مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

متن و ترجمه دعای صباح



متن و نرجمه دعای صباح

کسیکه مداومت بر خواندن دعای صباح کند به او هیچ آسیبی نمی رسد

 

دعای صباح :
در بیان آثار و خواص عجیبه ی دعای صباح مولا علی(ع) از امام رضا نقلی به این شکل است که در بیان آثار دعای صباح جدّشان فرمودند:


آیا شما را راهنمایی نکنم بر بزرگترین ذخیره دنیا و آخرت و جامع ترین گنج در عالم غیب و شهادت که حصار و قلعه ی محکمی ست برای شما.؟

از مولا علی (ع) نقل شده است :
که کسیکه مداومت بر خواندن دعای صباح کند (( در روایت دیگر تاکید خواندن آن بعد از نماز نافله صبح گفته شده است)) اگر عالم پر از بلا شود به او هیچ آسیبی نمی رسد و همیشه در نظر مردم و انسانها عزیز و محترم می باشد و هیچگاه دشمن نمی تواند به او ضرری برساند و هرکسی که با او دشمنی کند به خودش بر می گردد و به لطف الهی از مرگ ناگهانی و سختی ها در امان می باشدو به برکت این دعای صباح رزق و روزی او هر روز وسیع تر و گسترده تر میشود،انشاالله
 
به نام خداى بخشاینده مهربان

اَللّهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَیْلِ
خدایا اى كسى كه بیرون كشید زبان صبحدم را به بیان تابناك آن و پراكنده ساخت پاره هاى شب

الْمُظْلِمِ بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَكِ الدَّوّارِ فى مَقادیرِ
تاریك را با آن توده هاى سیاه سرگردانى كه داشت و محكم ساخت ساختمان این چرخ گردون را در اندازه ها

تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ
و گردشهاى زیبایش و پرتو افكن ساخت تابش خورشید را با نور فروزان و گرم آن اى كه راهنمایى كرد بر خودش

بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَةِ كَیْفِیّاتِهِ یا
به خودش و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخیت یا چگونگیهاى عالم خلقت اى

مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ وَ عَلِمَ بِما
كسى كه نزدیك است به گمانهایى كه (درباره او) بر دل خطور كند ولى دور است از چشم انداز دیدگان و مى داند آنچه را

كانَ قَبْلَ اَنْ یَكُونَ یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ وَ اَیْقَظَنى
شود پیش از شدنش اى كسى كه مرا در گهواره آسایش و امنیت خود به خواب برد و براى استفاده از نعمتها

اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ وَ كَفَّ اَكُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِیَدِهِ
و بخششهاى بیدریغش كه به من ارزانى داشته بیدارم كرد و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدرت

وَ سُلْطانِهِ صَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الدَّلیلِ اِلَیْكَ فِى اللَّیْلِ الاْلْیَلِ وَ الْماسِكِ
و سلطنت خویش از من بازداشته درود فرست بر آن راهنماى به سوى تو در شب بسیار تار (جاهلیت ) و آن كس كه در

مِنْ اَسْبَابِكَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الاْطْوَلِ وَ النّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَةِ
میان اسباب و وسائل تو بلندترین ریسمان شرف را گرفت و آن كس كه حسب پاك و خالصش بر بلندترین

الْكاهِلِ الاْعْبَلِ وَ الثّابِتِ الْقَدَمِ عَلى زَحالیفِها فِى الزَّمَنِ الاْوَّلِ
شانه هاى مردان عالم قرار داشت و آن ثابت قدم بر روى لغزشگاهها در آن زمان پیشین

وَ عَلى الِهِ الاْخْیارِ الْمُصْطَفَیْنَ الاْبْرارِ وَ افْتَحِ اللّهُمَّ لَنا مَصاریعَ
و بر خاندان نیكوكار برگزیده خوش كردارش و بگشا براى ما خدایا لنگه هاى در

الصَّباحِ بِمَفاتیحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ وَ اَلْبِسْنِى اللّهُمَّ مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ
بامدادان را به كلیدهاى رحمت و رستگارى و بپوشانم خدایا از بهترین خلعتهاى

الْهِدایَةِ وَالصَّلاحِ وَ اَغْرِسِ اللّهُمَّ بِعَظَمَتِكَ فى شِرْبِ جَنانى
هدایت و شایستگى و بجوشان خدایا به عظمت خویش در جویبار دلم

یَنابیعَ الخُشُوعِ وَ اَجْرِ اللّهُمَّ لِهَیْبَتِكَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ
چشمه هاى خشوع و جارى ساز خدایا براى هیبتت از گونه هایم مشكهاى اشك

وَ اَدِّبِ اللّهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِاَزِمَّةِ الْقُنُوعِ اِلهى اِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى
و ادب كن خدایا سبك مغزى و تندخویى مرا به مهارهاى قناعت (یا خوارى در سؤ ال ) خدایا اگر در ابتدا

الرَّحْمَةُ مِنْكَ بِحُسْنِ التَّوْفیقِ فَمَنِ السّالِكُ بى اِلَیْكَ فى واضِحِ
رحمت تو از روى حسن توفیق به سراغ من نمى آمد پس چه كسى بود كه مرا در این

