زندگی نامه وینستون چرچیل


سِر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل (به انگلیسی: Sir Winston Leonard Spencer-Churchill) (زادهٔ ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ - درگذشتهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۱۹۶۵) سیاست‌مدار و نویسندهٔ بریتانیایی است.

صبح بخیر:

نام: وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل

تولد: ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ - بلنهایم پالاس، آکسفوردشر، انگلستان

مرگ: صبح یکشنبه - ۲۴ ژانویه ۱۹۶۵ میلادی (۹۰ سال) - منطقهٔ هایدپارک گیت، شهر لندن

ملیت: بریتانیا

حزب سیاسی: حزب محافظه‌کار

همسر: کلمنتین چرچیل

فرزندان: دایانا، راندلف، سارا توچت-جسون، ماریگولد، مری سوامس

محل اقامت: کلیسای سینت مارتین، آکسفوردشر، انگلستان

پیشه: نویسنده، سیاستمدار

دین: انگلیکان

زندگی نامه وینستون چرچیل

سِر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل (به انگلیسی: Sir Winston Leonard Spencer-Churchill) (زادهٔ ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ - درگذشتهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۱۹۶۵) سیاست‌مدار و نویسندهٔ بریتانیایی است که بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵، یعنی در طول جنگ جهانی دوم، و بار دیگر بین سال‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ نخست‌وزیر بریتانیا بود. او افسر ارتش بریتانیا نیز بود. چرچیل جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۳ را به‌خاطر نوشته‌هایش دریافت کرد.

مجلهٔ تایم در سال ۱۹۴۹ وینستون چرچیل را به‌عنوان «مرد نیمهٔ اول قرن بیستم» انتخاب کرد. چرچیل در میان عامهٔ مردم مظهر زیرکی و نیرنگ است. چرچیل سال ۱۹۴۰ نیز به‌عنوان مرد سال تایم انتخاب شده‌بود.

او مشهور ترین چهره سیاسی دنیای دیپلماسی و مهمترین عضو از اعضای خاندان چرچیل می باشد.

    دودمان چرچیل سه چهره برجسته دارد که عبارتند از:

    1- جان چرچیل ( 1650 - 1722 ) او سر دودمان دوک های مالبورو و جد وینستون چرچیل میباشد که پس از انقلاب کرومول در دربار پادشاه دودمان دوباره بازگشته به سلطنت، دارای نفوذ و اعتبار فراوان گردید و در شمار گردانندگان چرخهای سیاسی - نظامی دستگاههای حکومت وقت درآمد. او ضمن فرماندهی در جنگهای فئودالی قاره اروپا عنوان دوک را برای خود و خانواده اش بدست آورد.

    2- راندولف چرچیل ( 1849- 1895) اواز نوادگان جان چرچیل و سر فرانسیس دریک یکی از مشهورترین دزدان دریائی در زمان ملکه الیزابت یکم می باشد. او پدر چرچیل مشهور می باشد.

    3- وینستون چرچیل ( 1874 - 1965 ) او در در شب 30 نوامبر 1874 دو ماه پیش از موعد در کاخ بلنهایم متولد شد. مادرش جنی جروم دختر یک میلیاردر آمریکائی و پدرش راندولف چرچیل یک سیاستمدار عضو مجلس انگلیس بود.

وینستون چرچیل در سن هفت سالگی به دبستان خصوصی اسکویت سپرده شد. او در دبستان به شنا و سوار کاری بسیار علاقه داشت. او پس از آنکه دو بار در امتحان ورودی آموزشگاه نظامی سند هرست شکست خورد، موفق به ورود به آن شد و در رسته سواره نظام به خدمت پرداخت. پدر او تقریبا همزمان با فارغ التحصیل شدن پسرش در گذشت. چرچیل بسیار تمایل داشت تا در جنگ های مستعمراتی بتواند نشان و امتیازی بگیرد. اما در سال 1895 جنگ کوبا آغاز شد و چرچیل به عنوان خبرنگار دیلی گرافیک به کوبا عزیمت کرد او در کوبا به کشیدن سیگار برگ و خواب نیمروزی که عادت اسپانیائی ها بود روی آورد. سپس در عملیات جنگی در هندوستان و سودان شرکت کرد.

