چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
میرزا ملکم خان؛ دیپلمات، فراماسونر یا شعبده باز؟
«میرزا ملکم خان» به همراه «سید جمال الدین اسدآبادی» به عنوان دو پیشگام قانون و دگرگونی در آن دوران نقش پراهمیتی به عهده می گیرند و زمینه را برای حکومت قانون «بنیاد فکری مشروطه» آماده می کنند.
هفته نامه امید جوان: سوم اسفند مقارن با صد و بیست و هشتمین سال انتشار روزنامه «قانون» توسط میرزا ملکم خان ملقب به خان ناظم الدوله بود. درباره میرزا ملکم خان قضاوت ها متفاوت است و مشهورتر از همه از او به عنوان بنیان گذار فراموش خانه یا فراماسونری یاد می کنند و البته کم نیستند کسانی که بر وجوه دیگر او چون سیاست مدار دوره قاجار و روزنامه نگار تاکید می ورزند.
دوست و همکار ما- علی سرهنگی- هرچند بیشتر اهل فرهنگ و هنر است و با سینما شناخته می شود اما مطالعات و تحقیقات تاریخی هم دارد و پیش تر مقاله ای از او درباره ستارخان نیز در همین «امید جوان» درج شد. مقاله تحقیقی آقای سرهنگی البته بسیار مفصل است و جا دارد در فصلنامه های تاریخی انتشار یابد. «امید جوان» اما ناگزیر است تنها بخش هایی را انتخاب کند. با این تاکید که اصل مطلب، پیوستگی و انسجام شایستگی دارد و ما ناگزیر از نقل قسمت های مختلف شده ایم:
- «میرزا ملکم خان» به همراه «سید جمال الدین اسدآبادی» به عنوان دو پیشگام قانون و دگرگونی در آن دوران نقش پراهمیتی به عهده می گیرند و زمینه را برای حکومت قانون «بنیاد فکری مشروطه» آماده می کنند. زمانی که «ملکم» از نوشتن قانون و شورای کبرا حرف می زند، بسیاری از علما جذب کلام او می شوند و تلاش می کنند که حرف های او را با اسلام هماهنگ کنند. برای نمونه علمایی چون «سید محمد طباطبائی» و «سید عبدالله بهبهانی» اگر هم قانون گذاری و مجلس را برخاسته از شریعت یا مبتنی بر آن نمی بینند، آن را برای نیرومندی و نظم در ایران ضروری می یابند یا «آخوند ملاکاظم خراسانی» و «حاجی شیخ عبدالله مازندرانی» که معتقدند: «اکنون که صاحب شریعت ناپیدا است و اجرای شریعت نمی شود و خواه ناخواه حکام جور چیره گردیده اند باری بهتر است از خودکامگی و ستمگری ایشان قانونی در میان باشد و عقلای امت، مجلس برپا کرده و در کارها شور کنند.» اما افرادی چون «شیخ فضل الله نوری» قانون گذاری بشری را بدعتی در برابر فقه و اکثریت آراء و وکالت را بدعتی در مقایل ولایت شرعی می دانند و می نویسد: «تا اینکه گفتند قانون...! قانون اساسی می نویسیم، در حالی که نوشتن قانون در برابر قانون اسلام بدعت است.
قانون ما اسلام است و آن امری ولایتی است و نه به اکثریت آراء و وکالت آزاد بشر، این مسئله در غیبت به فقها و مجتهدان مربوط می شود و نه کسان دیگر...» لازم به ذکر است ایده نظارت فقها بر مصوبات مجلس، که برای اولین بار توسط «شیخ فضل الله» مطرح شد، بعدها با تلاش های «مدرس» ادامه یافت و در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز متبلور شد.
- گرچه اندیشه قانون خواهی در ایران تنها از «میرزاملکم خان» نبوده و نیست، اما نقش «روزنامه قانون» در بیداری افکار مردم ایران و اهل قلم و سیاست بسیار مهم و موثر است. گفتنی است لزوم حکومت قانون سال ها قبل از انتشار «روزنامه قانون» بر سر زبان ها بود. اقدامات «میرزا حسین خان سپهسالار» در ایجاد «مصلحت خانه» و ترجمه قانون عثمانی نیز که توسط «مدحت پادشاه» نهاده شد و تکثیر آن در روزنامه «اختر» در ایران بی تاثیر نبود.
