سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
کجای دنیا دختر به خواستگاری پسر میرود؟
خواستگاری دختر از پسر موضوعی است که همه ما هرازگاهی شنیدهایم یا در جایی مطلبی از آن خواندهایم. موضوعی که حتی شنیدنش هم دهانمان را باز نگه میدارد. در اکثر جاهای دنیا عرف است که مردها با کمال احترام خدمت خانواده دختر برسند و از او خواستگاری کنند.
مجله زندگی ایده آل: خواستگاری دختر از پسر موضوعی است که همه ما هرازگاهی شنیدهایم یا در جایی مطلبی از آن خواندهایم. موضوعی که حتی شنیدنش هم دهانمان را باز نگه میدارد. در اکثر جاهای دنیا عرف است که مردها با کمال احترام و تشریفات ویژه به خدمت خانواده دختر برسند و از او خواستگاری کنند اما ما گفتیم اکثر کشورها نه همه جای دنیا چراکه جاهایی دورتر از محل زندگیمان هستند که هیچ پسری به خواستگاری دختر نمیرود بلکه آنها در خانه میمانند تا دختری آنها را برای همسری برگزیند. در اینجا فرهنگهای عجیب برخی مناطق در جهان که در آنجا خانمها به خواستگاری آقایون میروند را بخوانید.
مراکش
شنا، برخلاف جریان
مراکش یا مغرب کشوری است در شمال غربی آفریقا و مسلمان که درصد بیشتری از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند. زنان مراکشی بسیار صبور و پرکارند و تقریبا میتوان گفت لحظهای استراحت نمیکنند و به دنبال رفع و رجوع کارها و مشکلات خانوادهاند اما زنان آن ویژگی دیگری هم دارند و آن اینکه خودشان مرد آینده خود را انتخاب میکنند و به خواستگاری او میروند. تحلیلگران به تازگی اعلام کردند که تعداد خواستگاری دختران مراکشی در چند سال اخیر افزایش چشمگیری داشته است تا جایی که آنها به دنبال دلایل این افزایش هستند.خانمها در مراکش از چند سال پیش با شکستن سنتها خودشان پیشقدم شده و به خواستگاری پسرها میروند. دخترها در مراکش با رسیدن به خدمت مادر پسر مورد نظرشان از ویژگیهای خود اعم از خانهداری، دستپخت و مهارتهای زندگیشان تعریف میکنند و مادران با مشورت پسرانشان نتیجهگیری میکنند که آیا این دختر گزینه مناسبی برای انتخاب آنها هست یا خیر. در تحقیقاتی که در چند سال اخیر در مراکش صورت گرفته مردها استقبال خوبی از خواستگاری دخترها داشتهاند چراکه دست آنها برای انتخاب بازتر است. زنها در مراکش بر این باورند که درخواست ازدواج آنها از مردها به هیچ وجه مایه سرافکندگی آنها نیست. آنها میگویند که اسلام دین برابری است و زن و مرد در همه چیز برابرند بنابراین آنها هم حق دارند که فرد موردعلاقه خود را انتخاب و به او درخواست ازدواج بدهند. آنها میگویند هیچ وقت سنتها نباید دست و پای ما را ببندد. در مراکش تنها مردانی که از ظاهر و وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند از درخواست ازدواج خانمها عصبانی میشوند.
گینـه
من تو را انتخاب میکنم
جمهوری گینه بیسائو کشوری در آفریقا که زمانی الگوی آفریقا برای توسعه بود، در زمره فقیرترین کشورهای جهان قرار دارد.در این قسمت از دنیا هم این دختران هستند که همسر آینده خود را انتخاب میکنند. آنها پیشنهاد خود را کاملا علنی با آوردن یک ظرف ماهی سرخ شده با روغن مخصوص و سس خوشطعم قرمز رنگی تزئین و با هماهنگی قبلی با مادر پسر به خدمت پسر مورد نظر میرسند. در ضمن اینجا منطقهای است که مردها در قبال این درخواست هیچ قدرتی برای «نه» گفتن ندارند و بعد از مشورت با مادر خود درخواست دختر را قبول میکنند. یعنی آنها روز بعد برای گرفتن جواب خود با دسته گلی سفید نزد داماد رفته و بعد از گرفتن جواب دسته گل را به او تقدیم میکنند.از آنجایی که گینه بیسائو کشوری بسیار فقیر است و اکثر دختران حتی توان تهیه و پخت آن ماهی مخصوص و مرسوم را ندارند با یک شاخه گل سفید به خواستگاری پسر مربوطه میروند. در این شرایط حتی مردهایی که شرایط و آمادگی لازم برای تشکیل خانواده را ندارند هم با توافقی بلندمدت بعد از پیدا کردن کار و تهیه ملزومات لازم زندگی با دختر وارد زندگی مشترک میشوند. طبق تحقیقات انجام شده در این منطقه 75درصد مردان و زنان از این سبک ازدواج و زندگی رضایت دارند.
