چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
ویوین لی، بازیگری که «بر باد رفته»
ویوین لی (به انگلیسی: Vivien Leigh, Lady Olivier) (زاده ۵ نوامبر، ۱۹۱۳ - درگذشته ۸ ژوئیه ۱۹۶۷) بازیگر زن انگلیسی بود که دو بار به خاطر بازی در فیلم های بر باد رفته در نقش «اسکارلت اهارا» و فیلم اتوبوسی به نام هوس در نقش «بلانش دوبوا» برندهٔ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد
نام اصلی: ویوین مری هارتلی
زمینه فعالیت: سینما و تئاتر
تولد: ۵ نوامبر ۱۹۱۳ - دارجلینگ، بنگال غربی، هند
مرگ: ۸ ژوئیه ۱۹۶۷ میلادی (۵۳ سال) - لندن، انگلستان - بیماری سل
ملیت: بریتانیا
پیشه: بازیگر
سالهای فعالیت: ۱۹۶۷-۱۹۳۳
همسر(ها):
هربرت لی هولمن (۱۹۴۰-۱۹۳۲)
لورنس الیویر (۱۹۶۰-۱۹۴۰)
جان مریول (۱۹۶۷-۱۹۶۰)
فرزندان: سوزان فارینگتون (زاده ۱۹۳۳)
ویوین لی (به انگلیسی: Vivien Leigh, Lady Olivier) (زاده ۵ نوامبر، ۱۹۱۳ - درگذشته ۸ ژوئیه ۱۹۶۷) بازیگر زن انگلیسی بود که دو بار به خاطر بازی در فیلم های بر باد رفته در نقش «اسکارلت اهارا» و فیلم اتوبوسی به نام هوس در نقش «بلانش دوبوا» برندهٔ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
زندگینامه
ویوین مری هارتلی (به انگلیسی: Vivian Mary Hartley)، در ۵ نوامبر ۱۹۱۳ از پدر و مادری بریتانیایی در دارجلینگ هندوستان به دنیا آمد اما برای ادامه تحصیل به بریتانیا برگشت. کودکیاش را در مدارس مذهبی گذراند و بعد از آن وارد آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک شد و در رشته بازیگری درس خواند. در ۲۰ دسامبر ۱۹۳۲ در سن ۱۹ سالگی با وکیلی به نام لی هولمن ازدواج کرد که در سال بعد از وی صاحب دختر بنام سوزان گردید. او تحصیلاتش در رشته بازیگری را رها کرد چرا که همسرش با کار او در تئاتر و سینما مخالف بود اما او نام کوچک همسرش را به عنوان اسم هنریاش برگزید تا خوش آهنگتر باشد.
نخستین نقش او در تئاتر، نمایش "نقاب فضیلت" بود که در نقش فاحشهای با چهره معصوم بازی کرد و تواناییاش را در ایفای نقش شخصیتهایی با ذات دوگانه به نمایش گذاشت. نخستین فیلمش نیز فیلمی انگلیسی بود به نام همه چیز خوب به نظر میرسد بود که در آن در نقش کوتاهی ظاهر شد.
ویوین و لارنس
لی و لورنس الیویر در سال ۱۹۴۰ ازدواج کردند و بیست سال بعد جدا شدند. ویوین در دوران بازیگریاش در نقشهای شکسپیری در تئاتر اولد ویک لندن با لارنس اولیویه، بازیگر بزرگ تئاتر و سینمای بریتانیا آشنا شد. او برای نخستین بار در سال ۱۹۳۷ در نمایش هملت، در نقش اوفلیا در مقابل لارنس اولیویه قرار گرفت. در همین سالها بود که عاشق اولیویه شد، عشقی که سرانجامش ازدواج و زندگی مشترک بیست ساله توام با تنش و افتخار بود.