زندگی نامه وینستون چرچیل

او در سال 1899 در جنگ بوئرها در آفریقای جنوبی شرکت کرد. و در آنجا به اسارت در آمد اما موفق به فرار شد بوئرها برای تحویل زنده یا مرده او 25 لیره جایزه تعیین کردند. به دلیل چند شکست پی در پی از بوئر ها در یک هفته که موجب تلفات و کشته های بسیار شده بود، فرار چرچیل بگونه ای باور نکردنی بزرگ نمائی شد. او از این موفقیت استفاده کرد و با شرکت در انتخابات از حزب محافظه کار موفق به ورود به پارلمان شد. او سپس از حزب محافظه کار جدا شد و به حزب لیبرال پیوست و در انتخابات سال بعد که حزب لیبرال به قدرت رسید او به سمت وزارت مستعمرات برگزیده شد.

در سال 1908 با کلمانتین هیوز ازدواج کرد و در سال 1911 و پس از سفر ویلهلم دوم امپراطور آلمان با کشتی پانترا به اقادیر (در مراکش) که به بحران اقادیر معروف شد، چرچیل و لوید جرج بشدت طرفدار برخورد با آلمان بودند. روحیه ضد آلمانی چرچیل بشدت افزایش یافت و تا آخر عمرش با او همراه بود. در اوت 1911 اعتصاب همگانی ملوانان بندر، کارگران راه آهن و کارگران توسط او بشدت سرکوب شد . او در این زمان وزیر کشور انگلیس بود.

در اکتبر 1911 ماکنا وزیر دریا داری این سمت را به چرچیل تحویل داد و خود به سمت وزیر کشور برگزیده شد. علت این تغییر، انتخاب یک فرد آهنین در صدر وزارت دریا داری در آستانه جنگ بود او پس از انتصاب به این مقام در دفتر خاطراتش می نویسد:

من آنگونه خود را برای جنگ با آلمان آماده می کنم که گوئی همین فردا جنگ روی می دهد.

او دستور داد تا توپ های کالیبر 5/13 ناوگان دریائی را با کالیبر 15 عوض کردند و سپس با استفاده از نفت آبادان سوخت ناوها را از ذغال سنگ به نفت تغییر داد که موجب افزایش تحرک ناوها و مانور بالای آنها شد. پس از ترور ولیعهد اتریش و دخالت آلمان چرچیل در میان هیئت حاکمه انگلیس یکی از افرادی بود که خواهان اعلان جنگ به آلمان بودند. او قبل از دولت انگلیس به وزارت دریاداری دستور بسیج عمومی داد اما فقط 5 ماه پس از آغاز جنگ از این سمت کنار گذاشته شد. او با اعزام تفنگداران دریائی انگلیس به دانکرک توسط اتوبوس موجب شد مردم اروپا این عملیات او را سیرک بازی چرچیلی یا دانکرکی بنامند.

او در سال 1914 دستور حمله به شبه جزیره گالیپولی درتنگه داردانل را راسا و بدون اطلاع دولت صادر کرد و زمانی که این عملیات به فاجعه منجر شد او به دلیل اقدامات خود سرانه کنار گذاشته شد و درخواست نمود به جبهه فرانسه که صحنه یکی از خونین ترین عملیات جنگ اول بود، اعزام شود. او در جبهه فرماندهی یک تیپ را به عهده گرفت و یکبار که فرماندهی عالی بدون دلیل او را احضار کرده بود، پس از بازگشت ملاحظه کرد که توپهای آلمانی پناهگاه او را ویران نموده اند و او از مرگ حتمی نجات یافته بود.

در مارس 1914 پس از 4 ماه به انگلیس بازگشت. پس از پایان جنگ او به سمت وزارت جنگ منصوب شد و هدایت جنگ بر ضد شوروی را بر عهده گرفت. او یک نفرت عمیق از بلشویک ها را تا پایان عمر با خود همراه داشت. او درسال 1922 در انتخابات نتوانست پیروز شود و خانه نشین شد.

او در انتخابات 7 نوامبر سال 1924 به سمت وزارت دارایی انگلیس که دومین مقام رسمی پس از نخست وزیری بود، در دولت بالدوین منصوب شد. او در ژانویه 1927 به ایتالیا مسافرت کرد و با موسولینی ملاقات نمود و از موسولینی و فاشیسم بسیار ستایش نمود. او در سال 1933 خطر تجدید تسلیحات آلمان و بروز یک جنگ دیگر را پیش بینی نمود و در این زمان با ایجاد ارتباط با عناصر اطلاعاتی بریتانیا از اخبار بسیار دقیقی در خصوص تسلیح آلمان با خبر می شد. پس از حمله آلمان به لهستان به وزارت دریاداری دولت چمبرلین برگزیده شد. در ساعت 6 عصر روز 10 ماه می 1940 همزمان با حمله آلمان به باختر اروپا پادشاه ماموریت تشکیل کابینه را به چرچیل داد.