الطَّریقِ وَ اِنْ اَسْلَمَتْنى اَناتُكَ لِقاَّئِدِ الاْمَلِ وَ الْمُنى فَمَنِ الْمُقیلُ
راه روشن بسویت آرد و اگر حلم و بردبارى تو مرا بدست آرزو و میل سركش سپارد پس چه كسى

عَثَراتى مِنْ كَبَواةِ الْهَوى وَ اِنْ خَذَلَنى نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ
لغزشهاى مرا از زمین خوردنهاى هوا و هوس نادیده بگیرد و اگر در هنگام جنگ با نفس

وَالشَّیْطانِ فَقَدْ وَكَلَنى خِذْلانُكَ اِلى حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ اِلهى
و شیطان یارى تو نباشد مسلماً همان یارى نكردنت مرا بدست رنج و حرمان سپارد خدایا

اَتَرانى مآ اَتَیْتُكَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الاْمالِ اَمْ عَلِقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِكَ اِلاّ
تو بخوبى مرا مى بینى كه نزدت نیامدم جز از راه آرزوها (و آنها بود كه مرا به درگاهت آورد) یا شده كه بسر رشته هاى فضل

حینَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ دارِ الْوِصالِ فَبِئْسَ الْمَطِیَّةُ الَّتِى امْتَطَتْ
و كرمت چنگ زنم جز وقتى كه گناهانم مرا از خانه وصال دور سازد پس چه بد مركبى است این مركب

نَفْسى مِنْ هَواها فَواهاً لَها لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَ مُناها وَ تَبّاً لَها
هوا و هوس كه نفس من بر آن سوار شده پس واى بر این نفس كه گمانهاى باطل و آرزوهاى بیجایش در نزد او جلوه كرد و

لِجُرْاَتِها عَلى سَیِّدِها وَ مَوْلاها اِلهى قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِكَ بِیَدِ
نابود باد كه بر آقا و مولاى خویش دلیرى كرد خدایا من در رحمتت را بدست امیدم

رَجاَّئى وَ هَرَبْتُ اِلَیْكَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اَهْواَّئى وَ عَلَّقْتُ بِاَطْرافِ
كوبیدم و از فرط هواهاى نفسانى به حال پناهندگى بسوى تو گریختم و بند كردم بسر رشته هاى
 
حِبالِكَ اَنامِلَ وَ لاَّئى فَاْصْفَحِ اللّهُمَّ عَمّا كُنْتُ اَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلى
كرمت انگشتان دوستى ام را پس درگذر خدایا از جرمهایى كه من از روى لغزش

وَ خَطاَّئى وَ اَقِلْنى مِنْ صَرْعَةِ [رِدآئى ] فَاِنَّكَ سَیِّدى وَمَوْلاىَ
و خطا كردم و نگاهم دار از حمله بیماریم (كه دچار گشته ام ) زیرا كه تویى آقا و مولایم

وَ مُعْتَمَدى وَ رَجائى وَ اَنْتَ غایَةُ مَطْلُوبى وَ مُناىَ فى مُنْقَلَبى
و تكیه گاه و امیدم و تویى منتهاى خواسته و آرمانم در دنیا

وَ مَثْواىَ اِلهى كَیْفَ تَطْرُدُ مِسْكیناً الْتَجَاءَ اِلَیْكَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً
و عقبایم خدایا چگونه برانى از درگاهت بیچاره اى را كه در حال فرار از گناهان به تو پناه آورده

اَمْ كَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ اِلى جَنابِكَ ساعِیاً اَمْ كَیْفَ تَرُدُّ
یا چگونه نومید سازى راه جویى را كه شتابان آهنگ حضرت تو را كرده یا چگونه بازگردانى

ظَمْئانَ وَرَدَ اِلى حِیاضِكَ شارِباً كَلاّ وَ حِیاضُكَ مُتْرَعَةٌ فى ضَنْكِ
تشنه اى را كه براى نوشیدن (آب ) بر سر حوضهاى تو آمده نه هرگز چنین نخواهى كرد با اینكه حوضهاى (پرفیضت )

الْمُحُولِ وَ بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُولِ وَ اَنْتَ غایَةُ الْمَسْئُولِ
در سخت ترین خشكسالیها لبریز است و در خانه ات براى خواستن و ورود در آن باز است و تویى انتهاى خواسته

وَ نِهایَةُ الْمَاْمُولِ اِلهى هذِهِ اَزِمَّةُ نَفْسى عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِیَّتِكَ
(خواستاران ) و منتهاى آرزوى (آرزومندان ) خدایا این مهارهاى نفس من است كه به پاى بند مشیت تو آنها را بستم

وَ هذِهِ اَعْباَّءُ ذُنُوبى دَرَاْتُها بِعَفْوِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ هذِهِ اَهْوآئِىَ الْمُضِلَّةُ
و این است بارهاى سنگین گناهانم كه به امید عفو و رحمتت بر زمین نهادم و این است هوسهاى گمراه كننده ام

وَكَلْتُها اِلى جَنابِ لُطْفِكَ وَ رَاْفَتِكَ فَاجْعَلِ اللّهُمَّ صَباحى هذا ناِزلاً
كه به آستان لطف و مهرت سپردم پس اى خدا این بامداد مرا چنان مقرر كن

