سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
تست: اعتماد به نفس شما چقدر است؟
آیا هرگز فکر کرده اید در دنیا چه چیزی وجود دارد که از تمام این موارد ارزشمندتر است؟ یک لحظه به اعتماد به نفستان فکر کنید؛ همان احساس و نگرشی که شما نسبت به خودتان دارید و مفهوم شکست و پیروزی یا محبوب و منفور بودن را برایتان معنادار می کند.
مجله موفقیت: ارزشمندترین دارایی شما در زندگی چیست؟ بهترین دوستتان؟ کارتان؟ خلاقیت و مهارت هایتان؟ همسر و فرزندانتان؟
آیا هرگز فکر کرده اید در دنیا چه چیزی وجود دارد که از تمام این موارد ارزشمندتر است؟ یک لحظه به اعتماد به نفستان فکر کنید؛ همان احساس و نگرشی که شما نسبت به خودتان دارید و مفهوم شکست و پیروزی یا محبوب و منفور بودن را برایتان معنادار می کند.
اعتماد به نفس شما در بیشتر رفتارهایتان نمود عینی پیدا می کند و حتی فردی که تخصصی در زمینه رفتارها و احساسات انسانی نداشته باشد می تواند آن را ببیند. این دو رفتار را تصور کنید:
یک نفر با سرِ افتاده، قدم های آهسته و شانه های قوز کرده راه می رود و هنگامی که صحبت می کند به زحمت می توان صدای او را شنید. جملاتش را با ترس بیان می کند و به محض دیدن کوچکترین مخالفتی کلامش را نیمه تمام رها می کند. در مقابل فرد دیگری را تصور کنید که با سر بالا و پشت صاف، محکم و راسخ قدم برمی دارد، لحن صدایش گیراست و با حالتی مطمئن نظرش را بیان می کند.
کمتر کسی متوجه تفاوت میان این دو نفر نمی شود. راه های زیادی برای ارزیابی میزان اعتماد به نفس وجود دارد و یکی از این راه ها، پاسخگویی به سوالات آزمون حاضر است: در آزمون زیر لیستی از رفتارها و باورهایی جمع آوری شده که نشان می دهند شما نسبت به خودتان چه احساسی دارید و اعتماد به نفستان در چه حدی است:
1- معمولا در میان غریبه ها راحت هستم و از بودن در جمع آنها معذب نمی شوم. |
صحیح |
|
غلط |
|
2- معمولا به دیگران حسودی می کنم. |
صحیح |
|
غلط |
|
3- بدون اینکه عصبانی شوم یا خجالت بکشم انتقادها را می پذیرم. |
صحیح |
|
غلط |
|
4- اگر کسی کار قابل توجه و مهمی انجام دهد، از او آزادانه تشکر و قدردانی می کنم. |
صحیح |
|
غلط |
|
5- تقریبا همیشه می توانم مخالفت ها را با روی باز بپذیرم. |
صحیح |
|
غلط |
|
6- به شدت دنبال تحسین و تقدیر هستم. |
صحیح |
|
غلط |
|
7- من به فردی معروف هستم که به سختی خوشحال می شود. |
صحیح |
|
غلط |
|
8- اگر نظر کسی مخالف نظر من باشد، به شدت ناراحت و آزرده می شوم. |
صحیح |
|
غلط |
|
9- بسیاری اوقات در جمع از افرادی که نزدیک من هستند، خجالت می کشم. |
صحیح |
|
غلط |
|
10- برای اینکه به ارزش خودم پی ببرم، خودم را با دیگران مقایسه می کنم. |
صحیح |
|
غلط |
|
امتیازات برای محاسبه امتیازاتتان به هر پاسخی که مطابق با کلید است یک امتیاز بدهید: 1- صحیح، 2- غلط، 3- صحیح، 4- صحیح، 5- صحیح، 6- غلط، 7- غلط، 8- غلط، 9- غلط، 10- غلط |
امتیاز 6 و بالاتر از آن
اعتماد به نفس شما در حد قابل قبولی است، شما خود و توانایی هایتان را قبول دارید و به همین دلیل، در محافل عمومی و در جمع غریبه ها خیلی معذب نمی شوید. شما به ارزش واقعی خود واقف هستید و توانایی هایتان را به خوبی بروز می دهید.