قبل از «ملکم خان» روزنامه «اختر» برای اولین بار مقالاتی درباره فوائد قانون انتشار داد و همکاران «اختر» همان هایی اند که بعدها با «روزنامه قانون» همکاری می کردند. اما «روزنامه قانون» جسارت و انشای دیگری داشت و انتشار اولین شماره آن دقیقا مصادف شد با برانگیختن هیجان عمومی مردم بر اثر «اعطای امتیاز توتون» توسط ناصرالدین شاه به انگلیسی ها...
«میرزاملکم خان» که در این زمان مغضوب دستگاه «ناصرالدین شاه» شد و از همه مشاغل و امتیازات، القاب و عناوین (چون پرنس، ناظم الملک، سفیر کبیر و وزیرمختاری لندن) خلع شده بود و در لندن به سر می برد، با «ادوارد براون» مستشرق و مشاور سیاست خارجی انگلستان در مشرق روابط نزدیکی پیدا کرده به طوری که در هفته چند روز یکدیگر را می دیدند. «براون» در خانه «ملکم خان» با «سید جمال الدین اسدآبادی» که پس از غائله شهر ری علیه پادشاه و صدراعظم ایران به عراق تبعید شده و سر از لندن درآورده و در خانه «ملکم خان» سکنی گزیده بود، آشنا شد و چون هر دو را مستعد قیام علیه شاه دانست، به مبارزه تحریک و تشویق شان کرد.
«سید جمال» با کمک «ملکم» شبنامه ها و اعلامیه هایی علیه شاه و صدراعظم نوشته در عثمانی و ایران و برخی ممالک مسلمان و اروپایی پخش کرد. وقتی نسخ این نوشته ها به تهران و دربار رسید، صدراعظم از شاه اجازه گرفت تا علیه «ملکم» و «سید» مقالاتی را در روزنامه «ایران» و «اطلاع» در تهران و «اختر» در اسلامبول بنویسد و شاه به او اجازه داد.
امین السلطان که با «میرزاملکم خان» دشمنی دیرینه داشت برای اینکه ضربات قاطعی به حریف وارد کند، نوشته ها را شدیدتر منتشر کرد و «ملکم خان» چاره کار را در آن دید که پخش شبنامه و اعلامیه علیه شاه و صدراعظم را وسیع تر کند.
- «ملکم خان» که تا آن زمان تجربه مترجمی دولت، تاسیس خط تلگراف، راه اندازی و اداره فراموشخانه، ایام تبعید به عثمانی و مصر، وزیرمختاری و سفیرکبیری ایران در لندن، ارائه طرح تاسیس بانک ملی و راه آهن تهران و امتیاز لاتاری در کارنامه کاری خود داشت، به تازگی از سفارت لندن معزول و مغضوب شده بود، بهترین فرصت را برای ترویج افکار خود در باب مبارزه با فساد سلطنت و ترویج افکار آزادیخواهی و قانون طلب با انتشار «روزنامه قانون» پیدا کرد.
خود او در یک نامه دولتی نوشته است: «ایام بی کاری بنده گاهی بهترین وسیله خدمت بوده است». البته ناگفته نماند که اگر با امتیاز لاتاری «میرزا ملکم خان» مخالفت نمی شد و او را از مقام ها و القابش محروم نمی ساختند، شاید هیچ گاه «روزنامه قانون» به این شکل تهاجمی و با این سبک و نثر پا به عرصه وجود نمی گذاشت.
طغیان «ملکم» برای گرفتن انتقام از شاه و دیگر دشمنان داخلیش و نامه تهدیدآمیزی که وی پس از لغو امتیاز لاتاری و عزلش به «میرزا علی اصغر خان امین السلطان» صدراعظم وقت نوشت، نه تنها انگیزه انتشار قانون، بل دلیل حمله های بی امان و سخت نویسی بر ضد امین السلطان را نشان می دهد. البته باید در نظر داشت که در سال 1259 قمری یعنی حدود دوازده سال پیش از انتشار روزنامه، «میرزا ملکم خان» در نامه ای به وزارت امور خارجه آزردگی خاطر خود را با تهدید به انتشار یک روزنامه فارس مردمی و پرتیراژ در خارج نشان داده بود.
