چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
علی نصیریان، از اسطوره های بازیگری در سینمای ایران
هیچ کس نمی داند او بالاخره نقش های منفی را بهتر بازی می کند یا نقش های مثبت را. وقتی هم که پوزخند می زند و با چشم هایش (که انگار آنها هم پوزخند می زنند) یک وری نگاه می کند، دیگر خیالت راحت می شود که لابد او چیزی می داند که ما از آن بی خبریم.
همشهری جوان: هیچ کس نمی داند او بالاخره نقش های منفی را بهتر بازی می کند یا نقش های مثبت را. در هر نقشی که باشد، شیطنتی پشت نگاهش وجود دارد همراه با بالا انداختن دست ها و لحن عجیب حرف زدن. وقتی هم که پوزخند می زند و با چشم هایش (که انگار آنها هم پوزخند می زنند) یک وری نگاه می کند، دیگر خیالت راحت می شود که لابد او چیزی می داند که ما از آن بی خبریم.
حکیم «گرگ ها» و قاضی شارح «سربداران» دو نقش کاملا متضادند. ولی شباهت عجیب دارند که همان نگاه مرموزی است که هر لحظه می خواهد یک ترفند جدید رو کند اما این نگاه ها، آن لحن منحصر به فردش، آن حرکات شانه و دست ها هیچ وقت تکراری نمی شود. بین حاج یونس فتوحی و قاضی شارح به اندازه هشت قرن، فرق است و وجود دارد.
وقتی ابوالفتح رنجور از سل می شود، نگاه معنی دارش می ترساندت. و وقتی دایی غفور می گوید: «دوست داری خسرو از کدوم طرف بیاد؟ از این ور یا از اون ور؟»، خیال می کنی واقعا با پدری داغ دیده طرفی که می خواهد بقیه را هم با خیالاتش همراه کند. و وقتی مظفرالدین شاه علیل می شود که از «اعلی حضرت پاپ» و «عمه جان الیزابت»اش التماس دعا دارد، چنان می کند با تصور ما از تاریخ که عزت الله انتظامی پیشنهاد بازی در نقش این شاه علیل قاجاری را تا وقتی که خودش تلفنی رضایت نصیریان را نگیرد، قبول نمی کند!
1313
در میدان شاهپور، کوچه مهدی خان و در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. خودش جایی گفته که فقر خانواده، بیماری و بعد هم بیکاری در کودکی او یک جور تلخی به نگاهش به دنیا داده که هرگز از ذهنش بیرون نمی رود.
1320
در سال اشغال ایران توسط متفقین، به دبستان ایمان رفت که پشت بازارچه قوام الدوله و بخشی از باغ معیرالممالک بود. در این مسیر هر روزه از میانبازارچه، شاهد، نمایش های سیاه بازی بود.
1326
به دبیرستان پیرنیا در چهارراه گمرک رفت. در آنجا با جمشید لایق، اسماعیل داورفر و مهدی فتحی همکلاسی شد. یک بار در مصاحبه ای گفته بود هنوز هم خودش را همکلاسی آنها می داند.
1328
گروه دوستان یک گروه تئاتر تشکیل می دهند و یک نمایش کمدی روحوضی را در مدرسه اجرا می کنند. آنها تمرین هایشان را بعدازظهرها در محوطه جلوی کاخ دادگستری میدان ارگ انجام می دادند.
1329
همزمان با درس دبیرستان، در کلاس «جامعه باربد» در خیابان لاله زار هم اسم می نویسد. این کلاس را اسماعیل مهرتاش در سال 1305 راه انداخته بود و در آن موسیقی، تئاتر و ادبیات درس می داد.
1330
کتاب «هنر تئاتر» را خواند. این کتاب که اولین کتاب آموزشی تئاتر در ایران بود، تصمیم نصریان را نهایی کرد. او در کلاس تئاتر سعدی که همسر نوشین آن را اداره می کرد هم شرکت می کرد.
1332
بعد از کودتای 28 مرداد، تئاتر سعدی بسته شد. نصیریان به «هنرستان هنرپیشگی» رفت، جایی که طبق الگوی درسی کنسرواتوار هنرهای دراماتیک پاریس ساخته شده بود. نصریان در دوره 3 ساله این مدرسه همدرس فهیمه راستکار، بیژن مفید، جعفر والی و عباس جوانمرد بود.
