چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
عادل فردوسی پور: یونان قهرمان نشود! خواهشا
تیم های دفاعی مثل یونان مونان قهرمان نشوند خواهشا. البته اینها هم دیگر دورانشان تمام شده است.
بگویید راجع به یورو هرچه می خواهد بگوید و او خودش همه چیز را می گوید. می تواند ساعت ها راجع به فوتبال حرف بزند. عشق عادل فردوسی پور به فوتبال به خاطر کارش نیست. شاید کارش به خاطر عشق به فوتبالش بوده.
بعد از بیش از 20 سال بسیاری خاطره زنده از فوتبال دارد و مسابقات جام ملت های اروپا را از سال 1988 دنبال می کند. به همین خاطر هم هست که از آلمان بدش می آید و بی اندازه عاشق مارکو فان باستن است.
هرچند می گوید نمی تواند این آلمان را دوست نداشته باشد. ایتالیا اما چرا! ایتالیا را هر کاری می کند دوست ندارد، خودش هم نمی داند چرا.
*آقای فردوسی پور انگلیسی! به نظرت تیمت امسال چه کار می کند؟
خیلی سخت است خب. با وجود تیم های دیگر شانس انگلیس زیاد نیست اما نمی دانم چرا یک حسی به من می گوید انگلیس این دفعه یک کاری می کند. یعنی انگلیس نمی خواهد بالاخره بعد از این همه سال جام نگرفتن، از سال 1966 یک بار یک جام بگیرد؟ انگلیس بعد از خیلی تیم ها مثل آلمان، اسپانیا، هلند و خود اسپانیا شانس چندم است. حتی به نظر من روی کاغذ شانس فرانسه و ایتالیا هم بیشتر است.
*البته حست شاید اشتباه هم نکند، چون کسی فکرش را نمی کرد چلسی آبروی انگلیس را بعد از حذف تیم های منچستری از اروپا بخرد و قهرمان شود؟
آره این هم هست. قبول دارم. اصلا من می خواهم بدانم بعد از این همه سال انگلیس بالاخره نمی خواهد یک جام بگیرد؟ یعنی یک بار نمی تواند این کار را بکند؟
*یعنی فکر می کنی دیگر نوبت انگلیس است و به این دلیل باید قهرمان شود؟
البته نسل طلایی انگلیس در سال 2006 بود، که اریکسون آن را خراب کرد. سال 2004 و 2006 انگلیس نسلی طلایی داشت.
*مثل جرارد، لمپارد، جو کول، بکام آماده و وین رونی جوان و در خط دفاع یهم اشلی کول و تری و فردیناند...
دقیقا. نسل طلایی انگلیس همان بود که اریکسون آن را خراب کرد. آن موقع اوج لمپارد و اوج جرارد بود. سال 2010 هم که کاپلو خراب کرد و خود انگلیس هم کلا ناامید کننده بود. انگلیس در این سال ها فرصت بهتری برای موفقیت داشت که به آنها نرسید.
این دوره هم که رونی دو بازی اول نیست و من می ترسم اینها کاری نتوانند بکنند. هاجسون پلن B خاصی ندارد. چه کسی را دارد جای رونی بگذارد؟ اندی کارول را؟ بعد از این فصل فاجعه بار در لیورپول، من نمی دانم اندی کارول می خواهد چه کار کند.
*نظرت راجع به گروه انگلیس چیست؟ شاید فرانسه و سوئد مثل بقیه مدعی ها نباشند اما تیم های کمی نیستند؟
فرانسه که تیم خوبی دارد. سوئد هم تنها امیدش زلاتان است که ممکن است جلوی انگلیس کاری بکند.
*ترجیح می دادید کاپلو بماند؟
من فکر می کنم آره. اگر کاپلو می ماند من می گفتم شانس اول قهرمانی انگلیس است. قطعا.
*اتحادیه فوتبال انگلیس به خاطر تری با کاپلو به مشکل خورد؛ حالا تری هست و...