عَلَىَّ بِضِیاَّءِ الْهُدى وَ بِالسَّلامَةِ فِى الدّینِ وَ الدُّنْیا وَ مَساَّئى جُنَّةً مِنْ
كه با انوار هدایت و سلامت در دین و دنیا بر من فرود آید و شامم را سپرى از

كَیْدِ الْعِدى وَ وِقایَهً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوى اِنَّكَ قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ
نیرنگ خطرناك دشمنان و پناهگاهى از پرتگاههاى هوا و هوس قرار ده كه تو بر هر چه بخواهى

تُؤتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشآءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشآءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشآءُ
توانایى ملك و سلطنت را به هر كه خواهى مى دهى و از هركه خواهى برگیرى و عزت دهى هر كه را خواهى

وَ تُذِلُّ مَنْ تَشآءُ بِیَدِكَ الْخَیْرُ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ تُولِجُ اللَیْلَ
و خوار كنى هر كه را خواهى همه خوبیها بدست تو است و تو بر هر چیز توانایى شب را

فى النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ
در روز فرو برى و روز را در شب درآورى زنده را از مرده بیرون آورى و مرده را

وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَىِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ لا اِلهَ اِلاّ
از زنده برون آرى و به هر كه خواهى بى حساب روزى دهى معبودى جز تو نیست

اَنْتَ سُبْحانَكَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ مَنْ ذا یَعْرِفُ قَدْرَكَ فَلا یَخافُكَ
منزهى تو خدایا و حمد تو را گویم كیست كه قدر تو را بشناسد و از تو نترسد

وَ مَن ذا یَعْلَمُ ما اَنْتَ فَلا یَهابُكَ اَلَّفْتَ بِقُدْرَتِكَ الْفِرَقَ وَ فَلَقْتَ
و كیست كه بداند تو كیستى و از تو نهراسد تو با قدرت خویش جداها را با هم جمع كردى

بِلُطْفِكَ الْفَلَقَ وَاَنَرْتَ بِكَرَمِكَ دَیاجِىَ الْغَسَقِ وَاَنْهَرْتَ الْمِیاهَ مِنَ
و به لطف خویش سپیده دم را شكافتى و بكرم خود تاریكیهاى شدید شب را روشن كردى و روان كردى آبهاى شیرین و

الصُّمِّ الصَّیاخیدِ عَذْباً وَاُجاجاً وَاَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاً
شور را از دل سنگهاى سخت و محكم و فرو ریختى از ابرهاى فشرده آبى ریزان و فراوان ،

وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لِلْبَرِیَّةِ سِراجاً وَهّاجاً مِنْ غَیْرِ اَنْ تُمارِسَ
و قرار دادى خورشید و ماه را براى مردمان چراغى فروزان بدون آنكه در آنچه بدان آغاز كردى (در آفرینش ) دچار

فیمَا ابْتَدَاْتَ بِهِ لُغُوباً وَ لا عِلاجاً فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقآءِ وَ قَهَرَ
خستگى و تعب گردى یا به چاره جویى محتاج شوى اى آنكه در عزت و بقاء یگانه است و بندگانش را بوسیله

عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنَّاءِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الاَْتْقِیآءِ
مرگ و نابودى مقهور خویش كرده درود فرست بر محمد و خاندان پرهیزكارش

وَاسْمَعْ نِدآئى وَاسْتَجِبْ دُعآئى وَ حَقِّقْ بِفَضْلِكَ اَمَلى وَ رَجآئى یا خَیْرَ مَنْ
و فریاد مرا بشنو و دعایم را به اجابت مقرون ساز و به فضل خویش آرزو و امید مرا تثبیت كن اى بهترین كسى كه

دُعِىَ لِكَشْفِ الضُّرِّ وَالْمَاْمُولِ لِكُلِّ عُسْرٍ وَ یُسْرٍ بِكَ اَنْزَلْتُ حاجَتى
خوانده شدى براى برطرف ساختن گرفتارى و آرزو شده اى براى هر سختى و آسانى فرود آوردم بار حاجتم را بدرگاهت

فَلا تَرُدَّنى مِنْ سَنِىِّ مَواهِبِكَ خاَّئِباً یا كَریمُ یا كَریمُ یا كَریمُ
پس مرا از عطایاى عالى (و سنگین قیمت ) خود ناامید باز مگردان اى كریم اى كریم اى كریم

بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ
به رحمت خود اى مهربانترین مهربانان و درود خدا بر بهترین آفریدگانش محمد و آل

سر به سجده برود و بگوید:

اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْیُوبٌ
خدایا دلم در پرده است و نفسم معیوب

وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ وَ طاعَتى قَلیلٌ وَ مَعْصِیَتى كَثیرٌ
و عقلم مغلوب است و هواى نفس بر من چیره است و طاعتم اندك و گناهانم بسیار است

وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ فَكَیْفَ حیلَتى یا سَتّارَ الْعُیُوبِ وَ یا عَلاّمَ
و زبانم به گناهان اقرار دارد پس چاره ام چیست اى پرده پوش عیبها و اى داناى

