چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
گپ اساماسی بزرگمهر حسینپور با سینا حجازی
گپ و گفت اساماسی بزرگمهر حسینپور با سینا حجازی را در ادامه بخوانید.
سینا: بریم.
ب: ببین گفته باشم هر چی از الان از شصتت در کنی یا شستت! صاف منتشر میشهها.
س: به شستم.
ب:هاهاها… خب اولین کنسرتت چطور بود؟ یک سال پیش فکر میکردی یک سال بعد اون بالا… دو هزار نفر برات جیغ بکشن؟
س: عالی بود. فکرشو میکردم.
ب: اولین قدم رو که داشتی رو سن میذاشتی خوب نگاهت میکردم…! به عنوان یک دوست احساس میکردم ذهنت مغشوشه. اون لحظه اینطوری بودی؟
س: آره یه اتفاق هولناک دقیقن نیم ساعت قبل اجرا افتاد که ممکن بود همه چی نابود بشه و ما مجبور میشدیم کنسرت رو لغو کنیم. واسه همین کل بدنم لمس شده بود و موقع ورود سرم خورد به الای دی و در طول اجرا داشت خون میومد. خدا رو شکر مو زیاد دارم و معلوم نشد اصلن.
ب: دیدی فهمیدم! چرا زودتر نگفتی؟
س: چون به قول یه دیوونهای: خوب و بدش به من گذشت و رفت، برام شکل یادگاری بود. چی بگم.
ب: خب یه لحظه اشاره میکردی من یه دقیقه جات میخوندم میرفتی میشستیش خب…! دوستی واسه چیه پس.
س: اونجا بود که خدا رو شکر کردم که هیچ کچلی بیعلت و هیچ پشمکی بیحکمت نیس.
ب: تو به نظرم جزو معدود خوانندههایی هستی که از عنصر طنز استفاده میکنی… یعنی یک جور ترانه سرایی طنز و خوانندگی طنز. قبول داری؟
س: قبول دارم.
ب: خب چرا این کار رو میکنی؟
س: چون از بچگی یاد گرفتم به دردام بخندم و اسکولشون کنم.
ب: ینی دردا اسکول میشن؟
س: فعلن که جواب داده. راه بهتری به نظرت میرسه بگو. به قول وودی آلن کمدی همون تراژدیه که شامل مرور زمان شده.
ب: آخه بعضی وقتا دردا از تو زبلترن… اونا میخندن بهت و اسکولت میکنن.
س: اونجا دیگه فحش میدم.
ب: مخاطب چقدر برات مهمه؟ یعنی اینکه چی در موردت فکر میکنن؟
س: من همیشه سعی کردم خودم باشم. ولی برام مهمه اون چیزی رو از من ببینه و درک کنه که هستم، پس مهمه. ولی به خاطرش خودم رو عوض نمیکنم…
ب: یعنی حاضر نیستی اگه یه وقت چیزی ازت انتظار داشتن یا یه شکلی بشی که اونا میخوان؟
س: نه. چون اگه بخوای شبیه چیزی بشی که همه میخوان باید تبدیل به آفتابپرست بشی، چون هرکی عاشق یه رنگه… شاید دلیل اینکه آرتیستای ما از دور قشنگترن همینه.
ب: مخاطبهات اون روز یک مدل خاصی بودن. یک گروه از آدمهایی که رو یک چیز به نام سینا نقطه مشترک داشتن. تو مخاطبهات رو چطور تعریف میکنی؟
س: اینو بارها گفتم که یه آرتیست باید فقط خودش باشه. همیشه کسایی هستن که مثه تو فکر میکنن و ناخودآگاه مخاطب تو اونا میشن. و اونوقت میشه از همه چی لذت برد. شاید تعبیر بهتر این باشه که سینا صدای ذهن اوناس و من هم شب کنسرت خودم رو روی یکی از همون صندلیها میدیدم. وگرنه هیچ فرقی بین من و اونا نیست.
ب: بر میگردم به سوال قبلی. این رو واقعا ازت میخوام از ته قلب و واقعی بگی. نه که حالا قبلیا نبود… اما حس بگیری و بگی. اگه یک آهنگی بسازی و تو یه کنسرت ازش رونمایی کنی. یعنی بیای و برای اولینبار بخونیش و خودت خیلیخیلی باهاش حال کرده باشی اما وقتی تموم شد همه انگشت به چونه نگاهت کنن و هیچ کس دست برات نزنه چیکار میکنی؟
س: خوب حالم گرفته میشه. ولی همیشه پدر مادرا بچه معلولشونم دوس دارن.
ب: خب نمیگی شاید یه جای کار ایراد داشت؟ تقصیر تو بوده… یا شاید مخاطب؟
س: حتمن که تقصیر من بوده. چون مخاطب باهوشه.
ب: مخاطب تو باهوشه؟
س: به نظر من آره.
ب: چرا؟
س: چون هر جا کار خوب ارائه دادم استقبال شده و هرجا سهلانگاری کردم کار رو پس زده.
ب: یعنی مخاطبای خوانندههای دیگه هم باهوشن؟
س: بیشک.
ب: پس همه باهوشن کلا.
س: فقط سلیقهها فرق میکنه، آخه بحث مخاطب با شنونده فرق میکنه.
ب: الان از این اداها در نمیآری که دل همه رو داشته باشی؟
س: اونی که از پشت چراغ قرمز سیدی میخره که مخاطب نیس… نه به خدا!
ب: سینای هجده ساله چیکار کرد که الان اینجاس؟ اراده کرد؟ باباش کمک کرد؟ تمرین کرد؟ تحقیق کرد؟
س: تلاش تلاش تلاش. ولی اینو همیشه میگم که اگه خدا بخواد یه اتفاق بیوفته و همه بندههاش نخوان بیوفته باز اون اتفاق میاوفته و اگه خدا نخواد و همهٔ بندههاش هم جمع بشن که بشه نمیشه. من از ٨ سالگی ساز میزدم کچل! ولی نمیدونستم آخرش چی میشه.
