مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟



محل زندگی شیطان

شیطان به علّت سجده نکردن بر انسان از پیشگاه الهی رانده شد

 

درباره اینکه مرگ ابلیس، سرکرده شیاطین، چگونه و چه وقت خواهد بود و اینکه آیا کسى او را مى کشد یا خودش مى میرد، نظرات گوناگونی وجود دارد از جمله اینکه به دست مبارک حضرت مهدی علیه السلام به هلاکت می رسد. در این نوشتار به بررسی این موضوع می پردازیم.

پایان مهلت شیطان چه وقت است
در قرآن كریم آمده است وقتی شیطان به علّت سجده نکردن بر انسان از پیشگاه الهی رانده شد به خداوند عرض کرد: پروردگارا! تا روزى که انسان ها برانگیخته مى شوند به مهلت بده. خداوند فرمود: «فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ * إِلىَ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوم؛ تو از مهلت یافتگانى، تا زمانى معین و معلوم » (سوره ص، آیات 79-81) امّا "در اینکه منظور از «یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوم»، چه روزى است، مفسران احتمالات متعددى داده اند:


بعضى گفته اند منظور پایان این جهان و بر چیده شدن دوران تکلیف است، چرا که بعد از آن، طبق ظاهر آیات قرآن، همه جهانیان از بین میروند و تنها ذات پاک خداوند باقى مى ماند، بنابر این تنها به مقدارى از درخواست ابلیس موافقت شد.


بعضى دیگر احتمال داده اند که منظور از وقت معلوم زمان معینى است که تنها خدا مى داند، و جز او هیچکس از آن آگاه نیست، چرا که اگر آنوقت را آشکار مى ساخت ابلیس تشویق به گناه و سرکشى بیشتر شده بود.


بعضى نیز احتمال داده اند منظور روز قیامت است چرا که او مى خواست تا آن روز زنده بماند تا از حیات جاویدان برخوردار گردد و با نظر او موافقت گردید، به خصوص اینکه تعبیر به یوم الوقت المعلوم در آیه 50 سوره واقعه درباره روز قیامت نیز آمده است. ولى این احتمال بسیار بعید است ، چرا که اگر چنین مى بود باید خداوند به طور کامل با درخواست او موافقت کرده باشد، در حالى که ظاهر آیات فوق این است که بطور کامل با درخواست او موافقت نشده و تنها تا یوم الوقت المعلوم موافقت شده است. و به هر حال تفسیر اول با روح و ظاهر آیه از همه موافقتر است، و در بعضى از روایات که از امام صادق علیه السلام نقل شده نیز به این معنى تصریح گردیده است." (تفسیر نمونه، ج11، ص71)

مرگ شیطان، در زمان ظهور یا پس از نفخه اول صور
در روایتی نقل شده است که شخصی در مورد جمله «یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» كه در آیه مذكور آمده، از امام صادق علیه السلام سوال كرد، حضرت فرمود: «وقتی كه قائم ما ظهور كند و به حجر كوفه بیاید، در این حجر شیطان به حضور آن حضرت می آید و زانو به زمین می زند و می گوید: «یا ویل من هذا الیوم؛ ای وای از این روز.» آنگاه امام قائم موی پیشانی شیطان را می گیرد و گردنش را می زند و او را به هلاكت می رساند.(اثبات الهداة، ج7، ص101)


 این احتمال وجود دارد كشته شدن شیطان همان قطع نفوذ او است و مرگ حكومت و تزویز او. یعنی منظور از كشته شدن شیطان این است كه ریشه های فساد و عوامل انحراف و ظلم و جو در عصر درخشان حكومت امام مهدی علیه السلام نابود می گردد و به جای آن عقل و ایمان حكومت می كند.