امتیاز 5 و کمتر از آن
اعتماد به نفس شما خیلی بالا نیست اما اگر می خواهید موفق تر باشید و از زندگی بیشتر لذت ببرید، باید سعی کنید اعتماد به نفستان را بالاتر ببرید. این کار خیلی دشوار نیست فقط کمی تمرین و اراده ای قوی نیاز دارید تا بتوانید خود و توانایی هایتان را بهتر آشکار کنید.
اعتماد به نفس یکی از نشانه های سلامت یا عدم سلامت روح و روان افراد است اما ریشه اصلی بالا یا پایین بودن اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس نوعی ارزیابی شخصی است که از دوران کودکی با توجه به بازخوردهایی که از دیگران دریافت می کنیم در ما ایجاد می شود. عملکرد ما در دوران مدرسه و در جمع همسالان، ویژگی های ظاهری و شخصیتی، وضعیت درسی و توانایی های مختلف همگی بازخوردهای مختلفی دارند که برخی از آنها در ما احساس رضایت و غرور ایجاد می کنند و برخی دیگر موجب می شوند احساس سرخوردگی و شرمندگی کنیم. واکنش های اطرافیان موجب می شود ما تصویر خاصی در ذهنمان از خود بسازیم و احساس کنیم فرد با ارزش و والایی هستیم. کودکی که از ویژگی هایش راضی است و به خودش می بالد مسلما اعتماد به نفس بالاتری خواهد داشت اما در مقابل کودکی که مدام از او انتقاد می شود اعتماد به نفس پایینی خواهد داشت و همواره از خودو ویژگی هایش شرمنده و خجالت زده می شود.
چنین فردی احساس خوبی نسبت به خودش نخواهد داشت، خجالتی و کم رو می شود و نمی تواند در حضور دیگران خود واقعی اش را بروز دهد، این فرد حتی نمی تواند با دیگران ارتباط موفقی برقرار کند و سعی می کند به گونه ای رفتار کند که نظرش با دیگران متفاوت نباشد تا از او انتقادی نشود چون نمی تواند از خودش دفاع کند، این فرد دوست ندارد در معرض قضاوت دیگران قرار بگیرد.
از آنجا که برخوردهای نادرست دوران کودکی اعتماد به نفس این فرد را به شدت پایین آورده شخصیت او بسیار ضعیف شده است و از خودش اظهار عقیده نمی کند و متاسفانه به سادگی نظرات دیگران را می پذیرد و بسیار اتفاق می افتد که تنها به دلیل اعتماد به نفس پایینش در دام افرادی بیفتد که از ضعف شخصیت او سوء استفاده می کنند.
اما گاهی اوقات اعتماد به نفس بالا با خودبینی و خودشیفتگی اشتباه گرفته می شود، فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد واقع بین است. همانطور که خود و توانایی هایش را باور دارد به نقاط ضعفش نیز واقف است و آنها را می پذیرد اما به جای اینکه از ضعف هایش سرخورده و خجالت زده شود سعی می کند نقاط ضعفش را به قوت تبدیل کند.
بیش از بیست سال است که روانشناسان در مورد اعتماد به نفس تحقیق و بررسی می کنند و به این نتیجه رسیده اند که برای بالا بردن اعتماد به نفس فرد باید الگوی ذهنی تفکر و باورهایش را تغییر دهد. درمان های شناختی یکی از راه هایی است که به افرادی با اعتماد به نفس بسیار پایین پیشنهاد می شود، در این روش درمانی به افراد آموخته می شود که به گونه دیگری بیندیشند و به آنها کمک می کنند دیدگاه شان را نسبت به خودشان بهبود بخشند. این تفکرات جدید باید کم کم به باور فرد تبدیل شود و در کنار آموزش مهارت های رفتاری و کلامی فرد بتوانند اعتماد به نفسش را بالاتر ببرد.
