سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

چگونه با همکار مشکل ساز خود برخورد کنیم؟


برقراری ارتباط با همکاران در محیط کار غیر قابل اجتناب است. متاسفانه همیشه افرادی هستند که از روی حسادت یا کمبود یا هر دلیل دیگری، با شما سر ناسازگاری می گذارند.

 برترین ها - ترجمه از پردیس بختیاری: برقراری ارتباط با همکاران در محیط کار غیر قابل اجتناب است. متاسفانه همیشه افرادی هستند که از روی حسادت یا کمبود یا هر دلیل دیگری، با شما سر ناسازگاری می گذارند اما از آنجا که شما در محیط کار هر روز به مدت چنین ساعت با آنها در تماس اید، واجب است که نحوه برخورد با آنها را بدانید تا نه بر اعصاب تان تاثیر منفی بگذارد و نه بر بازدهی کارتان. اگر می خواهید نحوه برخورد با افرادی را که با شما مشکل دارند بدانید، به نکته های که در اینجا به آنها اشاره کرده ایم، عمل کنید.

1.تعاملات خود را به حداقل برسانید

اگر چه قطع ارتباط با همکاران غیر قابل اجتناب است اما می توان بخشی از آنها را به حداقل رساند.

برخی از ارتباطات را نمی توان محدود کرد، به خصوص زمانی که شما با همکارتان در یک بخش کار می کنید و به طور مستقیم با او در تماس اید. اما می توانید در ساعات استراحت یا غذا خوردن، خودتان را از او دور نگه دارید. حتی اگر او سعی کرد به شما نزدیک شود، به گفتن جمله های مودبانه ای چون «ببخشید من باید به سر کارم برگردم» بسنده کنید.

اگر مجبور شدید که با او در تماس باشید، سعی کنید تا جایی که امکان دارد مکالمه ها را حول و حوش مسائل کاری بچرخانید و از گفتگوهای دوستانه اجتناب کنید. اگر او از شما متنفر باشد، حرف های خصوصی تان در آینده ای نه چندان دور به ضررتان تمام خواهد شد.

چگونه با همکار مشکل ساز خود برخورد کنیم؟

2.با او مهربان باشید

روانشناسان معتقدند که متنفر بودن از فردی که شما را دوست دارد، سخت است، پس اگر شما با همکارتان مهربان باشید و با او با احترام برخورد کنید، برخی از احساسات بد و منفی او را از بین خواهید برد.

لازم نیست که به طور مستقیم به همکارتان گوشزد کنید که با او مهربانید، همین که این موضوع را به فرد دیگری بگویید، دهان به دهان می چرخد و به گوشش می رسد. اگر او این حرف را که شما با او مهربانید، از زبان دیگری بشنود، تاثیر مثبت اش را خواهد گذاشت و به تبع باور خواهد کرد.

همه ما نسبت به افرادی که به ما توجه نشان می دهند، جذب می شویم. اگر چه شما باید تا حد ممکن از فردی که با شما روابط خوبی ندارد، دوری کنید اما اگر مجبور به برقراری ارتباط با او شدید، سعی کنید به خوبی به حرف هایش گوش دهید. این رفتار تنفر او را نسبت به شما کاهش خواهد داد.

تعاملات کوتاه اما دوستانه نیز می تواند کارساز باشد. گاهی اوقات کوتاه ترین جملات می توانند بلندترین تاثیرات را بگذارند. به عنوان مثال گفتن یک «صبح بخیر» کوتاه می تواند در احساس طرف مقابل تان معجزه کند.

چگونه با همکار مشکل ساز در محیط کار برخورد کنیم؟

3.زندگی کاری خود را از زندگی شخصی تان جدا کنید

اگر با یکی از همکاران خود مشکل دارید، سعی کنید که زندگی شخصی خود را از زندگی کاری تان جدا کنید. شما محبور به برقراری ارتباط با همکارتان در خارج از محیط کار نیستید. اگر او در جمعی از دوستان تان که هر آخر هفته با آنها بیرون می روید حضور دارد، آن جمع را فراموش کنید و با باقی دوستانتان قرار بگذارید.

