کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

بهترین شیوه های تنبیه کودکان


تنبیه نادرست باعث آسیب های روانی به کودکان می شود و در بزرگسالی آثار بدی را روی رشد شخصیت او بر جای می گذارد.





هفته نامه زندگی مثبت - طاهره محمدی:

دکتر مریم پورشمس، روان پزشک: این طبیعی است که در هر خانواده ای قوانینی وجود دارد که تنها مختص آن خانواده است. هر خانواده ای در ارتباط با رفتار اشتباه فرزندش از اصول تربیتی خاص آن خانه استفاده می کند. بعضی از خانواده ها ترجیح می دهند در مقابل رفتار اشتباه فرزندان واکنشی نشان ندهند اما عده ای دیگر از تنبیه و مجازات سخت برای اصلاح رفتار کودکان استفاده می کنند.

در مورد تنبیه فرزندان یک رای باشید


قبل از اینکه در مورد نحوه تنبیه کودکان صحبت کنیم ابتدا بهتر است واژه تنبیه را تعریف کنیم. تنبیه به معنای اصلاح کردن و آگاه کردن است! اما اگر قرار باشد تنبیه به معنای ابزاری برای فرونشاندن خشم والدین باشد دیگر نام آن تنبیه نیست اما مهم ترین نکته در تنبیه کودکان این است که پدر و مادر بر سر تنبیه فرزندشان دارای یک نظر و در این زمینه هم عقیده باشند.

بهترین شیوه های تنبیه کودکان

تنبیه زمانی می تواند باعث تاثیر مثبت در کودکان شود که با روش درست در مورد کودکان اعمال شود چون در غیر این صورت باعث آسیب روانی در کودک می شود. برای مثال فرار از مدرسه، بزهکاری، اعتیاد یا حتی عدم پیشرفت شغلی از جمله تبعات تنبیه نادرست در کودکان است.

تنبیه کلامی

حتی الامکان بهتر است به جای تنبیه بدنی، رفتار کودکان را با واکنش های کلامی خطاب قراردهیم نه اینکه شخصیت آنها را سرکوب کنیم. برای مثال به جای اینکه به آنها بگوییم: «تو دختر یا پسر بدی هستی»، رفتار آنها را سرزنش کنیم و بگوییم «تو کار بدی کردی» اما باید مراقب باشیم که در این زمینه هم خیلی افراط نکنیم چون تاثیر خود را از دست خواهدداد و اثر تنبیه کمرنگ می شود اما نکته مهم این است که باید کودک بداند به خاطر چه کاری تنبیه می شود به همین دلیل باید قبل از اینکه کودک را به خاطر کاری سرزنش کنیم، کار اشتباه او را برایش یادآور شویم.

بهترین شیوه های تنبیه کودکان

حد مجاز تنبیه بدنی


اگر در مواقعی استفاده از تنبیه بدنی تنها راه گریزناپذیری برای والدین است توصیه می شود آرام پشت دست کودک زده شود اما اگر تنبیه فرزندان حالت خشونت آمیز به خود بگیرد نه تنها تاثیری روی اصلاح رفتار فرزندتان ندارد بلکه باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه در کودک می شود. ممکن است با تنبیه بدنی فرزندتان از انجام کار اشتباه دوری کند اما این رفتار نشانه ترس اوست و در واقعیت قادر به تشخیص کار درست از نادرست نیست.

علاوه بر این، اگر کودک به درستی در مورد اشتباهی که مرتکب شده توجیه نشود و در ظاهر با تنبیه به تکرار اشتباهش نپردازد، در سنینی خاص درست در زمانی که بزرگ تر شد به مقابله با تهدید و تبیهی که والدین اعمال می کنند، می پردازد و در این زمان به سختی می توان او را تحت کنترل درآورد.

