سبک زندگی
2 دقیقه پیش | شناخت بهترین آتلیه کودک و بارداریبچه ها به سرعت بزرگ میشوند، زودتر از چیزی که فکرش را میکنید یا انتظارش را دارید. زمانی توانایی راه رفتن یا حرف زدن ندارند ولی اندک زمانی بعد آنها را در حال دویدن و مکالمه ... |
2 دقیقه پیش | فیلم: تزیین اتاق کودک با گلهای مقواییهمین الان یک نگاهی به اتاق کودکتان بیندازید. آیا دلتان نمی خواهد چیزی به آن اضافه کنید؟ وقتی پولش را ندارید، پس باید از خلاقیتتان کمک بگیرید. در این ویدئو گل هایی مقوایی ... |
حضرت زهرا (س) فصلی از كتاب رسالت است
فاطمه زهرا (س) در واقع نمونه زنى است كه خدا میخواهد و پارهاى است از اسلام مجسم در وجود محمد(ص )؛ زندگیاش براى مسلمان و انسان مؤمن در هر زمان و مكانى به منزله الگویى چهره مینماید.
به راستى شناخت فاطمه(س) شناخت بخشى از كتاب رسالت الهى است و پژوهش و تحقیق در حیات حضرتش به مثابه تلاشى گسترده براى فهم اسلام و ذخیرهاى ارزشمند براى انسان معاصر به حساب میآید.
در بخشهایی از این كتاب، امام موسی صدر در یادداشتی درباره حضرت فاطمه(س) آورده است: تپشهاى قلب او و نگاههایش و دست سودن و گامهاى تلاشگرانه و پرتوهاى اندیشهاش، قول، فعل و تقریر او، تماما تعالیم دینى و احكام خدا را مینمایاند؛ چونان چراغهاى هدایت و راههاى نجات است.
آنچه از جانب رسول خدا بر سینه فاطمه زهرا(س) نقش بسته، به مرور زمان و تكامل جوامع و نیز با نگاه به مبدأ اساسى در اسلام، در این سخن پیامبر به فاطمه، كه فرمود «اى فاطمه براى آخرت خود بكوش كه من نمیتوانم در پیشگاه خداوند براى تو كارى بكنم» درخشندگى بیشترى به خود میگیرد.
پژوهشگران و كارشناسان، تمدن جدید را «تمدن برهنگى » مینامند و این خود از خطیر بودن چالش دیدگاهها درباره زن و نیز از خطاهاى بزرگى كه تمدن جدید درباره زن روا داشته پرده برمیدارد.
نظریاتِ نویسندگان و دانشمندان علم روانشناسى و مادهگرایى، كه در همه پدیدهها و خصوصاً در تعریف زن در دنیاى جدید رواج یافته، آینده را تیره ساخته و زن را در تمایلات غریزى غرق كرده است، راه صواب را تباه نموده و سردرگمى او را فراهم آورده و جنبه انسانى زن را زیر قدمهاى تجارب قدیم و جدید متلاشى ساخته است.
بنابراین ما امروز بیش از هر وقت دیگر به تحلیل خلاصهاى از زندگى فاطمه زهرا(س) احساس نیاز و احتیاج میكنیم، تا آن را مقتداى خویش سازیم و در راه صلاح و اصلاح خود از فیض زندگى او بهرهمند شویم.
* نمونه راستین زن مسلمان
مجموع عمر آن حضرت هجده سال و چند ماه بود. اما عمر كوتاه وى نمونه كامل و شاملى بود از زندگى زن كامل، آنچنان كه خداوند میخواهد و دین براى پدید آوردن چنان زنانى تلاش میكند. تعالیم دینى به نمونههاى بشرى نیازمند است تا بتواند در قالب انسانى تجلى و تجسم یابد و اجراى كامل آنها را تحققپذیر گرداند، تا بدین وسیله دین را از حالت ایدهآلى و ذهنى بیرون بیاورند و به دایره واقعیتها بكشانند و براى مردم جاى هیچ عذر و بهانهاى باقى نگذارند.
