سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
این تست به شما می گوید که افسرده اید یا نه!
گذشته تان را ورق می زنید و فکر می کنید برای خودتان حسابی کم گذاشته اید؟ به آینده ای که برای خود تصور می کنید چشم می دوزید و فکر می کنید رویاهایتان دست نیافتنی تر از آن هستند که بتوانید در مشتتان بگیریدشان؟
برخی از کسانی که به این تست پاسخ می دهند، تنها چند ساعت یا چندروز از سالشان را با این حال گذرانده اند و بسیاری از کسانی که به این سوالات پاسخ می دهند، روزها و حتی ماه هایی از عمرشان را با حال ناخوشایند که گاهی خودشان هم نمی دانستند اسمش افسردگی است، گذرانده اند.
1- کارهایتان را خیلی کند انجام می دهید؟
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
2- آینده ناامیدکننده ای را برای خودم تصور می کنم.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
3- تمرکز کردن روی یک کار برایم سخت است.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
4- لذت و شادی از زندگی من رفته است.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
5- گرفتن تصمیم برایم سخت است.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
6- علاقه ام را به چیزها و کارهایی که قبلا دوست داشتم، از دست داده ام.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
7- غمگینم، خلقم گرفته است و خوشحال نیستم.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
8- آشفته و بی قرارم.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
9- احساس می کنم خسته ام.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
10- انجام دادن کارهای ساده هم برایم سخت شده.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
11- احساس می کنم آدم خطاکاری هستم و مستحق تنبیه شدن هستم.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
12- احساس می کنم یک آدم شکست خورده ام.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
13- احساس می کنم به یک مرده متحرک شباهت دارم.
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
14- خوابم مختل شده؛ خیلی زیاد یا خیلی کم می خوابم یا اینکه زیاد از خواب می پرم.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
15- به این فکر می کنم که چطور می توانم خودم را بکشم و از این زندگی خلاص شوم.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
16- احساس می کنم گرفتار شده ام. انگار به دست و پایم غل و زنجیر بسته اند.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
17- حتی وقتی اتفاق های خوبی برایم می افتد، احساس اندوه و یاس می کنم.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
18- بدون اینکه رژیم گرفته باشم، به شکل قابل توجهی وزنم کم یا زیاد شده.
نه، هرگز فقط گاهی
تاحدی نسبتا
اغلب وقت ها تقریبا همیشه
تا کجا در افسردگی فرور رفته اید؟
به حالتان نمره دهید
به پاسخ های «نه، هرگز» امتیازی ندهید و برای پاسخ های «گاهی» یک امتیاز درنظر بگیرید. اگر گزینه «تاحدی» را برای سوالی انتخاب کرده اید، به آن پاسخ دو امتیاز بدهید و اگر جوابتان «نسبتا» بوده، سه امتیاز را در نظر بگیرید. پاسخ شما به گزینه «اغلب وقت ها» چهار امتیاز دارد و اگر گزینه «تقریبا همیشه» را انتخاب کرده اید به آن جواب پنج امتیاز بدهید.
نمره تان را تفسیر کنید
امتیازی که با پاسخ دادن به سوال های این تست به دست می آورید، می گوید که کجای طیف افسردگی قرار دارید. شما می توانید این امتیازها را با کمک اطلاعاتی که در ادامه می آوریم، ارزیابی کنید و بسته به حالتان، راهی را برای خلاص شدن از این مشکل از انتخاب کنید.
فقط کیفتان کوک نیست
حالتان خیلی بدنیست. احتمالا به خاطر تغییرات ناخوشایندی که در زندگی تان افتاده، احساس های منفی به شما هجوم آورده و احتمالا با ایجاد تغییرات مثبت در زندگی تان اوضاعتان بهتر می شود.
نمره 10 تا 17
ممکن است افسرده شوید
غم هایتان از یک ناخوشی موقتی که شرایط ایجادش کرده بیشتر است اما هنوز به اختلال مزمن افسردگی دچار نشده اید. کتاب هایی را که می تواند به شما در حل مشکلاتتان و تغییر دیدگاهتان نسبت به زندگی کمک کند، بخوانید. بیشتر ورزش کنید، تغذیه سالم داشته باشید و با دوست های شاد و سرزنده خود معاشرت کنید تا حالتان بهتر شود. جلسات کوتاه مدت مشاوره هم می تواند شما را از این حال و هوا بیرون بیاورد.
