چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
مصاحبه با بهناز شفیعی؛ دختر موتورسوار مشهور
بهناز شفیعی، یکی از معروف ترین دختران موتورسوار دنیاست که بزرگ ترین رسانه های خبری دنیا، مثل بی بی سی، سی ان ان، کریر دلاسرا و... از مهارت و ویژگی های اختصاصی او تعریف کرده اند.
ویژه نامه نوروز موفقیت - جلال سیادت: بهناز شفیعی، یکی از معروف ترین دختران موتورسوار دنیاست که بزرگ ترین رسانه های خبری دنیا، مثل بی بی سی، سی ان ان، کریر دلاسرا و... از مهارت و ویژگی های اختصاصی او تعریف کرده اند. بهتاز تنها دختر موتورسوار ایرانی است که در دو رشته Motocross و Moto race به صورت حرفه ای فعالیت می کند؛ اما با این حال تقریبا غیرممکن است که بهناز شفیعی را بیرون از پیست بینید و حدس بزنید که این دخترخانم شیک پوش، موتورسوار هم هست.
برخلاف تصور، بهناز نه تنها ظرافت های زنانگی اش را از دست نداده، بلکه تمام تلاشش را کرده است تا هرچیزی به جای خودش باشد. بهناز شفیعی از همان 15 سالگی که به طور اتفاقی موتورسواری را شروع کرد، هیچ وقت فکر نمی کرد که روزی یکی از 5 زن برتر موتورسوار جهان باشد. مصاحبه پرشور و انرژی این دختر 27 ساله ایرانی را بخوانید.
چطور به موتورسواری علاقه مند شدید؟
از بچگی ترک موتور می نشستم و گریه می کردم که حتما یک دور بزنم، ولی هیچ وقت به ذهنمم خطور نکرده بود که خودمم می توان راکب موتور باشم. یعنی از اول هم به موتور علاقه داشتم ولی کاملا اتفاقی به موتورسواری گرایش پیدا کردم. سیزده بدر سال 83 که پانزده سالم بود به روستایی نزدیک زنجان دعوت شدیم. آنجا خانمی بود که موتورسواری می کرد. با دیدن ایشان در ذهنم جرقه خورد که موتورسواری را شروع کنم. همان جا استارت کار را زدم و کم کم فعالیتم را بیشتر کرد تا حرفه ای شوم.
این همه عشق به موتورسواری از کجا آمده؟ عشق سرعت هستی؟
هیجانی که هنگام موتورسواری و پرش پیدا می کنی، قابل مقایسه با هیچ چیز نیست. من اولین دختر ایرانی هستم که موتور رِیس سوار می شوم و مدرکش را از فدراسیون گرفته ام. آدرنالینی که در هنگام سوار شدن موتور، در درونم ترشح می شود، باعث شادابی و نشاط می شود. ما از زمانی که هندل یا استارت موتور را می زنیم، تمام تمرکزمان روی موتورسواری است و به چیز دیگری فکر نمی کنیم. من هر وقت ناراحت باشم یا هر مشکلی داشته باشم، مشکلاتم را با موتورسواری رفع می کنم؛ درواقع یک جوری زندگی ام با موتورسواری گره خورده است.
کسی شما را با این استعداد آشنا کرده و برای ادامه این کار تشویقتان کرده؟
نه اصلا. فقط خودم علاقه داشتم.
نظر خانواده تان در مورد موتورسواری دخترشان چه بود؟
اوایل که موتور نداشتم و حرفه ای سواری نمی کردم. برایشان عادی بود که ذوق سواری دارم. ولی بعد که خواستم وارد دنیای حرفه ای شوم، نگران بودند که مشابه تصادف های خطرناک موتورسواری برای من اتفاق بیفتد. ولی من به آن ها ثابت کردم که می توان با ایمنی موتورسواری کرد و هیچ اتفاق بدی هم رخ ندهد.
در این مدتی که حرفه ای کار می کنید، تصادفی نداشتید؟
خوشبختانه تصادف شدید نداشتم، اما زمین خورده ام، ولی به خاطر لباس ایمنی که تنم بود، اتفاق خاصی نیفتاد.
خواهر و برادر داری؟
دو خواهر و دو برادرم که من آخرینشان هستم.
به موتورسواری علاقه دارند؟
یکی از خواهرانم علاقه شدیدی دارد که ترک موتور بنشیند، ولی دوست ندارد خودش راکب باشد.
