سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
10 نکته کلیدی رسیدن به موفقیت در بازار مسکن
در مقایسه با ملک، سرمایه گذاری روی زمین بیشتر توصیه می شود چرا که زمین، همیشه گران ترین کالا در بازار مسکن بوده و هست و سرمایه گذاران خبره این را خوب می دانند و بیشترین دارایی غیرنقدی آنها زمین هایی است که در زمان مناسب خریده اند.
البته در مقایسه با ملک، سرمایه گذاری روی زمین بیشتر توصیه می شود چرا که زمین، همیشه گران ترین کالا در بازار مسکن بوده و هست و سرمایه گذاران خبره این را خوب می دانند و بیشترین دارایی غیرنقدی آنها زمین هایی است که در زمان مناسب خریده اند.
البته همیشه هم خرید زمین با آگاهی قبلی و در پی تحلیل بازار اتفاق نمی افتد. معمولا حوزه ساخت و ساز مسکن شاهد حضور سرمایه گذارانی است که بدون کمترین تجربه ای و تنها با امید کسب سود وارد این بازار شده و می شوند؛ در اینجا نگاهی گذرا خواهیم داشت به 10 راهکاری که باید در زمان خرید خانه یا زمین به آنها توجه کنید، بخصوص اگر در این زمینه تازه کار هم هستید.
1) شروع تحقیقات
گرچه ممکن است که بخواهید یک آژانس معاملات ملکی به شما در خرید یا چگونگی سرمایه گذاری کمک کند اما شما باید به هر حال برای سرمایه گذاری پولتان با کمی تحقیق و آگاهی قبلی وارد این بازار شوید. بدیهی است که مراجعه به آژانس معاملات ملکی برای یافتن زمین مناسب، فشار غیر ضروری برای خرید آن به شما وارد می کند؛ پس مهمترین نکته این است که بیطرفانه به آمار املاک و محله ها در چارچوب میزان سرمایه خود نظر انداخته و بررسی های لازم را انجام دهید.
2) همه چیز را بسنجید!
کیفیت منطقه ای که شما در آن ملک یا زمینی را خریداری می کنید، در موفقیت یا عدم موفقیت سرمایه گذاری و پیش بینی استقبال افراد و شرکت ها نسبت به اجاره یا خرید ملک شما تاثیر مستقیم می گذارد. به عنوان مثال، اگر شما در یک محله در نزدیکی یکی از دانشگاه های کشور سرمایه گذاری کنید، این شانس را خواهید داشت که پس از ساخت، واحدهای خالی تان پر از دانشجویان و استادهایی شود که محلی زندگی شان از دانشگاه فاصله دارد. اگر زمینی در جوار این دانشگاه خریده اید حتی می توانید آن را پانسیون (خوابگاه دانشجویی) کنید یا یک زمین ورزشی برای آخر هفته های دانشجویان تدارک ببینید.
3) دور مناطق قرمز خط بکشید!
هیچکس نمی خواهد که در یک منطقه جرم خیز زندگی کند. به پلیس یا به آمار دقیق جرم و جنایت ها در محله های مختلف شهر رجوع کنید. سعی نکنید از ساکنین محله مورد نظر در این باره بپرسید چون آنها هرگز محل زندگی خودشان را زیر سوال نمی برند. باید به سراغ آمار و نرخ خرابکاری، جرایم بسیار جدی، جرایم خرد و اتفاقات اخیر (جرم هایی که اخیرا در آن منطقه اتفاق افتاده است) بروید. همچنین باید درخصوص وفراوانی حضور پلیس در آن منطقه پرس و جو کنید. این را هم بدانید که نزدیکی به پاسگاه و کلانتری خود امتیاز بزرگی است و به نوعی امنیت اقتصادی زمین شما را تضمین می کند.
