال می‌كنم و به‌نظرم ورزش بسیار زیبا، جذاب و البته سخت و سنگینی است.

ورزش‌های مختلفی را امتحان كرده‌ام اما عاشق‌شان نشدم. مدتی هم خیلی سفت و سخت باشگاه می‌رفتم اما به‌خاطر درگیری‌های شغلی نتوانستم ادامه دهم. ورزش اسكیت را به‌خاطر بازی در یك تئاتر یاد گرفتم اما متاسفانه فرصت نكردم ادامه دهم. دوچرخه‌سواری را هم در حد سرگرمی و تفریح با دوستانم انجام می‌دهم.


 فقط وقتی رژیم باشم كالری غذا‌ها را محاسبه  می‌كنم

من 6 ماه از سال رژیم هستم و شش ماه بیخیال آن می‌شوم (می‌خندد). كلا زندگی‌ام دو حالت دارد، یا در رژیم هستم و همه فكر و ذهنم به محاسبه میزان كالری غذاست یا رژیم نیستم و اصلا به این چیزها فكر نمی‌كنم. البته تحت هر شرایطی عذاب‌وجدان استفاده از كالری بالا را دارم اما اینطور نیستم كه مرتب چرتكه بیندازم كه چه میزان كالری در غذایم بوده، فقط ناراحت می‌شوم كه «وای چقدر كالری داشت این غذایی كه خوردم» (می‌خندد).

اما وقتی در دوره رژیم باشم واقعا سفت و سخت عمل می‌كنم. مثلا در دوره‌ای رژیم كانادایی گرفتم كه خیلی رژیم سختی است و از هیچكدام از قوانینش هم تخطی نكردم به‌طوری كه همه دوستانم تعجب كرده بودند. مثلا اگر قرار بود در روز صد كالری استفاده كنم به صد و یك کالری نمی‌رسید.
 
 بدون دسر هرگز

من عاشق دسر هستم. تیرامیسو، كرم كارامل و كرم بروله دسرهای محبوب من هستند؛ البته كرم بروله را در ایران هنوز پیدا نكرده‌ام. من این دسر خوشمزه را در پاریس كشف كردم، كرم بروله معروف‌ترین دسر فرانسه است و در این كشور كلی طرفدار دارد. این دسر هم تقریبا مزه كرم كارامل دارد با این تفاوت كه روی آن را با آتش كمی سرخ می‌كنند و رویه‌اش حسابی سفت، خوشمزه و شكری می‌شود و مواد داخلش هم اسفنجی است. دسری فوق‌العاده خوشمزه و لذیذ است و خدا رحم كرده که در تهران پیدا نمی‌شود (می‌خندد).

گاهی دسر‌ها را از خود غذا بیشتر دوست دارم و حتی حاضرم به جای غذا از آنها استفاده كنم. اهل بستنی، شكلات و كیك خامه‌ای نیستم ولی در عوض عاشق انواع كرم‌ها، موس‌ها و كیك‌های اسفنجی ساده و خانگی هستم. با اینكه خیلی دسر دوست دارم اما به جز ژله‌های آماده، دسر دیگری بلد نیستم درست كنم (می‌خندد).

 چای، نوشیدنی محبوب من

چای، نوشیدنی اول و مورد علاقه من است و زیاد می‌نوشم. در كل اهل نوشیدنی‌های مصنوعی مثل شربت‌ها و آبمیوه‌های آماده نیستم و اگر قرار باشد از نوشیدنی استفاده كنم، نوشیدنی‌های سنتی مثل شربت بهار نارنج، عرق بیدمشك و عرق نعناع با شیرینی كم را ترجیح می‌دهم. بابا، مامان و مهراوه هم این نوع نوشیدنی را دوست دارند و از ‌مهمان‌هایم با همین نوشیدنی‌ها پذیرایی می‌كنم. این نوشیدنی‌های سنتی و طبیعی علاوه بر خواص بالا، كم‌كالری هستند و ویژگی آرامش‌بخش بودن دارند.