اوکراین
«لویو» شهر خواستگاری از مردان
بسیاری از شهرهای جهان دارای جمعیت متعادلی از زنان و مردان هستند اما شهری در جهان وجود دارد که طبق آخرین سرشماری ۸۵ درصد جمعیت آن را زنان تشکیل میدهند. شهر لویو در غرب کشور اوکراین قرار داشته و طبق آخرین سرشماری صورت گرفته در این کشور ، ۸۵ درصد جمعیت این شهر تاریخی را زنان تشکیل میدهند.کارشناسان جمعیتشناسی اوکراین علت وقوع چنین موضوعی در «لویو» اوکراین را عدم تمایل خانوادههای این شهر به داشتن فرزندان پسر عنوان کردهاند که در گذر زمان باعث بروز چنین مشکلی در این شهر که همان نابرابری تعداد زنان و مردان در این شهر است، شده است و همین نابرابری باعث شده تا دختران به خواستگاری پسران بروند.اختلاف زیاد بین جمعیت زنان و مردان در این شهر در سالهای متمادی دلیلی شده تا دختران منتظر انتخاب شدن نباشند و خودشان دست به کار شوند. رسم و رسومات در این کشور به سادگی معروف است و به همین دلیل بدون دردسر پیشنهاد خود را صریح در مقابل کسی که به او علاقه دارند میگویند. این شیوه ازدواج درست مثل شیوه خواستگاری کردن مردها از زنها عادی و مرسوم است.
چیـن
زنان مقتدر موسوا
در قبیلهای عجیب در چین به نام موسوا زنان و دختران حاکمان اصلی محسوب میشوند و روسای قبیله تنها از میان زنان انتخاب میشوند. اتفاق عجیبتر میان مردم این قبیله این است که زنان با یکدیگر كم حرف میزنند. این قبیله هزاران سال است که در صلح و صفا در ساحل دریاچه لوگو در جنوب چین زندگی میکنند ولی زنانش کمتر با هم صحبت میکنند و صحبتی از پدر و پسر در این قبیله وجود ندارد.
در این قبیله زنان انتخاب میکنند که با کدام مرد ازدواج کنند و در حقیقت ازدواج رسمی ندارند. دختران این منطقه حرف اول و آخر را برای ازدواج و انتخاب همسر خود میزنند و مردان پس از ازدواج در خانه زنان زندگی میکنند. در این قبیله حرف اول را زنان میزنند و هنگام مراسم ازدواج همه شروط و انتخاب و تصمیمگیریها توسط زنان اتخاذ میشود.
شیکاگو
در شیکاگو هم چند سالی است که دخترها گوی سبقت را در خواستگاری کردن از پسران ربودهاند. دختران این شهر از ایالاتمتحده هم بر این باورند که ما هیچ اعتقادی به اینکه حتما باید پسر از ما درخواست ازدواج كند، نداریم. دوست داشتن فرد مورد نظر و شغل مرد برای دخترهای این شهر بیش از هر چیز اهمیت دارد تا آنجا که آنها بعد از شناخت طولانیمدت پسر مورد نظرشان تحقیقات گستردهای درباره شغل و پیشینه کاری او انجام میدهند و بعد از تصمیم برای خواستگاری، با حلقهای نقرهایرنگ و ساده به او پیشنهاد ازدواج میدهند. در این درخواست هرگاه پسر مورد نظر تمایلی به پذیرفتن درخواست ازدواج نداشته باشد حلقه را رد کرده و روز بعد با گل سرخی برای دلجویی به دیدن خواستگار خود میرود. این روش ازدواج چند سالی است که رواج بسیاری بین پسران و دختران ایالاتمتحده پیدا کرده و هنوز هم تعداد خواستگاران دختر بیشتر از خواستگاران پسر است.