4) فرصت های شغلی را رصد کنید
محله هایی با فرصت های شغلی رو به رشد، توانایی جذب افراد بیشتری برای اجاره مسکونی و اداری دارند. اگر شما متوجه شده اید که یک شرکت بزرگ در حال ساخت یا نقل مکان به این منطقه است، می توانید مطمئن باشید که تعداد زیادی کارگر یا کارمند هم به منطقه اضافه می شوند و همین ممکن است باعث تغییر قیمت مسکن یا زمین شما شود.
5) دار و ندار منطقه را از نظر بگذرانید!
باید امتیازات محله را بررسی کنید. مثلا اینکه محله دارای چه امکاناتی است و مهمتر اینکه چه امکاناتی را نیاز دارد. اگر زمین یا ملک شما در مکانی واقع شده باشد که از نظر سطح دسترسی به اماکن تفریحی – ورزشی یا فرهنگی رتبه خوبی دریافت کند ارزش زمین یا ملک شما هم بی شک بالا خواهد رفت. حتی اگر بخواهید دست به کار ساخت و ساز در زمین شوید شناخت امکانات در تعیین هدف ساخت و ساز به شما کمک خواهد کرد. یعنی کمبودها راهی پیش روی شما برای انتخاب بهترین بهره برداری از زمین تان باز می کند.
6) پروانه های ساختمان و توسعه آینده
داشتن دورنمایی درست از وضعیت گسترش شهر و تغییرات احتمالی در وضعیت راهها، خیابان ها و محله ها به شما در انتخاب زمین و ملک مناسب کمک خواهد کرد. بخش برنامه ریزی شهری شهرداری ها، اطلاعاتی درخصوص توسعه های جدید شهری دارند. جدیدا طرح تفصیلی هم برای در اختیار گذاشتن همین اطلاعات تصویب شده است. به این آمار و اطلاعات مراجعه کنید؛ اگر بسیاری از آپارتمان های جدید، پارک ها، یا مراکز خرید در منطقه شما وجود دارد یا خواهد داشت، نشانگر آن است که احتمالا منطقه دارای رشد خوبی است. با این حال، مراقب پیشرفت های جدی باشید چرا که گاهی توسعه زیاد در یک منطقه می تواند فضای مفید برای ساخت و ساز بیشتر را از شما بگیرد.
7) لیست بلندبالای خانه های فروشی یا اجاره ای در یک محله؛ زنگ خطر؟!
اگر با یک لیست بلند بالا و غیرمعمولی از خانه های فروشی یا اجاره ای در یک محل روبرو شدید دو حالت وجود دارد یا اینکه یک مورد فصلی و زودگذر است و یا اینکه دایمی است و به قول معروف «اسم آن محله بد در رفته» و کسی مایل به استقرار در آنجا نیست. حتما قبل از خرید یا اجاره ملکی از این دو حالت اطمینان حاصل نمایید.
8) نرخ اجاره بهای منطقه را دربیاورید
از حد و اندازه اجاره بهای منطقه ای که قرار است زمین یا ملک مسکونی در آن بخرید اطلاع حاصل نمایید؛ چون ممکن است میزان اجاره ها در آن منطقه به قدری نباشد که مالیات ها و هزینه های شما جبران شود و بنابراین شما متضرر شوید. بنابراین باید قبل از خرید زمین یا ساختمان سازی مسکونی در آن منطقه بیشتر تحقیق کنید. شاید لازم باشد در خصوص اینکه زمین شما تبدیل به مکانی غیر از خانه های مسکونی شود با کارشناسان مشورت کنید.
