10 راز ارتباطی رهبران بزرگ تاریخ

صبح بخیر: تا زمانیکه یک ارتباط برقرار کننده یا سخنگوی موفق نباشید، نمی توانید رهبر موفقی هم باشید. انسان های اجتماعی با انسان هایی که خوب حرف می زنند خیلی فرق دارند. یک فرد اجتماعی موفق اصولا مهارت های ارتباطی عالی و مبتنی بر تحصیلات آکادمیک دارد. از همان دوران دبستان به ما می آموزند چگونه روی کلمات، ارائه آنها، دستور زبان، معنی و ... تمرکز کنیم. به عبارت دیگر، همیشه یاد گرفته ایم روی شخصیت خود تمرکز کنیم.

در این مقاله آموزه های ارتباطی را برایتان یادآور شده ایم که اگر به طور مداوم آنها را به کار بگیرید، حتما در حوزه اجتماعی موفق خواهید شد.

این مطالب کمک می کنند تا آگاهی خود نسبت به مسایل بیرونی را پرورش دهید و بتوانید یک ارتباط برقرارکننده موفق در زندگی باشید تا کسی که فقط از دیگران تقلید می کند. رهبران بزرگ دنیا همیشه روش های ارتباطی عالی داشته اند و بهترین نمونه برای الگوبرداری به شمار می روند.

آنها شاید در مورد  ایده های شما صحبت کنند اما طوری صحبت می کنند که احساسات و عواطف شما نادیده گرفته نشوند. آنها اعتقاد دارند اگر پیغام آنها در دل شنونده ریشه نکند، آنها متوجه منظورشان نخواهند شد و از آن استقبال و دفاع نخواهند کرد.


مسلما عجیب نیست بدانید رهبران بزرگ تاریخ و جهان زمان زیادی از روز خود را به ارتباطات میان فردی صرف می کنند. باز هم عجیب نیست که بدانیم بسیاری از مشکلات سازمانی در نتیجه ارتباطات ضعیف به وجود می آیند. ارتباطات موثر یکی از عناصر کلیدی موفقیت حرفه ای است و تفاوتی هم ندارد که میان فردی، میان گروهی، درون گروهی، سازمانی یا ... باشد. با اینکه پرورش مهارت های ارتباطی بسیار ساده تر از آن چیزی است که دیگران تصور می کنند، اما در مواقع بحران و بروز مشکلات انجام آن به این سادگی ها که گفته می شود، نیست.

دانش و مهارت در رفتارهای اجتماعی و ارتباطات مهم هستند. اما سخنگوهای برتر افرادی هستند که آگاهی زمینه ای و موقعیتی عالی در مورد مسایل دارند. بهترین ارتباط برقرار کننده ها، شنونده های خوب و ناظران زیرکی هم هستند. این افراد می توانند به خوبی و درست احساسات درونی افراد را بر اساس احساسات، ارزش ها، رفتارها و نگرانی هایشان به خوبی درک کنند.

اما از کجا متوجه می شوید توانایی های شما به قدری رشد کرده اند که بتوانید یک سخنگو، شنونده و ارتباط برقرار کننده خوب باشید؟ اگر به 10 روشی که در ادامه ذکر کرده ایم توجه کنید، می توانید به مقصود خود برسید و ارتباطی قوی با دیگران برقرار کنید.

1.    با زبان نیرنگ آمیز حرف زدن

بیشتر مواقع مردم با فردی که به او اعتماد ندارند، راحت نیستند. هنگامی که مردم به مدیر یا رهبر خود اعتماد داشته باشند، بدون هیچ شکی برای او زمان می گذارند و برای محقق کردن اهداف او حتی خطر می کنند.  اما اگر رهبرشان به بدنامی مشهور باشد هرگز برای او ارزشی قائل نخواهند بود. طلب کردن اعتماد از دیگران روش کارسازی نیست. اعتماد فقط با انجام کارها، تفکرات و تصمیمات درست امکان پذیر است. به خاطر داشته باشید بسیاری از مردم هنگامی که به فردی اعتماد دارند، خیلی چیزها را فراموش می کنند.