4.اگر کاری از دست تان ساخته نبود، شرایط را به مقامات بالاتر گزارش دهید

احتیاجی نیست که شما تمام رفتارهای آزاردهنده همکارتان را به مقامات بالاتر گزارش دهید اما اگر احساس کردید که رفتار او موجب اختلال در کارتان شده، هر چه سریع تر این موضوع را نزد مدیرتان عنوان کنید.

اگر تنش های محیط به کار شما لطمه وارد کرد، یک هفته تمام رفتارهای همکارتان و تعاملاتی که با او دارید را زیر نظر بگیرید تا اگر مدیرتان شما را احضار کرد، دست هایتان پر باشد و بتوانید شرایط را مدیریت کنید.

به روی تاثیرات منفی که همکارتان بر شرکت یا پروژه ای که روی آن کار می کنید می گذارد، تمرکز کنید و مضرات آن را نه احساسی بلکه منطقی برای مدیرتان بیان کنید.

یادتان باشد که این اولین و آخرین جلسه ای است که برای شکایت از همکارتان نزد مدیرتان می روید. شما نباید در این کار زیاده روی کنید پس هر چه آنچه که فکر می کنید باید بگویید را تمام و کمال بیان کنید.


چگونه با همکار مشکل ساز در محیط کار برخورد کنیم؟

5.زاویه دید مثبت داشته باشید

داشتن زاویه دید مثبت یکی از بهترین راهها برای کنار آمدن با همکاری است که با شما سر ناسازگاری دارد. اگر سعی کنید که تمرکز خود را بر اهداف کاری تان بگذارید و توجه ای به اطراف نداشته باشید، اعصاب تان هم آرام تر خواهد بود. خودتان را از شرایط دراماتیک محیط کار دور کنید.

اگر خسته و نا امید شدید، به اهداف بلند مدت خود بیاندیشید. دوست دارید که سال بعد یا حتی 5 سال آینده کجا باشید؟ واقعا تا چند وقت دیگر در این شرکت خواهید بود؟ مطمئنا این شرایط شما دائمی نیست و در آینده ای نه چندان دور به بهترین تغییر خواهد کرد.

آیا از شرایط کنونی خود درس می گیرید؟ شما باید از تک تک لحظات خود تجربه کسب کنید و آن را در رفتارتان با دیگران به کار گیرید.

چگونه با همکار مشکل ساز در محیط کار برخورد کنیم؟

6.احساسات تان را درگیر نکنید

شاید گفتن این حرف ساده اما عمل به آن سخت باشد اما شما نباید خود و احساسات تان را در محیط کار درگیر شرایط پر از استرس و تنش کنید. به سادگی سعی کنید فردی را که با شما لج است، نادیده بگیرید و از کنار رفتارهای او بی تفاوت بگذرید.

بی تفاوتی به طرف مقابل به شما آرامش می دهد. افکار خود را متمرکز کنید و تنها به زمان حال بیاندیشید. به طرز نشستن، تنفس و حرکات خود دقت و سعی کنید استرس را از بدن تان به دور کنید. تمرکز روی بدن می تواند حواس شما را از احساسات منفی دور کند.

چگونه با همکار مشکل ساز در محیط کار برخورد کنیم؟

7.به دنبال یک حامی برای بیرون از محیط کار باشید

به هیچ عنوان پشت همکاری که با شما دشمنی دارد، حرف نزنید زیرا ممکن است به گوش او برسد و اوضاع بدتر از این شود. اگر می خواهید با فردی در مورد او صحبت و کمی خودتان را خالی کنید، این کار را در بیرون از شرکت و با دوستان با اعتماد یا اعضای خانواده تان انجام دهید.

