فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
مهدی فخیم زاده دلخوشی از این جشن ندارد
مهدی فخیمزاده، کارگردان و بازیگر سینما درسی و دومین جشنواره فیلم فجر با فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» به کارگردانی بهروز افخمی حضور دارد. به بهانه حضور این فیلم در سی و دومین جشنواره بینالمللی فجر با فخیمزاده به بحث و تبادل نظر پرداختهایم.
شخصیت «پرویز» در فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» تا چه اندازه ظرفیت جلب نظر مخاطبان در جشنواره را دارد؟
من در فیلم افخمی تنها یک بازیگر بودم و هنوز نسخه کاملشده فیلم را ندیدهام و نمیدانم بعد از مرحله پستولید چطور شده است. من هم مانند سایر تماشاگران منتظرم تا فیلم را در جشنواره ببینم.
شما از جمله بازیگرانی هستید که ترجیح میدهید جز در فیلمها و سریالهایی که خودتان کارگردانی میکنید، بازی نکنید. چطور شد که در فیلم بهروز افخمی بازی کردید؟
بهروز افخمی را از زمانی که داستان میرزا کوچکخان را ساخت به طور جدی دنبال میکردم و به نوع نگاه این فیلمساز بسیار علاقهمندم. به اعتقاد من بهروز افخمی ذاتی حرفهای در کارگردانی سینما دارد.بعد از آن در طول زمان و برخوردهایی که با این کارگردان داشتم متوجه شدم که فیلمسازی اهل مطالعه و با سواد است. در ادامه روند کار حرفهای افخمی در سینما برخی از آثار او چون «شوکران» و «عروس» را بسیار دوست داشتم. در جشنواره سال گذشته هم که داور بودیم در نوع بررسی ساختار فیلمها نظرات نزدیک به همی داشتیم و اصولا افخمی اطلاعات خوبی در مسائل فنی فیلمسازی دارد و در جشنواره سی و یکم هم بهترین نظرات فنی را ارائه میکرد.
پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» از چه زمانی به شما داده شد؟
افخمی در زمان جشنواره که با هم داور بودیم صحبت کوتاهی درباره فیلم کرد و قرار شد بعد از جشنواره فیلمنامه را بخوانم. پس از جشنواره طبق وعده، درباره بازی در این فیلم جدی تر صحبت کردیم و فیلمنامه را خواندم.
فیلمنامه این فیلم سینمایی اقتباسی از یکی از رمانهای مرجان شیرمحمدی است. آیا قبل از خواندن فیلمنامه رمان را خوانده بودید؟
خیر. رمان را نخوانده بودم و البته هنوز هم مطالعه نکردم اما ویژگی فیلمنامههای اقتباسی را میشناسم. آثاری که از رمان اقتباس میشود خصلتهای خاصی دارند و با داستانی که از ابتدا بر اساس تفکر درام نوشته میشوند، متفاوت است و صاحبان فن میتوانند تشخیص دهند که فیلمنامه از یک رمان اقتباس شده است.
شخصیتپردازی «پرویز» در این فیلم را چطور ارزیابی میکنید؟
شخصیت «پرویز» خیلی خوب شخصیت پردازی شده بود و جای بازی بسیاری داشت. نکته قابل توجه برای من این بود که تا حالا شخصیتی با این ریتم و تمپو را بازی نکرده بودم و معمولا بازی در نقش آدمهای پر تحرک را تجربه کرده بودم و دقیقا از این منظر شخصیت پرویز با سایر نقشهایی که تا کنون بازی کرده بودم، متفاوت بود.پرویز مردی همسن خودم است و از همان ابتدا که فیلمنامه را خواندم او را بسیار دوست داشتم. زمانی که مطمئن شدم افخمی خودش فیلم را میسازد حضور در این اثر را قبول کردم و شاید هر کارگردان دیگری غیر از افخمی پیشنهاد بازی در این فیلم سینمایی را میداد، قبول نمیکردم.خلاصه اینکه پس از آن جلساتی با هم گذاشتیم و از نظرات او و نگاهی که به این شخصیت دارد آشنا شدم و توانستم خودم را با خواست افخمی منطبق کنم.