9) با قیمت های روز آشنا باشید
البته علاوه بر اینها و انتخاب مکان مناسب زمین، اگر دنبال ساخت و ساز روی زمین تان هستید مهمترین عامل تاثیرگذار در قیمت تمام شده مسکن، مصالح ساختمانی و سهم آنها در قیمت است. هر سرمایه گذاری باید آگاه باشد که در نهایت کار، چقدر بابت مصالح بپردازد و چه مقدار از ساخت و ساز روی زمینش سود خواهد کرد. فارغ از اینکه آن ساخت و ساز دارای چه کاربری باشد (آپارتمان مسکونی، آپارتمان اداری، ورزشگاه و ...) ما در اینجا درخصوص هزینه و سودی که یک سازنده آپارتمان مسکونی متحمل می شود نکاتی را گوشزد می کنیم. بر اساس آخرین گزارش های مرکز آمار ایران از وضعیت قیمت مصالح ساختمانی، قیمت نسبت به دو سال گذشته حدود 22 درصد افزایش پیدا کرده است. همچنین متوسط قیمت انواع فولاد 20 درصد، انواع سیمان 11 درصد و انواع تجهیزات گرمایشی و سرمایشی در ظرفیت های مختلف 45 درصد افزایش داشته است.
10) سودهای حاصل از سرمایه گذاری روی زمین و مسکن
با جمع کردن این قیمت ها می توان اینگونه نتیجه گرفت که اکنون ساخت هر متر واحد مسکونی حدودا بین 550 تا 600 هزار تومان درمی آید. به عبارت دیگر، هزینه ساخت یک آپارتمان نقلی 70 متری با استفاده از مصالح معمول ساخت و ساز، حدودا 38/5 تا 42 میلیون تومان تمام می شود.
البته باید 20 درصد به این مبلغ جهت هزینه تامین منابع مالی، دریافت جواز، بیمه مسئولیت ساختمان، مالیات و عوارض و ... نیز افزود که قیمت را نهایتا به 46/2 میلیون تا 50/4 میلیون تومان می رساند. از آنجایی که حالا در یک زمین بیش از یک واحد ساخته می شود ما فرض می گیریم برای خرید زمینی 120 متری برای ساخت 5 واحد 70 متری، هزینه ای حدود 480 تا 540 میلیون تومان پرداخت می شود.
در مجموع و با اضافه کردن قیمت ساخت هر متر مربع به این نتیجه می رسیم که هر متر مربع آپارتمان بین یک میلیون و 870 تا دو میلیون و 114 هزار تومان می شود. از این رو می توان گفت تخمین سودی بین 630 تا 886 هزار تومان به ازای هر متر مربع ساخت و فروش آپارتمان، برآورد درستی خواهد بود. اگر این اعداد تخمینی را در 350 متر مربع کل زیربنا در نظر بگیریم، سود کل 220 میلیون تا 310 میلیون تومان خواهد بود.
چکیده
اکنون ساخت هر متر واحد مسکونی حدودا بین 550 تا 600 هزار تومان درمی آید. به عبارت دیگر، هزینه ساخت یک آپارتمان نقلی 70 متری با استفاده از مصالح معمول ساخت و ساز، حدودا 38/5 تا 42 میلیون تومان تمام می شود. البته باید 20 درصد به این مبلغ جهت هزینه تامین منابع مالی، دریافت جواز، بیمه مسئولیت ساختمان، مالیات و عوارض و ... نیز افزود
ویدیو مرتبط :
10 نکته کلیدی برای موفقیت در پرورش سبزیجات
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
10 گره اصلی در بازار مسکن
10 گره اصلی در بازار مسکن
این قفلها که در بازار معاملات مسکن به صورت رشد مداوم افزایش قیمت و اجارهبها و تضعیف قدرت خرید متقاضیان و در بازار سرمایهگذاری نیز به شکل حضور پررنگ بسازوبفروشها ظاهر شده، راهکارهایی قابل تعریف دارد که اجرای آنها نه از عهده یک وزیر که توسط مجموعه اعضای کابینه امکانپذیر است.
قفلهای اصلی بخشمسكن كدامند؟
10 فرمان بازار مسكن به كابینه
دولت جدید برای مهار قیمت و اجارهبها سراغ «معلول» نرود
بسازوبفروشها حقیقت «تلخ» بازار مسكن را شكل دادهاند
آدرس «انحرافات» صورت گرفته در هدایت بازار
توازن بین عرضهوتقاضا با «وامخرید و مالیات»
آسیبشناسی صورتگرفته از قسمتهای مختلف بازار مسكن در قالب یك كار مطالعاتی، مشخص كرده است: 10 قفل عمده كه سالها است دولتها از راه درست دستیابی به رمز آنها غفلت كردهاند، روند دو دسته فعالیت «عمومی» شامل مردم به عنوان مشتری دائمی بازار مسكن و «سرمایهگذاری» شامل تولیدكنندگان به عنوان عاملان افزایش عرضه را در این بازار مختل كرده است.
