سبک زندگی


2 دقیقه پیش

شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداری

بچه ها به سرعت بزرگ می‌شوند، زودتر از چیزی که فکرش را می‌کنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ...
2 دقیقه پیش

فیلم: تزیین اتاق کودک با گل‌های مقوایی

همین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ...

گفت‌وگو با حامل ضریح امام حسین +عکس


موها و محاسن جو گندمی‌اش بلند شده، مشخص است که مدت‌ها در سفر بوده، سفری که از شهر مقدس قم آغاز شده و ادامه دارد تا خانه دوست، کربلا......

خبرگزاری فارس: موها و محاسن جو گندمی‌اش بلند شده، مشخص است که مدت‌ها در سفر بوده، سفری که از شهر مقدس قم آغاز شده و ادامه دارد تا خانه دوست، کربلا......

از اهواز، طبق عادت فکر می‌کردم که باید تنها دو روز در مسیر می‌بود اما می‌گوید خیلی بیش از اینها و حدود 20 روز در جاده‌ها است. هم خسته و هم خوشحال است. با اینکه سختی مسیر رمقی برایش نگذاشته بود، به جای استراحت، دائم دور و بر کامیونش بود. مرتب سرکشی می‌کند. همه جا را ورانداز می‌کند تا مبادا ماشینش مشکلی فنی داشته باشد.

گفت‌وگوی خواندنی با راننده تریلی حامل ضریح امام حسین +عکس


محمدرضا قنبری، راننده ضریح مطهر امام حسین (ع) متولد 1344 در محله خاک فرج قم است. محمدرضا حدود 30 سال است که در جاده‌های سخت و خطرناک رانندگی می‌کند. جاده‌هایی که این روزها دائم شاهد حوادث ناگوار و جبران ناپذیر است. او حدود 18 سال است که در شهرداری قم در بخش موتوری این نهاد مشغول  کار است.

در حالی که همگان در انتظار رسیدن ضریح بودند، اما کمتر کسی به راننده زحمت‌کش کامیون منتقل کننده ضریح توجه می‌کرد. در انتظار بودم. برای اینکه زودتر بتوانم با او گفت‌وگویی داشته باشم، صبح زود در ابتدای منطقه «زرگان» منتظر ماندم. بالاخره بعد از مدت‌ها انتظار، ضریح رسید. مردم با بیرق‌ها و یزله به استقبال ضریح مطهر امام حسین (ع) رفتند. هر چقدر می‌خواستم نزدیک شوم، خیل جمعیت به سمت ضریح نمی‌گذاشت به ماشین نزدیک شوم. در این میان ناگهان زنی شتاب زده با «ثوب» (ردای مشکی) و مردی با «دشداشه» و «چفیه» بر سر در حالی که گوسفندی برای قربانی در دست داشتند با هزار تقلا و زور خود را به جلوی کامیون رساندند. کامیون می‌ایستد و گوسفند را قربانی می‌کنند. در این فرصت بود که خود را به بالای ماشین کشاندم. درست در کنار درب راننده. پسر جوانی بود و گفت راننده عصر در مصلا است و حالا در حال استراحت. در نهایت او را در مصلی دیدم و گفت‌وگویی با او انجام دادم.

فارس: چطور شد که شما را به عنوان راننده انتخاب کردند؟


کار خدا بود. حکمت بود. یک روز آمدند شهرداری و گفتند یک راننده و کامیون می‌خواهیم که مرا انتخاب کردند.

فارس: عکس‌العمل شما؟


از خوشحالی نمی‌دانستم چه کنم. باورش سخت بود که چنین اقبالی دارم. اما تعجب نکردم. از میان این همه ماشین‌های ترو تمیز. شرکت‌های زیادی درخواست داده بودند که خودروهای تمیز همراه با خرج مایحتاج راننده را هم بدهند، اما درخواستشان پذیرفته نشد و در نهایت مرا انتخاب کردند.

گفت‌وگوی خواندنی با راننده تریلی حامل ضریح امام حسین +عکس

فارس: چرا تعجب نکردید؟

اوایل امسال در کربلا بودم. چون شنیده بودم که قرار است در قم برای امام حسین (ع) ضریح بسازند، همانجا از امام خواستم که من راننده ضریحش باشم. از او خواستم و به من عطا کرد. همان روزها به خیلی از دوستانم می‌گفتم که سال آینده من ضریح را می‌آورم. کسی باورش نمی‌شد و می خندیدند و می‌گفتند که این همه ماشین نو، چرا با ماشین فکستنی تو ضریح را بیارن؟

فارس: شهرهای زیادی را گذراندید؟


بله. شهرهای زیادی مثل قم؛ ساوه، تهران، اراک و... را گذراندم و شهر به شهر استقبال بیشتر بود. در هر شهر هم یک شب می‌ماندیم.

