سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
آیا واقعا من بیماری روانی دارم؟
چندی پیش آماری منتشر شد با این عنوان که «یک چهارم مردم ایران مبتلا به بیماری های روانی هستند». در این آمار عنوان شد که روان پزشکان جامعه معتقدند تعداد مبتلایان به بیماری روانی در ایران به بیش از 12 میلیون نفر است.
مجله روشن - فاطمه قربانی، روان شناس: چندی پیش آماری منتشر شد با این عنوان که «یک چهارم مردم ایران مبتلا به بیماری های روانی هستند». در این آمار عنوان شد که روان پزشکان جامعه معتقدند تعداد مبتلایان به بیماری روانی در ایران به بیش از 12 میلیون نفر است. دکتر احمد جلیلی، رییس انجمن علمی روان پزشکان ایران، با استناد به تحقیق گسترده می گوید یک چهارم مردم ایران مبتلا به بیماری های روانی اند. با این حساب، اگر جمعیت ایران را 75 میلیون نفر در نظر بگیریم، نزدیک به 19میلیون نفر از ایرانیان دچار بیماری روانی اند. البته عنوان «بیماری روانی» ممکن است اصطلاح حساسیت برانگیزی باشد. معمولا بیش تر افراد وقتی چنین لفظی در موردشان به کار می رود به شدت آن را انکار می کنند و به هیچ وجه آن را نمی پذیریند.
بنابراین شاید بهتر باشد به جای «بیماری روانی» از اصطلاح «نابهنجاری» یا «غیرنرمال بودن» استفاده کنیم. فرد نابهنجار فردی است که به صورت هنجار رفتار نمی کند. رفتار هنجار در هر جامعه ای تعریف خود را دارد اما بیش تر معیارهایی که رفتار هنجار را از رفتار نابهنجار متمایز می کند معمولا در جوامع مختلف یکسان است.
افرد نابهنجار چه مشخصه هایی دارند؟
یکی از ویژگی های افراد نابهنجار رنج بردن است. این افراد از موضوعی رنج می برند که برای یک فرد بهنجار تا آن حد رنج آور نیست. یا این که این رنج برای یک فر بهنجار گذرااست و پس از مدتی فرد به زندگی عادی خود بر می گردد. فردی را در نظر بگیرید که وقتی صبح از خواب بیدار می شود با این که کارهای زیادی برای انجام دادن دارد، اما انرژی و توان لازم برای انجام کارهایش را ندارد. چرا که شب گذشته خواب خوبی نداشته است و این خواب آشفته نتیجه فکرهای منفی روز گذشته در مورد خودش، ارتباطش با دیگران یا هر موضوع دیگری است.
در همه افراد چنین حالیت ایجاد می شود اما در برخی افراد این رنج تمامی ندارد. فرد نابهنجار به علت نداشتن انرژی از انجام کارها به صورت موثر باز می ماند و همین موضوع احساس او را در مورد خودش بدتر می کند و همین موضوع باعث بی خوابی و فقدان انرژی در روز بعد می شود. موضوع زمانی حاد می شود که این رنج ادامه دار می شود و فرد از زندگی عادی خود خارج می شود.
بنابراین رنج یکی از معیارهای نابهنجاری است. رفتار ناسازگارانه و غیرکارکردی، ویژگی دیگر نابهنجاری است. یعنی رفتار فرد به هدف مشخصی منتهی نشود. فردی را در نظر بگیرید که از گربه می ترسد. تمام دیوارهای حیاط را سیم خاردار می کشد که گربه ای وارد حیاط نشود. درها و پنجره ها را قفل می کند. این فرد به خاطر این ترس کم تر از خانه بیرون می رود و بعد از مدتی آن قدر این ترس در او قوت می گیرد که حتی کار خود را رها کرده و خانه نشین می شود.