با این اوصاف از ابتدا اصل را بر اعتماد به افخمی گذاشتید، اینطور نیست؟
دقیقا همینگونه است. با اعتماد و اعتقادی که به بهروز افخمی دارم و سوابقی که از او میشناسم این همکاری را پذیرفتم. به نظر من بهروز افخمی علاوه بر سواد و مطالعهای که دارد در حرفه خود کاربلد و در نوع خود کم نظیر است. همانطور که گفتم فیلمهای او را بسیار دوست داشتم و حتی فیلم «سنپترزبورگ» یک کمدی خاص و قابل دفاع بود.
جدا از ایمان و اعتمادی که به تخصص افخمی داشتید، فضای فعلی سینما را تا چه اندازه برای همکاری با افخمی مساعد میدیدید؟ به هر حال افخمی سینماگری است که در دورهای با سیاست هم گره خورد.
واقعیت این است که همکاری من با بهروز افخمی به شرایط ربطی نداشت. کمااینکه اگر افخمی در دولت پیشین پیشنهاد بازی را به من میداد قطعا قبول میکردم، اما اصل مطلب این است که شمقدری در مدیریت سینما روشهایی را به کار میبرد که روشهای درستی نبود و تبعاتی دربرداشت و تبعات یک مدیریت ناسالم در دراز مدت خود را نشان میدهد درست مانند درختی که با آب ناسالم تغذیه شود. یعنی به جای داشتن باغبان و رسیدگی مناسب با آبی ناسالم آبیاری شود. معلوم است که این درخت در طول زمان خشک میشود. با این اوصاف معتقدم نوع مدیریتی که شمقدری بر سینما داشت مشکلاتی را برای سینما بهوجود آورد.
به مدیریت نادرست سینما در دولت دهم و تبعات آن در طول زمان اشاره کردید. لطفا به شکل مصداقی توضیح دهید.
یکی از تبعات سنگین مدیریت جواد شمقدری این بود که سرمایهگذاری در سینما متوقف شد و در حال حاضر هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست برای ساخت فیلم هزینه کند. در واقع مدیریت پیشین سینمایی سرمایهگذاران را فراری داد. یکی از معضلات سینمای امروز این است که سرمایه لازم برای ساخت فیلمها وجود ندارد بنابراین مخالفتهای من با جواد شمقدری مربوط به کلیت عملکردش در سینما بود. ضمن اینکه هنوز نمیدانیم مدیریت جدید سینما چه میخواهد بکند و تنها فاکتور مثبت سازمان سینمایی در دولت یازدهم این است از در دوستی، ملاطفت و احترام با هنرمندان وارد شده که این احترام گذاشتن فی نفسه خوب است و آنچه این روزها حال سینما را بهتر کرده همین احترام است ولی واقعیت این است که تا امروز کار اجرایی و عملیاتی خاصی از سازمان سینمایی ندیدهایم.
رئیس سازمان سینمایی در بدو ورود مشکل خانه سینما را از جهت صنفی حل کرد. این نمونهای از کار عملیاتی نیست؟
صنعت سینما در هر سرزمینی زمانی زنده است که فیلم ساخته شود اما سینمای ما در حال حاضر پول برای ساخت فیلم ندارد. به همین دلیل سازمان سینمایی باید شرایط اعطای وام به سینماگران را فراهم کند. البته نا گفته نماند که بساط بیاحترامی و صنفبازیهایی که در دوران مدیریت پیشین وجود داشت برچیده شد و همانطور که گفتم با احترام از سینمای ایران و سینماگران یاد میکنند و خوشبختانه این احترام از رئیسجمهور تا وزیر ارشاد و مدیران سینمایی قابل درک و دریافت است. در واقع احترامی که از سینما گرفته شده بود بار دیگر توسط مسئولان جدید سینمایی به سینماگران برگشت.
