سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

زنگ خطرهای زندگی مشترک



زندگی مشترک,روابط زن و شوهر ,طلاق های عاطفی

افراد از ازدواج انتظارات بالایی دارند و خیلی ها در روابطشان این انتظاراتشان برآورده نمی شود. تقریباً همه کسانی که ازدواج می کنند در ابتدای رابطه شان سطح بالایی از رضایت زناشویی را تجربه می کنند. اما رضایت از رابطه در طی زمان و در میان خیلی از زوج ها کاهش می یابد.

دعوای همسران
در این مقاله به عواملی که باعث آشفتگی و سردی روابط زن و شوهر می شود اشاره شده. این عوامل مقدمه و زمینه طلاق های عاطفی و فروپاشی زندگی است. اگر یک یا چند مورد از موارد زیر را در زندگی مشترک خود تجربه می کنید، توصیه می شود به یک مشاور مراجعه کنید.

1. رفتار منفی: از شکایت های معمول زن و شوهرها، منفی بودن تعاملات روزمره آن هاست.

زوج های آشفته بیشتر تمایل دارند که بر اساس " مقابله به مثل" به رفتارهای منفی همسرشان پاسخ بدهند. یعنی در یک رابطه آشفته اگر یکی از زوج ها به طور منفی رفتار کند، دیگری نیز به طور منفی پاسخ می دهد.

2. کمبود فعالیت مشترک: میزان کم فعالیت های مشترک مثبت، باعث فروپاشی رابطه می شود. فعالیت های مشترک مثبت، عاطفه مثبت تولید می کند و باعث افزایش فعالیت های صمیمانه جدید بین همسران می شود. در مقابل، میزان کم فعالیت های مثبت در افراد آسیب پذیر باعث احساس کسالت و افسردگی می شود.

3.کمبود صمیمیت: شاخص دیگر آشفتگی در رابطه، کمبود صمیمیت است. صمیمیت باعث احساس نزدیکی، عشق و توجه در میان همسران می شود. احساس صمیمیت برای افراد مختلف با روش های متعددی حاصل می شود. بعضی افراد وقتی احساس صمیمیت می کنند که همه مسائل را با همسر خود مطرح کنند، بعضی دیگر وقتی احساس صمیمیت می کنند که تجارب مثبت مشترک داشته باشند و برای عده ای صمیمیت یعنی داشتن رابطه جنسی.

زوج های آشفته، در مورد جنبه های مثبت رابطه شان با یکدیگر صحبت نمی کنند، به طور روزمره خیلی کم به یکدیگر ابراز صمیمیت، نزدیکی و محبت می کنند. برقراری گفتگوی صمیمانه و ابراز علاقه در رابطه همسران بسیار مهم است.

زندگی مشترک,روابط زن و شوهر ,طلاق های عاطفی

4.ارتباط ضعیف و حل نشدن مشکلات: رایج ترین مشکلی که زوج ها بیان می کنند، ناتوانی در برقراری ارتباط است. هنگام بحث و گفتگو در مورد مشکلات، زوج های آشفته غالباً عجله و انتقاد می کنند و می خواهند یکدیگر را تغییر دهند.همین طور به طور مداوم به یکدیگر گوش نمی دهند.از بحث پیرامون مشکلات طفره می روند. زوج های آشفته به رفتار همسرشان با دشمنی و خصومت پاسخ می دهند. این عوامل به مرور زمان باعث کناره گیری از بحث درباره مشکلات می شود. و با این که ممکن است حتی مشاجره کمی داشته باشند اما نارضایتی از رابطه شان زیاد است. تعامل ضعیف، درک همسران از هم را کاهش می دهد و همسران نمی توانند همه نیازهای یکدیگر را ارضا کنند و مسایل مهم رابطه، حل نشده باقی می ماند و مشکلات تکراری می شوند. خیلی از زوج های آشفته همیشه بحث های یکسانی درباره یک موضوع دارند، بدون این که مشکل را حل کنند.

5.رابطه جنسی ضعیف: رابطه جنسی، ابزاری مهم برای تجربه صمیمیت است. رابطه جنسی کم و ناخوشایند، منشأ تعارضاتی در زوج های مشکل دار است. مردان می خواهند اصلِ رابطه را با رابطه جنسی بهبود بخشند اما زنان می گویند ابتدا باید اصل صمیمیت ایجاد شود تا رابطه جنسی بهبود یابد.

6. تعصبات ادراکی: زوج های آشفته در نحوه نگرششان نسبت به رویدادهایی که در رابطه شان ایجاد شده تعصب دارند. زوج های آشفته عمدتاً رفتارهای منفی همسرشان را می بینند و در ذهن خود نسبت به این رفتارها تعصب منفی دارند. در مقابل زوج های راضی رفتارهای منفی طرف مقابل را نادیده می گیرند.

7.عاطفه منفی: افراد، همسر و رابطه شان را در قالب این عاطفه کلی (مثبت یا منفی) مشاهده می کنند. یعنی اگر شما دارای عاطفه منفی باشید، اکثر رفتارهای همسرتان را منفی و برعکس اگر شما دارای عاطفه مثبت باشید، دقیقاً همان رفتارها را مثبت می بینند.

افرادی که روی جنبه منفی همسر و رابطه شان تمرکز می کنند ، ناخودآگاه واکنش منفی نسبت به همسرشان نشان می دهند. ریشه آشفتگی رابطه زناشویی در عواطف منفی است که در تعامل با همسر آشکار می شود.

8.شناخت و افکار منفی نسبت به همسر: زوج های آشفته، باورهای غیر واقع بینانه ای را در مورد روابط و همسرشان در ذهن خود دارند. به ویژه معتقدند که هر عدم توافقی، مخرب است و تغییر رفتار همسرشان غیر ممکن است. زوج های آشفته، همه مشکلات ارتباطی را به همسر نسبت می دهند و این باعث می شود احساس کنند قدرت بهبود رابطه شان را ندارند. زوج های آشفته پیش داوری های منفی از تعامل و ارتباط در ذهنشان دارند و حتی انتظار ندارند که بتوانند مشکلات ارتباطی شان را حل کنند.
منبع: کتاب زوج درمانی کوتاه مدت/تبیان

 


ویدیو مرتبط :
کشف خطرهای تازه ای برای سیگاری ها

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه



بسیاری از جوانان تصور می کنند:که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است.و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند. در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک می باشد.

 

دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است . دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت.دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است.اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست .برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می دهد.زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می کند.

 

دوستی

 

در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می آوردی و احساس می کردی که گذشته و حالت از خودت می باشد.وآزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی.همه چیز را عاشقانه می نگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت. اما همین که وارد زندگی مشترک می شوی شرایط کاملا تغییر می کند.اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است. اینجا صحبت از یک عمر زندگی است. اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است.در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی.

 

دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است.در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی.اینجا رفع نیاز هایت در ردیف اول اولویت های زندگیت می باشد بنا براین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده می کنی.اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار می گیرند.ومردان براساس ساختار مغزی ونوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار می دهند.اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر می کرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود.اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور می کنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است.بنا براین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش می دهد.و این مسئله خود باعث می شود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند.اینجا یک رابطه ساده وعاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن می شود.که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام می پذیرد.

 

دوستی

 

بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند.یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند. یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج می کردند عشق آنها همیشه پر رنگ و ثابت بود.در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را درمهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند.او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم .من کانون عشق و عاطفه هستم .من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی. همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر می پروراندیم.محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم.

 

زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات و ظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند .بلکه این کار نیاز به پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است.چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش می کنند چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد.در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود می کنند.

 

در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان می سازند.در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است.و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم.