فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
رضا صادقی: به هچ وجه نمی توانیم از موسیقی دفاع کنیم
ما الان در شرایطی هستیم كه نمیتوانیم از خودمان دفاع كنیم. هر كه از راه میرسد میتواند هر چه دلش میخواهد به ما بگوید و كاری هم از دست ما برنمیآید.
ماهنامه هفت نگاه: رضا صادقی جزو معدود خوانندههای مولف موسیقی ایران در 10 سال گذشته بوده است. خوانندهای كه همیشه حنجره بیدار مردمش بوده و توانسته در طی این سلها به چنان جایگاهی دست پیدا كند كه اكنون در آغاز سال 91 بتوانیم بگوییم در طی یك دهه اخیر كمتر خوانندهای در موسیقی ایران بوده كه از چنین محبوبیت و اعتباری برخوردار میباشد.
در این گفتگو نیز مانند همیشه رضا صادقی با صداقت و شهامت از دغدغههای امروزی سخن گفته است. از نگاهش به مسیری كه در طی 10 سال اخیر طی كرده تا علاقهاش به ایجاد همدلی در بین اهالی موسیقی و شكلگیری یك صنف یا سندیكا كه بتواند حامی و پشتیبان موسیقی پاپ ایران باشد.
وارد دومین دهه حضور رضا صادقی در عرصه رسمی موسیقی شدهایم. اكنون كه ابتدای این دهه دوم ایستاده ای چه احساسی داری؟
تفكر اینكه یك دهه بتوانی در كنار مردمی باشی كه همیشه تنوع انتخاب و نگاه در سلیقه شنیداریشان هستند حس خاصی است و نمیشود تعریفش كرد. اگر قابل باشم و لیاقت داشته باشم كه باز هم روندی كه داشتم را ادامه بدهم شروع این دومین دهه قطعاً پر از نگرانی و قدرت خواهد بود. شاید همین قدرت است كه نگرانی پیش میآورد. چون وقتی آدم احساس میكند كه یك دهه را گذرانده دیگر مسئولیتش سنگینتر است. انتخابهایش باید خاصتر باشد و در كل یك حس خاصی است. مثل نگرانی از به دنیا آمدن یك بچه سالم.
آیا افق خاصی هست كه رضا صادقی هنوز به آن دست پیدا نكرده باشد و تصمیم داشته باشی كه در طی مسیری كه پیش رو داری به آن دست پیدا كنی؟
قطعاً هست. یعنی هر كسی كه قرار باشد دورنمایی برای فعالیتهای آینده خود داشته باشد نمیتواند بگوید كه به سرانجام نهایی رسیده و اشباع شده. آن دورنمای شخصی كه خود من دارم این است كه حس میكنم هنوز در شعار همیشگیام كه میگویم «من برای موندنی شدن میخوانم نه برای خوندنی شدن» به یك نتیجه كامل شخصی نرسیده ام. این كه تا چه حد توانستهام ماندنی باشم و نه صرفاً خواندنی. افقی كه در ذهنم حك شده این است كه بعد از این یك دههای كه گذراندم و فراز و نشیبهای وحشتناكی داشت الان به نزدیكی و همدلی ما هنرمندان بسیار فكر میكنم و امیدوارم بتوانم در ایجاد این اتفاق نقش مثبتی داشته باشم. همیشه افق اجتماعی كاریام این بوده كه یك دوستی قشنگی بین تمام هنرمندان ایجاد شود. دوستی نه فقط در حد كلام یا جلد یك مجله و روزنامه. نه فقط در حد یك آهنگ با هم خواندن بلكه دوستیای كه از صمیم قلب باشد. شاید بزرگترین آرزوی اجتماعی كاری من این است كه ما بالاخره بتوانیم یك «صنف» را با دوستیمان ایجاد كنیم و فقط به خاطر بیمه و وام و اتفاقات اینچنینی نباشد كه در این صورت نه «این» را خواهیم داشت و نه «آن» را.
