سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
تنها زندگی کردن و این همه فایده
جنبه مثبت این تغییر اجتماعی (گراییدن از گروه به فرد) آن است که این رفتار به فرد، فضایی برای تنفس می دهد و زمانی را برای وی فراهم می کند که به درون خود نگاهی بیندازد.
البته این تغییر شیوه زندگی بستگی به خودتان دارد. یعنی اول از همه باید ببینید که آیا فردی هستید که بتواند تنها زندگی کند؟ زیرا برخی افراد شخصیت بسیار وابسته ای دارند و بدون وجود دیگران قادر به مدیریت زندگی و پیشبرد کارهای روزانه شان نیستند.
بعضی ها هم آنقدر شخصیت شلوغ و اجتماعی دارند که نمی توانند لحظه ای بدون دیگران و معاشرت با آنها بگذرانند. در هر صورت اگر ویژگی های شخصیتی شما با تنها زندگی کردن همخوانی دارد، بد نیست نگاهی به مزایای این شیوه زندگی بیندازید.
کمک به فرد در کشف بعدهای تاریک شخصیتش
تنها زندگی کردن محیط کاملا انفرادی را برای فرد فراهم می کند تا به واسطه آن بتواند بدون هیچ اختلال و حواس پرتی چیزهای بیشتری درباره خود کشف کند. توانایی هایی مانند اینکه فرد بتواند نقاط قوت و ضعف، خواسته ها، انگیزه ها و الگوهای رفتاری خود را بشناسد.
اساسا، تنها زندگی کردن زمان بیشتری به شما می دهد که بر خودتان تمرکز بیشتری داشته باشید. این فراغت به شما کمک می کند توانایی های درونگرایی خود را توسعه دهید و در نهایت می تواند زندگی شما و اطرافیان تان را بهتر کند.
کمک به فرد برای طاقت آوردن زیر فشار کار
تنها زندگی کردن به شما بیشترین حد آزادی را می بخشد که به واسطه آن می توانید کمی آرام باشید و ریلکس کنید. زندگی در تنهایی به شما کمک می کند بعد از یک روز شلوغ و انبوه کارهایی که داشتید، راحت و فارغ شوید. این امر به خصوص برای افرادی که ویژگی همدلی دارند و بسیار حساسند و حجم کارهای روزانه شان را با خود به دوش می کشند مفید است زیرا این افراد اگر فشارهای روزشان را کنار نگذارند غالبا دچار بیماری های جسمی و روحی می شوند. از طرف دیگر، زندگی در خانه ای شلوغ با افراد زیاد، کار را برای شما سخت می کند و اجازه نمی دهد تا بتوانید در سکوت و آرامش کامل استراحت کنید.
کمک کردن در جهت بازگشت به خویشتن خلاق خود
تنها زندگی کردن به شما زمان و آزادی لازم را می دهد تا بتوانید احساسات و خواسته های خود را کشف کرده و روی آنها کار کنید.
بسیاری از بزرگترین نویسندگان، هنرمندان و موسیقی دانان با خود خلاق شان در تنهایی ارتباط برقرار کردند چرا که تنهایی بهترین وضعیت برای افراد است که محیطی را بیابند تا در آن فکر کنند، رویاپردازی کنند و آثار برجسته شان را خلق کنند.
هنگامی که تنها باشید می توانید هر کاری که می خواهید را هر زمان که می خواهید و هر کجا که می خواهید انجام دهید. در این شیوه زندگی، دیگر فشار ثابتی به شما تحمیل نمی شود/، دیگر وظایف خسته کننده ای ندارید که مجبور باشید انجام شان دهید و همچنین لازم نیست بیش از اندازه حواس تان به رفتار و گفته های اطرافیان تان باشد. البته زندگی با دیگران می تواند برای تان هم خوب باشد و هم بد.
جنبه مثبت زندگی در جمع و کنار دیگران این است که مهارت های واقعا سودمندی را در رابطه با زندگی به شما می آموزد. به شما این تجربه را یاد می دهد که چگونه با دیگران کنار بیایید و اینکه چگونه با سایرین به صورت مسالمت آمیز سازش کنید اما جنبه منفی این روش زندگی این است که شما را از زندگی هماهنگ، موزون و لذتبخش منع کرده و سرکوب تان می کند.
