چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
اسدالله عسگری اولادی، یکی از 5 ثروتمند ایرانی!
سدالله عسگر اولادی یکی از تجار نامور ایران است. برخی می گویند جزو 10 شخصیت ثروتمند ایرانی است و رقم افسانه ای 400 میلیون دلاری برای دارایی های او تخمین می زنند. هر چند خود او این رقم را صحیح نمی داند اما ثروتمند بودنش را هم انکار نمی کند.
حاج اسدالله عسگر اولادی برخلاف برادر بزرگترش حاج حبیب الله که مشی سیاسی را برگزید، در عرصه اقتصادی همیشه فعال تر بود. فعلا عضویت در اتاق بازرگانی و ریاست اتاق بازرگانی ایران و چین بخشی از سمت های اقتصادی اوست.
این روزها نام او با مطرح شدن مسئله صادرات پسته سر زبان ها افتاده؛ او سرشناس ترین تاجران خشکبار کشور است. خود او می گوید: «در کار خشکبار سه بار خودم و سه بار هم امیرعلی، پسرم صادرکننده نمونه شده ایم.»
صادرات پسته، دغدغه حاج آقا؛
چند روز پیش وقتی خبر ممنوعیت صادرات پسته منتشر شد؛ بلافاصله صدای اعتراض اسدالله عسگر اولادی بلند شد. ماجرا این بود که از سوی معاون اول رئیس جمهور اعلام شد برای کنترل قیمت ها در بازار داخل صادرات پسته باید تا شش ماه متوقف شود. البته همان روز از نمایندگان انجمن خشکبار خواسته شده بود چون پسته با قیمت کیلویی 30 هزار تومان به خارج از کشور صادر می شود، در داخل هم با همین قیمت توزیع شود و نه 50 و 60 هزار تومان!
ظاهرا این ایده به مذاق نمایندگان انجمن خشکبار خوش نیامده و زیر بار نرفتند که دستور ممنوعیت صادرات صادر می شود. هر چند 24 ساعت بعد این تصمیم سست شد و گفتند در صورت تامین نیاز داخل منعی برای صادرات پسته وجود ندارد.
اسدالله عسگر اولادی در مورد دستور ممنوعیت صادرات پسته گفته بود: «با این تصمیم عملا بازار پسته دنیا از دست ما خارج و به دست آمریکا می افتد. در صورتی که آمریکایی ها در حالت عادی بخواهند اینطوری جای ما را بگیرند بایددو میلیارد دلار هزینه کنند. یعنی عملا ما دو میلیارد دلار به نفع آمریکا کار کرده ایم.»
جدا از آن او گفته بود: «فقط 10 درصد پسته ما در داخل مصرف می شود و نمی شود 90 درصد مابقی را قربانی این 10 درصد کرد. با این کار ما باید قید سالانه 600-500 میلیون دلار درآمد حاصل از صادرات را بزنیم.»
البته با این قیمت های فعلی شاید همین 10 درصد روز به روز کمتر شود و کل پسته یکجا دربست صادر شود برای خارجی ها! خلاصه اینکه آقای عسگر اولادی و دوستان ایشان موفق شدند دستور ممنوعیت صادرات پسته را به شکل مشروط ملغی کنند و مردم منتظر هستند ببینند در روزهای باقی مانده تا تعطیلات عید قیمت پسته پایین می آید یا خیر.
حاج آقا از کجا شروع کرد؟
در مورد سال تولد آقای عسگر اولادی روایت های گوناگونی وجود دارد. 1312، 1314 یا شاید 1315 در چهار راه سیروس. نزدیک بازار تهران، جایی که بعدها محل کسب و کار و ترقی او شد. در هر صورت ایشان حدود 76 سال عمر دارند و به قول خودشان تا حالا یک بار هم روی تخت بیمارستان نخوابیدند. نخستین حقوقی که گرفت دو ریال بود. اولین تجارتش هم خرید یک کیسه کنجد به قیمت 53 تومان بود که آن را به نانوایی محل فروخت 70 تومان. بعدها کسب او رونق می گیرد و می گویدقبل از انقلاب «زیره» به آمریکا صادر می کرده است. نام او در منهتن آمریکا شناخته شده است. خود او این موضوع را اینطور روایت می کند: «من در منهتن در اتحادیه خشکبار عضو این اتحادیه بودم. به دلیل صادرات وسیع؛ من از ایران تنها کسی بودم که تاکنون عضو این اتحادیه بوده است اما الان 20 سال است روابط با آمریکا قطع است. 10 سال بعد از انقلاب هم رابطه داشتیم اما قطع شد.»