آنها هر دو از همسرانشان جدا شدند و در سال ۱۹۴۰ با هم ازدواج کردند. به اعتقاد ریچارد استرلینگ، مورخ سینما، سه نقش شمایل گونه، افسانه ویوین لی را ساخته است، اسکارلت اوهارا، بلانش دو بوآ و لیدی اولیویه. رابطه پر حرارت و ازدواج عاشقانه آن دو مورد توجه مردم و همواره بر سر زبانها بود.
ویوین اتکای زیادی به اولیویه داشت و او را نیروی محرکه خویش میدانست. به گفته مالی هسکل در کتاب "صادقانه بگم عزیزم"، عشق او به لارنس اولیویه، هم وجودش را تعریف میکرد و هم برایش تباه کننده بود. در دهه پنجاه، با تشدید بیماریهای روانی و جسمی ویوین، رابطه او با لارنس اولیویه نیز دچار تنش شد و در نهایت آنها در سال ۱۹۶۰ از هم جدا شدند. او بعد از جدایی از لارنس اولیویه نیز به بازیاش در تئاتر ادامه داد اگرچه هرگز نتوانست موفقیتهای دوران گذشته را تکرار کند.
بربادرفته
بسیاری معتقدند که تصور ساخته شدن فیلم بربادرفته بدون حضور ویوین لی، غیر ممکن بود. واقعیت این است که ویوین لی، تا پیش از حضور در فیلم برباد رفته، بازیگر گمنام اما با استعدادی بود که با بازی در نقش اسکارلت اُوهارا به ستارهای مشهور تبدیل شد. او کتاب بربادرفته را خوانده بود و از وقتی شنید که میخواهند فیلمی بر آن اساس در هالیوود بسازند، شوهر و دخترش را رها کرد و به همراه لارنس اولیویه که برای بازی در فیلم بلندیهای بادگیر عازم ایالات متحده بود، از لندن به لس آنجلس رفت. شباهتهای ویوین لی که در آن زمان ۲۵ سال داشت، به اسکارلت در رمان مارگارت میچل، غیرقابل انکار بود: زنی با پوست سفید و چشمانی سبز که ترکیبی از لطافت و شهامت بود.
او چهرهای زیبا و دلپذیر اما خویی سرکش و غرور و تکبری آزاردهنده داشت که او را به شخصیت اسکارلت نزدیک میکرد. او با زیبایی جادویی و افسونگرانهاش، توانست ستارگان بزرگی چون بت دیویس، کاترین هپبورن، جوآن کراوفورد و باربارا استانویک را که برای بازی در نقش اسکارلت، رقیب او بودند، مغلوب کند و این نقش را از آنِ خود کند. نقشی که برای آن ۱۴۰۰ نفر داوطلب بودند و از ۹۰ نفر تست بازیگری گرفته شد.
روی صحنه تئاتر
"هر شب که میخواهم روی صحنه بروم دچار اضطرابم. چرا که هرگز نمیدانی تماشاگران چه واکنشی نشان خواهند داد." اگرچه بسیاری از مردم جهان، ویوین لی را با نقشهای سینماییاش به ویژه با اسکارلت اوهارا میشناسند اما او یکی از برجستهترین زنان بازیگر تئاتر و بازیگری متعلق به سنت تئاتری قدرتمند انگلستان بود که در نمایشهای شکسپیری لارنس اولیویه و کارگردانهای بزرگ دیگر انگلیسی مثل جان گیلگد و پیتر بروک بازی کرد و در کنار بازیگرانی چون چارلز لافتون، رکس هاریسون، و رالف ریچاردسون بر صحنه تئاتر انگلستان، شکوه خیره کنندهای داشت.
ویوین لی جمعاً در بیش از ۴۰ نمایش بازی کرد که از میان آنها باید از نمایشهای پوست دندانهای ما نوشته تورنتون وایلدر، تیتوس اندرونیکوس، مکبث، هملت، کلئوپاترا، شب دوازدهم نوشته ویلیام شکسپیر و دکتر بر سر دوراهی نوشته جورج برنارد شاو نام برد.
آخرین حضور او در تئاتر، بازی در نمایش ایوانف اثر آنتون چخوف و به کارگردانی جان گیلگد در لندن بود.