زندگی نامه وینستون چرچیل

او بسرعت دستور تجهیز و ایجاد آمادگی در کشور را صادر کرد و در جنگ فرانسه از خود فعالیت بسیار به نمایش گذاشت. در حالی که ارتش فرانسه به سرعت در حال فروپاشی در زیر ضربات خرد کننده لوفت وافه (نیروی هوایی ارتش آلمان) بود چرچیل در مقابل اصرار سردمداران فرانسوی مبنی بر اعزام نیروی هوایی سلطنتی انگلیس به فرانسه مقاومت نمود. در جریان بحران تخلیه دانکرک از قوای انگلیس او بسیار مصمم عمل کرد و با جارو جنجال بسیار این عقب نشینی فاجعه آمیز را در جامعه انگلیس یک پیروزی بزرگ نشان داد.

او با سازماندهی خوب خود و در حالی که نیروی هوایی بریتانیا بسیار از حریف خود عقب تر بود موفق شد با تعداد اندک هواپیمای موجود خود در نبرد هوایی بریتانیا مارشال گورینگ (فرمانده نیروی هوایی آلمان) را وادار به عقب نشینی کند. در پایان سپتامبر1940 چمبرلین درگذشت و چرچیل به عنوان رهبر حزب محافظه کار برگزیده شد.

او در بهار سال 1941 با جعل خبر آمادگی شوروی برای حمله به آلمان که توسط سازمان اطلاعات انگلیس جعل شد و توسط آمریکایی ها در اختیار آلمان قرار گرفت، آلمان را به جنگ با شوروی ترغیب کرد. او می گفت اگر هیتلر به جهنم حمله کند من خواهم گفت که ما میبایست با شیطان همپیمان شویم. پس از حمله آلمان به روسیه او در یک نطق رادیویی از بی بی سی از روسیه حمایت کرد او همچنین آمریکا را به ورود به جنگ با آلمان ترغیب می کرد و در طی مدت جنگ مجموعا 120 روز با روزولت ملاقات کرد که یک رکورد به شمار می آید.

او دارای روحیه استعماری بود و در سال 1942 دستور دستگیری گاندی ونهرو را صادر نمود. چرچیل در تمام مدت جنگ همه تلاش خود را بکار برد تا گشودن جبهه دوم در باختر اروپا را هر چه بیشتر به تاخیر اندازد و موفق هم شد. هدف او از این طرح، دادن اجازه کافی به ماشین جنگی آلمان برای تخریب هر چه بیشتر زیر ساخت های شوروی بود که این طرح نیز با موفقیت انجام شد.

او در سال 1942 وقتی ارتش ششم آلمان تحت فرماندهی مارشال فن پاولوس در کرانه های ولگا دراستالینگراد در هم شکست دستورمنع صادرات مواد جنگی به آن کشور را به بهانه حمله زیر دریایی های آلمانی به کاروانها صادر کرد. او همچنین دستور داد که برای تحت الشعاع قرار دادن جنگ شوروی و آلمان در شرق و در جبهه استالین گراد (جنگی که به مراتب هراس انگیز تر از جنگ در العلمین بود) پس از پیروزی در جنگ در شمال آفریقا ناقوس کلیساها به نشانه پیروزی به صدا درآید. او پس از نبرد کورسک که ارتش شوروی پیشروی به سوی غرب را آغاز کرد، به منظور جلوگیری از استیلای شوروی بر اروپا، جدا به ایجاد جبهه دوم علاقه مند شد. او بشدت علاقه مند بود که در نقاط آزاد شده اروپا رژیم های ارتجاعی را به مردم تحمیل کند و به همین انگیزه وقتی در پایان سال 1944 ، 60 هزار سرباز انگلیسی به فرماندهی ژنرال اسکوبی به یونان فرستاده شدند، به او دستور داد:

    در مناطقی که بلوا اوج گرفت بدون تردید با مردم آن مانند یک شهر اشغال شده رفتار کنید.