اما آن حضرت در حدیث دیگرى مى فرمایند: «شیطان بین نفخه اول و دوم صور اسرافیل مى میرد.» (بحارالانوار، ج 60، ص 244)


در این میان برخی به اشتباه دچار خلط شده اند و گفته اند که "متن این دو روایت با یكدیگر معارض است، و جمع كردن آنها با یكدیگر ممكن نیست. زیرا هنگام ظهور حضرت ولى عصرعلیه السلام تا نفخه صور بسیار فاصله است، و طبق اعتقاد شیعه بین زمان ظهور و نفخه صور، رجعت نیز وجود  دارد؛ و چون دومین روایت بیشتر نقل شده است و در سند آن مؤیّداتى وجود دارد، موجب مى شود تا آن بر نخستین روایت ترجیح داده شود؛ پس كشته شدن شیطان توسط امام زمان علیه السلام دلیل محكمى ندارد."


اما می توان گفت این دو روایت تعارض ندارند و سبب خلط به خاطر آن است كه برای مرگ ابلیس نتوانسته اند دو مرگ را قائل شوند. همانطور كه انسانها از دنیا رحلت می كنند -یعنی یك زمان مشخص برای مرگ دارند، و پس از آنكه در برزخ حاضر شدند تا زمان دمیده شدن صور و بر پایی قیامت در آنجا مستقر اند- پس از دمیده شدن صور همین افراد نیز خواهند مرد -البته باید توجه كرد كه مرگ، در دو نشئه مختلف است- حال می توان برای شیطان دو مرگ متصور شد در این صورت نه تنها روایات متعارض نیستند بلكه دو مطلب جداگانه را می خواهند اثبات نمایند.


اگر شیطان نباشد پس امتحان بندگان چه می شود
عده ای هم ادعا كرده اند که " «یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» پس از اتمام زندگی انسانها خواهد بود، چون انسان باید بین خوبی ها و بدی ها وسوسه ای داشته باشد تا انتخاب كند و دارای اجر و یا عذاب شود و اگر شیطان در عصر ظهور كشته شود با تكلیف انسانی در تعارض است."


در پاسخ باید گفت در آن زمان، آزادی و اختیار از انسانها گرفته نمی شود؛ چنانکه مرحوم علامه طباطبایى مى فرماید: «ملازمه اى بین تکلیف انسان و وجود شیطان براى اغواگرى او وجود ندارد؛ پس چنین نیست که تا انسان مکلّف است در پى گمراه کردن او باشد؛ زیرا ممکن است خداوند، جامعه انسانى را صالح گرداند و فساد را ریشه کن کند، و مردم جز پروردگار کسى را نپرستند، در این صورت شیطان نمى تواند کسى را گمراه کند.»(المیزان، ج ۱٢، ص 128) به عبارت دیگر هر چند وجود شیطان سبب افزایش وسوسه خواهد بود اما تمام وسوسه با شیطان نیست بلكه نفس اماره هم اگر شیطان نباشد، انسان را به امور ناپسند وسوسه می كند پس این قول هم بسیار ضعیف هست و نمی توان بدان توجه كرد.


روایتی دیگر از مرگ شیطان
برخی می گویند که "كشته شدن و نابودی شیطان همانند كشته شدن و نابودی انسان نیست؛ شیطان مانند ما جسم ندارد تا كشته شود" در صورتی که باید توجه نمود علاوه بر اینکه طبق قولی شیطان چون از جن است، مثل آنها می توان برای او مرگ و كشته شدن نیز تصور كرد.

 

همچنین این احتمال وجود دارد كشته شدن شیطان همان قطع نفوذ او است و مرگ حكومت و تزویز او. یعنی منظور از كشته شدن شیطان این است كه ریشه های فساد و عوامل انحراف و ظلم و جو در عصر درخشان حكومت امام مهدی علیه السلام نابود می گردد و به جای آن عقل و ایمان حكومت می كند. چنانچه در در صحف ادریس پیامبر آمده است:

 "تو ای شیطان تا زمانی كه مقدر كرده ام كه زمین را در آن زمان از كفر و شرك و گناه پاك سازم، مهلت داده خواهی شد؛ ولی در این زمان به جای تو بندگان خالص و پاك دل و با ایمان روی كار می آیند. آنها را خلیفه می كنم و حاكم زمین می كنم و دینشان را استوار سازد كه آنها تنها مرا می پرستند و هیچ چیز را شریك من قرار نمی دهند در آن روز است كه تو و همه لشكریانت از پیاده و سواره را نابود می نماییم."