1335
اولین نمایشنامه زندگی اش را نوشت. «افعی طلایی» که با الهام از قصه «داش آکل» نوشته شده بود را خودش هم سال بعد روی صحنه برد و کارگردانی کرد. در همین سال در اداره هنرهای دراماتیک وزارت فرهنگ استخدام می شود.
1336
فهیمه راستکار، او را با شاهین سرکیسیان آشنا می کند؛ یکی دیگر از نقاط عطف زندگی اش. او با سرکیسیان، «زندگی من در هنر» استانیسلاوسکی را صفحه به صفحه می خوانند و طبق آن تمرین می کنند. در همین سال ازدواج می کند.
1339
تلویزیون، از اداره هنرهای دراماتیک وزارت فرهنگ، برای نمایش های زنده تلویزیونی دعوت می کند. سرپرست یکی از شش گروه تئاتری که این اداره به تلویزیون معرفی می کند، نصیریان است. در سال های بعد او و تیمش 50 تئاتر تلویزیونی بازی می کنند. در همین سال برای اجرای تئاتر به پاریس دعوت می شود.
1347
با بازی در نقش مش اسلام فیلم «گاو» (داریوش مهرجویی) به سینما وارد می شود. همچنان فعالیت های تئاتری را ادامه می دهد.
1355
به ریاست اداره تئاتر وزارت فرهنگ منصوب می شود. در این سمت تلاش می کند تاب رای حقوق وبازیگران تئاتر، معادل سازی لیسانس و فوق لیسانس و دکترا انجام شود. بعد از یکدوره دعوای حقوقی، بالاخره موفق می شود.
1357
بعد از یک سلسله اعتراض هایش به توقیف فیلم ها و تئاترها در زمان پهلوی، نصیریان از ریاست اداره تئاتر برکنار می شود.
1359
در اولین پروژه تلویزیونی بزرگ بعد از انقلاب، یعنی سریال «هزار دستان» بازی می کند. تا قبل از انقلاب فقط در هفت فیلم سینمایی بازی کرده بود که همگی به «موج نو» و روشنفکرانه معروف بودند. از این سال اما حضور جدی در سینما را دنبال می کند. 22 فیلم در سال های بعد از انقلاب.
1362
نقش قاضی شارح را در سریال «سربداران» بازی می کند، نقشی که بین تمام نقش هایش تا آن تاریخ، منحصر به فرد است.
1372
با دعوت مجامع جهانی به تئاتر برمی گردد و نمایش «بلبل سرگشته»اش را در آمریکا، کانادا و آلمان به روی صحنه می برد.
1378
در یکی از پرکارترین سال های زندگی، 9 تئاتر تلویزیونی، سه سریال، یک فیلم سینمایی و یک تئاتر صحنه ای را بازی می کند. تئاتر «سلطان و سیاه» در تالار سنگلج رکورد فروش تئاتر را می شکند.
1381
در اولین دوره انتخاب چهره های ماندگار، به عنوان چهره ماندگار عرصه هنر معرفی می شود.
1384
نشان درجه یک فرهنگ و هنر را می گیرد.
1386
یکی دیگر از شاهکارهایش را در سریال «میوه ممنوعه» رو می کند.
1390
با اینکه به او گفته اند بازی در فیلم «شکارچی شنبه» ممکن است ویزای آمریکایش را باطل کند (او هر سال برای دیدن پسرش به ایالات متحده سفر می کرد) اما او بازی در این فیلم را قبول می کند و این کار خود را «ذخیره ای برای آخرت» می نامد.
حکیم «گرگ ها» و قاضی شارح «سربداران» دو نقش کاملا متضادند. ولی شباهت عجیب دارند که همان نگاه مرموزی است که هر لحظه می خواهد یک ترفند جدید رو کند اما این نگاه ها، آن لحن منحصر به فردش، آن حرکات شانه و دست ها هیچ وقت تکراری نمی شود. بین حاج یونس فتوحی و قاضی شارح به اندازه هشت قرن، فرق است و وجود دارد.