ویدیو مرتبط :
تست اعتماد به نفس خخخ به قیافت چند میدی?//نظرسنجی (30)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چگونه اعتماد به نفس فرزندخودرا تقويت كنيم؟
عتماد به نفس تأثير مهمي در سازماندهي رفتارهاي سالم و سازنده فردي و اجتماعي انسانها دارد، در نتيجه والدين ، نهادها و مربيان آموزشي همه ميخواهند بدانند بهترين راه براي دروني كردن اين حس در كودكان و نوجوانان چيست؟ به ويژه كه پژوهشگران روانشناسي نيز معتقدند فقدان اعتماد به نفس در افراد، پايه و اساس بسياري از معضلات اجتماعي است.
ولي واقعيت اين است كه گر چه در زمينه اعتماد به نفس، بيش از صد سال مطالعه و تحقيق شده است، اما هنوز نتيجه قطعي به دست نيامده و متخصصان همچنان درباره ماهيت اعتماد به نفس و چگونگي تكامل آن بحث ميكنند. با وجود اين بيشتر پژوهشگران معتقدند پدر و مادر و خانواده در پيريزي و تكامل شخصيت بچهها نقشي اساسي دارند.
اما به راستي اعتماد به نفس چيست؟ فرهنگ لغت وبستر آن را اينگونه تعريف ميكند: «اعتماد به نفس يعني احساس رضايت و اطمينان در وجود خود. يعني شما درباره خود چگونه فكر ميكنيد و چه احساسي از خودتان داريد؟»
خانوادهها و معلمان نيز معتقدند نوجوان براي داشتن اعتماد به نفس نخست بايد نسبت به خود احساس خوبي داشته باشد، ولي خود نوجوانان اعتماد به نفس را اينگونه معنا ميكنند: «ميزان پذيرش جمعياي كه از بزرگسالان و يا همسالان خود به عنوان فردي ارزشمند دريافت ميكنند.»
خانوادههاي علاقهمند به پرورش اعتماد به نفس در بچهها پيش از هر كاري بايد بياموزند بچهها را بپذيرند، قبول داشته باشند و به آنها توجه كنند و اين چنين در طول زندگي، اعتماد به نفس را در كودكان بيافرينند و نهادينه كنند. پدر و مادرها اغلب احساس ميكنند اگر كودكان از آنها جدا باشند، احساس ناتواني و عجز خواهند كرد. از سوي ديگر، بچههايي كه از كمبود اعتماد به نفس رنج ميبرند، احساس ميكنند پدر و مادر و اطرافيان، آنها را قبول ندارند و نميتوانند احساس خوب و ارزشمند بودن و در نتيجه، اعتماد به نفس را در آنها بيدار كنند.
البته معيارهاي اعتماد به نفس نيز بسيار مهم و البته متفاوت است و اغلب خانوادهها و گروههاي مختلف قومي و فرهنگي در تعيين معيار اعتماد به نفس، نقش اساسي دارند؛ مثلاً بعضي گروهها ممكن است بر زيبايي و ويژگيهاي جسماني تأكيد كنند، و گروههاي ديگر ممكن است پسرها و دخترها را با ارزشهاي متفاوتي بسنجند. در هر صورت، تبعيض جنسيتي، تعصب و نگاه تك بعدي به مسائل كودكان و نوجوانان، ممكن است به سلامت روحي و اعتماد به نفس آنها آسيبهاي جدي وارد سازد.