8.خودتان را جای همکارتان بگذارید

می دانیم که این کار سخت است اما بد نیست برای یک بار هم که شده خودتان را جای طرف مقابل تان بگذارید و از زاویه دید او به رفتارهایتان نگاه کنید. آیا رفتار آزار دهنده اید دارید؟

حسادت موجب نفرت می شود. شاید کمبودهای او یا حتی موفقیت های شما حس نفرت را در دل او بوجود آورده است. اگر سعی کنید از انجام کارهایی که حسادت را در او بر می انگیزند خودداری کنید، هیزم نفرت را در دل او نیز کاهش کاهش داده اید.

گاهی خجالت با بی ادبی اشتباه گرفته می شود. اگر شما فردی هستید که با دیگران به راحتی ارتباط برقرار نمی کنید، ممکن است که فرد مورد نظر فکر کند که شما تنها نسبت به او سر هستید. پس رفتار دوستانه شما با دیگران می تواند کمی کارساز باشد.

دیگر همکاران تان با شما چگونه اند؟ اگر دیدید که اکثر آنها با اخلاق و رفتار شما مشکل دارند، قبول کنید که اشکال از شماست. برای درک بهتر این موضوع، با یکی از همکاران تان که به شما نزدیک تر است گفتگو کنید و از او بخواهید که رفتارهای بدتان را به شما گوشزد کند.

چگونه با همکار مشکل ساز در محیط کار برخورد کنیم؟

9.رفتارهای گذشته خود را با همکارتان مرور کنید

بنشینید و به طور دقیق با خود تمام برخوردهایی را که با همکارتان داشته اید، مرور کنید. شاید حس تنفر او تنها به دلیل یک برخورد اشتباه شما در گذشته بوده است.

به دنبال دلایل بزرگ و پیچیده نباشید، شاید یک رفتار کوچک مانند این که شما یک بار آسانسور را برای او نگه نداشتید یا حتی به خاطر مشغله کاریتان جواب سلامش را نداده اید، او را آزرده است.

اگر دلیل آن را پیدا کردید، از او عذرت خواهی کنید. اگر این موضوع واقعا یک سوتفاهم باشد، با یک گفتگو کوتاه و موثر تمام کدورت ها از میان خواهد رفت.

چگونه با همکار مشکل ساز در محیط کار برخورد کنیم؟

10.بر استرس خود غلبه کنید

با خودتان صادق باشید. واقعا این شرایط تا چه حد برای شما آزار دهنده است؟ اگر واقعا احساس می کنید که درگیری های پیش آمده، به هیچ عنوان قابل حل نمی باشد، وقت آن است به فکر شغل دیگری باشید. اما این هم یادتان باشد که آدمهای مخالف همه جا، حتی در دیگر محیط های کار، وجود دارند. پس قبل از اقدام به هر کاری، بر استرس خود غلبه کنید و با آرامش بهترین تصمیم را بگیرید.

چگونه با همکار مشکل ساز در محیط کار برخورد کنیم؟


ویدیو مرتبط :
چگونه با انسان های مشکل ساز برخورد کنیم؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

با کودکان لوس چگونه برخورد کنیم؟



 

كودكان‌ موجودات‌ در حال‌ رشدی‌ هستند و براساس‌ این‌ كه‌ در سال‌های‌ اولیه‌ زندگی‌ چگونه‌ تربیت‌ شوند وآموزش‌ ببینند، سبك‌ خاص‌ رفتاری‌ پیدا می‌ كنند. این‌ سبك‌ رفتاری‌ الگویی‌ تقریباً ثابت‌ و دائمی‌ برای‌ آنها به‌ وجود می‌آورد، و تعیین‌ كنندهِ نحوه‌ ارتباطات‌ و برخوردهای‌ آنان‌ نیز می ‌باشد. هر خانواده‌ در ارتباط‌ با فرزندان‌ شیوه‌ خاص‌ خود را دارد؛ و این‌ نحوه‌ برخورد، در تلاقی‌ با ساختار ژنتیكی‌ هر فرد، باعث‌ می‌ شود كه‌ شخصیت‌هایی‌ بسیار متفاوت‌ و متمایز شكل‌ بگیرند.