وقتی ابوالفتح رنجور از سل می شود، نگاه معنی دارش می ترساندت. و وقتی دایی غفور می گوید: «دوست داری خسرو از کدوم طرف بیاد؟ از این ور یا از اون ور؟»، خیال می کنی واقعا با پدری داغ دیده طرفی که می خواهد بقیه را هم با خیالاتش همراه کند. و وقتی مظفرالدین شاه علیل می شود که از «اعلی حضرت پاپ» و «عمه جان الیزابت»اش التماس دعا دارد، چنان می کند با تصور ما از تاریخ که عزت الله انتظامی پیشنهاد بازی در نقش این شاه علیل قاجاری را تا وقتی که خودش تلفنی رضایت نصیریان را نگیرد، قبول نمی کند!
1313
در میدان شاهپور، کوچه مهدی خان و در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. خودش جایی گفته که فقر خانواده، بیماری و بعد هم بیکاری در کودکی او یک جور تلخی به نگاهش به دنیا داده که هرگز از ذهنش بیرون نمی رود.
1320
در سال اشغال ایران توسط متفقین، به دبستان ایمان رفت که پشت بازارچه قوام الدوله و بخشی از باغ معیرالممالک بود. در این مسیر هر روزه از میانبازارچه، شاهد، نمایش های سیاه بازی بود.
1326
به دبیرستان پیرنیا در چهارراه گمرک رفت. در آنجا با جمشید لایق، اسماعیل داورفر و مهدی فتحی همکلاسی شد. یک بار در مصاحبه ای گفته بود هنوز هم خودش را همکلاسی آنها می داند.
1328
گروه دوستان یک گروه تئاتر تشکیل می دهند و یک نمایش کمدی روحوضی را در مدرسه اجرا می کنند. آنها تمرین هایشان را بعدازظهرها در محوطه جلوی کاخ دادگستری میدان ارگ انجام می دادند.
1329
همزمان با درس دبیرستان، در کلاس «جامعه باربد» در خیابان لاله زار هم اسم می نویسد. این کلاس را اسماعیل مهرتاش در سال 1305 راه انداخته بود و در آن موسیقی، تئاتر و ادبیات درس می داد.
1330
کتاب «هنر تئاتر» را خواند. این کتاب که اولین کتاب آموزشی تئاتر در ایران بود، تصمیم نصریان را نهایی کرد. او در کلاس تئاتر سعدی که همسر نوشین آن را اداره می کرد هم شرکت می کرد.
1332
بعد از کودتای 28 مرداد، تئاتر سعدی بسته شد. نصیریان به «هنرستان هنرپیشگی» رفت، جایی که طبق الگوی درسی کنسرواتوار هنرهای دراماتیک پاریس ساخته شده بود. نصریان در دوره 3 ساله این مدرسه همدرس فهیمه راستکار، بیژن مفید، جعفر والی و عباس جوانمرد بود.
1335
اولین نمایشنامه زندگی اش را نوشت. «افعی طلایی» که با الهام از قصه «داش آکل» نوشته شده بود را خودش هم سال بعد روی صحنه برد و کارگردانی کرد. در همین سال در اداره هنرهای دراماتیک وزارت فرهنگ استخدام می شود.
1336
فهیمه راستکار، او را با شاهین سرکیسیان آشنا می کند؛ یکی دیگر از نقاط عطف زندگی اش. او با سرکیسیان، «زندگی من در هنر» استانیسلاوسکی را صفحه به صفحه می خوانند و طبق آن تمرین می کنند. در همین سال ازدواج می کند.
1339
تلویزیون، از اداره هنرهای دراماتیک وزارت فرهنگ، برای نمایش های زنده تلویزیونی دعوت می کند. سرپرست یکی از شش گروه تئاتری که این اداره به تلویزیون معرفی می کند، نصیریان است. در سال های بعد او و تیمش 50 تئاتر تلویزیونی بازی می کنند. در همین سال برای اجرای تئاتر به پاریس دعوت می شود.
1347
با بازی در نقش مش اسلام فیلم «گاو» (داریوش مهرجویی) به سینما وارد می شود. همچنان فعالیت های تئاتری را ادامه می دهد.
1355
به ریاست اداره تئاتر وزارت فرهنگ منصوب می شود. در این سمت تلاش می کند تاب رای حقوق وبازیگران تئاتر، معادل سازی لیسانس و فوق لیسانس و دکترا انجام شود. بعد از یکدوره دعوای حقوقی، بالاخره موفق می شود.