اسکاتلند
خواستگاری در سال کبیسه
سال كبیسه سالی است که ما ایرانیها هر 4 سال یکبار مهمان آن هستیم اما همین سال کبیسه برای کشوری چون اسکاتلند بسیار ویژه است كه در قرن یازدهم، ملكه مارگارت به دخترها اجازه داد كه در صورت تمایلشان از پسر مورد نظرشان، درخواست ازدواج كنند. ملكه مارگارت این رسم را در تاریخ 29 فوریه یك سال كبیسه رواج داد. بر اساس همین روایت و تاریخ دخترها هر 4 سال یکبار به خواستگاری پسر مورد علاقهشان میروند. البته چندی بعد، رسم شد كه اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نكند، مجبور است كه در عوض یك دست پیراهن و یك جفت دستكش بچگانه برای دختر بخرد تا كینه را از دل او پاك كند!
دخترها میتوانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به 12 سالگی و پسرها بعد از رسیدن به 14سالگی ازدواج كنند، گرچه ازدواج در آن سنین به ندرت انجام میشد ولی بعد از شروع سال 1929، سن قانونی ازدواج به 16 سالگی افزایش پیدا كرد. در كشور اسكاتلند، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمیشود. در نتیجه اگر در کشوری دختر و پسری قبل از رسیدن به 18 سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمیشدند، به كشور اسكاتلند میرفتند تا در آنجا به عقد یكدیگر درآیند.
ویدیو مرتبط :
خواستگاری دختر از پسر
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خواستگاری خونین دختر از پسر جوان
شرق: پسر جوانی كه بعد از قتل یك دختر اقدام به خودكشی كرده بود پس از بهبودی جزییات جنایت را شرح داد. مرد میانسالی روز 18 دی با مراجعه به دادسرای ناحیه 4 تهران با طرح شكایتی از مفقود شدن دختر 32 سالهاش به نام زهرا خبر داد و گفت: «دخترم از دو روز قبل از منزل خارج شده و دیگر برنگشته است.» با ارجاع پرونده به پایگاه چهارم پلیس آگاهی، تحقیقات از خانواده این دختر آغاز شد. پدر زهرا توضیح داد: «دخترم چندین سال است با یك پسر به نام ابوالفضل دوست است و در ماههای اخیر بین آن دو اختلافاتی بروز كرده و من احتمال میدهم این پسر از دخترم خبر داشته باشد.»در بررسیهای صورتگرفته مشخص شد ابوالفضل در روز 17 دی ماه با خوردن صدها قرص اقدام به خودكشی كرده و در بیمارستان لقمان حكیم بستری شده و هم اكنون بیهوش است.