نتایج این مطالعه كه برای ارائه به دولت جدید در اختیار «دنیایاقتصاد» قرار گرفته است، نشان میدهد: توقع فقط از یك وزیر –وزیر راهوشهرسازی- برای باز كردن قفلها غیرمنطقی است، بلكه مجموعه كابینه یازدهم كه تا چند روز آینده و بعد از گرفتن رای اعتماد وزرا، بر مسند اجرایی كشور مسلط میشوند، لازم است هدایت چندجانبه بازار مسكن را بهدست بگیرند.
در این مطالعه برای چالش مربوط به افزایش قیمت مسكن و اجارهبها كه به قفلشدن قدرت خرید متقاضیان منجر شده، از دولت جدید خواسته شده به سراغ سیاستهای ضربتی و احساسی كه معلول را تحدید میكند نرود، بلكه برای منشأ جهش قیمت یعنی «تورم» برنامهریزی كند. راهكار مطرحشده برای این قفل را پایاندادن به فعالیت بسازوبفروشها و میداندادن به شركتهای ساختمانی و همچنین استفاده از دو نوع مالیات مطرح در دنیا برای ایجاد توازن بین عرضه و تقاضای مسكن تشكیل میدهد.
برای قفلهای در مسیر سرمایهگذاری نیز، پیشنهاد احیای وامخرید، استفاده از پساندازهای خرد برای تامین مالی ساختوساز و همچنین بازنگری اساسی در سیاستهای نوسازی بافتفرسوده پیشنهاد شده است.
متن كامل این مطالعه به شرح زیر است:
مسکن به تنهایی حدود یک سوم از بودجه خانوارها را میبلعد. (بر اساس اطلاعات رسمی، سهم مسکن از هزینههای خانوار در دهکهای پایین تهران، بیش از 60 درصد میباشد.) بنابراین هیچ دولتی نمیتواند از این بخش چشم بپوشد و بدون شک، مسکن پای ثابت مسائل اقتصادی-اجتماعی هر دولتی خواهد بود! با این مقدمه، دولت یازدهم برای رفع مشكلات بخش مسكن، با 10 فرمان از جانب بازار روبهرو است:
1- اجتناب از سیاستهای تحدیدی جهت کنترل بازار مسکن: وظیفه دولت در بخش مسکن، سیاستگذاری، نظارت، تنظیم و تسهیل روابط بازیگران بوده و هنر دولت، رساندن شاخصهای بخش مسکن به نقطه بهینه با رعایت ساز وکار و قواعد بازار میباشد. با این حال در فرهنگ اقتصادی عامه مردم به اشتباه، مداخله مستقیم دولت در بازار مسکن و قیمتگذاری حتی برای کالای ناهمگنی مانند مسکن، به عنوان راهکار مقابله با تورم و گرانی پنداشته میشود که نتیجهای جز پاک کردن صورت مساله و برخورد با ظواهر و معلولهای تورم – ونه علل تورم- ندارد.
متاسفانه متولیان بخش مسکن با فشار شدیدی از ناحیه افکار عمومی و حتی رسانهها به منظور مداخله مستقیم در قیمتهای بازار مسکن خصوصا بازار اجاره مواجه میباشند.
با اینحال دولتمردان باید به این بینش دست یابند که برخوردهای ضربتی و احساسی، راه حل مواجهه با مسائل بخش مسکن نبوده و سیاستی مانند قیمتگذاری مسکن، چندین دهه است که از چرخه سیاستگذاری کشورهای توسعه یافته حذف شده است. بر این اساس از سیاستگذاران بخش مسکن انتظار میرود از همان ابتدا، تسلیم فشارها جهت برخوردهای تعزیراتی و تحدیدی با بازار مسکن نشوند.
