فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
۷ نکته در حاشیه فرش
۱. فرش های ماشینی موجود در بازار معمولا ۵۰۰، ۷۰۰، ۹۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۱۰۰ شانه و با تراکم های ۱۰۰۰، ۱۲۰۰، ۱۴۰۰، ۱۷۰۰، ۲۰۰۰، ۲۲۵۰، ۲۷۵۰ هستند؛ اگر به زیبایی فرش اهمیت می دهید باید فرشی که شانه و تراکم بیشتری دارد انتخاب کنید ولی اگر می خواهید دوام بیشتری داشته باشد، برخی فرش های ۵۰۰ شانه با تراکم ۱۲۰۰ یا ۱۰۰۰ مناسب تر هستند. علت دوام کمتر فرش های ۷۰۰ شانه این است که نخ آنها لطیف تر است و کمی نازک تر هستند. البته این کاهش ضخامت خیلی زیاد نیست.
۲. در ایران برای بافت فرش های ماشینی از آکرولیک استفاده می شود که هم پرز می دهد و هم گاهی حساسیت ولی در کشورهای دیگر از BCF استفاده می کنند که هم ارزان است و هم کمتر احتمال حساسیت در اثر تماس با آن وجود دارد بنابراین اگر دچار حساسیت یا مستعد آن هستید، سراغ فرش ماشینی نروید.
۳. چند سالی است فرش هایی موسوم به فرش های بلژیکی وارد کشور شده است که به دلیل نازک بودن و استفاده از نقش های اصیل ایرانی مانند «خشتی» از آنها استقبال شد ولی این فرش ها مشکلاتی هم دارند، جنس فرش های بلژیکی از ویسکوز و مواد است و پشت آن لاتکس وجود دارد که باعث می شود تا حدی به زمین هم بچسبند، به همین دلیل شستشوی آنها بسیار سخت است و بعد از شستشو چون لاتکس از بین می رود، فرش کیس می ایستد و بافت آن گلوله گلوله می شود. شستشوی این فرش ها بسیار حساس است و به دقت و مهارت زیادی نیاز دارد بنابراین باید حتما به قالیشویی بسیار مطمئن و ماهر سپرده شود یا خشکشویی شود. این فرش ها آنقدر نازک هستند که بهتر است با کفش یا صندل روی آنها راه رفت چون راحت نیستند.
۴. قبلا فرش های ماشینی روی کف پوش های مثل سرامیک سر می خوردند ولی امروزه دور تا دور آنها چرم دوخته می شود و این چرم حکم ترمز فرش را دارد و مانع سر خوردن آن می شود، بنابراین هنگام خرید به این ویژگی توجه کنید.
۵. به فرش های ۷۰۰ شانه به بالا دستباف گونه هم گفته می شود و اگر پشت آنها را نگاه کنید، بسیار شبیه فرش دستباف است.
۶. در حال حاضر فرش های ترکیه، هند و چین هم در بازار وجود دارد که از نقش گل تا طرح های کوبیسم در آنها دیده می شود. کیفیت و جنس این فرش ها با فرش های ماشینی ایرانی تا حدود زیادی یکی است بنابراین به دلیل قیمت بالای دلار، خرید آنها چندان به صرفه نیست.
۷. در چین شهری به نام «کاشان» وجود دارد که فرش های دستباف با طرح و نقش ایرانی تولید می کند. این فرش ها آنقدر شبیه فرش های ایرانی هستند که گاهی فروشندگان خبره را هم به اشتباه می اندازد و تشخیص آنها بسیار مشکل است، بنابراین حتما با توجه به تفاوت قیمت این فرش ها با فرش ایرانی به این نکته توجه کنید.
منبع:salamat.ir
ویدیو مرتبط :
حاشیه بازدید از نمایشگاه فرش
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
10 نکته حاشیهای جالب در مورد «پالپفیکشن»
امروز، بیستمین سالگرد اکران «پالپفیکشن»، یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما است.
به مناسبت بیستمین سالگرد ساخت این فیلم، ده نکته حاشیهای جالب در مورد این فیلم را برایتان انتخاب کرده ایم:
1) بازیگرانی که به دنبال نقش میا والاس بودند: از میشل فایفر تا مگ رایان
بخش مهمی از ستارگان زن هالیوود دندان تیز کرده بودند تا نقش زن اصلی «پالپفیکشن» را به دست بیاورند که از این جمله میتوان به میشل فایفر، مگ رایان، هالی هانتر و رزانا آرکوئت اشاره کرد. اما تارانتینو فقط با اوما تورمن برای این نقش ملاقات کرد. در این میان رزانا آرکوئت در نهایت نقش کوتاهتری در فیلم به دست آورد و در قالب جودی، همسر لنس (دلال مواد مخدر) ظاهر شد.
