فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

یلدای ایرانی،شب زاده شدن خورشید



 

 

کرسی شب یلدا

 

 

صدای پای «یلدا» می آید.فرزندان و نواده ها برای دیدار بزرگان خانواده بی قرارند.صدای پای «یلدا» آرام آرام به گوش می رسد، پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها خانه را برای استقبال از فرزندان می آرایند و فرزندان و نواده ها نیز از آن سوی برای دیدار بزرگان خانواده بی قرارند.

 

 

مغازه های آجیل و میوه فروشی جنب و جوشی خاص دارد. هندوانه و انار است كه روی دست می برند و سینی های مملو از هدایا كه بنا به سنت كهن «شب چله ای» برای نوعروسان فرستاده می شود.

 

 

یلدا همواره در ایران پاسداشته شده است. با این كه امروزه تعدادی از مولفه های ویژه این رسم كهن چون گرد كرسی نشستن و شاهنامه خواندن رو به فراموشی گذارده اما هنوز هر ایرانی می كوشد بارقه هی اصلی این آیین را حفظ كند. امشب شب یلدا است و «حافظ» میهمان تمام خانه های ایرانی.

 


شان نزول یلدا

 

 

دی ماه، در ایران كهن، چهار جشن، در بر داشت. نخستین روز دی ماه و روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم، سه روزی كه نام ماه و نام روز یكی بود. بنا بر گاه شماری كهن هر یك از سی روز ماه، نامی ویژه دارد، كه نام فرشتگان است. نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست. در هر ماه روزی را كه نام روز با نام ماه یكی باشد، جشن می گیرند، و در این سی روز ماه، سه روز آن «دی» نام دارد و هر سه روز را در گذشته جشن می گرفتند.

 

 

امروز از این چهار جشن تنها شب نخستین روز دی ماه، یا شب یلدا را جشن می گیرند، یعنی آخرین شب پاییز، نخستین شب زمستان، پایان قوس، آغاز جدی و درازترین شب سال.

 

 

واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است. ولادت خورشید (مهر، میترا) و رومیان آن را «ناتالیس انویكتوس» یعنی روز «تولد مهر شكست ناپذیر» نامند.

 

زایش خورشید و آغاز دی را، آیین ها و فرهنگ های بسیاری از سرزمین های كهن آغاز سال قرار دادند، به شگون روزی كه خورشید از چنگ شب های اهریمنی نجات می یافت و روزی مقدس برای مهرپرستان بود.

 

 

در لغت نامه دهخدا درباره این سنت كهن چنین آمده است:

 

 

«یلدا لغت سریانی است به معنی میلاد عربی» و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می كرده اند، از این رو، بدین نام نامیده اند. باید توجه داشت كه جشن میلاد مسیح كه در 25 دسامبر تثبیت شده، طبق تحقیق، در اصل جشن ظهور میترا بوده كه مسیحیان در قرن چهارم میلادی آن را روز تولد عیسی قرار دادند.

 

 

یلدا اول زمستان و شب آخر پاییز است كه درازترین شب های سال است، و در آن شب، یا نزدیك بدان، آفتاب به برج جدی تحویل می كند و قدما آن را سخت شوم و نامبارك می انگاشتند. در بیشتر نقاط ایران در این شب مراسمی انجام می شود، شاعران زلف یار و همچنین روز هجران را از حیث سیاهی و درازی بدان تشبیه كنند و از شعرهای برخی از شاعران مانند سنائی، معزی، خاقانی و سیف اسفرنگی، رابطه بین مسیح و یلدا ادراك می شود. یلدا برابر با شب اول جدی و شب هفتم دی ماه جلالی و شب بیست و یكم دسامبر فرانسوی است.»

 

 

آیین و جشن شب یلدا یا شب چله بزرگ تا به امروز در تمامی سرزمین كهنسال ایران و در بین همه قشرها و خانوارها برگزار می شود.