2.    به خود گرفتن و ناراحت شدن از مساله ای

از مشکل دار کردن ارتباطات گروهی دست بردارید و سعی کنید مکالمات سازمانی داشته باشید – باید توجه داشته باشید گفت و شنود دو طرفه است نه یک طرفه. در قاعده ای که ذکر می کنیم یک حقیقت بزرگ وجود دارد: «برای مردم مهم نیست شما چقدر اطلاعات دارید، مهم این است بدانند این اطلاعات تا چه اندازه برایتان مهم است». تئوری قدیمی کسب و کار می گفت مدیران و رهبران باید از کارمندان و زیردستان دور باشند. اما نظر ما اگر می خواهید از همه دور و در نقطه تاریک ارتباطات قرار داشته باشید، این کار را انجام دهید. اگر ارتباط مستقیم و نزدیکی با مردم نداشته باشید چگونه می خواهید خواسته های آنها را درک کنید و متوجه شوید چه در ذهن آنها می گذرد.

3.    شفاف و صریح صحبت کنید

صریح بودن بسیار بهتر از نامفهوم بودن است. همیشه سعی کنید رابطه شفاف و مشخصی با دیگران داشته باشید. سادگی و صراحت بسیار پسندیده تر از پیچیدگی و مرموز بودن است. زمان هرگز به اندازه کنونی خود ارزشمند نیست. مدیران خوب می دانند چگونه جست‌وجوها را کاهش دهند و به نکات مهم رسیدگی کنند. مهم این است که همین انتظار را از دیگران نیز داشته باشند. بدون درک ارزش خلاصه گویی و صریح بودن نمی توانید نظر مردم را به خود جلب کنید و احتمال دارد آنها شما را کنار بگذارند. هدف شما دور ریختن کلمات اضافه و بیهوده و شفاف بودن در کلام است.

4.    مسایل را پشت سر بگذارید، حذف نکنید

ارتباط برقرار کننده های موفق تنها در یادگیری و جمع آوری اطلاعات در حین ارتباط با دیگران تمرکز نمی کنند، آنها همچنین روی انتقال ایده ها، هم سویی با خواسته ها، تشویق برای فعالیت و بیان دیدگاه و چشم انداز خود نیز فعالیت می کنند. کلید این کار نیز انجام همه این کارها با نیت خالص است. وقتی بیش از اینکه روی دریافت تکیه کنید، روی اهدا و ارائه تمرکز می کنید زودتر نیز به اهداف خود می رسید. وقتی بخواهید به کارمندان یا مردم خود چیزی ارایه کنید روی خواسته های آنها تمرکز می کنید و این باعث می شود دید متفاوتی به اطراف داشته باشید.

5.    روشنفکر بودن و ذهن باز داشتن

مشکل اساسی ذهن های بسته این است که نمی توانند موقعیت های جدید را قبول کنند. یک مدیر موفق هرگز تلاش نمی کند افرادی که با او اختلاف نظر را دارند را متقاعد کند بلکه سعی می کند تا آنچه در ذهن خود دارد را به آنها بیان کند. جای تعجب دارد که چرا برخی از رهبران و مدیران از نظرهای مخالف خود تا این اندازه هراس دارند! اگر مطمئن باشند کارشان درست است و مورد قبول واقع می شود این ترس کاملا بیهوده است. رو به رو شدن با افراد مخالف شما را به چالش می کشد و در نتیجه باعث پیشرفت شما می شود. باید سعی کنید در برابر مسایل روشنفکرانه و با ذهن باز رفتار کنید و واکنش نشان دهید.


6.    ساکت ماندن و گوش کردن

بهترین روش گفت و شنود این است که واقعا بگویید و بشنوید نه اینکه متکلم وحده باشید و مثل سخنران بالای منبر بروید و به دیگران اجازه صحبت کردن ندهید. وقتی این مساله را در زندگی کشف کردید، متوجه خواهید شد موفقیت در گرو زیاد حرف زدن نیست بلکه در تمیز کردن گوش ها و بودن یک شنونده خوب است.

7.    جایگزین کردن خودپسندی با همدلی

رهبران بزرگ دنیا هرگز چکی نمی کشند که نتوانند آن را پاس کنند. وقتی صداقت و بی طرفی با همدلی و توجه همراه می شود و اخلاق های متکبرانه و غرور کنار گذاشته می شوند، اتفاق های خوبی رخ می دهد. روابط همدلانه همیشه صراحت و اعتبار برای طرف به ارمغان می آورند و درست برعکس، افرادی که نفس حساس و آسیب پذیر دارند همیشه خود را پشت نقاب مخفی می کنند. این قانون رابطه درست، کمک می کند تا عصبانیت به دوستی و شک به صداقت تبدیل شود.

