کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
فرق کودک بیشفعال با شیطان چیست؟
تازه وارد مهمانی شدهاید که کوچولویتان شروع میکند از سر و کله میزبان بالا رفتن. یک جا بند نمیشود و مدام وسط حرف دیگران میپرد. یکی از مهمانان به کنایه به شما
میگوید باید فرزندتان را نزد روانپزشک ببرید چون احتمالا بیشفعال است. اما آیا واقعا فرزند شما چنین مشکلی دارد یا این تنها یک ویژگی رفتاری است که در اصطلاح به آن شیطنت گفته میشود. حالا وقت آن است که نگاه دقیقتری به این مشکل بیندازید تا از سوءتفاهم درباره فرزندتان پیشگیری کنید.
بیشفعالی چیست؟
این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال با تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیشفعالی بیماری پیچیدهای است و اغلب تشخیص داده نمیشود. درباره کودکی که با چنین اختلالی
تشخیص داده میشود 3 علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانهای(کارهای ناگهانی و غیرقابل پیشبینی) است. زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد میتوان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیشفعالی- کمتوجهی باید در بیشتر از یک
مکان دیده شود مثلا خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن 6 علامت یا بیشتر از علائم اختلال کمتوجهی یا بیشفعالی که باید دستکم 6 ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیشفعال است.
علائم بیش
فعالی
تعدادی از علائم مربوط به بیشفعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:
کودک غالبا با دستهایش بازی میکند و در جایش میلولد.
کودک معمولا کلاس را ترک میکند.
غالبا میدود یا میپرد.
اغلب بازی یا
فعالیتهایش پر سر و صداست.
به نظر میرسد کودک همیشه در حال حرکت است.
زیاد صحبت میکند.
از توجه به جزئیات ناتوان است.
اغلب قادر به پیگیری دستورات یا اتمام کارها نیست.
اغلب وسایل خود را گم میکند.
ممکن است کودک شما بیشفعال باشد
برای کودکی با اختلال بیشفعالی- کمتوجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سختتر باشد حال بهتر است این سؤالها را از خودتان بپرسید:
آیا زمانی که از کودکتان
میخواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
آیا او نسبت به دیگر کودکان سریعتر هیجانزده میشود؟
آیا خانه شما در زمان غذاخوردن، به خواب رفتن، شستن دندانها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل میشود؟
آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است؟
او زود
تمرکزش را از دست میدهد و فراموشکار است؟
این بچهها مغزشان متفاوت است
اختلال بیشفعالی- کمتوجهی یک بیماری عصبی-رفتاری است با 2 مولفه: بیشفعالی و بیتوجهی یا نداشتن
تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند. این بچهها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه. ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمیتوانند در زمان لازم سرعتشان را کم کنند. اسکنهای متعدد نشان میدهد بخشی از مغز کودک
دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک میکند، موجب تمرکز میشود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقهبندی میکند، کمی کوچکتر است. علاوه بر این انتقالدهندههای عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپینفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر میفرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک
آموزش 5 مرحلهای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند 2 مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.
دلیل بیشفعالی معلوم نیست
بیشتر مطالعات نشان میدهد
اختلال بیشفعالی موروثی است. اما در سالهای اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیسفنول a و فتالات(مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همینطور حشرهکشها خبر میدهد. این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس
هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود. چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیشفعالی میتوان در نظر گرفت که از جمله میتوان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.
چطور تشخیص بدهیم
در اختلال بیشفعالی- کمتوجهی معدل سنی میتواند از 2 یا 3 سالگی باشد. در 2 سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هرچه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر میتوان مداخله کرد. اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن
مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچههای باهوشی که نشانههای ضعیفی دارند ممکن است سالها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل میشوند.
دختران فرق دارند
پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران 5 سال بعد از پسران تشخیص داده میشوند. دختران بینظم و ساکت کمتر به چشم میآیند حتی اگر
اختلالشان به اندازه پسران باشد. بیتوجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیشفعالی است. در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار میرود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیشفعالی، کودکانی کمدقت یا بیدقت
هستند، همچنین در آموختن مهارتهای آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه میکنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولا پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسهشان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشقشان کثیف باشد.
تشخیص سخت است
هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیشفعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسشهایی که انجام میدهند
و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی میکنند تشخیص صحیح را داشته باشند. با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان میتوانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال
یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.
درمان دارویی برای کدام بچهها لازم است؟
دارودرمانی به همراه رواندرمانی و تغییراتی که در زندگی
روزانه کودک ایجاد میشود میتواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند میتوانند پرخاشگری و بیتوجهی کودک را به میزان زیادی بهبود دهند. دارودرمانی زمانی پیشنهاد میشود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده میشود که کودک واقعا نیاز داشته باشد. در
کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارودرمانی کمککننده است. در علائم خفیفتر معمولا از مشاوره درمانی استفاده میشود. اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمیتواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد. به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند.
مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمیکنند ممكن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب میدهند.
منبع:مجله سیب سبز
ویدیو مرتبط :
شیطان هرکس فرق میکند !
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آثار سوء بد رفتاری با کودک چیست؟
بسیاری از ما می دانیم که آثار سوء بد رفتاری چه تاثیراتی می تواند بر روی کودک داشته باشد ، اما این موضوع به چه رفتاری اطلاق می شود ؟
کودکان از ما الگو می گیرند.
وقتی با فریاد و داد به کودک خود می گوییم که دیگه نبینم با من بلند صحبت کنی؛ وقتی کودک خود را در حمام یا دستشویی حبس می کنیم یا با او قهر کنیم؛ وقتی کودک خود را کتک می زنیم که دیگر حق ندارد دوستش را کتک بزند، او دقیقآ همین الگوی رفتاری را در مقابل ما و دوستانش به کار خواهد برد. فرزند ما از ما الگوبرداری می کند. وقتی آنها را کتک می زنیم، تحقیر می کنیم، ناسزا می گوییم، تمسخر می کنیم و... آنها نیز همین روش را به عنوان راه حل در ارتباطات خود استفاده می کنند.
تنبیه هیجانی و جسمی مشکلات رفتاری کودک را افزایش می دهد و منجر به آسیب روانی او می شود.
روش های تنبیهی پرخاشگرانه منجر به افزایش خشم، پرخاشگری، اضطراب و افسردگی در کودک می گردد. مطالعات نشان داده است که تنبیه بدنی دختران را بیشتر دچار اضطراب و افسردگی و پسرها را بیشتر دچار پرخاشگری، عصبانیت و لجبازی می کند. تنبیه بدنی و فیزیکی دقیقاً مشکلات رفتاری کودک را افزایش می دهد در حالی که هدف ما کاستن آن مشکلات بوده است.
خطر آسیب جسمی.
تنبیهاتی که از روی خشم و عصبانیت باشد، منطقی نیست و خطر آن وجود دارد که آسیب و صدمه ای به کودک برسد. تنبیهات بدنی ممکن است منجر به معلولیت و حتی مرگ کودک گردد.
بی ثباتی در روش تربیت.
وقتی در زمان خشم و عصبانیت کودک خود را تنبیه می کنیم، چون در آن زمان کنترلی بر رفتار خود نداریم پس از مدت کوتاهی از رفتار خود پشیمان و نادم گشته و سعی در جبران آن می کنیم. به کودک رشوه می دهیم، از خطاهای او چشم پوشی می کنیم و در اعمال تربیت او کوتاهی می کنیم تا حمله مجدد و خشم و عصبانیت و این موضوع منجر به نوسانات و ناهماهنگی هایی در روش والدگری ما می شود و مشکلات رفتاری کودک را افزایش می دهد.
معمولآ والدین زمانی کودک خود را کتک می زنند و او را تنبیه بدنی و کلامی می کنند که در این روش تربیت، از یک طرف پرخاشگری و خشونت و از طرف دیگر انعطاف ، تساهل زیاد و انفعال وجود دارد. ثبات و تداوم در روشهای تربیتی از بین می رود ، نوع پیامد رفتاری کودک بستگی به حالت احساسی والدین دارد.
در این شرایط که ثباتی در روشهای والدگری وجود ندارد و هیچ چیز از قبل قابل پیش بینی نیست پس از مدتی کودک گیج و آشفته می شود، چون نمی داند رفتارهایش چه واکنشی را به دنبال خواهد داشت. مسلم است که پس از مدتی مشکلات رفتاری کودک افزایش می یابد و والدین خود را ناکام و ناتوان در مقابل بد رفتاری کودک احساس می کنند.
تضییع حقوق کودک.
تنبیه نباید منجر به تضییع حقوق کودک گردد. مواردی چون زندانی کردن در دستشویی و حمام، حبس کودک در مکان تاریک و ترسناک، محروم کردن او از غذا و پوشاک، مقایسه، تمسخر، ارعاب و ترساندن او، قرار دادن او در سرما و گرما، کتک زدن و تنبیه بدنی و ...کودک آزاری محسوب می شوند و حقوق کودک را تضییع می کنند.
حال که مضرات و بی فایده بودن تنبیه فیزکی، هیجانی و کلامی را فهمیدیم وقت آن است که روشهای خود را عوض کنیم و از روشهای تنبیهی صحیح برای تربیت کودک خود استفاده کنیم.