فارس: مشکلی در مسیر پیش نیامد؟ برخی می‌گویند تعدادی زیر چرخ‌های ماشین رفتند؟


نه خدا را شکر هیچ مشکلی پیش نیامد و تنها یکی از ماموران همراهمان بود که نزدیک اندیمشک پایش زیر تایر رفت. حالا هم حالش خوب است و گویا عمل کرده. مشکل دیگری که پیش آمد این بود که حدود 60 کیلومتر از خرم آباد بیرون آمده بودیم که دینام ماشین از کار افتاد. همانجا کسی پیدا شد و گفت من مکانیک هستم. با سرعت و حدود نیم ساعت بعد برایمان یک دینام و باطری‌ساز آورد. همانجا سریع وسایل را نصب کردیم و حرکت را ادامه دادیم.

فارس: رانندگان بین شهرها وقتی از کنار ضریح می‌گذشتند چه عکس‌العملی داشتند؟

آنقدر خوشحال و ذوق زده می‌شدند که حد و نهایت ندارد. فریاد می‌زدند خوشا به سعادت راننده چکار کردی که این مسیر قسمتت شد؟

فارس: زمان برگشت، ماشین بدون بار است. چه حالی پیدا می‌کنی؟


راننده که به زیارت کردن مردم خیره شده بود، گفت: فکر کنم جز ماتم هیچ حس و حالی نداشته باشم. حالا ذوق و شوق بردن و رساندن خانه به صاحبخانه را دارم. اما وقت برگشت از تنهایی چکار کنم؟ اذیت می‌شوم.

در میان گفت‌وگویم با راننده بود که زنی فریاد می‌زند آقای راننده، آقای راننده. حاج محمدرضا سرش را از پنجره بیرون کشید. زن گفت: آقای راننده خدا به همرات. تو رو خدا برای بچم دعا کن، مریض دارم. راننده با نگاهی معصومانه گفت: چشم، به روی چشم. از راننده پرسیدم فراموش نمی‌کنید برای این خانم دعا کنید؟ نه اصلا. اتفاقا در مسیر کلی سفارش دادند که دعا کنم. شاید خانم‌ها بیش از 50 نامه به من دادند که به مرقد امام حسین (ع) ببرم. یکی مریض دارد و یکی حاجت. هر کسی به نوبه خودش متوسل می‌شود. بعضی‌ها می‌خواستند پول بدهند، اما پول ازشون نمی‌گرفتم.

فارس: عکس‌العمل خانواده شما چه بود؟ آیا راحت گذاشتند به این سفر بروید؟


من سه پسر و دو عروس دارم. وقتی این خبر را شنیدند همه دوست داشتند همراهم بیایند. در کاروانمان خانم همراهمان نیست. از من قول گرفتند که حتما سال آینده به زیارت کربلا ببرمشان تا از سفرم راضی باشند. من هم به آنها قول یک زیارت در سال آینده را دادم. خانواده من واقعا برایم زحمت زیادی کشیدند و اهل کرم هستند.

فارس: ضریح از شهرهای زیادی گذشت. چه تفاوتی در استقبال مردم دیدید؟

استقبال مردم خوزستان متفاوت بود. آنها مشخص است که عاشق‌ترند و دوست دارند که ضریح بیشتر پیششان بماند. مثلا در خوزستان مردم با شیوه خاص و بیرق‌های متفاوت به جلوی ماشین می‌آمدند و شروع به سینه‌زنی به سبک محلی خودشان می‌کردند. اما در شهرهای دیگر اینچنین نبود و همه در کنار ضریح سینه‌زنی می‌کردند.

فارس: این اولین سفرتان به اهواز بود؟


خیر. اولین بار در سال 60 بود که برای حضور در جبهه به اهواز آمدم. آن موقع شهر خلوت بود و شکل و شمایش تفاوت داشت.

فارس: سفر به عراق شاید همراه با خطر باشد....


من برای جانم هیچ ارزشی قائل نیستم. انشالله ضریح را صحیح و سالم تحویل امام بدهیم. بعضی از دوستان همراهمان غسل شهادت کرده‌اند و برای هر خطری آماده هستیم.

فارس: حرف آخر؟

از همه مردم می‌خواهم که برایمان دعا کنند، خجالت زده صاحب ضریح نشویم.