در صحبتهای خود اشاره کردید که تبعات مدیریت نادرست با گذشت زمان خود را نشان میدهد. فکر میکنید حجت ا... ایوبی رئیس سازمان سینمایی تا چه اندازه میتواند بحرانهای موجود در سینما را مدیریت کند؟
در دوران مدیریت سینما در دولت دهم رانت و رانت خواری وجود داشت و دستههای مختلف به انحای متفاوت از این شرایط به نفع خود استفاده میکردند. خطر وجود دستهبندیهای مختلف همچنان باقی است و شواهد حاکی از آن است که برخی خود را به قدرتهای سینمایی در وزارت ارشاد نزدیک کرده اند. از همین رو 60 سینماگر طی نامهای که به حجت ا... ایوبی فرستادهاند که خود من نیز از جمله امضاکنندگان بودم، خطر وجود جریانهای تندرو سینما را هشدار دادهایم و امیدوارم رئیس سازمان سینمایی متوجه باشد که گروههایی هستند که منتظرند جذب کانونهای قدرت شوند.
جشنواره فیلم فجر در طول سالهای حیاتش امروزه به یک رویداد مهم سینمایی تبدیل شده که علاوه بر جذابیتهای ماهوی از حاشیههای بسیاری نیز برخوردار است. یکی از این حاشیهها که در فیلمسازان نگرانی ایجاد میکند، توصیههایی است که به داوران برای اهدای جایزه به برخی فیلمها و افراد خاص میشود. بهعنوان سینماگری که تجربه داوری در فجر را داشتهاید تا چه اندازه این توصیهها و فشارها بر داوریها را تایید یا رد میکنید؟
واقعیت این است که من به شخصه در طول تمام این سالها دلخوشی از جشنواره فیلم فجر نداشتم. در برخی از دورهها با دو فیلم در جشنواره حضور داشتم اما هیچگاه نظر داوران را جلب نکردم یا عمدی در کار بوده که دیده نشوم یا واقعا نظر داوران بوده است. بنابراین به نظر من جشنوارههای فیلم فجر با یک هماندیشی همراه نبوده است.من معتقدم جشنواره فیلم فجر سفرهای است که برای دیگران پهن شده و ما سینماگران سبزی خوردن این سفره هستیم و غذای اصلی متعلق به کسان دیگر است. با این اوصاف از ابتدا انتظاری برای دیده شدن خودم و کارهایم در فجر نداشتهام. فکر میکنم جشنواره فیلم فجر بیش از آنکه عرصهای برای رقابت باشد جشنوارهای مصلحتاندیش است و معمولا جایزه را به یاران و دوستان خود میدهد.
با این تعریف از داوری جشنواره فیلم فجر، به نوعی داوری جشنواره در سال گذشته که خود شما هم از اعضای آن بودید دستخوش همین مصلحتاندیشیها شده است.
در طول دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر برای داوری آثار از من دعوت شده بود اما قبول نکردم تا اینکه محمدرضا عباسیان دبیر جشنواره سی و یکم با من تماس گرفت و برای داوری فیلمها دعوتم کرد. در درجه نخست جویا شدم که غیر از من چه کسانی در هیات داوری هستند و وقتی نامهایی چون داود میرباقری، بهروز افخمی، مصطفی شایسته، رسول صدر عاملی را شنیدم، فکر کردم این حضور موثر خواهد بود. بعد از آن هم با برخی از دوستان مشورت کردم که بازخورد این مشورت تشویق من برای حضور در هیات داوری بود.
بالاخره توصیهای برای انتخاب برخی فیلمها در کار بود یا خیر؟
شب اول که با عباسیان دبیر جشنواره سی و یکم قرار داشتیم من به شوخی گفتم که اگر قرار است توصیه فیلمی را بکند بگوید تا تکلیف خود را بدانیم که او پاسخ منفی داد. پس از قرار اول انصافا ما دیگر عباسیان را ندیدیم تا شب پایانی جشنواره که نتایج را تحویل گرفت. بنابراین از توصیه کردن برای هیچ فیلمی خبری نبود. اما هر یک از ما مواضعی نسبت به برخی از انواع فیلمها داشتیم؛ مثلا برخی نسبت به حضور فیلمهای روشنفکری موضع داشتند. اما همان اول قرار شد همه پیش داوریها را کنار بگذاریم و فقط فیلم را قضاوت کنیم و همین اتفاق هم افتاد.