نمره 18 تا 21
روی مرز افسردگی ایستاده اید
چیزی تا افسرده شدنتان باقی نمانده. اگر فقط کمی دیگر وقت را تلف کنید و کاری برای بهر شدن حالتان نکنید، به یک افسرده واقعی تبدیل می شوید. احتمالا در این مقطع درمان های کوتاه مدت مشاوران گره چندانی از مشکلتان باز نمی کند و باید سراغ یک روان شناس بروید و ماه ها برای واکندن سنگ هایتان با خودتان وقت بگذارید.
نمره 22 تا 35
کمی افسرده اید
افسردگی خفیف تا متوسط گریبان شما را گرفته است و باید از روان شناس ها و حتی در مواردی از روان پزشک ها کمک بگیرید.
نمره 36 تا 53
شما از افسردگی در سطح متوسط رنج می برید
حق دارید به سلامت روانتان شک کنید. حالتان خوش نیست و هیچ چیز مثل کمک گرفتن از یک متخصص نمی تواند به سالم شدن روانتان کمک کند. پاسخی که به این سوالات داده اید، نشان می دهد که نباید برای درمان افسردگی تان دست روی دست بگذارید و زمان را از دست بدهید. اگر کاری برای بهتر شدن حالتان نکنید، ممکن است افسردگی تان خیلی زود شدیدتر از این شود.
نمره 53 به بالا
خیلی حالتان خراب است
اگر پاسخ هایی که به سوالات داده اید چنین نمره ای را برایتان رقم زده اند، باید بگوییم که شما به افسردگی عمیق دچارید و اگر هرچه زودتر از روان پزشک ها کمک نگیرید و دارودرمانی را شروع نکنید، ممکن است زندگی تان به خطر بیفتد. اگر متخصصی که شرح حالتان را می گیرد، به شما مدتی بستری شدن در بیمارستان را توصیه کرد، حرفش را جدی بگیرید و با مقاومت بیهوده و گفتن جملات کلیشه ای مثل «خودم حال خودم را خوب می کنم!» اوضاع را از این که هست، خراب تر نکنید.
ویدیو مرتبط :
چرا ما افسرده می شویم؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آیامی توان به درمان بیماران افسرده امیدواربود؟
هریک از ماآشنایان ،وابستگان ودوستان عزیزی دارد که از افسردگی رنج می برند.هر کس به نوعی تلاش می کند تااز افسردگی رهایی یابد .بعضی ازاین تلاشهابه تجربیات شخصی افرادمتکی است ولی عمدتا به راه حل هاییکه در جامعه مرسوم شده وریشه در سنتهای اجتماعی داردپناه می برند وگاهی از کمک حرفه ای روانپزشکان وروانشناسان بهره مندمی شوند .
آیابه راستی می توان به درمان بیماران افسرده امیدوار بود؟
غالباً افسردگی بالینی، اختلالات خلق و خوی یا اختلالات عاطفی نامیده می شود، بیمار را دچار آشفتگی اندیشه، آشفتگی عاطفی، تغییر رفتار و بیماری های جسمانی می كند.
افسردگی بالینی، از دیدگاه عملكردهای اجتماعی بیش از دیگر بیماری های مزمن، بیمار را ناتوان می كند. افسردگی كبیر بیش از بیماری های مزمن ششی، التهاب مفصل و دیابت ، ناتوان كننده است. افسردگی یك نشانگان (Syndrom) یعنی مجموعه ای از علامات مرضی(Symptoms) مختلف است.
راههای تشخیص افسردگی عبارت اند از:
1- افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، تقریباً هر روز.
2- كاهش آشكار علاقه یا میل به هر نوع فعالیت در زندگی.
3- كاهش یا افزایش قابل توجه وزن بر اثر كاهش یا افزایش اشتهای غذا خوردن.
4- بی خوابی یا پرخوابی در غالب شب ها.
5- افزایش یا كاهش اعمال روانی حركتی یا فعالیت های ذهنی.
6- خستگی یا كاهش انرژی.
7- احساس بی ارزشی یا گناهكار بودن.
8- كاهش توان اندیشیدن یا تمركز ذهن و تصمیم گیری.
9- اندیشیدن به مرگ ( نه ترسیدن از آن) و به خودكشی، بدون داشتن طرحی برای آن ، یا اقدام به خودكشی با طرحی از پیش ریخته.