فكر میكنید مهمترین كمكی كه ایجاد «صنف» به اهالی موسیقی میكند چیست؟
ببینید از ماست كه بر ماست. یعنی اگر یك صنف میخواهد به سرانجام خوبی برسد باید نه شعارگونه بلكه به واقع با هم دوست باشیم. نه اینكه مثلاً من به كنسرت دوست خوانندهای بروم و بعد كه از كنسرتش خارج شدم رفتار دیگری داشته باشم. یا اینكه خواننده دیگری به كنسرت من بیاید یا به عنوان مثال آهنگی با هم بخوانیم اما بینمان دوستی و همدلی نباشد. اگر یك مقدار به ریشه موسیقی كشورمان و اساتید متفكری كه در گذشته داشتیم نگاه كنیم میبینیم كه دوستی فقط در این مسایل خلاصه نمیشود. ما الان در شرایطی هستیم كه نمیتوانیم از خودمان دفاع كنیم. هر كه از راه میرسد میتواند هر چه دلش میخواهد به ما بگوید و كاری هم از دست ما برنمیآید. هر مركز و نهادی و هر نوشتاری میتواند هر مطلب توهینآمیز یا غیرتوهینآمیزی به ما بگوید و ما عملاً و جدی نمیتوانیم هیچ حرفی بزنیم. این مسأله جای نگرانی دارد. بچههای زیادی هستند كه با شوق و اشتیاق زیاد در حال ورود به عرصه موسیقی هستند. بچهها كه میگویم یعنی كسانی كه 14، 13 سال سن دارند. مطمئنم این بچهها بعد از مدتی وقتی ببینند هر كسی كه حتی آگاهی مناسبی هم از موسیقی ندارد میتواند بهشان ضربه بزند خیلی زود از موسیقی دلسرد خواهند شد. خیلی عجیب نیست اینكه میبینیم گاهی اوقات موسیقی ما مسیرش را به سمت «شكلات» و كارهای اینچنینی كج میكند.
مسألهای كه وجود دارد این است كه امكان دارد ایجاد همدلی بین اهالی جدی و اصلی موسیقی تا حدی سخت باشد. رضا صادقی جزو معدود چهرههای شاخص موسیقی است كه همیشه دلسوز موسیقی و اهالیاش بوده به همین خاطر به شخصه فكر میكنید چرا در بین اهالی موسیقی دشمنی یا عدم دوستی زیادی به چشم میخورد؟
اگر بخواهم بدون تعارف و رودربایستی حرف بزنم باید بگویم جراید تنها جایی هستند كه گاهی اوقات دوستان همكارم در كنار همدیگر جمع میشوند. نمیتوانم بگویم خوشبختانه یا متاسفانه اما لااقل اهالی جراید گاهی اوقات فرصتی را پیش میآورند كه این دوستان سلام و علیكی با هم بكنند. متاسفانه ما تفاوت نگاههای كاری را با تفاوت اخلاقی درهم میآمیزیم كه نباید اینگونه باشد. به عنوان مثال احسان خواجه امیری دوست من است، بابك جهانبخش دوست من است، اما كارهای ما هیچ ربطی به همدیگر ندارند. اشكالی هم ندارد.
یعنی ما فقط در یك خط سیر موسیقی پاپ حركت میكنیم ولی هر كدام از ما یك نوع موسیقی و یك نوع تفكر اجرایی مختص به خودش را دارد. اگر میخواهیم به یك دوستی و همدلی مناسب برسیم باید دور باشیم از اینكه مثلاً رضا صادقی چیست و كیست و چه كار میكند. رضا هر چه هست، خوب یا بد، اجازه ندارم حضورش را نپذیرم. حالا امكان دارد كارش را دوست نداشته باشم. مهم پذیرش حضور همدیگر در كنار هم است. متاسفانه این مسأله هنوز فرهنگسازی نشده. این را هم بگویم كه خود من هم هنوز برای رخ دادن این اتفاق حركتی نكردهام.