برچه اساسی میگویید داوران در جشنواره سی و یکم تنها ساختار آثار را به قضاوت نشستند؟
براساس نتیجه داوری ها. در همان زمان به پگاه آهنگرانی برای بازی در فیلم «دربند» جایزه دادیم و این اهدای جایزه بدون در نظر گرفتن خط قرمزهایی بود که دولت دهم دور افراد میکشید. آنچه برای ما مهم بود ساختار فیلمها در حوزههای مختلف بود.
اما بیشترین بحث و مخالفتها برای اهدای جوایز به فیلم «استرداد» بود.
«استرداد» از جهت ساختار، فیلم خوبی است نکته دیگر در داوریهای پارسال این است که بدون توجه به اینکه چه کسی قبلا جایزه گرفته و چه کسی بینصیب مانده است، جوایز اهدا شد.
بهعنوان مثال بدون اینکه بررسی کنیم حمید فرخنژاد در جشنوارههای پیشین جایزه گرفته یا خیر، او را بهعنوان بهترین بازیگر انتخاب کردیم و من بعد فهمیدم که فرخ نژاد برای نخستین بار است که از فجر جایزه میگیرد. به همین دلیل در جشنواره پیشین هیچ توصیهای هم در کار نبود و اصولا قرار نبود که دل کسی را به دست آوریم.
بهعنوان سوال آخر، آیا بین داوران هم بحثی مبنی بر سفارش یا توصیه نبود؟
چرا زیاد بحث میکردیم اما توصیه هیچ فیلمی را به هم نمیکردیم. به طور مشخص جمال شورجه که از داوران جشنواره بود بر محتوای برخی از فیلمها ایرادهایی وارد میکرد و ما بحث میکردیم که محتوای آثار در این سطح به هیات داوری ربط ندارد بلکه محتوا از فیلتر هیات انتخاب گذشته و کار هیات داوری بهعنوان تکنوکرات حاضر در جشنواره بررسی ساختار و تکنیک فیلم است.
ویدیو مرتبط :
سریال فوق سری از مهدی فخیم زاده -قسمت اول
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بیوگرافی مهدی فخیم زاده
مهدی فخیمزاده
مهدی فخیم زاده
زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
تولد : ۱۳۲۱
محل زندگی : تهران
ملیت : ایرانی
پیشه : بازیگر، فیلمنامه نویس، طراح صحنه و لباس و تهیه کننده
سالهای فعالیت :۱۳۵۱ تاکنون
مهدی فخیم زاده (زاده ۱۳۲۱ تهران) کارگردان سینما و تلویزیون، بازیگر، فیلمنامهنویس، طراح صحنه و لباس و تهیه کننده اهل ایران است.
زندگی هنری مهدی فخیم زاده
مهدی فخیم زاده فعالیتهای هنری خود را با تئاتر و در سال ۱۳۴۸، و فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم تپلی، ساخته رضا میرلوحی آغاز کرد. وی دارای لیسانس زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه تهران و فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای دراماتیک تهران است.
مهدی فخیم زاده یک رزمی کار است و جزو خانوادهٔ بزرگ کاراته کاران ایران می باشد. این موضوع، در کارهای هنری ایشان خود را مکررا نشان داده است.
مهدی فخیم زاده در رشته ادبیات مشغول به تحصیل بود که در اواسط تحصیل علاوه بر این رشته وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد و همزمان در هر دو رشته مشغول به تحصیل شد. در سال 1351 وارد عرصه سینما شده و در فیلم های مختلف به عنوان دستیار کارگردان حضور پیدا کرد.
وی فیلمنامه های متعددی را نوشته است. در سال 1353 اولین فیلم سینمایی اش را کارگردانی کرد. از جمله فیلم هائی که تاکنون کارگردانی کرده میتوان از میراث من ، جنوب ، تشریفات ، مسافران مهتاب ، تپش ، بهار در پاییز ، ساده لوح ، خواستگاری ، شتاب زده ، همسر و همنفس و ...نام برد.