بهترین شیوه های تنبیه کودکان

چه زمانی متوجه تنبیه درست می شویم؟


گاهی برای از بین بردن رفتار فرزندمان از تنبیهات کلامی استفاده می کنیم که باعث تشدید رفتار کودک می شود. برای مثال به او می گوییم: «تو دیگر بچه من نیستی». در این شرایط والدین متوجه می شوند که نه تنها این تنبیه کلامی باعث آرام شدن فرزندشان نشده بلکه او را بی قرارتر می کند. این نشان می دهد که تنبیه هیچ تاثیری روی کودک نگذاشته است و علاوه بر این احساساتی مانند خشم، ترس و ناامیدی یا حتی انتقام را در او به وجود آورده ایم.

کمی مکث کنید

قبل از اینکه فرزندتان را به دلیل رفتار نادرستی که انجام داده سرزنش یا تنبیه کنید بهتر است ابتدا آرامشتان را حفظ کنید تا دست به رفتاری نزنید که بعدها پشیمان شوید و مجبور به عذرخواهی از فرزندتان شوید. باید این نکته را به خاطر داشته باشید که کودک یک انسان است و نمی تواند همیشه رفتار بی نقصی را از خود نشان دهد. کودکان برای رشد و تکامل به حمایت شما نیاز دارند و در این مسیر باید صبور بود.

بهترین شیوه های تنبیه کودکان

انتظارات خود را مشخص کنید


اگر از فرزندتان انتظار دارید که رفتار درستی از خود نشان دهد لازم است که قبل از آن در مورد کارهای درست و نادرست توضیح دهید و همچنین برایش روشن کنید که تبعات هرکدام از آن رفتارها چیست. وقتی توانستید درک درستی از مفهوم کار درست و نادرست به فرزندتان ارائه دهید آن زمان می توانید انتظار رفتاری درست از فرزندتان داشته باشید. اما والدین باید مراقب باشند که در تمامی شرایط باید حمایت و محبت نسبت به فرزندشان را از آنها دریغ نکنند. داشتن دیسیپلین به معنای بی توجهی و دریغ کردن آنها از محبت نیست بلکه در کنار تنبیه باید فرزندان را از حمایت های عاطفی خود نیز برخوردار کرد.

نحوه نه گفتن

تا 2 سالگی بچه ها قادر به درک درست کار درست از نادرست نیستند. در این سن تنها با گفتن یک «نه» قاطع می توان رفتار کودک را اصلاح کرد اما از 2 سالگی به بعد باید علت امرونهی در مورد موضوعی را کامل برای او توضیح داد تا مفهوم درستی و نادرستی به خوبی در ذهن او روشن شود.

بهترین شیوه های تنبیه کودکان

روی حرفتان بمانید


گاهی مواقعی پیش می آید که والدین فرزندشان را از تبعات یک عمل نادرست آگاه می کنند اما وقتی آن رفتار از فرزندان سر زد هیچ تنبیهی برایش درنظر نمی گیرند. این رفتار هم باعث تکرار رفتار اشتباه در کودکان خواهدشد چون هیچ اقتداری را از سمت والدین حس نمی کنند. فرزندان باید نسبت به تبعات کارهایشان آگاه باشند و آن را همانند یک قانون در ذهنشان بسپارند.

برای مثال اگر او هر بار بعد از مرتب کردن اسباب بازی هایش با تشویق والدینش روبرو می شود به خوبی درک می کند که در قوانین خانه این رفتار همیشه جزو یک رفتار درست شناخته می شود یا اگر مرتکب رفتاری نادرست شد و به دنبال آن مورد بازخواست و تنبیه افراد قرار گرفت، رفتار اشتباه کمتری از او سر خواهدزد.


ویدیو مرتبط :
تنبیه به شیوه راننده اتوبوس

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شیوه های تعلیم و تربیت کودکان



 

بسياري از افراد در جامعه ما تربيت فرزند را وظيفه مادر مي دانند. گويا اين تنها مادر است كه بايد خانه داري كند، وسايل راحتي افراد خانواده را فراهم كند و در برخي موارد حتي بيرون از منزل مشغول به كار باشد و پدر با يك يا دو شيفت كار كردن، منزل را محل استراحت خود تلقي كرده و مي انگارد ورود به منزل به معناي رزرو يك اتاق در هتل است. در اين گونه موارد كدبانوي خانه است كه با وجود كار و مشغله فراوان مجبور است فشار بي اماني را تحمل كند.

