چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
فرهاد مهراد؛ «مرد تنها»ی ترانه ها
امروز - ۲۹ دی ماه - مصادف است با هفتاد و دومین سالگرد تولد فرهاد مهراد؛ مردی که در تمام درازای عمر خود، همان «مرد تنها»یی باقی ماند که توصیفش کرده بود. تک ترانههای او و صدایش اما همچنان در ذهنها مانده است.
همزمان با سالهای شکوفایی فرهنگی دهه چهل، فرهاد هم با نخستین ترانهاش، «مرد تنها» که به زبان فارسی خواند، به اوج شهرت رسید. صدایی متفاوت و از جنسی دیگر. پیش از آن که به ترانههای فارسی روی بیاورد، ری چارلز ایران مینامیدندش. همانقدر در تفسیر ترانههای فارسی مهارت داشت، که در خواندن ترانههای انگلیسی، به ویژه آن چه سیاه پوستان خوانده بودند.
پیش از انقلاب، هر چه خواند، از ترانه سرایان پاپ نوع جدید، شهیار قنبری، ایرج جنتی عطایی و اردلان سرفراز بود. متنهایی در تلفیق با آهنگهای اسفندیار منفردزاده، که به همین گروه مدرن موسیقی تعلق داشت، موسیقی و ترانهی از نوع دیگر را در ایران باب کرد.
جمعه، شبانه، هفته خاکستری، سقف، از ترانههای به یاد ماندنی او در سالهای پیش از مرگ ترانه در ایران است. پس از انقلاب آلبوم برف، با تنوع شعری بسیار از شاعران مدرن و سنتی، نیما و ابوسعید ابوالخیر از او به یادگار مانده است. مقلدین زیاد بودند. اما جانشینی برای او پیدا نشد.
بازخوانی ترانهی بیتلها
اوج شهرت الویس پریسلی و بیتلها در آمریکا و اروپا همزمان بود با گسترش موسیقی پاپ در ایران. هنوز اما موسیقی پاپ نتوانسته بود هواخواهان چندانی را به خود جلب کند. برخی آن را مبتذل میخواندند و همچنان به سنت و موسیقی سنتی پایبند بودند، و جوانانی هم که طرفدار این نوع موسیقی بودند، بیشتر از ریتم و حرکتی که با انرژی جوانانهی آنان سازگارتر بود، خوششان میآمد. هنوز سه تفنگدار ترانهسرایی نوین در ایران پا به میدان نگذاشته بودند تا شکل و قامت و محتوای دیگری به ترانهها ببخشند. سخن از عشق و دلدادگی بود و موی یار و دو چشمون سیاه.
فرهاد مهراد نیز در آن زمان تنها ترانههای بیتلها را بازخوانی میکرد. تازه همان بازخوانیها هم اتفاقی بود. آنگونه که فرهاد خود گفته است: در سال ۱۳۴۲ در یک گروه چهار نفری در هتلی در اهواز گیتار مینواخته، در حالی که به خطا در قرارداد او آمده بود که آواز نیز میخواند. همین خطای در تشخیص، او را بر آن داشته، با سرعت چند آهنگ را تمرین کند.
ترانههایی به انگلیسی و از نوع موسیقی پاپی که در آن زمان در ایران متداول بود. احتمالا ترانهی yesterday گروه بیتلها از همان زمان به یادگار مانده است. دوستداران صدای فرهاد، دیروز او را امروز هم بیشتر از بیتلها میپسندند.
فرهاد مدتی نیز با یک گروه موسیقی به نام «سل» که وابسته به یک موسسه خیریه آمریکایی بود، همکاری میکند. همکاری با این گروه او را با موسیقی سیاه پوستان آشنا میسازد و از همان جا شیفته صدای « ری چالز» میشود. ادامه کار در رستوران کوچینی در گروه «بلک کتز»، شهرت ری چارلزِ ایران را نیز برای او به همراه داشت.