وقتی مهمان دارم مرغ و بادنجان می پزم

 بادنجانی كه حساسیت‌زا نیست

بابا خیلی مرغ و بادنجان مرا دوست داشت اما مدتی دچار آلرژی به بادنجان شد كه ظاهرا یك نوع حساسیت شایع است و بعضی‌ها موقع خوردن بادنجان به آن دچار می‌شوند و دهان و زبان‌شان می‌سوزد. من مدتی تحقیق كردم تا اینكه بالاخره نوعی از بادنجان را پیدا كردم كه بابا را اذیت نكند. این بادنجان دانه ندارد و همه بافت آن گوشت خود بادنجان است و طعم خیلی خوشمزه‌ای دارد. این نوع بادنجان فقط در سمنان رشد می‌كند اما در تهران هم می‌توانید آن را در بعضی مغازه‌های تره‌بار پیدا كنید.

اغلب كسانی كه به بادنجان حساسیت دارند، می‌توانند این نوع آن را میل كنند و خوشبختانه بابا هم بعد از كلی وقت كه بادنجان را از برنامه غذایی‌اش حذف كرده بود، توانست این نوع بادنجان را بخورد و كلی هم كیف كرد كه باز هم می‌تواند مرغ و بادنجان‌های مرا بخورد (می‌خندد). اتفاقا هر بار این غذا را می‌پزم مقداری برای بابا كنار می‌گذارم تا با خودش ببرد و در منزل صرف كند و لذت ببرد.

یك بار هم كه با دوستانش دسته جمعی غذا را خورده بودند همگی خوش‌شان آمده بود و تعریف كرده بودند و بابا هم گفته بود «غذای لذیذی كه نوش جان كردید دستپخت ملیكا بود» و همه كلی تعجب كرده بودند (می‌خندد).

بابای خوش‌خوراك من

بابا آشپز بسیار ماهری است و علاوه بر آن خیلی هم خوش‌خوراك است؛ به همین خاطر اگر در مورد غذاهایم نظر بدهد، می‌دانم از طرف كسی است كه خودش اصول غذا پختن را خوب بلد است و برایم بسیار باارزش است. مثلا اگر از غذایم تعریف كند، می‌دانم این تعریف به‌خاطر رابطه پدر و دختری نیست و واقعا غذا خوب بوده چون اگر ایرادی در غذاهایم ببیند، مطرح می‌كند تا آن را رفع كنم.


ویدیو مرتبط :
مهراوه شریفی نیا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ملیکا شریفی نیا: نه خانواده‌ام که خودم خودم را اثبات کردم



اخبار ,اخبار فرهنگی ,ملیکا شریفی نیا

 

اخبار فرهنگی - ملیکا شریفی نیا :
نه خانواده‌ام که خودم خودم را اثبات کردم

این که فیلمی اجازه اکران نداشته باشد این توهین به سینماست.

ملیکا شریفی نیا متولد 21 آبان 1365 در تهران است.وی در خانواده‌ای متولد شد که از ابتدای تولد با دوربین و هنر غریبه نبوده است. وی علاوه بر بازیگری،هنرآموخته رشته گرافیک بوده و در زمینه‌های گرافیک، عکاسی، تصویرسازی کتاب و ساخت آثار حجمی به‌طور جدی فعالیت می‌کند.

 

او بازی در سینما را از سال ۱۳۷۰ با فیلمی به نام «اوینار» به کارگردانی «شهرام اسدی» شروع کرد.بازی در فیلم «اشباح » مهرجویی در جشنواره فیلم فجر امسال برای وی دیپلم افتخار بهترین بازی در نقش دوم زن را به همراه داشت. اشباح سومین تجربه همکاری وی بعد از «پری» و «مهمان مامان» بوده است. در یافت دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر بهانه ای شد که پای حرف‌های این هنرمند بنشینیم .

در این جشنواره با کار آقای مهرجویی حضور داشتید. کار با آقای مهرجویی چطور بود؟
این کار اولین کار من با آقای مهرجویی نبود. این سومین کار جدی من با ایشان بود و همانطور که انتظار داشتم و مانند همیشه بسیار کار خوبی برای من بود و من توانستم بعد از این همه سال چیزهای زیادی بیاموزم.