2- اصلاح ساختار تولید و مهار بسازوبفروشها: قسمت عمدهای از حقیقت تلخ ساختار تولید مسکن در کشور، ناشی از کارکرد بسازوبفروشها میباشد. متاسفانه، بسازوبفروشها که فاقد حداقل تخصص فنی در خصوص علم ساختمان میباشند، به اصلیترین تامینکنندگان مسکن مردم کشورمان تبدیل شدهاند. درچنین شرایطی هرکس با اندک سرمایهای، گوشه چشمی نیز به ساخت و ساز مسکن میاندازد؛ به طوری که بسازوبفروشی به شغل دوم – پس از اولین تجربه، شغل اول!- بسیاری از افراد جامعه تبدیل شده است.
نتیجه چنین وضعی، شکلگیری طیفی از سازندگان بیتخصص و بیبرند است که فاقد حداقل مسوولیتپذیری اجتماعی میباشند.
در این خصوص اقدامات متنوعی مورد نیاز است با اینحال اصلاح ساختار نظام کنترل ساختمان و موثر کردن نظارت بر فرآیند ساختوساز، عاجلترین اقدام به شمار میرود.
3-کاهش التهابات بازار مسکن: بدون شک پاشنهآشیل بخش مسکن، بازار مسکن میباشد. شاید سوالی که در ذهن اکثر مردم باشد چگونگی مواجهه دولت با افزایش قیمتها در بازار مسکن میباشد. یک جواب ساده ولی علمی به این سوال این است که پیش نیاز جلوگیری از افزایش قیمتها در بخش مسکن، کنترل تورم عمومی کشور است؛ چراکه معنای ضمنی تورم، کاهش قدرت خرید پول است؛ بنابراین در شرایط تورمی، ثبات قیمت مسکن، فاقد منطق اقتصادی است.
اما درخصوص چگونگی افزایش و واریانس آن موضوع کمی متفاوت است. یکی از مهمترین دلایل ادوار تجاری بخش مسکن را میتوان در ساختار نظام تولید این بخش جستوجو كرد. ساختوساز در کشور ما عمدتا از طریق اشخاص حقیقی و به صورت غیرحرفهای صورت میپذیرد. سازندگان غیرحرفهای بعد از مشاهده افزایش قیمتها وسوددهی مناسب ساخت و ساز، منابع مالی خود را به این بازار تزریق مینمایند.
(همانند اوج صدور پروانه ساختمانی در سال86) با توجه به زمان ساخت، پروژههای ساخته شده این گروه، 2 سال بعد به بهره برداری میرسد و با عرضه انبوه مسکن در دوره رکود، موجب تعمیق رکود میشوند.(همانند عرضه به بازار در سال 88) در صورتیکه اگر ساختوساز بهصورت حرفهای صورت پذیرد، با تجهیز پایدار منابع، تا حدود زیادی از نوسانات بخش مسکن کاسته میشود.
از سوی دیگر نظام مالیاتی موجود در کشور در حوزه زمین و مسکن به دلیل نگاه تکبعدی به مالیات به عنوان یک منبع کسب درآمد، نتوانسته است از دیگر کارکردهای مالیات به عنوان یک ابزار تنظیمکننده بازار بهرهبرداری کند. در این خصوص مرسومترین ابزار کنترل تقاضای سوداگرانه در بازار زمین و مسکن استفاده از ابزارهای مالیاتی مناسب همچون مالیات بر افزایش قیمت زمین و مسکن (CGT)و مالیات بر قیمت زمین(LVT) میباشد که متاسفانه جای خالی آنها در نظام مالیاتی ما مشاهده میشود؛ ضمن اینکه مالیاتهای موجود نیز کاملا غیرموثر میباشند.