به او پیشنهاد ندادید که می تواند خودش راننده باشد و از موتورسواری لذت ببرد؟
ببینید خواهرهایم بیشتر دختر خانه اند و اهل آشپزی، خیاطی و گلدوزی، ولی من هیچ وقت علاقه ای به کار خانه نداشتم.
یعنی بیشتر روحیه پسرانه داری؟
اصلا. مگر می شود گفت کسی که آشپزی می کند، روحیه دخترانه دارد؟ به نظر من هیچ کاری مختص دختران یا پسران نیست. من روحیه پسرانه ندارم، ولی فکر می کنم که برای آشپزی و خانه داری هیچ وقت دیر نیست و اگر نیاز باشد می توانی همه این کارها را در عرض یک هفته یاد بگیری! به همین دلیل من تمام سعی ام را می کنم تا از زمان و موقعیتی که دارم، برای موتورسواری استفاده بکنم.
رشته تحصیلی تان در دانشگاه چه بود؟
من دیپلم ریاضی- فیزیک و لیسانس حسابداری دارم.
و رشته تحصیلی تان هم با علایقتان مرتبط نیست؛ مثلا دوست نداشتید تربیت بدنی بخوانید؟
من اتفاقی وارد این راه شدم و اصلا فکرش را نمی کردم و در ضمن از قبل پیش بینی نکرده بودم. من موتورسواری را آهسته شروع کردم و هیچ وقت فکر نمی کردم به این نقطه برسم که بتوان در ایران این ورزش را انجام داد. من هیچ اطلاعاتی نداشتم و به مرور زمان با پیگیری های خودم با آدم هایی آشنا شدم که مرا با دنیای موتورسواری آشنا کردند.
چند خانم موتورسوار در ایران داریم؟
در رشته «ریس» هیچ کس جز من نیست، ولی فکر می کنم در رشته کراس 15 نفر باشیم. اگر کل ایران را در نظر بگیریم، فکر می کنم 20 نفر بیشتر نباشیم.
مثل اینکه اجازه ندارید در پیست آزادی تمرین کنید.
درسته. اجازه نمی دهند. اما فقط یک بار از فدراسیون اجازه گرفتم که برای کلاس آموزشی موتورسواری و گذراندن دوره مربی گری شرکت کنم. من در بین خانم های ایرانی تنها کسی هستم که توانسته ام در پیست آزادی حاضر شوم و از فدراسیون مدرک موتورسواری بگیرم.
فدراسیون از خانم های موتورسوار حمایت می کند؟
بله تا جایی که از دستشان بربیاد، کمک می کنند.
هرچند وقت یک بار پیست می روید؟
من سه جلسه در هفته تمرین دارم که هر بار یک تا دو ساعت موتورسواری می کنم.
رفت و آمد این موتورها در سطح شهر ممنوع است؛ پس چطور هر دفعه از خانه تا پیست می روید؟
معمولا با یدک کش موتور من را می بریم؛ البته چون تردد سخت است، معمولا موتور را داخل کانکس پیست نگه می دارم.
هنوز موتورسواری برایتان علاقه است یا برای آینده این ورزش برنامه ای دارید؟
هنوز از روی عشق و علاقه این کار را انجام می دهم، گرچه هدف هم این است که برای نسل های بعد شرایط را آماده کنیم و به نوعی پیشگام باشیم و بتوانیم به کسانی که علاقه دارند، آموزش بدهیم و در نهایت در مسابقات خارج از کشور شرکت کنیم.
از سطح مسابقات بین المللی اطلاعی دارید؟ یعنی می دانید ما چقدر با آن ها فاصله داریم؟ در صورتی که به دختران موتورسوار اجازه حضور در مسابقات داده شود، قابلیت رقابت با ورزشکاران جهانی را خواهیم داشت؟
ما استعدادهای زیادی داریم و حتما می توانیم در مسابقات جهانی پرقدرت شرکت کنیم. اگر اجازه بدهند و اسپانسر داشته باشیم، امکان پذیر است. چون هزینه هایش خیلی زیاد است. در حال حاضر مهم این است که پیست آزادی را باز بکنند و بتوانیم مربی داشته باشیم و تمرین کنیم. در این رشته بیشتر از استعداد، تمرین مهم است؛ یعنی هرقدر تمرین بیشتری داشته باشیم، بهتر می شویم. در مورد خود من اگر بودجه اش را داشته باشم، می توانم در تمام رشته های موتور و ماشین شرکت کنم و حتی مقام هم بیاورم.