یعنی در آن زمان حنای شیطان و فرزندان او رنگی دیگر ندارد و در حكومت صالحان حكومت شیطان از بین رفتنی است.

منابع:tebyan.net 


ویدیو مرتبط :
کشته شدن ازرق شامی لعنت الله علیه توسط حضرت قاسم علیه السلام

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سخنان امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام



 


امام علی (ع)

 

 

1. الله الله فی القرآن فلا یسبقنّکم إلی العمل به غیرکم... الله الله في الصلاة فإنّها خیر العمل إنّها عماد دینکم... الله الله في الفقراء و المساکین فشارکوهم في معائشکم الله الله من ذرية نبیکم لا تظلمنّ بین أظهرکم و أننتم تقدرون علی المنع عنهم.

 

خدا ر خد را در قرآن، پس در عمل کردن به آن دیگران از شما سبقت نگیرند. خدا را خدا را در نماز، پس به درستی که آن بهترین عمل هاست و آن ستون دین شماست. خدا را خدا را در فقیران و تهی دستان، پس مشارکت دهید آنها را در درآمد خود. خدا را خدا را در هل بیت پیامبر اکرم، کسی در مقابل شما به آنان ظلم نکند در حالی که می توانید از آن جلوگیری کنید.

 

 

 

2. کثرة العلم و العمل به مصلحة للدین و سبب إلی الجنة.

 

زیادی در علم و عمل کردن به آن موجب اصلاح دین و رفتن به بهشت می شود.

 

 

 

3. عنوان صحیفة المؤمن حسن خلقه.

 

سرآغاز نامه ی انسان مؤمن خوش اخلاقی اوست.

 

 

 

4. قیمة کل امریء ما یحسن.

 

ارزش هر شخص به اندازه ی احسان و نیکی اوست. و فرمودند هیچ سرمایه ای همچون عقل و هیچ فقری بالاتر از جهل نیست.

 

 

 

5. عجب لأقوم یحتمون الطعام مخافة الأذی کیف لا یحتمون الذنوب مخافة النار.

 

تعجب می کنم از مردمی که اهتمام می ورزند به غذا ز ترس اذیت شدن و چگونه اهتمام نمی ورزند به گناه از ترس آتش.

 

 

 

6. إذا أردت أن تعرف الخیر فاعمل الخیر تعرف أهله و إذا أردت أن تعرف الشر فاعمل الشر تعرف أهله.

 

اگر خواستی خوبی را بشناسی آن خیر را انجام بده اهلش را می شناسی و اگر خواستی بدی را بشناسی آن بدی را انجام بده اهلش را می شناسی.

 

 

 

7. العلم ثلاثة: الفقه للأدیان و الطب للأبدان و النحو للّسان.

 

علم سه دسته است: تفقه در دین، طبابت بدن، لغات زبان.

 

 

 

8. أیها الناس إیّاکم و حب الدنیا فإنها رأس کل خطیئة.

 

ای مردم بر حذر باشید از دوستی دنی چرا که دوستی آن سرآغاز هر اشتباهی است.

 

 

 

9. لا تغضبوا و لا تغضبوا، افشوا السلام و أطیبوا الکلام.

 

عصبانی نشوید و کسی ر عصبانی نکنید و واضح و بلند سلام کنید و زیبا سخن بگوئید.

 

 

 

10. ینبغي للمسلم أن یجتنب مؤاخاة ثلاثة: الفاجر، و الأحمق و الکذّاب، فأما الفاجر فیزّین لک فعله یحب أنک مثله، و أما الأحمق فإنه لا یشیر علیک بخیر و ربما أراد نفعک فضرّک و أما الکذّاب فإنه لا یهنئوک معه عیش...

 

سزاوار است برای مسلمان که دوری کند از دوستی با سه نفر: گناهکار، احمق، دروغگو. اما انسان گناهکار عمل خود را برای تو زینت می دهد و تو دوست داری مثل او شوی و اما احمق تو را به خیر سوق نمی دهد پس هر گاه قصد خیر رساندن به تو را کند به تو ضرر می زند و اما دروغگو زندگی با او لذت بخش نیست.