4-توازن در نظام عرضه و تقاضا: بازار مسکن همانند هر بازار دیگری از دو بخش عرضه و تقاضا تشکیل شده است؛ بر اساس اصول اقتصاد، تحریک تولید میتواند توسط سیاستهای سمت عرضه، تقاضا یا هردو صورت پذیرد. طی سالهای اخیر، سیاستگذاران بخش مسکن تاکید زائدالوصفی بر اتخاذ سیاستهای سمت عرضه داشتهاند بهطوری که سیاستهای سمت تقاضا به محاق رفت. با تسلط این رویکرد طی سالهای اخیر، شاخص نسبت وام خرید به ارزش مسکن روند نزولی داشته است؛ (نسبت وام خرید به ارزش مسکن در تهران از 30 درصد در سال 84 به حدود 5 درصد در سال جاری رسیده است.) این مساله علاوه بر از بین بردن اصلیترین کارکرد نظام تامین مالی - که همان تبدیل تقاضای بالقوه خرید مسکن به تقاضای بالفعل است- تبعات دیگری همچون افزایش اجاره نشینی، افزایش خانههای خالی و... به همراه داشته است.
5- تقویت نظام تامین مالی: انتظار موکد از سیاستگذاران بخش مسکن، چشم پوشی از خط اعتباری بانک مرکزی به منظور تامین مالی طرحهای مورد نظرشان در این بخش میباشد؛ بر این مبنا انتظار میرود پیش از هر وعدهای از سوی مسوولان امر، نحوه تامین مالی آن نیز اندیشیده شود.(یکی از مهمترین نقاط ضعف طرح مسکن مهر، استفاده از پول پرقدرت بانک مرکزی جهت تامین مالی آن میباشد).
این درحالی است که بخش مسکن از حداكثر سقف توانمندی سیستم بانكی برای پرداخت تسهیلات بهرهمند میباشد؛ بااین حال تولیدکنندگان و متقاضیان مسکن ازکافی نبودن منابع تسهیلات رنج میبرند و مجبور به تحمل بار اصلی بخش مسکن بر دوش خود هستند.
یكی از راهكارهای تامین مالی، استفاده از ابزارهای پساندازی در بازار مسکن است. ویژگی بارز این ابزارها، تجهیز و جمعآوری پساندازهای خُرد خانوارها است كه به سمت ساخت مسكن هدایت میشود. از سوی دیگر، در این سالها، شاهد پیک تقاضا در بازار مسکن ناشی از ورود متولدین دهه 65-55 به بازار مسکن میباشیم؛ این مساله، لزوم توجه به ظرفیتهای مغفول مانده ماده 14 قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن، به منظور بهرهمندی از ظرفیتهای بازار سرمایه را دوچندان میكند.
6- خروج «شهرسازی» از تعطیلات: یکی از مشکلات نظام تولید مسکن در کشور، پایین بودن بهرهوری نهادههای تولید مسکن اعم از مصالح ساختمانی، نیروی کار و زمین میباشد؛ روشنترین نتیجه این مساله نیز، افزایش قیمت مسكن است؛ بااین حال سهم زمین از قیمت تمام شده مسکن به حدی بالا است که افزایش بهرهوری آن را میتوان گام بلندی جهت بهبود بهرهوری در بخش مسکن دانست.
عرضه زمین شهری، با هزینه بالا و پس از طی مراحل مطالعات و مكانیابی، عملیات تسطیح و ایجاد تاسیسات خدمات شهری و... صورت میپذیرد. ارزیابی شاخص تراكم نفر در هكتار شهری نیز گویای این است كه شهر تهران به عنوان متراكمترین شهر كشور، از تراكم پایینی نسبت به شاخصهای شهرسازی دنیای مدرن برخوردار است؛ اما به دلیل عدم رعایت اصول شهرسازی، شهر تهران بسیار متراكم به نظر میرسد.