اتوبوسی به نام هوس
اتوبوسی به نام هوس اثر تنسی ویلیامز، نمایشی است که موضوع و شخصیتهای آن در دهه پنجاه در جامعه آمریکا، غیرمتعارف و سنتشکنانه بود و الیا کازان پیش از ساختن فیلمی بر اساس آن، آن را در برادوی با شرکت جسیکا تندی در نقش بلانش دو بوآ و مارلون براندو روی صحنه برده بود.
از طرفی ویوین لی نیز تقریباً همان زمان نقش بلانش را بر روی صحنه تئاتر لندن اجرا می کرد و الیا کازان او را برای بازی در نقش بلانش دوبوآ برگزید. نقشی دشوار در برابر مارلون براندو که دومین جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد. ویوین در این فیلم، نقش زنی را بازی میکرد که سعی داشت روح درهم شکستهاش را پشت نجابت ظاهریاش پنهان کند. شخصیت بلانش خیلی به شخصیت واقعی ویوین نزدیک بود و همان وجه دوگانه درونی او را بیان میکرد و اروتیسم و جنون تدریجی او را نشان میداد.
بلانش دوبوآ، نماینده زنان بورژوا و اشرافی جنوب آمریکا بود. زنانی که بحران سرمایه داری دهه ۴۰ آمریکا زندگی آنها را از هم گسیخته و جز نوستالژی رنگ پریده و مبهم شکوهی بیبنیاد که در چمدانی از لباسهای فاخر بیدزده، جواهرات بدلی، نامی اشرافی و بدهیهای سنگین خلاصه میشد، چیزی برایشان باقی نگذاشته بود , ویوین لی، این غرور کهنه و از دست رفته اریستوکراتیک را به بهترین شکلی به نمایش گذاشت. بازی در این فیلم نیز باعث تشدید افسردگی روحی ویوین شد و به گفته خودش او را دچار جنون کرد.
جدال با بیماری و مرگ
در دهه شصت، بیماری ویوین لی روز به روز شدیدتر شد و باعث وقفههای طولانی میان فیلمها و اجراهای تئاتری او شد. به علاوه ابتلا به بیماری سل، دو بار سقط جنین، افسردگی، از دست دادن حافظه و شوک درمانی، لطمه زیادی به فعالیت حرفهای او وارد کرد.
ویوین لی در درهشتم ژوئیه ۱۹۶۷ در سن ۵۳ سالگی بر اثر بیماری سل در لندن درگذشت. جنازهاش را سوزاندند و خاکسترش را در دریاچهای در نزدیکی خانهاش ریختند.
افتخارات
او دو بار موفق به دریافت جایزه اسکار بازیگری شد، یک بار برای ایفای نقش اسکارلت اُوهارا در فیلم بر باد رفته ساخته ویکتور فلمینگ و بار دیگر برای بازی اش در نقش بلانش دو بوآ در فیلم اتوبوسی به نام هوس ساخته الیا کازان.
خصوصیات
ویوین لی، آمیزه ای از تضادها بود. بازیگری که سیلانی از زیبایی، معصومیت، اغواگری، و خودخواهی را یک جا در وجود خویش داشت و چون چشمه ای که سنگ ریزه ای را هم در دل پنهان نمیدارد بر پرده سینما و صحنه تئاتر جاری می ساخت. کسی که جدا از نقش های جسورانه سینمایی اش، در قالب برخی زنان برجسته دنیای نمایش و ادبیات چون آناکارنینا، لیدی مکبث، اوفلیا و کلئوپاترا نیز ظاهر شد و خوب درخشید، اما فروغش در زیر سایه سنگین و گسترده همسر بازیگرش یعنی سِر لارنس الیویه در تئاتر کمتر دیده شد و بیشتر نقش های سینمایی اش در یادها ماند.