8.    شنیدن ناگفته ها

مدیرهای موفق مهارت فوق العاده ای در درک و تشخیص مسایلی دارند که هرگز به زبان بیان نشده اند. در مقابل مدیرهای زیرک و تیزبین نمی توان فیلم بازی یا پرچانگی کرد. آنها به خوبی قابلیت تشخیص رفتارها و واکنش ها را دارند. در این زمانه که ارتباطات فوری زیاد است، همه سعی می کنند با بیان افکار و ذهنیات خود با دیگران ارتباط برقرار کنند و از درک این نکته که چیزهای جدید را از افکار دیگران می توان کشف کرد و بیرون کشید، غافل هستند. سعی کنید تا حد امکان دهان خود را ببندید و گوش خود را تیز و چشمانتان را باز کنید. به این ترتیب اطلاعات و آگاهی هایتان بیش از آنچه تصور کنید افزایش پیدا خواهند کرد.

9.    هنگام صحبت بدانید در مورد چه موضوعی صحبت می کنید

اطلاعات فنی خود در مورد موضوع مکالمه را افزایش دهید. اگر اطلاعات کافی و کارشناسانه در مورد موضوع بحث نداشته باشید مردم شما را تحویل نخواهند گرفت. بیشتر مردم علاقه ای به شنیدن صحبت های فردی که خودش درست نمی داند چه می گوید، ندارند. طرز بیان مساله نیز اهمیت بسیاری دارد. خیلی مواقع پیش می آید که فرد به شما می گوید «اما شما اینگونه نگفتی». به همین منظور باید در نوع بیان خود نیز مراتب احتیاط و هوشمندی را رعایت کنید. سعی کنید طوری سخن بگویید که روی دیگران تاثیر بگذارد.


10.    با گروه نیز همچون یک فرد صحبت کنید

یک سخنگو و ارتباط برقرار کننده خوب می داند چگونه سخن بگوید که در مقابل 10 هزار جمعیت، احساس کند برای ده نفر سخنرانی می کند و آنها نیز همین حس متقابل را داشته باشند. به طوری که احساس کنند این فرد مستقیم و رودر رو با آنها صحبت می کند. دانستن این مساله و سعی در انجام این قاعده، کلید موفقیت در ارتباط برقرار کردن با دیگران است.

11.    یک مورد بیشتر: آمادگی تغییر پیام را داشته باشید (در صورت نیاز)

یکی دیگر از اصول خوب صحبت کردن این است که بتوانید اگر بد پیش رفت سریعا آن را در جهت درست تغییر دهید. باید پیش از سخنرانی همه احتمالا را در نظر بگیرید و قدرت بداهه گویی و درست کردن مسایل را نیز داشته باشید.

تصور نکنید همیشه افراد دوست دارند مکالمه اختصاصی با شما داشته باشند چون شما آماده حرف زدن با آنها هستید. زمان گذاشتن برای زمینه سازی بسیار بهتر از این است که ناگهان ارتباطی را برقرار و همه چیز را خراب کنید.

صبح بخیر: هیچ چیز به اندازه حل نکردن معما، پازل و یک راز نمی تواند فکر آدم را مشغول کند. در سراسر دنیا و در طول تاریخ، رازهای بیشماری وجود داشته اند که برخی از آنها هچنان کشف نشده باقی مانده اند و این سوال در ذهن به وجود می آید که چرا این رازها مخفی شده اند؟ چرا کدنویسی شده اند؟ چرا با عکس نمایش داده شده اند؟

این معماهای پیچیده تقریبا با اعصاب و روان فردی که سعی در کشف آنها دارد، بازی می کند. شاید برخی از آنها حل شوند و هدفشان مشخص شود. اما برخی هنوز هستند که همچنان رازآلود هستند و هیچ‌کس تاکنون نتوانسته منظور اصلی آنها را تشخیص دهد. 10 تا از بهترین آنها را برایتان انتخاب و معرفی کرده ایم.