پیش آمده که با آقایان مسابقه بدهی؟
بین خانم ها که کسی نیست ریس شرکت کند و برای مسابقه با آقایان هم اجازه ندارم؛ چون تنها جای تمرین پیست آزادی است و به خانم ها اجازه حضور نمی دهند. من فقط یک بار اجازه گرفتم که برای گذراندن دوره کلاس هایش در پیست آزادی حاضر شوم.
ماشین باز هم هستید؟
بله، ولی هیجانی که موتورسواری به آدم می دهد، به هیچ وجه در ماشین سواری نیست.
موتورسواری در خیابان داستانش فرق می کند و شما مدام نگران هستی که آسیب ببینی. اصلا در خیابان امکانش وجود ندارد آن طور که دوست داری، گاز بدهی؛ چون هر آن، ممکن است که یک ماشین جلویت بپیچد و به همین دلیل استرس زیادی دارد.
خب هیجانش خیلی بیشتر است.
به ریسکش نمی ارزد. بیشتر تصادفاتی که منجر به فوت یا نقص عضو شده، خارج از پیست بوده؛ درواقع آسیب دیدگی داخل پیست خیلی کمتر است. اصلا بحث ورزش فرق می کند. در خیابان نمی شود با خیال راحت گاز داد. برای موتور کراس هم که پرش خیلی مهم است. کجای خیابان می شود با موتور پرش کرد؟!
پیست های ما استاندارد هستند؟
می شود گفت که پیست آزادی استاندارد است.
خودتان کجا تمرین می کنید؟
برای ریس که جایی را ندارم و منتظر مجوز هستم. برای موتور کراس هم چند پیست اطراف کرج هست که آنجا تمرین می کنم.
به کسی که بخواهد وارد این رشته بشود، چه پیشنهادی دارید؟
پیشنهاد می کنم حتما در سه مرحله مبتدی، مقدماتی و حرفه ای آموزش ببینند. هر کسی می تواند به فدراسیون مراجعه کند و به بانوانی که حرفه ای کار می کنند، دسترسی پیدا کند و دوره آموزشی ببیند. ما حتی می توانیم کمکشان کنیم که از کجا موتور و لباس را بخرند، البته موتور را می توانند کرایه هم بکنند.
می توانند تفریحی هم موتورسواری کنند؟
بله. می توانند آموزش های لازم را ببینند و موتور کرایه کنند و به صورت تفریحی سواری کنند. البته موتورسوار معمولی هم نمی تواند در جلسه اول با موتور کراس پرش انجام دهد؛ چون خطرش خیلی زیاد است.
برخلاف تصور، بهناز نه تنها ظرافت های زنانگی اش را از دست نداده، بلکه تمام تلاشش را کرده است تا هرچیزی به جای خودش باشد. بهناز شفیعی از همان 15 سالگی که به طور اتفاقی موتورسواری را شروع کرد، هیچ وقت فکر نمی کرد که روزی یکی از 5 زن برتر موتورسوار جهان باشد. مصاحبه پرشور و انرژی این دختر 27 ساله ایرانی را بخوانید.
از بچگی ترک موتور می نشستم و گریه می کردم که حتما یک دور بزنم، ولی هیچ وقت به ذهنمم خطور نکرده بود که خودمم می توان راکب موتور باشم. یعنی از اول هم به موتور علاقه داشتم ولی کاملا اتفاقی به موتورسواری گرایش پیدا کردم. سیزده بدر سال 83 که پانزده سالم بود به روستایی نزدیک زنجان دعوت شدیم. آنجا خانمی بود که موتورسواری می کرد. با دیدن ایشان در ذهنم جرقه خورد که موتورسواری را شروع کنم. همان جا استارت کار را زدم و کم کم فعالیتم را بیشتر کرد تا حرفه ای شوم.
این همه عشق به موتورسواری از کجا آمده؟ عشق سرعت هستی؟
هیجانی که هنگام موتورسواری و پرش پیدا می کنی، قابل مقایسه با هیچ چیز نیست. من اولین دختر ایرانی هستم که موتور رِیس سوار می شوم و مدرکش را از فدراسیون گرفته ام. آدرنالینی که در هنگام سوار شدن موتور، در درونم ترشح می شود، باعث شادابی و نشاط می شود. ما از زمانی که هندل یا استارت موتور را می زنیم، تمام تمرکزمان روی موتورسواری است و به چیز دیگری فکر نمی کنیم. من هر وقت ناراحت باشم یا هر مشکلی داشته باشم، مشکلاتم را با موتورسواری رفع می کنم؛ درواقع یک جوری زندگی ام با موتورسواری گره خورده است.