تصاویر مهدی فخیمزاده
گفتگویی کوتاه با مهدی فخیم زاده
من در دانشکده ادبیات در رشته زبان فرانسه تحصیل کرده ام و دانشکده هنرهای دراماتیک را بدون اخذ لیسانس رها کردم و این خلاصه ای از میزان تحصیلاتم است. بعد هم در رشته بازیگری ، نویسندگی و کارگردانی مجموعه ها و فیلم های سینمایی تا کنون فعالیت داشته ام.
مدت زیادی است که ذهن خود را معطوف به کار پلیسی کرده اید آیا این دلیل خاصی دارد .
ژانر پلیسی را همیشه دوست داشته و به آن علاقه مند بودم. قبل از انقلاب اسلامی این فرصت داده نمی شد تا در این حوزه کار شود . بعد از انقلاب اسلامی در سال 1358 این فرصت پیش آمد و من فیلمی ساختم بنام "میراث من جنوب" ،گرچه صرفا پلیسی نیست اما با فضایی که در این فیلم بوجود می آید کار به نوعی شباهت به کار پلیسی دارد بعد از آن دوباره کشور در گیر یک نوع سیاست گزاری خاصی شد و باز کمتر کارهای پلیسی ارائه شد. گرچه من در آن مدت درگیر سریالهای تاریخی مثل ولایت عشق و تنهاترین سردار بودم اما بعد از آن بلافاصله دوباره شرایط ارائه کارهای پلیسی بوجود آمد. من خیلی علاقمند بودم فیلم سینمایی پلیسی بسازم چون به اندازه کافی مجموعه های تاریخی و فیلم ملودرام خانوادگی ساخته بودم. در آن زمان از طرف فرماندهی نیروی انتظامی تهران پیشنهاد ساخت کار پلیسی داده شد و من مجموعه خواب و بیدار را کار کردم و بعد از آن هم دوست داشتم و علاقمند بودم در این ژانر بمانم و کار کنم .
شما ژانرهای مختلفی مثل ملودرام خانوادگی ، تاریخ ، پلیسی را تجربه کرده اید آیا در ساختن سریالها و مجموعه های تاریخی که قبلا تجربه نشده بود احساس نگرانی از بازتاب آن در بین مردم نمی کردید؟
بله احساس نگرانی که همیشه وجود دارد البته در مورد ساختن سریال های تاریخی، طوری نبود که من انتخاب کنم شرایطی بوجود می آمد و من احساس تکلیف می کردم. از طرف دیگر هیچ وقت سعی نکردم دریک ژانر ثابت بمانم خیلی از کارگردانها در دنیا وجود دارند که در ژانر های مختلف کار می کنند همانطور که می دانید سینمای ایران از نظر مالی و اقتصادی محصور است چون کارهایی که ساخته می شود (کارهای مذهبی و تاریخی) فقط منحصرا برای ایرانیان داخل و متعلق به فرهنگ ایرانی و اسلامی است و نمی توان از آنها انتظار برگشت سرمایه را داشت مگر اینکه از سوی نهاد دولتی پشتیبانی شود ، بنابراین اکثر کارگردان ها مایلند در ژانر های ملودرام خانوادگی یا اجتماعی کار کنند که مخاطبین بیشتری را هم بهمراه دارد .
هم به لحاظ هزینه های سنگینی که ساختن اینگونه سریالها دارد و هم به لحاظ جذب مخاطب واقعا نگران کننده است ، و اگر حمایت های تلویزیون نبود واقعا ما قادر به ساختن چنین سریال هایی نبودیم، حمایت های تلویزیون باعث شد سربداران توسط آقای نجفی و سریال امام علی توسط آقای میرباقری ساخته شود تا این گونه کارها تجربه شود . درحال حاضر هم مجموعه های ملودرام خانوادگی و اجتماعی تلویزیونی خود را به گونه ای به ژانر پلیسی نزدیک می کنند اما نه آن کارهای پلیسی خشن که در فیلم های امریکایی شاهد آن هستیم بلکه کارهای پلیسی شبیه به فیلم های فرانسوی است.