منِ رضا صادقی منتظرم بابك صحرایی یك كاری كند. بابك صحرایی منتظر است دیگری یك كاری كند و همینطور ایجاد این همدلی به تعویق میافتد. به همین خاطر این مسأله یكی از برنامههای جدی امسال من است. حاضرم به تمام همكارانم از كوچك و بزرگ زنگ بزنم. منظورم از نظر سنی است. چه آن كسی كه سالها قبل از من وارد موسیقی شده و چه آن كسی كه سالها بعد از من آمده. در سال جدید حتماً این كار را انجام خواهم داد. از دوستان خواهش خواهم كرد كه در كنار هم باشیم. لااقل در این حد كه به دیدار یك چهره پیشكوست برویم. بدون اینكه مجله یا سایتی خبردار شود. كنار هم باشیم تا اگر یك زمانی مجلهای، وزیری، امیری چیزی درباره ما گفت بتوانیم خیلی محترمانه پاسخش را بدهیم خلاصه اینكه بس است هر چه گفتیم: «چه شد كه اینطوری شد؟» زمان آن رسیده كه بگوییم: «چه كار كنیم كه دیگر اینطوری نشود». به این «چه كار كنیم» حتماً فكر خواهم كرد.
موفقیت و محبوبیت ویژهای كه داری امكان دارد دشمنیها و خصومتهایی را هم در مورد شما از طرف برخی ایجاد كرده باشد. بزرگترین دشمنیای كه نسبت به شما وجود داشته و همیشه آزارتان داده چه بوده؟
نمیخواهم بگویم دشمنی، چون دشمنی بار منفی بزرگی دارد. میتوانم بگویم بیمهری. بزرگترین بیمهریای كه احساس میكنم به من شده این بوده كه بعضی وقتها در مورد اتفاقاتی درباره من قضاوت شده كه من از كل آن اتفاق بیخبر بودهام. مثل انتساب دادن یك سری از جملات و تعاریف كه هیچوقت در تفكر من نبودهاند اینها تنها چیزهایی بودهاند كه همیشه آزارم دادهاند. بسیار پیش آمده كه برخی از دوستانم گفتهاند خسته نمیشوی از اینكه وقتی بیرون میروی مردم دورت جمع میشوند یا به سراغت میآیند كه خدا را گواه میگیرم كه همیشه از این مسأله لذت بردهام.
حتی شده كسی آمده و مستقیم در صورت من نگاه كرده و محترمانه گفته: «من از صدای تو بدم میآید». در این مورد هم میگویم من چقدر باید لایق باشم كه یك نفر بتواند فضا را برای خودش هموار ببیند و بتواند این حرف را به من بزند كه احساس میكنم بیمهریای بوده كه نسبت به خودم دیدم این بوده كه من هیچوقت برای نگاه رعنا نخواندهام، تنها چیزی كه وجود داشته این است که من همیشه برای فضای معنا خواندهام اما متاسفانه وقتی این اتفاق دیده نمیشود میرنجم. احساس میكنم چقدر بد است كه سالهای عمرت را بگذاری و بعد برداشت صحیحی از تو صورت نگیرد. یك سری افراد كوتهفكر هستند كه با صدای بلندی كه دارند گاهی اوقات با القای یك سری از ادبیات و تعاریف یك موج و جوی را درست میكنند. تنها در مورد خودم نمیگویم. این اتفاق را درباره خیلی از همكارانم دیدهام. اینها تنها چیزهایی هستند كه آدم را میشكنند. هیچ سمی برای من كشندهتر از این اتفاق نیست و من را از پا درنمیآورد.
در حاضر حال مشغول چه كاری هستید؟
مشغول آمادهسازی اركسترم هستم. بعد از اینكه چندین سال افتخار این را داشتم كه در خدمت بهنام ابطحی باشم تصمیم گرفتم بعد از مدتها، خودم رهبری اركسترم را برعهده بگیرم. دیگر اینكه دو آلبوم در دست تولید دارم و سعی میكنم در مناسبترین زمان ممكن آماده و منتشرشان كنم. این دو آلبوم جدید را با تعداد قطعات كمتری نیز تهیه كردم كه بهتر شنیده شوند.
