فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
نقد و بررسی فیلم: آب یاب (The Water Diviner)
راسل کرو در نخستین تجربهی کارگردانیاش سعی کرده تا ماجرایی دربارهی جنگ، تراژدی، از دست دادن عزیزان، عشق و التیام زخمها تعریف کند.
وسایت نقد فارسی:
نام فیلم: The Water Diviner
کارگردان : Russell Crowe
نویسندگان : Andrew Knight, Andrew Anastasios
بازیگران : Russell Crowe, Olga Kurylenko, Jai Courtney
ژانر: درام،جنگی
هزینه تولید: ۲۲.۵ میلیون دلار
محصول کشور: استرالیا | ترکیه | ایالات متحده آمریکا
کمپانی توزیع کننده: Warner Bros
مدت زمان: 111 دقیقه
منتقد: جیمز براردینلی - امتیاز ۶.۳ از ۱۰ (۲.۵ از ۴)
خلاصه داستان : یک مرد استرالیایی بعد از نبرد گالیپولی برای یافتن سه پسر گمشدهاش به ترکیه میرود.
نام فیلم: The Water Diviner
کارگردان : Russell Crowe
نویسندگان : Andrew Knight, Andrew Anastasios
بازیگران : Russell Crowe, Olga Kurylenko, Jai Courtney
ژانر: درام،جنگی
هزینه تولید: ۲۲.۵ میلیون دلار
محصول کشور: استرالیا | ترکیه | ایالات متحده آمریکا
کمپانی توزیع کننده: Warner Bros
مدت زمان: 111 دقیقه
منتقد: جیمز براردینلی - امتیاز ۶.۳ از ۱۰ (۲.۵ از ۴)
خلاصه داستان : یک مرد استرالیایی بعد از نبرد گالیپولی برای یافتن سه پسر گمشدهاش به ترکیه میرود.
راسل کرو در نخستین تجربهی کارگردانیاش سعی کرده تا ماجرایی دربارهی جنگ، تراژدی، از دست دادن عزیزان، عشق و التیام زخمها تعریف کند. نتیجهی سختکوشی او از همان ابتدای فیلم معلوم است و محصول نهایی بهقدری از پیرنگها و شخصیتهای فرعی انباشته شده که اغلب احساس میشود با نسخهی [۱]Cliffs Notes رمانی پیچیده روبهرو هستیم. در واقع کرو مواد یک مینیسریال را در قالب یک فیلم سینمایی فشرده کرده و در نتیجه محصولی شتابزده و دستپاچه بهدست آمده که فضای چندانی برای پرداختن به ظرافت و جزئیات ندارد.
میگویند در دنیا کمتر چیزی هست که برای پدر یا مادر سختتر از زنده ماندن بعد از فرزندشان باشد؛ کانر (راسل کرو) سه بار مجبور به تحمل این درد شده است: چهار سال قبل از اینکه اتفاقات فیلم «آبیاب/ The Water Diviner» رخ دهند، تمام پسران او در یک روز در نبرد گالیپولی ناپدید شدهاند. کانر با تمرکز روی کارش بهعنوان کشاورز و آبیاب با این درد کنار آمده، اما همسرش با کشتن خود سعی میکند از این درد فرار کند. کانر تنها و ناامید تصمیم میگیرد به ترکیه برود و بقایای پسرانش را برای تدفین و خاکسپاری در کنار مادرشان پس بگیرد، اما آنچه در پایان این سفر طولانی به آن میرسد سرزمینی است که جنگ و درگیری چندپارهاش کرده است. در شرایطی که امپراتوری عثمانی بهحالت احتضار افتاده، به او اجازه نمیدهند از جبههی جنگ دیدن کند و سفرش، ظاهراً، با شکست روبهرو میشود، تا اینکه عایشه (الگا کورینکو)، مالک هتلی که در آن اقامت دارد، برای رسیدن به مقصود راهی نشانش میدهد که نیازی به مجوز رسمی ندارد.
