سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
زندگی مشترک پس از خیانت هم ممکن است
اگر یک مرد با زنی غیر از همسر خود در ارتباط باشد، از نگاه عموم خیانت محسوب میشود اما اگر همین مرد مدارکی را برای مشروع بودن رابطهاش ارائه کند، ازدواج دوم است و از نگاه قانون دیگر خیانت نیست.
مجله سیب سبز: اگر یک مرد با زنی غیر از همسر خود در ارتباط باشد، از نگاه عموم خیانت محسوب میشود اما اگر همین مرد مدارکی را برای مشروع بودن رابطهاش ارائه کند، ازدواج دوم است و از نگاه قانون دیگر خیانت نیست در حالی که بسیاری از خانوادهها این رفتار را یک نوع خیانت میدانند اگرچه این جامعه و قانون یک جامعه است که میزان خیانت و نامهربانی را مشخص میکند.
همیشه کسی که خیانت دیده باور نمیکند این اتفاق افتاده است و به جای تلاش برای بهبود وضعیت با انکار این موضوع، مشکلاتش را پیچیدهتر میکند. در این مطلب پروفسور حسین باهر راههای کشف رفتارهای خیانکارانه و مقابله و مبارزه با آن را برایتان شرح میدهد.
صریح و بیتعارف سؤال کنید
اخلاق به شما میگوید، زن و مرد باید چطور رفتار کنند. از نظر اخلاق کاملا درست است که زن و شوهر از اوضاع و احوال هم با خبر باشند. زن و شوهرها توقع دارند شریک زندگیشان برای یک رابطه رمانتیک و عاشقانه تلاش کند، همانطور که توقع دارند برای صداقت و امنیت در رابطه تلاش کند. با این حال هیچ زن یا شوهری دوست ندارد تمام رفتار و اعمالش زیر ذرهبین باشد. اگر میخواهید به همسرتان نزدیک باشید و از همه چیز باخبر شوید از نظر اخلاقی بهتر است از خودش سؤال کنید. بهترین راه پیدا کردن حقیقت این است که از او بخواهید صادقانه و صریح درباره هر چیزی که به رابطه شما مربوط است، حرف بزند. اگرچه بیشتر زن و شوهرها پرسیدن مستقیم را سختتر از کند و کاوهای پشتپرده رفتار همدیگر میدانند. حتی اگر با زیرنظر گرفتن همسرتان فهمیدید او خیانت میکند این دلیل خوبی نیست چون جاسوسی کردن کار درستی نیست. اگر همسرتان را زیرنظر بگیرید و هیچ اشتباهی در رفتار او پیدا نکنید، ممکن است احساس آرامش کنید، اما یادتان باشد که صداقت همسرتان را نشانه گرفتید. اکنون این شما هستید که در رابطه زناشوییتان چیزی را پنهان کردهاید. همه میخواهند حقیقت را بدانند، اما معمولا با انتخاب بدترین راه به این هدف میرسند.
دروغ شیرین یا حقیقت تلخ؟
همه ما اصرار داریم هرچه شریک زندگیمان میگوید، باور کنیم چون اعتماد به او، احساسی از امنیت و آرامش به ما میدهد. هیچکس نمیخواهد به این مسئله اهمیت بدهد که همسرش دروغ میگوید بهویژه وقتی که احساس کند خیانتی در کار است. بیشتر انسانها «دروغ شیرین» را به «حقیقت تلخ» ترجیح میدهند.
بسیاری از زنان تلاش میکنند از خیانت همسرشان چشمپوشی کنند، زیرا تغییرات تازه و قبول آنها غیرقابل تحمل است و دقیقا به این دلیل است که معمولا همسران دیرتر از دیگران از خیانت شریک زندگیشان باخبر میشوند. همسر خیانتکار معمولا تمام تلاشش را برای گرفتن اعتماد شریک زندگیاش كرده و از این موقعیت کاملا سوءاستفاده میکند. او همان چیزی را میگوید که همسرش دوست دارد بشنود: «من هرگز به تو خیانت نمیکنم.»