فیلم ها
او در ۱۹ فیلم بازی کرد که عبارتنداز:
بر باد رفته
اتوبوسی به نام هوس
دریای عمیق آبی
آناکارنینا
پل واترلو
سزار و کلئوپاترا
آخرین کار ویوین لی در سینما، بازی در فیلم کشتی احمقها ساخته استنلی کرامر بود که در سال ۱۹۶۵ ساخته شد.
ویدیو مرتبط :
فرشته الهی ( نجات دادن ویوین)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
«در چشم باد» ماندگار، اثر بخش و استثنایی
70دیشب در حالی آخرین قسمت سریال در چشم باد به پایان رسید كه آزادسازی خرمشهر محور اصلی این قسمت دقیقهای بود.
دیشب در حالی آخرین قسمت سریال در چشم باد به پایان رسید كه آزادسازی خرمشهر محور اصلی این قسمت ۷۰ دقیقهای بود. آخرین ساخته مسعود جعفری جوزانی تلاش كرد گوشهای از تاریخ ناگفته این مرز و بوم را در قاب تصویر به نمایش بگذارد این سریال موفق هنگام پخش از تلویزیون با استقبال هنرمندان، كارشناسان و از همه مهمتر تودههای مردم رو به رو شد .
● ضرغامی: «درچشم باد» ارزشمند است
به هر رو سریال در چشم باد به پایان رسید و تلویزیون بار دیگر نشان داد كه توانایی انجام كارهای فاخر را دارد. عزتالله ضرغامی، رئیس سازمان صداوسیما گفت: این سریال از جهتی ارزشمند است كه با یك نگاه به عموم مردم ساخته شده است و از یك نگاه راوی وطنپرست حوادث در دوران متفقین بازگو شده و به بیننده نشان میدهد كه در آن زمان چه خیانتهایی به كشور شده است.
به گزارش ایسنا ،وی در گردهمایی مسوولان هیات رزمندگان اسلام در سراسر كشور افزود: در این سریال نشان داده شده است در آن زمان خیانت بسیاری از افراد باعث شد كه كشور یك زمانی به راحتی به اشغال درآید و در دوران انقلاب اسلامی و با قدرت ایمان و باورهای مذهبی در سایه ولایت فقیه توانستیم در جنگ مقتدرانه شركت كنیم و توانستیم خرمشهر را به راحتی آزاد كنیم. در زمان پخش این سریال كارشناسان و هنرمندان دیگری هم بودند كه درباره این سریال اظهارنظر كرده بودند.
جواد طوسی از شناختهشدهترین و مطرحترین منتقدان و نویسندگان سینمایی كشور در گفتگو با «جام جم» ، «در چشم باد» را از كارهای ماندگار تلویزیون عنوان كرد و گفت: مهمترین ویژگی این مجموعه حفظ هویت ایرانی است كه در كلیت مجموعه جاری است. آقای جوزانی در ادامه منطقی آثار پیشین در حوزه سینما همچون جادههای سرد، شیر سنگی و در مسیر تندباد، حال در یك دوره تاریخی دیگر مانیفست خود یا همانگونه كه در بعضی گفتگوها اعلام داشته وصیتنامه هنریاش را در مجموعه «در چشم باد» به تصویر كشیده است.
مسعود جعفریجوزانی به ریشههای فردی و خانوادگیاش (فرهنگ ایلیاتی) بازمیگردد. او همواره این اصرار را به عنوان یك هنرمند اینجایی داشته كه در وهله اول موجودیت فردی خود را در جغرافیای سرزمینش و مبتنی بر دغدغههای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی توضیح دهد. اما فراتر از این، بار مضمونی آنچه به مجموعه «در چشم باد» تشخص بیشتری میدهد تسلط جوزانی بر زبان تصویر و استفاده حرفهای از ابزار رسانهای خود بوده است.
