سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
دیگر ترک عادت موجب مرض نیست!
پس انجام عادات بر خلاف ضرب المثل معروف که میگوید " ترک عادت موجب مرض است" همواره امر مثبتی تلقی نمیشوند و لزوم ترک مطلق آنها نیز وجود دارد.
عادات همیشه آنقدر خوب و قابل قبول نیستند؛ مثلا عادتهایی هستند به نام اعتیاد به مواد مخدر، سیگار، پرخوری و حتی در بعضی موارد این عادات به رفتار نیز سرایت میکند و موجب عادتهایی نظیر دروغ گویی، شکاکی، فحاشی، دزدی، تلکه کردن و....میشوند.
پس انجام عادات بر خلاف ضرب المثل معروف که میگوید " ترک عادت موجب مرض است" همواره امر مثبتی تلقی نمیشوند و لزوم ترک مطلق آنها نیز وجود دارد.
حال اینکه چگونه عادات بد خود را ترک کنیم و یا حتی برای جلوگیری از یکنواختی زندگی، عادات خوب خود را با سایر عادات خوب دیگر جایگزین کنیم، امری است که روانشناسان آن را کاملا وابسته به خود شخص دانسته و داشتن اعتماد به نفس را مستلزم به کمال رساندن آن عنوان کردهاند.
چالز داهیگ، نویسنده کتاب "The Power of Habit" _ قدرت عادات_ و برنده جایزه پولیتزر، تنها راه تغییر عادت را درک کامل عادت اولیه میداند؛ چرا که بسیاری از وجود عادت خود با خبر نیستند و در حقیقت نام آن را "عادت" نمیگذارند، بلکه به گونهای آن را جزیی از قاعده زندگی تصور میکنند.
داهیگ راه عوض کردن عادت را بازسازی جنبههای منفی عادت قبلی و تغییر آن در جهت مثبت میداند. به نظر این نویسنده لزوم ترک عادت، ترک تکرر وقوع آن به مرور است، چرا که انجام عادت در مغز انسان نهادینه شده و به اصطلاح "جا خشک کرده" است. پس نمیتوان با فعالیتی ضربتی، عادت را ترک کرد. به نظر او علاوه بر قطع تکرار عادت میتوان راه دیگری را نیز در پی گرفت؛ با یادگرفتن عادات جدید نیز میتوان عادتهای قبلی را تغییر داد.
دکتر Philip Calvin McGraw روانشناس مشهور آمریکایی که برنده جوایز متعددی در زمینه نوشتن مقالات روانپزشکی و بنیانگذار موسسه Phil است، در مقالهای تحت عنوان "Bad Habit and Your World" کنار گذاشتن عادات بد را گام مهمی در آغاز تازهای برای تغییر سبک زندگی در جهت مثبت تلقی کرده است.
وی چهار راه را برای تغییر سبک زندگی به شیوه موثر و کنار گذاشتن عادات بد معرفی کرده است:
*عادات و سبک بد زندگی خود را تعریف کنید و متعهد به تغییر دادن آن شوید: تنها زمانی میتوانید چیزی را تغییر دهید که برای انجام دادن آن با خود قرار گذاشته باشید و تعریف شفافی از برنامههای خود داشته باشید.
*خودتان مانع بروز عاداتتان شوید و در آن اختلال ایجاد کنید: محیط و یا هر آنچه را که باعث بروز عادت میشوند، تغییر دهید؛ مثلا اگر هنگام تنهایی به دیدن فیلمهای مستهجن عادت دارید، از خانه و به قصد پیاده روی بیرون بروید یا مثلا اگر هنگام مشاهده تلویزیون عادت به جویدن ناخن دارید، سعی کنید دستهای خود را مشغول انجام کاری دیگری نظیر پازل حل کردن، بافتن و ...بکنید و حتی اگر عادت دارید که صبحها دیر از خواب برخیزید، کار مهمی را از شب قبل نیمه تمام بگذارید و تصمیم بگیرید که آن را صبح زود و در ساعت معینی انجام دهید و در قبال انجام ندادن آن نیز برای خود تنبیه قرار دهید.
*عادات بد را با عادات متضاد جایگزین کنید: اگر قدرت ترک عادت ندارید، باید جایگزینی برای آن پیدا کنید و مهمتر از آن برای ترک عادت خود، هدفی غایی و موفقیت آمیزی را مشخص کنید.
*به خودتان جایزه دهید: خود را در جهت ترک عادت، تشویق کنید و در نهایت جایزه خوبی به خود دهید!