داشتن حداقل پنج علامت یاد شده برای ابتلا به افسردگی كبیر كافی است. ولی علامات مرضی یك و دو باید جزء آن علامت باشند. افسردگی نمی تواند واكنش معمولی مرگ یك عزیز باشد. همه افراد مبتلا به افسردگی تمام علامات مرضی این بیماری را ندارند و شدت علامات مرضی در افراد مختلف متفاوت است.
انواع افسردگی
افسردگی اقسام گوناگون دارد، شایع ترین آن افسردگی كبیر است كه فرد مبتلا به آن گاهی شاد و خوشدل و موقتاً فعال می شود. نوعی از افسردگی كبیر به افسردگی مالیخولیایی موسوم است كه بیمار هیچ گاه از چیزی دلخوش نمی شود در حدود 15 درصد مبتلایان به افسردگی كبیر دچار افسردگی اوهام اند كه معمولاً با خلق و خوی اندوهگین همراه است. مثلاً خود را گناهكار و غیر قابل بخشش تصور می كنند. در حدود 15 در صد مبتلایان به افسردگی كبیر نیز دچار روان پریشی می شوند.
نوع دیگری از افسردگی وجود دارد به نام "افسردگی غیرمعمول" كه بر خلاف اسمش شایع است. علامات مرضی آن عكس علامات مرضی افسردگی معمولی است كه مبتلایان كم می خوابند و كم می خورند. مبتلایان به افسردگی غیر معمول زیاد می خوابند و زیاد می خورند و به سرعت اضافه وزن پیدا می كنند. به قول یكی از متخصصان برجسته بیماری افسردگی ( دونالد كلاین)، افسردگی غیر معمول، "مزمن" است نه" دوره ای" ؛ از بلوغ آغاز می شود و بیماران نسبت به همه امور كم توجه اند.
نوع دیگرافسردگی، روان رنجوری است كه عموماً حدود دو سال طول می كشد و علامات مرضی آن خفیف تر از افسردگی كبیر است ولی همواره احساس ناراحتی می كنند.
شیوع افسردگی در قرن بیستم به خصوص بعد از دو جنگ جهانی بیشتر شده است، علت آن را مصرف دارو و الكل، افزایش استرس و كاهش اشتغال گفته اند ؛ علت دیگر افزایش افسردگی تغییرات اساسی اجتماعی است. گروهی از روان شناسان بر این باورند كه جامعه كنونی، كانونی ناسالم در درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شكست های شخصی وابسته كرده است.
آنچه گفته شد جنبه نظری دارد ولی بعضی از پژوهشگران درباره جنبه علمی علت ها اظهار نظر كرده اند. بر اساس پژوهش های آنها، تلویزیون " منشاء عمده افسردگی است"Paul Kottl روان پزشك مركز پزشكی پنسیلوانیا كشف كرده است كه " ارتباط تنگانگی بین دسترسی مداوم كودكان به تلویزیون و افسردگی كبیر در 24 سالگی وجود دارد."Kottl می نویسد:
" اثرات اجتماعی برنامه های چند ساعته تلویزیونی، باید از دلایل شروع زودرس افسردگی كبیر در نوجوانان به حساب آید، هزاران ساعت تماشای تلویزیون، كودكان ما را در معرض خشونت های ابلهانه مكرر قرار می دهد و آنها را هر چه بیشتر از تماس های اجتماعی با همسالان و خانواده دور می كند."
افسردگی كبیر بیشتر در دهه های سوم و چهارم زندگی ظاهر می گردد و در غالب افراد بین شش ماه تا یك سال، حتی بدون درمان رفع می شود ؛ ولی اگر درمان شود بعد از چند هفته از بین می رود. بازگشت افسردگی در بیش از نیمی از افراد ظرف دو سال بعد از رویداد نخستین رخ می دهد. خطر افسردگی با تعداد بازگشت ها افزایش می یابد. بدین معنی كه بعد از دو بازگشت، هفتاد در صد و بعد از سه بازگشت به نود درصد می رسد.
عوامل زیر خطر بازگشت افسردگی را افزایش می دهند:
اگر نخستین افسردگی پیش از بیست سالگی رخ داده باشد و سابقه خانوادگی موجود باشد؛
اگرنخستین افسردگی شدید باشد و دیر به درمان اقدام شده باشد؛
اگر بیماری روانی دیگری نیز وجود داشته باشد؛
اگر فرد نسبت به استرس ها یا دیگر عوامل اجتماعی آسیب پذیرتر باشد. اگر فرد از افسردگی قبلی كاملا بهبود نیافته باشد؛
اگر افسردگی در اواخر عمر رخ داده باشد.