کسی شما را با این استعداد آشنا کرده و برای ادامه این کار تشویقتان کرده؟
نه اصلا. فقط خودم علاقه داشتم.
نظر خانواده تان در مورد موتورسواری دخترشان چه بود؟
اوایل که موتور نداشتم و حرفه ای سواری نمی کردم. برایشان عادی بود که ذوق سواری دارم. ولی بعد که خواستم وارد دنیای حرفه ای شوم، نگران بودند که مشابه تصادف های خطرناک موتورسواری برای من اتفاق بیفتد. ولی من به آن ها ثابت کردم که می توان با ایمنی موتورسواری کرد و هیچ اتفاق بدی هم رخ ندهد.
در این مدتی که حرفه ای کار می کنید، تصادفی نداشتید؟
خوشبختانه تصادف شدید نداشتم، اما زمین خورده ام، ولی به خاطر لباس ایمنی که تنم بود، اتفاق خاصی نیفتاد.
خواهر و برادر داری؟
دو خواهر و دو برادرم که من آخرینشان هستم.
به موتورسواری علاقه دارند؟
یکی از خواهرانم علاقه شدیدی دارد که ترک موتور بنشیند، ولی دوست ندارد خودش راکب باشد.
ببینید خواهرهایم بیشتر دختر خانه اند و اهل آشپزی، خیاطی و گلدوزی، ولی من هیچ وقت علاقه ای به کار خانه نداشتم.
یعنی بیشتر روحیه پسرانه داری؟
اصلا. مگر می شود گفت کسی که آشپزی می کند، روحیه دخترانه دارد؟ به نظر من هیچ کاری مختص دختران یا پسران نیست. من روحیه پسرانه ندارم، ولی فکر می کنم که برای آشپزی و خانه داری هیچ وقت دیر نیست و اگر نیاز باشد می توانی همه این کارها را در عرض یک هفته یاد بگیری! به همین دلیل من تمام سعی ام را می کنم تا از زمان و موقعیتی که دارم، برای موتورسواری استفاده بکنم.
رشته تحصیلی تان در دانشگاه چه بود؟
من دیپلم ریاضی- فیزیک و لیسانس حسابداری دارم.
و رشته تحصیلی تان هم با علایقتان مرتبط نیست؛ مثلا دوست نداشتید تربیت بدنی بخوانید؟
من اتفاقی وارد این راه شدم و اصلا فکرش را نمی کردم و در ضمن از قبل پیش بینی نکرده بودم. من موتورسواری را آهسته شروع کردم و هیچ وقت فکر نمی کردم به این نقطه برسم که بتوان در ایران این ورزش را انجام داد. من هیچ اطلاعاتی نداشتم و به مرور زمان با پیگیری های خودم با آدم هایی آشنا شدم که مرا با دنیای موتورسواری آشنا کردند.
چند خانم موتورسوار در ایران داریم؟
در رشته «ریس» هیچ کس جز من نیست، ولی فکر می کنم در رشته کراس 15 نفر باشیم. اگر کل ایران را در نظر بگیریم، فکر می کنم 20 نفر بیشتر نباشیم.
مثل اینکه اجازه ندارید در پیست آزادی تمرین کنید.
درسته. اجازه نمی دهند. اما فقط یک بار از فدراسیون اجازه گرفتم که برای کلاس آموزشی موتورسواری و گذراندن دوره مربی گری شرکت کنم. من در بین خانم های ایرانی تنها کسی هستم که توانسته ام در پیست آزادی حاضر شوم و از فدراسیون مدرک موتورسواری بگیرم.
فدراسیون از خانم های موتورسوار حمایت می کند؟
بله تا جایی که از دستشان بربیاد، کمک می کنند.
هرچند وقت یک بار پیست می روید؟
من سه جلسه در هفته تمرین دارم که هر بار یک تا دو ساعت موتورسواری می کنم.
رفت و آمد این موتورها در سطح شهر ممنوع است؛ پس چطور هر دفعه از خانه تا پیست می روید؟
معمولا با یدک کش موتور من را می بریم؛ البته چون تردد سخت است، معمولا موتور را داخل کانکس پیست نگه می دارم.