1357
بعد از یک سلسله اعتراض هایش به توقیف فیلم ها و تئاترها در زمان پهلوی، نصیریان از ریاست اداره تئاتر برکنار می شود.
1359
در اولین پروژه تلویزیونی بزرگ بعد از انقلاب، یعنی سریال «هزار دستان» بازی می کند. تا قبل از انقلاب فقط در هفت فیلم سینمایی بازی کرده بود که همگی به «موج نو» و روشنفکرانه معروف بودند. از این سال اما حضور جدی در سینما را دنبال می کند. 22 فیلم در سال های بعد از انقلاب.
1362
نقش قاضی شارح را در سریال «سربداران» بازی می کند، نقشی که بین تمام نقش هایش تا آن تاریخ، منحصر به فرد است.
1372
با دعوت مجامع جهانی به تئاتر برمی گردد و نمایش «بلبل سرگشته»اش را در آمریکا، کانادا و آلمان به روی صحنه می برد.
1378
در یکی از پرکارترین سال های زندگی، 9 تئاتر تلویزیونی، سه سریال، یک فیلم سینمایی و یک تئاتر صحنه ای را بازی می کند. تئاتر «سلطان و سیاه» در تالار سنگلج رکورد فروش تئاتر را می شکند.
1381
در اولین دوره انتخاب چهره های ماندگار، به عنوان چهره ماندگار عرصه هنر معرفی می شود.
1384
نشان درجه یک فرهنگ و هنر را می گیرد.
1386
یکی دیگر از شاهکارهایش را در سریال «میوه ممنوعه» رو می کند.
1390
با اینکه به او گفته اند بازی در فیلم «شکارچی شنبه» ممکن است ویزای آمریکایش را باطل کند (او هر سال برای دیدن پسرش به ایالات متحده سفر می کرد) اما او بازی در این فیلم را قبول می کند و این کار خود را «ذخیره ای برای آخرت» می نامد.
ویدیو مرتبط :
دکلمه ای زیبا از اسطوره سینمای ایران"پرستویی"
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
علی نصیریان و اتفاقی نادر در سینمای ایران
در یک اتفاق نادر در سینمای ایران و احتمالا در سینمای جهان فیلم اول و آخر یک بازیگر که 45 سال فاصله میان آنها است، همزمان با هم اکران میشود.
خبرگزاری ایسنا: در یک اتفاق نادر در سینمای ایران و احتمالا در سینمای جهان فیلم اول و آخر یک بازیگر که 45 سال فاصله میان آنها است، همزمان با هم اکران میشود.
«ایرانبرگر» ساخته مسعود جعفری جوزانی به عنوان یکی از فیلمهای نوروزی در ابتدای سال 94 به روی پرده سینماها میرود و همزمان با آن فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی نیز در گروه «هنر و تجربه» اکران خواهد شد که در هر دو فیلم علی نصیریان ایفاگر یکی از نقشهای اصلی است.
نصیریان بازیگریاش را در سینما با فیلم «گاو» در سال 1348 آغاز کرد و طی 45 سال حضورش در سینما در بیش از 35 فیلم به ایفای نقش پرداخت که از جمله آنها میتوان به «آقای هالو»، «ستارخان»، «پستچی»، «دایره مینا»، «آفتابنشینها»، «کمالالملک»، «کفشهای میرزانوروز»، «جادههای سرد»، «ناخدا خورشید»، «شیرسنگی»، «دزد و نویسنده»، «روز باشکوه»، «بوی پیراهن یوسف»، «برج مینو»، «دیوانهای از قفس پرید»، «جزیره آهنین»، «پستچی سه بار در میزند» و «شکارچی شنبه» اشاره کرد.
این بازیگر سال جاری در سومین همکاریاش با مسعود جعفری جوزانی در فیلم «ایرانبرگر» به ایفای نقش پرداخت و پس از سه سال با این فیلم به جشنواره فیلم فجر آمد.