 


چنانچه‌ كودك‌ كار اشتباهی‌ مرتكب‌ شود یا این‌ كه‌ بخواهد تعیین ‌كننده‌ باشد و به‌ والدین‌ خود دستور دهد یا این‌ كه‌ با داد و فریاد و عصبانیت‌ حرف‌ خود را به‌ كرسی‌ بنشاند، در این‌ خانواده‌ هیچ‌ گونه‌ روش‌ مناسبی‌ برای‌ جلوگیری‌ از این‌ رفتارها و جهت ‌دهی‌ به‌ آنها وجود ندارد. این‌ نوع‌ خانواده‌ها از لحاظ‌ روان شناسی به‌ خانواده‌های‌ محبت‌ كنندهِ افراطیِ آزاد گذارنده‌ معروف اند؛ خانواده‌هایی‌ كه‌ بی ‌نهایت‌ توجه، محبت‌ و محافظت‌ در مورد فرزندان‌ خود دارند و در عین‌ حال‌ آنها را برای‌ انجام‌ هرگونه‌ عملی‌ آزاد می ‌گذارند.

 

کودکان لوس

 

رشد اجتماعی‌ كودكان‌ یكی‌ از حیطه‌ های‌ رشدی‌ است‌ كه‌ دقیقاً به‌ ما نشان‌ می ‌دهد آیا فرزند مطابق‌ با سن‌ تقویمی‌ یا شناسنامه ‌ای‌ خود رفتار می ‌كند یا خیر؟ و اگر مطابق‌ با سن‌ شناسنامه‌ ای‌ رفتار نمی‌ كند چه‌ دلایلی‌ برای‌ این‌ مسئله‌ وجود دارد و رفتارهای‌ او چگونه‌ شكل‌ گرفته‌ است؟ یكی‌ از سبك‌های‌ غلط‌ رفتاری‌ كودكان، ناتوانی‌ در ایجاد و برقراری‌ رابطه‌ سالم‌ با همسالان‌ است؛ یعنی‌ كودكانی‌ وجود دارند كه‌ راه‌های‌ برقراری‌ ارتباط‌ سالم‌ را نمی‌ دانند. این‌ گروه‌ از كودكان‌ بعضاً تحت‌ عنوان‌ «كودكان‌ لوس» نامگذاری‌ می‌شوند. آن‌ چه‌ در این‌ نوشتار مورد بحث‌ قرار می ‌گیرد عوامل‌ مؤثر در شكل‌ گیری‌ این‌ گونه‌ رفتارهاست.



چرا كودكان‌ لوس‌ می ‌شوند؟


یكی‌ از دلایل‌ لوس‌ شدن‌ كودكان‌ روش ‌های‌ غیرقابل‌ قبول‌ والدین‌ به‌ لحاظ‌ تربیتی‌ است؛ والدین‌ محبت‌ كنندهِ افراطی‌ كه‌ معیارهای‌ تربیتی‌ و روش‌های‌ یادگیری‌ را در نظر نمی‌ گیرند و صرفاً با محبت‌های‌ بی‌ حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعی ‌شدن‌ رفتارهای‌ كودكان‌ می‌ شوند. چنین‌ كودكانی‌ معنای‌ صبر و تحمل‌ را در زندگی‌ نمی‌آموزند و انسان‌هایی‌ عجول‌ و شخصیت‌هایی‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد.

 


آیا می ‌توان‌ كودكان‌ لوس‌ را اصلاح‌ كرد؟


بله؛ چنانچه‌ والدین‌ از روش‌های‌ غیر قابل‌ قبول‌ دست‌ بردارند و در مورد فرزندان‌ خود قوانین‌ تربیتی‌ درستی‌ را اعمال‌ كنند، و به‌ شرط‌ آن‌ كه‌ روش‌های‌ جدید ثابت‌ و مستمر باشد، می‌ توان‌ امید داشت‌ كه‌ این‌ روش‌ها به تدریج‌ مؤثر واقع‌ شوند.