زمانى كه رسول خدا(ص) آهنگ مباهله با مسیحیان نجرانى كرد، به موجب آیه كریمه " فُقُل تَعالَوا نَدْعُ اَبناءَنا وَ اَبناءَكُم وَ نِساءنا وَ نِساءكُم وَ اَنفُسَنا وَ اَنفُسَكُم ثُمَّ نَبتَهل فَنَجعَل لَعنَتَ اللَّه عَلَى الكاذِبینَ (آل عمران،61) بگو: بیایید تا حاضر آوریم ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما خود و شما خود. آنگاه دعا و تضرع كنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.
پیامبر(ص) كسانى را بدین میدان همراه آورد كه مردان و زنان و فرزندان اسلام به شمار میآمدند. آن حضرت، على و فاطمه و حسن و حسین را برگزید و بدین گونه ایمان خود به خدا و نمایندگى خاندان خود را به عنوان الگوهایى كامل از آئینش براى همگان آشكار ساخت.
*اُمّ اَبیها
فاطمه جوان میخواهد در جهاد پدرش شركت جوید. از این رو مخلصانه درصدد برمیآید تا كمبود عاطفى پدر را كه از دست دادن پدر و مادرش در دوران كودكى موجب آن شده بود، پُر كند، كمبودى كه پیامبر(ص) را میآزرد و بر دل نازك و مشتاق محبت و شیفته عاطفه او پدیدار میگردید. پیامبر(ص) براى به انجام رساندن رسالت سنگین خویش و نیز در رویارویى با محیط پرشقاوت خود، به مهربانیها و ملاطفتهاى مادرانه بسیار نیاز داشت. آن حضرت اینهمه را در وجود فاطمه(س) پیدا میكرد.
در تاریخ تنها نشان اندكى از این حالتهاى مادرانه ثبت شده است. اما همین چند مورد اندك به خوبى بیانگر موفقیت حضرت پیامبر(ص) با بهره مندى از این منبع سرشار محبت، فاطمه(س)، در این زمینه است، كه میتوانست پدر خود محمد(ص) را از جنبه عاطفى غنى سازد، به طورى كه بتواند، بدون كمترین دلنگرانى، سنگینىِ بار بزرگ رسالت خویش را بر دوش گیرد.
تاریخ این مواضع را وقتى تأكید میكند كه میبینیم مكرراً از قول پیامبر(ص) نقل میشود كه «فاطمه(س) مادر من است». نیز میبینیم پیامبر با او چنان رفتارى دارد كه گویا با مادرش رفتار میكند. دستان او را بوسه میدهد و وقتى از سفرى به مدینه باز میگردد، نخست به دیدار او میشتابد و هنگام عزیمت به جنگها و مسافرتها با او وداع میگوید و گویى از این چشمه بیزوال، عاطفهاى بیكران براى سفر خود برمیدارد.
* فاطمه(س) در راه دانش اندوزى
فاطمه (س) به دانش و علوم فراوانى كه در خانه معرفت از هر سو او را فرا گرفته بود بسنده نكرد، هرگز. زیرا فاطمه(س) میخواست در راه كسب دانش از خود تلاش نشان دهد و در این راه از هیچ كوششى كوتاهى نورزد. از همین رو، میبینیم او در دیدارهایش با رسول خدا(ص) و علی(ع)، باب مدینة العلم، میكوشد تا علوم و معارف را به هر وسیله و از طرق گوناگون در كمند خود درآورد.
یكى از بهترین راهها آن بود كه حسنین را از دوران كودكى همواره به محضر رسول خدا میفرستاد و پس از بازگشت آن دو از آنچه در محضر رسول خدا(ص) رخ داده بود سؤال و جواب و یا از وحى پرسش میكرد. بدین طریق براى رشد و اعتلاى مستمر معرفت و دانش خود میكوشید. ضمناً فرزندانش را براى فراگیرى كامل معارف و علوم تا جایى كه بتوانند مطلبى را كه میشنوند نقل كنند، تربیت و تشویق میكرد.