هنوز موتورسواری برایتان علاقه است یا برای آینده این ورزش برنامه ای دارید؟
هنوز از روی عشق و علاقه این کار را انجام می دهم، گرچه هدف هم این است که برای نسل های بعد شرایط را آماده کنیم و به نوعی پیشگام باشیم و بتوانیم به کسانی که علاقه دارند، آموزش بدهیم و در نهایت در مسابقات خارج از کشور شرکت کنیم.
ما استعدادهای زیادی داریم و حتما می توانیم در مسابقات جهانی پرقدرت شرکت کنیم. اگر اجازه بدهند و اسپانسر داشته باشیم، امکان پذیر است. چون هزینه هایش خیلی زیاد است. در حال حاضر مهم این است که پیست آزادی را باز بکنند و بتوانیم مربی داشته باشیم و تمرین کنیم. در این رشته بیشتر از استعداد، تمرین مهم است؛ یعنی هرقدر تمرین بیشتری داشته باشیم، بهتر می شویم. در مورد خود من اگر بودجه اش را داشته باشم، می توانم در تمام رشته های موتور و ماشین شرکت کنم و حتی مقام هم بیاورم.
پیش آمده که با آقایان مسابقه بدهی؟
بین خانم ها که کسی نیست ریس شرکت کند و برای مسابقه با آقایان هم اجازه ندارم؛ چون تنها جای تمرین پیست آزادی است و به خانم ها اجازه حضور نمی دهند. من فقط یک بار اجازه گرفتم که برای گذراندن دوره کلاس هایش در پیست آزادی حاضر شوم.
ماشین باز هم هستید؟
بله، ولی هیجانی که موتورسواری به آدم می دهد، به هیچ وجه در ماشین سواری نیست.
موتورسواری در خیابان داستانش فرق می کند و شما مدام نگران هستی که آسیب ببینی. اصلا در خیابان امکانش وجود ندارد آن طور که دوست داری، گاز بدهی؛ چون هر آن، ممکن است که یک ماشین جلویت بپیچد و به همین دلیل استرس زیادی دارد.
خب هیجانش خیلی بیشتر است.
به ریسکش نمی ارزد. بیشتر تصادفاتی که منجر به فوت یا نقص عضو شده، خارج از پیست بوده؛ درواقع آسیب دیدگی داخل پیست خیلی کمتر است. اصلا بحث ورزش فرق می کند. در خیابان نمی شود با خیال راحت گاز داد. برای موتور کراس هم که پرش خیلی مهم است. کجای خیابان می شود با موتور پرش کرد؟!
پیست های ما استاندارد هستند؟
می شود گفت که پیست آزادی استاندارد است.
خودتان کجا تمرین می کنید؟
برای ریس که جایی را ندارم و منتظر مجوز هستم. برای موتور کراس هم چند پیست اطراف کرج هست که آنجا تمرین می کنم.
پیشنهاد می کنم حتما در سه مرحله مبتدی، مقدماتی و حرفه ای آموزش ببینند. هر کسی می تواند به فدراسیون مراجعه کند و به بانوانی که حرفه ای کار می کنند، دسترسی پیدا کند و دوره آموزشی ببیند. ما حتی می توانیم کمکشان کنیم که از کجا موتور و لباس را بخرند، البته موتور را می توانند کرایه هم بکنند.
می توانند تفریحی هم موتورسواری کنند؟
بله. می توانند آموزش های لازم را ببینند و موتور کرایه کنند و به صورت تفریحی سواری کنند. البته موتورسوار معمولی هم نمی تواند در جلسه اول با موتور کراس پرش انجام دهد؛ چون خطرش خیلی زیاد است.
ویدیو مرتبط :
بهناز شفیعی بانوی موتورکراس ایران
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شرط عجیب یک ملی پوش بسیار مشهور برای مصاحبه
یک بازیکن مشهور تیم ملی برای مصاحبه با روزنامه های ورزشی شرطی گذاشته که عجیب به نظر می رسد.
به گزارش جام نیوز به نقل از اوج نیوز، بازیکن ملی پوش لیگ برتر، شرط کرده در صورتی حاضر به مصاحبه با برخی روزنامه های ورزشی است که عکس و گفته هایش تبدیل به عکس و تیتر یک روزنامه شود!
این بازیکن خیلی معروف در جواب به درخواست خبرنگاران برای مصاحبه ابتدا چنین شرطی تعیین می کند و اگر شرط او محقق نشد دیگر با آن روزنامه مصاحبه نمی کند.
این ملی پوش معروف بعضا عکس پیشنهادی خود برای صفحه اول روزنامه را ایمیل هم می کند!