«مرد تنها» ترانهای با مضمون اجتماعی
هنوز اما از ترانه به زبان فارسی خبری نبود و فرهاد هم رغبتی به خواندن این ترانهها نشان نمیداد. حالا دیگر سال ۴۸ شده بود و سال بنیاد استودیوی طنین. بنیانگذاران این استودیو، تورج نگهبان، ترانه سرا و پرویز اتابکی آهنگساز بودند که جوانان علاقمند را برای ساختن کارهای متفاوت به سوی خود جلب کرده بودند: اسفندیار منفردزاده بود و شهیار قنبری، ایرج جنتی عطایی و اردلان سرفراز. اما آن که در آغاز به رنگ صدای متفاوت فرهاد پی برد، اسفندیار منفردزاده بود.
از آن پس، دیگر ترانهسرایان نوین ایران نیز به او روی آوردند. زیرا صدای فرهاد علاوه بر حس و حال، نوعی حالت تفسیری به ترانهها میداد، که با خواست ترانه سرایان هم سازگار بود. ترانههایی که حالا دیگر رنگ و بوی اجتماعی/ سیاسی داشت، و با صداهایی از انواع پیشین جور در نمیآمد. جنتی عطایی، سقف را برای فرهاد ساخت و اردلان سرفراز آیینهها را. آهنگسازانی چون محمد اوشال و واروژان با خسته و اسیر شب و هفته خاکستری به او روی آوردند.
«جمعه» اما دومین ترانهای بود که با همکاری شهیار و اسفندیار، به صدای فرهاد سپرده شد. ترانهای که بلافاصله پس از انتشار در زمرهی ترانههای معترض جای گرفت.
داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
نفسم در نمییاد
جمعهها سر نمییاد
شهیار قنبری اما میگوید که این ترانه حس واقعی من از جمعه بوده. فرهاد در جایی گفته است که پس از خواندن این ترانه، خانم مسنی از اقوام او که اصلا اهل اینگونه موسیقی نبوده، به او میگوید: من سالها بود میخواستم همین چیِزها را بگویم و نمیتوانستم.
فرهاد هم معتقد بود که متن «جمعه» به گونهای بود که گوئی هزاران نفر همینها را با هم فریاد میکنند. اما معترض بودن ترانه جمعه را فرهاد به گردن آهنگساز میاندازد و میگوید: شاید آهنگساز آن را به جمعه واقعه سیاهکل ارتباط داده باشد. به هر حال برای اغلب ما، همچنان جمعه روز بدی است. روز بی حوصلگی.
او در «اسیر شب» میگوید:
جغد بارون خوردهای تو كوچه فریاد میزنه
زیر دیوار بلندی یه نفر جون میكنه
من اسیر سایههای شب شدم
شب اسیر تور سرد آسمان
پا به پای سایهها باید برم
شب به شب تا مرز تاریك جنون
دلم از تاریكیها خسته شده
همهی درها بروم بسته شده
خوب است بدانید، نخستین آلبوم راک اند رول ایران را فرهاد منتشر کرد.
پدر او، رضا مهراد، کاردار ایران در کشورهای عربی بود. فرهاد تا ۸ سالگی که به همراه خانواده به تهران بازگشت در عراق زندگی میکرد. برادر بزرگ فرهاد ویولن مینواخت. یکی از دوستان برادرش متوجه علاقهٔ فرهاد به موسیقی میشود و از خانواده فرهاد میخواهد که سازی برای او تهیه کنند. با اصرار برادرش یک ویولنسل برای او تهیه میکنند و تمرینات فرهاد آغاز میشود؛ ولی عمر تمرینات ویولنسل از ۳ جلسه فراتر نرفت.
بعد از ترک تحصیل در کلاس یازدهم با یک گروه نوازندهٔ ارمنی آشنا میشود و با استفاده از سازهای آنان به صورت تجربی نواختن را میآموزد و مدتی بعد به عنوان نوازندهٔ گیتار در همان گروه شروع به فعالیت میکند. فرهاد دو سال نیز به انگلستان رفت و در آنجا با موسیقی پاپ آن سالهای انگلستان آشنا شد.
در اواخر دهه ۱۳۵۰ فرهاد با پوران گلفام ازدواج کرد و تا پایان عمر با او زندگی کرد.
تا سال ۱۳۵۷ و انقلاب ایران کنسرتهای فراوانی داد. در بهمن ۱۳۵۷ همزمان با انقلاب ترانهٔ معروفش «وحدت» (آهنگ از منفردزاده، شعر از سیاوش کسرایی) را ضبط کرد.