به دنبال این دستور سربازان انگلیسی به سان نازیها مردم یونان را به خاک و خون کشیدند او مشتاق بود پس از تسلیم آلمان، ارتش این کشور را دوباره تسلیح کند و به جنگ بر ضد شوروی اعزام کند و برای این منظور به ژنرال انگلیسی (مونت گمری) دستور داد با دقت فراوان اسلحه آلمانها را گرد آورد بگونه ای که بتوان دوباره آن را میان سربازان آلمانی پخش کرد و این اوج دو رویی و تزویر او بر ضد متحد خود بود. در حالی که ظاهرا روابط انگلیس و شوروی بسیار نیکو بود.

زندگی نامه وینستون چرچیل

او به منظور جلوگیری از نفوذ شوروی در اروپا دستور داد تا طرح درخواست غرامت از آلمان را رها کنند تا بتوان از قدرت این کشور برای مقابله با شوروی استفاده کرد. او پس از تسلیم آلمان در 8 ماه می 1945 که موجب ریختن مردم به خیابانها و جشن همگانی شد، گفته بود بنظر من تهدید شوروی جای آلمان نازی را گرفته است. زمانی که در کنفرانس پوتسدام چرچیل از دستیابی آمریکا به بمب اتمی مطلع شد، اولین اندیشه ای که به ذهن او خطور کرد این بود که می توان از این بمب بر ضد شوروی استفاده کرد.

در 23 ماه می 1945 یعنی تنها 15 روز پس از تسلیم آلمان، چرچیل ناچار به استعفا شد. دلیل این مسئله این بود که مردم می خواستند به کسی رای دهند که اداره امور صلح را به عهده داشته باشد و نه امور جنگ مجدد را. با توجه دشمنی چرچیل با شوروی او در انتخابات شکست خورد. چرچیل در این زمان 71 ساله بود. او در 5 ماه مارس 1945 در دانشگاه وست مینستر در ایالت میسوری در یک سخنرانی اعلام کرد که جنگ تمام نشده است و جنگ سرد آغاز شده است. او همچنین خطر جنگ جهانی تازه ای را پیش بینی کرد و جنگ سرد را نیز پیشگویی نمود (رویدادی که خود او آگاهانه آن را استارت زد).

او همچنین از کلمه پرده آهنین (منظور حکومت دیکتاتوری شوروی و روش استبدادی آن کشور بود) استفاده کرد. که بسیاری گمان می کنند خود چرچیل آن را ابداع کرده است. این کلمه بعد ها در دیپلماسی بین المللی استفاده بسیار شد و آن را به چرچیل نسبت دادند، در حالی که دکتر گوبلس وزیر تبلیغات نازی در سر مقاله داس رایش در مورخ 25 فوریه 1945 برای اولین بار آن را بکار برده بود. در انتخابات 25 اکتبر 1951 چرچیل برای سومین و آخرین بار به نخست وزیری رسید در حالی که 77 سال داشت. او این بار بر خلاف آنچه تصور می شد از هزینه های نظامی بسیار کاست.

او در سال 1952 به آمریکا رفت و در کنگره با نطقی شدید از جنگ بر ضد کره شمالی حمایت کرد. او در این مدت بشدت با ضعف قوای جسمانی مواجه شد. در سال 1953 او از خبر درگذشت استالین اصلا اندوهگین نشد. در ماه می 1952 انگلستان با ادنائر صدر اعظم آلمان غربی دو قرار داد منعقد کرد که به موجب آن تجدید تسلیحات آلمان امکان پذیر می شد. این مسئله موجب شد که این نتیجه گیری در مورد او همیشه صادق بحساب آید که همیشه دو روئی و تزویر از ویژگیهای سرشت چرچیل می باشد.

زندگی نامه وینستون چرچیل

در نوامبر 1954 جشن 80 سالگی چرچیل با شکوه فراوان برگذار شد و از او بسیار تقدیر گردید. سرانجام روز 4 آوریل 1955 ملکه الیزابت دوم و شوهرش به داونینگ استریت، شماره 10 (دفتر نخست وزیری در پلاک خیابان داونینگ) رفته و در میهمانی چرچیل شرکت کردند فردای آن روز چرچیل به کاخ بوکینگهام رفته استعفای خود را به ملکه الیزابت دوم تقدیم کرد که پذیرفته شد. او در حالی که سیگار برگی برلب و علامت دو انگشت به نشانه پیروزی را به جمعیت نشان می داد به سوی خانه خارج شهرش رهسپار شد و برای همیشه از سیاست کناره گرفت اما عضو افتخاری پارلمان باقی ماند.