 

 

یلدا را همچنین می توان جشن و گردهمایی خانوادگی دانست. در شب یلدا خویشاوندان نزدیك در خانه بزرگ خانواده گرد می آیند. به بیانی دیگر، در سرمای آغازین زمستان، دور كرسی نشستن و تا نیمه شب میوه و آجیل و غذا خوردن و به فال حافظ گوش كردن از ویژگی های شب یلدا است. برگزاری مراسم یلدا، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد، آیینی خانوادگی است و گردهمایی ها به خویشاوندان و دوستان نزدیك محدود می شود. در كتاب ها و سندهای تاریخی به برگزاری مراسم شب یلدا اشاره ای نشده است. ابوریحان بیرونی از جشن روز اول دی ماه كه آن را خرم روز نامند، در دستگاه حكومتی و پادشاهی یاد می كند. نامی از شب یلدا در میان نیست كه می توان دلیل آن را خانوادگی و همگانی و غیر رسمی بودن جشن یلدا دانست.

 

 

خوراكی های یلدا

 

 

 

خوراکی های یلدا

 

 

در همه جشن ها و آیین ها، در جامعه های ابتدایی یا متمدن، خوردن و آشامیدن بخشی از مشغولیت ها و سرگرمی های جمع را تشكیل می دهد.

 

 

برای شب یلدا، خوراك ویژه ای نمی شناسیم و تهیه شام بستگی به وضع اقتصادی و روند تغذیه خانواده دارد. خوردنی های ویژه شب یلدا، میوه های فصل تابستان چون، خربزه، هندوانه، انگور، انار، سیب، خیار، به و مانند آن است. میوه هایی كه می بایستی در این شب تمامی آنها (به جز سیب و به) خورده شود و چیزی برای فردا، یعنی فردای زمستان باقی نماند. میوه هایی را كه شب یلدا بر آن می گذشت، نمی خوردند.

 

 

آجیل و شب چره، كه شامل دانه هایی چون گندم و نخود برشته، تخمه هندوانه و كدو، بادام، پسته، فندق، كشمش، انجیر و توت خشك است، در بسیاری از شب نشینی ها، مهمانی ها و گردش ها فراموش نمی شد. ولی در شب یلدا می بایست و می باید بر سر سفره باشد.

 

 

فال حافظ و شاهنامه خوانی

 

 

فال حافظ و شاهنامه خوانی

 

 

یكی دیگر از رسم های شب یلدا، «فال حافظ گرفتن» است اگر رسم ها و آیین های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا و نیز در «تیرماه سیزه شو» (جشن تیرگان در مازندران) _ در سده های اخیر به رسم های شب یلدا افزوده شده است. شاهنامه خوانی و قصه گویی پدربزرگ و مادربزرگ دور كرسی برای كوچكترها نیز از آیین های یلدا است كه خاطرات شیرینی برای بزرگسالی آنها فراهم می آورد.

 

 