عکس مهدی فخیمزاده
معمولا فیلم و سریالهایی که می سازید فیلمنامه آنرا خودتان می نویسید، آیا قبل از نوشتن فیلمنامه برای هنر پیشه خاصی می نویسید چون معمولا بازیگران سریالهایتان ثابت هستند ؟
شما اگر بر مبنای یک بازیگر بنویسید ممکن است آن بازیگر در آن مقطع بر سر کار دیگری باشد و نتواند با شما همکاری داشته باشد یا ممکن است با تهیه کننده کار به توافق نرسد بنابراین من همیشه نت می نویسم و برای بازیگر خاصی دیالوگ نمی نویسم . البته با بعضی از بازیگران راحت هستم آنها هم با من راحت هستند مثلا خانم رویا نونهالی و آقای محمد صادقی و دیگر دوستان . با هم قبلا کار کرده ایم از شیوه کار هم با خبر هستیم. سناریو نویسی مثل "کارتراش" روی مجسمه است شما باید کم کم یک شخصیت را به آن شکل دهید عقب و جلو ببرید تا به آن شخصیت مورد نظر برسید . بعد که آن شخصیت را در ذهن ساخته و پرداخته کردم پیش خود می گویم ایفای این شخصیت فلان بازیگر را می خواهد.
شما همیشه در فیلم و سریالهای خود نقش های خاص را خودتان اجراء می کنید. با توجه به اینکه مخاطبان کاملا با شخصیت واقعی شما آشنا هستند آیا این دلیل خاصی دارد ؟ آیا بازیگر دیگری نیست که آن نقش را بازی کند؟
همیشه بر این اعتقاد بوده ام که یک بازیگر باید هر نقشی را که به او می دهند خوب بازی کند. یک بازیگر باید خود شخصیت خوب داشته باشد چون وجود این شخصیت خوب به بازیگر اجازه بازی می دهد . باید شخصیت خوب داشته باشد نه اینکه آدم خوبی باشد . چون ممکن است یک آدم خوب نتواند از عهده یک نقش منفی بر آید. در بعضی مواقع هم ضرورت پیش می آید که خودم یک نقش را بازی کنم مثلا در سریال تنها ترین سردار به جرات می توانم بگویم هیچ کس حاضر نشد نقش شمر را بازی کند و من مجبور شدم خودم آن نقش را بازی کنم چون همگی معتقد بودند که از عکس العمل مردم درکوچه و بازار واهمه داشتند و می ترسیدند.
به همین خاطر گاهی اوقات ضرورت ایجاب می کرد که بعضی نقشهای خاص را خودم اجرا نمایم
مهدی فخیمزاده
فعالیت های مهدی فخیم زاده
بازیگر
* تپلی - ۱۳۵۱
* خانواده سرکار غضنفر – ۱۳۵۱
* زن باکره – ۱۳۵۲
* مکافات – ۱۳۵۲
* اسرار گنج دره جنی - ۱۳۵۳
* یاور – ۱۳۵۳
* پلنگ در شب – ۱۳۵۴
* هم خون – ۱۳۵۴
* کمین – ۱۳۵۴
* مجازات – ۱۳۵۴
* پیشکسوت – ۱۳۵۵
* پشمالو – ۱۳۵۵
* هزار بار مردن – ۱۳۵۶
* غربتیها – ۱۳۵۶
* فری دست قشنگ – ۱۳۵۶
* به دادم برس رفیق – ۱۳۵۷
* میراث من جنون – ۱۳۶۰
* اشباح – ۱۳۶۰
* تفنگدار – ۱۳۶۲
* خاک و خون – ۱۳۶۲
* زخمه – ۱۳۶۲
* فرار - ۱۳۶۳
* تشریفات – ۱۳۶۴
* جدال – ۱۳۶۴
* بهار در پاییز – ۱۳۶۶
* مسافران مهتاب – ۱۳۶۶
* رنو تهران - ۲۹– ۱۳۶۹
* شتابزده – ۱۳۷۰
* تاواریش – ۱۳۷۲
* تنهاترین سردار - ۱۳۷۶
* ولایت عشق ۱۳۷۹