الْغُیُوبِ وَ یا كاشِفَ الْكُرُوبِ اِغْفِرْ ذُنُوبى كُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ
نادیدنیها و اى برطرف كننده اندوهها بیامرز همه گناهانم را به حرمت محمد و آل

مُحَمَّدٍ یا غَفّارُ یا غَفّارُ یا غَفّارُ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
محمد اى آمرزش پیشه اى بسیار آمرزنده اى بسیار آمرزنده به رحمتت اى مهربانترین مهربانان
 
منبع :بحارالانوارج 84 ص 340


ویدیو مرتبط :
دعای کمیل بسیار زیبا با متن و ترجمه مسجد جمکران

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ترجمه صحیفه سجادیه - دعای اول



ترجمه فارسی صحیفه سجادیه
نیایش اول
از دعاهاى امام سجاد است هنگامى كه‌ دعا مى كرد در‌ آغاز ‌آن ستایش خداى عزوجل مى نمود پس‌ مى فرمود
̶    سپاس خدائى را‌ كه‌ اول است ‌و‌ پیش از‌ او‌ اولى نبوده (مبدء هر‌ موجودى است) ‌و‌ آخر است ‌و‌ پس‌ از‌ او‌ آخرى نباشد (مرجع همه ‌ى‌ اشیاء است)
̶    خدائى كه‌ دیده هاى بینندگان از‌ دیدنش (در دنیا ‌و‌ آخرت) ناتوانند ‌و‌ اندیشه هاى وصف كنندگان از‌ عهده ‌ى‌ وصفش برنیایند
̶    به قدرت ‌و‌ توانائى خود آفریدگان را‌ آفرید ‌و‌ آنان را‌ به‌ اراده ‌و‌ خواست خویش به‌ وجود آورد
̶    سپس آنان را‌ در‌ راه اراده ‌و‌ خواست خویشتن روان گردانید ‌و‌ در‌ راه محبت ‌و‌ دوستى به‌ خود برانگیخت در‌ حالیكه توانائى ندارند تاخیر نمایند آنچه را‌ كه‌ ایشان را‌ به‌ ‌آن جلو انداخته ‌و‌ نمى توانند پیش اندازند آنچه را‌ كه‌ ایشان را‌ از‌ ‌آن عقب خواسته  
̶    و از‌ رزقى كه‌ عطا فرموده هر‌ جاندارى را‌ روزى معلومى قرار داده است (به طوریكه) به‌ هر‌ كس از‌ آنان فراخى ‌و‌ فراوانى داده كاهنده اى نمى كاهد ‌و‌ هر‌ كه‌ را‌ كاسته افزاینده اى نمى افزاید (جز خدا نتواند ‌آن را‌ زیاد ‌و‌ كم گرداند)
̶    پس از‌ براى او‌ (هر یك از‌ ایشان) در‌ زندگى مدتى معلوم تعیین ‌و‌ پایانى معین قرار داده كه‌ با‌ روزهاى زندگیش به‌ سوى ‌آن پایان گام برمى دارد ‌و‌ با‌ سالهاى روزگارش به‌ ‌آن نزدیك مى شود تا‌ چون به‌ پایانش نزدیك شود ‌و‌ حساب عمر ‌و‌ زندگیش را‌ تمام بستاند او‌ را‌ به‌ آنچه خوانده از‌ پاداش سرشار (بهشت) یا‌ كیفر ترسناك خود (دوزخ) فرا گیرد تا‌ كسانى را‌ كه‌ با‌ كردارشان بد كرده ‌و‌ آنان را‌ كه‌ با‌ رفتار شایسته نیكوئى نموده اند جزا دهد

̶    و این جزا (كیفر ‌و‌ پاداش) با‌ عدالت ‌و‌ درستى از‌ اوست منزه ‌و‌ پاك است نامهاى او‌ ‌و‌ نعمتها ‌و‌ بخششهایش (براى همه) پى در‌ پى است از‌ او‌ نپرسند ‌آن چه را‌ كه‌ به‌ جا مى آورد ‌و‌ از‌ (گفتار ‌و‌ كردار) دیگران باز پرسند