درواقع ترس او، کارایی او را در جامعه کاهش داده و بنابراین رفتار او غیرکارکردی و نابهنجار محسوب می شود. مشخصه دیگر در افراد نابهنجار این است که رفتار آن ها غیرقابل کنترل و غیرقابل پیش بینی است. نیار ما به کنترل محیط مستلزم آن است که افراد دیگر برای مان قابل پیش بینی باشند.
فرد بهنجار روی رفتارهای خود کنترل دارد و هر زمان که بخواهد می تواند آن را متوقف کند. اما فرد نابهنجار روی رفتار خود کنترلی ندارد. مثلا راننده ای را در نظر بگیرید که وقتی راننده دیگری جلوی او می پیچید، ناگهان به قدری عصبانی می شود که دست خود را به صورت ممتد روی بوق فشاد داده و سر خود را از ماشین بیرون می آورد و هر نوع توهینی که به ذهنش می رسد، نثار راننده مقابل می کند. این فرد حتی آنقدر عصبانی می شود که ماشین را نگه داشته پیاده می شود و لگدی به ماشین راننده دیگر می زند و حتی ممکن است او را از ماشین بیرون کشیده و به باد کتک بگیرد.
میزان خشم این فرد با اتفاقاتی که افتاده تناسبی ندارد و همین باعث می شود این فرد غیرقابل پیش بینی باشد و این یکی دیگر از معیارهای نابهنجاری محسوب می شود.
نامعقولی و غیرقابل درک بودن را نیز می توان به نابهنجاری مرتبط دانست. برخی رفتارهای فرد ممکن است از دید یک تماشاگر بیرونی کاملا نامعقول باشد و افراد دیگر نتوانند درک کنند آن فرد چه می گوید و چرا این طور رفتار می کند. مثلا فردی را در نظر بگیرید که آدم هایی را می بیند که وجود خارجی ندارند و دیگر آن را نمی شنوند. همین باعث می شود عکس العمل هایی نشان دهد که افراد دیگر را متعجب کند. دیگران او را می بینند که مشغول حرف زدن با خودش است یا موضوعی را برای کسی که وجود ندارد، توضیح می دهد.
رفتار این فرد برای دیگران قابل درک نیست و همین باعث می شود از او فاصله بگیرند. گاهی هم فشار نابهنجار رفتاری است که باعث ناراحتی مشاهده گر می شود. در هر جامعه ای قوانین نانوشته ای وجود دارد که تخلف از آن ها باعث ناراحتی مشاهده کنندگان می شود. مثلا در بیش تر جوامع ادرار کردن در معابر عمومی یک قانون نانوشته است. حال فردی را در نظر بگیرید که در روز روشن بدون این که تلاشی برای پوشاندن بدن خود کند، در خیابانی که محل رفت و آمد است، ادرار کند. مسلمان مشاهده گرانی که او را می بینند احساس خوبی نخواهند داشت. این رفتار یک رفتار نابهنجار محسوب می شود زیرا باعث آزار مشاهده گران می شود.
پزشک سرخود نباشیم
البته هیچ یک از این ویژگی ها نمی تواند به تنهایی معیار بیماری روانی باشد. برای این که یک فرد را نابهنجار یا بیمار روانی بدانیم، باید تعدادی از این ویژگی ها در کنار هم قرار بگیرند. هرچه تعداد بیش تری از این ویژگی ها و با شدت زیادتر در رفتار یک فرد مشاهده شود، احتمال نابهنجار بودن آن فرد بیش تر است. اما اگر یک یا دو ویژگی در رفتار یکفرد به صورت خفیف و گه گاهی وجود داشته باشد احتمال نابهنجاری در این فرد کم تر است.
با وجود تمام این ها باید توجه داشت که قطعا خواندن یک یادداشت چند خطی به شما این امکان را نمی دهد که برای خود یا دیگران تشخیص نابهنجاری یا بیماری روانی بگذارد. برای این که رفتار نابهنجار و یک بیماری روانی در فردی تشخیص داده شود، حتما باید به متخصصان این حوزه یعنی روان شناسان و روان پزشکان رجوع شود. این متخصصان معمولا بعد از انجام مصاحبه و آزمون های کتبی در این زمینه ابراز عقیده و بعد از تشخیص نهایی اقدام به درمان فرد بیمار می کنند.