جعفر شهری در «طهران قدیم» می نویسد: «زمستان دو چله به اسم چله بزرگه و چله كوچكه داشت كه چله بزرگه از اول دی تا دهم بهمن بود كه زمین نفس دزده كشیده، تك (حدّت) سرما می شكست و از آن به بعد، تا آخر بهمن كه چله كوچك بوده می گفتند كاری كه چله بزرگه نكرده چله كوچكه می كند و چله كوچكه گفته اگر پشتم به بهار نبود بچه را در قنداق خشك می كردم و تقریبا به همین صورت هم بود و هرگز سرمای چله بزرگه به پای سرمای چله كوچكه نمی رسید و با تمام شدن چله كوچكه هم بود كه فقرا می گفتند زمستان تمام شد و روسیاهی به ذغال ماند و غم سرما و عدم استطاعت تهیه خاكه ذغال را فراموش می كردند كه پشتش به بهار می باشد. و شب اول چله بزرگه یا شب یلدا كه «بلندترین شب سال» بود هر دسته از خویش و اقارب و همسایه شب نشینی گرفته در آن بساط سور و سات از آجیل و شیرینی و میوه و مخصوصا هندوانه و انار و خربزه فراهم كرده، دور هم جمع شده به خوشگذرانی و شب زنده داری و گرفتن فال حافظ می پرداختند، و در این شب بود كه می گفتند با خوردنی های سفره شب یلدا، مثل خوراكی های پای سفره هفت سین طبیعت گرم را می توانند سرد و طبیعت سرد خود را گرم بكنند. به این صورت كه اگر از گرمی مزاج رنج می برند هندوانه و انار و اگر از سردی ناراحت می شوند توت و كشمش و خرما و مثل آن بخورند و تا سحر آن كه گفت و شنید و بگو و بخند می كردند. بگو و بخند و دور هم جمع شدنی كه مربوط به شب یلدا و مثل آن نبوده، از هر فرصت و بهانه برای به وجود آوردن آن استفاده می كردند. بعد از آن اهمن و بهمن و پس از آن سرما پیر زن بود كه سه دهه اسفند را در بر می گرفت.

 

اهمن و بهمن كه دو برادر زمستان بودند و می گفتند «اهمن و بهمن، عهده همه با من» یعنی هر كاری كه زمستان و چله های آن نكرده اند ما كرده و تلافی همه را ما در می آوریم، و سرما پیر زن هم آن بود كه می گفتند در زمان حضرت رسول (ص) پیر زنی شتری داشت كه مست شده بود و نزد حضرت شكایت می برد كه زمستان تمام شد و شتر من مست، یعنی فهل گیر یا فهل ده نشده است و حضرت دعا فرموده ده روز به زمستان اضافه شده سرمای آن برگشت می كند، و سرمای دیگری هم به مدت ده روز از اول نوروز تا دهم آن بود كه آن را هم سرما گل سرخ می گفتند.»

 


آیین های مخصوصی قوم های ایرانی در یلدا

 

 

به دلیل پهناوری ایران و رواج خرده فرهنگ های گونه گون در این گستره پهناور گاهی به آدابی بر می خوریم كه فقط ویژه یك منطقه خاصند. مثلا در گیلان «آوكونوس» میوه ای است كه حتما در شب چله مصرف می شود و روش تهیه آن هم به این شرح است كه در فصل پاییز ازگیل خام (چند روز مانده به ریختن و رسیدن كامل) را در خمره می ریزند، خمره را پر از آب می كنند و كمی نمك هم به آن می افزایند و در خم را می بندند و در گوشه ای خارج از هوای گرم اطاق می گذارند.

 

 

ازگیل سفت و خام، پس از مدتی، پخته و آبدار و خوشمزه می شود. آوكونوس ازگیل در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده پیدا می شود و هر وقت هوس كنند ازگیل تر و تازه و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می آورند و آن را با گلپر و نمك در سینه كش آفتاب می خورند.

 

 

در تبریز نیز در موسم یلدا «عاشیق ها» می نوازند. عاشیق ها خنیاگران محلی هستند كه اشعار و موسیقی آنها برگرفته از موسیقی مردمی است، آنها در حین اجرای برنامه، داستان می خوانند، فی البداهه شعر می سرایند و ساز می زنند. قصه هایی كه عاشیق ها در شب یلدا می گویند ریشه در افسانه های كهن ایرانی دارد. قصه های قهرمانی مثل «كوراوغلو» و قصه های مهر و محبت شبیه «قربانی و پری» از قصه های مشهور عاشیق هاست.