نصیریان درباره حضورش در فیلم «گاو» به ایسنا گفته بود: سال 42 نمایشی را به نام «گاو» در تلویزیون به صورت زنده اجرا کرده بودیم که درسال 48 غلامحسین ساعدی نویسنده این کار داریوش مهرجویی را به ما معرفی کرد و گفت در حال نوشتن فیلمنامهای با همین نام و موضوع هستیم و قصدشان این بود تا کاری تازه و سوای سینمای رایج بسازند، خواستن گروه ما در این فیلم بازی کند که در نهایت فیلم ساخته شد و من در نقش «مش اسلام» بازی کردم. زمانی که در فیلم «گاو» بازی میکردم 34 سال داشتم.بعد از این فیلم که موفق بود و من را به سینما علاقهمند کرد، مراقب بودم هر پیشنهادی را قبول نکنم.
در فیلم «گاو» نصیریان در کنار عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، جعفر والی، محمود دولتآبادی، عزتالله رمضانیفر، خسرو شجاعزاده، پرویز فنیزاده، مهین شهابی و عصمت صفوی به ایفای نقش پرداخته و در «ایرانبرگر» نیز محسن تنابنده، سحر جعفری جوزانی، نیوشا ضیغمی، گوهر خیراندیش، احمد مهرانفر، شهره لرستانی، فریبا متخصص، هادی کاظمی، محمدرضا هدایتی، فتحالله جعفری جوزانی، اسماعیل خلج و سیروس میمنت در کنار این بازیگر پیشکسوت سینما حضور دارند.
«ایرانبرگر» ساخته مسعود جعفری جوزانی به عنوان یکی از فیلمهای نوروزی در ابتدای سال 94 به روی پرده سینماها میرود و همزمان با آن فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی نیز در گروه «هنر و تجربه» اکران خواهد شد که در هر دو فیلم علی نصیریان ایفاگر یکی از نقشهای اصلی است.
نصیریان بازیگریاش را در سینما با فیلم «گاو» در سال 1348 آغاز کرد و طی 45 سال حضورش در سینما در بیش از 35 فیلم به ایفای نقش پرداخت که از جمله آنها میتوان به «آقای هالو»، «ستارخان»، «پستچی»، «دایره مینا»، «آفتابنشینها»، «کمالالملک»، «کفشهای میرزانوروز»، «جادههای سرد»، «ناخدا خورشید»، «شیرسنگی»، «دزد و نویسنده»، «روز باشکوه»، «بوی پیراهن یوسف»، «برج مینو»، «دیوانهای از قفس پرید»، «جزیره آهنین»، «پستچی سه بار در میزند» و «شکارچی شنبه» اشاره کرد.
این بازیگر سال جاری در سومین همکاریاش با مسعود جعفری جوزانی در فیلم «ایرانبرگر» به ایفای نقش پرداخت و پس از سه سال با این فیلم به جشنواره فیلم فجر آمد.
نصیریان درباره حضورش در فیلم «گاو» به ایسنا گفته بود: سال 42 نمایشی را به نام «گاو» در تلویزیون به صورت زنده اجرا کرده بودیم که درسال 48 غلامحسین ساعدی نویسنده این کار داریوش مهرجویی را به ما معرفی کرد و گفت در حال نوشتن فیلمنامهای با همین نام و موضوع هستیم و قصدشان این بود تا کاری تازه و سوای سینمای رایج بسازند، خواستن گروه ما در این فیلم بازی کند که در نهایت فیلم ساخته شد و من در نقش «مش اسلام» بازی کردم. زمانی که در فیلم «گاو» بازی میکردم 34 سال داشتم.بعد از این فیلم که موفق بود و من را به سینما علاقهمند کرد، مراقب بودم هر پیشنهادی را قبول نکنم.
در فیلم «گاو» نصیریان در کنار عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، جعفر والی، محمود دولتآبادی، عزتالله رمضانیفر، خسرو شجاعزاده، پرویز فنیزاده، مهین شهابی و عصمت صفوی به ایفای نقش پرداخته و در «ایرانبرگر» نیز محسن تنابنده، سحر جعفری جوزانی، نیوشا ضیغمی، گوهر خیراندیش، احمد مهرانفر، شهره لرستانی، فریبا متخصص، هادی کاظمی، محمدرضا هدایتی، فتحالله جعفری جوزانی، اسماعیل خلج و سیروس میمنت در کنار این بازیگر پیشکسوت سینما حضور دارند.