ویدیو مرتبط :
ضریح جدید امام حسین(ع)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سنگی که میزبان سر امام‌حسین شد+عکس



مشهور است وقتی که اسرا و کاروان شام به این منطقه رسیدند، خانواده امام حسین (ع) اسیر شده بودند و سرهای مبارک در آن مکان مستقر شدند و سر مبارک امام حسین (ع) در سنگ مرتفعی قرار داده شد و یک قطره از خون پاک ایشان روی آن سنگ ریخته شد.
در «مشهد النقطه» شهر حلب که محل زیارت عاشقان اهل‌بیت است، سنگی است که سر مبارک امام‌حسین (ع) روی آن قرار داده شده و قطره خونی روی آن ریخته شد و مورد اهتمام مسلمانان قرار گرفت و از آن سنگ محافظت کردند.

روایت شده که بعد از اتمام جنگ «طَف» در کربلا، کاروان ابن زیاد به همراه اسرای واقعه طف به سمت شام حرکت کرد و در امتداد رود فرات از سرزمین‌های مختلفی رد شدند تا اینکه به حلب رسیدند و سر مبارک امام حسین(ع) را در آن موضع قرار دادند و مدتی را آنجا توقف کردند.

 امام‌حسین,سر امام‌حسین

 تصویری از مقام «رأس‌الحسین» علیه‌السلام در مسجد النقطه واقع در حلب

نام این مکان اکنون در شهر حلب «مسجد النقطه» است.

 امام‌حسین,سر امام‌حسین

 سنگی که سر مبارک امام حسین (ع) روی آن قرار گرفت

در نزدیکی آن «مشهد النقطه» واقع در کوه جوشن است. مشهور است وقتی که اسرا و کاروان شام به این منطقه رسیدند، خانواده امام حسین (ع) اسیر شده بودند و سرهای مبارک در آن مکان مستقر شدند و سر مبارک امام حسین (ع) در سنگ مرتفعی قرار داده شد و یک قطره از خون پاک ایشان روی آن سنگ ریخته شد.
این‌قطره خون مورد اهتمام مسلمانان قرار گرفت و از آن سنگ محافظت کردند تا اینکه «سیف الدوله الحمدانی» شام را فتح کرد و او را از مکان این قطره خون آگاه ساختند. پس بنایی برای آن ایجاد کردند.

 امام‌حسین,سر امام‌حسین

 سنگی که سر مبارک امام حسین (ع) بر روی آن قرار گرفت

جلالی گفته است: در مکه با مردی کهنسال از حلب آشنا شدم که نامش «شیخ عمار» بود و تاریخ مشهد النقطه را می‌دانست و خلاصه آن را اینچنین نقل کرد: سیف الدوله مشهد النقطه را بنا کرد که سنگی بود که سر مبارک امام حسین (ع) روی آن قرار داده شده بود و قطره خونی روی آن ریخته شده بود.
وقتی ترک‌ها آن را گرفتند آنجا را به ذخایر اسلحه تبدیل کردند و بعد خواستند این سنگ را به مسجد زکریا منتقل کنند اما هیچ جنبنده‌ای روی آن حرکت نمی کرد. پس آن را مسجد محسن بازگرداندند و اکنون این سنگ در نزد آن طفل در مشهد النقطه است.

نام های اهل بیت اثنا عشر در مکان مرتفع نوشته شده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلِّ على محمد المصطفى، و علی المرتضى، و فاطمة الزهراء ، و الحسن المجتبى، و الحسین الشهید، و علی بن الحسین زین العابدین، و محمد الباقر، و جعفر الصادق، و موسى الکاظم، و علی الرضا، و محمد الجواد، و علی الهادی، و الحسن العسکری، و الحجة صاحب الزمان علیهم السلام».
بر روی درب داخلی صحن نوشته شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم. مشهد مولای ما حسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) در دوران عالم عادل و پادشاه اسلام و مسلمین «أبی المظفر الغازی بن الملک الناصر»، «یوسف بن أیوب»، «ناصر أمیر المؤمنین» در سال 572 هجری بنا شده است.
در سال 1337 هجری در هنگام ورود فرانسوی‌ها به حلب عده‌ای مردم و تخریب کنندگان وارد مشهد النقطه شده و ذخایر و اسلحه از آنجا ربودند و به هنگامی که می‌خواستند دینامیتی از آنجا بردارند، منفجر شد و بنیان مشهد النقطه تخریب شد و قسمتی از آن باقی ماند.

منبع:tabnak.ir