دکتر Philip، وقوع عادات بد را اغلب مستلزم وجود شرایط خاص عنوان کرده است. برای مثال؛ ممکن است شما در خانه خوش خوراک باشید و غذاهای سالم مصرف کنید، اما در رستوران سفارش غذاهای ناسالم را دهید.
ممکن است هنگام جمع شدن با دوستان به مصرف مواد مخدر، الکل و سیگار روی بیاورید.
ممکن است زمانی که پشت میزتان نشستهاید شروع به جویدن ناخنهایتان کنید.
اینکه چرا این عادات اتفاق میافتد، به علت سیستماتیک بودن رفتارهای انسان ذکر شده است. یعنی حتی طی بروز عادات خوب مغز همان منوالی را طی میکند که هنگام بروز عادات بد طی میکند. پس شناخت و علت بروز آنها باید به عوان مهمترین جنیه ترک عادت در نظر گرفته شود.
پس از درک علت و زمینه بروز عادت، دیگر نوبت "عمل" میشود و حال این شمایید که باید با داشتن اعتماد به نفس و قصد کامل در حل ترک عادت دست به کار شوید و خود را از همان لحظه اول "موفق شده" در نظر بگیرید. کاملا در نظر داشته باشید که هیچ گاه برای ترک عادت دیر نیست و به قولی ماهی را هر وقت از آب بگیرید، تازه است.
خب حال که ما ایرانیان نیز بنا بر رسم "خانه تکانی" و نو شدن سال، چند هفتهای است تمام دکوراسیون، ماشین، خانه، لباس و همه متعلقاتمان را "نو" کردهایم، بد نیست که سری هم به اخلاق و عادات کهنهمان بزنیم و آنها را نیز گردگیری حسابی کرده و خودمان و زندگیمان را آماده خو گرفتن به عادات جدید و شایسته کنیم.
حال برای شیرینی درک ترک عادت نیز حکایتی از گنجینه ادب پارسی عنوان میکنیم:
روزی روزگاری مردی از بازار عطرفروشان میگذشت، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد. مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی میگفت، همه برای درمان او تلاش میکردند. یکی نبض میگرفت، یکی شانههایش را میمالید، یکی کاه گِلِ تر جلوی بینی او میگرفت، یکی لباس او را در میآورد. دیگری گلاب بر صورت او میپاشید، یکی عود و عنبر میسوزاند. تا حالش بهتر شود اما این درمانها هیچ سودی نداشت. مردم همچنان جمع بودند. هر کسی چیزی میگفت. یکی دهانش را بو میکرد تا ببیند آیا او شراب خورده یا چیزی کشیده است. حال مرد بدتر و بدتر شد تا ظهر او بیهوش افتاده بود. همه درمانده بودند. تا اینکه خانوادهاش باخبر شدند، آن مرد برادر دانایی داشت او فهمید که چرا برادرش در بازار عطاران بیهوش شده است.
برادر پیش خود گفت: من درد و داستان او دانم، او دباغی بیش نیست و کارش پاک کردن پوست حیوانات از کثافات و به بوی بد عادت کرده است. لایههای مغزش پر از بوی سرگین است. پس کمی سرگین اسبی برداشت و در آستینش پنهان کرد و با عجله به بازار آمد. مردم را کنار زد و کنار برادرش نشست، سرش را کنار گوش او آورد به گونهای که میخواهد رازی با برادرش بگوید و با زیرکی طوری که مردم نبینند آن سرگین بد بوی را جلوی بینی برادر گرفت زیرا داروی مغز او همین بود. چند لحظه گذشت و دباغ به هوش آمد. مردم تعجب کردند و گفتند: این مرد جادوگر است، در گوش این مریض افسونی خواند و او را درمان کرد!
پس ترک عادت به یک روز و دو روز نبوده و نخواهد بود و گرچه ممکن است "عادت داشتن به عادت" ضرری را متحمل شما نکند اما روزی بیخ گلویتان را نظیر این دباغ سفت خواهد گرفت!
ویدیو مرتبط :
عادتهای بد و روش ترک آنها
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ترک عادتی که موجب مرض نیست!
آیا شما بیش از آنچه انتظار دارید در دام اهمال کاری و به تعویق انداختن کارهایتان گرفتار هستید؟ آیا شما دوستان یا همکارانی دارید که به طور مداوم کار و اوقات فراغت خود را بر اثر اهمال کاری از بین می برند؟ آیا مایلید در این باره اصول و معیارهایی را برای غلبه بر این عادت ناپسند مطالعه کنید؟ پس چرا معطل هستید؟ این مقاله را بخوانید!
