سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
مبارزه از زیر لحاف، فایده ای هم دارد؟
آیا جنبشهای فضای مجازی به دنیای واقعی راه پیدا میکنند؟ آیا تغییرات حاصل از آن پایدار باقی میماند؟ آیا لایک کردن صفحهها و امضا کردن جنبشها به کنشگرایی واقعی و تغییرات رفتاری در جامعه منجر میشود؟
همه از ترافیک و بینظمی به ستوه آمدهاند. در این شهرهای بیقانون، «سیا ساکتی» هم دیگر راه به جایی نمیبرد. ضرورت بستن کمربند ایمنی را به کودکان آموخت و صحنه را بوسید و کنار رفت.
گاندی میگوید: «تغییری باش که میخواهی آن را در جهان ببینی.» همه میخواهند تهران را از پریشانی نجات دهند. زمان تغییر است. گروه کوچکی از شهروندان به ستوهآمده، خود آستین بالا میزنند و کمپینی به راه میاندازند تا شاید خطکشیهای خیابانها و بزرگراهها به کاری بیاید. هشتگ #بین- خطوط در توئیتر متولد میشود؛ توئیتری که فیلتر است.
بین-خطوط حرکتی خودجوش است تا شهروندان را به رانندگی صحیح و قانونمند فرابخواند و چهره آشفته شهر را اندکی منظم کند. هشتگها به زودی به کانال تلگرامی کمپین «بین خط» و از آنجا به گروهها و دیگر کانالهای تلگرام راه مییابد و اندکی بعد اینستاگرام را هم وارد گود میکند. کمپین اما در فضای مجازی باقی نمیماند؛ رانندگان با هزینه شخصی خود برچسبهایی با همین مضمون تهیه میکنند و پشت خودروهای خود میچسبانند.
در کانال تلگرامی بین خط، فایلهایی قرار میگیرد که حاوی طراحیهای مختلفی از پیام کمپین است تا حامیان جنبش بتوانند آسانتر برچسب مورد علاقه خود را چاپ و استفاده کنند. گزارشهای مردمی از دستاوردهای کمپین هم در کانال منتشر میشود؛ تصویر امیدوارکننده است. مردم میگویند کسانی که این برچسبها را روی خودرو خود نصب کردهاند واقعاً تلاش میکنند بین خطوط برانند و حتی رانندگان پشت سر هم که پیام را میبینند احتیاط میکنند تا مبادا نقض قانون کنند و از خط خارج شوند.
سیاوش کشمیری یکی از بانیان راهاندازی کمپین بین خطوط به ایسنا میگوید: قصد دارند به زودی پنج هزار برچسب چاپ کنند و در شعب شهرکتاب و برخی کتابفروشیها و کافیشاپهای معتبر، رایگان توزیع کنند. گزارشها نشان میدهد جنبش پا را از تهران فراتر گذاشته و در چند شهر دیگر هم به راه افتاده است. کمپین اندکاندک جان میگیرد. شاید به همین سبب است که متولیان نظم و قانون در خیابانها، که معتقدند رانندگی بین خطوط میتواند تا 60 درصد از ترافیک بکاهد نیز حمایت خود را از کمپین اعلام میکنند.
چهرههای پیشکسوتی که مشوق و مروج رویدادهای مثبت فرهنگی و اجتماعی هستند، نظیر رضا کیانیان در صفحههای کاربری خود از جنبش حمایت میکنند. این حرکت خودجوش و مردمی که در پی استیصال از محکوم کردن مسوولان و دیگر رانندگان شکل گرفته، میرود تا رانندگان جان به لبرسیده را از دیدن پدیده شگفتیآور لایی کشیدن و تغییر مسیر ناگهانی نجات دهد. تصویر پیشرو به نظر امیدوارکننده میآید. این بار، زور بازوی افکار عمومی شاید بیشتر از قدرت قانون باشد.