̶    و سپاس خداى را‌ كه‌ اگر بندگانش را‌ از‌ شناختن سپاسگزارى خود بر‌ نعمتهاى  پى درپى كه‌ به‌ ایشان داده ‌و‌ بخششهاى پیوسته كه‌ براى آنها تمام گردانیده بازمى داشت (امر نفرموده بود كه‌ شكر نعمتهایش را‌ به‌ جا آورند) هر‌ آینه نعمتهایش را‌ صرف نموده او‌ را‌ سپاس نمى گزاردند ‌و‌ در‌ روزى كه‌ عطا فرموده فراخى مى یافتند ‌و‌ شكرش به‌ جا نمى آوردند
̶    و اگر چنین مى بودند (شكر نمى كردند) از‌ حدود انسانیت به‌ مرز بهیمیت (چارپایان، كه‌ مرتبه ‌ى‌ بى خردى است) روى مى آوردند ‌و‌ چنان بودند كه‌ در‌ كتاب محكم ‌و‌ استوار خود (قرآن مجید س 25 ‌ى‌ 44) وصف فرموده ایشان (ناسپاسان) جز مانند چارپایان نیستند بلكه گمراه ترند
̶    و سپاس خداى را‌ كه‌ (با فرستادن كتابها ‌و‌ پیامبران) خویشتن را‌ به‌ ما‌ شناساند ‌و‌ شكر ‌و‌ سپاس (از نعمتهاى) خود را‌ به‌ ما‌ الهام نمود ‌و‌ درهاى علم به‌ ربوبیت ‌و‌ پروردگاریش را‌ بر‌ ما‌ گشود ‌و‌ بر‌ اخلاص (بى ریاء ‌و‌ خودنمائى) در‌ توحید ‌و‌ یگانگیش راهنمائى مان فرمود ‌و‌ از‌ عدول ‌و‌ كج روى ‌و‌ شك ‌و‌ دو‌ دلى در‌ امر خود (معرفت ‌و‌ احكام دینش) دورمان ساخت  
̶    چنان سپاسى كه‌ با‌ ‌آن زندگى كنیم بین كسانى از‌ خلقش كه‌ او‌ را‌ سپاسگزارند ‌و‌ با‌ ‌آن پیش افتیم بر‌ هر‌ كه‌ به‌ رضا ‌و‌ خشنودى (پاداش) او‌ ‌و‌ عفو ‌و‌ گذشتش پیش افتاده  
̶    سپاسى كه‌ تاریكیهاى برزخ (قبر) را‌ بر‌ ما‌ روشن سازد ‌و‌ راه رستخیز را‌ (راهى كه‌ براى رسیدگى به‌ حساب از‌ ‌آن راه به‌ محشر مى فرستند) براى ما‌ آسان نماید ‌و‌ منازل ‌و‌ جاهاى ما‌ را‌ در‌ جایگاه گواهان (فرشتگان ‌و‌ پیغمبران ‌و‌ ائمه اطهار (ع)) آبرومند گرداند روزى كه‌ هر‌ كسى به‌ سزاى ‌آن چه كرده مى رسد ‌و‌ به‌ ایشان ستم نمى شود (س 45 ‌ى‌ 22) روزى كه‌ دوستى از‌ دوستى چیزى (عذاب ‌و‌ كیفرى) را‌ دفع نكند ‌و‌ ایشان كمك نمى شوند (س 44 ‌ى‌ 41)
̶    سپاسى كه‌ از‌ ما‌ به‌ اعلى علیین (در جاهاى بلند بهشت یا‌ دیوان خیر: كتابى كه‌ اعمال نیكوكاران در‌ ‌آن نوشته مى شود) بالا رود در‌ نامه ‌ى‌ نوشته شده اى كه‌ مقربین ‌آن را‌ مشاهده نموده نگهدارى مى نمایند
̶    سپاسى كه‌ چشمهاى ما‌ به‌ ‌آن روشن گردد ‌آن هنگام كه‌ دیده ها(ى مردم) خیره ‌و‌ دوخته شود ‌و‌ چهره هاى ما‌ به‌ ‌آن سفید گردد ‌آن هنگام كه‌ روها سیاه شود
̶    سپاسى كه‌ به‌ ‌آن از‌ آتش دردناك خدا رسته به‌ جوار رحمتش رهسپار شویم  
̶   سپاسى كه‌ به‌ ‌آن شانه به‌ شانه ‌ى‌ مقربین از‌ فرشتگان رفته جا را‌ بر‌ آنها تنگ سازیم، ‌و‌ به‌ آن، در‌ سراى جاودانى ‌و‌ جایگاه پر بركت همیشگى (بهشت) با‌ پیامبران فرستاده اش (كه اولوالعزم ‌و‌ داراى كتاب هستند) گرد آئیم،
̶    و سپاس خداى را‌ كه‌ نیكوئى هاى آفرینش را‌ براى ما‌ برگزید، ‌و‌ روزیهاى پاكیزه (حلال ‌و‌ روا) را‌ بر‌ ما‌ روان (فراوان) گردانید،
̶    و با‌ تسلط ‌و‌ توانائى ما‌ را‌ بر‌ همه ‌ى‌ آفریدگان برترى داد، ‌و‌ از‌ این رو‌ به‌ قدرت ‌و‌ توانائى او‌ همه مخلوقاتش فرمانبر ما‌ بوده، ‌و‌ به‌ نیرو ‌و‌ زورش به‌ اطاعت ما‌ درمى آیند،
̶    و سپاس خداى را‌ كه‌ در‌ نیازمندى را‌ جز به‌ سوى خود به‌ روى ما‌ بست، پس‌ (با این همه نیازمندى ها) چگونه سپاس او‌ را‌ توانائى داریم؟ یا‌ كى مى توانیم حمدش رابه جا آوریم؟ نمى توانیم، كى توانیم؟
̶    و سپاس خداى را‌ كه‌ ابزار بسط ‌و‌ گشاد (مانند شادى ‌و‌ خوشحالى) را‌ در‌ بدن) ما‌ به‌ هم پیوسته ‌و‌ افزارهاى قبض ‌و‌ درهم كشیدن (مانند غم ‌و‌ اندوه) را‌ در‌ كالبد ما‌ قرار داد ‌و‌ ما‌ را‌ از‌ آسایشهاى زندگى بهره مند نمود، ‌و‌ اندام كردارها را‌ در‌ ما‌ استوار ‌و‌ ثابت گردانید ‌و‌ ما‌ را‌ با‌ روزیهاى پاكیزه (حیوانى ‌و‌ نباتى) پرورش داد، ‌و‌ به‌ بخشش خود توانگرمان ساخت ‌و‌ به‌ نعمت خویش سرمایه ‌ى‌ (زندگانى) به‌ ما‌ بخشید،