همیشه تا آخرین لحظه صبر میكند؛ منتظر میماند تا شاید اتفاق خاصی بیفتد و كار طور دیگری پیش برود. اصلا حوصله ندارد كارش را شروع كند، چه برسد به ادامه دادن و به پایان رساندن! همیشه همین طور بوده و هنوز هم این عادت را ترك نكرده است؛ این بیحوصلگی و بیعلاقگی به شروع كار بارها به ضررش تمام شده؛ ولی او هنوز هم متوجه نیست و نمیخواهد یا نمیتواند شرایط را به نفع خودش تغییر دهد.
خیلی از ما هم همین طور عمل میكنیم و آنقدر به این شیوه عادت كردهایم كه اصلا یادمان رفته شاید این نوع رفتار صحیح نبوده یا نشانهای از یك مشكل جدیتر باشد. به تعویق انداختن کارها و رفتار کردن به این سیاق تحت عنوان اهمال کاری شناخته می شود، معمولا این افراد برای شروع كار یا در انجام آن تعلل میكنند؛ در واقع از زمانی كه تصمیم میگیرند كار خاصی را انجام دهند یا تعهد میكنند آن كار را به پایان برسانند تا زمانی كه كار در عمل شروع شده یا به پایان برسد، مدتی بیش از حد معمول میگذرد.
چرا اینقدر معطل میكنیم؟
خیلیها عادت دارند همیشه كارها را دیرتر از آنچه انتظار میرود، انجام دهند، اما همه این خیلیها دلیل این همه تعلل را نمیدانند و به دنبال دانستن آن هم نیستند. این گروه معمولا تصور میكنند این ، خصوصیتی ذاتی است؛ باید بسوزند و بسازند و همیشه در آخرین دقایق كارها را تحویل دهند.
علل متفاوتی منجر به چنین رفتاری میشود، اما نباید این نكته را فراموش كنید كه بخشی از این رفتارها ممكن است به علت اختلالات و مشكلات روانپزشكی ایجاد شود؛ به عنوان مثال، افسردگی میتواند یكی از عوامل موثر در این زمینه باشد چراكه فرد افسرده، انگیزه و اشتیاق لازم برای شروع كارها را ندارد. علاوه بر این، كسی كه مضطرب است ممكن است به علت نبود تمركز ناشی از این مشكل نتواند كارهایش را به موقع انجام دهد. همچنین افراد مضطرب با ترس و نگرانی از شروع یك برنامه جدید یا نتیجه آن، ممكن است ترجیح دهند كار را تا جایی كه امكان دارد، به تعویق بیندازند.
این نكتهها مشخص میكند به همین راحتیها هم نباید تصور كنیم افرادی كه در انجام كارها تعلل كرده و همیشه برنامههایشان را به آینده موكول میكنند «تنبل» هستند و به این شیوه عادت كردهاند؛ چراكه به عقیده متخصصان، اختلالات روانپزشكی هم میتواند در این زمینه موثر باشد.
اغلب افرادی كه انجام یا شروع كارها را به تعویق میاندازند، دچار اختلالات بارز روانپزشكی نیستند و این خصوصیت در میان گروهی از افراد بیشتر به شكل یك ویژگی و عادت رفتاری نمایان میشود.
به هر حال، این نوع رفتار و عادت هم علل مختلفی دارد كه بهتر است با آنها آشنا باشیم؛ مثلا كسی را تصور كنید كه چند دفعه مراحل كار را از ابتدا تا انتها كنترل میكند تا مطمئن شود همه چیز بدون عیب و نقص انجام شده است. او میداند این همه تاخیر به ضررش تمام خواهد شد، ولی نمیتواند طور دیگری عمل كند؛ سالها همین طور زندگی كرده و میان همه دوستان و آشنایانش هم معروف است كه برای هر كاری تا دقیقه 90 صبر میكند و در آخرین لحظهها تند و با شتاب كارهایش را انجام میدهد!
برخی از افراد ممكن است بخواهند كاری را خیلی خوب، به بهترین شكل و بدون نقص انجام دهند و چون تمایل دارند كارشان بدون كوچكترین ایرادی شروع شده و به پایان برسد، معمولا آنقدر معطل میكنند تا از نگاه خودشان به زمان و شرایط ایدهآل برسند، غافل از این كه در دنیای واقعی برای انجام دادن كارها هیچوقت وضع ایدهآلی كه آنها در ذهنشان ترسیم میكنند، پیش نمیآید و فقط كار بیدلیل به تعویق میافتد.
