مذهبی
2 دقیقه پیش | دعای مشلول همراه ترجمهدعای مشلول همراه ترجمه موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ... |
2 دقیقه پیش | رمزی برای استجابت دعایکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ... |
چرا نباید زیاد سۆال بپرسیم؟!
شبهه: چرا نباید زیاد سۆال بپرسیم؟!
در معنی و تفسیر آیه 101 سوره مائده آمده از زیاد سوال کردن بپرهیزید زیرا دانستن همه چیز گاهی به ضرر و زیان شما تمام میشود و یا ذهن و وجود آدمی طاقت و ظرفیت دانستن اسرار آفرینش و هستی را ندارد. چطور تشخیص دهیم کدام سوال را بپرسیم و کدام را نه؟ و با ذهن کنجکاومان چه کنیم؟
پرسش
متن و ترجمه آیهی شریفه به شرح ذیل میباشد:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْیَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُۆْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِینَ یُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ» (المائده، 101)
ترجمه: اى مۆمنان! از چیزهایى نپرسید كه اگر براى شما فاش گردد موجب اندوهتان مىشود. و اگر به هنگام نزول قرآن از آن بپرسید [حكم آن] براى شما روشن خواهد شد. خدا از آن [سۆالات بیجا] درگذشت و خداوند آمرزندهى بردبار است.
چنان چه مشهود است، در این این مبارکه، هرگز توصیه نشده که از زیاد سۆال کردن اجتناب نمایید، بلکه فرموده است از پرسیدن آن چه دانستنش موجب اندوه میشود اجتناب کنید و نیز از سۆال بیجا پرهیز نمایید.
الف – فرض کنید کسی از پیامبر اکرم و یا اهل بیت عصمت علیهمالسلام سۆال نماید که: «من چه زمانی خواهم مُرد؟» و یا «سبب مرگ من چیست؟» و یا «همسر و فرزندان من کِی و چگونه میمیرند؟» و ...، بدیهی است که پاسخ این سۆالات چیزی جز بر غم و اندوه و در اغلب موارد یأس و ناامیدی نمیافزاید. و گاهی انسان چون برایش قابل هضم نیست و خوشش نمیآید انکار هم میکند. لذا در آیه بعد تصریح مینماید که بسیاری قبل از شما از این قبیل سۆالات نمودند و به جهت آن کافر شدند:
«قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُواْ بِهَا كَافِرِینَ» (همان، 102)
ترجمه: البته گروهى پیش از شما نیز این چیزها را پرسیدند، سپس بدان كافر شدند.
ب – گاه انسان با سۆال بیمورد، کار ساده را برای خودش سخت میکند؛ مثل قوم بنیاسرائیل. به آنها امر شد که گوسالهای را قربانی کنید و ... – خُب اگر هر گوسالهای را بنا بر همین امر قربانی میکردند، به حاجت میرسیدند، اما کار را بر خود سخت کردند، پرسیدند: نر باشد یا ماده – بزرگ باشد یا کوچک – چه رنگی باشد – در میان کدام گله باشد و ...، پس مجبور شدند دنبال چنین گوسالهای با این مشخصات بگردند. انسان گاه با سۆالات بیمورد، خودش را به دردسر میاندازد.
ج – گاهی سۆال بسیار زودرس است، پس یا پاسخی به آن داده نمیشود و یا اگر پاسخ داده شود نیز برای سائل قابل درک نبوده و فایدهای ندارد. مثل یک سۆال علمی که هنوز معلومات اولیه و مقدماتی آن حاصل نشده است.