او 10 سال باقی مانده عمرش را در آرامش گذراند . در سال 1958 مارشال دو گل او را بهترین دوست مردم فرانسه نامید. در آوریل 1963 کنگره آمریکا به چرچیل افتخار شهروندی آمریکا را اعطا کرد. در 87 سالگی چرچیل در مونت کارلو به زمین خورد و استخوان رانش شکست. او را با یک هواپیمای نظامی به انگلستان بردند و پس از مدتی بهبود یافت. در سال 1964 او از نمایندگی پارلمان کناره گرفت. در پایان سال 1964 نودمین زاد روز او را برگزار کردند ولی جشن نگرفتند. در آغاز ژانویه 1965 چرچیل سرما خورد و بستری شد. در 15 ژانویه دچار خونریزی مغزی شد (سکته مغزی کرد) و به حالت کما رفت و در 24 ژانویه خبر درگذشت او اعلام شد. جنازه او با شکوه فراوان در یکی از گورستانهای وابسته به کلیسای بلادون که پدر و مادرش در آنجا دفن بودند و چسبیده به کاخ بلنهایم (مکان تولد چرچیل) بود، به خاک سپرده شد. او اعتقاد داشت دمکراسی بدترین نوع حکومت بشر می باشد اما از آن بهتر تا کنون یافت نشده است.


ویدیو مرتبط :
Winston Churchill داستانی کوتاه از زندگی‌ وینستون چرچیل

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگی نامه بزرگ شیعیان امام علی



حضرت علي ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمي است كه پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمي از لحاظ... فضائل اخلاقي و صفات عاليه انساني در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت و بسياري از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يك از اين فضيلتها در مرتبه عالي در وجود مبارك حضرت علي ( ع ) موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار كعبه نزديك ساخت و چنين گفت : خداوندا ! به تو و پيامبران و كتابهايي كه از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام كسي كه اين خانه را ساخت ، و به حق كودكي كه در رحم من است ، تولد اين كودك را بر من آسان فرما ! لحظه اي نگذشت كه ديوار جنوب شرقي كعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شكافته شد . فاطمه وارد كعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مكان گيتي مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شكاف ديوار كه دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : پيامي از غيب شنيدم كه نامش را علي بگذار .

 

 

 

دوران كودكي:


حضرت علي ( ع ) تا سه سالگي نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا كه خداوند مي خواست ايشان به كمالات بيشتري نائل آيد ، پيامبر اكرم ( ص ) وي را از بدو تولد تحت تربيت غير مستقيم خود قرار داد . تا آنكه ، خشكسالي عجيبي در مكه واقع شد . ابوطالب عموي پيامبر ، با چند فرزند با هزينه سنگين زندگي روبرو شد . رسول اكرم ( ص ) با مشورت عموي خود عباس توافق كردند كه هر يك از آنان فرزندي از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشايشي در كار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پيامبر ( ص ) ، علي ( ع ) را به خانه خود بردند . به اين طريق حضرت علي ( ع ) به طور كامل در كنار پيامبر قرار گرفت . علي ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتي هرگاه پيامبر از شهر خارج مي شد و به كوه و بيابان مي رفت او را نيز همراه خود مي برد . بعثت پيامبر ( ص ) و حضرت علي ( ع ) شكي نيست كه سبقت در كارهاي خير نوعي امتياز و فضيلت است . و خداوند در آيات بسياري بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر يكديگر دعوت فرموده است . از فضايل حضرت علي ( ع ) است كه او نخستين فرد ايمان آورنده به پيامبر ( ص ) باشند . ابن ابي الحديد در اين باره مي گويد : بدان كه در ميان اكابر و بزرگان و متكلمين گروه معتزله اختلافي نيست كه علي بن ابيطالب نخستين فردي است كه به اسلام ايمان آورده و پيامبر خدا را تاييد كرده است .