به ایجاد تعادل درونی کمک می کند
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که بسیار متصل، مرتبط و شبکه بندی شده است. این جامعه از ما می خواهد که تقریبا 24 ساعته و هفت روز هفته در دنیای خارجی پر از انواع شایعات و اخبار وجود داشته و درگیر آنها باشیم. همانطور که کلینبرگ (Klinenberg)، جامعه شناس و محقق آمریکایی، اشاره می کند، «دیدن رابطه موجود میان تقاضا برای رابطه مداوم، چه به صورت آنلاین و چه در محل کار و افزایش روز افزون در زمانی که برای خودمان صرف می کنیم، کار سختی نیست.»
افرادی که تنها زندگی می کنند فرصت زیادی برای تمرکز دارند و به این ترتیب می توانند تمرکز و تعادل درونی بیشتری در خود به وجود آورند.
به ایجاد روابط عمیق تر کمک می کند
تنها زندگی کردن زمان را به شما هدیه می کند. زمانی که به شما این فرصت را می دهد که بر آنچه برای بسیاری با ارزش است تمرکز کنید. زندگی با افراد دیگر باعث می شود کارهای سطحی و سرسری زیادی برای انجام داشته باشید و بی دلیل حواس تان پرت این و آن شود.
قدر دیگران را بهتر می دانید
زندگی کردن به تنهایی تعادل متناسبی در زندگی فرد ایجاد می کند. به واسطه این تعادل و هماهنگی می توانید بیشتر و بیشتر از زندگی شخصی تان لذت ببرید و همچنین بیش از قبل برای حضور دیگران در زندگی تان ارزش قائل باشید.
تنها زندگی کردن، بدون حضور کسی موجب می شود هنگامی که کسی کنارتان باشد، قدر وی را بیشتر بدانید.
هنگامی که تنها زندگی می کنید، دیگر کسی نیست که برای تان آشپزی کند، خانه را تمیز کند، لباس های بد بود یا جوراب های کثیف تان را بشوید.
از این به بعد دیگر همه چیز کاملا به خودتان بستگی دارد که چگونه مراقب خودتان باشید، چون اگر خودتان حواس تان نباشد کسی نیست که به شما و مسائل مربوط به شما رسیدگی کند.
وقتی با تجربه ناب و دست اول خود به درک این موضوع می رسید که می توانید خودکفا باشید و از خودتان مراقبت کنید، در واقع به خودتان توجه بیشتری کرده اید و برای خودتان احترام بیشتری قائل می شوید. این موضوع به نوبه خود احساس عزت نفس شما را افزایش می بخشد.
***
تنها زندگی کردن رویکرد تازه ای است که در جامعه ما نیز در حال شکل گیری و گسترش است. سرعت انتشار این پدیده در سرتاسر جهان شگفت انگیز است. از این رو گسترش آگاهی عمومی نسبت به این دیده نوظهور بسیار لازم و ضروری است. جامعه ما باید بداند تنها زندگی کردن نه تنها عیبی ندارد و مشکلی به حساب نمی آید، بلکه برای افرادی که ظرفیت این شیوه زندگی را دارند بسیار مفید هم خواهد بود.
ویدیو مرتبط :
فایده انتظار فرج در زندگی شخصیمون
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
در لحظه زندگی کردن
تصور هر لحظه زندگی، ما را وادار می کند که ارزش آن لحظه را طولانی تر و معنادارتر سازیم. وقتی که در لحظه زندگی می کنیم، بجای....
زندگی کردن در لحظه یا حال به معنی آن است که با تمام حواس خود، هشیار و آگاه به زمان حال باشیم. این به معنی آن است که به گذشته فکر نکنیم یا در آن ساکن نشویم و نیز مضطرب و نگران آینده نباشیم.
وقتی ما توجه خود را به زمان حاضر یا حال می دهیم، بر روی کاری که در دست داریم تمرکز می کنیم. ما تمام توجه خود را به آنچه که بایستی انجام بدهیم، متمرکز می کنیم و تا رسیدن به نتیجه پیش می رویم.
تصور هر لحظه زندگی، ما را وادار می کند که ارزش آن لحظه را طولانی تر و معنادارتر سازیم. وقتی که در لحظه زندگی می کنیم، بجای جستجوی کمیت زمان، از هر دقیقه لذت می بریم و آن را مزه مزه می کنیم. کمیت را فدای کیفیت نمی کنیم.
البته، این به معنی آن نیست که برنامه ای نداریم، اهداف خود را مشخص نکرده و یا خود را برای آینده آماده نمی کنیم. ما تمام این امور را می توانیم انجام دهیم و در عین حال از هر لحظه لذت ببریم، درست به همان شکلی که بر ما آشکار می شود.
بطور مثال، اگر هدفمان این باشد که هر روز ورزش کنیم، می توانیم این ورزش را در حالی انجام دهیم که از لحظات تمرین و فرایند واقعی آن لذت ببریم(یا حداقل در آن لحظه حضور داشته باشیم).