ویدیو مرتبط :
پندار نادرست از بیماری های روانی و رهنمایی های لازم بری همدلی نشاندادن به بیماران روانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
باورهای نادرست بیماریهای روحی و روانی
بیماریهای روحی و روانی میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد، درست مثل بیماریهای جسمی. هنوز هم تعداد زیادی از افراد از بیماریهای روحی و روانی میترسند و درک درستی از آن ندارند اما هرچه اطلاعات آنها درمورد این بیماریها بیشتر شود، این ترس نیز از بین خواهد رفت. اگر شما یا کسی که میشناسید دچار یک بیماری روحی و روانی است، خبر خوبی برایتان داریم: این بیماریها قابل درمان هستند.
امروز میخواهیم اطلاعاتی درمورد این بیماریها و روشهای درمان آنها در اختیارتان قرار دهیم.
کمک گرفتن
اگر خودتان یا کسی که میشناسید علائمی از بیماریهای روحی و روانی را نشان داد، خیلی مهم است که فوراً برای تشخیص آن کمک گرفته و درمان را شروع کنید.
بیماریهای روحی و روانی بسیار متداول هستند. تحقیقات نشان داده است که هر ساله، تعداد زیادی از افراد در سراسر جهان به یک مشکل روحی-روانی دچار میشود. بیماریهای روحی و روانی تعداد بیشماری از بستری شدنهای بیمارستانی را هر ساله شامل میشود. بااینحال، باوجود این واقعیت که همه شما مطمئناً کسی که دچار چنین بیماریهایی باشد را میشناسید، اما باز هم اطلاعات خیلی کمی درمورد آن دارید.
این طبیعت انسان است که از چیزی که قادر به درک آن نیست واهمه داشته باشد. بیماریهای روحی و روانی هم به همین دلیل موجب ترس بسیاری افراد هستند و متاسفانه، خیلیها آن را لکه ننگ میپندارند. به همین دلیل برای کمک گرفتن تردید میکنند. واقعاً موجب تاسف است زیرا اکثر بیماریهای روحی و روانی قابل درمان هستند. بدتر اینکه، لکه ننگی که توسط افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی تجربه میشود، از خود آن بیماری مخربتر است.
اگر شما هم دوست دارید به از میان برداشتن این لکه ننگ اجتماعی از بیماریهای روحی و روانی کمک کنید، امیدواریم که این مقاله بتواند اطلاعات خوبی در اختیارتان قرار دهد.
باورهای نادرست زیادی درمورد بیماریهای روحی و روانی وجود دارد. تازمانیکه افراد با واقعیت مسئله آشنا نشدهاند، وجود این بیماریها را انکار میکنند و از حرف زدن درمورد این موضوع طفره میروند.
شما چقدر درمورد بیماریهای روحی و روانی اطلاعات دارید؟ در زیر به برخی از باورهای نادرست درمورد این بیماریها اشاره میکنیم:
• افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی خشن و خطرناک هستند. واقعیت این است که افرادیکه از نظر روانی مشکل دارند، بیشتر از افراد عادی خطرناک یا خشن نیستند. درواقع، احتمال اینکه خود قربانی خشونت شده باشند بسیار بیشتر از آن است که خود افرادی خشن باشند.
• افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی کمهوشتر هستند. تحقیقات بسیاری نشان میدهد که اکثر افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی دارای هوشی متوسط یا بالاتر از متوسط هستند. بیماریهای روانی، مثل بیماریهای جسمی میتواند برای همه افراد، صرفنظر از میزان هوش، طبقه اجتماعی یا سطح درآمد آنها اتفاق بیفتد.
