فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

اشعار عید سعید فطر (3)



شعر عید فطر, اشعار عید فطر

گل در بر و می در کف و معشوق بکام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است

 

گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است

 

در مذهب ما باده حلالست و لیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

 

گوشم همه بر قول نی و نغمه ی چنگ است
چشم همه بر لعل لب و گردش جام است

 

در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوشبوی مشام است

 

از چاشنی قند مگو هیچ وز شکّر
ز آنرو که مرا از لب شیرین تو کام است

 

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است

 

از ننگ چه گویی که مرا نام زننگست
وز نام چه پرسی که مرا ننگ زنام است

 

میخواره و سرگشته و رندیم و نظر باز
وآنکس که چو ما نیست درین شهر کدام است

 

با محتسبم عیب مگوئید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است

 

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
که ایام گل و یاسمن و عید صیام است

 

شعر عید فطر, اشعار عید فطر

 

سلام ما به کسی کز سوی خدای ودود
به بزم عرش علا ماه روزه مهمان بود

 

شد آنچنان سوی لاهو تیان سبک پرواز
که گرد عرصه ناسوت را زبال زدود

 

زخوان رحمت او شد هماره برخوردار
به روزی نه سزاوار خویش لب نگشود

 

ز عمر خویش غنیمت شمرد فرصت را
نشست هر دم با میزبان به گفت و شنود

 

چنان سپرد دل و جان خود به خلوت انس
که عاشقانه زدل راند فکر بود و نبود

 

خرید گوهر مقصود را به قیمت جان
زنقد اندک خود برد بیشماران سود

 

شبان قدر به خوبی شناخت ارزش عمر
فرشته اش به سلام آمد از فراز فرود

 

ملک گشود شبانگه بر او دریچه صیح
که راه امن بیابد به روزگار خلود

 

که را که دوست فراخواند و نا شنیده گرفت

چه بهره برد اگر دشمنش به یاوه ستود

 

مه ما گذشت عزیران من, چه زود,چه زود
زمیزبان به تمنا هماره می طلبیم

 

که باز وعده بگیرد به یک چنین مو عود
هلا شما که پذیرفته گشته اید به ناز

 

همین بس است شما را از این جهان وجود
به عید فطر بمانید خرم و پیروز

 

به روزگار سعید و به جسم و جان مسعود
قبول باد اطاعات و روزه داریتان
ز ناظمی به شما دم به دم درود درود

منبع:ghasemiyoon.ir


ویدیو مرتبط :
عید سعید فطر مبارکباد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اشعار تبریک عید سعید فطر (4)



شعر عید فطر, شعر تبریک عید فطر

اشعار عید فطر, عید سعید فطر

 

صدهزاران شکر برگو کردگار پاک را
روزه بگرفتی زدودی از دلت خاشاک را


میرود ماه خدا ومی رسد عید خدا
بنده مومن در این مه سرزده افلاک را

 

در شب آخر روا باشد که احیایی شوی
فرصت آخر رسیده مومن چالاک را

 

چاک می گردد گریبان در وداع ماه حق
ای خدا دریاب یاران گریبان چاک را

 

فطره ات را در کناری نه،برای مستحق
کن رعایت سنت شاهنشه لولاک را

 

اول شوال عیدفطر باشد روزه دار
موسم افطار باشد ترک کن امساک را

 

در نماز عید شرکت کن کنار مومنین
می دهد مزدی نکو حق صائم دل پاک را
اسماعیل تقوایی

 

شعر عید فطر, شعر تبریک عید فطر

شعر عید فطر, شعر تبریک عید فطر

 

صبح نشاط دم زد، فیض سحر مبارک
عیش صبوح مستان، بر یکدگر مبارک

 

عید گشاد ابرو، بربست رخت روزه
این را حضر خجسته، آن را سفر مبارک

 

تیغ هلال شوال، باز از افق علم شد
ماه صیام بشکست فتح و ظفر مبارک

 

وقت سحر مؤذن آهنگ عیش برداشت
بر گوش روزه داران این خوش خبر مبارک

 

انجام خیر دارد، فکر شراب و ساقی
بحث فقیه و زاهد برخیر و شر مبارک

 

طبع حکیم و صوفی هر کس به طالعی زد
این راست نفع میمون آن را ضرر مبارک

 

شعر تبریک عید فطر, اشعار وداع با ماه رمضان

اشعار عید فطر, عید سعید فطر

 

گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام
به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام


 هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع
 هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام


 چه دیر ماه خدا آمد و چه زود گذشت
 چو آفتاب که یک لحظه می‌پرد از بام


 مه نیاز و نماز و دعا و استغفار
 مهی که بوی خدا می‌رسید از آن به مشام


 مه مبارک جوشن‌کبیر، رفت ز دست
 مه دعای سحر، ماه سجده، ماه قیام


 به افتتاح و ابوحمزه، دعای مجیر
 گرفته بود دل دوستان حق آرام


 سلام باد به شب‌های قدر و اعمالش
 که با خدا همه شب انس داشتیم مدام


 سلام باد بر آن لحظه‌های شیرینی
 که می‌شد از همه سو عفو کبریا اعلام


 گناهکار! ز عفو خدا مشو نومید
 که ناامیدی از رحمت خداست حرام


 به عید فطر بگیر از خدای خود عیدی
 که میهمان خدا را خدا کند اکرام


 مه مبارک ما بیشتر مبارک شد
 ز مقدم حسن، آن نور چشم خیرالانام


 امام دوم، فرزند اول زهرا

 که بود شانۀ پیغمبر خداش مقام


 به روزه‌خوار بگو خون دل خورد دائم
 به روزه‌دار گواراست عید ماه صیام


 خوشا کسی که به مهر علی و اولادش
 گرفت روزه و گسترد سفرۀ اطعام


 علی، ولی خدا، نفس مصطفی، حیدر
 که حب او همه دین است و مهر او اسلام


 خجسته نام خوشش حسن مطلع قرآن
 حدیث مدحش در لوح گشته حسن ختام


 وضو بگیر و بخوان داستان ردالشمس
 که آفتاب، به دست علی سپرده زمام


 بگو به خصم علی روزه و نماز، تو را
 شرار آتش خشم خدا شود در کام


 به روز حشر که داغ عطش به هر جگر است
 خوشا کسی که ز دست علی بگیرد جام


 مرام میثم تمار خوش بود «میثم»
 که در ثنای علی یافت عمر او اتمام
استاد حاج غلامرضا سازگار

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر صبح بخیر