چگونه ميتوان به رشد طبيعي اعتماد به نفس در فرزندان ياري رساند؟
بنيانهاي اعتماد به نفس هر فرد در دوران كودكي و حتي نوزادي او ريشه دارد و درست در همين دوران، نقش مهم و اساسي خانواده در آينده كودك بسيار سرنوشت ساز است. وقتي پدر و مادر به گريهها و خندههاي كودكان، با حساسيت و همدلي پاسخ دهند، كودكان كم كم ياد ميگيرند احساس كنند انسانهاي ارزشمندي هستند و اطرافيان، آنها را دوست دارند. كودكان احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن و احساس پذيرش و توانايي برقراري ارتباط سالم و مؤثر ب انسانها را از الگوهاي رفتارياي كه از خانواده و اطرافيان ميگيرند، ميآموزند.
تعلق به يك گروه و امكان بروز تواناييهاي اجرايي در گروه همسالان، احساس اعتماد به نفس را در كودكان تقويت ميكند. البته نكته ظريفي كه در اين ميان وجود دارد، اين است كه گاه پدر و مادرها به جاي تقويت احساس ارزشمندي در فرزند خود، به تمجيد و ستايش افراطي از او ميپردازند كه مسلماً راهكار مناسبي نيست و نه تنها اعتماد به نفس او را تقويت نميكند، بلكه ممكن است سبب بروز اختلالاتي چون خود بزرگبيني و كمالگرايي افراطي نيز بشود.
افرادي كه داراي اعتماد به نفس متعادل و سازنده هستند، احساس ارزشمندي ميكنند و حسي دروني به آنها ميگويد توانايي پيروزي در برابر مشكلات زندگي را دارند و در نهايت راهكارهايي براي حل مسائل خود خواهند يافت. چنين افرادي، درك و نگرشي مثبت از خود و تواناييهايشان دارند، اما كساني كه اعتماد به نفس ندارند، درك درستي از انتظارات خود ندارند، اين افراد اغلب خودكمبين هستند، قضاوتهاي خوبي درباره خودشان ندارند و به شدت به ديگران وابستهاند.
انتظارات و انتقادهاي بيش از اندازه والدين و يا بيتوجهي آنها نسبت به فعاليتهاي مستقل فرزندانشان، سبب ميشود كودك احساس بيكفايتي و يا بيارزشي بكند، اما هنگامي كه پدر و مادر محيطي پذيرا، مطبوع و طبيعي در خانواده فراهم كنند، كودك ميتواند به درك روشني از خود و احساساتش دست يابد.
كودكان در سن رشد نسبت به اصول و ارزشهاي افراد همانند خود حساستر ميشوند، بنابراين والدين و معلمها ميتوانند به كودك كمك كنند تا ياد بگيرد چگونه با افراد هم جنس و غير همجنس خود ارتباطي سالم برقرار كند.
برقراري روابط موثر با گروه همسالان، در مدرسه يا هر محيط اجتماعي ديگري در پرورش اعتماد به نفس كودكان بسيار مؤثر است، ولي از سوي ديگر ممكن است اختلالاتي در شيوههاي ارزشگذاري كودك و نوجوان ايجاد كند. مثلاً نوجوانان ممكن است ارزشهاي گروه همسالان را با ارزشهايي كه در منزل آموختهاند در تضاد ببيند. پدر و مادر آگاه، ميتوانند فرزند خود را ياري دهند تا بتواند از يك سو ارزشهاي خود را با شفافيت و به روشني تعريف كند و از سوي ديگر، قوانين جامعه و اصول رفتار سازماني را نيز بشناسد.
نكته ظريف ديگري كه وجود دارد، اين است كه ميزان اعتماد به نفس بچهها ممكن است در زمانها و مكانهاي مختلف يكسان نباشد. يك كودك سالم ممكن است احساس اطمينان به خود يا پذيرفته شدن در ميان جمع را در خانه داشته باشد، اما در محيطهاي اجتماعي ديگر، مثلاً كلاس درس و يا جمع دوستان اين حس را از دست بدهد.