آره ریو (فردیناند) نیست. کلا تصمیمات اتحادیه خیلی عجیب و غریب است. اینها سر تری با کاپلو به مشکل خوردند که کاپلو استعفا کرد. یک ماه بعدش گفتند جان تری جزو کادر فنی تیم ملی انگلیس باشد. حالا هم که تری به تیم ملی دعوت شده و ریو فردیناند که ممکن است به خاطر برادرش با تری به مشکل بخورد در تیم نیست. تنها تصمیم خوب اتحادیه به نظرم انتخاب گری نویل باشد. نویل با اینکه بازیکن خیلی خوبی نبوده ولی فکر می کنم مربی خوبی باشد.
*نویل انگار تحصیلات فوتبالش هم خیلی بالاست. تفسیرهایش را در تلویزیون اسکای شنیده اید؟
سر بازی برگشت چلسی و بارسلونا تفسیر می کرد. خیلی خوب بود. وقتی هم که تورس گل دوم را به بارسلونا زد رسما داشت آواز می خواند. خیلی جالب هیجان زده شده بود. خیلی خوب بود. ولی سابقه زیادی ندارد دیگر. باید دید چه می کند.
*حالا با این شرایطی که انگلیس دارد، آن قدر رویش حساب می کنید که بخواهید با کسی کل کل کنید؟
نه (صدایش را می کشد.) خیلی نه. کلا در این جام خیلی تیم Favorite ای (محبوبی) ندارم. اما الان این قدر این تیم یواخیم لوو دوست داشتنی است که دیگر از آن هم بدم نمی آید. یعنی آدم نمی تواند از این تیم خوشش نیاید. اسپانیا هم تیم دوست داشتنی ای دارد. در کل تیم خیلی محبوبی ندارم.
*چه تیمی قهرمان شود شاکی ات می کند؟
نمی دانم. تیم های دفاعی مثل یونان مونان (می خندد) قهرمان نشوند خواهشا. البته اینها هم دیگر دورانشان تمام شده است.
*یعنی قهرمانی چلسی هم خوشحالت نکرد؟
نمی توان ایراد گرفت، تنها راهی که چلسی برای بردن داشت همان بود. کار دیگری نمی شد کرد.
*کمی از انگلیس دور شویم. به نظرت ستاره جام چه کسی است؟
(یک مکث طولانی). بازیکن؟ امم (کسی به ذهنش نمی رسد).
*یک راهنمایی! مسی وقتی نباشد یعنی رونالدو با خیال راحت بهترین بازیکن اروپاست. شانسی برای او قائل هستی؟
من؟ نه! رونالدو در تیم ملی بیش از حد تک روی می کند. ضمن اینکه به تنهایی هم نمی تواند کاری کند. برای همین نه. من فکر نمی کنم او ستاره باشد. گروهش هم گروهی است که شاید پرتغال اصلا بالا نیاید. اما بازیکن ستاره؟ (باز هم فکر می کند.) من بازی یورنته بیلبائو را خیلی دوست دارم. هرچند در فینال کوپا دل ری (جام حذفی اسپانیا مقابل بارسلونا) خیلی خوب بازی نکرد اما من بازیکن بلندقد ندیده ام این قدر تکنیکش خوب باشد.
*حالا که داوید ویا مصدوم است و تورس هم خیلی آماده نیست، ممکن است شانس زیادی برای درخشش داشته باشد...
من هم همینطور فکر می کنم. به خصوص اینکه عضو تیم خیلی خوبی هم هست و همه اینها می تواند به او کمک کند که بدرخشد.
*اسپانیا می تواند در قهرمانی هت تریک کند؟
اسپانیا یکی از مدعیان فتح جام است بدون تردید. این تیم با بازیکنانی که دارد و بازی های خوبی که انجام می دهد شانس زیادی دارد.
*با این تیم و مربی اش حال می کنی؟
(با تردید) آره. آره. البته من فکر می کنم هرکس دیگری هم مربی این تیم بود می توانست همین بازی ها را از بازیکنانش بگیرد. تیمشان خیلی خوب است. خیلی تیمشان پرمهره است. تیمی که ممکن است داوید سیلوا را روی نیمکت ذخیره ها بگذارد، تیمی که ممکن است اصلا پدرو را روی نیمکت بگذارد، تیمی پرمهره است.