̶    پس از‌ ‌آن ما‌ را‌ (به انجام فرایض) فرمان داده تا‌ اطاعت ما‌ را‌ بیازماید ‌و‌ نهى نموده (از محرمات) تا‌ سپاسگزاریمان را‌ آزمایش نماید پس‌ از‌ راه فرمانش پا بیرون نهادیم ‌و‌ بر‌ پشتهاى (مركبهاى) نهیش سوار شدیم پس‌ (با این رفتارمان) به‌ كیفر ما‌ شتاب نكرد ‌و‌ در‌ انتقام ما‌ تعجیل ننمود، بلكه بر‌ اثر رحمتش از‌ روى كرم ‌و‌ بزرگوارى با‌ ما‌ همراهى نمود، ‌و‌ به‌ سبب مهربانیش از‌ روى حلم ‌و‌ بردبارى بازگشت ما‌ را‌ انتظار كشید
̶    و سپاس خداى را‌ كه‌ ما‌ را‌ به‌ (حقیقت) توبه ‌و‌ بازگشت (از گناه) راهنمائى نمود، توبه اى كه‌ ‌آن را‌ نیافته ایم جز به‌ فضل ‌و‌ احسان او، پس‌ اگر از‌ فضل ‌و‌ بخشش او‌ جز همان (نعمت) توبه را‌ به‌ شمار نیاوریم آزمایش او‌ در‌ حق ما‌ نیكو ‌و‌ احسانش درباره ‌ى‌ ما‌ بزرگ ‌و‌ فضلش بر‌ ما‌ عظیم باشد (همانا توبه گناهان را‌ مى برد ‌و‌ زشتیها را‌ مى شوید ‌و‌ خدا را‌ خوشنود مى گرداند)
̶    و روش او‌ در‌ توبه براى پیشینیان (بنى اسرائیل) چنین نبوده ( كشتن یكدیگر بوده نه بس پشیمانى) ‌و‌ ‌آن چه به‌ ‌آن توانائى نداریم از‌ ما‌ برداشته ‌و‌ به‌ ما‌ جز ‌آن چه طاقت داریم تكلیف نفرموده ‌و‌ جز كار آسان از‌ ما‌ نخواسته،
̶    و براى هیچیك از‌ ما‌ برهان ‌و‌ بهانه اى جا نگذاشته، پس‌ بدبخت (و شایسته ‌ى‌ عذاب) از‌ ما‌ (بندگان) كسى است كه‌ او‌ را‌ نافرمانى نماید ‌و‌ نیكبخت از‌ ما‌ كسى كه‌ به‌ او‌ روآورد (و مطابق فرمانش رفتار نماید)
̶    و سپاس خداى را‌ به‌ هر‌ چه كه‌ او‌ را‌ نزدیكترین فرشتگانش ‌و‌ گرامى ترین آفریدگانش ‌و‌ پسندیده ترین ستایش كنندگانش ستوده اند،
̶    سپاسى كه‌ بر‌ سپاسهاى دیگر برترى داشته باشد مانند برترى پروردگار ما‌ بر‌ همه آفریدگانش،
̶    پس او‌ راست سپاس به‌ جاى هر‌ نعمتى كه‌ بر‌ ما‌ ‌و‌ بر‌ همه ‌ى‌ بندگان گذشته ‌و‌ مانده اش دارد به‌ شماره ‌ى‌ همه ‌ى‌ چیزها (از كلى ‌و‌ جزئى) كه‌ علم او‌ به‌ آنها احاطه دارد ‌و‌ همه را‌ فرا گرفته، ‌و‌ به‌ جاى هر‌ یك از‌ نعمتها (ظاهرى ‌و‌ باطنى) به‌ شماره ‌ى‌ چندین برابر همیشه ‌و‌ جاوید تا‌ روز رستاخیز،
̶    سپاسى كه‌ حد ‌آن را‌ انتهاء ‌و‌ عدد ‌آن را‌ شمارش ‌و‌ به‌ پایان ‌آن دسترس ‌و‌ مدت ‌آن بریدنى نیست (سپاس ابدى ‌و‌ همیشگى)
̶    سپاسى كه‌ موجب رسیدن به‌ فرمانبرى ‌و‌ گذشت او‌ ‌و‌ سبب خشنودى ‌و‌ وسیله ‌ى‌ آمرزش، ‌و‌ راه به‌ (سوى) بهشت ‌و‌ پناه از‌ (عذاب و) انتقام ‌و‌ آسودگى از‌ خشم، ‌و‌ پشتیبان بر‌ طاعت، ‌و‌ جلوگیر از‌ معصیت، ‌و‌ مدد بر‌ انجام حق (فرائض دینى) او‌ ‌و‌ شرائط ‌آن باشد
̶    سپاسى كه‌ به‌ وسیله ‌ى‌ ‌آن در‌ بین نیكبختان دوستان او‌ كامروا گردیم، ‌و‌ به‌ سبب ‌آن در‌ رشته ‌ى‌ كشته شدگان به‌ شمشیرهاى دشمنانش درآئیم، كه‌ خدا یارى دهنده ‌ى‌ (مومنان) ‌و‌ (در خوشى ‌و‌ سختى) ستوده شده است.
1.    از دعاهاى امام علیه السلام است پس‌ از‌ این ستایش در‌ درود بر‌ رسول خدا صلى الله علیه ‌و‌ آله
̶    و سپاس خداى را‌ كه‌ به‌ محمد پیامبرش- صلى الله علیه ‌و‌ آله- بر‌ ما‌ منت نهاد (او را‌ به‌ ما‌ ارزانى داشت) منتى كه‌ امتهاى گذشته ‌و‌ مردمان پیش از‌ ما‌ از‌ ‌آن بى بهره بودند به‌ قدرت ‌و‌ توانائى كه‌ از‌ چیزى هر‌ چند بزرگ باشد ناتوان نیست، ‌و‌ چیزى از‌ ‌آن نمى رهد اگر چه خرد باشد،
̶    و ما‌ را‌ آخرین همه ‌ى‌ كسانى كه‌ آفریده قرار داد ‌و‌ (بعضى از) ما‌ (ائمه اطهار علیهم السلام) را‌ بر‌ كسانى (كفار ‌و‌ منافقین) كه‌ (دین خدا را) انكار كرده اند گواه گردانید ‌و‌ ما‌ را‌ به‌ نعمت خود بر‌ كسانى كه‌ اندك بودند فزونى بخشید،
̶    بار خدایا درود فرست بر‌ محمد كه‌ بر‌ وحى ‌و‌ پیغام تو‌ درستكار بود ‌و‌ برگزیده ‌ى‌ تو‌ از‌ آفریدگانت، ‌و‌ دوست تو‌ از‌ بندگانت، ‌و‌ پیشواى رحمت ‌و‌ مهربانى، ‌و‌ پیشاهنگ خیر ‌و‌ نیكى، ‌و‌ كلید (افزونى و) بركت،
̶    همچنانكه او‌ براى انجام فرمان تو‌ خود را‌ آماده نمود،