* خواب و بیدار (مجموعه تلویزیونی) - ۱۳۸۱
* همنفس – ۱۳۸۲
* حس سوم - ۱۳۸۴
* بی صدا فریاد کن - ۱۳۸۶
* ولایت عشق (فیلم) ۱۳۸۰
* ساختمان ۸۵ - ۱۳۸۹
* مختارنامه - ۱۳۸۹
* تکیه بر باد - ۱۳۹۱
* آذر، شهدخت، پرویز و دیگران - ۱۳۹۲
* فوق سری - ۱۳۹۳
تصاویر مهدی فخیمزاده
نویسنده
* پشمالو – ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۵
* مجازات – ۱۳۵۴
* به دادم برس رفیق – ۱۳۵۷
* میراث من جنون – ۱۳۶۰
* اشباح – ۱۳۶۰
* تشریفات – ۱۳۶۴
* بهار در پاییز – ۱۳۶۶
* مسافران مهتاب – ۱۳۶۶
* تپش – ۱۳۶۷
* خواستگاری – ۱۳۶۸
* شتابزده – ۱۳۷۰
* ساده لوح – ۱۳۷۰
* تاواریش – ۱۳۷۲
* همسر – ۱۳۷۲
* تنهاترین سردار – ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵
* کلید ازدواج - ۱۳۷۶
* ولایت عشق (مجموعه تلویزیونی) – ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۷
* هم نفس – ۱۳۸۲
* حس سوم - ۱۳۸۴
* بی صدا فریاد کن - ۱۳۸۶
* قتل در ساختمان ۸۵ - ۱۳۸۸
کارگردان
* پشمالو – ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۵
* مجازات – ۱۳۵۴
* در شهر خبری نیست – ۱۳۵۶
* فری دست قشنگه – ۱۳۵۶
* به دادم برس رفیق – ۱۳۵۷
* میراث من جنون – ۱۳۶۰
* تشریفات – ۱۳۶۴
* مسافران مهتاب – ۱۳۶۶
* بهار در پاییز – ۱۳۶۶
* طپش – ۱۳۶۷
* خواستگاری – ۱۳۶۸
* شتابزده – ۱۳۷۰
* ساده لوح – ۱۳۷۰
* تاواریش – ۱۳۷۲
* همسر – ۱۳۷۲
* تنهاترین سردار (مجموعه تلویزیونی)–۱۳۷۳ تا۱۳۷۵
* ولایت عشق (مجموعه تلویزیونی) – ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۷
* خواب و بیدار (مجموعه تلویزیونی) – ۱۳۸۰
* هم نفس – ۱۳۸۲
* حس سوم - ۱۳۸۴
* بی صدا فریاد کن - ۱۳۸۶
* قتل در ساختمان ۸۵ - ۱۳۸۸
* فوق سری - ۱۳۹۳
مشاور کارگردان
* ازدواج به سبک ایرانی - ۱۳۸۳
* تکیه بر باد (مجموعه تلویزیونی) - ۱۳۹۱
طراح صحنه و لباس
* خواستگاری – ۱۳۶۸
* شتابزده – ۱۳۷۰
* ساده لوح – ۱۳۷۰
* تاواریش – ۱۳۷۲
تهیه کننده
* در شهر خبری نیست – ۱۳۵۶
* مسافران مهتاب – ۱۳۶۶
* شتابزده – ۱۳۷۰
* بی صدا فریاد کن - ۱۳۸۶
تصاویر مهدی فخیمزاده
جوایز
* دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه به خاطر فیلم شتابزده – ۱۳۷۰ از دهمین جشنواره فیلم فجر
* تقدیر شده برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به خاطر فیلم تاواریش – ۱۳۷۲ از دوازدهمین جشنواره فیلم فجر
* تقدیر شده برای بهترین فیلمنامه به خاطر فیلم همسر – ۱۳۷۲ در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر
* انتخاب فیلم همسر – ۱۳۷۲ به عنوان چهارمین فیلم سال در نهمین دوره منتخب نویسندگان و منتقدان در سال ۱۳۷۳
گردآوری:بخش سرگرمی صبح بخیر
منابع:
wikipedia.org
mahshar.com