کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

10 اصل واجب در تربیت کودک


ده قانون تربیت، مهمترین اصول تربیتی هستند که بیش ترین کارآمدی را دارند و در اکثر موارد صدق می کنند.

نی نی سایت: ده قانون تربیت، مهمترین اصول تربیتی هستند که بیش ترین کارآمدی را دارند و در اکثر موارد صدق می کنند :



1. تحسین و پاداش

بهترین پاداش برای کودکان تعریف، تمجید، تحسین و محبت شماست. استفاده از اسباب بازی و خوراکی های متنوع برای پاداش به کودکان الزامی نیست. شاید استفاده از تابلوی ساده ای که در آن ها رفتار خوب فرزندتان را با یک ستاره پاداش دهید، موثرترین تمجید از وی باشد.

2. ثبات قدم و استمرار

وقتی مقرراتی را برای کودکتان تعیین می کنید، نباید آن را به سادگی تغییر دهید. اغلب والدین برای برقراری آرامش در خانه و یا پایان دادن به گریه فرزندشان، قوانین را نقض می کنند اما اگر قاعده ای را تعیین کردید، هیچ کس – پرستار بچه، همسرتان و حتی خود شما – نباید آن را نقض کند و همگی باید آن را محترم بشمارید. قانون وقتی قانون است که همه آن را رعایت کنند و در برابر آن مطیع باشند.

3. برقراری روال معین  

نظم و روال شخصی را در خانه برقرار کنید. مهمترین اصل در برقراری روال معین در زندگی، تعیین وقت دقیق خوابیدن، بیدار شدن و غذا خوردن است. وقتی روال شخصی را در زندگی برقرار کردید، فقط در موارد خاص مانند زمان سفر و بیماری می توانید کمی انعطاف به خرج دهید.

 تربیت صحیح فقط با وجود نظم امکان پذیر است اما این فقط فرزند شما نیست که باید نظم را رعایت کنید بلکه تمام اعضای خانواده باید منظم باشند تا کودک منظم زندگی کند و امکان تربیتش فراهم شود. تعیین روال مشخص، چهارچوب برنامه خانواده است و باید آن را حفظ کرد اما افراط نکنید و عاقلانه انعطاف به خرج دهید چرا که بی شک خانه پادگان نیست.

4. حد و حدود و خط قرمزها


کودکان باید به طور کامل با حد و حدود و خط قرمزها آشنا باشند و به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته و کدام غیرقابل قبول هستند. با تعیین حد و حدود برای فرزندتان مشخص می کنید از وی چه انتظاری دارید و محدوده آزادی عمل او کجاست.

5. نظم

حد و حدود و خط قرمزها با رعایت نظم امکان پذیر می شود و نظم یعنی نظارتی قاطعانه و عادلانه. برای برقراری نظم راه های متفاوتی مانند قاطعیت در صحبت کردن یا هشداری ساده با حرکت انگشت سبابه وجود دارد، اما نکته پراهمیت این است که هرگز نباید نظم را با استفاده از خشونت و تنبیه برقرار کنید.

6. هشدارها

هشدار دو نوع است. در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک می رسانید. برای مثال به او اطلاع می دهید که به زودی باید آماده رفتن به رختخواب شود یا اینکه تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن می شود. در هشدار نوع دوم رفتار نامناسب فرزندتان را به گوشزد می کنید و در واقع به او فرصت می دهید تا رفتار خود را تصحیح کند.

7. انتظارها

بهتر است به بچه هایتان بگویید که چه انتظاری از آن ها دارید و چه رفتاری را می پسندید. برای این منظور با آنان راجع به خواسته هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیحات اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید; توضیح های خود را متناسب با سن فرزندانتان بیان کرده و از آن ها سوال کنید، آیا متوجه شده اند که چرا چنین انتظاری از آنان دارید یا خیر، تا به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرند.

8. محدودیت ها

خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بی شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید. همچنین اجازه ندهید کودکان به راحتی با اعصابتان بازی کنند.

9. مسئولیت پذیری


کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد، پس به آنها اجازه رشد بدهید. به آن ها اجازه رشد بدهید. به آنها امکان دهید کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیت های هرچند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارت های زندگی و توانایی های اجتماعی در آنان تقویت گردد. اما دقت کنید که انتظارهای شما باید متناسب با سن و توانایی های کودک باشد، در غیر این صورت به جای برنده شدن، بازنده بودن را به کودک می آموزید.

10. آسودگی خیال و آرامش

وقت اختصاصی برای تمام اعضای خانواده – حتی خود شما – از اهمیت فراوانی برخوردار است. علاوه بر آن آگاه باشید که قصه گفتن و در آغوش کشیدن کودک، روش های مناسبی برای آرام کردن او به شمار می آیند.

به دلیل آنکه توجه، ترکیبی از تایید کلامی و غیرکلامی است، اعضای خانواده باید از طریق گفتار و رفتار به یکدیگر اطمینان خاطر بدهند که برای همدیگر مهم و دوست داشتنی هستند و این قانون فقط شامل حال کودکان نمی شود بلکه در مورد والدین هم صادق است.


ویدیو مرتبط :
به این میگن تربیت کودک (اصل پریماک)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تنبیه بدنی نامناسب ترین روش تربیت کودک



 

 

تنبیه بدنی کودک

 

تنبیه به عملی گفته می شود که باعث می شود کودک پس از آن رفتار نامناسب خود را ترک کند. پس اگر ما تنبیه را اعمال کردیم و رفتار کودک بدتر شد بنابراین روش تنبیه مناسب نبوده و باید آن را عوض کنیم.

 

پس اگر با کودکمان قهر می کنیم و یا او را تهدید می کنیم که دیگر مادرش نیستیم ودر واقع هدف ما آن است که کودک گریه اش را قطع کند ولی در عمل می بینیم که او بیشتر گریه می کند و اضطراب و بی قراری بیشتری از خود نشان می دهد پس تنبیه ما مشکل کودکمان را بدتر کرده است.

 

وقتی کودکمان را تنبیه می کنیم و می گوییم دیگر نبینم با من بلند صحبت کنی، وقتی کودکمان را کتک می زنیم و می گوییم دیگر حق ندارد دوستش را کتک بزند. او دقیقا همین الگوی رفتاری را در مقابل ما و دوستانش به کار می برد. چون کودکان از ما الگوبرداری می کنند. وقتی کودک خود را به هر شکلی تنبیه می کنیم چون در آن زمان خشمگین بوده ایم و کنترلی بر رفتار خود نداشته ایم پس از مدت کمی پشیمان می شویم و درصدد جبران بر می آییم و در اینجا است که خطر بزرگ رشوه دادن به کودک را تجربه خواهیم کرد از خطاهای او چشم پوشی می کنیم ودر تربیت او کوتاهی می کنیم. همان طور که می دانید تنبیه طرق مختلفی دارد.

 

۱) مقایسه کودک با سایر کودکان

 

۲) سرزنش کودک که او باعث بیماری و مریضی والدین شده است. (مریضم کردی، وقتی از دستت مریض شدم و مردم می فهمی با من چه کار کردی)

 

۳) تحقیر کردن کودک که کارهایش احمقانه است و هیچ نمی فهمد (دیوانه هستی، احمقی و دست و پا چلفتی)

 

۴) محروم کردن او از عشق و دوست داشتن (مادرت نمی شوم، دیگر دوستت ندارم)

 

۵) تهدید او به جدایی (دیگر در این خانه نمی مانم)

 

۶) ارعاب و ترساندن او(اگر گوش نکنی بلایی به سرت می آورم که مرغان آسمان به حالت گریه کنند) و موارد فراوان دیگری که ما فکر می کنیم خاصیت تنبیهی دارند ولی صرفا از روی خشم ما اعمال می شوند.

 

تنبیه کودک

 

تنبیه فیزیکی ممکن است یک کنترل موقتی بر رفتار کودک باشد ولی در درازمدت بی تاثیر بوده و اثرات سوء دارد. مطالعات نشان داده که تنبیه بدنی دختران را افسرده و مضطرب و پسران را لجباز و پرخاشگر می کند. والد زمانی تنبیه بدنی را انتخاب می کند که خودش به شدت خشمگین و عصبانی است و می خواهد راهی برای تخلیه عصبانیت خود بیابد و بلافاصله پس از تنبیه نامناسب کودک پشیمان می شود.

 

در این شرایط است که ثباتی در روش والدگری وجود ندارد و هیچ چیز از قبل قابل پیش بینی نیست. پس از مدتی کودک گیج و آشفته می شود. چون نمی داند رفتارهایش چه واکنشی را به دنبال خواهد داشت. مسلم است پس از مدتی مشکلات رفتاری کودک افزایش می یابد و والدین خود را ناکام و ناتوان در مقابل بدرفتاری کودک احساس می کنند.

 

 

مورد دیگری که در تنبیه بدنی هست این است که ما با داد و فریاد تنها به کودک می گوییم که چه کاری را نباید انجام دهد و نمی گوییم که به جای آن چه کاری را باید انجام دهد. آنچه در این میان صحیح به نظر می رسد این است که کودک ما در کنار نبایدها و نکن ها، بایدها و بکن ها را هم بشناسد و بداندمثلا به جای (عربده نکش بگوییم آرام صحبت کن، به جای مثل دست و پا چلفتی هاکار نکن بگوییم تو باید حواست را بیشتر جمع کنی تا موفق شوی) و چیزهایی از این دست. پس حالا بهتر است که با خود بیندیشیم از کدام روش تنبیه در مورد کودک خود استفاده می کنیم و آیا این روش صحیح است یا خیر و اگر خیر به دنبال روش بهتر برای تربیت دلبندانمان باشیم.