̶    و در‌ راه (رساندن احكام دین) تو‌ تن خویش را‌ آماج (هر گونه) آزار ساخت،

̶    و در‌ دعوت به‌ سوى تو‌ با‌ خویشاوندانش (زیر بار نمى رفتند) دشمنى آشكار نمود،

̶    و در‌ راه رضا ‌و‌ خوشنودیت با‌ قبیله اش كارزار كرد،

̶    و در‌ زنده (برپا) داشتن دین تو‌ از‌ خویشانش دورى گزید،

̶    و نزدیكان (خویشان) را‌ بر‌ اثر انكارشان (تو را) دور گردانید،

̶    و دوران (بیگانگان) را‌ بر‌ اثر پذیرفتنشان (دین تو‌ را) نزدیك نمود،

̶    و در‌ راه تو‌ با‌ دورترین (مردم) دوستى كرد

̶    و درباره ‌ى‌ تو‌ با‌ نزدیكترین (خویشان) دشمنى نمود،

̶    و در‌ رساندن پیام تو‌ خود را‌ خسته كرد،

̶    و با‌ دعوت به‌ دین تو‌ خود را‌ به‌ رنج افكند،

̶    و به‌ نصیحت ‌و‌ پند كسانیكه آنان را‌ (به راه حق) دعوت كرده اى خود را‌ مشغول داشت،

̶    و (از مكه ‌ى‌ معظمه) هجرت ‌و‌ دورى نمود به‌ شهرهاى غربت (مدینه) ‌و‌ به‌ جاى دور از‌ جاى خویشاوندان، ‌و‌ جاى قدم (پرورشگاهش)، ‌و‌ جاى به‌ دنیا آمدن، ‌و‌ جاى انس ‌و‌ خو‌ گرفتنش، ‌و‌ خواسته ‌ى‌ ‌آن حضرت از‌ هجرت براى ارجمند نمودن دین تو، ‌و‌ یارى خواستن (براى غلبه) بر‌ اهل كفر (ملل جهان) بود،

̶    تا آنچه (فتح ‌و‌ فیروزى) كه‌ درباره ‌ى‌ دشمنانت خواسته بود به‌ دست آمد

̶    و آنچه (بزرگى ‌و‌ نیكبختى) كه‌ درباره ‌ى‌ دوستانت مى اندیشید انجام یافت،

̶    پس در‌ حالیكه به‌ مدد تو‌ یارى مى طلبید ‌و‌ با‌ ناتوانائیش به‌ یارى تو‌ نیرو مى یافت به‌ جنگ ایشان (دشمنانت) قیام نمود،