2) تارانتینو برای چهره و رفتار شخصیت میا والاس از چه شخصیتهایی الگو گرفته بود؟
تارانتینو در DVD «پالپفیکشن» آشکار کرد که برای چهره و رفتار میا والاس از شخصیت لوییس بروکس در «جعبه پاندورا» (فیلم صامت مشهور جی. دبلیو. پابست)، شخصیت آنا کارینا در فیلم «یک زن یک زن است» (ژان لوک گدار) و کاراکتر ملانی گریفیث در فیلم «چیزی وحشی» (جاناتان دمی) الهام گرفته است.
3) ساموئل ال. جکسون با خوردن همبرگر و نوشیدن شیک توانست نقش جولز را تصاحب کند!
نحوه همبرگر خوردن جولز را به یاد دارید؟ بسیار خب. ساموئل ال. جکسون اینگونه همبرگر خورد تا نقش جولز را تصاحب کرد! تارانتینو نقش جولز را اختصاصاً برای جکسون نوشته بود. اما بازیگر دیگری، پل کالدرون، هم نظر تارانتینو را به خود جلب کرده بود. زمانی که واینستاین، جکسون را متقاعد کرد که برای بار دوم نقش را خوانده و جلوی تارانتینو اجرا کند، همه چیز عوض شد. جکسون با همبرگری در یک دست و یک لیوان شیک در دست دیگرش وارد جلسه شد. ریچارد گلداستاین، تهیهکننده فیلم، این لحظه را به طور بامزهای توصیف میکند: «سام با یک برگر در یک دست و با یک نوشیدنی در دست دیگر وارد شد. من و کوئنتین و لاورنس (بندر، تهیهکننده) روی کاناپه نشسته بودیم و او وارد شد و شروع به مزه مزه کردن شیک و گاز زدن همبرگر کرد و به همه ما نگاهی انداخت. ترسیده بودم. فکر کردم این یارو الآن تفنگی را مستقیماً به سمت سر من نشانه خواهد رفت.»
4) یادگیری استعمال مواد مخدر برای جان تراولتا و اوما تورمن خیلی هم راحت نبود!
هر دو بازیگر نگران سکانسهای استعمال مواد مخدر بودند. تراولتا در مصاحبهای گفته بود: «به خودم گفتم هیچ راهی نیست که بتوانم سکانسهای استعمال هرویین را بازی کنم، پس مدتی را کنار آدمهای معتاد سپری کردم تا بتوانم این کار را انجام دهم. کوئنتین ترتیب ملاقات من با یک فرد معتاد را داد. سپس خودم مقدمات حضور کنار یک گروه معتاد خیابانی را فراهم کردم، و چند روزی کنار آن آدمها سپری کرده و از کارهایشان نتبرداری کردم.» اوما تورمن هم برای سکانس استعمال مواد مخدر از راه بینی، از شکر استفاده کرد. خودش این تجربه را «نفرتانگیز» میداند.
5) دل تارانتینو هنوز پیش ویدیو کلوپش بود!
تارانتینو پیش از آن که به فیلمسازی رو بیاورد، کارمند یک ویدیوکلوپ بود. در ضمیمه نسخه DVD فیلم مشخص میشود که تارانتینو در فیلمنامه «پالپفیکشن» چندین بار به کار سابقش ارجاع داده است. نام شخصیت دلال مواد در فیلم (لنس) از روی نام رییس تارانتینو، لنس لاوسن، برداشته شده؛ نام دو بوکسور دیگری که در محل مسابقه بوچ، با یکدیگر مسابقه میدهند (ووزلر و مارتینز) نام همکاران تارانتینو بوده و متصدی بار که در فیلم دیو نام داشته، در فیلمنامه «دیو انگلیسی» نامیده میشده که ارجاعی بوده به هماتاقی تارانتینو در دوران پیش از فیلمسازی.