اما این کمپین نیز مانند دیگر جنبشهایی که در فضای مجازی شکل گرفتهاند تا منشأ تغییرات سیاسی و اجتماعی باشند باب پرسشهای بسیاری را دوباره میگشاید. آیا جنبشهای فضای مجازی به دنیای واقعی راه پیدا میکنند؟ آیا تغییرات حاصل از آن پایدار باقی میماند؟ آیا لایک کردن صفحهها و امضا کردن جنبشها به کنشگرایی واقعی و تغییرات رفتاری در جامعه منجر میشود؟
درسهایی از چند کمپین
از زمانی که بهار عربی به مدد یوتیوب جان گرفت و تحلیلگران به نقش شبکههای اجتماعی در بسیج افکار عمومی و ایجاد تحولات سیاسی پی بردند زمان زیادی نمیگذرد اما، جنبشهای فضای مجازی دیگر محدود به عالم سیاست نیست. از چالش سطل یخ که تلاش کرد دنیا را با بیماری ALS آشنا کند یا کمپین سازمان ملل که برای مقابله با خشونت علیه زنان از تمام کاربران شبکههای اجتماعی خواست تا عکس پروفایل خود را به رنگ نارنجی درآورند تا صدها کمپین کوچک و بزرگ که در حمایت از محیط زیست و حقوق کودکان کار و پناهجویان سوری، یا مقابله با گرمایش زمین و تولید سلاح راهاندازی شده است، همگی حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
در کشور ما نیز کمپینها و جنبشهای شبکههای اجتماعی پیروزیها و شکستهای مختلفی را برای بانیان و حامیان خود رقم زده است. پیوستن هزاران نفر از سراسر دنیا به چالش سطل یخ -که در مدت کمتر از شش هفته 115 میلیون دلار به حساب بنیاد ALS واریز کرد- در ایران نیز بانی کمک به موسسات حمایت از بیماران خاص شد.
اما کمپینهای موفق دیگری هم بودند که دستکم در آگاهسازی افکار عمومی و فراخوانی مردم برای پیوستن به یک حرکت اجتماعی، موثر واقع شدند. کمپینهای صرفهجویی در مصرف آب؛ هر تهرانی، یک درخت؛ کمپین من رای میدهم در انتخابات سال گذشته، کمپین تحریم فشفشه و ترقه در چهارشنبهسوری یا جنبش نخریدن ماهی قرمز برای سفره هفتسین نمونههایی از این دست بودند. کمپینهای موفقی که سبب شدند مردم به جای ایستادن و نگاه کردن، خود وارد عمل شوند.
از لایک تا عمل
تا چندی پیش گفته میشد اسلکتیویسم که در فارسی به «مبارزه از زیر لحاف» یا «سستکنشی» تعریف شده است نوعی از کنشگرایی است که تعهد کمی در قبال مشارکت به همراه دارد و تاثیری بر مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه نمیگذارد. این روزها اما، فلسفه اسلکتیویسم و آثار و پیامدهای آن به بحث داغ صاحب نظران و اساتید حوزههای مختلف تبدیل شده است. این پدیده جدید که توسط رسانههای اجتماعی هدایت و رهبری میشود ابزاری برای حمایت کاربران فضای مجازی از جنبشهایی است که به دلایل مختلف از جمله حمایت از حقوق کودکان، حفاظت از محیط زیست، مقابله با گرمایش زمین، و حتی مقابله با سیاستهای نادرست دولتها یا دولتمردان تبدیل شده است.
جنبشهای مجازی معمولاً از شبکههای اجتماعی پرمخاطب مانند توئیتر، فیسبوک و اینستاگرام آغاز میشود اما دامنه بحث در مورد آن تا دنیای واقعی نیز گسترش پیدا میکند. اما آیا اسلکتیویسم بهتر از شیوههای سنتی کنشگرایی مانند اعتراض و تجمع، نامه نوشتن به نمایندگان مجلس و وزرا، یا مراسمی نظیر گلریزان و جمعآوری کمک است؟ یا در مقابل شیوههای واقعی کنشگرایی حرفی برای گفتن ندارد.