آیا امسال كار جدیدی از شما منتشر میشود؟
به احتمال قریب به یقین یك كاری به اسم «عاشقتم» از من منتشر خواهد شد. بعد از چندین سال چند كلیپ هم برای آلبوم جدیدم خواهم ساخت.
حرف آخر؟
از مردم ممنونم. وقتی فهمیدم كه 10 سال از حضورم در موسیقی گذشت برای خودم هم احساس خیلی عجیبی داشت. هر روزش بدون تعارف برای من هزار سال بوده. اینكه8 مردم 10 سال من را تحمل كردند، 10 سال من را در خلوتشان پذیرفتند، 10 سال محترم جواب سلامم را داده اند و با من خداحافظی كرده اند.
همه اینها عزت است و از خود خدا میخواهم كه هیچوقت این عزت را از من نگیرد و قول میدهم امسال به حكم تغییر همه شرایط روحی و نوع زندگیام و وارد شدن به یك فضای جدید خانوادگی، سعی میكنم این فضای احترام را نه تنها در كارم كه در كنار كارم هم بیشتر ارائه كنم و نماینده خوبی باشم برای ذهنیت آنهایی كه دوستم دارند و به آنهایی هم كه دوستم ندارند قول میدهم در دوره جدید كاریام جوری باشم كه آنها هم دوستم داشته باشند.
در این گفتگو نیز مانند همیشه رضا صادقی با صداقت و شهامت از دغدغههای امروزی سخن گفته است. از نگاهش به مسیری كه در طی 10 سال اخیر طی كرده تا علاقهاش به ایجاد همدلی در بین اهالی موسیقی و شكلگیری یك صنف یا سندیكا كه بتواند حامی و پشتیبان موسیقی پاپ ایران باشد.
وارد دومین دهه حضور رضا صادقی در عرصه رسمی موسیقی شدهایم. اكنون كه ابتدای این دهه دوم ایستاده ای چه احساسی داری؟
تفكر اینكه یك دهه بتوانی در كنار مردمی باشی كه همیشه تنوع انتخاب و نگاه در سلیقه شنیداریشان هستند حس خاصی است و نمیشود تعریفش كرد. اگر قابل باشم و لیاقت داشته باشم كه باز هم روندی كه داشتم را ادامه بدهم شروع این دومین دهه قطعاً پر از نگرانی و قدرت خواهد بود. شاید همین قدرت است كه نگرانی پیش میآورد. چون وقتی آدم احساس میكند كه یك دهه را گذرانده دیگر مسئولیتش سنگینتر است. انتخابهایش باید خاصتر باشد و در كل یك حس خاصی است. مثل نگرانی از به دنیا آمدن یك بچه سالم.
آیا افق خاصی هست كه رضا صادقی هنوز به آن دست پیدا نكرده باشد و تصمیم داشته باشی كه در طی مسیری كه پیش رو داری به آن دست پیدا كنی؟
قطعاً هست. یعنی هر كسی كه قرار باشد دورنمایی برای فعالیتهای آینده خود داشته باشد نمیتواند بگوید كه به سرانجام نهایی رسیده و اشباع شده. آن دورنمای شخصی كه خود من دارم این است كه حس میكنم هنوز در شعار همیشگیام كه میگویم «من برای موندنی شدن میخوانم نه برای خوندنی شدن» به یك نتیجه كامل شخصی نرسیده ام. این كه تا چه حد توانستهام ماندنی باشم و نه صرفاً خواندنی. افقی كه در ذهنم حك شده این است كه بعد از این یك دههای كه گذراندم و فراز و نشیبهای وحشتناكی داشت الان به نزدیكی و همدلی ما هنرمندان بسیار فكر میكنم و امیدوارم بتوانم در ایجاد این اتفاق نقش مثبتی داشته باشم. همیشه افق اجتماعی كاریام این بوده كه یك دوستی قشنگی بین تمام هنرمندان ایجاد شود. دوستی نه فقط در حد كلام یا جلد یك مجله و روزنامه. نه فقط در حد یك آهنگ با هم خواندن بلكه دوستیای كه از صمیم قلب باشد. شاید بزرگترین آرزوی اجتماعی كاری من این است كه ما بالاخره بتوانیم یك «صنف» را با دوستیمان ایجاد كنیم و فقط به خاطر بیمه و وام و اتفاقات اینچنینی نباشد كه در این صورت نه «این» را خواهیم داشت و نه «آن» را.