خانمها! زرنگ باشید
کسی که خیانت میکند همیشه نگران این است که گیر بیفتد. اگر او بفهمد همسرش به او شک دارد، تمام تلاشش را میکند تا هیچ رد و نشانهای از خیانت باقی نگذارد. درواقع فرد بدگمان به همسرش کمک میکند تا در خیانت موفقتر باشد. اگر به همسرتان شک دارید و بدگمانیهایتان را به همسرتان نشان میدهید، فهمیدن حقیقت خیانت برایتان سختتر میشود. اعتماد و بدگمانی هر دو میتوانند برای همسر خیانتكار مزیت باشند.
اگر به همسرتان شک دارید آن را ابراز نکنید تا زمانی که بتوانید اثباتش کنید. خوب است کمی درباره مشکلات زناشوییتان با هم حرف بزنید، اما به خیانت هیچ اشارهای نکنید، چون او هرگز به شما نمیگوید که خیانت کرده است، مگر اینکه شما دلایل خوبی برای اثبات داشته باشید. پس هرگز بدگمانیتان را تا زمانی که دلیل واضحی برای خیانت او ندارید، نشان ندهید. او به راحتی میتواند حذف شما را انکارکند. به واکنش همسرتان در برابر اتهامی که به او میزنید، فکر کنید. او به شما چه خواهد گفت؟ «شوخی میکنی؟»، «ما فقط دو تا دوست صمیمی هستیم»، «هیچ چیزی بین ما نیست»، «تو داری اشتباه میکنی.» اگر بتوانید واکنشهای همسرتان را حدس بزنید، میتوانید، از قبل دلایل مستندتان را به او نشان دهید.
شوک بعد از کشف خیانت
وقتی متوجه خیانت همسرتان میشوید خیالات و افکار زیادی درگیرتان میکند. شوک بعد از کشف راز خیانت واکنشهایی مثل افسردگی، خشم، افکار پریشان، عدم تمرکز و زیرنظر گرفتن همیشگی همسر نتایج اجتنابناپذیر این موضوع هستند. بهترین راه برای مقابله با این احساسات و واکنشها این است که با فرد مناسبی حرف بزنید با کسی که قضاوت نمیکند، حامی است و آرامتان میکند. کسی را انتخاب کنید که بدون پیشنهادات نامعقول و خشونتآمیر و نصیحتهای ابتدایی و همیشگی شنونده خوبی باشد. نصیحت در این شرایط مفید نیست. پند و اندرز هیچ کمکی به شرایط شما نمیکند، تصمیمگیریهای آنی نیز بیفایده هستند. اما پیدا کردن کسی که شنونده باشد بسیار مهم است زیرا تنش و فشار عصبیای که تحمل کردهاید را آرام میکند.
همچنین احساساتتان را نباید فورا با همسرتان در میان بگذارید. وقتی شما این راز را میفهمید و آن را با همسرتان مطرح میکنید او نمیتواند به حرفهایتان گوش بدهد یا همراهیتان کند. مطرح کردن احساسات منفیتان با شدت و فشاری که تحمل میکنید باعث واکنشهای دفاعی در همسرتان میشود.
جدایی تنها راه نیست
اگر زن و شوهر هر دو بخواهند رابطه زناشوییشان را حفظ کنند باید به فکر گامهای بعدی باشند. قدمهای بعدی سختتر و مهمتر هستند. نجات و حفظ رابطهای که از خیانت آسیب دیده است نیاز به همدلی هر دو نفر دارد. این هدفی نیست که به تنهایی به آن برسید.
تشخیص انگیزههای اصلی خیانت و حرف زدن درباره آن بسیار مهم است. اما همسر خیانتکار همیشه جزئیات را پنهانکند زیرا او نگران این مسئله است که حرف زدن درباره جزئیات فقط مشکلات را بیشتر و سختتر کند. گفتوگو درباره داستان خیانت باعث مطرح شدن حرفهایی میشود که نه گوینده و نه شنونده تحمل شنیدن آن را ندارند. سؤالهایی که جواب دادن به آنها سخت است و شنیدن جوابها غیرقابل تحمل، بنابراین پیدا کردن انگیزههای خیانت و گفتوگو درباره جزئیات آن برای زن و شوهرها نیاز به بینشی عمیق و مهارتهای ارتباطی موثر دارد. اما هرچه به مسئله پرداخته نشود مشکلات پیچیدهتر میشوند. مشاوره برای زوجهایی که تردید دارند و نمیتوانند احساساتشان را درست بشناسند و نگران آینده رابطه هستند بسیار ضروری و کمککننده است.