پاسخ به این سوال کار آسانی نیست. اسلکتیویسم مدافعان سرسختی دارد و البته مخالفان و منتقدان بسیار. موافقان این شیوه نوین کنشگرایی معتقدند انقلاب نوین هشتگها میتواند دستکم، زمینهساز تغییرات اجتماعی و سیاسی مهم باشد. برمبنای این دیدگاه سستکنشی به سه شیوه میتواند زمینه را برای تغییرات سیاسی-اجتماعی فراهم کند:
ارتقای آگاهی عمومی. یکی از بارزترین راههایی که اسلکتیویسم به وسیله آن میتواند سبب پیشبرد تغییرات اجتماعی شود آن است که مسائل مهم اجتماعی را در مقابل دید مخاطبان فراوان، برجسته میکند. این مخاطبان که غالباً به لحاظ جغرافیایی پراکنده و از هم دورند در معرض اطلاعات و پیامهایی قرار میگیرند که شاید قبلاً اطلاعی از آن نداشتند یا از اهمیت آن غافل بودند.
به عنوان مثال تنها تغییر عکس پروفایل و تبدیل آن به نماد یک کمپین یا جنبش میتواند سبب تحریک کنجکاوی دیگر کاربران شود و با آگاه شدن آنان از دلیل استفاده از این نماد، زمینهساز پیوستن افراد بیشتر و بیشتری به یک حرکت اجتماعی شود. هر فرد با یک کلیک ساده، با بازنشر یک هشتگ، با تغییر تصویر پروفایل خود و با ریتوئیت پیام یا شعار یک کمپین میتواند صدها و شاید هزاران فالوئر و فرند را از یک جنبش در فضای مجازی آگاه سازد.
گرچه سببشناسی این مساله نیازمند بحثی طولانی است اما میتوان از یک دلیل مطمئن بود. بسیاری از مخاطبان، اعتماد خود را به رسانههای سنتی از دست دادهاند چرا که معتقدند این رسانهها حامی و حافظ منافع دولتمردان و سیاستمداران هستند و کمتر به منافع واقعی جامعه میاندیشند. در نقطه مقابل، هرقدر از میزان محبوبیت رسانههای سنتی و اعتماد مردم به آنها کاسته میشود گرایش آنان به رسانههای مدرن از جمله شبکههای اجتماعی افزایش مییابد.
در این رسانهها دیگر ردپایی از کنترل و اعمال نظر به چشم نمیخورد. مردم به شبکهها اعتماد بیشتری دارند چون میدانند کسانی مانند خودشان در آنها تولید محتوا میکنند؛ کسانی که الزاماً در پی منافع شخصی یا جناحی نیستند. در این فضا احساس آزادی عمل و اندیشه بیشتر است و به همین خاطر است که پیامها، از جمله کمپینها و جنبشهای اجتماعی با اقبال بیشتری روبهرو میشود.
اسلکتیویسم امکان مشارکت همگان را فراهم میکند. برخلاف دیگر اشکال کنشگرایی که نیازمند مهارتهای بینفردی خاص و بعضاً صرف هزینه است، اسلکتیویسم با فراهم کردن زمینه مشارکت همه مردم در یک جنبش یا حرکت میتواند نیروی محرکه قوی و قدرتمندی برای تغییرات اجتماعی باشد. رایگان بودن راهاندازی و گسترش بدون هزینه کمپینها در فضای مجازی مزیت بسیار بزرگی است که به واقع محدودیتها و موانع ورود و مشارکت افراد در یک حرکت را از سر راه برمیدارد.
کسانی که برای مقابله با خشونت علیه زنان پروفایل خود را به رنگ نارنجی در میآورند، یا آنهایی که برای تشویق و ترغیب دیگران به شرکت در انتخابات، تصویر انگشت استامپخورده یا «پیام من رای میدهم» را در صفحه کاربری خود به اشتراک میگذارند، در نبود شبکههای اجتماعی هرگز فرصت پیدا نمیکردند خود به رسانهای برای ترویج یک اندیشه یا پیشبرد یک حرکت یا تغییر بدل شوند. در فضای مجازی هر یک نفر، شهروندی فعال و رسانهای تاثیرگذار و قدرتمند است.
اسلکتیویسم میتواند به اکتیویسم منجر شود. تصویری که از کنشگرایی در ذهن افراد وجود دارد تجمعات خیابانی، جمعآوری کمکهای خیریه یا حضور داوطلبانه در فعالیتهای اجتماعی است. اما افراد زیادی هستند که هیچ تجربهای از حضور در این کنشها ندارند و احتمالاً ورود به این عرصه را دشوار میپندارند.