 

 

در لرستان مردم در شب چله «گندم شیره» می خورند كه گندمی است كه در شیره می خیسانند و زردچوبه و نمك را با آن مخلوط می كنند سپس آن را روی ساج برشته می كنند و همراه خلال بادام، گردو، كشمش، سیاه دانه و كنجد مخلوط می كنند و می خورند. یكی دیگر از رسوم زیبای لرها به این شكل بوده كه پسران كوچك و نوجوان، شب یلدا بر پشت بام خانه ها می رفتند و كیسه ای را به همراه طنابی از سوراخ دودكش خانه ها به داخل خانه آویزان می كرده اند و شعری محلی می خواندند با این مضمون كه صاحب خانه، انشاالله خیر به خانه ات ببارد و كدخدای خانه ات نمیرد چیزی بده این پسر كوچك بیاورد. صاحبخانه از تنقلاتی كه برای شب چله تدارك دیده بود، داخل كیسه می گذاشت و گاهی پیش آمده كه صاحبخانه برای مزاح، دختر خردسال كوچكش را در كیسه گذاشته و آن پسر كیسه را كشیده بالا و این آشنایی در خیلی از موارد باعث ازدواج در بزرگسالی می شده است.

 

 

از این گونه آیین های خاص در برگزاری یلدا فراوان می توان شمرد، ایران كشوری با فرهنگی غنی است كه مردمانش بنا به ذوق و سلیقه و طبیعت منطقه ای كه در آن زیست می كنند هر یك برای برگزاری سنت های كهن آداب خاص خود را دارند.




« زیباترین و بیشترین تزیین میوه در شب یلدا »






ویدیو مرتبط :
شب شهادت حضرت رقیه (شب یلدای منه) حاج محمد رضا بذری

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شب یلدای اهل قبور



 

شب یلدای اهل قبور

 

هنگامى که فصل زمستان مى‏آید منادى ندا مى‏دهد: اى اهل قرآن! شب طولانى شد برای نماز خواندن شما، و روز کوتاه شد براى روزه گرفتن شما ...»

 

«وَ مِنَ اللَّیلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیلاً طَویلاً» (انسان،26) و بخشى از شب (را بپا خیز) و براى او سجده کن، و او را شب طولانى تسبیح گوى.

 

من که از کسالت و بی حوصلگی، جز خواب و خیال چیزی در شبهای بلند عمرم ذخیره نکرده ام به زودی که از دنیا کوچ می کنم به نگاههای حسرت آلودی خواهم پیوست که در شبهای یلدای زمین، به سوی عبادت کنندگان خیره شده است. ای کاش تو که مشغول نماز شبی یادم کنی که از لابلای ترکهای سنگ فرسوده ی قبرم به سوی جهانی می نگرم که از آن با دست تهی بیرون شده ام. حسرت نگاهم را ببین و اوج التماسم را درک کن و امشب، لحظه ای، تنها لحظه ای چشمهایت را بگشا، خدا را صدا بزن و بگو "خدایا بارالها، ببخش او را که نمی دانم کیست ! تنها دیده ام سنگ مزاری کهنه، زیر یک بوته ی خار گوشه ی قبرستان.

 

"ای که پنهان در تاریکی شب دست به دعا برداشته ای یاد کن از من که دستهایم از خاک گور انباشته است و برای دعا بر نمی خیزند. آن هنگام که چشمهایت اشک می ریزد یاد کن چشمهای مرا که پلکهایم به آن چسبیده و غبار لحد به آن سرمه کشیده است. چشمهای من لیاقت اشک ریختن برای خدا نداشت. تو به جای من اشک بریز و هدیه ای برای من بفرست. ای مجاهد شبهای بلند زمستانی، می دانی وقتی در قنوت وتر نمازت جمله ی «اللهم اغفر لفلانی ...» را به زبان می آوری چقدر با حسرت به دهان تو می نگرم. بلکه امشب نام مرا بگویی. هر چند اثری از نامم باقی نمانده است. امشب من به تو دو روایت از روایات سرور دو عالم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله درباره شب زنده داری هدیه می کنم تو هم اگر عمل کردی دعایت را به من هدیه فرما. روایت شده است: «هنگامى که فصل زمستان مى‏آید منادى ندا مى‏دهد: اى اهل قرآن! شب طولانى شد برای نماز خواندن شما، و روز کوتاه شد براى روزه گرفتن شما ...»(1)