*آلمان و هلند در مرحله گروهی با هم بازی می کنند. فکر نمی کنید این بازی به این خوبی حیف است این قدر زود برگزار شود؟
چرا حیف است اما من خوشحالم که اینها بازی دومشان در گروه را برگزار می کنند. بازی دوم همیشه بازی خوبی است و این دو تیم قوی در بازی دوم می توانند فضای مسابقات را عوض کنند. اگر بازی سوم گروهشان بود جالب نمی شد. چون برای بازی سوم خیلی وقت ها تکلیف تیم صعودکنده معلوم می شود و حساسیت بازی ها پایین می آید.
*بقیه تیم ها مثل فرانسه و ایتالیا چطور؟
فرانسه می تواند قهرمان شود. نباید این تیم را دست کم گرفت. فکر می کنم بعد از دوران دومنک، با لوران بلان نتایج خوبی خوبی بگیرد. بازیکنان خوبی هم دارد. ایتالیا هم (مکث می کند) نمی دانم. کلا حسی خوبی نسبت به این تیم ندارم. نمی دانم چرا.
*دوست داری چه با زی هایی را گزارش کنی؟
تصمیم که با من نیست. فرقی نمی کند. نگویم بهتر است.
*اگر خودت گزارش نکنی چطور بازی ها را می بینی؟ پیش می آید با دوستانت بنشینی و بازی را ببینی؟
بله پیش می آید. به شرایط بستگی دارد.
*هیچ وقت شده دوست داشته باشی این بازی ها را از نزدیک ببینی؟
چرا قطعا حس آدم وقتی از نزدیک بازی را می بیند فرق می کند. این کار می تواند روی گزارش هم تاثیر خیلی خوبی بگذارد.
*این کار را نمی کنی؟
فکر می کنم ما باید برویم به سمتی که برای پوشش هر رویداد مهم ورزشی یک گزارشگر در محل داشته باشیم. من تا حالا به این موضوع حتی فکر هم نکرده ام. ترجیح می دهم همین جا باشم و بازی ها را از همین جا دنبال کنم.
*مسابقه پیش بینی یورو پل را که روزنامه تماشا راه انداخته دیده اید؟
بله در روزنامه تان خوانده ام و برایم جالب بود. مشتاقم که شرکت کنم.
«آنجا اروپاست، اینجا ایران»
جان تری به خاطر توهین های نژادپرستانه به آنتون فردیناند، برادر ریو فردیناند، متهم است و منتظر است دادگاهش برگزار شود. اتحادیه فوتبال انگلیس به همین خاطر قویا دستور داد بازوبند کاپیتانی از تری گرفته شود تا نماینده انگلیس در اروپا «یک نژادپرست» نباشد.
سر همین موضوع هم کاپلو اتحادیه فوتبال انگلیس را به دخالت در امور فنی تیم متهم کرد و قراردادش را فسخ کرد. از طرفی لوییس سوارس، مهاجم اروگوئه ای لیورپول هم به خاطر توهین نژادپرستانه به پاتریس اورا، مدافع منچستریونایتد با هشت جلسه محرومیت مواجه شد.
باشگاه لیورپول برای این که نژادپرستی را محکوم کند حتی درخواستی برای فرجام خواهی ارایه نکرد. فردوسی پور در قیاس این مساله با اتفاقاتی که در ایران می افتد حرف های جالبی زد.
*در انگلیس به این قبیل مسائل نگاه ویژه ای وجود دارد. در صورتی که در ایران این نگاه حرفه ای و اخلاقی کمتر وجود دارد!
آنها اصلا 8 جلسه سوارس را محروم کردند و باشگاه لیورپول هم فرجام خواهی نکرد. بعد که دیدند سوارس در رویارویی دوباره با اورا حاضر نیست با او دست بدهد. در بازی چلسی و کویینزپارک رنجرز کاری کردند که اصلا تری و (آنتون) فردیناند به هم برخورد نکنند که بخواهند دست بدهند یا ندهند. برای اینکه مسایل مربوط به نژادپرستی پیش نیاید و در دنیا منعکس نشود. اما در ایران به خاطر دو جلسه محرومیت که شاید حق بازیکن خاطی بوده فرجام خواهی می کنند یا خودشان بازیکنشان را می بخشند که در بازی های حساس برایشان بازی کند.