̶    پس با‌ آنها در‌ میان خانه هاشان جنگید،

̶    و در‌ وسط منازلشان ناگهان بر‌ آنان تاخت،

̶    تا امر ‌و‌ فرمان (شریعت) تو‌ آشكار شد، ‌و‌ كلمه ‌ى‌ (توحید) تو‌ بلند گردید هر‌ چند مشركین كراهت داشتند

̶    بار خدایا به‌ رنجى كه‌ ‌آن حضرت درباره ‌ى‌ (دین) تو‌ كشید او‌ را‌ به‌ بالاترین درجه ‌و‌ مقام بهشت خود برآور

̶    تا هیچكس در‌ رتبه با‌ او‌ مساوى، ‌و‌ در‌ مقام همانند نباشد، ‌و‌ هیچ- فرشته ‌ى‌ مقرب ‌و‌ پیغمبر مرسل (صاحب شریعت) با‌ او‌ برابرى نكند،

̶    و او‌ را‌ از‌ شفاعت نیكو (پذیرفته شده) درباره ‌ى‌ خویشانش كه‌ (از هر‌ عیب ‌و‌ نقصى) پاكیزه اند (ائمه (ع)) ‌و‌ مومنان از‌ امتش بیش از‌ آنچه به‌ ‌آن حضرت وعده داده اى عطا فرما،

̶    اى انجام دهنده ‌ى‌ وعده، اى وفاكننده ‌ى‌ گفتار، اى بدل كننده ‌ى‌ بدیها به‌ چندین برابرش از‌ خوبیها كه‌ تو‌ (اى خدا) صاحب احسان ‌و‌ نیكى بزرگ مى باشى
متن عربی صحیفه سجادیه
(1)
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِیدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ، فَقَالَ

الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ یَكُونُ بَعْدَهُ الَّذِی قَصُرَتْ عَنْ رُؤْیَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِینَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِینَ. ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِیَّتِهِ اخْتِرَاعاً. ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِیقَ إِرَادَتِهِ، وَ بَعَثَهُمْ فِی سَبِیلِ مَحَبَّتِهِ، لَا یَمْلِكُونَ تَأْخِیراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَیْهِ، وَ لَا یَسْتَطِیعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ. وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لَا یَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لَا یَزِیدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ. ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِی الْحَیَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً، یَتَخَطَّى إِلَیْهِ بِأَیَّامِ عُمُرِهِ، وَ یَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَیْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ، لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى. عَدْلًا مِنْهُ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْأَلُونَ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَیْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یَشْكُرُوهُ. وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِی مُحْكَمِ كِتَابِهِ «إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا.» وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِیَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَیْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِی تَوْحِیدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِی أَمْرِهِ. حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِیمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ. حَمْداً یُضِی‏ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ، وَ یُسَهِّلُ عَلَیْنَا بِهِ سَبِیلَ الْمَبْعَثِ، وَ یُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ، یَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ، یَوْمَ لَا یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئاً وَ لَا هُمْ یُنْصَرُونَ. حَمْداً یَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّیِّینَ فِی كِتَابٍ مَرْقُومٍ یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ. حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُیُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ، وَ تَبْیَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ. حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِیمِ نَارِ اللَّهِ إِلَى كَرِیمِ جِوَارِ اللَّهِ. حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِیَاءَهُ الْمُرْسَلِینَ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِی لَا تَزُولُ، وَ مَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِی لَا تَحُولُ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَیْنَا طَیِّبَاتِ الرِّزْقِ. وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلَى جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَكُلُّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَیْهِ، فَكَیْفَ نُطِیقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّی شُكْرَهُ لَا، مَتَى. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَكَّبَ فِینَا آلَاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَیَاةِ، وَ أَثْبَتَ فِینَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَیِّبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ. ثُمَّ أَمَرَنَا لِیَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِیَبْتَلِیَ شُكْرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِهِ، وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ، فَلَمْ یَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ یُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِی لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَیْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَیْنَا فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِی التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ یُكَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً، وَ لَمْ یُجَشِّمْنَا إِلَّا یُسْراً، وَ لَمْ یَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً. فَالْهَالِكُ مِنَّا مَنْ هَلَكَ عَلَیْهِ، وَ السَّعِیدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَیْهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِكَتِهِ إِلَیْهِ وَ أَكْرَمُ خَلِیقَتِهِ عَلَیْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِیهِ لَدَیْهِ حَمْداً یَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ. ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ عِبَادِهِ الْمَاضِینَ وَ الْبَاقِینَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِیعِ الْأَشْیَاءِ، وَ مَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ. حَمْداً لَا مُنْتَهَى لِحَدِّهِ، وَ لَا حِسَابَ لِعَدَدِهِ، وَ لَا مَبْلَغَ لِغَایَتِهِ، وَ لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ حَمْداً یَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ، وَ ذَرِیعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ، وَ طَرِیقاً إِلَى جَنَّتِهِ، وَ خَفِیراً مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ، وَ ظَهِیراً عَلَى طَاعَتِهِ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِیَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ. حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِی السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِیَائِهِ، وَ نَصِیرُ بِهِ فِی نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُیُوفِ أَعْدَائِهِ، إِنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیدٌ