کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
از کودکی که آزردهایم پوزش بخواهیم
داستان غریبی است حکایت کسی که کودکیاش را در طفولیت گم میکند و تا واپسین روزهای عمر به دنبالش میگردد. غریب است که او درجستجوی پارهای از وجودش است که خود مجبور شده پنهانش کند.
دوگانگی عجیبی است. انسان درجستجوی کودکی ازدست رفتهاش است و در همان حال آن را نمیپذیرد، از آن بیزار است و در فراموشی رهایش میکند زیرا دراعماق وجود خود میداند که کودکیاش یادآور درد و رنج است؛ بجای مهر و توجه و مراقبت، از سرمای بیمهری و شماتت و آزار به خود لرزیده و دستان کوچکش که به تمنای مهربانی مادر و پدر به سمت آنها دراز شده بود، با بیمهری پس زده شده است.
او را کودن و دست و پا چلفتی، زشت و بیقواره، دراز یا کوتوله، تنبل و درس نخوان خطاب کردند و او را واداشتند تا با ذهن کودکانه خود بپذیرد که بد است و ناکافی و گناه هرآنچه که بر او می رود به گردن خودش است و سزاوار بیش از آن نیست.
کودک فراموش شده درون (دربسیاری موارد طرد شده)، به یاد میآورد چگونه در تنهایی خود از صدای سرزنش آمیز یا حرکات چهره مادر و پدر به خود لرزید و ناگزیربه همانها پناه برد که دل کوچک او را با چهره سرد و عبوس و با صدای بلند و فریاد لرزاندند و با سرزنشها و بیتوجهی او را آزردند. به یاد میآورد هزاران باری را که به امید اندکی نگاه مهرآمیز، ذرهای تایید و تشویق و کمی توجه، کارهایی را کرد که آنها دوست داشتند و خود را با فشار درقالبی جای داد که آنها برایش ساخته بودند تا جایی که دست آخر خودش را از دست داد و دیگر حتی خودش هم خود را نمیشناخت.
به یاد میآورد روزهایی را که مادر با او قهر میکرد و با اوسخن نمیگفت، حتی نامش را برزبان نمیآورد، انگار که دیگر وجود نداشت. به یاد آورد زمانهایی را که در جمع میهمانان پدر و مادر سرگرم بودند و او چون شبحی سرگردان به دامن هرکس میآویخت به امید نگاهی و مهری اما نگاه سرد و عبوس مادر و پدر او را ترسان و ناامید به گوشهای می راند. به یاد میآورد تقاضاهایش بیپاسخ و نیازهایش بیجواب ماندند و او وادار شد در تنهایی، خود پاسخها را بیابد و نیازهایش را برآورد و یاد بگیرد امید به کسی نبندد.
او هرگز نفهمید چرا هنوز تا پای جان عاشق و بیقرار آنها است و چرا ترس وجودش را لبریز کرده و شرم در درونش خانه کرده. آیا هرگز از این زندان تیره و کوچک آزاد خواهد شد؟ آیا روزی به روشنایی قدم خواهد گذاشت؟ آیا طعم پذیرفته شدن و دوست داشته شدن را خواهد چشید؟ آیا هرگز مادر و پدر او را همانگونه که هست دوست خواهند داشت؟
او هنوز نمیداند چرا ناگهان خشمگین میشود، شرم وجودش را میگیرد تا جایی که میخواهد از همه کس بگریزد و پنهان شود.
نمیداند چرا دوباره و دوباره به سمت مصرف مواد مخدرو مشروبات الکلی میرود، شغلش را دائم عوض میکند و از رابطه ماندگار عاجز است. او میترسد و این ترس دائمی است و برای این همه، پاسخی نمییابد.
پاسخ اما در درون انسان است. کودک درون به روشنایی پای خواهد گذاشت و طعم دوست داشتهشدن را خواهد چشید در صورتی که خود، خودش را که در دوران کودکی رها کرده، همانگونه که هست بپذیرد، غبار از کودکیاش بروبد و به خود با چشم خود بنگرد نه از درون آینه شکسته والدین و بزرگترهایی که هرگز نتوانستند او را و زیباییهایش را ببیند و از تواناییهایش سرمست شوند.
در آغوش کشیدن خود و پذیرفتن ضعفها تواناییها را شکوفا میکند. کودکی که به هر شکل و دلیلی مورد بیمهری و بیتوجهی قرار میگیرد، خودش را طرد و نکوهش میکند و گناه هر آنچه را که براو رفته، به گردن میگیرد.
چرا که او خود را در آینه رفتار پدر و مادر می بیند و قضاوت میکند. نسبتهایی را که به او دادند (بیعرضه، دست و پا چلفتی...) و سرزنشها و انتقادات تند آنها را حقیقت مطلق میانگارد و باور میکند که او همان است که آنها تصویر میکنند. خود تبدیل به مادر، پدر یا هر دو میشود و با صدای بیرحم آنها، آزار خود را در درون ادامه میدهد و خود واقعیاش را محکوم و طرد میکند.
کودکی که مورد شماتت بوده و والدینش با مقایسه او با فرزندان دوستان و فامیل، او را تحقیر و سرزنش کردهاند هرگز طعم رضایت از خود را نخواهد چشید و پیوسته به دنبال موفقیتی خواهد بود که چون سراب از او میگریزد اگرچه که دست آوردهای زیادی در زندگی داشته باشد.
او پیوسته خود را با دیگران مقایسه خواهد کرد و موفقیت دیگران را پررنگتر ازدستآوردهای خود خواهد دید و همین موضوع سمی تلخ را مدام در وجودش سرازیر خواهد کرد و بهانهای به دست صدای سرزنشگر درونش خواهد داد تا او را به باد انتقاد بگیرد و خوشی را به کامش تلخ کند.
فرزندان خود را دریابیم و از رفتار گذشته خود پوزش بخواهیم، شاید مرهمی باشد برای زخمهایی که ناخواسته به روح آنها وارد کردیم. روبرو شدن با اشتباهات رفتاری که در گذشته مرتکب شدهایم، به آنها کمک خواهد کرد تا خود را همانگونه که هستند بپذیرند و برای ارتقاء خود تلاش سالمی را آغاز کنند.
کودکان به محبت، توجه، اعتماد، تشویق، پذیرش و مراقبت دائم احتیاج دارند؛ مادر و پدر و نزدیکانی چون پدربزرک و مادربزرگ هستند که باید نیاز عاطفی آنها را برآورده کنند و اگر نکنند، آنها در کشمکشی دائمی،با ترس و اضطراب، اندوه، سرخوردگی و بیاعتمادی به خود و دیگران، به حال خود رها میشون
ویدیو مرتبط :
ابوالفضل پورعرب؛ پرانرژی و آزرده خاطر
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گل مژه یکی از بیماری های شایع دوران کودکی
گل مژه، تورم پر از چرك در لبه پلك است. التهاب پيازچه مو كه محل روئيدن مژه است آنرا بوجود مياورد و غالباً پلك پائين را گرفتار ميسازد.
در ظرف 4 يا 5 روز نوك گل مژه متراكمتر شده و سپس سرباز ميكند. ماليدن و دستكاري روي مژهها زمينه را براي گل مژه آماده ميكند و گاهي بهمراه بلفاريت يا التهاب لبه پلك نيز ديده ميشود. گل مژهها خيلي عفوني نيستند اما ازچشمي به چشم ديگر سرايت مييابند.
علائم : - ناحيه قرمز رنگ و متورم در روي پلك كه بزرگ و پر از چرك ميشود.
آيا خطرناك است؟
گل مژه معمولاً بيضرر است و در منزل ميتوان آن را درمان كرد.
ابتدا چه كار بايد بكنيد؟
1- اگر برآمدگي روي پلك فقط قرمز و حساس است آنرا بحال خود بگذاريد و به كودكتان توصيه كنيد آنرا دست مالي نكنيد. اما چنانچه گل مژهاي بدنما و دردناك است روي پلك يك گاز يا دستمال تميز بگذاريد و رويش را خيلي نرم باندپيچي كنيد.
2- اگر گل مژه، پر از چرك و دردناك شده است از كمپرس گرم بمدت چند دقيقه هر دو تا سه ساعت يكبار استفاده كنيد و يا پارچهاي نخي و تميز را داخل آب داغ كرده و بعد از گرفتن آبش آنرا بر محل برآمدگي بآرامي قرار دهيد. اين كار باعث ميشود درد تسكين يابد و چركهاي گل مژه در سر آن جمع شود و سرباز كند.
3- بمجرد سرباز كردن گل مژه، شما بايد چركها را پاك كرده و درد را آرام كنيد. اگر توانستيد مژه را در وسط گل مژه مشاهده كنيد با يك موچين، خيلي آرام آنرا بيرون بكشيد. اگر بيرون نيامد ديگر با آن كاري نداشته باشيد و به كمپرس گرم همچنان ادامه بدهيد. اگر مژه خارج شود چركها بيرون ميريزند و پلك سريعاً خوب ميشود. چركها را با آب گرم و پارچه نخي تميز كنيد.
4- اگر در پلك را پوستههاي شوره مانند گرفته باشند احتمالاً بلفاريت يا التهاب لبه پلك نيز دارد.
آيا مشورت با دكتر لازم است؟
اگر درمان خانگي در ظرف 4 يا 5 روز براي گل مژه موثر واقع نشد و يا تمام پلك متورم شده باشد و يا گل مژه همراه با التهاب لبه پلك باشد فوراً با دكتر تماس بگيريد.
دكتر چه اقدامي انجام خواهد داد؟
اگر پلك يا خود چشم عفونت كرده باشد دكتر به تجويز پماد آنتي بيوتيك با قطرههاي چشمي خواهد پرداخت. اگر گل مژه همراه با التهاب لبه پلك باشد براي برطرف كردن آن پماد مينويسد.
شما چه كمكي ميتوانيد بكنيد؟
دستمال و حوله صورت كودك را از وسائل مابقي افراد خانواده براي جلوگيري از سرايت عفونت جدا كنيد.
قبل و بعد از درمان گل مژه دستهايتان را بشوئيد و نگذاريد كودك به ناحيه عفوني دست بزند.