این نکته را فراموش نکنید که زنان قدرت کافی برای مقابله با خیانت را دارند، تنها کافی است از این باور که همه مردها مثل هم هستند و جز به رابطه جنسی به چیز دیگری فکر نمیکنند، دست بردارند و در جهت بهبود شرایط زندگی مشترک خود تلاش کنند. لازم است بدانید برای مردان مهمترین چیز در زندگی مشترک این است که ارزشمند و مورد احترام باشند و به آنها نشان دهند که تا چه اندازه به آنها احترام میگذارند و آنها را توانمند میدانند.
ویدیو مرتبط :
ترانزیستور ( بیس مشترک امیتر مشترک کلکتور مشترک ) www.aviation.blogfa.com
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خیانت و زندگی مشترک
تحقیقات جهانی نشان میدهند که به طور متوسط حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از زوجها به یکدیگر خیانت میکنند. البته اگر ترس خیانتکنندگان از علنی شدن موضوع و همچنین موانع فرهنگی و شخصی افراد را در نظر بگیریم به نظر میرسد که رقم بالا کمی تخفیف داده شده است.
وبسایت زنان امروز: تحقیقات جهانی نشان میدهند که به طور متوسط حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از زوجها به یکدیگر خیانت میکنند. البته اگر ترس خیانتکنندگان از علنی شدن موضوع و همچنین موانع فرهنگی و شخصی افراد را در نظر بگیریم به نظر میرسد که رقم بالا کمی تخفیف داده شده است.
فضای مجازی در گسترش این پدیده نقش مهمی داشته است، چنانکه ایجاد روابط خارج از یک رابطه رسمی با وجود تکنولوژی ساده و راحت شده است. این فرایند بهویژه از طریق سایتهایی دوستیابی، موجب ایجاد تزلزل و بحران در روابط زناشویی بسیاری از زوجها شده است. در این سایتها، با نوشتن شعارهایی نظیر «زندگی کوتاه است، عشق بورز» برای مردان یا «طلاق تنها گزینه پیش روی شما نیست» برای زنان، در صدد القای دیدگاههایی برای ایجاد شکاف در روابط زناشویی و کسب سود شخصی هستند.
اما چرا برخی از زنان و مردان به این پیشنهادها عمل میکنند؟ چه عواملی موجب میشود افرادی که در سایر ابعاد زندگی خود فرهیخته و روشناندیش به نظر میآیند ، وفاداری خود را نسبت به رابطه زناشویی نادیده میگیرند و ریسک ضربه زدن به این رابطه و شریک زندگیشان را میپذیرند؟ پاسخ به این سؤال بسیار پیچیده و نسبت به جنسیت افراد متفاوت است.
برخی از کلیشههای فرهنگی معمولاً انگشت اتهام را به سمت مردان میگیرند و آنها را در این زمینه بیشتر خیانتکار میدانند. اما واقعیت این است که زنان نیز به اندازه مردان اقدام به خیانت میکنند. دستکم مطالعات انجامشده در جوامع پیشرفته و مدرن غرب بیانگر این مسئله است. اما همان طور که گفته شد آمار بالا جنبه جهانی دارد و به نظر میرسد ریشه آن باید از جنبههای مختلف بررسی شود. مسئله خیانت آن طور که در مورد زنان بررسی شده به طور عمده ریشه در علل زیر دارد. هر چند وجود یک یا چند مورد از حالتهای زیر لزوماً به خیانت زنان نمیانجامد و باورهای فردی همواره نقش مهمی در این میان ایفا میکنند، اما بههرحال شرایط زیر زمینهساز بروز خیانت در زنان است:
وقتی احساس فراموششدگی، نادیده گرفته شدن، یا قدرنشناسی میکند: وقتی زن احساس میکند که برای شوهر صرفاً یک خانهدار یا نانآور خانه یا پرستار است تا اینکه همسر یا شریک زندگی باشد، در معرض آسیب هویتی قرار میگیرد و بیشتر به فکر تغییر وضعیت خود در جهتی میافتد که به شخصیت «خود» او توجه شود و از خود او قدردانی شود و نه به کارکردها و عملکردهایش در زندگی.