- «ملکم» تحصیلات عالیه زبان و ادبیات فارسی و عربی نداشت و از مجموع سنوات عمرش فقط در حدود 20 سال در ایران به سر برد. (قابل ذکر است که ملکم در زمان انتشار قانون 57 ساله بود) اما به واسطه داشتن هوش و استعداد فوق العاده و از همه مهمتر شغل مترجمی و نویسندگی، صاحب مکتب و روشی مخصوص در فرهنگ و ادبیات ایران شد. به طوری که «ملک الشعرای بهار» در کتاب «سبک شناسی» برای او مقام ادبی خاصی قائل است و می نویسد: «ملکم» سبک خاصی در نثر پیش گرفت که می توان «مکتب ملکم» نامید... به شیوه سوال و جواب و به طرز تئاتر رساله هایی می نوشت و قصدش اصلاح و ایجاد قانون بود. او اساسا با مبالغه و جملات مطول و کلمات مترادف، مخالف بود و برای نجات خود از عبارت نویسی و مغلق نویسی در وزارت خارجه و سفارت ایران در انگلیس و ایتالیا، سبک جدیدی به وجود آورد.
- «جمال الدین» بعدها همکار روزنامه «قانون» شد و از همان موقع ادعای اسلامیت روزنامه افزایش یافت. قانون در شماره 18 که مطلبی نیز درباره اتحاد اسلامی در آن آمده، خبر ورود سید جمال الدین را به لندن می دهد. گزارش «خفیه نویس دربار» حاکی است که از همین گروه «آدمیت» است و سعی دارد رییس آن گروه نیز بشود. در همان حال، «سید» در مقاله هایی که در اروپا انتشار می داد از «ملکم خان» تعریف می کرد. خود «ملکم» این معنا را در مقاله ای به زبان انگلیسی یادآور شده است. ناشر روزنامه، ارمنی زاده نومسلمانی که اعتقادش به اسلام مشکوک تلقی می شد، با بدگمانی معاصران و هم چنین نویسندگان بعدی رو به رو بود.
اشخاص و نویسندگان زیادی درباره «ملکم خان» نظریات و عقاید گونه گونی ابراز داشته اند:
مولف «سیاست گران دوره قاجار» می نویسد: «هرچند نگارش بعضی از مطالبی که ملکم به رشته تحریر درآورده سودمند و حقیقت دارد ولی از قلم کسی کاملا موثر واقع می شده که با یک ایمان خلل ناپذیری بنگارد نه فقط برای عوام فریبی و به دست آوردن پول و اعتبار و مقام. به هر حال قسمتی از آنها تا حدی موجب روشن شدن افکار گردیده است.»
و نیز می نویسد: «اطلاعات سیاسی را دست آویز کرده و در برابر مردم محبوب فروتن و بی خبر آن ایام، پرده از روی خودپسندی و خودبینی برداشته مقاماتی برای خود فوق استعداد بشری قائل می شده است.»
«ویل فرید بلنت» مولف کتاب «تاریخ سری اشغال مصر به دست انگلیسی ها» نیز درباره «ملکم خان» می گوید: «شخصیت قابل ملاحظه ای که هرگز ندیده بود، داشته... کسی که آگاه ترین مردان شرقی بوده است.»
«جلال آل احمد هم در کتاب غرب زدگی می نویسد:
«در زمانی که پیشوای روشنفکر غرب زده ما «ملکم خان» مسیحی بود «طالب اوف» سوسیال دموکرات قفقازی و از آن چرا این طور شد؟ چون همه دو سه سالی که پس از وقایع مشروطه در این آب و خاک- سری تو سرها در آوردند، همه این ها کرمانی بود و خطابه جلال الدوله و به دیگر غرب زدگی های صدر اول و تا آن جا که صاحب این قلم می بیند، این حضرات «منتسکیو»های متفق القول بودند که بفهمی نفهمی احساس می کردند که اساس اجتماع دست تهی ما در قبال حمله جبری ماشن و تکنولوژی ناب مقاومت ندارد و نیز همگی به این بی راهه افتادند که به قول ملکم خان «اخذ تمدن فرنگی بدون تصوف ایرانی»... اما گذشته از این نسخه نامجرب کلی هرکدام باز...»