او که در عرصه تجارت با لقب «حاجی ترانسفر» شناخته می شود، مدیر شرکتی عظیم به نام «حساس» است که شاخص ترین مجموعه در صادرات خشکبار به اقصی نقاط دنیا شناخته می شود. این تاجر مشهور دلیل موفقیتش را نسیه کار نکردن و اعتقاد نداشتن به دسته چک می داند.
همه حاشیه های حاج آقا
- آقای عسگر اولادی در اکثر سفرهای خارجی همسرش را هم با خودش می برد. خود او در این مورد می گوید: «در اکثر کشورهای دنیا طرف های تجاری من و همسرم را می شناسند. حتی با چادر هم که می رود او را می شناسند. من سه سفر در پیش دارم، به بوداپست، مسکو و جایی که دیگر همه جا همسرم را هم می برم. نمی شود در این تهران ناامن همسرم را تنها بگذارم.»
- یکی از اظهارنظرهای جنجالی عسگر اولادی در ماه های منتهی به سال 90 منتشر شدکه او گفت تا شش ماه آینده در ایران قحطی می شود. چند روز بعد او اظهارات خود را پس گرفت و گفت رسانه ها سخنش را بد منعکس کرده اند و تعریف کرد که همان روزها در چهار راه مولوی روی چهارپایه رفته و فریاد زده: «من عسگر اولادی هستم و این کشور هیچگاه قحطی به خودش نخواهد دید.»
- مرداد ماه سال 90 زمانی که بحث فروش زمین نمایشگاه بین المللی تهران پیش آمد، اسدالله عسگر اولادی از جمله افرادی بود که پیشنهاد داد حاضر است این زمین را بخرد. این اظهارات بلافاصله در رسانه ها منتشر شد و عسگر اولادی مجبور شد توضیح دهد برای خرید این زمین خودش به این مقدار کافی پول ندارد و منظور او این بوده که با شراکت افرادی دیگر و فعالین بخش خصوصی و اتاق بازرگانی این زمین را برای کارهای اقتصادی بخرند.
- چندی پیش مجله فوربس ثروت آقای عسگر اولادی را 400 میلیون دلار تخمین زده بود که حاج آقا در واکنش به این خبر گفت: «اشتباه است. اگر یک صفرش را هم برداری به من نمی خورد. من اگر 400 میلیون دلار داشتم اینجا چی کار می کردم؟ می رفتم بالای قله دماوند استراحت می کردم.»
ویدیو مرتبط :
ثروتمند ایرانی که سیکل دارد/میلیاردر ایرانی را بشناسید
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پشت پرده قحطی یک ماهه آینده از زبان اسدالله عسگر اولادی
بدنامی کالاهای چینی در ایران جنبه سیاسی دارد
پشت پرده قحطی یک ماهه آینده از زبان اسدالله عسگر اولادی
اسدالله عسگر اولادی رئیس اتاق ایران و چین که حدود دو ماه پیش با هشدار در مورد احتمال بروز قحطی در ایران به چهره اول مطبوعات تبدیل شد، حالا به دفاع از واردات چینی پرداخته و صفت بی کیفیتی و بنجلی را لایق آنها ندانسته و در عوض کالاهای ترکیه ای را مورد حمله قرار داده است.
این مرد کهنه کار که می گویند نبض بازار را خوب می شناسند و می خواند و طی سه دهه گذشته حضوری دائم و اثرگذار در بازار ایران داشته، معتقد است که بی کیفیت بودن کالاهای چینی یک شائبه است که از طرف غربی ها و با هدف خراب کردن رابطه خوب ایران و چین مطرح می شود.