این تلاش پیوسته در راه كسب معرفت و دانشاندوزى، علاوه بر اوقات و زمانهایى بود كه فاطمه (س) براى اداى وظایف خانه و انجام مسئولیتهاى مادرى و همسرىاش در خانه بذل میكرد. همین تلاش بود كه او را در شمار راویان بزرگ حدیث و حاملان سنت مطهر رسولالله(ص) جاى داد. نزد فرزندان فاطمه(س) یعنى ائمه معصوم كتابى عظیم است كه آن را مصحف فاطمه(س) نام نهاده اند و آنان با كمال سربلندى از این كتاب، بسیار حدیث نقل كردهاند.
* جهاد پیگیر
فاطمه (س) در جنگهایى كه مسلمانان براى دفاع از عقیده و صیانت از كرامت و آزادگیشان میكردند، پیشاپیش سایر زنان، به كمك مجاهدان مسلمان میشتافت و نقش خود را ایفا میكرد، نقشى كه در این عصر نیز زنان مجاهد عهدهدار آنند، مثل فراهم كردن دارو براى مداواى زخمها و شستن لباسها و پرستارى از مجروحان جنگى و قرار دادن زندگى در خدمت جنگ.
اما فاطمه (س) نقش برجسته و دشوارى در یارى از حق و دفاع از وصیت رسول خدا(ص) از خود نشان داد. او ملاقاتها و گفتگوهاى محرمانهاى با اصحاب رسول خدا(ص) ترتیب میداد و آنان را به ایستادگى در كنار علی(ع) تشویق میكرد. خود به گونهاى بیمانند و استوار، بنا بر نقل مورخان، در سختترین لحظات زندگى علی(ع)، در كنار آن حضرت استقامت میورزید و نشان میداد كه جبهه داخلى در زندگى علی(ع) استوار و بدون خلل است.
اما انتخاب موضع صحیح را به شوهر و رهبرش یعنى امام علی(ع) وامیگذاشت. آن حضرت نیز تصمیم میگرفت و موضعى اتخاذ مینمود و فاطمه (س) هم از آن پیروى میكرد. فاطمه( س) هر صبح شنبه بر مزار شهدا و مزار حمزه حاضر میشد و بر آنها میگریست و براى آنها از خداوند آمرزش میطلبید.
این عمل، كه آغازگر كارهاى هفتگى او بود، به خوبى از نهایت احترام فاطمه (س) به امر مقدس جهاد و شهادت پرده برمیدارد و به وضوح زندگى عملى آن حضرت را، كه با جهاد آغاز شده و بر جهاد و فداكارى تا مرحله شهادت استوار بود، نشان میدهد.
* فاطمه(س) در محراب عبادت
در سیره آن حضرت آمده است كه وى ساعت آخر روز جمعه را به دعا اختصاص داده بود و در آخرین دهه ماه مبارك رمضان شبها بیدار میماند و خانوادهاش را تشویق میكرد تا شب را با عبادت و دعا به صبح رسانند. آن حضرت گاهى از ورم پاهایش رنج میبرد زیرا بسیار به نماز میایستاد و به شبزندهدارى میپرداخت. بهراستى آیا فاطمه (س) در تمام زندگیش از محراب عبادت بیرون آمد؟ آیا حیات او جز سجود پیوسته در برابر پروردگارش بود؟
وى خدا را در خانه با شوهردارى و تربیت فرزندان عبادت میكرد. زیرا مسجدش خانه بود. در خدمات اجتماعى كه ارائه میداد از خدا فرمان میبرد و با خدمت به خلق خدا، كه عیال اویند، پروردگار را عبادت میكرد. همواره این نكته را در نظر داشت كه محبوبترین كس نزد خدا كسى است كه براى عیال خداوند سودبخشتر باشد.