پس از انقلاب مدتها از کار منع شد تا بالاخره در ۱۳۶۹ آلبوم خواب در بیداری را منتشر کرد که چند ترانهٔ فارسی و چند ترانهٔ انگلیسی داشت. در این نوار فرهاد پیانو هم مینواخت و بعضی از آهنگها را هم خود ساخته بود. در ۱۳۷۴ نیز اولین کنسرت بعد از انقلابش را در کلن اجرا کرد.
در ۱۳۷۶ آلبوم وحدت او نیز منتشر شد که شامل ترانههای دههٔ ۱۳۵۰ او بود. در ۱۳۷۷ توانست در هتل شرق تهران کنسرت اجرا کند و آلبوم برف را نیز منتشر کرد.
پس از انتشار آلبوم «برف»، فرهاد درصدد تهیه آلبومی با نام «آمین» بود که ترانههایی از کشورها و زبانهای مختلف را در بر میگرفت. اما از مهرماه ۱۳۷۹ بیماری او جدی شد. فرهاد به بیماری هپاتیت سی مبتلا بود و در نتیجهٔ عوارض کبدی ناشی از آن در خرداد ۱۳۸۱ برای درمان به لیل در فرانسه رفت و در ۹ شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، در سن ۵۹ سالگی درگذشت و در ۱۳ شهریور در گورستان تیه (قطعه ۱۱۰، ردیف ۷، سنگ ۲۳) در پاریس دفن شد.
ویدیو مرتبط :
مرد تنها ، فرهاد مهراد
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دادگاه، صداوسیما را از پخش آثار «فرهاد مهراد» منع كرد
با صدور دستور موقت از سوی شعبه 80 دادگاه عمومی تهران؛
دادگاه، صداوسیما را از پخش آثار «فرهاد مهراد» منع كرد
در پی طرح دعوی از سوی خانواده مرحوم «فرهاد مهراد» در مجتمع قضایی شهید صدر تهران به خواسته منع پخش آثار این خانواده، شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی این مجتمع دستور موقت مبنی بر منع پخش آثار «فرهاد» از كلیه كانالهای رادیو و تلویزیون صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را صادر كرد.
به گزارش ایسنا، محمدصالح نیكبخت وكیل مدافع خانواده "فرهاد مهراد" در نشستی با بیان اینكه دستور موقت دادگاه در این زمینه مانند همه احكام دیگر لازمالاجراست، گفت: دستور موقت دادگاه مبنی بر منع پخش آثار مرحوم "فرهاد مهراد" از كلیه كانالهای رادیو و تلویزیون حدود 10 روز پیش به صداوسیما ابلاغ شده و همه كانالهای سیما و همچنین همه كانالهای رادیو از پخش صدا و سیمای "فرهاد" و آهنگهای او در این كانالها ممنوع شدهاند.
وی تصریح كرد: اگر صداوسیما احكام قانونی را اجرا نكند همانطور كه در قانون مجازات اسلامی هم وجود دارد میتوان مدیرانی كه از اجرای این دستور مرجع قضایی خودداری كنند را تحت تعقیب كیفری قرار داد ولی پیش از همه چیز به جای این اقدامات من متاسف هستم كه باید بگویم صداوسیما نه تنها قانون را اجرا نمیكند بلكه به طور غیرقانونی و بدون اجازه وراث مرحوم "فرهاد"، آثار او را پخش میكند.
فرهاد مهراد
وكیل مدافع خانواده "فرهاد" با بیان اینكه این مساله دستبرد به حقوق معنوی و فرهنگی و صنفی هنرمندان است، افزود: صداوسیما از این موضوع پا را فراتر گذاشته و از اجرای حكم دادگاه هم كه به موجب رای شماره 402 مورخ 91/9/5 حدود 10 روز پیش به آنان ابلاغ شده خودداری كرده است و ما ناگزیر شدیم كه این موضوع را به اطلاع مردم شریف ایران به ویژه هواداران صدای "فرهاد" برسانیم و نیز سایر هنرمندان كشور را از ظلمی كه به آنان و "فرهاد" در صداوسیما یا سایر مراكز فرهنگی میرود، مطلع كنیم.