«اسماعیل رایین» در کتاب «میرزا ملکم خانم به نکات جالبی اشاره می کند؛ گروهی او را یک مرد سیاسی زرنگ و پرکار و ورزیده می دانند. برخی او را ادیب و سخن سنج و صاحب مکتب می شناسند و آخرین و ساده ترین چهره ای که از میرزا ملکم خان، در ذهن مردم عادی نقش بسته است همان «شعبده باز» می باشد...! به خصوص وقتی این داستان را می شنویم: «یک روز میرزا ملکم خان به دکان سلمانی رفته بود، چون دکان سلمانی شلوغ بود ناگهان دست برد و سر خودش را از گردنش برداشت و به دست سلمانی داد و گفت: بگیر این سر مرا بپیرای و برایم بفرست... و خود با تن بی سر به راه افتاد و رفت!»
ویدیو مرتبط :
میرزا کوچک خان میرزا بزرگ خان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ژوزه: پروین ؟ پروین کیه دیگه؟ /من شعبدهباز نیستم
ژوزه: پروین ؟ پروین کیه دیگه؟ /اگر امید نداشتم به اینجا نمیآمدم
قبل از لیگ اصلاً تمرینی نداشتیم. من شعبدهباز نیستم که با یک بشکن زدن تیم را عوض کنم.اما با تجربهای که دارم اگر همه آرام باشند همه
سایت گل - مانوئل ژوزه پس از شکست 3 بر 2 خانگی مقابل فجرسپاسی در پاسخ به سئوال خبرنگاران درباره انتقاد علی پروین از نحوه بازی تیم برآشفت و پاسخ مدیر راهبری تیم را داد.
به گزارش گل به نقل از فارس وی در مورد شکست پرسپولیس تصریح کرد: هفتههای اول خیلی سخت است و بزرگترین کار دوران ورزشیام را قبول کردهام. تیمی را قبول کردهام که باید برای قهرمانی تلاش کند اما باید بپذیرید 15 روز قبل از لیگ این تیم را تحویل گرفتم. شاید اگر از اول بودم پرسپولیس را به این شکل درست نمیکردم. معلوم است بازیکنانم را نمیشناسم اما باید کم کم این اتفاق بیفتد.
سرمربی پرسپولیس گفت: از هیچ چیزی نترسیدم و این کار را قبول کردم و حالا هم جلوی شما سرم بالا است و بدون مشکل جوابتان را میدهم. ما در نیمه اول بد نبودیم و میتوانستیم 4 گل بزنیم. حریف حتی یک شانس هم نداشت اما در نیمه دوم بخصوص در خط دفاع کند عمل کردیم و با وجود اینکه همه اینها را تمرین کرده بودیم اما اشتباهات بزرگی انجام دادیم. نمیدانم آن توپ پنالتی بود یا نه اما روی گل سوم اشتباه بدی تکرار کردیم که روی گل دوم هم همین کار را انجام داده بودیم.
ژوزه تاکید کرد: به بازیکنان حریف هم تبریک گفتم اما نمیدانم چرا تیم ما نمیتوانست خوب توپ را بچرخاند و نمیدانم چرا بازیکنانم عصبی بودند. بازیکن تیم بزرگی مثل پرسپولیس باید راحت باشد اما بدون تماشاگر هم کار سخت است. نمیدانستم که بازیها بدون تماشاگر است و 4 روز پیش این موضوع را متوجه شدم. ما راه درازی داریم و 14 بازیکن جدید در این فصل گرفتهایم. نمیتوانم 14 بازیکن را در 14 روز هماهنگ کنم. بعضی از آنها از تیمهای کوچکتر آمدهاند و فشار بازی در تیم کوچک با تیم بزرگ فرق دارد به همین خاطر بود که بعضی از آنها عصبی بودند.