اسلکتیویسم اما میتواند به پلی تبدیل شود تا یکایک شهروندان، نخستین گام را برای مداخله جدیتر در مسائل ملی و حتی جهانی بردارند. کسانی که تا دیروز تنها به ریتوئیت پیامهای کمپین بین-خطوط میپرداختند یا به صفحه اینستاگرام یا کانال تلگرامی این هماورد میپیوستند، امروز برچسب #من بین خطوط میرانم را پشت خودرو خود نصب میکنند و میکوشند اولین رانندگانی باشند که قانون رانندگی بین خط را نقض نمیکنند.
کسی که نماد من رای میدهم را در صفحه کاربری خود منتشر میکند، به احتمال بسیار زیاد یکی از شرکتکنندگان در انتخابات است. این افراد حتی میتوانند به عضوی فعال از جنبشهای بینالمللی تبدیل شوند و جهان را در حفاظت از محیط زیست، حمایت از حقوق بشر و مقابله با فقر و بیسوادی و نابرابری یاری دهند. میتوان گفت جنبشهای شبکههای اجتماعی این قابلیت را دارند که عامه خاموش را به عامه آگاه و فعال تبدیل کنند.
گروه دوم یا عامه آگاه نیز در این حوزه بسیارند. گروهی که وجود مساله یا مشکل را تشخیص میدهند اما برای رفع یا اصلاح آن گامی برنمی دارند. این گروه اغلب میپندارند نقش موثری در رفع مشکلات ندارند یا اساساً مسوولیت حل آن را متوجه مسوولان یا دیگران میدانند، به همین دلیل از مشارکت فعال در فرآیند تغییر میپرهیزند. نقش دیگر کمپینهای فضای مجازی ترغیب این گروه به مشارکت در اصلاح امور است. فکر بکر بانیان کمپین #من بین خطوط میرانم در انتشار و توزیع برچسبهای قابل نصب روی خودرو، شاید انگیزه این گروه برای تغییر رفتارهای رانندگی را بیشتر کند.
و سرانجام، عامه فعال کسانی هستند که هم آگاهند و هم برای ساماندهی امور پا به میدان میگذارند. کسانی که در فاصله کوتاهی پس از پیوستن به کمپینها در فضای مجازی، در دنیای واقعی به موسسات خیریه کمک میکنند، رای میدهند، نهالی میکارند، مصرف انرژی را در خانه خود مدیریت میکنند یا تصمیم میگیرند بین خط برانند، عامه فعال به شمار میروند. به نظر میرسد شبکههای اجتماعی با گستردگی بسیار و قدرت نفوذی که دارند قادرند خواب عامه خاموش را بیاشوبند و از آنها عامه فعال بسازند.
کنش آنلاین یا آفلاین؟
نکتهای که منتقدان اسلکتیویسم و کمپینهای مجازی از خاطر میبرند آن است که سستکنشی قدمت زیادی دارد و به دوره پیش-رسانههای اجتماعی برمیگردد. پیش از شکلگیری این شبکهها نیز نسل جوان تعهد کمتری نسبت به مشارکت در تغییرات واقعی اجتماعی نشان میداد و درگیر تفکر«همین که هست» بود.
واقعیت این است که بیمیلی به مشارکت سیاسی، بیرغبتی به ایجاد تغییر در رفتارهای اجتماعی نامطلوب، یا عدم احساس مسوولیت در قبال مسائل جامعه، رهاورد اینترنت، شبکههای اجتماعی یا اسلکتیویسم نیست، بلکه خصلت نسل جدید است. باید پذیرفت که افراد جامعه به ویژه جوانان، روز به روز زمان بیشتری را در فضای مجازی سپری میکنند و تحرکهای سیاسی و اجتماعی آنان دیگر شباهت چندانی به گذشته ندارد.
تجربه شور انتخاباتی که در تلگرام آغاز شد و موج فراگیر آن به مشارکت کمسابقه سیاسی مردم به خصوص جوانان در انتخابات مجلس شورای اسلامی انجامید درس مهمی برای سیاستمداران و البته ارتباطشناسان داشت؛ شبکههای اجتماعی در فرآیند اقناع و ترغیب افکارعمومی قدرت غیرقابل انکاری پیدا کردهاند. این تجربیات نشان میدهد کارایی انواع آنلاین تحرکهای سیاسی-اجتماعی، تبادل و نشر اطلاعات یا اصلاحات و تغییرات اجتماعی دستکمی از انواع کنشهای آفلاین در دنیای واقعی ندارد.