آنها این مسائل را راحت می پذیرند و آن قدر برایشان مهم است که چهار ماه مانده به آغاز یورو می پذیرند که تیم ملی شان مربی نداشته باشد. این نشان می دهد این مساله چقدر برایشان مهم است. سر سوارس کاری کردند که کسی فکر این کارها به سرش نزند. دادگاه تری هم که هنوز برگزار نشده. اگر زودتر برگزار می شد شاید تری الان در یورو نبود.
*نکته دیگر این است که اسپانیا چند هفته زودتر تمریناتش را شروع کرد و ملی پوشان بارسلونا و بیلبائو به خاطر فینال جام حذفی با تیم تمرین نکردند ولی دل بوسکه اعتراضی نکرد.
خوب آنها این مسائل را پذیرفتند. البته آنجا اروپاست و اینجا آسیا. این جا ایران است و نمی توان قیاس کرد. من فکر می کنم باشگاه ها حق داشتند بازیکنانشان را داشته باشند. چون اگر ملی پوشانشان نبودند و می باختند تیم ملی می شد سپر بلا. حالا هم که آنها بودند و باختند و دیگر حرفی ندارند بزنند.
باخت انگلیس به آلمان وقتی عادل 22 ساله بود
تصاویری که در ذهن عادل ذخیره شده هنوز شفاف است. طوری آنها را مرور می کند انگار همین دیشب بازی را زنده از ورزشگاه تماشا کرده؛ یورو 88، آلمان، فان باستن و حذف انگلیس...
*از کی بازی های جام ملت های اروپا را دنبال می کنی؟
من جام ملت های 88 را قشنگ یادم هست. آن سال هلند قهرمان شد و من با این تیم حال کردم.
*آن موقع که زنده پخش نمی شد...
(فکر می کند). نه زنده پخش نمی شد. سال 92 اولین یورویی که بود زنده پخش شد. کلا صدا و سیما از سال 1990 که دستگاه دیلی (DELAY) را خرید بازی ها را زنده پخش کرد.
*چه خاطرات خوبی یادت می آید؟ خرداد و پایان امتحانات مدرسه و بعدش یورو...
من چون از آلمان همیشه بدم می آمد. یورو 88 خیلی خوشحال شدم و از همان مسابقات فان باستن شد بازیکن مورد علاقه ام. من کتاب «فوتبال علیه دشمن» (نوشته سایمون کوپر) را که ترجمه کردم در یک فصل برگشته بود به سال 88 و نفرت آلمانی ها و هلندی ها را به خوبی نشان می داد.
فکر می کنم رونالد کومان بود که پیراهنش را با اولاف تون عوض کرده بود و گفت از پیراهن او به عنوان دستمال سرویس بهداشتی استفاده می کند. یکی از صحنه هایی که هرگز فراموش نمی کنم، گل فوق العاده فان باستن به داسایف بود.
آن صحنه برایش همیشه در ذهنم مانده است. قهرمانی دانمارک در سال 92 هم از آن غیرمنتظره ترنی اتفاقات بود. من بعدا که فیلم های آرشیو صدا و سیما را دیدم با فرانسه سال 84 هم خیلی حال کردم. اینها چیزهایی است که در ذهن آدم ثبت می شود.
*خاطره بد چطور؟
از آخرین بارهایی که من از باخت یک تیم خیلی ناراحت شدم. باخت انگلیس به آلمان در یورو 96 بود که آلمان در نیمه نهایی انگلیس را برد. انگلیس در پنالتی باخت که خیلی برایم تلخ و ناراحت کننده بود. قهرمانی تلخ آلمان (می خندد) تلخ که نه، یادم نمی رود. گل بیرهوف به چک هم از آن صحنه هایی است که یادم نمی رود. آن موقع 22 سالم بود.
ویدیو مرتبط :
اسرائیل قهرمان جام 2014باصدای عادل فردوسی پور
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
عادل فردوسی پور قهر کرده؟
عادل دوست دارد در استودیو هیچ برنامه ای غیر از برنامه 90 دیده نشود. نمونه این موضوع به جام جهانی بازمی گردد. شبکه سه تمام تلاش خود را کرد فردوسی پور را در استودیو بازی های جام جهانی بنشاند تا با کارشناسان سر و کله بزند. اما عادل این پیشنهاد را رد کرد.