حضرت علي ( ع ) نخستين ياور پيامبر ( ص ):


پس از وحي خدا و برگزيده شدن حضرت محمد ( ص ) به پيامبري و سه سال دعوت مخفيانه ، سرانجام پيك وحي فرا رسيد و فرمان دعوت همگاني داده شد . در اين ميان تنها حضرت علي ( ع ) مجري طرحهاي پيامبر ( ص ) در دعوت الهيش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضيافتي بود كه وي براي آشناكردن خويشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دين خدا ترتيب داد . در همين ضيافت پيامبر ( ص ) از حاضران سؤال كرد : چه كسي از شما مرا در اين راه كمك مي كند تا برادر و وصي و نماينده من در ميان شما باشد ؟ فقط علي ( ع ) پاسخ داد : اي پيامبر خدا ! من تو را در اين راه ياري مي كنم پيامبر ( ص ) بعد از سه بار تكرار سؤوال و شنيدن همان جواب فرمود : اي خويشاوندان و بستگان من ، بدانيد كه علي ( ع ) برادر و وصي و خليفه پس از من در ميان شماست . از افتخارات ديگر حضرت علي ( ع ) اين است كه با شجاعت كامل براي خنثي كردن توطئه مشركان مبني بر قتل رسول خدا ( ص ) در بستر ايشان خوابيد و زمينه هجرت پيامبر ( ص ) را آماده ساخت .

 

حضرت علي ( ع ) بعد از هجرت:

 

بعد از هجرت حضرت علي ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه از فضايل علي ( ع ) را بيان مي نمائيم :

1 - جانبازي و فداكاري در ميدان جهاد : حضور وي در 26 غزوه از 27غزوه پيامبر ( ص ) و شركت در سريه هاي مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است .

2 - ضبط و كتابت وحي ( قرآن ) كتابت وحي و تنظيم بسياري از اسناد تاريخي و سياسي و نوشتن نامه هاي تبليغي و دعوتي از كارهاي حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مكي و چه مدني ، را ضبط مي كرد . به همين علت است كه وي را از كاتبان وحي و حافظان قرآن به شمار مي آورند . در اين دوران بود كه پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادري مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علي ( ع ) پيمان برادري و اخوت بست و به حضرت علي ( ع ) فرمود : تو برادر من در اين جهان و سراي ديگر هستي . به خدايي كه مرا به حق برانگيخته است ... تو را به برادري خود انتخاب مي كنم ، اخوتي كه دامنه آن هر دو جهان را فرا گيرد . حضرت علي ( ع ) داماد رسول اكرم ( ص ) عمر و ابوبكر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جز علي ( ع ) كسي شايستگي زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامي كه علي ( ع ) در ميان نخلهاي باغ يكي از انصار مشغول آبياري بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود : دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوي خانه رسول به راه افتاد . وقتي به حضور رسول اكرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد كه سخني بگويد ، تا اينكه رسول اكرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا شد و حضرت علي ( ع ) با تكيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود : آيا صلاح مي دانيد كه فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادي رسول اكرم ( ص ) نائل آمدند .

 

غدير خم:


پيامبر ( ص ) بعد از اتمام مراسم حج در آخرين سال عمر پربركتش در راه برگشت در محلي به نام غديرخم در نزديكي جحفه دستور توقف داد ، زيرا پيك وحي فرمان داده بود كه پيامبر ( ص ) بايد رسالتش را به اتمام ( 9 )برساند . پس از نماز ظهر پيامبر ( ص ) بر بالاي منبري از جهاز شتران رفت و فرمود : اي مردم ! نزديك است كه من دعوت حق را لبيك گويم و از ميان شما بروم درباره من چه فكر مي كنيد ؟ مردم گفتند : گواهي مي دهيم كه تو آيين خدا را تبليغ مي كردي پيامبر فرمود : آيا شما گواهي نمي دهيد كه جز خداي يگانه ، خدايي نيست و محمد بنده خدا و پيامبر اوست ؟ مردم گفتند : آري ، گواهي مي دهيم . سپس پيامبر ( ص ) دست حضرت علي ( ع ) را بالا گرفت و فرمود : اي مردم ! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان كيست ؟ مردم گفتند : خداوند و پيامبر او بهتر مي دانند . سپس پيامبر فرموند : اي مردم ! هر كس من مولا و رهبر او هستم ، علي هم مولا و رهبر اوست . و اين جمله را سه بار تكرار فرمودند . بعد مردم اين انتخاب را به حضرت علي ( ع ) تبريك گفتند و با وي بيعت نمودند .