زمانی که ما خودمان را برای زندگی در لحظه آموزش می دهیم، خود را در آن لحظه فرو می بریم و زیبایی آن را کشف می کنیم. ما یاد می گیریم که روی انرژی خود تمرکز و آن را مدیریت کنیم. ورزشکاران حرفه ای طرز استفاده از این نوع تمرکز را بسیار خوب می دانند. آنها می دانند که کمال و موفقیت، نتیجه مدیریت مهارت و متعادل ساختن انرژی شان است.
برای اینکه هر لحظه را بشماریم، بایستی پذیرای آن باشیم. هرکاری که انجام می دهیم و با هر شخصی که در ارتباط هستیم، تمام توجه خودمان را به آنها اختصاص دهیم. حتی زمانی که استراحت می کنیم، بایستی آن لحظه را مزه مزه کنیم. این به ما فرصتی برای دوباره شارژشدن، دوباره تازه شدن و پیدا کردن شفافیت می دهد.
در اغلب موارد ما انتظارات بسیار بزرگی از خودمان و زندگیمان داریم. ما جهت انجام این امور هجوم می بریم و با شتاب کاری را انجام می دهیم، واقعاً بدون آنکه از فرایند آن لذت ببریم. این هجوم بردن برای چیست؟ فکر می کنیم به کجا می رویم؟ اگر ما توقف نکنیم و در باره اینکه به کجا می رویم، فکر نکنیم: احتمالاً جهتمان را گم می کنیم. در عوض، وقتی ما قدر هر لحظه را می دانیم و درس های آن را برداشت می کنیم، آگاهانه، هدفمند و مسئولانه زندگی می کنیم.
به علاوه، وقتی در گذشته زندگی می کنیم و اجازه نمی دهیم که تجارب دردناک، اشتباهات پیش آمده یا روزگار سخت، بگذرند، ما خود را به حال و آینده ای مشابه محکوم می کنیم. ما باید بپذیریم که نمی توانیم گذشته را تغییر بدهیم، ما تنها می دانیم که در آن به سر می بریم، سپس به پایان می رسد و به جلو حرکت می کنیم.
زندگی در لحظه به معنی آن است که اجازه بدهیم گذشته عبور کند و به آینده اعتماد کنیم. اگر ما مثبت و به زمان حاضر خوش بین باشیم، آینده ما نیز مثبت و امید بخش خواهد بود. ما این را به خود مدیون هستیم که هر لحظه مان را از همین حالا بشماریم.
ضربه هایی برای زندگی کردن در لحظه:
* به ذهنتان آموزش دهید که روی فعالیت حاضر تمرکز کند.
* درگیر در فعالیت شوید و آنچه را که انجام می دهید حس کنید، از فرایند انجام آن لذت ببرید.
* روشهای آرام سازی را بیاموزید تا در هر لحظه حضور داشته باشید.
* به محیط اطرافتان توجه کنید. نورها، اصوات، بوها و جزئیات محیط،
* با تمرکز، به مکالمات دیگران، موسیقی، حتی سکوت گوش دهید.
* غذا و نوشیدنی را مزه مزه کنید. طعم هر لقمه غذا را بچشید.
مزایای زندگی کردن در لحظه:
* شما ارتباط بیشتری با افکار و احساساتتان پیدا می کنید.
* با دیگران ارتباط بیشتری پیدا می کنید.
* قدردانی و لذت بخشی زندگی را بیشتر احساس خواهید کرد.
* اگر شما در لحظه زندگی کنید، لحظه از کنار شما نمی گذرد.
* احساس تمرکز، صلح و زنده بودن بیشتری می کنید.
* کمتر احساس اضطراب و ترس می کنید.
مانند تمام مهارت ها، برای آموزش و لذت بردن از در لحظه زندگی کردن، نیاز به وقت گذاشتن و تمرین است. از همین حالا شروع کنید و زندگی را از منظری تازه و جدید ببینید.
"اگر شما هنوز در باره آنچه که دیروز انجام دادید، صحبت می کنید، امروز کار زیادی انجام نمی دهید"
"ما همیشه آماده می شویم برای زندگی ولی هرگز زندگی نمی کنیم"
"رالف امرسون"
"اگر شما همه زندگیتان را منتظر طوفان بوده اید، هرگز از تابش خورشید لذت نخواهید برد"
"موریس وست"
"کودکان نه گذشته و نه آینده دارند، آنها از زمان حال لذت میبرند، کاری که تعداد معدودی از ما انجام می دهیم"
"بروئر"
منبع: Essential Life skills