بهترین و قویترین صحنههای «آبیاب» صحنههای آغازین آن هستند. کرو شخصیت کانر را بهصورت مردی استوار و یکدنده تصویر میکند که، اگرچه اندوهش را پنهان کرده، اما آن اندوه گاهی از درونش به بیرون زبانه میکشد. فلاشبکها لمحههایی از زندگی او را، قبل از جنگ، و همچنین جزئیاتی از آخرین لحظاتی که هر سه پسرش با آتش مسلسل نقش بر زمین میشوند به بیننده ارائه میدهند. تماشای مرگ جانکاه یکی از پسرانش بسیار دردناک است.
در ترکیه، کانر به عایشه، بیوهای که از استرالیاییها متنفر است و پسری دارد که به قلب این مرد بداخلاق راه پیدا کرده، علاقهمند میشود. این جنبه از داستان خیلی ناشیانه ارائه میشود و اصلاً موثق نیست. اگرچه اینکه کانر بهدنبال فرد جدیدی است که بعد از از دست دادن همهی نزدیکانش به او ابراز محبت کند، از نظر عاطفی رضایتبخش است، اما هیچچیز مقنعی دربارهی رومانس در فیلم دیده نمیشود. این نکته در مورد سفر غیرمحتمل کانر همراه با یک سرگرد ترک (ییلماز اردوغان)، که تصمیم به شرکت در جنگ بر ضد یونانیهای متخاصم گرفته، نیز صدق میکند. در حالی که نیمهی نخست «آبیاب» خیلی مطمئن و موثق پیش میرود، نیمهی دوم پر است از مایههای مصنوعی و غیرواقعی.
بحثهای زیادی روی فیلم سایه انداختهاند. ترکها، همزمان با شکست استرالیاییها در گالیپولی، مشغول اقدام وحشیانهای، که امروز به «کشتار ارامنه» معروف شده، بودند. در فیلم به این اتفاق اشارهای نمیشود؛ بستر فیلم اجازهی طرح چنین چیزی را نمیدهد.
با این حال، «آبیاب» به چوبی دوسَرنجس تبدیل شده و بسیاری از نقدهای مخالف آن از جانب کسانی مطرح میشود که فیلم را ندیدهاند. [این درست که] نسلکشی ارامنه بدترین تراژدی ممکن است، اما موضوع موردنظر «آبیاب» نیست و کرو نباید بابت نپرداختن به آن محکوم شود (برای افراد علاقهمند، فیلم «آرارات / Ararat» اتوم اگویان محصول ۲۰۰۲ خیلی جدی به این موضوع پرداخته است.).
«آبیاب» در واقع به غوغای حول سقوط امپراتوری عثمانی نمیپردازد، گرچه خیلی جزئی اشارهای به آن میکند تا صحنهی خود را بیاراید. فیلم دربارهی مردی است که بر درد غیرقابلتصور از دست دادن عزیزانش غلبه میکند و همواره با این احساس گناه دستبهگریبان است که چرا مانع از رفتن پسرانش به آغوش مرگ نشده است. این فیلم دربارهی پدران و پسران (مُرده و زنده) است. تصویربرداری فیلم فوقالعاده است و صحنههای نبرد تأثیرگذار هستند، اما حیف که کرو اجازهی تنفس به شخصیتها و شرایطشان نداده است؛ اگر اینگونه میشد، بهتر میتوانستیم با این داستان حماسی همقدم شویم.
ویدیو مرتبط :
تریلر اول فیلم پیشگوی آب The Water Diviner 2015
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نقد و بررسی انیمیشن The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water
باب اسفنجی در جستجوی دستور پخت مسروقهای وارد ماجرایی میشود که او را به دنیای ما میآورد، جایی که با یک دزد دریایی درگیر میشود و...
وبسایت نقد فارسی:
نام فیلم: The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water ( باب اسفنجی: اسفنجی بیرون از آب)
ژانر: انیمیشن،ماجرایی،کمدی
مدت زمان: ۹۳ دقیقه PG
کارگردان : Paul Tibbitt
نویسندگان : Glenn Berger, Jonathan Aibel
صداپیشگان : Tom Kenny, Antonio Banderas, Bill Fagerbakke
هزینه تولید: ۷۴ میلیون دلار
محصول کشور: ایالات متحده آمریکا
کمپانی توزیع کننده: Paramount Pictures
منتقد: جوردن هافمن (The Guardian) - امتیاز ۶ از ۱۰ (۳ از ۵)
خلاصه داستان : باب اسفنجی در جستجوی دستور پخت مسروقهای وارد ماجرایی میشود که او را به دنیای ما میآورد، جایی که با یک دزد دریایی درگیر میشود و...