 

غدیر خم

 

حضرت علي ( ع ) بعد از رحلت رسول اكرم ( ص ):

 

پس از رحلت رسول اكرم ( ص ) به علت شرايط خاصي كه بوجود آمده بود ، حضرت علي ( ع ) از صحنه اجتماع كناره گرفت و سكوت اختيار كرد. نه در جهادي شركت مي كرد و نه در اجتماع به طور رسمي سخن مي گفت . شمشير در نيام كرد و به وظايف فردي و سازندگي افراد مي پرداخت . فعاليتهاي امام در اين دوران به طور خلاصه اينگونه است :

1 - عبادت خدا آنهم در شان حضرت علي ( ع )

2 - تفسير قرآن و حل مسائل ديني و فتواي حكم حوادثي كه در طول 23سال زندگي پيامبر ( ص ) مشابه نداشت .

3 - پاسخ به پرسشهاي دانشمندان ملل و شهرهاي ديگر .

4 - بيان حكم بسياري از رويدادهاي نوظهور كه در اسلام سابقه نداشت .

5 - حل مسائل هنگامي كه دستگاه خلافت در مسائل سياسي و پاره اي از مشكلات با بن بست روبرو مي شد .

6 - تربيت و پرورش گروهي كه از ضمير پاك و روح آماده ، براي سير و سلوك برخوردار هستند .

7 - كار و كوشش براي تامين زندگي بسياري از بينوايان و درماندگان تا آنجا كه با دست خويش باغ احداث مي كرد و قنات استخراج مي نمود و سپس آنها را در راه خدا وقف مي نمود .

 

خلافت حضرت علي ( ع ):


در زمان خلافت حضرت علي ( ع ) جنگهاي فراواني رخ داد از جمله صفين ، جمل و نهروان كه هر يك پيامدهاي خاصي به دنبال داشت .

 

شهادت امام علي ( ع ):

 

بعد از جنگ نهروان و سركوب خوارج برخي از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادي ، و برك بن عبدالله تميمي و عمروبن بكر تميمي در يكي از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونريزي ها و جنگهاي داخلي را بررسي كردند و از نهروان و كشتگان خود ياد كردند و سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه باعث اين خونريزي و برادركشي حضرت علي ( ع ) و معاويه و عمروعاص است . و اگر اين سه نفر از ميان برداشته شوند ، مسلمانان تكليف خود را خواهنددانست . سپس با هم پيمان بستند كه هر يك از آنان متعهد كشتن يكي از سه نفر گردد . ابن ملجم متعهد قتل امام علي ( ع ) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد كوفه نشستند . آن شب حضرت علي ( ع ) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتي موضوع را با دخترش در ميان نهاد ، ام كلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستيد . حضرت علي ( ع ) فرمود : از قضاي الهي نمي توان گريخت . آنگاه كمربند خود را محكم بست و در حالي كه اين دو بيت را زمزمه مي كرد عازم مسجد شد . كمر خود را براي مرگ محكم ببند ، زيرا مرگ تو را ملاقات خواهدكرد . و از مرگ ، آنگاه كه به سراي تو درآيد . جزع و فرياد مكن ابن ملجم ، در حالي كه حضرت علي ( ع ) در سجده بودند ، ضربتي بر فرق مبارك خون از سر حضرتش در محراب جاري شد و محاسن آن حضرت وارد ساخت . شريفش را رنگين كرد . در اين حال آن حضرت فرمود : فزت و رب الكعبه به خداي كعبه سوگند كه رستگار شدم سپس آيه 55سوره طه را تلاوت فرمود : شما را از خاك آفريديم و در آن بازتان مي گردانيم و بار ديگر از آن بيرونتان مي آوريم . حضرت علي ( ع ) در واپسين لحظات زندگي نيز به فكر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنين وصيت فرمود : شما را به پرهيزكاري سفارش مي كنم و به اينكه كارهاي خود را منظم كنيد و اينكه همواره در فكر اصلاح بين مسلمانان باشيد . يتيمان را فراموش نكنيد ، حقوق همسايگان را مراعات كنيد . قرآن را برنامه ي عملي خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامي بداريد كه ستون دين شماست . حضرت علي ( ع ) در 21ماه رمضان به شهادت رسيد و در نجف اشرف به خاك سپرده شد ، و مزارش ميعادگاه عاشقان حق و حقيقت شد .