 

 


نقش‌ تشویق‌ و تنبیه‌ در تربیت‌ كودك‌


تشویق‌ و تنبیه‌ دو روش‌ متفاوت‌ تربیتی‌ هستند و بایستی‌ ویژگی‌هایی‌ داشته‌ باشند تا مؤثر واقع‌ شوند. این‌ دو روش‌ چنانچه‌ به‌ موقع‌ و با اصول‌ درست‌ اعمال‌ گردند، می ‌توانند از لوس‌ شدن‌ كودكان‌ جلوگیری‌ كنند. معمولاً كودكان‌ لوس، والدین‌ تسلیم‌ شونده‌ دارند. آنها در مقابل‌ خواسته‌ های‌ كودك‌ فوراً تسلیم‌ می‌شوند و هر آن‌ چه‌ كه‌ او طلب‌ كند، برایش‌ فراهم‌ می‌كنند. در خانواده‌ای‌ كه‌ كودك‌ لوس‌ پرورش‌ داده‌ می‌شود، اثری‌ از روش‌های‌ تنبیهی‌ مناسب‌ دیده‌ نمی ‌شود. یعنی‌ چنانچه‌ كودك‌ كار اشتباهی‌ مرتكب‌ شود یا این‌ كه‌ بخواهد تعیین ‌كننده‌ باشد و به‌ والدین‌ خود دستور دهد یا این‌ كه‌ با داد و فریاد و عصبانیت‌ حرف‌ خود را به‌ كرسی‌ بنشاند، در این‌ خانواده‌ هیچ‌ گونه‌ روش‌ مناسبی‌ برای‌ جلوگیری‌ از این‌ رفتارها و جهت ‌دهی‌ به‌ آنها وجود ندارد. این‌ نوع‌ خانواده‌ها از لحاظ‌ روان شناسی به‌ خانواده‌های‌ محبت‌ كنندهِ افراطیِ آزاد گذارنده‌ معروف اند؛ خانواده‌هایی‌ كه‌ بی ‌نهایت‌ توجه، محبت‌ و محافظت‌ در مورد فرزندان‌ خود دارند و در عین‌ حال‌ آنها را برای‌ انجام‌ هرگونه‌ عملی‌ آزاد می ‌گذارند.


این‌ مسئله‌ بسیار اهمیت‌ دارد كه‌ میزان‌ مقاومت، ایستادگی‌ و انعطاف‌ خود را در برابر فرزندانمان‌ مورد بررسی‌ قرار دهیم. بعضی‌ از والدین‌ پس‌ از مقاومتی‌ كوتاه‌ در مقابل‌ تقاضاهای‌ فرزند، تسلیم‌ می‌ شوند و خواسته‌ های‌ كودك‌ را به‌ همان‌ شكلی‌ كه‌ او می‌ خواهد برآورده‌ می‌ كنند. محبت‌ در حد متعادل، توجه‌ به‌ نیازها و برآوردن‌ آن‌ها در حد معقول‌ و داشتن‌ روش‌ های‌ مناسب‌ و علمی‌ برای‌ تشویق‌ و تنبیه‌ كودكان‌ از جمله‌ مواردی‌ است‌ كه‌ بایستی‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد.

 

 

 