گرچه، همان گونه که در دنیای واقعی کنشهای بد، خوب، موثر یا بیفایده وجود دارد کنشهای آنلاین هم میتوانند بد، خوب یا موثر باشند. از این منظر اسلکتیویسم یا انقلاب هشتگها حمایت از یک جنبش اجتماعی و سیاسی است که به حضور فیزیکی و صرف وقت و انرژی زیاد نیاز ندارد؛ اما به هیچوجه نمیتوان آن را بیفایده و بیهوده دانست. بخواهیم یا نخواهیم، کنشگرایی یا اکتیویسم دچار دگرگونی شده است؛ در حضور اینترنت، اکنون هر نوع کنش جدی سیاسی و اجتماعی یک جنبه آنلاین پیدا کرده و برای تداوم و بقا و البته گسترش، به این جنبه وابسته است.
این ویژگی عصر ماست که کنشهای سیاسی- اجتماعی نیازمند ایجاد انسجام بین نسل وابسته به تکنیکهای عصر پیش-دیجیتال، و جوانانی است که 24 ساعت شبانهروز و هفت روز هفته کاربران خستگی ناپذیر شبکههای اجتماعی و تکنولوژیهای آنلاین هستند. شاید این دنیای آنلاین بتواند رانندگی بین لاین را به یک رفتار پایدار تبدیل کند.
ویدیو مرتبط :
لحاف دوزی شغل فراموش شده
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آیا ماساژ صورت فایده ای هم دارد؟
این روزها بسیاری از آرایشگاه ها و استخرهای زنانه، خدمات ماساژ صورت را انجام می دهند و ادعا می کنند که این ماساژها در سلامت و زیبایی پوست صورت نقش دارند.ولی آیا واقعا این ادعاها ریشه علمی دارد؟
گفتگوی زیر با دکتر فریده مهتیپور، متخصص پوست و مو، درباره همین موضوع است:
قدیمی ترها به ماساژ صورت بیشتر اعتقاد داشتند تا امروزی ها. این طور نیست؟
ماساژ صورت و بدن در تمام فرهنگ ها و جوامع از قدیم الایام شایع بوده و حتی در برخی تمدن های قدیمی مراکز خاصی برای این کار وجود داشته است؛ مثلا یکی از قدیمی ترین نوشته ها راجع به ماساژ درمانی در کشور چین به دست آمده که مربوط به سه قرن پیش از میلاد است. علاوه بر این در کشورهای یونان، ایران، ژاپن و هند نیز این روش قدمت زیادی دارد.
این کار امروزه نیز طرفدارانی در تمام دنیا دارد که جهت کاهش روند پیری و ایجاد شادابی پوست، کاهش استرس و کاهش انقباضات عضلانی پوست انجام می شود و بیشتر افراد به ماساژ صورت علاقه مند هستند. این حالت به ویژه در اروپا بسیار شایع است، ولی در کشورهای شرقی ماساژ صورت عموما بخشی از ماساژ بدن بوده و یک روش درمانی محسوب می شود.
واقعا نیاز است که ماساژور (فرد ماساژ دهنده) در این کار تخصص داشته باشد؟
ماساژ معمولی صورت و یا سایر اعضای بدن در منزل قابل انجام است، ولی اگر خواهان یک ماساژ اصولی و موثر هستید، بهتر است این کار توسط افراد ماهر و مجرب انجام شود.
این افراد باید آموزش های لازم را در این زمینه دیده باشند. این دورههای آموزشی جهت اطلاع از وضعیت آناتومی عضلات و اسکلت بندی صورت و چگونگی توزیع عروق خونی و لنفی و اعصاب ناحیه بوده و در بعضی از کشورها گذراندن این دوره جهت کسب مدرک رسمی اجباری است. در بیشتر مراکز، ماساژ با دست رایج است، ولی در واقع دستگاه های مکانیکی خاص با ابعاد و اندازه های مختلف نیز جهت این کار طراحی شده اند که بسته به ناحیه مورد نظر می توان از آن ها استفاده کرد.