اظهارنظرهای او بطور حتم بر روند بازار و خط و ربط های آن تاثیرگذار خواهد بود؛ چنانکه تاکنون چنین بوده و ابراز نگرانی معروف او در مورد احتمال وقوع قحطی در کشور پس از صعود ناگهانی نرخ دلار و سکه، باعث شد تا سیل جمعیت روانه فروشگاه ها و سوپرمارکت ها شوند و برای قحطی احتمالی آینده آذوقه تهیه کنند!
اسدالله عسگر اولادی بواسطه تجربه و سوابق اقتصادی و تجاری اش در آن یکی دو روزی که بر تیتر روزنامه ها نشسته بود، می رفت که حکم یوسف را پیدا کند ولی خیلی زود حرفش را پس گرفت و از مردم بابت بکار بردن اصطلاح "قحطی" (برای تشریح وضعیت پیش رو) پوزش خواست.
چند روز پیش سایتی به نام زندگی، گفتگویی با این مرد رند بازار انجام داد و این بار اظهارات او درباره روابط اقتصادی ایران و چین بود که مورد توجه قرار گرفت. درحالی که شعارهای ضد چین و تمایلات ترک پسند جامعه ایرانی به دلیل نحوه واردات از این کشورها رو به افزایش گذاشته است، عسگر اولادی جای این دو کاراکتر را جابجا کرده و کوشیده است ذهنیت قاطبه مردم را که از کالاهای چینی می نالند و جنس های ترک را برتر می دانند، تغییر دهد و این ذهنیت را ناشی از تبلیغات بیرونی و فضاسازی های سیاسی معرفی کند.
او در پاسخ به سوال خبرنگار این مجله اینترنتی که پرسیده است "شما که رییس اتاق بازرگانی ایران و چین هستید، بگویید چرا عمده کالاهایی که از چین وارد می شود بی کیفیت است؟" اینطور جواب داده است: "این صرفا «یک حرف» است که بر زبانها افتاده. واقعیت این گونه نیست. واقعیت این است که هماکنون کالاهایی که از کشورهایی مثل ترکیه و ویتنام وارد کشور میشود، کیفیت شان خیلی پست تر از کالاهای چینی است."
بخشی از پرسش و پاسخ های ردوبدل شده با این چهره شناخته شده بازار ایران عینا در اینجا نقل می شود:
خبرنگار: خریداران معتقدند کالاهای چینی بنجل است؟
عسگر اولادی: باید دید چند درصد از کالاها در «دست مردم» قرار میگیرد. ما هماکنون 5/4 میلیارد دلار کالای مصرفی چینی وارد کشور میکنیم. از این میزان، حجم کالایی که در کف بازار در دست مردم قرار میگیرد، سه درصد هم نمیشود. یعنی اگر هماکنون شما کیف و کفش، پارچه و لباس، اسباب بازی و ابزار برقی مثل لامپ چینی که کم کیفیت هستند را از بازار جمع کنید، مجموعا سه درصد از کل کالاهای مصرفی وارداتی چینی به کشور را تشکیل میدهد. این در شرایطی است که اگر حجم کالاهای وارداتی از ترکیه را در نظر بگیریم، حجم کالاهای بیکیفیت وارداتی از آن رقم، بیش از 10 درصد است و به عبارتی بیش از 10 درصد کالاهای وارداتی از ترکیه بیکیفیت هستند. پس چرا در مورد این کشور و کالاهای وارداتیاش، «حرف و حدیثی» نیست؟!
پس علت حرف و حدیثی که در مورد کالاهای چینی وجود دارد، چیست؟
به اعتقاد من، بدنامی چینیها کمی «سیاسی» است. ما در برابر «اخم غربی»ها، «لبخند چینی»ها را پذیرفتهایم. حال در برابر این لبخند، آنها واکنش نشان میدهند و نمیخواهند که ما از چین کالا وارد کنیم. انعکاس آن هم این میشود که «کالای چینی بیکیفیت است.»غربیها به هر شکلی که برایشان ممکن است، «سم» وارد رابطه ایران و چین میکنند.
