چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
سعدی، شیرازهبند مکتب ادبی شیراز
امروز سالروز درگذشت شیخ اجل سعدی است. کوروش کمالی سروستانی، سعدی شناس معاصر درباره این شاعر میگوید: سعدی به دو دلیل استاد سخن لقب گرفته است.
نام اصلی: ابومحمد مُصلِحالدین بن عبدالله
زمینهٔ کاری: شاعر و نویسنده
زادروز: ۵۸۵ یا حدود ۶۰۶ هـ. ق. / حدود ۵۸۹ خورشیدی/ ۱۲۱۰ میلادی - شیراز، ایران
مرگ: حدود ۶۹۱ هـ. ق. / حدود ۶۷۰ یا ۶۷۱ خورشیدی/ ۱۲۹۱ یا ۱۲۹۲ میلادی - شیراز، ایران
ملیت: ایرانی
محل زندگی: شیراز، مصر، فرنگ، ...
در زمان حکومت: سلطان محمد خوارزمشاه، سلطان غیاثالدین
رویدادهای مهم: هجوم مغولان
لقب: استاد سخن، پادشاه سخن، شیرینسخن، شیخ اجلّ، مصلحالدین
کتابها: گلستان به نثر و بوستان به نظم و...
دیوان سرودهها: بوستان (در بحر متقارب)، غزلیات، مواعظ، مراثی، ...
تخلص: سعدی
دلیل سرشناسی: نظم و نثر آهنگین و قویِ آثارش
امروز سالروز درگذشت شیخ اجل سعدی است. کوروش کمالی سروستانی، سعدی شناس معاصر درباره این شاعر میگوید: سعدی به دو دلیل استاد سخن لقب گرفته است؛ اول فرم کلام، زبان، زیباییشناسی و استفاده حکیمانه از عناصر فرهنگی روزگار او که آمیزهای از فرهنگ ایران باستان، قرآن و حدیث، دانشگاه آن روزگار (که عمدتا به زبانهای هندی و یونانی و عربی) بوده، نبوغ خود او و فضای اجتماعی- فرهنگی شهر شیراز از جمله عواملی هستند که باعث میشوند سعدی را استاد سخن بدانیم. به نوشته قریب به اتفاق كرونیكلرها ، مشرفالدین مصلح ابن عبدا... ــ سعدی شیرازی ــ نهم دسامبر سال ۱۲۹۲ میلادی در زادگاه خود شهر باستانی شیراز وفات یافته است.
یكی ــ دو تن دیگر در گذشت سعدی را سال ۱۲۹۰ میلادی ذكر كرده و نوشته اند كه وی به سال ۱۲۱۰ میلادی در شیراز به دنیا آمده بود. او كه درنوجوانی شیراز را برای ادامه تحصیل در نظامیه بغداد ( دانشكده ای كه خواجه نظام الملك توسی ساختهبود) ترك كرده بود تاسال ۱۲۵۶ (۴۶ سالگی) به زادگاه خود بازنگشت و در این مدت از عراق امروز ، سوریه قدیم (شامل لبنان ) ، مصر ، حجاز و قسمتهایی از آناتولی دیدار كرد و در طرابلس لبنان به دست صلیبیون اسیر شد كه اورا به نوشته خودش« به كارگل بداشتند » یعنی عملگی در ساختن بنا به او تحمیل شده بود ، كه در اینجا توسط یك تاجر باز خرید و آزاد شد. سعدی كه این نام او از اسم سعد ابن زنگی حكمران وقت فارس گرفته شده است در سال ۱۲۵۷ بوستان كه عمدتا نثر است و سال بعد گلستان را كه غالبا نظم است به پایان رسانید. نظم و نثر سعدی كه تا آن زمان چنین سبك و روشی سابقه نداشت فصاحت زبان فارسی را به اعلا درجه رسانید .این استاد سخن فارسی نثری روان و شیرین دارد. حكایات و ابیات سعدی آكنده از پند و اندرز برای اصلاح مردمان است.
سعدی راوی زبان فارسی
زبان فارسی بعد از فردوسی که کاخ بلندی را سامان داد و عرصهای برای زبان فارسی گشود، تا حدودی به عربگرایی و مغلقگویی دچار شد. سعدی در قرن هفتم به گونهای دیگر زبان فارسی را بازآفرینی و از امکاناتی که این زبان داشت به گونهای استفاده کرد که به قول شادروان فروغی: امروز ما به زبان سعدی سخن میگوییم و گلستان سعدی به عنوان یکی از کتابهای موثری است که از قرن هشتم تا سیزدهم نزدیک به 72 گلستان واره به تقلید از او نگاشته شد که از آن جمله نگارستان جامی است. رئیس مرکز سعدی شناسی گفت: سعدی، شیرازهبند مکتب ادبی شیراز بود و حافظ ارتقا دهنده آن مکتب. به قول خیلی از حافظ شناسان از جمله استاد بهاءالدین خرمشاهی: شاید اگر سعدی نبود حافظ به این صورت شکل نمیگرفت. یعنی وامداری حافظ به سعدی در غزل از نظر حافظ پژوهان غیر قابل انکار است.