فكر میكنید مهمترین كمكی كه ایجاد «صنف» به اهالی موسیقی میكند چیست؟
ببینید از ماست كه بر ماست. یعنی اگر یك صنف میخواهد به سرانجام خوبی برسد باید نه شعارگونه بلكه به واقع با هم دوست باشیم. نه اینكه مثلاً من به كنسرت دوست خوانندهای بروم و بعد كه از كنسرتش خارج شدم رفتار دیگری داشته باشم. یا اینكه خواننده دیگری به كنسرت من بیاید یا به عنوان مثال آهنگی با هم بخوانیم اما بینمان دوستی و همدلی نباشد. اگر یك مقدار به ریشه موسیقی كشورمان و اساتید متفكری كه در گذشته داشتیم نگاه كنیم میبینیم كه دوستی فقط در این مسایل خلاصه نمیشود. ما الان در شرایطی هستیم كه نمیتوانیم از خودمان دفاع كنیم. هر كه از راه میرسد میتواند هر چه دلش میخواهد به ما بگوید و كاری هم از دست ما برنمیآید. هر مركز و نهادی و هر نوشتاری میتواند هر مطلب توهینآمیز یا غیرتوهینآمیزی به ما بگوید و ما عملاً و جدی نمیتوانیم هیچ حرفی بزنیم. این مسأله جای نگرانی دارد. بچههای زیادی هستند كه با شوق و اشتیاق زیاد در حال ورود به عرصه موسیقی هستند. بچهها كه میگویم یعنی كسانی كه 14، 13 سال سن دارند. مطمئنم این بچهها بعد از مدتی وقتی ببینند هر كسی كه حتی آگاهی مناسبی هم از موسیقی ندارد میتواند بهشان ضربه بزند خیلی زود از موسیقی دلسرد خواهند شد. خیلی عجیب نیست اینكه میبینیم گاهی اوقات موسیقی ما مسیرش را به سمت «شكلات» و كارهای اینچنینی كج میكند.
مسألهای كه وجود دارد این است كه امكان دارد ایجاد همدلی بین اهالی جدی و اصلی موسیقی تا حدی سخت باشد. رضا صادقی جزو معدود چهرههای شاخص موسیقی است كه همیشه دلسوز موسیقی و اهالیاش بوده به همین خاطر به شخصه فكر میكنید چرا در بین اهالی موسیقی دشمنی یا عدم دوستی زیادی به چشم میخورد؟
اگر بخواهم بدون تعارف و رودربایستی حرف بزنم باید بگویم جراید تنها جایی هستند كه گاهی اوقات دوستان همكارم در كنار همدیگر جمع میشوند. نمیتوانم بگویم خوشبختانه یا متاسفانه اما لااقل اهالی جراید گاهی اوقات فرصتی را پیش میآورند كه این دوستان سلام و علیكی با هم بكنند. متاسفانه ما تفاوت نگاههای كاری را با تفاوت اخلاقی درهم میآمیزیم كه نباید اینگونه باشد. به عنوان مثال احسان خواجه امیری دوست من است، بابك جهانبخش دوست من است، اما كارهای ما هیچ ربطی به همدیگر ندارند. اشكالی هم ندارد.