نیكبخت یادآور شد: این دستور موقت برای همه كانالهای رادیو و تلویزیون سازمان صداوسیما لازمالاجراست و به طور طبیعی چون میبایستی دفتر حقوقی صداوسیما این موضوع را به اطلاع مدیران همه شبكهها و كانالها میرساند و ظاهرا نرسانیدهاند، طبق قانون این حق برای ما وجود دارد كه متخلف را مورد تعقیب قانونی قرار دهیم.
وی تصریح كرد: اگر تاكنون این كار را انجام ندادهایم صرفا به این جهت است كه بزرگترین مجازات برای یك تشكیلات فرهنگی و علمی بیاعتمادی مردم است.
وكیل مدافع خانواده "فرهاد" گفت: اگر چنین وضعی ادامه پیدا كند ناگزیریم به درخواست خانم پوران گلفام همسر "فرهاد" شكایت كیفری را نیز مطرح كنیم.
فرهاد مهراد
نیكبخت با بیان اینكه پیگیری این موضوع به چهار سال پیش برمیگردد، یادآورشد: در اواخر پاییز 87 برای اولین بار طی نامهای از صداوسیما درخواست كردم كه با توجه به قانون حق مولفین و مصنفین ـ كه حدود 50 سال از تصویب آن میگذرد و صداوسیما باید مروج آن باشد ـ نسبت به انتشار صدای فرهاد و آهنگهای او با رعایت حق قانونی ورثه اقدام كنند.
وی ادامه داد: متعاقب این امر طی نامهای كه صداوسیما برای خانم فرهاد فرستاد، درخواست كردند كه ایشان برای مذاكره در این مورد به صداوسیما مراجعه كنند لذا هر چند این مكاتبه از طرف اینجانب صورت گرفته بود و بایستی من طرف مذاكره میبودم، صداوسیما نامه را مستقیما برای خانم گلفام فرستاد.
وكیل مدافع خانواده "فرهاد" گفت: ما با ارسال اظهارنامه قانونی از سازمان صداوسیما درخواست كرده بودیم كه بدون هماهنگی با خانم پوران گلفام و همچنین وكیل برادر و خواهر "فرهاد"، هیچ اقدامی به عمل نیاورد و صداوسیما آهنگی از او پخش نكنند.
نیكبخت اظهار كرد: به دنبال این نامه در اواخر زمستان 87 جلسهای در ادارهكل حقوقی صداوسیما برگزار كردیم و در آن كارشناسان حقوقی اداره با حسن نیت از ما خواستند كه پیشنهادات خود را اعلام كنیم، لذا خانم گلفام و آقای كاشیگر با مشورت و همراهی با كارشناسان مركز موسیقی ایران و دوستانی كه در این مورد صاحبنظر بودند یك پیشنهاد معقول را در این مورد به اینجانب ارائه كردند و من نیز این پیشنهاد را طی نامهای به صداوسیما ارسال كردم.
وی افزود: اگر قبلا صداوسیما به نامههای ما حداقل از طریق مكاتبه یا تلفن به خانم گلفام پاسخ میداد متاسفانه این بار اصلا جوابی داده نشد و من چون چنین وضعی را پیشبینی میكردم همه مكاتبات را از طریق پست سفارشی انجام دادم تا صداوسیما مانند الان كه پخش آهنگهای فرهاد را انكار میكند، بعدا نگوید مكاتبهای انجام نشده است.
وكیل مدافع خانواده "فرهاد" با بیان اینكه ما مجبور شدیم علیه صداوسیما شكایت كنیم، گفت: خانواده فرهاد نظر به مساله مادی ندارند ولی قبل از هر چیز آنچه كه از همه بیشتر اهمیت دارد احترام به قانون و حفظ حقوق دیگران است زیرا مطمئنم صداوسیما تنها در مورد فرهاد این اقدام را نمیكند بلكه در مورد همه هنرمندان در رشتههای مختلف ـ چه آنها كه زندهاند و چه آنها كه فوت كردهاند ـ همین اقدام را میكند و بالاخره كسی باید در این زمینه متوسل به قانون شود.