* كوثر
در سال دوم هجرت، ابراهیم، آخرین پسر رسول خدا(ص)، درگذشت. بدین لحاظ، برحسب منطق جاهلى، پیامبر بدون نسل باقى ماند. ملامتگرانِ منافق بناى شماتت گزاردند. از این بابت خوشحالیها میكردند و با مرگ محمد(ص) مرگ رسالت او را نیز انتظار میكشیدند.
زیرا در نظر آنان رسالت وسیله و سلطنتى موروثى و فرزند پسر ادامه شخصیت پدر و متضمن بقا و یادآور یاد او بود. محمد(ص) پسران خود را از دست داده و سن او نیز از پنجاه فراتر رفته بود. اما وحى الهى اشتباه و پوچى منطق مشركان را نشان داد و اعلان كرد ما كوثر را به تو بخشیدیم. پس پروردگارت را نماز گزار و قربانى كن كه بیگمان دشمن تو ابتر است.
پس رسالت پابرجا و اسلام جاوید خواهد ماند و مجد و عظمت محمد(ص) با مجد خداوند درمیپیوندد و نام محمد(ص) سراسر زمین را تا ابد فرا میگیرد. نسل او حافظان رسالت و نشانههاى هدایتاند و دشمنِ ملامتگرِ منافق خود ابتر است.
فاطمه (س) تبلور همین كوثر بود. نسل پیامبر(ص) از او ادامه یافت و فرزندانش همان ائمه معصوم و دومین ثقلى هستند كه محمد(ص) آنان را پس از وفاتش در میان امت اسلام بر جاى نهاد و فرمود كه هرگز از آنان و ثقل نخست، قرآن، جدا نشوید. این نسل از قرآن نگاهبانى كردند و در راه آن فداكاریهاى بزرگى از خود نشان دادند.
این دو ثقل عبارت بودند از: كتاب و عترت كه هر دو ادامه وجود محمد(ص) و رسالت و وسیلهاى براى حفظ سلامت و حركت امت در خط صواب و به دور از انحراف و گمراهى به شمار میآیند. این شأن والاى فاطمى بودن است.
منبع:
متن خلاصه شدهای از کتاب "نای و نی " از مجموعه " در قلمرو اندیشه امام موسی صدر " ، صفحه 251 تا 278 ، ترجمه شادروان علی حجتی کرمانی
ویدیو مرتبط :
آیا پاسخ مــزد رسالت؛جسارت دومی به حضرت زهرا(س)بود؟ (+شیعه)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سخنان عصمت کبری، حضرت فاطمه زهرا
در حق مادر: پای مادر را ببوس چرا که بهشت زیر پای اوست.
2. الجاد عزّ للاسلام... و الامر بالمعروف مصلحة للعامة و القصاص حقّنا للدماء.
جهاد کردن عزت اسلام است... و امر به معروف موجب صلاح عموم مردم می شود و قصاص حق است بر خون.
3. من أصعد إلی الله خالص عبادته، أهبط الله إلیه أفضل مصلحته.
کسی که خالصانه برای عبادت خدا برخیزد خداوند متعال بهترین مصلحت ها را برای او قرار می دهد.
4. ما یصنع الصائم بصیامه إذا لم یصن لسانه، و سمعه و بصره، و جوارحه.
روزه دار از روزه، خود بهره نمی گیرد اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکند.
5. البشر فی وجه المؤمن یوجب لصاحبة الجنة.
خوش روئی در چهره ی مؤمن، بهشت را برای صاحبش واجب می کند.
6. في المائدة أثنتا عشرة خصلة، یجب علی کل مسلم أن یعرفها: فأما الفرض: فالمعرفة و الرضا و التسمیة و الشکر. و أما السنّة: فالوضوء قبل الطعام، و الجلوس علی الجانب الأیسر، و الأکل بثلاث أصابع و أما التأدیب: فالأکل بما یلیک، و تصغیر اللقمة، و المضغ الشدید، و قلّة النظر في وجوه الناس.