با این وجود اما در مشرب فکری تفاوتهایی وجود دارد که به روزگار، مسائل پیرامونی ونوع نگاه این دو شاعر بر میگردد، اما آنها در یک جبهه مشترک بودند. کمالی سروستانی ادامه داد: هر دوی این شاعران دغدغه انسان آزاد داشتند. هر دو از ظلم و ستمی که بر انسانهای روزگارشان روا داشته میشد رنج میبردند. هر دو از ریا، دورویی و دروغ ابراز تنفر کردهاند، هر دو ریا را در آثار خود رد کردهاند، هر دو به تعالی انسانی و آزاد بودن اندیشه انسانی تاکید کردهاند، هر دو روی مفهوم حقوق رعیت( در آن روزگار) و حقوق شهروندی که امروز با آن آشنایی داریم انگشت تاکید گذاشتهاند. سروستانی اضافه کرد: در یک دوره زمانی خاص بخشی از جامعه روشنفکری ایران نخوانده به سعدیگریزی دامن زدند.
خوشبختانه این مسئله دارد هر روز بیش از گذشته کم رونق میشود. کسانی چون مرحوم گلشیری که در حوزه ادبیات مدرن کار کرده بود در اواخر عمر خویش دست به کار ویرایش گلستان سعدی شد. او در پایان گفت: فردی چون محمود دولتآبادی میگوید: ما با خواندن سعدی از او الهام میگیریم. نقادان داستاننویسی چون کامیار عابدی و حسن میرعابدینی نقش سعدی را در ادبیات داستانی ایران کمرنگ نمیدانند. شاید همه این نکات باعث شده حضور سعدی در ادبیات ایران مستمر باشد. البته شعر حافظ هم نکته بینی و زیبایی مخصوص به خودش را دارد اما کاری که سعدی در زبان کرد را نه حافظ انجام داد و نه مولوی. آنها در شعر خیلی چیزها را به اوج بردند اما زبان و ادبیات در عین حال که همزاد هستند با یکدیگر تفاوتهای آشکاری هم دارند.
کوروش کمالی سروستانی، سعدیشناس، پژوهشگر، زبانشناس و نویسنده آثار ادبی، به سال ۱۳۴۱ در خاندان کمالی سروستانی در سروستان دیده به جهان گشود. او در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه داده و هماکنون رئیس مرکز سعدی شناسی و دانشنامه فارس است. یکی ازمهمترین تالیفات او دانشنامه آثار تاریخی فارس است .
آرامگاه سعدی
نگاهی به مهمترین تالیفات شیخ اجل
گلستان سعدی
در نظر بسیاری از استادان ادبیات فارسی، درگذشته و حال زیباترین نثر فارسی در بیان مسائل اجتماعی و اخلاقی کتاب گلستان سعدی است که در عین شیوایی و رسایی، هیچ گونه کلام زایدی ندارد. به گفته جامی، شاعر نامدار ایرانی، آن را «نه گلستان، که روضه ای زبهشت» باید دانست. در این کتاب که تصویری از دنیای واقعیتهاست، چهره عاطفی و اخلاقی انسانها، آنچنانکه هستند، در قالب داستان هایی دل نشین و مزین به آیات قرآنی و احادیث نبوی، همراه با اشعار فارسی، عربی و در نهایت بلاغت و شیوایی به نگارش در آمده است. خود سعدیِ شیرین سخن چه زیبا سروده است:
به چه کار آیدت ز گل طبقی
ز گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد
بوستان سعدی
منظومه بوستان که زاده خیال و جهان آرمانی و مطلوب سعدی است، آکنده از نیکی، ایمان، پاکی و صفاست. در این گلزار، شاعر با گشودن 10 باب به روی کسانی که قصد سیر و سیاحت در این فضای معنوی دارند، آنان را به شهر آرمانی ای رهبری میکند که در چشم انداز زیبای آن، انسان بر اوج قله آدمیت بر می آید و از هر چه پستی و نامردمی است، پاک می شود. برای مثال، یک جوانمرد که خود تنگ دست است، برای آنکه زندانی بینوایی را از بند طلبکار نجات دهد، ضامن او می شود. بعد او را فراری می دهد و خودش به جای او سال ها در زندان می ماند. سعدی در بوستان خویش می کوشد که هر چه زشتی و بدی را از عرصه این جهان بزداید و در همه جهان، جز نیکی و زیبایی چیزی باقی نگذارد. از دیدگاه وی، حتی ستمکاران از گرایش به نیکی خالی نیستند.