ماساژ روی سلامت پوست هم تاثیر دارد؟
بهبود جریان خون و لنف پوست، با هدف بهبود قوام پوست و کشش عضلانی صورت، ریلکس شدن عضلات صورت و اطراف چشم، از بین رفتن سردرد، کاهش استرس و نگرانی از اهداف ماساژ صورت است.
این مسایل در صورت ماساژ صحیح و علمی قابل دستیابی بوده و مورد قبول مکاتب مختلف هستند. لیکن در برخی از مکاتب شرقی علاوه بر مسایل فوق، تحریک نقاط خاصی از صورت نیز مطرح است که گفته می شود این نقاط دارای کارایی های خاصی در تنظیم عملکرد خود صورت و نیز برخی از اعضای دور دست بدن می باشند.
همان طور که می دانید این نقاط در طب سوزنی چین باستان و یا در بعضی از متدهای عملی یوگا نیز مطرح می باشد و تحریک این نقاط با هدف تحریک و جاری شدن انرژی حیاتی بدن صورت می گیرد. البته با علوم امروزی، تفسیر و پذیرش وجود چنین نقاطی، چندان قابل پذیرش نمی باشد، ولی همچنان به عنوان یک روش درمانی تکمیلی در بسیاری از کشورها انجام می گیرد.
ماساژ صحیح صورت باید چگونه باشد و چه نکاتی قبل از آن رعایت شود؟
ماساژ صورت به شکل دایره های کوچکی معمولا از قسمت های میانی صورت شروع شده و با نظم خاصی به طرفین صورت و گردن امتداد می یابد و در همان حال نقاط خاصی از پوست که در بالا به آن ها اشاره شد، تحت فشار و تحریک موضعی قرار می گیرند.
از شایع ترین این نقاط می توان نقاطی در ریشه بینی، دو طرف گوشه های دهان، جلوی گوش، گوشه های داخلی چشم، روی گیجگاه و نقطه ای بین لب فوقانی و چانه را نام برد.
توجه کنید که ماساژ باید به صورت حرکت آهسته و نقطه به نقطه انگشتان انجام گرفته و این حرکت باید کاملا ملایم و بدون فشار بوده و در ضمن نباید باعث کشیده شدن پوست شود. جهت حرکت دست باید به صورت دایرهای کوچک به سمت بالا بوده و عضلات صورت نباید به طرف پایین کشیده یا فشرده شوند.
قبل از انجام ماساژ چه نکاتی باید رعایت شود؟
قبل از انجام ماساژ، شستشوی دست فرد ماساژدهنده با آب و صابون ضروری است. اگر فرد لنز چشمی دارد باید در آورده شود. مصرف کرم یا روغن ماساژ نیز الزامی است.
ماساژ در چه مواردی ممنوع است؟
اگر پوست صورت شما دارای زخم باز یا بریدگی، آکنه شدید یا کورک یا هر نوع عفونت پوستی دیگر، التهاب یا اگزمای شدید است، و یا چنان چه اسکار جوشگاه جدیدی در صورت شما ایجاد شده و یا در حال شکل گیری است، نباید سراغ ماساژ بروید.
در این موارد بهتر است قبل از ماساژ پوست صورت، با پزشک مشورت کنید.
برای آکنه هم ماساژ ممنوع است؟
نه، در مورد بیماری آکنه و روزاسه روش ماساژ خاصی وجود دارد که از مرکز صورت شروع شده و با حرکت ملایم جادویی به سمت اطراف و به طرف گردن کشیده می شود که باعث بهتر شدن حرکت لنفی صورت شده و ادم و قرمزی شدید را که همواره در این بیماران وجود دارد، کاهش می دهد.
از این روش به عنوان درمان مکمل بیماری روزاسه می توان استفاده کرد، ولی در کل توصیه اصلی این است که در صورت وجود سایر بیماری های پوستی در صورت، این کار را انجام نگیرد و هر نوع ماساژ پوستی توسط فرد تعلیم دیده و بدون عجله و کشش خاصی صورت پذیرد.