د – و اما گاهی سۆال درباره موضوعات یا مباحثی است که بشر با عقل خود در مییابد که از فهم آن عاجز است. چرا که عقل و فهم چیزی را میفهمد که به آن احاطه داشته باشد. یعنی آن مطلب، آن موضوع یا ...، محاط عقل او باشد. حال اگر همه عاقلان و حکیمان عالم جمع شوند و از چیستی خدا بپرسند، قطعاً به هیچ نتیجهای نمیرسند، به جز یک نتیجه عقلی مبنی بر این که خداوند متعال «چیستی» ندارد و اگر داشت که محدود میشد و این صفت مخلوق است و نه خالق. لذا فرمودهاند در مورد آن چه که به عقل شما درک نخواهد شد، سۆال نکنید – چرا که اصلاً جوابی ندارد که شما فهم کنید. چنان چه حتی در مورد چیستی روح فرمود:
«وَیَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً» (الإسراء، 85)
ترجمه: و در باره روح از تو مىپرسند، بگو: روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است، و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.
یعنی موجودات یا از «عالَم خلق» به وجود میآیند که در مورد آنها برخی چگونگیها بیان شده است، مثل خلق نطفه از خاک، علقه از نطفه، مضغه از علقه و ... – و یا از «عالَم امر» خلق شدهاند؛ «فیقول له کن فیکون» میباشند، مثل مجردات و از جمله روح؛ و علم شما اندک است و آن را درک نخواهید کرد.
ه – پس بیان نشده که زیاد سۆال نکنید، بلکه بیان شده که «سۆال بیمورد و بیجا و بیفایده» نکنید که خودتان را به زحمت و ناراحتی میاندازید.
بدیهی است که نه تنها پاسخ، بلکه سۆال نیز باید منطقی و حکیمانه باشد و در این صورت، ذهن کنجکاو به صورت مکرر و مستمر سۆال منطقی دارد و چه بهتر که انسان به عرصهی مطالعه و تحقیق وارد شود و سۆالات بسیاری را طرح نموده و با دریافت پاسخ صحیح، کسب علم نموده و مرتبهی وجودی خود را ارتقا بخشد.
ذهن نیز باید مانند سایر قوا و استعدادها، تحت فرمان و کنترل قرار گیرد، وگرنه به قول امام خمینی (ره) هرزهگرد است و به هر سو میرود. اما عقل، شعور، منطق، اختیار و اراده میتواند آن را به کنترل درآورد و در مسیر قرار دهد.
منبع: x-shobhe.com
ویدیو مرتبط :
بپرسیم
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چه سوالاتی درمراسم خواستگاری بپرسیم؟
در جلسه اول خواستگاری باید سوالهای کلی پرسیده بشه.می پرسید چه جور سوالهایی؟؟
خب جونم براتون بگه ...ببخشید شد شبیه قصه ها!!!!!
اما شما باید بتونید یه سری سوالهایی رو مطرح کنید که به یه چیزایی کلی برسید.مثلا فکر نکنم کسی از زن یا شوهر سطحی نگر و کم عقل خوشش بیاد.
خب حالا باید برای کشف این موضوع یه سری سوالها وبحثهایی مطرح شه که بتونه یه چیزایی از این موضوع بفهمید.مثلا می تونید نحوه برخورد طرف مقابل رو با یه موضوع پیش آمده در زندگی بپرسید.مصداق عینی این رو فعلن تو ذهنم ندارم.
همین موضوع ها رو در مورد
ایمان
اخلاق
آداب معاشرت و....بپرسید.
خب اینجا من یه تعداد سوال یادداشت می کنم. که شاید بدردتون بخوره!
لازم است قبل از هر چیز به چند نکته اشاره کنم:
1 - در انتخاب پرسشها سعی بر این بوده که سؤالات هماهنگ با معیارها و حدود شرعی اسلام عزیز انتخاب و گلچین شوند.
2- سؤالات عموماًبه صورت نظری، عمومی و مستقیم طرح شده و شما می توانید با توجه به شرایط و موقعیت فرهنگی و محیطی فرد مورد نظر، آنها را به صورت کاربردی، ملموس و غیر مستقیم مطرح نمایید.
3- سؤالات طرح شده بسیار کلی و جامع است و قابلیت گسترش و تبدیل آن به سؤالات جزئی تر، تشریحی و تستی برای شما وجود دارد.اینو بگم که بعدا یه مقداری از سوالات جزئی رو مطرح می کنم.