وقتی به رابطه جنسی اعتیاد پیدا میکند: برخی از زنانی که دچار مشکلات احساسی هستند ذهنشان بیش از حد درگیر ایجاد رابطه جنسی همراه با رومنس برای گریز از زندگی فعلی و ارضای نیازهای روانی خود میشود.
وقتی توقع او از زندگی درازمدت و ازدواج بیش از حد است: برخی از زنان توقعات نامعقولی از همسر خود دارند و فکر میکنند او باید به کوچکترین نیازهای آنها توجه کند و آن را تأمین کند. آنها توقع دارند همسر توانایی ذهنخوانی نیازهای بیاننشده آنها را داشته باشد و درصدد رفع آنها برآید. وقتی همسر بهناگزیر توانایی چنین کاری را نداشته باشد، برخی از زنان توجیهی برای جلب توجه از جای دیگری پیدا میکنند.
وقتی اعتمادبهنفس او پایین است: مورد توجه واقع شدن زنان از جنبه جنسی در برخی از موارد احساس ارزشمند بودن، خواستنی بودن ، مورد نیاز بودن، و شایسته عشق بودن را به آنها میدهد. این نوع جلب توجه در زنانی رخ میدهد که اعتمادبهنفس پایینی در زندگی داشتهاند.
وقتی تنهاست: هنگامی که زنان زمان زیادی را در خانه بهتنهایی سر میکنند ممکن است به فکر برقراری ارتباط جدید برای پر کردن خلأ تنهایی خود بیفتند.
زمانی که به قدر کافی رابطه جنسی دارد اما در آرزوی داشتن الفت و صمیمیت بیشتر است: زنان بیش از مردان با قرار گرفتن در رابطهای معنادار و تبادل غیرجنسی عواطف، احساس ارزشمند بودن میکنند. زمانی که چنین صمیمیتی را از همسر خود دریافت نمیکنند بیشتر به فکر تغییر وضعیت خود میافتند.
هنگامی که رابطه فعلی خود را پایانیافته مییابد: اگر زنی رابطه فعلی خود را تمامشده بداند ممکن است در پی برقراری رابطهای جدید با کسی باشد که به او متعهد شود یا به او توجه کند.
وقتی میخواهد انتقام بگیرد: زمانی که شریک زندگی زن به طرق مختلف اعم از خیانت، دروغگویی، ولخرجی و غیره موجب سلب اعتماد زن بشود یکی از راههای تلافی کردن این وضعیت فکر کردن به رابطهای جایگزین است.
وقتی هیجانات رابطه فرومینشیند: بسیاری از زنان پس از فرو نشستن هیجانات دوران «ماه عسل رابطه» یا دوران آغازین رابطه، وارد وضعیتی میشوند که در آن قاعدتاً باید رابطهای سالم و پایدار را از طریق ایجاد الفت و صمیمیت و البته در طول زمان بسازند. این دوران فاقد هیجاناتی است که در آغاز رابطه وجود داشته و برخی از زنان همچنان در جستوجوی هیجانات آن دوران، آرزوی رومنسی جدید میکنند.
وقتی دوست صمیمی ندارد: برخی از زنان بهویژه آن دسته که در کودکی مورد بیتوجهی یا سوء رفتار والدین قرار گرفتهاند، نیاز خود را به داشتن دوستان حامی نادیده میگیرند یا نفی میکنند. این زنان به جای داشتن چنین دوستانی به دنبال ارضای نیازهای عاطفی خود از طریق جلب توجه مردان هستند.