در غذا دوازده خصلت می باشد و لازم است بر هر مسلمان که آن را بداند. اما واجب آن: معرفت کسب کردن، رضایت داشتن، بسم الله گفتن، شکر نمودن. اما مستحبات آن: قبل از غذا وضو بگیرد و به سمت چپ بنشیند (سنگینی خود را به سمت چپ قرار دهد) و با سه انگشت غذ بخورد.و اما ادب در این است که از آنچه مقابلش است بخورد و لقمه را کوچک بردارد. غذا را خوب بجود و کمتر به چهره مردم در حال غذا خوردن نگاه کند.
7. خیر للنساء أن لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال.
بهترین زنان، زنانی هستند که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز آنان را نبینند.
8. الویل ثم الویل لمن دخل النار.
وای وای وای برای کسی که وارد جهنم شود.
9. حین سألها رجل عن طریق زوجته هل أنا من شیعتکم؟ فقالت إن کنت تعمل بما أمرناک و تنتهي عمّا زجرناک عنه فأنت من شیعتنا و إلا فلا. و قالت: شیعتنا من خیار أهل الجنة، و کل محبینا و موالي أولیائنا، و معادي أعدائنا و المسلّم بقلبه و لسانه لنا. لیسوا من شیعتنا إذا خالفوا أومرانا و نواهینا في سائر الموبقات، و هم مع ذلک في الجنة ولکن بعدما یطهّرون من ذنوبهم بالبلایا و الرزایا، و في عرصات القیامة بأنواع شدائدها، و في الطبق الأعلی من جهنم بعذابها إلی أن نستنقذهم بحبنا منها، و ننقلهم إلی حضرتنا.
هنگامی که مردی از طریق همسرش از حضرت سئوال کرد آیا من از شیعیان شما هستم؟ حضرت فرمودند: اگر به آنچه تو را امر کردیم عمل می کنی و از آنچه تو را نهی کردیم پرهیز می کنی پس تو از شیعیان ما هستی و گرنه خیر. و فرمودند: شیعیان ما از بهترین های اهل بهشتند و همچنین تمام دوستداران ما و دوستداران دوستداران ما و دشمنان دشمنان ما و کسی که قلباً و زباناً تسلیم ما است. و نیست از شیعیان ما کسی که مخالفت امر و نهی ما را انجام دهد اگر چه اینان هم با این حال وارد بهشت می شوند ولی بعد از آنکه در دنیا از گناهانشان به سبب بلاها و سختیه پاک شدند و در عرصه های قیامت با انواع سختی هایش و پاک شدند به سبب عذاب در طبقات بالای جهنم تا اینکه نجات دهیم ما آنها را به سبب محبتی که به ما دارند و آنها را به نزد خودمان انتقال دهیم.
10. اللهم إني إسئلک بمحمد المصطفی و شوقه إلیّ، و ببعلي علي المرتضی و حزنه علیّ و بالحسن المجتبی و بکائه عليّ، و بالحسین الشهید و کابته عليّ، و ببناتي الفاطمیات و تحسّرهن عليّ، أن ترحم و تغفر للعصاة من أمة محمد و تدخلهم للجنة إنک أکرم المسؤولین و أرحم الراحمین.
خدایا به درستی که از تو می خواهم به حقّ محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و اشتیاق او نسبت به من و به حق شوهرم علی مرتضی و غم و اندوهی که از او بر من است و به حقّ حسن مجتبی و گریه های او بر من و به حقّ حسین شهید و غم و اندوه او بر من و به حقّ دختران من و پـَر ریختن آنها بر من، که رحم کنی و ببخشایی از گنهکاران از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آنها را داخل بهشت گردانی چرا که تو بهترین جواب دهندگان و رحم کننده ترین رحم کنندگانی.