1-همواره حقیقت جایی هست که شجاعت آنجا باشد.
2-جام ملت های آسیا جای خالی عادل فردوسیپور را بیش از هر زمان دیگری به چشم می آورد. برنامه 90 تا پایان رقابت ها بایکوت شده و روی آنتن نمی رود. در عین حال، تهیه کننده و مجری این برنامه، هیچیک از بازی های تیم ملی و کلا رقابت ها را گزارش نمی کند، مبادا که با زبان برنده خود، انتقادی وارد کند...
3-درباره عادل فردوسی پور و جام ملت ها دو فرضیه مطرح است. در حال حاضر این دو مانند دو قطب آهن ربا عمل می کنند، هر چه به هم نزدیکتر می شوند، همدیگر را بیشتر دفع می کنند. فرضیه اول می گوید، مدیریت پخش بازی های شبکه سوم حاضر است گزارش بازی های جام ملت های آسیا را آزمایشگاهی برای محک زدن گزارشگران جوان کند اما به عادل فردوسی پور میدان ندهد. توپ به زمین گزارشگر بی تجربه و ناپخته انداخته میشود تا به استودیو جام جم برود و فوتبال گزارش کند اما این شانس به عادل فردوسی پور داده نمیشود. با تمام این دلایل و دلایلی که مطرح خواهد شد، به نظر می رسد مدیریت ورزش شبکه سوم بنا به فشارها، مجبور است گزارشگر توانمند خود را پای بازی های اروپایی بنشاند تا مبادا با حرف های برنده خود، اوضاع فوتبال را به هم بریزد و از تیم ملی انتقاد کند. غیبت فردوسیپور از دو جنبه قابل بررسی است که اولین بخش آن به پاره ای از فشارها باز می گردد.
اول-عادل فردوسی پور با برنامه پرطرفداراش گاه خواب بامدادهای سه شنبه را با بحث های جنجالی خود می پراند. غیبت او دقیقا دو هفته بعد از برنامه جنجالی انتقال تیم نفت تهران با اراک، در جام ملت ها، ناخودآگاه ابهام های زیادی را در این زمینه شکل داد. ابهام اول به پاره ای از مشکلات و فشارها بازمی گشت. اینکه میز تصمیم گیرنده ای، به سازمان صدا و سیما دستور داده تا گزارشگر توانمند خود را از این رقابت ها محروم کند و اجازه ندهد حتی برنامه پر طرفدار 90 روی آنتن برود. یکی از دوستان نزدیک عادل که دوست ندارد نامش فاش شود، با تائید این موضوع می گوید: «زبان عادل تند است و حتی در بازی های خارجی ممکن است جوری انتقاد کند که به عده ای در داخل بربخورد. به همین دلیل حتی بازی های تیم های دیگر را هم به او نداده اند.»
فردوسی پور اینقدر باهوش است که برایش فرقی نکند چه دیداری را گزارش می کند. مدیران صدا و سیما به این نتیجه رسیده اند که مقابل محبوبیت و زبان تند این گزارشگر نمی توانند بایستند. او کار خودش را می کند حتی اگر قبل از برنامه یا گزارش به او هشدار بدهند درباره مسایل خاصی حرف نزد. معدود خبرنگارانی که به پشت صحنه برنامه 90 رفته اند گهگاه شاهد حضور مدیر حراست صدا و سیما به پشت صحنه این برنامه بوده اند. هر چند این اتفاق برای عادل فردوسی پور یک اتفاق عادی است اما برای کسانی که مجبورند پیش از شروع برنامه، چهره اخموی عادل را در حالیکه به توصیه ها توجه می کند، نظاره کنند موضوعی عادی نباشد. فردوسی پور حتی بعد از گفتن «ok» های ممتد، وقتی پشت دوربین می نشیند کار خودش را می کند. او واهمه ای از گفتن حقیقت ندارد و این را مدیون شجاعتی است که دارد.