متأسفانه برخی از زنان متوجه نیستند که تا چه حد میتوانند با داشتن رابطه خارج از ازدواج علاوه بر ضرباتی که به ازدواج خود میزنند، سلامت روانی خود و همسر خود را در معرض خطر قرار دهند. باید توجه داشت که آنچه از نظر روانشناختی از نفس داشتن رابطه نامشروع جنسی فجیعتر و مهمتر است، آثار زیانبار رازداری این رابطه است که روح و روان زن را در طول زمان دچار فرسودگی و آسیب شدیدی میکند. زنانی که دچار این وضعیت میشوند باید پیش از هر چیز متوجه این موضوع باشند که ممکن است به تصور خود دلایل موجهی برای برقراری این رابطه داشته باشند اما این دلایل صرفاً ریشه در وضعیتی ندارد که آنها به واسطه ازدواج دچار آن شده باشند بلکه ساختار روان این زنان که از کودکی در آنها شکل گرفته است بیشترین نقش را در این زمینه بازی میکند. به همین دلیل زنان قبل از هر گونه اقدام و فکر به چنین راههای گریزی در زندگی، باید با یک متخصص حرفهای مشاوره کنند تا مشخص شود که سابقه و رگههای مشکلات روحی آنها در کجای تاریخچه زندگیشان نهفته است و یا الگوی رفتارهای جنسی بزرگسالان در ذهن آنان چگونه نقش بسته است.
فضای مجازی در گسترش این پدیده نقش مهمی داشته است، چنانکه ایجاد روابط خارج از یک رابطه رسمی با وجود تکنولوژی ساده و راحت شده است. این فرایند بهویژه از طریق سایتهایی دوستیابی، موجب ایجاد تزلزل و بحران در روابط زناشویی بسیاری از زوجها شده است. در این سایتها، با نوشتن شعارهایی نظیر «زندگی کوتاه است، عشق بورز» برای مردان یا «طلاق تنها گزینه پیش روی شما نیست» برای زنان، در صدد القای دیدگاههایی برای ایجاد شکاف در روابط زناشویی و کسب سود شخصی هستند.
برخی از کلیشههای فرهنگی معمولاً انگشت اتهام را به سمت مردان میگیرند و آنها را در این زمینه بیشتر خیانتکار میدانند. اما واقعیت این است که زنان نیز به اندازه مردان اقدام به خیانت میکنند. دستکم مطالعات انجامشده در جوامع پیشرفته و مدرن غرب بیانگر این مسئله است. اما همان طور که گفته شد آمار بالا جنبه جهانی دارد و به نظر میرسد ریشه آن باید از جنبههای مختلف بررسی شود. مسئله خیانت آن طور که در مورد زنان بررسی شده به طور عمده ریشه در علل زیر دارد. هر چند وجود یک یا چند مورد از حالتهای زیر لزوماً به خیانت زنان نمیانجامد و باورهای فردی همواره نقش مهمی در این میان ایفا میکنند، اما بههرحال شرایط زیر زمینهساز بروز خیانت در زنان است:
وقتی احساس فراموششدگی، نادیده گرفته شدن، یا قدرنشناسی میکند: وقتی زن احساس میکند که برای شوهر صرفاً یک خانهدار یا نانآور خانه یا پرستار است تا اینکه همسر یا شریک زندگی باشد، در معرض آسیب هویتی قرار میگیرد و بیشتر به فکر تغییر وضعیت خود در جهتی میافتد که به شخصیت «خود» او توجه شود و از خود او قدردانی شود و نه به کارکردها و عملکردهایش در زندگی.
وقتی به رابطه جنسی اعتیاد پیدا میکند: برخی از زنانی که دچار مشکلات احساسی هستند ذهنشان بیش از حد درگیر ایجاد رابطه جنسی همراه با رومنس برای گریز از زندگی فعلی و ارضای نیازهای روانی خود میشود.