تا شما چگونه از نعمت شب استفاده کنید، چرا که شب اگر برای بعضی زمان تفریح و عیش و نوش، و برای بعضی زمان خواب و استراحت، یا حتی برای عده ای غم انگیز است یا زمان شدت گرفتن دردها و رنجهاست، بالاخره برای بعضی هم فرصت دیدار با خداست. فرصت نظربازی همان خاکیان بی ادعایی که در نهایت اختفاء در گوشه ای تاریک با خدای خود حرف می زنند و عذاب خدا را از اهل زمین دور می کنند. هر چند زمینیان دوستشان نداشته باشند و گرامیشان ندارند. اینها همانهایی هستند که در آسمان شناخته شده تر از زمین اند. همان طور که آسمان ستاره های درخشانی به اهل زمین نشان می دهد زمین هم ستاره های نورانی خودش را به آسمانیان نشان می دهد. ستارگانی که تمام طول شب در دامن سجاده ها می تابند.

 

و باز رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرموده: همانا خانه‏هایى که در آنها نماز شب و قرآن‏ خوانده مى‏شود آسمان را روشن می کنند همان طورى که ستارگان‏ درّى زمین را روشن می نمایند.(2)

 

و بدانید به یقین که هیچ چیز، مؤمن را به خدا از نماز شب و تسبیح گفتن و مناجات و نیایش پروردگار عزیز حمید و استغفار از گناه و دعاها و نماز شب با حالت گریه و خشوع نزدیک تر نمی کند پس از آنها خواندن قرآن تا طلوع صبح و نماز شب را به نماز صبح متصل کردن. پس من مژده می دهم آن بنده را به گشایش روزى بدون رنج و زحمت در دنیا و به سلامتى بدن. و نیز او را مژده میدهم که هر گاه بمیرد به خاطر نور این نماز شب تا روز رستاخیز، با نعمت و روشنى بهشتى در قبرش قرار گیرد و نیز او را مژده دهم که خداى تعالى از او حسابى نخواهد و فرشتگان را فرمان دهد که او را در بلندترین درجات بهشت واردش کنند در همسایگى محمّد و اهل بیتش _ صلوات الله علیهم _ پس قدر این فرصت را بدانید که چه عاقبت خوبى است مادامی که از عجب و ریا سالم بماند.(3)

 

البته زمین جز اینها ستاره های دیگری هم دارد. ستاره هایی که سالها پیش، از میان سجاده ها می درخشیدند اما هم اکنون زیر خاکند و قبرستانی را به نور صورتشان منور کرده اند. ستاره هایی همچون آیت الله بهجت عزیز _ رحمة الله علیه _ که اگر چه عطر استغفارشان از زمین ربوده شده است، اما اهل قبور از نورشان بهره گرفته اند. و خدا می داند وقتی جسم شریفشان را درون قبر نهادند چه زندانیانی که از عذاب قبر آزاد شدند و چه سروری که بین قبور برپا شد که مردی از دیار شب زنده داران به قبرستان ما سفر کرده است.

 

پی نوشت ها :

1- إِذَا کانَ الشِّتَاءُ نَادَى مُنَادٍ یا أَهْلَ الْقُرْآنِ قَدْ طَالَ اللَّیلُ لِصَلَاتِکمْ وَ قَصُرَ النَّهَارُ لِصِیامِکمْ.(مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 57)

 

2- وَ قَالَ النَّبِی صلی الله علیه و آله‏ إِنَّ الْبُیوتَ الَّتِی یصَلَّى فِیهَا بِاللَّیلِ وَ یتْلَى فِیهَا الْقُرْآنُ تُضِی‏ءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کمَا تُضِی‏ءُ الْکوَاکبُ الدُّرِّی لِأَهْلِ الْأَرْض.‏(إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، 92)   

 

3 - همان .


منبع:tebyan.net