والدینی‌ محبت‌ كننده‌ و در عین‌ حال‌ قاطع‌ باشیم‌


وقتی‌ صحبت‌ از قاطع ‌بودن‌ به‌ میان‌ می ‌آید، برخی‌ از والدین‌ تصور می‌كنند كه‌ جدی‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ این‌ معناست‌ كه‌ مثلاً پرخاشگر هم‌ باشیم‌ و یا این‌ كه‌ چنانچه‌ فرزندمان‌ از ما پیروی‌ نكرد، با زور و خشونت‌ مواردی‌ را به‌ او تحمیل‌ كنیم. حال‌ آن‌ كه‌ در مقوله‌ های‌ تربیتی، قاطع‌ و جدی‌ بودن‌ به‌ این‌ معناست‌ كه‌ از اصولی‌ پیروی‌ كنیم‌ و قوانینی‌ برای‌ فرزندانمان‌ داشته‌ باشیم، به‌ علاوه، اصرار به‌ اجرای‌ آن‌ قوانین‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد. ثبات‌ خُلق‌ و ثبات‌ اندیشه‌ و رفتار در والدین‌ ضروری‌ است. چنانچه‌ اصول‌ تربیتی‌ خود را تغییر دهیم‌ و به‌ گفته‌ های‌ خود چندان‌ اعتقادی‌ نداشته‌ باشیم، فرزندان‌ به‌ اصول‌ و قوانین‌ خانواده‌ پایبند نخواهند شد. پس‌ جدی‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ معنای‌ آن‌ است‌ كه‌ در اجرای‌ اصول‌ و قوانین‌ خانواده‌ باری‌ به‌ هر جهت‌ رفتار نكنیم.

 


همه‌ چیز به‌ موقع‌ و در زمان‌ خود بایستی‌ انجام‌ پذیرد


چنانچه‌ كودكان‌ از قوانین‌ خانواده‌ پیروی‌ نكنند و حتی‌ خلاف‌ آن‌ عمل‌ كنند، برای‌ مثال‌ در جمع‌ فامیل‌ رفتاری‌ از آنها سر بزند كه‌ مطابق‌ با موازین‌ تربیتی‌ نباشد، آیا لازم‌ است‌ كه‌ مثلاً در جمع‌ مورد تنبیه‌ یا سرزنش‌ قرار گیرند؟ مسلماً نه؛


یادآوری‌ نكات‌ تربیتی‌ و قوانین‌ مورد نظر به‌ كودك‌ بایستی‌ در منزل‌ و به‌ طور خصوصی‌ صورت‌ گیرد.

 


كودكان‌ برای‌ قضاوت‌ دیگران‌ راجع‌ به‌ خودشان‌ اهمیت‌ فراوانی‌ قائلند و چنانچه‌ در حضور دیگران‌ مورد توبیخ‌ قرار گیرند رنجیده‌ خاطر می‌ شوند و در پاره‌ای‌ موارد رفتارهای‌ تلافی ‌جویانه‌ از آنها سر خواهد زد. چنانچه‌ حریم‌ خانواده‌ امنیت‌ و اطمینان‌ لازم‌ را برای‌ كودك‌ فراهم‌ كند، او به‌ راحتی‌ می ‌تواند اشتباهات‌ خود را بپذیرد و هر موردی‌ را كه‌ به‌ او تذكر داده‌ شود تغییر دهد.

 


می‌ توانیم‌ به‌ جای‌ ناامیدكردن‌ مكرر و پی‌ در پی‌ كودكان، آنها را به‌ داشتن‌ رفتارها و اندیشه ‌های‌ خوب‌ و مثبت‌ تشویق‌ كنیم. به‌ علاوه، لازم‌ است‌ از شتابزدگی‌ بپرهیزیم. در واقع‌ بایستی‌ به‌ مراحل‌ رشد كودك‌ دقت‌ داشته‌ باشیم؛ و به‌ این‌ نكته‌ مهم‌ توجه‌ كنیم‌ كه‌ آیا كودك‌ برای‌ انتظاری‌ كه‌ از او داریم‌ آمادگی‌ لازم‌ را دارد؛ یا خواسته‌ و انتظار ما بالاتر از سن‌ و توان‌ اوست؟

 