 

 

 

 

 

اين گونه روابط ( كه اين روزها در بسياري از خانواده ها مرسوم شده است ) از دو جهت به تربيت صحيح و اصولي فرزندان لطمه وارد مي كند. اول اين كه كودك هيچ يك از والدين را به اندازه كافي نمي بيند و محبت لازمه را دريافت نمي كند و در نتيجه ي اين كمبود محبت، در بزرگسالي دچار عقده هاي رواني شده و نمي تواند محبت خود را به ديگران ابراز دارد. ثانياً مادر در اثر تحمل فشارهاي بي امان زندگي ممكن است شكيبايي خود را از دست داده و در برابر شيطنت هاي كودكان حركات نادرستي از خود بروز دهد ؛ حتي بازي بچه ها را با فريادهاي رعدگونه بر هم زده و با تمام اين رفتارها، تنها پرخاشگري را به كودكان خود بياموزد.



( علاوه بر اين كودك، رفتارهاي پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالي براي زن و فرزند احترامي قائل نخواهد شد. در نظر او جنس مؤنث تنها براي ايجاد رفاه حال مذكران آفريده شده، همانطور كه مادرش بود )

 

از تمام اينها گذشته، شايد بتوان از كمي ساعات حضور پدر در منزل در دوران كودكي چشم پوشي كرد ؛ اما وقتي فرزند به سن نوجواني رسيد ديگر حضور مادر كافي نيست. در اين بُرهه، احتياج عاطفي به حضور پدر كاملاً مشهود است. البته واكنش دختران و پسران به عدم حضور پدر متفاوت است.

 

دختران در سن بلوغ به جنس مخالف گرايش پيدا مي كنند. آنها چون نياز به محبت پدرانه را در خانه دريافت نكرده اند، سعي مي كنند چنين محبتي را بيرون از منزل به دست آورند. پسران نيز ممكن است الگوهاي نادرستي را براي خود ملاك رفتار مردانه قرار داده و رفتارهاي ناسازگارانه اي از خود بروز دهند. فردي كه از كودكي مورد بي مهري والدين و اطرافيان قرار گيرد الگويي براي ابراز محبت به ديگران را نمي آموزد و نمي تواند عواطف و احساسات خود را به ديگران منتقل كند. حال پسركي را در نظر بگيريد كه در محيط منزل به هر شكلي از عواطف و احساسات پدر محروم است ( پدر حضور فيزيكي و يا عاطفي كمتري در منزل دارد ).

 

او براي جلب محبت ديگران خصوصاً پدر دست به هر كاري مي زند و چون مي بيند تنها هنگامي كه مرتكب كار خطايي مي شود مورد توجه قرار مي گيرد، پس شروع مي كند به واكنش هاي منفي، لجاجت، پرخاشگري، بد دهني و در نوجواني بزهكاري. اين ناسازگاري ها زماني به اوج خود مي رسد كه نوجوان اسير باندهاي بزهكارانه شده و با اندكي محبت از طرف آنها، جذب شخصيت دروغينشان شده، كم كم از پرخاشگري كلامي به قتل، دزدي، اعتياد و ديگر مفاسد اجتماعي كشيده مي شود. زيرا انحرافات اخلاقي مثل دايره اي، تسلسل وار هستند. دزدي به دنبال نياز، گاه نياز در اثر احتياج به پول براي تهيه مواد مخدر، اعتياد در اثر دوستي با دوستان ناباب و....