نسخه خطی وُی‌نیش

این کتاب برگرفته از نام صاحب آمریکایی آن است که در سال 1912 میلادی این کتاب خطی را به دست آورده است. این کتاب، 240 صفحه دارد و به خطی کاملا نامعلوم و نامشخص نوشته شده است. در این کتاب، انواع تصاویر و نقاشی های رنگی از نمودارهای عجیب، رویدادهای خارق العاده و گیاهانی وجود دارد که با هیچ کدام از انواع و گونه های گیاهی کره زمین شباهت و سنخیتی ندارند. این نوشته ها و تصاویر به گونه ای هستند که به هیچ عنوان نمی توان آنها را رمزگشایی کرد. نویسنده کتاب نیز ناشناخته است. اما چاپ کتاب نشان می دهد در خلال سال های 1404 و 1438 میلادی نوشته و چاپ شده است. این کتاب را «مرموزترین کتاب خطی دنیا» لقب داده اند.


فرضیه های بسیاری در مور این کتاب وجود دارد: برخی های معتقدند این کتاب در مورد گیاهان دارویی، کیمیاگری یا طب گیاهی نوشته شده و برخی ریشه آن را فضایی و خارج از مدار زمین می دانند. اما اینکه این فقط یک شوخی باشد رد شده است. زیرا همه چیز بسیار جزئی و کامل اشاره شده و برای چاپ و انتشار آن وقت و هزینه صرف شده است.

---

کرایپتوس

کرایپتوس یک مجمه رمزگذاری شده عجیب است که توسط «جین سنبورن» طراحی شده است و اکنون در حیات دفتر مرکزی سازمان سیا در لنگ‌لی واشنگتن قرار دارد. این مجسمه بسیار مرموز است و این را با سه کلمه حکاکی شده روی آن می توان متوجه شد. در سال 2006 میلادی، اعلام کرد کلید گشایش این رمز نخستین واژه تا به آخرین واژه این دست نوشته نهفته است. و در سال 2010 میلادی، او مفتاح دیگری معرفی کرد: کلمات 64-69  در بخش چهارم که NYPVTT  بودند کدگشایی شدند و واژه «برلین» از آن استخراج شد.

---

پیام رمزی بیِل

پیام رمزی بیِل در واقع سه سیفرتکست است که از قرار معلوم، موقعیت مکانی یکی از بزرگ ترین گنجینه های دفن شده در تاریخ آمریکا را مشخص می کند: هزاران کیلوگرم طلا، نقره و جواهرات باارزش. این گنج ها توسط مرد مرموزی به نام توماس جفرسون بیِل در سال 1818 میلادی در کلورادو کشف شد.


این رمزها سه عدد هستند که دومین آنها رمزگشایی شد. این رمز نشان دهنده روستای «بدفورد» است. البته محل دقیق گنج در رمزنامه های دیگر است.

---

لوح فایستوس

رمز و راز لوح فایستوس شبیه داستان فیلم ایندیانا جونز است. این لوح توسط یک باستان شناس ایتالیایی به نام لویجی پرنی‌یر در سال 1908 میلادی در قصر مینوآن کشف شده است. این لوح از جنس خشت دوآتشه است و روی آن خطوط تصویری عجیبی حکاکی شده است. کاملا مشخص است این خشت هزاره دوم پیش از میلاد مسیح نوشته شده است. در حال حاضر، این لوح یکی از پازل های بزرگ باستان شناسان است.

---

سنگ‌نوشت شانگبوروف

اگر از دور به ستون یادبود رهبر روحانی در استافوردشایر انگستان که از قرن 18 میلادی برجای مانده است، نگاه کنید، فقط تصویر نقاشی نیکولاس پوزینی را می بینید. اما با نزدیک شدن به این بنا، متوجه سنگ نوشته ای با عنوان DOUOSVAVVM می شوید که سالیان سال است هنوز رمزگشایی نشده است.


برخی اعتقاد دارند شاید این کد نشان دهنده مکان جام مقدس حضرت عیسی باشد که در شام آخر از آن نوشید. بسیاری از بزرگان تاریخ همچون چارلز دیکنز و چارلز داروین برای گشایش این رمز تلاش بسیاری کرده اند اما بی نتیجه باقی مانده است.