غزل های سعدی
سعدی بسیاری از اندیشه ها، باورها، عقاید و احساسات خود را در قالب غزل بیان کرده است و عواطف درونی خود را، صاف و صمیمی با خوانندگان در میان می گذارد. غزل های سعدی، حاکی از سوز و گُداز او در عشق است. عشق سعدی، هم به تمامی مخلوقات و هم به آفریدگان او اظهار می شود؛ چنانکه خود او می گوید:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
درباره محتوای غزلیات سعدی میگویند: غزلهای سعدی، وصف عشق و مستی و محبت است. از غزل های او برمی آید که او مرد عشق است... و تار و پُودِ وجودش با عشق بافته شده است. سخن بیرون از عشق را قیل و قال می خواند و عشق ورزی را هنر خود.
کسان عیب کنندم که عاشقی همه عمر
کدام عیب که سعدی خود این هنر دارد
دکتر عبدالحسین زریّن کوب درباره عشق سعدی گفته است : عشق او در حقیقت اخلاق و تقواست، درد و سوز و گذشت و تسلیم است. چنان از خودپرستی به دور است که در آن، از عاشق و خواستِ او نشانی نیست. از اینجاست که هیچ چیز معنوی تر، اخلاقی تر و روحانی تر از عشق وی نمیتوان جُست.
ویدیو مرتبط :
مرکز پزوهش و ارائه مکتب شیراز در معماری و هنر های تجسمی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
باغ ارم یکی از مکان های دیدنی شیراز
باغ ارم شیراز به طور مسلم از دوره سلجوقیان و در تمام دوره آل اینجو و آل مظفر و گوركانیان وجود داشته و با توجه به اینكه سیستم فئودالی به طور كامل بر جامعه آن دوره حاكم بوده بدون تردید بانیان و صاحبان باغ ارم كه باغی ارزشمند بوده، در آن زمان حكام وقت بودهاند. احتمال میرود اتابك قراچه كه از طرف سنجر سلجوقی به حكومت فارس منصوب بوده دستور احداث این باغ را داده باشد.
بعد از وی تا جلوس شاه شیخ ابواسحاق اینجو كه احتمالاً باغ ارم را در تصدی داشت، اطلاعی از نحوه مالكیت این باغ در دست نیست.شاه شیخ ابواسحاق اینجو در سال 742 ه.ق جلوس نموده و در سال 757 ه.ق كشته شد.
پس از انقراض سلسله آل اینجو به وسیله آل مظفر، احتمالاً باغ ارم به مالكیت سلاطین آل مظفر در آمده و در عهد شاه منصور آخرین پادشاه این خاندان كه به دست گوركانیان كشته شد، باغ در نهایت آبادانی و شكوه بوده است.
از عصر صفویه به بعد، باغ ارم در نوشتههای جهانگردان، آباد و باشكوه توصیف شده است. در عهد كریم خان زند احتمالاً باغ ارم در مالكیت سران سلسله زندیه بوده و مانند سایر ابنیه و باغ های شیراز مرمت گردیده است.
از اواخر دوره زندیه تقریباً بیش از هفتاد و پنج سال باغ ارم در تصاحب سران ایل قشقایی بود. خاندان جانی خان قشقایی كه از دوره فتحعلی شاه قاجار با سمت ایلخانی و ایل بیگی بر ایل قشقایی فرمانروایی میكردند، مدت مدیدی این باغ را در اختیار داشته و از آنجا به عنوان مقر فرمانفرمایی خود در شهر شیراز استفاده میكردهاند.
نخستین ایلخان این خاندان یعنی جانی خان و پسرش محمد قلی خان عمارتی باشكوه در این باغ بنا نهادند. در اوایل دوره قاجاریه بعضی از سران ایل قشقایی كه مالكین سابق باغ ارم بودهاند در گوشهای از این باغ به خاك سپرده شدهاند كه در حال حاضر نشانی از این قبور در دست نیست.
ساختمان عمارت این باغ در دوره ناصرالدین شاه قاجار هنوز مرغوب و قابل توجه بوده است. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه، حاج نصیرالملك شیرازی باغ را از خاندان ایلخانی خریداری نموده و ساختمان فعلی موجود در باغ را به جای عمارت ایلخانی بنا نمود ولی احتمالاً اساس ساختمان قبلی را حفظ كرده است. پس از درگذشت حاج نصیرالملك در سال 1311 ه.ق تزئینات بنا و بعضی قسمت های ناتمام به وسیله ابوالقاسم خان نصیرالملك، مالك این باغ اتمام یافته است.