 

 

جامعه


محيط اجتماعي در حد قابل توجهي در چگونگي تكوين شخصيت و زندگي انسان تأثير دارد ؛ چنانچه كودك در محيط نامناسبي پرورش پيدا كند، جايي كه پرخاشگري، اولين و آخرين راه حل هر كاري است. كودك روش زندگي خود را از محيط مي آموزد و ياد مي گيرد چگونه رفتار كند. كودكي كه در محيطي نامناسب رشد كند ياد مي گيرد براي رسيدن به مقصود، پرخاشگرانه رفتار كند. پس در كودكي تير و كمان را به عنوان وسيله دفاعي با خود حمل مي كند و در نوجواني چاقو و يا ديگر آلات در دسترس ( اسلحه سرد ). زيرا محيط زندگي خود را، محيطي ناامن تلقي مي كند و طبيعي است به نوعي از خود دفاع كند و از آنجا كه دفاع منطقي را نياموخته از همان روش معمول بهره مي جويد كه ديگران ( اطرافياني كه رفتار آنها را براي خود الگو قرار داده ) استفاده مي كرده اند.

 


مسئله وراثت و محيط


بعضي از محققان معتقدند بزهكاري هاي نوجوانان و حتي بزرگسالان تنها در اثر زيستن در شرايط نامساعد نيست. بلكه تا حدي زمينه ارثي در بروز اين مشكلات وجود دارند. اين تفكر از فرهنگ هاي باستاني شروع شده وتا به امروز ادامه يافته است.


آنچه امروزه در يك ديد واقع بينانه به اثبات رسيده آن است كه توارث، عامل مهمي در تعيين چگونگي واكنش شخص در مقابل محيط است، اما عامل اصلي نيست.

 

 

تعلیم و تربیت

 

چند توصيه


اصلاح وضعيت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خانواده ها گامي است مهم در جهت پيشگيري از بروز اعمال شنيع و جنايتكارانه در افراد جامعه. جامعه شناسان جنايي لوح ضمير كودك را همچون آئينه اي پاك و شفاف مي دانند كه هر گونه نقش نيك و بد را در خود مي پذيرد.

 

از آنجا كه خانواده به عنوان ابتدايي ترين محيط رشد و تكامل و والدين اولين الگوهاي رفتاري كودك به حساب مي آيند و مي توانند تأثير شگرفي در نحوه زندگي و افكار و عقايد فرد به جا بگذارند، لذا رفتار صحيح خانواده و توجه به شناخت نيازها، علائق و خواسته هاي كودك، بسيار اساسي به نظر مي رسد. اين اصلاح موقعيت خانواده در درجه اول با آموزش، ميسّر مي شود. بسيار مفيد است كه براي مادران باردار قبل از تولد نوزاد كلاس هاي آموزشي جهت رفتار با كودك تشكيل شود.

 

زماني كه دختران قبل از ازدواج، آموزش شيريني پزي و آشپزي را به عنوان نكته اي مثبت براي زندگي مي دانند، آيا تربيت فرزند كه بسيار اساسي تر و حساس تر از اين امور است كلاس آموزشي نمي طلبد ؟ معمولاً مراكز بهداشت و تنظيم خانواده در بيمارستان ها، خصوصيات ظاهري، قد، وزن و بيماري هاي كودكان را كنترل مي كنند ؛ چه خوب است اگر در كنار اين مراكز بهداشت جسمي، مكان هايي نيز جهت بهداشت رواني افراد خانواده تشكيل شود تا هرگاه مادران با مشكل تربيتي مواجه شدند از طريق اين مكان ها رهنمودهاي لازم را دريافت كنند.



پرورش نونهالان و آموزش چگونه واكنش نشان دادن نسبت به موقعيت هاي مختلف در جامعه، از اهميتي به مراتب بالاتر برخوردار است. آموزگاران به عنوان مربياني كه ساعات زيادي را در مدرسه صرف تربيت نوجوانان مي كنند بيش از هركس ديگر قادرند انحرافات اخلاقي را در نوجوانان تشخيص داده و در مراحل اوليه كنترل كنند. پس بياييد يك بار ديگر رسالت عظيم والدين و آموزگاران را به آنها يادآور شويم.