مبارزه ابرقهرمانها باعث تضعیف یک دنباله خوب شده است
شخصیتهای کارتونی و یک دلفین فضایی در این جستجوی پر از جنب و جوش همبرگرهای آقای خرچنگ این سو و آن سو میروند ........
از آخرین باری که باب اسفنجی شلوار مکعبی را دیدم مدتها میگذرد. برادرزاده ای دارم که نیازی به نگهداری ندارد و من هم هر از گاهی بعد از تماشای کنسرت با کلی خرت و پرت به خانهشان میروم. و همچنان این موجود زرد درخشان اقیانوس نشین را میبینم که داخل آناناسی زیر دریا زندگی میکند، ماجراجوییهای احمقانه ای انجام میدهد که بر جریانات پوچی سوارند و اینها همگی رمز بقای خلوص و خوش بینی وی هستند.
«فیلم باب اسفنجی: اسفنجی بیرون از آب/The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water» ۹۰ دقیقه پر از هیجان است که فهمیدنش نیاز چندانی به آشنایی با داستان این شخصیت کارتونی تقریبا ۱۵ ساله ندارد. مطمئناً، شباهتهایی (و اشارههایی برای طرفداران پر و پا قرص) در داستان این دو وجود دارد اما این فیلم در وهله اول هدفش شاد کردن کودکان و روده بر کردن بزرگترها است. البته گرچه تأثیرش بسیار زودگذر است، اما روی هم رفته در طول تماشای فیلم موثر است.
دوربین فیلمبرداری ابتدا ما را با آنتونیو باندراس، در هیبت انسانی، به عنوان دزد دریایی که مشغول سرقت کتابی درباره روستای بیکینی باتم، محل زندگی باب اسفنجی، است آشنا میکند. راوی ریشوی داستان با لهجه ایبری مبالغه شدهاش شروع به گزافه گویی درباره دوستان انیمیشنی دوست داشتنی ما میکند. باب اسفنجی، همانی که در مغازه آقای خرچنگ همبرگرهای مخصوص درست میکند. آقای خرچنگ، گرچه ممکن است کمی ناخن خشک باشد، اما همیشه حق با او است.
پلانکتون، موجود بد ریزه میزه، مدتها است که در پی ربودن فرمول سری همبرگرهای آقای خرچنگ است و بالاخره راهی برای ربودن آن از صندوقچه رستوران آقای خرچنگ پیدا میکند. یک اتفاق پیش بینی نشده باعث ناپدید شدن این دستور پخت میشود و حالا باب اسفنجی و پلانکتون باید با پیوستن به گروهی دنبال آن بروند چون نبود همبرگرهای آقای خرچنگ منجر به آشوب در دهکده بیکینی باتم شده است. (در چشم بر هم زدنی این موجودات آبی بازیگوش به قهرمانان فراآخرالزمانی با لباسهای چرمی و چیزهای دیگر تبدیل میشوند).
فیلم زوج هنری باب اسفنجی و پلانکتون پر است از ماجراهای مختلف مانند سفر فرضی درون مغز پشمکی باب اسفنجی و گشت و گذار در ماشین زمان. (در یکی از این گشت و گذارها با ماشین زمان با اسکوییدواردسوروس رکس، نسخه ژوراسیکی غول پیکر اما با نمک صندوق دار خسیس آقای خرچنگ به نام اسکوییدوارد آشنا میشویم). گرچه بهترین قسمت فیلم گپ زدن بابلز، دلفین فوقالعاده باهوشی که به صورت هرمی در فضا شناور است و مشغول مراقبت از کهکشان ما است، می باشد. اما هیچ یک از اینها تأثیرگذارتر از باب اسفنجی الکی خوش، که انگار همیشه در بهترین حالت است، نیستند (و علاوه بر این، بابلز اظهار نظرات هوشمندانه خود را با جیغهای غیرقابل کنترل قطع میکند.)