وی افزود: مدام از سمت راست حمله میکردیم و جالب بود که از سمت چپ ضدحمله میخوردیم. به خاطر این باخت ناراحت هستیم اما سعی میکنیم تیم را درست کنیم و در بازی بعد همه چیز درست شود. خیلی سریع نمیشود این تیم را عوض کرد اما به آینده امیدوارم.
سرمربی پرسپولیس در خصوص اینکه آیا قبول دارد ریسک بزرگی کرده که بدون شناخت از بازیکنان مربی این تیم شده، اظهار داشت: همه چیز برعکس انجام شده و درست است که اول بازیکن گرفتهاند و بعد مربی آوردهاند. کارها به این شکل انجام نمیشود و اگر در طول بازیها به خصوص هفته اول حریفان نزدیک ما بازیهایشان را ببرند کار در ادامه خیلی سخت میشود. البته بقیه تیمها هم امتیاز از دست میدهند ولی اگر بیش از این امتیاز از دست بدهیم کار سخت میشود. این 3 امتیازی که امروز از دست دادیم باید در بازی آینده به دست آوریم اما نمیتوانم در مدتی کوتاه طرز فکر بازیکنانم را عوض کنم.
ژوزه گفت: یک تیم شاید استرس داشته باشد اما قبل از لیگ اصلاً تمرینی نداشتیم. من شعبدهباز نیستم که با یک بشکن زدن تیم را عوض کنم. با تجربهای که دارم اگر همه آرام باشند همه چیز درست میشود و در نیمفصل میتوانیم بازیکن بگیریم اما میدانم که بازیکنانم از کیفیت خوبی برخوردار هستند.
وی در خصوص اینکه آیا قبول دارد نیمه مربیان را باخته است، گفت: وقتی تیم من نتیجه را پیش است و گل نمیزند نمیتوانم بازیکنان را عوض کنم. روی پنالتی هم توسط دفاع خود اشتباه کردیم. هفته پیش تعویضهای ما جواب داده بود اما این هفته اینگونه نشد. بازی بدون تماشاگر به نفع تیم حریف است.
یکی دیگر از خبرنگاران پرسید چه اصراری است که با این سیستم به میدان میروید که سرمربی پرسپولیس پاسخ داد: به خاطر نحوه تمرینات، آمادگی بازیکنان و شیوه بازی حریف این کار را کردم. باخت ما به خاطر اشتباهات فردی بود.
به گزارش گل به نقل از فارس از این لحظه به بعد نشست خبری سرمربی پرسپولیس با حاشیههای کوچکی همراه شد. یکی از خبرنگاران از سرمربی پرسپولیس پرسید که علی پروین به شدت از نحوه بازی این تیم انتقاد کرده که ژوزه در کمال تعجب به خبرنگاران گفت: من پروین را نمیشناسم و نمیدانم کیست.
در همین لحظه مترجم مربی پرسپولیس وارد عمل شد و همه چیز را برای او توضیح داد که ژوزه در پاسخ گفت علی پروین انتقاد کرده است؟ پس چرا پروین را به جای من به عنوان سرمربی انتخاب نکردهاند؟ اگر او باهوشتر است بیاید و جای من بنشیند. من 22 قهرمانی در کشورم دارم و بهترین مقامها را کسب کردم. سؤال من اینجاست که اگر پروین بهتر است پس چرا او را نمیآورند؟ فکر کنم ایشان در بردها چیزهایی بگوید که انگار متعلق به خودش است اما وقتی ببازیم، باخت فقط یک پدر دارد و آن هم من هستم. اگر ایشان مدیر فنی تیم است باید با من در مورد فوتبال رودررو صحبت کنند.
ژوزه در خصوص اینکه برای ساختن پرسپولیس ایدهآل چقدر زمان میخواهد گفت: با 15 روز و یک ماه نمیتوان تیم را درست کرد. اگر خوب نتیجه بگیریم کار راحتتر میشود و اگر دیر نتیجه بگیریم سختتر. این به شخصیت بازیکنان هم بستگی دارد به شرط آنکه به خاطر این باخت خودشان را پایین نیاورند.
وی در پایان در خصوص اینکه آیا به این تیم امیدوار هستید یا خیر، گفت: اگر امید نداشتم به اینجا نمیآمدم./گل