یعنی ما فقط در یك خط سیر موسیقی پاپ حركت میكنیم ولی هر كدام از ما یك نوع موسیقی و یك نوع تفكر اجرایی مختص به خودش را دارد. اگر میخواهیم به یك دوستی و همدلی مناسب برسیم باید دور باشیم از اینكه مثلاً رضا صادقی چیست و كیست و چه كار میكند. رضا هر چه هست، خوب یا بد، اجازه ندارم حضورش را نپذیرم. حالا امكان دارد كارش را دوست نداشته باشم. مهم پذیرش حضور همدیگر در كنار هم است. متاسفانه این مسأله هنوز فرهنگسازی نشده. این را هم بگویم كه خود من هم هنوز برای رخ دادن این اتفاق حركتی نكردهام.
منِ رضا صادقی منتظرم بابك صحرایی یك كاری كند. بابك صحرایی منتظر است دیگری یك كاری كند و همینطور ایجاد این همدلی به تعویق میافتد. به همین خاطر این مسأله یكی از برنامههای جدی امسال من است. حاضرم به تمام همكارانم از كوچك و بزرگ زنگ بزنم. منظورم از نظر سنی است. چه آن كسی كه سالها قبل از من وارد موسیقی شده و چه آن كسی كه سالها بعد از من آمده. در سال جدید حتماً این كار را انجام خواهم داد. از دوستان خواهش خواهم كرد كه در كنار هم باشیم. لااقل در این حد كه به دیدار یك چهره پیشكوست برویم. بدون اینكه مجله یا سایتی خبردار شود. كنار هم باشیم تا اگر یك زمانی مجلهای، وزیری، امیری چیزی درباره ما گفت بتوانیم خیلی محترمانه پاسخش را بدهیم خلاصه اینكه بس است هر چه گفتیم: «چه شد كه اینطوری شد؟» زمان آن رسیده كه بگوییم: «چه كار كنیم كه دیگر اینطوری نشود». به این «چه كار كنیم» حتماً فكر خواهم كرد.
موفقیت و محبوبیت ویژهای كه داری امكان دارد دشمنیها و خصومتهایی را هم در مورد شما از طرف برخی ایجاد كرده باشد. بزرگترین دشمنیای كه نسبت به شما وجود داشته و همیشه آزارتان داده چه بوده؟
نمیخواهم بگویم دشمنی، چون دشمنی بار منفی بزرگی دارد. میتوانم بگویم بیمهری. بزرگترین بیمهریای كه احساس میكنم به من شده این بوده كه بعضی وقتها در مورد اتفاقاتی درباره من قضاوت شده كه من از كل آن اتفاق بیخبر بودهام. مثل انتساب دادن یك سری از جملات و تعاریف كه هیچوقت در تفكر من نبودهاند اینها تنها چیزهایی بودهاند كه همیشه آزارم دادهاند. بسیار پیش آمده كه برخی از دوستانم گفتهاند خسته نمیشوی از اینكه وقتی بیرون میروی مردم دورت جمع میشوند یا به سراغت میآیند كه خدا را گواه میگیرم كه همیشه از این مسأله لذت بردهام.
حتی شده كسی آمده و مستقیم در صورت من نگاه كرده و محترمانه گفته: «من از صدای تو بدم میآید». در این مورد هم میگویم من چقدر باید لایق باشم كه یك نفر بتواند فضا را برای خودش هموار ببیند و بتواند این حرف را به من بزند كه احساس میكنم بیمهریای بوده كه نسبت به خودم دیدم این بوده كه من هیچوقت برای نگاه رعنا نخواندهام، تنها چیزی كه وجود داشته این است که من همیشه برای فضای معنا خواندهام اما متاسفانه وقتی این اتفاق دیده نمیشود میرنجم. احساس میكنم چقدر بد است كه سالهای عمرت را بگذاری و بعد برداشت صحیحی از تو صورت نگیرد. یك سری افراد كوتهفكر هستند كه با صدای بلندی كه دارند گاهی اوقات با القای یك سری از ادبیات و تعاریف یك موج و جوی را درست میكنند. تنها در مورد خودم نمیگویم. این اتفاق را درباره خیلی از همكارانم دیدهام. اینها تنها چیزهایی هستند كه آدم را میشكنند. هیچ سمی برای من كشندهتر از این اتفاق نیست و من را از پا درنمیآورد.