اقدام آخر فیلم در آوردن این گروه به دنیای واقعی حماقت را به درجه اعلی میرساند. در ساحلی پرجمعیت، نسخه های سه بعدی باب اسفنجی، اسکویید وارد، پاتریک خُله (یک ستاره دریایی بنفش رنگ) و دیگران در جریان جستجوی همبرگرهای خرچنگ به دردسر میافتند. اینجاست که داستان با نشان دادن باندراس به عنوان عامل بدبختیهای فعلی بیکینی باتم فرو میپاشد، نوعی به روز رسانی باگز بانی در داک آموک.
«فیلم باب اسفنجی: اسفنجی بیرون از آب» تصمیم بازاریابی حساب شده ای برای جفت شدن با ابرقهرمانها گرفته است که گرچه بی شک روی پوسترها خوش درخشیده اما به شدت به یک سوم پایانی فیلم ضربه زده است. مانند اکثر فیلمهای ابرقهرمانی واقعی، این نمایش بزن بزن تا ابد ادامه دارد. یک صحنه فرار از زندان (با پاتریک به عنوان زندانبان) طوری کات خورده که انگار از سفرهای زمانی «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» الهام گرفته است. علاوه بر این، این فیلمنامه میدان مین شخصیتهایی است که در هر جهت منفجر میشوند.
شوخیهای نغز تنها عامل خنده دار بودن فیلم نیستند، بلکه تنوع نیز نقش مهمی در آن دارد. سورئالیسم بصری عجیب، مانند نماهای گرفته شده از چشم پلانکتون وقتی که از خندههای باب اسفنجی شکنجه میشود میتوانند در قالب ترفندهای بصری هوشمندانهای متبلور شوند. وقتی که بابلز، دلفین فضایی، دوباره روی صحنه میآید تا عوامل سازنده را معرفی کند احتمالاً یا درگیر عجیب بودن این کارتون هستید یا سالن سینما را ترک کردهاید.
نام فیلم: The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water ( باب اسفنجی: اسفنجی بیرون از آب)
ژانر: انیمیشن،ماجرایی،کمدی
مدت زمان: ۹۳ دقیقه PG
کارگردان : Paul Tibbitt
نویسندگان : Glenn Berger, Jonathan Aibel
صداپیشگان : Tom Kenny, Antonio Banderas, Bill Fagerbakke
هزینه تولید: ۷۴ میلیون دلار
محصول کشور: ایالات متحده آمریکا
کمپانی توزیع کننده: Paramount Pictures
منتقد: جوردن هافمن (The Guardian) - امتیاز ۶ از ۱۰ (۳ از ۵)
خلاصه داستان : باب اسفنجی در جستجوی دستور پخت مسروقهای وارد ماجرایی میشود که او را به دنیای ما میآورد، جایی که با یک دزد دریایی درگیر میشود و...
مبارزه ابرقهرمانها باعث تضعیف یک دنباله خوب شده است
شخصیتهای کارتونی و یک دلفین فضایی در این جستجوی پر از جنب و جوش همبرگرهای آقای خرچنگ این سو و آن سو میروند ........
از آخرین باری که باب اسفنجی شلوار مکعبی را دیدم مدتها میگذرد. برادرزاده ای دارم که نیازی به نگهداری ندارد و من هم هر از گاهی بعد از تماشای کنسرت با کلی خرت و پرت به خانهشان میروم. و همچنان این موجود زرد درخشان اقیانوس نشین را میبینم که داخل آناناسی زیر دریا زندگی میکند، ماجراجوییهای احمقانه ای انجام میدهد که بر جریانات پوچی سوارند و اینها همگی رمز بقای خلوص و خوش بینی وی هستند.
«فیلم باب اسفنجی: اسفنجی بیرون از آب/The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water» ۹۰ دقیقه پر از هیجان است که فهمیدنش نیاز چندانی به آشنایی با داستان این شخصیت کارتونی تقریبا ۱۵ ساله ندارد. مطمئناً، شباهتهایی (و اشارههایی برای طرفداران پر و پا قرص) در داستان این دو وجود دارد اما این فیلم در وهله اول هدفش شاد کردن کودکان و روده بر کردن بزرگترها است. البته گرچه تأثیرش بسیار زودگذر است، اما روی هم رفته در طول تماشای فیلم موثر است.