رفتارهای‌ كودكان‌ و همین‌ طور یادگیری‌ بسیاری‌ از رفتارها به‌ رشد سیستم‌ عصبی‌ - مركزی‌ مربوط‌ می‌شود. پختگی‌ سیستم‌ عصبی‌- مركزی‌ بایستی‌ انجام‌ شود تا كودكی‌ قادر باشد صحبت‌ كند، حركت‌ كند، راه‌ برود، معنای‌ بسیاری‌ از مطالب‌ را درك‌ كند و خود قادر به‌ انجام‌ عمل‌ باشد. پس‌ انتظار پیش‌ از موقع‌ و در واقع‌ انتظارات‌ زودرس‌ از كودكان‌ باعث‌ فشارها و استرس‌های‌ روحی‌ برای‌ آنان‌ می‌ شود و چنانچه‌ كودكان‌ نیز با كلام‌ و زبان‌ خود، والدین‌ را از این‌ وضعیت‌ آگاه‌ نكنند، این‌ فشارها به‌ گونه‌ ای‌ دیگر خود را نشان‌ می ‌دهند. مثلاً ممكن‌ است‌ به‌ صورت‌ علائم‌ و نشانه‌های‌ جسمانی‌ یا حركت‌ها و پرش‌هایی‌ كه‌ به‌ تیك‌ عصبی‌ شناخته‌ می‌شوند ظاهر گردند.

 


والدین‌ محبت‌ كنندهِ افراطی‌ كه‌ معیارهای‌ تربیتی‌ و روش‌های‌ یادگیری‌ را در نظر نمی‌ گیرند و صرفاً با محبت‌های‌ بی‌ حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعی ‌شدن‌ رفتارهای‌ كودكان‌ می‌ شوند. چنین‌ كودكانی‌ معنای‌ صبر و تحمل‌ را در زندگی‌ نمی‌آموزند و انسان‌هایی‌ عجول‌ و شخصیت‌هایی‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد.

 


اهمیت‌ و ضرورت‌ دانستن‌ مطالب‌ و نكات‌ مطرح‌ در مورد رشد كودكان‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ والدین‌ این‌ شناخت‌ را می دهد كه‌ به‌ انتظارات‌ خود نگاه‌ مجددی‌ داشته‌ باشند تا چنانچه‌ انتظارات‌ و خواسته ‌های‌ آنها بیش‌ از حد توان‌ فرزندان‌ است‌ و یا برعكس، خواسته‌هایشان‌ بسیار كمتر از توانمندی‌ كودكان‌ است، رفتارهای‌ خود را اصلاح‌ كنند.

 


فرصت‌هایی‌ كه‌ به‌ كودكان‌ داده‌ می ‌شود تا در جمع‌ همسالان‌ خود قرار بگیرند باعث‌ می ‌شود كه‌ ضمن‌ بازی ، با هم‌ ارتباط‌ برقرار كنند و بسیاری‌ رفتارهای‌ اجتماعی‌ را از یكدیگر بیاموزند. همكاری، تعاون، اشتراك‌ و نظایر آن‌ از مفاهیمی‌ است‌ كه‌ می‌توان‌ با قرار دادن‌ كودكان‌ در گروه‌ همسن‌ به‌ آنها آموخت.

 


نتیجه‌ گیری‌


رفتارهایی‌ كه‌ از كودكان‌ سر می ‌زند و در واقع‌ سبك‌ زندگی‌ آنان‌ را نشان‌ می ‌دهد، آموختنی‌ و اكتسابی‌ است. بنابراین‌ آن‌ چه‌ در مورد شخصیت، عادات، تجربیات‌ و یادگیری‌ كودكان‌ مشاهده‌ می‌ كنیم، همه‌ نشأت ‌گرفته‌ و تأثیرپذیر از محیط‌ زندگیشان‌ است. روش‌هایی‌ كه‌ والدین‌ در قبال‌ فرزندان‌ اعمال‌ می‌كنند، از جمله‌ روش‌های‌ تشویقی‌ و تنبیهی، قوانین‌ و مقررات‌ در خانواده، نحوه‌ اجرای‌ قوانین‌ خانواده، انعطاف‌ داشتن، سختگیر، قاطع‌ و یا تسلیم‌ شونده‌ بودن‌ در ساخت‌ فكری‌ كودكان‌ و رفتارهای‌ آنان‌ بسیار مؤثر است.