نوجوانان در ميان جمع ممكن است در يك لحظه احساس كنند كه شخصي را بسيار دوست دارند، ولي بعداً احساس متفاوتي نسبت به او نشان دهند. درك تمام اين ظرايف به شما كمك ميكند با بينش عميقتري با فرزند خود رفتار كرده و بهتر بتوانيد از او حمايت كنيد.
احتمالاً هنگامي كه بزرگسالان به علائق و احساسات كودك خود پاسخ ميدهند و در درك او ميكوشند،احساس او درباره لياقتهاي خودش عميقتر و گستردهتر ميشود. اگر فرزند شما در يك باغوحش به حيواني علاقه نشان دهد، شما ميتوانيد به او كمك كنيد اطلاعات بيشتري درباره حيوان مورد علاقهاش پيدا كند. به اين ترتيب شما با رفتاري مثبت، مؤثر و جدي به احساس و علاقه فرزند خود پاسخ دادهايد.
نوجوان در شرايطي است كه ميكوشد وارد ميدان زندگي شود، در نتيجه، شركت در فعاليتهايي كه تجربه واقعي آنها رعبانگيز است، برايش جذابتر بوده و حتي ميتواند در اين شرايط نقش مؤثرتري ايفا كند.
موضوعهاي بيمعني و يا مسائلي كه فقط جنبه تفريح و سرگرمي دارند، كم كم از حوزه علاقه و توجه نوجوان خارج ميشود. پدر و مادر آگاه ميكوشند به فرزند خود تجربههاي عينيتر و ملموستري از زندگي بدهند، مثلاً شما ميتوانيد كودكتان را در كارهاي روزانه منزل شركت دهيد يا در مورد مسائل جاري با او مشورت كنيد تا به اين ترتيب فرزندتان بتواند تواناييهاي خود را در يابد و احساس كمال كند.
پاسداشت حرمت نيز نقش بسيار مهمي در پرورش اعتماد به نفس كودكان دارد. هنگامي كه والدين و ديگر اطرافيان به كودك و نوجوان احترام ميگذارند، اين پيام را به او منتقل ميكنند كه تو براي ما مهم هستي، و از همين راه اعتماد به نفس او را پرورش ميدهند. احترام به بچهها به اين معني است كه با آنها مؤدب رفتار كنيد، به نظر و فكر آنها پاسخ دهيد، از آنها نظرخواهي كنيد و رابطهاي واقع بينانه و معنيدار با آنها برقرار سازيد.
يكي ديگر از راههاي حفظ و پرورش اعتماد به نفس در كودكان و نوجوانان اين است كه به آنها كمك كنيم تا بتوانند خود را با شكستها و ناكاميهاي زندگي وفق دهند و بر قابليت انعطاف خود بيفزايند. تأكيد بيش از حد بر پيروزي مداوم و شادماني هميشگي، كار اشتباهي است.
بهتر است به كودك يا نوجوان خود اين اطمينان را بدهيم كه در دورههاي نااميدي و بحران همچنان در كنارش هستيم و شكست و عدم موفقيت او چيزي از حمايت و مهر ما كم نميكند. شما ميتوانيد پس از برطرف شدن بحران به فرزند خود كمك كنيد تا چيزي را كه موجب اشتباه او شده بود، به خاطر آورد و درباره آن تأمل و نتيجهگيري كند اگر به اين طريق بحران ديگري رخ داد، ميتواند، از بينش و آگاهياي كه اكنون به دست آورده است براي غلبه بر مشكل و مديريت خلاق بحران جديد بهره بگيرد. اين چنين است كه ميتوانيم اعتماد به نفس تضعيف شده فرزند خود را دوباره بازسازي كنيم، البته اين به مفهوم ناديده گرفتن اشتباهات او نيست.