  در چه کارهای دیگری با آقای مهرجویی همکاری داشتید؟
پیش از این کار در فیلم «پری» و «مهمان مامان» با ایشان همکاری داشتم.


  برای این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را نیز به دست آوردید.کسب دیپلم افتخار چه حس و حالی داشت؟
حس خوبی داشت.اصولا جایزه گرفتن از دست بزرگان سینما و داوران عزیز حس خیلی خوبی دارد چون نشانه تایید شدن است و این برای من بسیار خوب است که بتوانم خودم شخصا و به تنهایی خودم را اثبات کنم چون همیشه به دلیل خانواده هنری‌ام خیلی کلی به ما نگاه می‌کنند. من خیلی خوشحالم که توانستم خانواده‌ام را سربلند کنم و بتوانم تاییدی را روی خودم و کارم داشته باشم.


  اشباح برای شما و همچنین به طور کلی چه بازخوردی به همراه داشت؟
به طور کلی بیشتر روی این فیلم انتقاد بود ولی تا جایی که به من مربوط می‌شد بازخورد خوبی گرفتم و دوستان خیلی نقش من و پارتی که من در آن بازی می‌کردم را دوست داشتند. نظرات بسیار متفاوت بود. امیدوارم هر کس فیلم را می‌بیند دوستش داشته باشد. می‌توانست کار بهتری باشد اما من از نقش خودم رضایت دارم.


  به طور کل جشنواره فیلم فجر امسال را چطور دیدید؟
خیلی مشتاق جشنواره امسال بودم چون هم خودم دو فیلم در این جشنواره داشتم و همچنین کارهای خوبی به این جشنواره آمده بودند. هم کارهای آدم‌های نامدار و هم کارهایی که درباره آن‌ها بحث بود در این جشنواره حضور داشتند. دوست داشتم تمام فیلم‌های این جشنواره را ببینم ولی فقط موفق به دیدن نصف فیلم‌ها شدم و فیلم‌هایی که دیدم آن طور که انتظار داشتم نبود. البته کارهای خوب هم دیدم. به خصوص کار اولی‌ها در این جشنواره بسیار خوب کار کردند.
  جشنواره فجر امسال جشنواره پرحاشیه‌ای بود.
جشنواره همیشه پر حاشیه است.


  امسال ولی جنس این حواشی متفاوت بود و ما هنوز شاهد ادامه حواشی مربوط به اختتامیه این جشنواره هستیم. نظرتان در رابطه با این حواشی چیست؟
من خیلی درگیر حاشیه نیستم و فقط چیزی که به گوشم می‌رسد را می‌شنوم و دقیقا نمی‌دانم چه اتفاقاتی افتاد.اما خیلی طبیعی است که در هر مراسمی و در هر جشنی و در هر اتفاقی اعم از سینمایی و غیر سینمایی حاشیه وجود دارد. در این حواشی هم خیلی چیزها دخیل است و همه چیز دست یک نفر و چند نفر نیست و خیلی‌ها در این وقایع دخیلند.

 

به همین دلیل است که حرف‌ها چندتا می‌شود و حاشیه ایجاد می‌شود. من فقط می‌شنوم ولی سعی می‌کنم قضاوت نکنم. باید کسانی که حواشی به آن‌ها مربوط است اظهار نظر کنند.
 

ما در این جشنواره شاهد حضور فیلم‌های متفاوتی بودیم از فیلمسازان بعضا جوان تر.این فیلم‌ها یکی از عوامل شکل‌گیری حاشیه‌ها بود. هم شاهد کار اولی‌های متفاوتی بودیم و هم شاهد فیلم‌هایی با تم انتقادی و متفاوت مانند فیلم خانه پدری آقای عیاری که دارای حاشیه بود یا فیلم عصبانی نیستم آقای درمیشیان که خیلی حاشیه ساز شد و از بخش مسابقه هم حذف شد یا فیلم آشغال‌های دوست داشتنی که اجازه پخش هم نگرفت. این‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
من فکر می‌کنم که هر کسی که فیلمی می‌سازد و نفس می‌کشد و وقت می‌گذارد و جسارت به خرج می‌دهد چون فیلم ساختن در ایران کار راحتی نیست، باید اجازه داشته باشد که فیلمش را اکران کند.