دوربین فیلمبرداری ابتدا ما را با آنتونیو باندراس، در هیبت انسانی، به عنوان دزد دریایی که مشغول سرقت کتابی درباره روستای بیکینی باتم، محل زندگی باب اسفنجی، است آشنا میکند. راوی ریشوی داستان با لهجه ایبری مبالغه شدهاش شروع به گزافه گویی درباره دوستان انیمیشنی دوست داشتنی ما میکند. باب اسفنجی، همانی که در مغازه آقای خرچنگ همبرگرهای مخصوص درست میکند. آقای خرچنگ، گرچه ممکن است کمی ناخن خشک باشد، اما همیشه حق با او است.
پلانکتون، موجود بد ریزه میزه، مدتها است که در پی ربودن فرمول سری همبرگرهای آقای خرچنگ است و بالاخره راهی برای ربودن آن از صندوقچه رستوران آقای خرچنگ پیدا میکند. یک اتفاق پیش بینی نشده باعث ناپدید شدن این دستور پخت میشود و حالا باب اسفنجی و پلانکتون باید با پیوستن به گروهی دنبال آن بروند چون نبود همبرگرهای آقای خرچنگ منجر به آشوب در دهکده بیکینی باتم شده است. (در چشم بر هم زدنی این موجودات آبی بازیگوش به قهرمانان فراآخرالزمانی با لباسهای چرمی و چیزهای دیگر تبدیل میشوند).
فیلم زوج هنری باب اسفنجی و پلانکتون پر است از ماجراهای مختلف مانند سفر فرضی درون مغز پشمکی باب اسفنجی و گشت و گذار در ماشین زمان. (در یکی از این گشت و گذارها با ماشین زمان با اسکوییدواردسوروس رکس، نسخه ژوراسیکی غول پیکر اما با نمک صندوق دار خسیس آقای خرچنگ به نام اسکوییدوارد آشنا میشویم). گرچه بهترین قسمت فیلم گپ زدن بابلز، دلفین فوقالعاده باهوشی که به صورت هرمی در فضا شناور است و مشغول مراقبت از کهکشان ما است، می باشد. اما هیچ یک از اینها تأثیرگذارتر از باب اسفنجی الکی خوش، که انگار همیشه در بهترین حالت است، نیستند (و علاوه بر این، بابلز اظهار نظرات هوشمندانه خود را با جیغهای غیرقابل کنترل قطع میکند.)
اقدام آخر فیلم در آوردن این گروه به دنیای واقعی حماقت را به درجه اعلی میرساند. در ساحلی پرجمعیت، نسخه های سه بعدی باب اسفنجی، اسکویید وارد، پاتریک خُله (یک ستاره دریایی بنفش رنگ) و دیگران در جریان جستجوی همبرگرهای خرچنگ به دردسر میافتند. اینجاست که داستان با نشان دادن باندراس به عنوان عامل بدبختیهای فعلی بیکینی باتم فرو میپاشد، نوعی به روز رسانی باگز بانی در داک آموک.
«فیلم باب اسفنجی: اسفنجی بیرون از آب» تصمیم بازاریابی حساب شده ای برای جفت شدن با ابرقهرمانها گرفته است که گرچه بی شک روی پوسترها خوش درخشیده اما به شدت به یک سوم پایانی فیلم ضربه زده است. مانند اکثر فیلمهای ابرقهرمانی واقعی، این نمایش بزن بزن تا ابد ادامه دارد. یک صحنه فرار از زندان (با پاتریک به عنوان زندانبان) طوری کات خورده که انگار از سفرهای زمانی «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» الهام گرفته است. علاوه بر این، این فیلمنامه میدان مین شخصیتهایی است که در هر جهت منفجر میشوند.
شوخیهای نغز تنها عامل خنده دار بودن فیلم نیستند، بلکه تنوع نیز نقش مهمی در آن دارد. سورئالیسم بصری عجیب، مانند نماهای گرفته شده از چشم پلانکتون وقتی که از خندههای باب اسفنجی شکنجه میشود میتوانند در قالب ترفندهای بصری هوشمندانهای متبلور شوند. وقتی که بابلز، دلفین فضایی، دوباره روی صحنه میآید تا عوامل سازنده را معرفی کند احتمالاً یا درگیر عجیب بودن این کارتون هستید یا سالن سینما را ترک کردهاید.