البته شاید بلندمرتبهسازی در ذهن برخی از افراد، منفی تلقی گردد، در صورتیكه این مساله به خودی خود منفی نبوده و عدم توجه به پیش نیازهای آن از جمله تعبیه معابر مناسب، مكانیابی صحیح، رعایت ضوابط فنی، فاصله و جایگیری مناسب نسبت به بافت پیرامونی، رعایت منظر شهری و... موجب كاركرد بعضا منفی آن میشود.
7- انبوه سازی: یکی از عوامل پیشرفت در بخش مسکن رسیدن فرآیندهای تولید ، به سطح صرفههای ناشی از مقیاس میباشد که عمدتا از کانال انبوه سازی مسکن به دست میآید و در نهایت منجر به کاهش هزینه تمام شده تولید میشود.
از سوی دیگر، استفاده صحیح از ظرفیت شرکتهای مادر و توسعهگر در مدیریت ساخت پروژههای مسکن کشور میتواند منجر به کاستن از مسوولیتهای اجرایی وزارت راه و شهرسازی گردد.
8- اجرای طرح «مسکن اجتماعی»: دخالت مستقیم دولت در بخش مسکن باید محدود به اقشار بسیار ضعیف– که از قضا، جاماندگان طرح مسکن مهر هستند- باشد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که بهرغم طراحی مسکن مهر برای ضعیفترین طبقات درآمدی، در عمل، سهم آورده متقاضیان این طرح، براساس توان مالی طبقات متوسط جامعه میباشد؛ این درحالی است که، طبقات متوسط شهری از مکانهای احداث این طرح و همچنین الگوهای همسایگی – به دلیل برند مسکن مهر- رضایت ندارند.
بنابراین همانطور که مشاهده میشود طرح مسکن مهر با مشکل مخاطبشناسی مواجه بوده و نمیتوان آن را به عنوان مسکن اجتماعی درنظر گرفت؛ لذا بهرغم احداث 2/2 میلیون مسکن مهر شهری، خلأ مسکن اجتماعی همچنان احساس میشود.
9- بازنگری در نوسازی بافت فرسوده: هرچند وجود بالغ بر 100 هزار هکتار بافت فرسوده گویای گستردگی مشکلات در این خصوص است با این حال نوسازی هر واحد فرسوده، حدود 5 واحد جدید ایجاد میكند که حاکی از ظرفیت مناسب این حوزه است.
آنچه به عنوان تعریف مشترک بافت فرسوده مد نظر قرار میگیرد، معیارهای سهگانه ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری است. البته این سه معیار همگی معیارهای کالبدی بوده و عناصر طبیعی و انسانی در آنها دخالت داده نشدهاند و این خود نیازمند بازنگری جدی در این خصوص میباشد. متفاوت بودن سبک زندگی در بافتهای فرسوده نسبت به سبک زندگی مدرن شهری، بالا بودن میزان فقر، بیکاری، انواع جرائم، ناامنی و بزهکاری، پایین بودن سرمایه اجتماعی و مواردی از این دست، نشان دهنده لزوم ورود مباحث اجتماعی، اقتصادی و حقوقی به این مساله است.
10- ساخت مسکن اجارهای: سهم خانوارهای اجارهنشین از 17 درصد در سال 1375 به حدود 27 درصد در سال 1390 رسیده است كه حاكی از افزایش سهم اجاره نشینی در کشور میباشد؛ بااین حال فقدان برنامه استراتژیك برای مسكن اجارهای مشهود میباشد، این درحالی است که هرم جمعیتی جوان کشورمان، لزوم توجه به مسکن اجارهای را دوچندان میکند.
البته ممکن است طرحهایی مانند مسکن مهر به عنوان جانشین مسکن اجارهای پنداشته شود، ولی باید توجه كرد که مسکن ملکی و اجارهای، كاملا با یكدیگر جانشین نمیباشند، بنابراین كل تقاضای مسکن را نمیتوان در بازار مسكن ملكی پاسخ داد؛ ضمن اینکه مسکن اجارهای با توجه به انعطافپذیری بالای آن از اهمیت خاصی در تنظیم بازار مسکن برخوردار است./دنیای اقتصاد