گاهی اوقات به این ویژگی افراد «كمالگرایی» گفته میشود كه بار معنایی مثبتی دارد؛ در حالی كه اگر تبعات منفی آن را بر عملكرد فرد در نظر بگیریم، شاید متناسب با آن بارمعنایی مثبتی كه اصطلاح كمالگرایی منتقل میكند، نباشد. بنابراین بهتر است این ویژگی را «بینقصگرایی» بنامیم كه نشاندهنده توقع بالایی است كه دستیابی به آن در زندگی واقعی غیرممكن است. در واقع، گاهی افراد بینقصگرا به قدری درگیر جزئیات میشوند كه حتی فرصت نمیكنند كار را شروع كرده و آن را به مرحله اجرا درآورند.
همچنین اگر فرد بیش از توانش مسئولیت بپذیرد، ممكن است نتواند تعهدات خود را انجام دهد و بهناچار حداقل بخشی از كارهایش به موقع تمام نمیشود. گاهی هم ممكن است افراد به دلیل آشنا نبودن با مهارتهای پایهای مانند اولویتبندی و برنامهریزی، با زمانبندی نامناسب، بخشی از كارها را به آیندهای نامعلوم موكول كنند. در واقع، اگر نتوانیم كارهای مختلف و متفاوتی را كه بر عهده ماست، به درستی اولویتبندی كنیم با این مشكل روبهرو خواهیم شد.
به همین دلیل است كه بسیاری از ما كارهای لذتبخش و دوستداشتنی را اول وقت و سر فرصت انجام میدهیم و كارهای دشوار میماند برای روزی و وقتی دیگر! اما اگر بتوانیم به درستی كارها را اولویتبندی كنیم، این مشكل هم برطرف خواهد شد.
اگر بدون اولویتبندی و برنامهریزی كارهایتان را انجام دهید، ممكن است ابتدا مشغول بخشهای ساده و لذتبخش شوید و در نتیجه كارهای سختتر و طولانیتر میماند برای بعد! بنابراین تعجبی ندارد اگر این گروه همیشه قسمتی از كارها را به تعویق بیندازند و با تاخیر آنها را انجام دهند.
اگر به فكر نباشید...
تا به حال با خودتان فكر كردهاید اگر این مشكل درمان نشود، چه عوارض و عواقبی در پی خواهد داشت؟ البته اگر شما هم جزو آن گروه هستید كه فكر میكنند تعلل كردن و به تعویق انداختن كارها مشكل مهمی نیست و نباید به فكرش بود، خوب است بدانید متخصصان نظر دیگری دارند.
آنان معتقدند: رفتارهایی از این دست برای خیلیها حل شده است؛ این گروه معمولا تنها با ذكر اینكه «آدمهای تنبلی» هستند و كارها را «دقیقه 90» انجام میدهند، صورت مساله را پاك میكنند. در واقع آنها آنقدر راحت درباره نوع رفتارشان صحبت میكنند كه گویی میخواهند یكی از ویژگیهای فیزیكی مادرزادی مانند رنگ چشمشان را بیان كنند؛ خصوصیتی كه همیشه همین طور بوده و به همین شكل هم باقی خواهد ماند، اما باید توجه داشت بسیاری از این موارد عادتهای رفتاری هستند كه ما به تدریج آنها را آموخته و با تكرار هم تثبیتشان كردهایم. بنابراین اگر روزی تصمیم به تغییر بگیریم، حتما توانایی این كار را خواهیم داشت.
یكی از مهمترین عواقبی كه در صورت نادیده گرفتن این مساله ایجاد خواهد شد، آن است كه فرد پایینتر از تواناییهای بالقوهاش عمل میكند؛ به عنوان مثال دانشآموزان و دانشجویانی كه عادت دارند شب امتحان درس بخوانند، معمولا با ورود به دانشگاه با یك افت تحصیلی روبهرو میشوند كه ناشی از عادات رفتاری غلط است و نه ناتوانی فرد.
علاوه بر این، فشار و سنگینی كارهای نیمهتمامی كه برای روزها و هفتههای بعد باقی میماند، استرس بیشتری به فرد وارد كرده و موجب سردرگمی و اضطراب بیشتر او میشود. این مجموعه استرس و نگرانی، باعث میشود بتدریج فرد نتواند فعالیتهای لذتبخش و حتی تفریحات را هم به راحتی و درست انجام دهد.
در واقع، اهمالكاری منجر به ایجاد عواقب ناگواری میشود كه اگر صادقانه و آگاهانه به آنها دقت كنید، حتما متوجه تاثیرات مخرب آن بر زندگیتان خواهید شد.
منابع: جام جم آنلاین / سایت روان پژوه همراه با تغییرات/تبیان