• بیماریهای روحی و روانی بخاطر ضعف شخصی ایجاد میشود. بیماری روانی یک نقص شخصیتی نیست. این فقط یک بیماری است و هیچ ارتباطی با ضعیف بودن یا نداشتن اراده ندارد. بااینکه افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی میتوانند نقش بسیار مهمی در بهبودی خود داشته باشند اما خودشان انتخاب نکردهاند که بیمار شوند و تنبل هم نیستند زیرا نمیتوانند از شر آن خلاص شوند.
• بیماریهای روحی و روانی یک اختلال واحد و نادر است. بیماری روحی و روانی یک بیماری واحد نیست بلکه از دستهبندی گستردهای از اختلالات بسیار تشکیل میشود. اضطراب، افسردگی، شیزوفرنی، اختلالات شخصیتی و اختلالات غذایی میتواند موجب بدبختی و ناراحتی افراد بیشماری در سراسر جهان شود.
کلمات میتوانند دردناک باشند
کلماتی مثل "دیوونه"، "روانی"، "خل و چل" تنها نمونههایی از کلماتی هستند که لکه ننگ بیماریهای روحی و روانی را زنده نگه میدارند. این کلمات موجب خوار و خفیف کردن افراد مبتلا به این بیماریها میشوند. بسیاری از ما بدون قصد آسیب رساندن این کلمات را بر زبان میآوریم. همانطور که هیچوقت افرادیکه به بیماریهای جسمی مثل سرطان و بیماریهای قلبی مبتلا هستند را مسخره نمیکنیم، بیرحمانه است که بخواهیم افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی را مسخره کنیم.
بیماریهای روحی و روانی در رسانهها
خیلی اوقات افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی در رسانهها به درستی توصیف نمیشوند. فیلمها، برنامههای تلویزیونی و کتابها معمولاً افراد مبتلا به اینگونه بیماریها را خطرناک و بیثبات نشان میدهد. گاهی اوقات برای ایجاد حس در گزارش خود، بیماری روانی را پررنگتر میکنند، حتی اگر آن بیماری هیچ ارتباطی با داستان نداشته باشد.
تشخیص مشکل
برای تشخیص رفتارها و اعمالی که از تلقی لکه ننگ بیماریهای روانی پشتیبانی میکند، از معیار "توقف" استفاده کنید. خیلی ساده است. از خود بپرسید چیزی که میشنوید:
• باعث میشود افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی را یک کلیشه تبدیل میکند تا افرادی با شخصیتهای متفاوت؟
• افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی یا خودِ بیماری را خوار و خفیف میکند؟
• با رنجاندن افراد مبتلا به این بیماریها، موجب آزار آنها میشود؟
• با این تفکر که افراد مبتلا به این بیماریها به خوبی بقیه افراد نیستند، بر آنها سلطه میکند؟
اگر چیزی در رسانهها میبینید یا میشنوید که از معیار "توقف" عبور نمیکند، عنوان کنید. با نویسنده یا تهیهکننده آن برنامه یا مطلب تماس بگیرید و درمورد آن مسئله با او حرف بزنید. به آنها کمک کنید درک کنند که این کلمات بر افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی تاثیر منفی دارد.
کارهای دیگری که میتوانید انجام دهید
همه ما میتوانیم کاری برای طریقه فکر کردن مردم درمورد بیماریهای روحی و روانی انجام دهیم.
با خودتان شروع کنید. در انتخاب کلمات خودتان دقت کنید. وقتی میخواهید درمورد افراد مبتلا به بیماریهای روحی و روانی صحبت کنید، کلماتی بامفهوم و درست انتخاب کنید. نگرش و رفتار مثبت شما میتواند تاثیر خوبی بر فردمقابلتان داشته باشد.
سعی کنید به طور سازندهای بر همه افرادیکه در زندگی خود میبینید تاثیر بگذارید. هر زمان کسانی را دیدید که چیزی میگویند که نشان میدهد درک درستی از بیماریهای روحی و روانی ندارند، از آن فرصت برای ارائه بعضی از اطلاعاتی که دارید به آنها استفاده کنید.
منبع:mardoman.net