---

پرونده «تمام شد»

پرونده «تمام شاد» مرموزترین پرونده حل نشده پلیس استرالیا است. این نوشته توسط مردی ناشناخته که جنازه او در سال 1948 میلادی در ساحل سومرتون پیدا شد، کشف شده است. علاوه بر اینکه هویت این مرد هرگز مشخص نشد، کاغذی که کلمات « Tamam Shud» روی آن نوشته شده بود نیز در جیب کت این مرد پیدا شده است که بر روی صفحه آخر رباعیات خیام نوشته شده است.


برای ما ایرانی ها این نوشته کاملا واضح است و نشان دهنده چیزی است که تمام شده است. با توجه به کاغذی که از دیوان شعر خیام بریده و جمله ای که روی آن نوشته شده بوده است، احتمال داده می شود این مرگ خودکشی و آن نامه آخر قربانی بوده است. اما این پرونده همچنان برای دولت استرالیا یک راز به حساب می آید.

---

نشانه Wow!

در یکی از شب های تابستان در سال 1977 میلادی، «جری اهمن»، از داوطلبان تحقیق در مورد هوش فرازمینی نخستین فردی بوده است که از جهان بیگانه (موجودات فضایی) پیغام دریافت کرده است. اهمن، امواج رادیو را از فضای عمیقی اسکن کرد به امید اینکه نشانه ای از موجودات بسیار باهوش فضایی دریافت کند.  او در این تحقیق با توالی حروف مواجه شد. این سیگنال ها 72 ساعت ادامه داشته اند، طولانی ترین زمانی که اهمن می توانسته است در تحقیقات خود ثبت کند. این سیگنال ها از جایی مخابره شده اند که انسان تا آن زمان در سفر به آن موفق نبوده است: جایی در کنار ستاره ها که 120 سال نوری از ما دور است. از آنجا که اهمن واژه Wow! را در برگه اصلی سیگنال ها نوشته است، آن را نشانه Wow! نامیده اند.

---

نامه های زودیاک

نامه های زودیاک، سریالی از 4 نامه رمزگذاری شده هستند و اعتقاد بر این است که توسط زودیاک نوشته شده اند: یک قاتل سریالی که در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 میلادی باعث وحشت ساکنین سان فرانسیسکو بود. این نامه ها به گونه ای نوشته شده اند که پلیس و روزنامه نگاران را به تمسخر گرفته است. یکی از این چهارنامه، رمز گشایی شده است و سه نامه دیگر همچنان مرموز و کشف نشده باقی مانده اند. هویت زودیاک نیز ناشناخته باقی مانده است.

---

سنگ راهنما گرجستان

سنگ راهنما گرجستان که با نام «استون هنج آمریکایی» نیز شناخته می شود، یک ستون یادبود ایستاده در شهرستان البرت در گرجستان است که در سال 1979 میلادی ساخته شده است. نوشته های روی این سنگ به 8 زبان دنیا، انگلیسی، اسپانیایی، سواحیلی، هندی، عبری، عربی، چینی و روسی نوشته شده است. همه آنها 10 فرمان جدید عصر روشنفکری در قرن 18 میلادی را یادآوری می کنند. اما در کنار آنها، نشانه های موجودات فضایی هم به چشم می خورد.


حتی اگر این مجسمه نوشته‌ی رمزدار هم نداشت،، هدف و منشا شکل گیری این سنگ نوشته مرموز است. این ستون ها توسط فردی با نام مستعار R.C. Christian ساخته شده اند. از میان ده فرمان، یکی از آنها بیشترین بحث را دارد: «حفظ بشریت زیر 500 میلیون، توازن با طبیعت است». بسیاری از کارشناسان معتقد هستند نسل بشر کاهش پیدا خواهد کرد و به تعداد مشخصی خواهد رسید. برخی دیگر نیز معتقد هستند که شاید دنیای جدیدی به وجود بیاید.

---

Rongorongo

Rongorongo، سیستم الفبای تصویری است که روی صنایع دستی متنوع در جزایر شرقی نوشته می شوند. بسیاری بر این اعتقاد هستند که این نوع نگارش شاید یکی از چهار اختراع مستقل انسان در زمینه خط بوده است که گم شده و از بین رفته است. این تصویرنگاره ها هنوز رمزگشایی نشده و همچون راز باقی مانده اند.