هنوز جملات به یاد ماندنی او در جام جهانی به ویژه بازی فینال و بعد از قهرمانی اسپانیا که به تعطیلی این کشور اشاره داشت، از خاطر کسی نرفته است. فردوسی پور در همه حالت، حرف هایی را که باید می زند و به توصیه ها توجه زیادی ندارد. او حتی ترجیح می دهد اتفاقات پشت پرده برنامه اش را پنهان نکند. مثلا اس ام اس علی کفاشیان را در برنامه زنده بخواند و بگوید، مدیران صدا و سیما اجازه ندادند برای انتقال تیم ها نظرسنجی برگزار کنند. او اینقدر صریح است که حتی به مشکلات خود با پخش شبکه اشاره کند و هیچ مسئله ای را پنهان نگذارد. در این شرایط طبیعی به نظر می رسد برای ساکت کردن فردوسی پور، گزارش هیچک از بازی های جام ملت ها را به او نسپارند و بخواهند در ایام جام ملت ها، بازی های اروپایی را گزارش کند. موضوعی که خود او واکنشی به آن نشان نمی دهد و مثل همیشه می گوید: «درباره این موضوع حرف نمی زنم.» شک و شبهه در این زمینه زمانی افزایش می یابد که تهیه کننده برنامه جام ملت ها در مواجه به چنین سوالی می گوید: «به ما گفته اند در این باره حرف نزنید!»
دوم-... و اما احتمال دوم احتمالی است که دوستان نزدیک عادل در برنامه 90 با قطع یقین از آن سخن می گویند؛ عدم تمایل خود عادل برای گزارش بازی های جام ملت ها. فردوسی پور از این عادت ها دارد. او دوست دارد در استودیو هیچ برنامه ای غیر از برنامه 90 دیده نشود. نمونه این موضوع به جام جهانی بازمی گردد. شبکه سه تمام تلاش خود را کرد عادل فردوسی پور را در استودیو بازی های جام جهانی بنشاند تا با کارشناسان سر و کله بزند. اما عادل این پیشنهاد را رد کرد و گفت: «من فقط برایتان گزارش می کنم.» با غیبت او، این شانس به رضا جاودانی وکیل پایه یک دادگستری داده شد تا مقابل کارشناسان بنشیند. فردوسی پور اصولا چنین عادتی دارد که پیشنهادت را رد می کند.
او به اندازه ای با هوش است که بتواند در بدترین روزهای برنامه 90 ورق را با نوع گریم و رفتارهایش به نفع خود برگرداند. تیزهوشی فردوسی پور به حدی است که در این روزها، بعد از جنجال نماینده اراک در این برنامه دیگر در پشت کادر دوربین ها نمایان نشود تا با غیبت خود به ناگهان همه را تشنه بازگشت خود و برنامه 90 کند. با این پیش زمینه و طراحی موفق که بارها جواب داد، او قصد دارد بعد از جام ملت ها با توپ پر بازگردد. این فرضیه ای است که دوست نزدیک عادل آن را تائید می کند: «اینکه می گویند به خاطر انتقاد عادل را بازی نمی دهند حرف درستی نیست. حداقل ما که به او نزدیک هستیم این را قبول نداریم.» اما شایعه دیگر هم در این میان جان می گیرد. یکی از نزدیکان عادل فاش می کند، قرار بود او به قطر اعزام شود. سفری که نصیبش نشد تا جواد خیابانی، رهسپار آن شود. گزارش های گزارشگر با تجربه صدا و سیما که همواره با انتقادهای زیادی همراه بوده، فوتبال را مزین کرده تا عادل با جام ملت ها قهر کند. دوست نزدیک او توضیح می دهد: «تا آنجا که می دانیم قرار بود عادل به دوحه برود اما به دلایلی این اتفاق رخ نداد تا او از این بابت بسیار ناراحت باشد و خودش بگوید بازی ها را قضاوت نمی کند.»
4-فرضیه اول و دوم برای غیبت فردوسی پور در جام ملت ها به یک اندازه واقعی هستند و هنوز کسی دقیقا نمی داند صدا و سیما این تصمیم را گرفته یا عادل فردوسی پور، سیاستمدارانه راه دیگری را پیش روی خود قرار داده است. اما او به خوبی بر همگان این جمله را ثابت کرده؛ «همواره حقیقت جایی هست که شجاعت آنجا باشد.».../عصر ایران