چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
گفتوگوی آزاده نامداری با نرگس محمدی
ستایش معروف، از کلیشهها نمیترسد. او صلح جهانی را بزرگترین رویایش میداند.
مجله سیب سبز - آزاده نامداری: گفتوگو با نرگس محمدی كار سختی نبود. خیلی میشناسمش و از همه مهمتر همه احساسش از چشمهایش پیداست؛ غمش، سرخوشیاش، رویایش، حسرتش. راستش وقتی گفتوگو میكردم فكر كردم آدمهای كمی هستند كه اینقدر رو بازی كنند. نرگس محمدی یا همان ستایش با وجود بازی در نقشهای زیاد دیگر هنوز نتوانسته ستایش را از خودش دور كند. مردم هنوز با دست نشانش میدهند و میگویند ستایش. اما گفتوگوی امروز ما درباره دختری مهربان، شاد، بیآلایش به نام نرگس محمدی است.
مقابل دوربین خودت را بازی میكنی؟
بازی میكنم اما نه خودم را. در 10 سال اخیر بهخصوص در تلویزیون نقش خیلی عجیب و غریبی برای خانمها اتفاق نمیافتد، وقتی صحبت در مورد نقش زنها میشود من همیشه میگویم كار خاصی قرار نیست انجام بدهیم همه ما نقش یك زن معمولی و عادی را در شرایط مختلف بازی میكنیم. جمله « در مورد لایههای نقشتان بگویید» خیلی خندهدار است.
نقشهای الان لایهای ندارند و مقصر سازندهها و نویسندگان كارها هستند كه همه مسائل دیگر خیلی دم دستی شده است. به همین دلیل من فقط سعی میكنم چیزهایی را به نقش اضافه كنم كه در خیلی از موارد كارگردان كار با این مسئله مخالف است و در نهایت بازیگر مجبور است با نظر كارگردان پیش برود. یك فیلمنامه خوب میتواند كمككننده باشد كه همانطور كه گفتم در تلویزیون خیلی كم وجود دارد.
زندگی معمولی و شخصی خودت را هم مثل نقشهای الان دمدستی میبینی؟
در كل من از روتین بودن زود خسته میشوم. فكر میكنم خدا مرا خیلی دوست داشته است كه من وارد این حرفه شدهام. اگر قرار بود كارمند باشم یا در رشتهای كه خواندم میماندم و پرستار میشدم و باید هر روز سر یك ساعتی سر كار میرفتم تا یك ساعت مشخص، زندگی برایم خیلی سخت میشد. الان كلاسهای مختلف میروم، گیتار تمرین میكنم و دائم در حال انجام كارهایی هستم تا از روزمرگی نجات پیدا كنم.
چند وقت است كه مقابل دوربین هستی؟
از سال 85 ، در این بین به دلیل پیشنهاد نشدن نقش مورد علاقهام گاهی هشت ماه بیكار بودهام و این اتفاق برای كسانی كه یكدفعه دیده میشوند خیلی میافتد و مدتی بیكار میمانند. خیلی از بازیگرهای معمولی كه خیلی هم دیده نشدهاند، همیشه در حال كار كردن هستند اما بعضی از بازیگران مثل خود من كه به اصطلاح یك شبه معروف شدهاند با این مشكل روبهرو میشوند. من قبل از معروف شدنم خیلی راحتتر كار میكردم و راحتتر انتخاب میكردم اما حالا هم برای خود من سختتر شده و هم اطرافیان از من توقع دارند.
در زندگی شخصی از خودت خیلی توقع داری؟
بله، تقریبا. معمولا از آنچه هستم و دارم نهایت لذت را میبرم اما دوست دارم همیشه به جاهای بالاتری برسم.