یعنی شما می گوید که این نظر که کالای چینی بنجل کار غرب است؟
آنها می خواهند رابطه ما چین را خراب کنند از هر طریق که بشود؛ بنابراین جنگ رسانه ای راه انداخته اند در حالی که چین یکی از صادر کنندگان بزرگ کالا به غرب است. البته من نمیگویم که کالای متوسط چینی وجود ندارد اما گمرکات ما هماکنون با دقت از ورود کالایی که دارای استاندارد مورد قبول ایران نیست، جلوگیری میکند؛ بنابراین وقتی برای مثال یک محموله از کالای چینی وارد بندر میشود و بندر به آن اجازه ورود نمیدهد، راه برگشت به چین را در پیش میگیرد، غافل از اینکه قاچاقچیان در کمینگاههای خود، کمین گرفته اند و کالا را داخل میکنند. روندی که از کنترل همه خارج است و در مورد کالاهای بیکیفیت وارداتی از ترکیه و ویتنام هم تکرار میشود و به اسم «چینی» تمام میشود. در حال حاضر از پنج کشور کالای غیرمجاز داخل میشود. ترکیه، ویتنام، تایوان، مالزی و چین. اما تمام کالاهای بی کیفیت این کشورها به اسم چین تمام می شود.در واقع از بین این همه، «چین» به خاطر مسائل سیاسی، بدنامی بقیه را میکشد اگرچه در رتبه اول این دسته بندی قرار ندارد، اما وقتی وارد بازار میشویم، هر کالای بیکیفیتی را چینی لقب میدهند. در حالی که برای مثال در قفسه دیگر یک فروشگاه، کالای ترک هم به فروش میرسد، اما مغازه دار نمیگوید که «این ترک است» زیرا خودش کالا را از ترکیه وارد کرده و در حقیقت پای خودش در این بین، گیر است.
قیمت تمام شده کالاهای چینی با قیمت تمام شده کالاها در ایران چه تفاوتی دارد؟
چین در حال حاضر بیش از یک هزار میلیارد دلار صادرات به اقصی نقاط دنیا دارد. این کشور با کیفیتترین کالاهای خود را به اروپای غربی و آمریکا میدهد و به ما هم میدهد. برای مثال یک جفت کفش چینی در فروشگاههای ایتالیا، یک هزار دلار به فروش میرسد. چین از آن نوع کفش به ما هم میدهد، اما در مقابل به تناسب بازار، کفش «یک دلاری» نیز در اختیار ما میگذارد.بر این اساس، پرسش ما از دولتمان این است که «چرا چین کالاهای خوب خود را هم ارزان تمام میکند» و در حال حاضر حتی کالاهای درجه یک چینی هم از کالاهای ما ارزان تر تمام میشود. بیاییم این موضوع را بررسی کنیم.
شما چه نوع کالایی از چین وارد می کنید؟
ما هرگز کالای بیکیفیت از چین نمیخریم. کالای بیکیفیت را قاچاقچیها وارد کشور میکنند که مسئولان باید جلوی این موضوع را بگیرند. کالاها ابتدا وارد مبادی رسمی میشوند، اما آن قدر موانع گمرکی بر سر راه تاجران وجود دارد که این کالاها، دوباره خارج میشوند و از مبادی غیررسمی برمیگردند...
پس به اعتقاد شما، بیکیفیت بودن کالاهای چینی صرفا یک شائبه است ؟
دقیقا. این را هم در نظر بگیرید که برای مثال هماکنون در اروپا کالای مراکشی وجود دارد. حال اگر اروپا از توزیع آن کالاها جلوگیری کند، میبینیم که این کالاهای بیکیفیت از مبادی رسمی و غیررسمی وارد ایران میشوند. از سوی دیگر، مگر در فروشگاهها و حراجی کشورهایی مثل آلمان و انگلیس، کالای بیکیفیت که به نصف قیمت فروخته میشود، دیده نمیشود؟ پس باز هم باید پرسید که چرا به شائبه بیکیفیت بودن کالاهای چینی از داخل و خارج دامن زده میشود؟!
بنابراین، شما معتقدید که در حال حاضر همه کالاهای بیکیفیت چینی به صورت غیرمجاز وارد کشور میشوند.
بهتر است بگوییم 80 تا 90 درصد.../بولتن نیوز