6) خود تارانتینو میگوید نوشته شدن سکانس رقص به خاطر حضور تراولتا در فیلم نبوده است
تراولتا در دوران اوجش در اواخر دهه هفتاد، یک رقاص تمامعیار بود. بعد از نمایش «پالپفیکشن» این شایعه پا گرفت که تارانتینو این سکانس را به خاطر حضور تراولتا در فیلم نوشته و دلیل تأخیری که در روی صحنه آمدن تراولتا وجود دارد، ایجاد این تعلیق برای تماشاگر است که آیا تراولتا هفده سال بعد از «تب شنبهشب» یک بار دیگر میرقصد یا نه. راست و دروغش پای خود تارانتینو، اما به هر حال خود کیو تی این تئوری را رد میکند:«همه فکر میکنند این صحنه را فقط برای نمایش رقص جان تراولتا نوشتم، اما این سکانس قبل از انتخاب تراولتا نوشته شده بود.» اما تراولتا در مصاحبهای آشکار کرد که نحوه رقصیدن روی صحنه کار خود او بوده است. ظاهراً پیشنهاد خود تارانتینو این بوده که وینسنت و میا رقص توییست انجام دهند. اما تراولتا با اعلام این که نسخههای مختلفی از این نوع رقص در فیلمهای سینمایی وجود دارد، اعلام کرد خودش مسئولیت آموزش به اوما تورمن را بر عهده میگیرد.
7) کریستوفر واکن چطور برای ادای مونولوگ درخشانش آماده شد؟ با استفاده از سس تند!
کریستوفر واکن حضور بسیار کوتاه اما درخشانی در «پالپفیکشن» دارد. مونولوگی که واکن در تنها سکانس حضورش در فیلم بیان میکند، الهامگرفته از شخصیت او در فیلم «شکارچی گوزن» در نقش یکی از سربازان جنگ ویتنام بود. با توجه به برنامه فشرده واکن، این بازیگر فرصت پیدا نکرد که پیش از برداشت صحنه با تارانتینو تمرین کند، اما تارانتینو در ضمیمه DVD فیلم اشاره میکند که: «او تمام مونولوگ را کلمه به کامل، به طور کامل از بر بود.» در ضمن برای این که نقش سرباز آسیبدیده و به هم ریخته برگشته از جنگ خوب از کار در آید، واکن بین برداشتها سس تند میخورد تا هنگام گفتن مونولوگ آب دهانش جاری باشد.
8) حالا واقعاً در کیف مارسلوس والاس چه بود؟
یکی از معماهای بزرگ «پالپفیکشن»، کیفی است که شخصیتهای فیلم به دنبال آن هستند و تماشاگر هیچوقت نمیفهمد داخل کیف چیست. آن چه مشخص است، نوری است که بعد از هر بار باز شدن کیف به صورت شخصیتها میتابد. بسیاری از تماشاگران شروع به ایدهپردازی در مورد محتویات کیف کردند. از جمله یکی از جالبترین ایدهپردازیها، این است که این کیف محتوی الماسهایی است که در فیلم قبلی تارانتینو، «سگهای انباری»، دزدیده شده بودند. اما سرانجام ساموئل ال جکسون راز محتویات این کیف را فاش کرد: «دو باتری و یک چراغ»! دستش درد نکند که گره از این راز پیچیده گشود!
9) نطق مذهبی جولز الهامگرفته از یک مجموعه تلویزیونی ژاپنی بود
آن متن مذهبی تأثیرگذار که جولز دو بار در طول فیلم بیان میکند، نه از روی انجیل، که از روی یک مجموعه تلویزیونی ژاپنی دهه هشتاد با بازی سانی چیبا (هاتوری هانزوی خودمان در «بیل را بکش») با نام «سلحشوران سایه» برداشته شده بود. در این مجموعه کاراکتر چیبا یک سخنرانی غرا در مورد اصول اخلاقی تبهکاران ایراد میکند. تارانتینو و چیبا هنگامی اولین بار با هم ملاقات کردند که تارانتینو در تور جهانی فیلم «سگهای انباری» در ژاپن حضور یافته بود، و از ستاره اکشن ژاپنی دعوت کرد از صحنه فیلمبرداری «پالپفیکشن» بازدید به عمل آورد. این آشنایی مقدمهای بر بازی سانی چیبا در دو قسمت «بیل را بکش» بود.
10) قدردانی تارانتینو از هاروی کایتل
بدون شک کایتل نقش بسیار مهمی در ساخت «سگهای انباری» و به شهرت رسیدن تارانتینو داشت. شاید اگر کایتل نبود، «پالپفیکشن»ای هم وجود نداشت. پس تارانتینو برای قدردانی از کایتل (که نقش اصلی «سگهای انباری» را هم به بهترین شکل ممکن ایفا کرده بود)، نقش وینستون، یکی از باحالترین شخصیتهای «پالپفیکشن» را اختصاصاً برای کایتل نوشت.