در روابط با آدمها هم همینطور هستی؟
در روابط با آدمها اینطور نیستم. در كل من آدم وابستهای هستم به عنوان مثال ممكن است یك اتاق را 10 سال تغییری ندهم برای اینكه دوست دارم هر چیزی را كه دارم همانطور برایم بماند. در مورد آدمها هم همینطور است. من از اول ابتدایی هنوز دوستانم را دارم. وقتی با كسی دوست میشوم فكر میكنم تمام مسائل او به من مربوط است و برعكس؛ یعنی یا تمام و كمال با كسی دوست هستم یا كلا نیستم. برای اینكه آدم سیاستمداری نیستم كه مراقب باشم فلان حرف را پیش فلانی نگویم یا اگر برایم سودی دارد آن فرد را حفظ كنم. به همین خاطر ترجیح میدهم دوستانم كامل برای من و من برای آنها باشم.
فكر میكنی غیر از بازیگری چه شغلی میتوانستی داشته باشی؟
خواندن را همیشه دوست داشتم و هر كاری كه به این حوزه مربوط باشد را دوست دارم. غیر از اینها هیچ كاری را نمیتوانم انجام بدهم.
بزرگترین ایرادت چیست؟
خیلی زود به آدمها اعتماد میكنم و فكر میكنم هر كسی كه به من نزدیك است دوست من است و بابت این مسئله خیلی ضربه خوردهام اما نمیتوانم در این مورد خودم را كنترل كنم. یكی دیگر از اخلاقهای بد من این است كه وقتی خیلی خسته و گرسنه هستم هر اتفاقی بیفتد داد و فریاد راه میاندازم. از برزیل كه آمدم بعد از 15 روز غذای باب میل نخوردن، مادرم برایم ماكارانی درست كرده بود و من از ماكارانی متنفرم و در برزیل كنار همه غذاها ماكارانی هم بود، به همین خاطر بعد از دیدن غذا گریه كردم!
اگر بگویند قرار است بمیری و فقط یك دقیقه فرصت داری و فقط میتوانی به یك نفر زنگ بزنی آن یك نفر كیست؟
قطعا به مادرم زنگ میزنم. از همه بیشتر برای من ارجحیت دارند.
از اینكه روزی نباشی ناراحت میشوی؟
خدا نكند كسی عزیز از دست بدهد اما وقتی عزیزت را از دست میدهی دیگر كنار آمدن با مسائل كمی برایت آسانتر میشود. از وقتی پدرم از دنیا رفت مرگ را پذیرفتهام و میدانم همه خواهیم رفت. بعد از آن مادربزرگم كه خیلی برایم عزیز بود را از دست دادم دیگر با مرگ كنار آمدهام و میدانم دنیای دیگری وجود دارد و ما هیچوقت تمام نمیشویم.
وقت داری كتاب بخوانی؟
بله. تنها چیزی كه خیلی حالم را خوب میكند فیلم دیدن و كتاب خواندن است. این روزها به دلیل مشغله زیاد كمتر وقت میكنم فیلم ببینم اما كتاب همیشه همراهم است حتی سر صحنه با خودم میبرم و در زمانهای خالی میخوانم و همیشه در ماشین كتاب دارم. رمانها را خیلی دوست دارم.
بچه بودی بیشفعال بودی؟
من خیلی آرام بودم چون بچه اول بودم، همیشه مسئولیت بچههای كوچكتر از خودم را داشتم.
اگر گرهای در زندگیات داشته باشی چگونه بازش میكنی؟
هر چیزی یك فرمولی دارد حتی اگر آن فرمول وجود نداشته باشد ما میتوانیم برایش فرمول بسازیم. من خودم به خودم كمك میكنم، از مادرم مشورت میگیرم و دوستان خیلی خوبی دارم كه به كمك من میآیند اما در نهایت خودم به هر طریقی كه شده باشد مشكلم را حل میكنم.
اولینباری كه عكست را روی جلد مجلات دیدی، چه حسی داشتی؟
وقتی كلاس بازیگری میرفتم آرزویم این بود كه فقط یك سكانس بازی كنم. وقتی برای اولینبار در مجله فیلم فقط اسمم را زدند حال خیلی خوبی داشتم ولی بعد از سریال ستایش آنقدر همه چیز یكدفعه اتفاق افتاد که من متوجه نشدم چطور در یك روز 10 مجله عكس مرا كار كردهاند.
ویدیو مرتبط :
آزاده نامداری جدید
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
عکس جالب آزاده نامداری و نرگس محمدی
اخبار فرهنگی - ستاره ها