مذهبی
2 دقیقه پیش | دعای مشلول همراه ترجمهدعای مشلول همراه ترجمه موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ... |
2 دقیقه پیش | رمزی برای استجابت دعایکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ... |
شرق و غرب در قرآن به چه معناست؟
مشرق و مغرب از آن خداست و به هر طرف رو كنید، خدا آنجاست
شرق و غرب در قرآن به چه معناست؟ آیا در قرآن از جهات چهارگانه نامبرده شده؟
در قرآن كریم، در مناسبتهای مختلف به واژه «مشرق» و «مغرب» به صورت مفرد، تثنیه و جمع اشاره شده است كه به معنای جهت جغرافیایی آمده است از جمله:
1. مشرق و مغرب به معنای جهت جغرافیایی (شرق و غرب)، چنانكه قرآن كریم میفرماید: [1]«ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع علیم» «مشرق و مغرب از آن خداست و به هر طرف رو كنید، خدا آنجاست، خداوند بینیاز و داناست» از آیه مذكور برمیآید كه خداوند در همه جهات حاضر و ناظر است و موجودی مادی نیست كه متعلق به یك جهت ویژه، باشد بلكه او درتمام جهات وجود دارد.[2] و منظور از «مشرق» و «مغرب» جهات ششگانه است و خداوند متعال در همهجا و در تمام جهات وجود دارد و تمام جهات هستی در تسلط قدرت اوست.
یا در آیه 142، همین سوره، مجدداً مشرق و مغرب به معنای جهات ششگانه آمده است همچنین در سورهها و آیات: بقره 177، و 258؛ شعرا، 28، معراج،40، صافات 5، زمل، 9، الرحمن، 17،[3]
در آیات مذكور گاهی تعبیر به مشرق و مغرب به صورت مفرد شده و گاهی تعبیر به «مشرقین» و «مغربین» آمده است.
2. گاهی منظور طرف یا اطراف خاص طلوع یا غروب خورشید میباشد، چنانكه در آیه 258، سوره بقره در داستان و احتجاج حضرت ابراهیم ـ علیهالسّلام ـ بر ضد نمرودیان به طلوع (مشرق) و غروب (مغرب) اشاره شده است.[4]
3. جهات چهارگانه شرق و غرب و جهات بین آن دو است كه شامل جنوب و شمال میشود، چنانكه خداوند متعال میفرماید: «قال رب المشرق و المغرب و ما بینهما ان كنتم تعقلون؛[5] (موسی) گفت: «او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آن دو است، میباشد اگر شما عقل و اندیشه خود را به كار میگرفتید.»
4. گاهی نیز كلمه «مشرق» و «مغرب» به بعد كروی بودن زمین اشاره میكرد. از آنجا كه در هر دو نیمكره، یك مشرق و یك مغرب وجود دارد، پس در نتیجه كرة زمین دو مشرق و دو مغرب وجود دارد، چنانكه قرآن كریم میفرماید: «رب المشرقین و رب المغربین»[6]
5. گاهی نیز «مشرق» و «مغرب» در قرآن كریم، اشاره به بخشهای متعدد طلوع و غروب دارد چنانكه خداوند متعال میفرماید: « وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ كانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا...؛[7] و مشرقها و مغربهای پر بركت زمین را به آن قوم تضعیف شده (زیر زنجیر ظلم و ستم) واگذار كردیم...»
توضیح آنكه زمینهای پهناور به خاطر خاصیت كروی بودن زمین در افقها، مشرقها و مغربها اختلاف دارند.[8]
همچنین در قرآن كریم به جهات دیگر نیز اشاره شده است مانند: جهت فوق و تحت؛ چنان خداوند متعال میفرماید: «لأكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم...؛[9] از آسمان و زمین روزی خواهند خورد...».
و نیز سوره واقعه، آیه 41 و...
بنابراین، در قرآن كریم از جهات ششگانه سخن آمده است.
==========================
پی نوشت ها:
[1] . بقره/ 115.
[2] . ر.ك: مكارم شیرازی، ناصر و همكاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیة، ج1، ص 295.
[3] . ر.ك: همان، ذیل آیات مذكور.
[4]ِ . ر.ك، تفسیر نمونه، همان، ج1م ص 215، 211.
[5] . شعرا/ 28.
[6] . رحمن/ 17.
[7] . اعراف/ 137، و صافات/ 5، و معارج/ 40.
[8] . ر.ك، مكارم شیرازی، ناصر و همكاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیة، ج 6، ص 329.
[9] . مائده/ 66.
منبع:andisheqom.com
ویدیو مرتبط :
هفت آسمان و هفت زمین که در قرآن آمده به چه معناست؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
علت علمی بودن قرآن
از ميان اسامى كتاب نازل شده بر پيامبر اكرم(ص) قرآن مشهورترين و شايعترين نام در ميان مسلمانان است. بسيارى را عقيده بر اين است كه اين نام از ميان ساير نامها براى اين كتاب جنبه علميت پيدا كرده و به صورت اسم خاص درآمده است. (1)
اما آيا علم بودن قرآن، از همان ابتدا از متن آيات برخاسته است، يا اينكه اين نام بهتدريج و در طول زمان، در عرف مسلمانان، صورت علميت به خود گرفته است؟ دلايلى وجود دارد كه قرآن از همان آغاز «علم» استعمال گرديده است:
1. در چند مورد، وقتى سخن از ذكر كتب آسمانى به ميان آمده است، قرآن در رديف تورات و انجيل ذكر گرديده است:
وعدا عليه حقا فى التوراة والانجيل والقرآن. (2)
2. خداوند در سورههاى «ق»، «يس» و «ص» به ترتيب، هنگام سوگند به كتاب مقدس خويش از ميان همه عناوين به «قرآن مجيد»، «قرآن حكيم» و «قرآن ذىالذكر» سوگند خورده است. البته در دو مورد ديگر، يعنى سورههاى زخرف و دخان، سوگند به «كتاب مبين» نيز آمده است.
3. از ميان اسامى چهار گانه - كه در فصل دوم گذشت - امتياز نام قرآن بر ساير نامها در اين است كه اسم خاص بوده، در حالى كه نامهاى ديگر در مورد كتب آسمانى ديگر نيز به كار رفتهاند.
واذ آتينا موسى الكتاب والفرقان لعلكم تهتدون. (3)
ولقد آتينا موسى وهارون الفرقان وضياء وذكرا للمتقين. (4)
4. نام قرآن در سوره مزمل، كه سومين سوره در ترتيب نزول سورههاست، براى نخستين بار، دو بار ذكر گرديده و در هر بار به تلاوت قرآن امر شده است. بنابراين، عنوان قرآن از همان آغاز نزول، به عنوان نام برتر و اسم خاص از سوى خدا انتخاب شده است.
5. گرچه نام كتاب، بيشتر از قرآن استعمال شده است، اما به لحاظ آن كه كتاب در معناى خود، مفهومى عام دارد و به همين جهت در مورد تورات و انجيل نيز به كار رفته است، نام قرآن در مقايسه با عناوين و اسامى ديگر، كاربرد بيشترى در قرآن دارد.
6. كاربرد اين عنوان در بيان پيامبر اسلام(ص) و اميرمؤمنان(ع) و ساير امامان، باتوجه به روايات فراوانى كه در اختيار ماست، مبين آن است كه «قرآن» عنوانى منتخب و برگرفته از متن آيات است.
از آن چه گفتيم، روشن شد قرآن به حسب استعمال خودش به صورت علم و اسم خاص آمده و از همين رو در عرف مسلمانان نيز بدين شكل درآمده است.