در حاضر حال مشغول چه كاری هستید؟
مشغول آمادهسازی اركسترم هستم. بعد از اینكه چندین سال افتخار این را داشتم كه در خدمت بهنام ابطحی باشم تصمیم گرفتم بعد از مدتها، خودم رهبری اركسترم را برعهده بگیرم. دیگر اینكه دو آلبوم در دست تولید دارم و سعی میكنم در مناسبترین زمان ممكن آماده و منتشرشان كنم. این دو آلبوم جدید را با تعداد قطعات كمتری نیز تهیه كردم كه بهتر شنیده شوند.
آیا امسال كار جدیدی از شما منتشر میشود؟
به احتمال قریب به یقین یك كاری به اسم «عاشقتم» از من منتشر خواهد شد. بعد از چندین سال چند كلیپ هم برای آلبوم جدیدم خواهم ساخت.
حرف آخر؟
از مردم ممنونم. وقتی فهمیدم كه 10 سال از حضورم در موسیقی گذشت برای خودم هم احساس خیلی عجیبی داشت. هر روزش بدون تعارف برای من هزار سال بوده. اینكه8 مردم 10 سال من را تحمل كردند، 10 سال من را در خلوتشان پذیرفتند، 10 سال محترم جواب سلامم را داده اند و با من خداحافظی كرده اند.
همه اینها عزت است و از خود خدا میخواهم كه هیچوقت این عزت را از من نگیرد و قول میدهم امسال به حكم تغییر همه شرایط روحی و نوع زندگیام و وارد شدن به یك فضای جدید خانوادگی، سعی میكنم این فضای احترام را نه تنها در كارم كه در كنار كارم هم بیشتر ارائه كنم و نماینده خوبی باشم برای ذهنیت آنهایی كه دوستم دارند و به آنهایی هم كه دوستم ندارند قول میدهم در دوره جدید كاریام جوری باشم كه آنها هم دوستم داشته باشند.
ویدیو مرتبط :
کلیپ موسیقی - رضا صادقی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
رضا صادقی در "آکادمی موسیقی ایرانی"
پس از همهگیر شدن موج آکادمیها در کانالهای ماهوارهای، خبر تولید برنامهای با همین محتوا در داخل کشور میتواند قابل توجه باشد.
پس از همهگیر شدن موج آکادمیها در کانالهای ماهوارهای، خبر تولید برنامهای با همین محتوا در داخل کشور میتواند قابل توجه باشد.
گروه جوانی که پیش از این هم سابقه برنامهسازی برای شبکه ایرانیان را در کارنامه خود دارند، قرار است برنامهای به سبک مسابقههای خوانندگی کانالهای ماهوارهای را تولید کنند.
در این برنامه، جوانان علاقهمند به خوانندگی فرصت رقابت دارند و از میان آنها بهترینها به عنوان صدای برتر سال معرفی میشوند. رضا صادقی، بهروز صفاریان و پویا نیکپور داوران این مسابقه خوانندگی هستند.
گروه جوانی که پیش از این هم سابقه برنامهسازی برای شبکه ایرانیان را در کارنامه خود دارند، قرار است برنامهای به سبک مسابقههای خوانندگی کانالهای ماهوارهای را تولید کنند.
در این برنامه، جوانان علاقهمند به خوانندگی فرصت رقابت دارند و از میان آنها بهترینها به عنوان صدای برتر سال معرفی میشوند. رضا صادقی، بهروز صفاریان و پویا نیکپور داوران این مسابقه خوانندگی هستند.