نیكبخت با بیان اینكه به همین جهت هم ما شكایت كردیم و هنوز هم نظر خانواده فرهاد همان نظر قبلی است، ادامه داد: میتوان این موضوع را با مذاكره و جلب نظر كارشناسان مركز موسیقی ایران و ریاست محترم این مركز با تعیین حق و حقوق خانواده فرهاد در مورد پخش آثار او حل و فصل كرد.
وی اظهار كرد: البته خود ما از اینكه مردم ما ممكن است از شنیدن صدای فرهاد محروم شوند ناراحتیم و امیدواریم صداوسیما نه تنها به این خاطر بلكه در همه موارد با رعایت قانون عمل كند نه اینكه مانند نوار فروشان غیرقانونی و یا كسانی كه سیدیها را كپی میكنند آثار فرهاد و سایر هنرمندان كشور را بدون حفظ حقوق آنان پخش كنند.
مقبره مرحوم فرهاد مهراد
وكیل مدافع خانواده "فرهاد" همچنین گفت كه پس از صدور دستور موقت از سوی شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید صدر تهران، این شعبه برای ورود به ماهیت این پرونده وقت رسیدگی در مهرماه سال جاری تعیین كرده است.
نیكبخت تصریح كرد: سازمان صداوسیما در لایحهای كه به تاریخ 91/4/19 تسلیم دادگاه كرده از اصل انكار كرده است كه كانالهای صداوسیما، صدا و آهنگهای فرهاد را منتشر میكند لذا من در اینجا از همه مردم تقاضا دارم چنانچه لازم باشد و درخواست شد برای ادای شهادت در مورد اینكه چه زمانهایی آثار فرهاد از صداوسیما پخش شده و آنها را شنیدهاند در دادگاه حضور یابند.
وی افزود: خوشبختانه در این مدت دهها مورد با ذكر روز، ساعت و حتی دقیقه و نام، پخش آثار فرهاد از صداوسیما به ما اطلاع داده شده است و من از اینكه صداوسیما چنین موضوعی را منكر میشود تاسف میخورم.
به گزارش ایسنا، نیكبخت همچنین در مورد صحبتهای مطرح شده پیرامون "موسسه خانه فرهاد" گفت: یكی از شركای "موسسه خانه فرهاد" اظهاراتی چه علیه خانواده فرهاد و چه علیه من یا آقای كاشیگر مطرح كرده است كه ما در این مورد سكوت كردیم و نمیخواستیم به این موضوعات پاسخ دهیم ولی برای اطلاع شما به استحضار میرسانیم كه در 22 اردیبهشت 88 مطابق حكمی كه از شعبه 109 دادگاه حقوقی مجتمع قضایی عدالت صادر شد و اتفاقا ریاست آن مجتمع تصدی پرونده را به عهده داشتند حكم به انحلال موسسه فرهنگی هنری خانه فرهاد داده شد و دیگر چیزی به نام موسسه فرهنگی هنری خانه فرهاد وجود ندارد.
وی ادامه داد: لذا هر یك از اعضای آن موسسه ادعایی در این مورد داشته باشند از پایه بیاساس است زیرا چنین موسسهای منحل اعلام شده و حكم دادگاه هم قطعی شده است. لذا هرگونه ادعایی به هر جهت و به هر نامی و با هر انگیزه و داعیهای به نام "موسسه فرهنگی و هنری خانه فرهاد" در مجامع توسط اعضای سابق موسسه مطرح شود غیرقانونی است و در حال حاضر همه اموال و یادگارهای فرهاد در موزه سینما و در تشكیلاتی به نام خانه فرهاد ـ بدون اینكه عنوان موسسه فرهنگی و هنری داشته باشد ـ تجمیع شده و حفظ میشود.
وكیل مدافع خانواده "فرهاد" اظهار كرد: امسال نیز به علت همزمانی سالگرد فوت فرهاد با تشكیل اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها و نزدیكی باغ فردوس به محل اجلاس، این مراسم به روز شنبه چهارم شهریور ماه سال جاری موكول شده است و من از طرف خانواده فرهاد مراتب سپاسگزاری خود را از مسئولین موزه سینما به ویژه استاد ارجمند جناب آقای عزتالله انتظامی اعلام میكنم./ایسنا