وقتی توقع او از زندگی درازمدت و ازدواج بیش از حد است: برخی از زنان توقعات نامعقولی از همسر خود دارند و فکر میکنند او باید به کوچکترین نیازهای آنها توجه کند و آن را تأمین کند. آنها توقع دارند همسر توانایی ذهنخوانی نیازهای بیاننشده آنها را داشته باشد و درصدد رفع آنها برآید. وقتی همسر بهناگزیر توانایی چنین کاری را نداشته باشد، برخی از زنان توجیهی برای جلب توجه از جای دیگری پیدا میکنند.
وقتی اعتمادبهنفس او پایین است: مورد توجه واقع شدن زنان از جنبه جنسی در برخی از موارد احساس ارزشمند بودن، خواستنی بودن ، مورد نیاز بودن، و شایسته عشق بودن را به آنها میدهد. این نوع جلب توجه در زنانی رخ میدهد که اعتمادبهنفس پایینی در زندگی داشتهاند.
وقتی تنهاست: هنگامی که زنان زمان زیادی را در خانه بهتنهایی سر میکنند ممکن است به فکر برقراری ارتباط جدید برای پر کردن خلأ تنهایی خود بیفتند.
زمانی که به قدر کافی رابطه جنسی دارد اما در آرزوی داشتن الفت و صمیمیت بیشتر است: زنان بیش از مردان با قرار گرفتن در رابطهای معنادار و تبادل غیرجنسی عواطف، احساس ارزشمند بودن میکنند. زمانی که چنین صمیمیتی را از همسر خود دریافت نمیکنند بیشتر به فکر تغییر وضعیت خود میافتند.
وقتی میخواهد انتقام بگیرد: زمانی که شریک زندگی زن به طرق مختلف اعم از خیانت، دروغگویی، ولخرجی و غیره موجب سلب اعتماد زن بشود یکی از راههای تلافی کردن این وضعیت فکر کردن به رابطهای جایگزین است.
وقتی هیجانات رابطه فرومینشیند: بسیاری از زنان پس از فرو نشستن هیجانات دوران «ماه عسل رابطه» یا دوران آغازین رابطه، وارد وضعیتی میشوند که در آن قاعدتاً باید رابطهای سالم و پایدار را از طریق ایجاد الفت و صمیمیت و البته در طول زمان بسازند. این دوران فاقد هیجاناتی است که در آغاز رابطه وجود داشته و برخی از زنان همچنان در جستوجوی هیجانات آن دوران، آرزوی رومنسی جدید میکنند.
وقتی دوست صمیمی ندارد: برخی از زنان بهویژه آن دسته که در کودکی مورد بیتوجهی یا سوء رفتار والدین قرار گرفتهاند، نیاز خود را به داشتن دوستان حامی نادیده میگیرند یا نفی میکنند. این زنان به جای داشتن چنین دوستانی به دنبال ارضای نیازهای عاطفی خود از طریق جلب توجه مردان هستند.
متأسفانه برخی از زنان متوجه نیستند که تا چه حد میتوانند با داشتن رابطه خارج از ازدواج علاوه بر ضرباتی که به ازدواج خود میزنند، سلامت روانی خود و همسر خود را در معرض خطر قرار دهند. باید توجه داشت که آنچه از نظر روانشناختی از نفس داشتن رابطه نامشروع جنسی فجیعتر و مهمتر است، آثار زیانبار رازداری این رابطه است که روح و روان زن را در طول زمان دچار فرسودگی و آسیب شدیدی میکند. زنانی که دچار این وضعیت میشوند باید پیش از هر چیز متوجه این موضوع باشند که ممکن است به تصور خود دلایل موجهی برای برقراری این رابطه داشته باشند اما این دلایل صرفاً ریشه در وضعیتی ندارد که آنها به واسطه ازدواج دچار آن شده باشند بلکه ساختار روان این زنان که از کودکی در آنها شکل گرفته است بیشترین نقش را در این زمینه بازی میکند. به همین دلیل زنان قبل از هر گونه اقدام و فکر به چنین راههای گریزی در زندگی، باید با یک متخصص حرفهای مشاوره کنند تا مشخص شود که سابقه و رگههای مشکلات روحی آنها در کجای تاریخچه زندگیشان نهفته است و یا الگوی رفتارهای جنسی بزرگسالان در ذهن آنان چگونه نقش بسته است.