● داوریهای غیرمنصفانه
وی افزود: ما در بخش قابل توجهی از این مجموعه شاهد هویتمندی قاب، میزانسن و استفاده درست از حركات دوربین هستیم كه در بعضی از داوریهای غیرمنصفانه و مبتنی بر سوءتفاهم عنوان شده كه این مجموعه ریتم كندی داشته است و این نقطه ضعف در برد ارتباطی مخاطب این رسانه تاثیر منفی داشته است. در حالی كه اولا بیان این مطلب قابل تسری به همه قسمتهای مجموعه نیست ثانیا براساس اوج و فرود داستان و نوع نگاه جوزانی كه با وجوه عاطفی و نقاط تردیدآمیز تاریخی توام بود این ضرورت احساس میشده تا بعضی قسمتها از سكون و ریتم و ضرباهنگ آرامتری برخوردار باشند. البته تغییر بعضی عوامل از جمله تهیهكننده در مقاطعی از مجموعه باعث عدم یكدستی كار (بویژه در قسمتهای اول مرتبط با مبارزات میرزا كوچكخان جنگلی) شده است ولی این اختلال اجتنابناپذیر براساس هوشمندی جوزانی باعث لطمه زدن به كلیت مجموعه نشده است.
● دغدغه یك هنرمند زمانهشناس
طوسی خاطرنشان كرد: مهمترین نكتهای كه مجموعه در چشم باد را در نقطهای رفیع و به عنوان اثری قابل دفاع قرار میدهد، فاعلیت جاری در آن و نگاه نگران و دغدغه یك هنرمند زمانهشناس نسبت به خاك سرزمیناش است. بیژن ایرانی، راوی منصف تاریخی و شخصیت برگزیده و سمپاتیك كارگردان است كه حدیث نفس او را در ۳ دوره حساس تاریخ معاصر با نگاهی غمخوارانه بیان میكند.نگاه كنیم به حضور جاری و جریانساز اولیه بیژن ایرانی و تعهدات فردی و اجتماعیاش (در كانون سنت) و نقطه تردیدآمیز بعدی او در میانسالی و نهایتا شور و شیدایی دوباره او در مقطع حساس جنگ تحمیلی در كانون روایت مورد نظر مسعودجعفری جوزانی بهانه راوی در ردیابی و دیدار فرزندش است ولی در این طی طریق خودش نیز رفته رفته در صحنه نبرد حضور فعال و محرك پیدا میكند و از آن انفعال و تردید مقطعی بیرون میآید و پیوند ناگسستنیاش را به خاك سرزمینش به اثبات میرساند.
● خلق تصاویر جنگی بیبدیل
علی معلم، نویسنده و منتقد سینمایی كشور هم «در چشم باد» را اثری شاخص ارزیابی كرد و گفت: این سریال جعفری جوزانی جزو كارهای ماندگار و شاخصی است كه در طول این سالها پخش شده است. برای این موضوع دلایل بسیاری را ردیف كرد. اول از همه اینكه سطح تكنیكی این اثر نسبت به آثار مشابه كاملا برتر بود از آن گذشته این اثر فقط متكی به متن نبود و كارگردان خیلی خوب توانست حضورش را نشان دهد .نكته دوم دلمشغولیهای آقای جوزانی است كه در این اثر به خوبی به آنها پرداخته شد. همچنین جنبههای فنی كار مثل فیلمبرداری است كه این اثر را در مرتبه بالاتری نسبت به دیگر آثار ساخته شده قرار میدهد.
این تهیهكننده سینما افزود: البته كار ضعفهایی هم داشت مثل شیوه بازی بعضی از بازیگران و نیز نحوه پخش آن از تلویزیون، كه به نظرم میتوانست در شمایل یك سریال سینمایی با زمان هر قسمت ۹۰ دقیقه پخش شود. با وجود این باید بگویم صحنه های جنگی كه این فیلمساز موفق به خلق آنها شد، در میان سایر آثار ساخته شده كاملا بیبدیل است.
مدتی پیش بود كه علیرضا رئیسیان هم این اثر را نمونهای استثنایی دانسته بود كه علاوه بر این كه توانسته بخوبی داستانش را روایت كند، به لحاظ هنری هم از سطح قابل قبولی برخوردار است..../ نقد : جامجم آنلاین