ب: الان میدونی؟
س: الانم نه! فقط میدونم آخرش تموم میشه
ب: در ضمن کچل خودتی و جد و آبادت.
س: ای بابا یه عمر گفتن من کچلم تو مو دار من… ما هیچی نگفتیم!
ب: الان میفهمم که حقتونه!
س: حالا بذار یه کچلم بگیم. کچل.
ب: سینای تنها… تو تنهاییاش چی گوش میکنه؟
س: همه چی! از موزیک کلاسیک بگیر تا بعضی وقتا شیش و هشت.
ب: تو غمگینیاش چی؟
س: Enya.
ب: ببین اگه قرار باشه بندازنت تو حلفدونی، بعد بگن سه تا آلبوم ایرانی و سه تا خارجی میتونی ببری، چی میگی؟
س: صب کن فک کنم… Jason mraz، Bob Marley، Enya، کوروش یغمایی، عماد رام، فرامز اصلانی.
ب: واقعا سینا بیست سال دیگه کجاس؟
س: تو استودیو داره آهنگ جدید میسازه.
ب: دمت گرم، همیشه تو استودیو باشی و از خروسخون تا سگخون کار کنی و همینطور پیشرفت و پیشرفت.
س: توام همین طور.
ب: ماچ به اون موهات.
س: درد و بلات بخوره تو سر هرچی مو داره بیمغزه، کچل!
ویدیو مرتبط :
انیمیشن هوای گریه - بزرگمهر حسین پور
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بزرگمهر حسینپور در دفاع از مهران مدیری: اسم سگهایتان را بزرگمهر بگذارید!
بزرگمهر حسینپور، طراح و کارتونیست از عکسالعملهای به وجود آمده علیه مهران مدیری در شبکههای اجتماعی و موبایلی انتقاد کرد.
این عکسالعملها از یک آیتم طنز در سریال «عطسه»، جدیدترین اثر مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی آغاز شد.
به گفته معترضین، مهران مدیری، با گذاشتن نام کوروش بر روی یک سگ به کوروش و ایرانیها توهین کرده است اما بزرگمهر حسینپور روایت دیگری از این داستان دارد. او نوشته:
« ماجرا این است كه در یكی از آیتم های سریال عطسه یك بنگی حرف های پرت و پلا می زند و هذیان طور به هم می بافد و در جایی كورش نامی برده می شود و كه بعد از چند جمله بازیگر نام دوبرمنی می برد و خلاصه اینكه گروه های فشار كورش كبیر اینطور استنباط كرده اند كه به كورش كبیر توهین شده است.»
بزرگمهر حسینپور در ادامه نوشته اعتراضیش، مصادیق آستانه پایین تحمل و نقد را برمیشمارد و به ریشههای سیاسی و فرهنگی«عدم تحمل» اشاره میکند: «اصولا ما جماعتی هستیم كه توهین خورمان خوب است. یعنی یك سری موجود از صبح تا شب نشسته ایم و اخبار و اكناف را چك می كنیم كه كی به ما توهین كرده و به كجای ما اهانت شده است.
هر روز در این مملكت دارد به كسی توهین می شود. از تمام كشورهای خارجی كه دارند از خروس خون تا سگ خون در فیلم ها و سخنرانی ها و كاریكاتورهایشان كه دارند به ما توهین می كنند گرفته تا توهین خود ما به پرستارها، به دكترها، به بسیجی ها، به گروه های فشار، به آذری زبان ها، به لر ها، به كردها، به نانواها، به نمایندگان محترم مجلس، به ائمه جمعه، به مداح ها، به رییس جمهور، به كورش كبیر... !
و از آنجا كه در خانواده هایمان هم قبلن ها همین داستان بوده و خاله مهشید جلوی همه به ما توهین كرده بود و عمو اصغر تو جمع به ما توهین كرده بود و عمه فاطی ما رو آدم حساب نكرده بود و دختر خاله قمر چقد ... كلاس میذاشت، حالا هم اصلا چیز عجیبی نیست كه ما مدام داریم رصد می كنیم كه كی و كجا به ما توهین شده.در این داستان سریال عطسه مهران مدیری هیچگونه توهین و اهانتی در خود ندارد. دوستان دستگاه توهین سنجشان احتیاج به تعمیر دارد.
در نهایت بزرگمهر حسینپور حتی با فرض اینکه در سریال مهران مدیری اسم یک سگ کوروش باشد، از او دفاع میکند و مینویسد: «نهایت توهین به قول دوستان این بوده كه یك بنگی به صورت مبهم اسم كورش را روی سگ گذاشته است. خب چه ایرادی داری؟ این فرهنگ سگ ستیزی را فراموش كنید. سگ یكی از بهترین موجودات خداست. از خیلی از انسان های روی زمین رفتارش مهربان تر، وفادارانه تر و متعهدانه تر است. پیشاپیش پیشنهاد می كنم اسم سگ هایتان را لطفا "بزرگمهر" بگذارید.»
چندی پیش بعد از حواشی برنامه تلویزیونی «فیتیله» عدهای از هنرمندان از عوامل این برنامه تلویزیونی حمایت کردند و در حرکتی مشابه، مهراب قاسمخانی با راه اندازی کمپین« با من شوخی کنید»، از مردم خواست تا با طرز لباس پوشیدنش، قومیتش و تیم مورد علاقه و هرچیز دیگری که دوست دارند، با او شوخی کنند.
اخبار فرهنگی - خبرآنلاین