4 - باید توجه داشته باشید که مهمترین شرط برای مفید بودن این پرسش و پاسخها، داشتن صداقت کامل برای هر دو طرف است.
5- سؤالات طوری مطرح شده که هم آقایان و هم خانمها بتوانند از آنها استفاده کنند ولی برخی از سؤالات نیز اختصاصی آقایان یا خانمها می باشد.
6 - از آنجا که هر کس مطابق با ذهنیت و تصورات به سؤالات جواب می دهد و چه بسا ممکن است برداشت دیگران از یک مفهوم، با برداشت شما مغایرت داشته باشد و عدم توجه به این نکته، در آینده مشکلاتی را برای شما ایجاد نماید، بهتر است در چنین مواردی قبل از طرح سوال مورد نظر، ابتدا از طرف مقابلتان، در مورد اینگونه مفاهیم توضیح خواسته و سپس سؤال اصلی را مطرح کنید. به عنوان مثال قبل از اینکه سؤال کنید:" نظر شما در مورد قناعت در زندگی چیست؟"بپرسید:" به نظر شما قناعت یعنی چه؟"
7- توصیه می کنم پرسش و پاسخ، حتی المقدور به صورت حضوری انجام پذیرد، زیرا اولاً میزان شناخت شما را وسیعتر نموده و ثانیاً احتمال دخالت احساسات را به حداقل می رساند. همچنین برای اینکه شناخت شما از طرف مقابلتان دقیق و شفاف باشد، سعی نمایید پرسشها و پاسخها را کاملاً به صورت رسمی و خالی از هرگونه عبارات عاطفی مطرح نمایید.
8 - دقت داشته باشید که اصل جوابها و کیفیت آنها، نشان دهنده نوع شخصیت و دیدگاههای طرف مقابل شما و نیز نشان دهنده میزان رشد فکری و عقلی اوست.
9 - بعد از مطالعه سؤالات متوجه خواهید شد که پرسیدن برخی از این سؤالات در جلسه اول خواستگاری ضرورتی ندارد و در صورت نتیجه گیری اولیه، در جلسات بعدی مطرح شوند بهتر است، که تقسیم بندی آن بر عهده خود شما می باشد.
10 - ممکن است شما احتیاج به پرسیدن برخی از این سؤالات نداشته باشید، به این دلیل که یا قبلاً از آنها اطلاع داشته اید و یا اینکه سؤال مورد نظر در مورد طرف مقابل شما صدق نمی کند.
11 - سؤالاتی را که فکر می کنید مطرح کردن آنها ضروری میباشد و در این مجموعه سوالات گنجانده نشده را نیز به سؤالات خود بیفزایید.
سؤالات مربوط به آینده زندگی
به نظر شما مهمترین عامل موفقیت در زندگی چیست؟
ملاک خوشبختی و موفقیت را در چه می بینید؟
افکار مذهبی همسرتان و خانواده او، چقدر برای شما اهمیت دارد؟
چه صفاتی را برای همسر آینده خود لازم می بینید؟
نظر شما در مورد مراسم عقد و عروسی چیست؟
نظر شما در مورد مهریه چیست؟
زندگی در شهری دیگر را چگونه می بینید؟
آیا آمادگی دارید کمبودهای اقتصادی همسرتان و خانواده او را نادیده بگیرید؟ تا چه حد؟
سؤالات مربوط به خانواده همسر
از نظر اجتماعی، خانواده شما چه ایده هایی دارند؟(مثلاً در مورد جامعه، مردم، مشکلات و...)
سطح فرهنگی و طرز تفکر خانواده خود را چگونه ارزیابی می کنید؟
خانواده شما چقدر مذهبی هستند؟
خانواده شما سنتی هستند یا متجدد و یا معمولی؟
خانواده شما شاد و پر جنب و جوش هستند یا ساکت و آرام؟
خانواده شما مرد سالار است یا زن سالار یا شایسته سالار؟