در آن زمان توصیفی توسط فرصتالدوله شیرازی راجع به این باغ داده شده كه به شرح زیر میباشد:
"... بستانی است بی مثال و گلشنی است بهشت تمثال ...، سروهایش سر به افلاك كشیده، عماراتی دارد شاهانه مشتمل بر تالاری كه به واسطه دو ستون قوی پیكر برپاست و ارسیها، گوشوارهها و اتاق ها و رواق های دیگر را از فوقانی و تحتانی داراست. آبشارهای متعدده از هر جانب آن روان است و سبزههای اطراف جویش چون خط بر گرد عارض نوش لبان. بنای اول آن را محمد قلی خان ایلخانی نهاده سپس مرحوم حاجی نصیرالملك خریده و حكم به بنیاد عمارات مذكور داده. حاجی محمد حسن معمار... آن بنا را برآورده باغی دیگر برآن افزودهاند. آن نیز هوایش معطر است...، خلوتی دیگر دارد كه نارنجستانش نام نهادهاند. باربند و كوشكی هم برای آن قرار دادهاند."
دونالد ویلبر درباره باغ ارم شیراز چنین نگاشته است:
"... برای مدت لااقل 75 سال این عمارت در تصاحب خانها و یا سران قبیله قشقایی بود. همین ساختمان هسته مركزی باغ به شمار میرود. در این موقع دیواری در وسط باغ احداث كردند و بدین ترتیب باغ به دو قسمت تقسیم گردید.
باغ ارم محبوبیت فراوان خود را مدیون درختان مركبات و خیابان طویلی است كه در دو طرف آن سروهای باشكوه غرس گردیده و ساختمان جالب توجهی كه شاهد مهمان نوازی بی دریغ ایل قشقایی بوده است. هرچند سال یك بار مقداری از درختان مركبات بر اثر سرمای سخت از بین میروند درحالی كه سروها در عرض پنجاه سال اخیر همچنان جذابیت خود را حفظ كردهاند ... ." در تهیه طرح باغ، محور طولانی آن مشخص گردیده است.
امروز كوشك اصلی، هسته مركزی این باغ و جالبتوجه ترین جنبه آن را تشكیل میدهد. اطاق های طبقه زیرین تقریباً زیرزمین است و تالار مركزی آن را برای استراحت در روزهای گرم تابستان در نظر گرفتهاند. نهر آب مستقیماً از این تالار می گذرد و در سر راه خود قبل از اینكه به حوض بزرگی فرو ریزد استخر را پر میكند. دیوارها و كف این تالار از كاشیهای رنگین پوشیده شده است.
پلكانی این طبقه را به طبقه بالاتر و به راهروهایی كه به تالار بزرگ منتهی میگردد متصل میسازد. منظره جنوبی آن همان ادامه محور اصلی است و از طرف شمال چشم انداز آن را تپههایی تشكیل میدهد كه در حاشیه رودخانه قرار گرفته است.
در این محل نیز مانند بسیاری دیگر از ساختمان های شیراز كاشی های براق و سنگ های تراش میراث قدیم را از نو رواج میدهد. این قسمت سه گوش (سنتوری) منظرهای را متعلق به دوره ساسانیان كه با كاشی های رنگی زینت شده نشان می دهد درحالی كه در طبقهای كه همسطح زمین ساخته شده تخته سنگ های آهكی نسخههای تحریف شدهای است از نقوش برجسته دوره هخامنشیان كه در تخت جمشید دیده میشود. در سراسر این ناحیه وسیع بوته گل سرخ كمتر دیده میشود و به جای آن در گلخانه كه داخل آن را با چوب به طرز پلكانی ترتیب دادهاند انواع گلها را در گلدان نگاهداری میكنند تا آنها را در نقاط اصلی در داخل كوشك و خارج آن قرار دهند."
باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملك به فرزندش رسید و پس از چندی به یكی از سران ایل قشقایی فروخته شد. سپس به تصرف دولت درآمد و به دانشگاه شیراز واگذار شد. دانشگاه شیراز مدتها به عنوان كاخ پذیرایی از آنجا استفاده می نمود. در سال های 1350_1345ه.ش این باغ با اعتبار واگذاری از طرف سازمان برنامه و بودجه و زیر نظر مسئولین وقت دانشگاه، تعمیر اساسی شده و زمین وسیعی نیز در حاشیه بلوار ارم و بلوار آسیاب سه تایی به آن افزوده شده است. امروزه باغ ارم همچنان در اختیار دانشگاه شیراز میباشد و در حقیقت به تمام مردم تعلق دارد.