 

حالا هر چیزی که پشت فیلم باشد و هر قضاوتی که بقیه از آن فیلم بکنند این‌ها برای بعد از اکران است. این که فیلمی اجازه اکران نداشته باشد این توهین به سینماست. من فیلم‌های خوبی در جشنواره دیدم.

 

البته عصبانی نیستم را موفق نشدم ببینم چون سانس اکرانش عوض شد اما در بین فیلم اولی‌ها فیلم چند متر مکعب عشق بهترین فیلمی بود که در جشنواره دیدم و نظرات خیلی از دوستان من هم همین بود. خوشحالم که این فیلم اکران شد چون خستگی را بعد از چند روز از تن ما به در کرد. امیدوارم فیلم هایی که در هر ژانر و در هر سبکی که ساخته می‌شود اجازه پخش پیدا بکند چون عدم اجازه اکران یعنی هدر رفتن زحمات تعداد بسیار زیادی از آدم ها.

 

ما می‌توانیم اجازه بدهیم که این فیلم‌ها پخش بشوند و بعدا نقدشان بکنیم، چه خوب یا چه بد.

 

عدم اجازه اکران به فیلمی آزادی بیان را می‌گیرد. آزادی بیان چیز خوبی است و هر کس حق دارد حرفش را بزند و چه آن حرف پسندیده بشود و چه نشود. من خوشحالم که این روزها هم بچه‌های جدید و هم قدیمی دارند کار می‌کنند و هنوز برای سینما ایران ارزش قائل هستند که دارند با تمام سختی‌ها و درگیری هایی که فیلمسازی در ایران دارد ادامه می‌دهند.


  پس از این موفقیت برنامه شما برای آینده چیست؟
دوست دارم کارهایی بکنم که هم دیده بشود و هم جدی تر باشد. خیلی جدی دارم فکر می‌کنم و گزیده تر دارم انتخاب می‌کنم و دوست دارم نقش‌های متفاوت بازی بکنم. با تجربه‌ای که امسال داشته‌ام احساس می‌کنم که در جدیدی بر روی من باز شده است.

 

من در کمدی جا افتاده بودم. معتقدم که کمدی خوب خیلی خوب است ولی کمدی بد می‌تواند خیلی بد باشد. من دوست نداشتم ژانر کاری‌ام فقط کمدی باشد و دوست داشتم ژانرهای دیگر را هم تجربه کنم و خوشحالم که این نقش را بازی کردم. توانایی‌های خودم را نشان دادم و تایید بزرگان هم نشان داد که من موفق بودم. خیلی دوست دارم که در کارهای سینمایی و سریال‌های جدی‌تر حضور داشته باشم تا بازی در نقش هایی که تا به حال فرصتش به من داده نشده است را تجربه کنم و امیدوارم بتوانم موفق باشم.


فضای سینما را در سال آینده چطور می‌بینید؟
من نمی توانم پیشگویی کنم. فقط می‌توانم امیدوار باشم که هر سال از سال پیش موفق‌تر باشیم چون سینما خانه من و خانه خیلی از بچه‌هاست و برایمان بسیار ارزشمند است.

 

امیدوارم که روز به روز این فضا بهتر بشود ولی نمی توانم از حالا قضاوت کنم و بگویم خوب می‌شود یا نه. امیدوارم بزرگان فیلم‌های خوب بسازند و کسانی که فیلم نساختند جسارت داشته باشند و بسازند و بچه هایی که در فیلم‌های اولشان آنقدر خوب ظاهر شدند به خاطر حرف و حدیث‌ها خودشان را نبازند و به سر پا نگه داشتن سینمای ایران ادامه بدهند.

اخبار فرهنگی - قانون