كارآگاهان در این مدت، اقدام به بررسی خودرو ابوالفضل كردند و متوجه شدند صندلی خودرو وی خونی شده است. ضمن اینكه گوشی تلفن همراه زهرا نیز در خودرو ابوالفضل كشف و مشخص شد دختر جوان به دست پسر موردعلاقهاش كشته شده است. ابوالفضل بعد از به هوش آمدن، توسط كارآگاهان جنایی تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: سال 84 در پایان یك روز كاری در مسیر برگشت از محل كار به منزل، طبق معمول هر روز كه مسافر سوار میكردم، زهرا را سوار كردم. او قبل از سوار شدن به من گفت كیف پولش را گم كرده است. من او را تا منزلش رساندم. در مقابل این كار شماره تلفنی بین ما ردوبدل شد. روز بعد با او تماس گرفتم و گفتم برای جبران ضرر مالیای كه به دلیل گم شدن كیف به او وارد شده، میتوانم از ادارهمان 200 هزار تومان وام بلاعوض برایش بگیرم. من خیلی زود این كار را كردم و ما با هم دوست شدیم. زهرا دختر نجیبی بود و میگفت به قصد ازدواج به من علاقه پیدا كرده است و در روزهای بعد از من خواست تا برای ازدواج با او پا پیش بگذارم اما بعد از مدتی حس كردم ما برای هم ساخته نشدهایم. حتی در همان موقع این موضوع را با او در میان گذاشتم اما نمیپذیرفت و باز هم برای ازدواج اصرار میكرد. من هر روز از او دور میشدم و او دیوانهوار به من علاقه پیدا میكرد تا جایی كه تمامی فامیل و همسایههایمان از این موضوع اطلاع داشتند. این علاقه یك طرفه سالها ادامه پیدا كرد تا جایی كه برای خلاص شدن از دست او مجبور شدم كارم را در سازمان تامین اجتماعی رها كنم و در جایی دیگر و به صورت پنهانی كاری دستوپا كنم. او محل كار جدیدم را نیز پیدا كرد و از آنجا هم رفتم و یك خانه مجردی اجاره و كار دیگری پیدا كردم. فقط خانوادهام از محل كار و زندگی جدیدم اطلاع داشتند. حدود دو سال زندگی و كار پنهانی داشتم تا یاد من از سر او بیرون برود اما در این مدت او با آمدن به در منزلمان و ایجاد مزاحمت برای مادر و خانوادهام سعی میكرد آدرس محل كار جدید و منزلم را پیدا كند. متهم ادامه داد: «خانوادهام دو بار از دست زهرا شكایت كردند. او هم یكبار به خاطر اینكه صورتش را زخمی كرده بودم از دست من شكایت كرد. یك روز كه در محل كارم سروصدا و آبروریزی كرد داخل ماشینم با سوییچ به صورتش زده بودم. البته زهرا نمیتوانست مرا در زندان ببیند. فقط با این شكایت میخواست تسلیم شوم و به خواسته ازدواج با او پاسخ مثبت بدهم. من فقط چند روز بعد از دوستیمان بیعلاقگیام را به او اعلام كردم كه نه تنها اثری نداشت بلكه او با اطلاع از این موضوع با جدیت بیشتری به من علاقه نشان میداد و شاید برای همین از من میخواست تا به خواستگاریاش بروم و با او ازدواج كنم.»ابوالفضل در ادامه اظهاراتش گفت: «حدود یك سال قبل با یك دختری آشنا شدم كه پدر و مادرش فوت شده بودند و من او را عقد موقت كردم و در همان خانه و به دور از زهرا با او زندگی میكردم اما جرأت نداشتم مراسم رسمی برگزار كنم. چون میدانستم زهرا جشن عروسیام را خراب میكند. روز حادثه او با من تماس گرفت و گفت فقط به یك شرط حاضر است از زندگیام بیرون برود. حدود ساعت 10 شب من به سمت منزلشان در چهاراه لشكر رفتم. شرطش این بود كه من در حضور او با مادرم و سپس با خواهرم دعوا كنم. این اواخر او مشكلات عصبی و روحی روانی پیدا كرده بود و میدانستم دعوا با خانوادهام، بهانه جدیدش است. حدود ساعت یك نیمه شب در حالی كه در خودرو نشسته بودیم، جروبحثهایمان بالا گرفت. میخواستم خودم را جدی نشان بدهم و او را بترسانم، از داخل داشبورد چاقویی را درآوردم. زهرا فرمان ماشین را گرفت و داخل ماشین با هم درگیر شدیم. نمیخواستم او را بكشم. با دیدن چاقو درگیریاش جدیتر شد و در همین لحظه تیزی چاقو به گردنش خورد. با اینكه نمیخواستم او را بكشم اما از سر عصبانیت وقتی خونریزی شدید گردنش را دیدم، با چاقو چندین ضربه به او زدم. این درگیری در خیابان شهدای گمنام اتفاق افتاد بعد با جنازهاش به سمت جاده ساوه حركت كردم. نزدیك عوارضی اتوبان تهران - ساوه، جنازه را زیر یك پل رها كردم. نمیتوانستم باور كنم مرتكب قتل شدهام. تصمیم گرفتم به زندگیام پایان بدهم. در عرض چند دقیقه حدود 450 عدد قرص خوردم و مرا به بیمارستان رساندند.»بنا بر این گزارش، متهم به قتل اكنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.../شرق