سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
۵ منبع استرس در رابطه زناشویی
اگر بخواهیداسترسهای یک رابطه را حل کنید باید بفهمید چه چیزهایی منبع استرس و نگرانی افراد است
فرقی نمیکند که زن باشید یا مرد. رابطه میتواند طوری پیش برود که شما را دچار استرس و نگرانی کند. ممکن است شنیده باشید که این تفاوتهای بیولوژیکی است که در میزان استرس و منابع استرس زن و مرد تاثیر میگذارد. این میتواند درست باشد اما بیش از این تجربههای فردی و شخصی هر آدمی و ظرفیتهای روحی و روانی اوست که باعث ایجاد استرس میشود.
برای اینکه یک رابطه با تنش و درگیری محدود داشته باشید و بتوانید استرسهای یک رابطه را حل کنید باید بفهمید چه چیزهایی منبع استرس و نگرانی افراد است. همین که بدانید به طور معمول چه چیزهایی باعث نگرانی است و چطور باید این نگرانیها را کم کنید در مقابله با استرسی که اغلب باعث تنش در رابطه میشود برایتان مفید است.
نگرانیهای دائمی
به طور معمول چیزهایی وجود دارد که باعث نگرانی و اضطراب میشود اما چیزهایی که معمولا شما را نگران میکند با چیزهایی که عامل اضطراب دیگری است فرق دارد. شما ممکن است همیشه برای قرارهای روزانهتان اضطراب داشته باشید و شریک زندگیتان معمولا برای آینده نگران است. اضطراب شما ممکن است برای چیزهای روزمره باشد مثل اینکه آیا چراغ را خاموش کردهاید؟ برای مهمانی چه بپوشید؟ آیا وقت میکنید به همه کارهایتان برسید یا نه. این استرسها ممکن است برای کسی که با او زندگی میکنید سطحی باشد چون او نگران آینده است و مثلا نگران آینده تحصیلی فرزند است یا گرفتن وام خانه در ده سال آینده. این تفاوت شما است اما کسی نمیتواند بگوید نگرانیهای دائمی کدام یک از شما اهمیت بیشتری دارد و جدیتر است. هر دوی شما حق دارید دغدغههای خودتان را داشته باشید. راه حل این نوع نگرانیها ساده است؛ با در نظر گرفتن احساس دیگری به هم اطمینان بدهید که میتوانید این نگرانیها را رفع کنید.
پیدا کردن مقصر
یکی از شما ممکن است جزیی نگر باشد و دیگری خیلی کاری به جزئیات نداشته باشد. یکی ممکن است دائما نیاز به تائید داشته باشد و دیگری ترجیح بدهد که فقط کارها درست پیش برود. هر کدام از این موارد میتواند فرصتی برای بهانهجویی برای دیگری فراهم کند. شما میتوانید دائم بهم ایراد بگیرید که چرا چیزی که میخواستید مهیا نیست و این میتواند برای طرف مقابل شما نگرانی ایجاد کند. شما برایتان مهم است که همه چیز به خوبی پیش برود و هیچ نقصی در کار نباشد اما همسرتان اینطور نیست. اگر شما در وضعیتی که همه چیز مطابق میلتان پیش نرفته همسرتان را مقصر بدانید او به مرور زمان این مساله را موضوعی برای اضطراب و نگرانی خواهد دانست. غر نزنید و دنبال مقصر نگردید به جای آن میتوانید حرفتان را بزنید اینکه چه میخواستید و چرا از وضعیت راضی نیستید.
بازی دادن
شاید شریک زندگی شما مثل خودتان صریح و ساده نباشد. او ممکن است شخصیت پیچیدهای داشته باشد و این ممکن است باعث نگرانی و استرس باشد. شما ترجیح میدهید حرفتان را بی پرده بزنید اما او اینطور نیست. ممکن است سکوت کند، دلخوری یا رضایتش را نشان ندهد و این عذابتان میدهد چون شما دقیقا نمیدانید در ذهن او چه میگذرد. خندهها و گریههای او برایتان مشخص نیست و هیچ وقت متوجه نمیشوید او چه میخواهد و چه میگوید. شما حق دارید که در این موقعیتها دچار اضطراب شوید. همسرتان باید بفهمد که این رفتار آزاردهنده است. حرف بزنید و بگویید که این نوع رفتار چقدر نگرانتان میکند و برایتان سخت است که حرفها و رفتارهایش را تفسیر کنید چون میترسید که برداشتتان اشتباه باشد. او باید این بازی را تمام کند چون این ترسناک و نگران کننده است.
واکنشهای تند عاطفی و تغییرات خلقی میتواند باعث استرس و نگرانی طرف مقابل شود
انتقاد به ظاهر
اگر پذیرفتهاید که با آدمی زندگی کنید لابد ظاهر او را هم پذیرفتهاید. اینکه از بدن هم ایراد بگیرید و آن را مایه خنده یا خجالت بدانید و یا دائما به نوع پوشش هم ایراد بگیرید فقط باعث میشوید که طرف مقابل دچار نگرانی و اضطراب شود. خندیدن به اندام و یا اصرار برای چاق شدن یا لاغری میتواند اعتماد به نفس طرف مقابل را نابود کند یا او را دچار اضطراب کند؛ او به این فکر خواهد کرد که مقبول نیست و شما همیشه او را با بدن یا لباسش ارزیابی میکنید. شاید او تلاش کند که رضایت شما را جلب کند اما حتی با این کار هم او همیشه نگران است. شاید هرگز به زبان نیاورد که چنین ترسی دارد اما این اصلا به معنای آن نیست که با این مساله کنار آمده است. بپذیرید که با چه آدمی و با چه ظاهری زندگی میکنید. سعی نکنید او را تغییر بدهید، تحسین کنید و مراقب باشید که چه میگویید. به بار احساسی و عاطفی حرفی که میزنید فکر کنید و باور کنید تحقیر اندام دیگری یک رفتار جنسیت زده و خشونتآمیز است.
واکنشهای تند
واکنشهای تند عاطفی و تغییرات خلقی میتواند باعث استرس و نگرانی طرف مقابل شود. اگر ناگهان از کوره در میروید و تندی میکنید و یا ناگهان دچار غلیان احساسات میشوید و دچار شور و هیجان عاطفی میشوید باید بیشتر مراقب تاثیر این نوع واکنشها باشید. کسی که با او زندگی میکنید باید بفهمد که با چه آدمی طرف است. اینکه یکهو خشمگین میشویدو یا یک دفعه اظهار عشقهای شدید میکنید و یا دائما از «هرگز» یا «همیشه» در گفتارتان استفاده میکنید اصلا خوشایند نیست و هر آدمی در برابر شما میتواند دچار نگرانی و اضطراب شود. سعی کنید شخصیت ثابت و وضعیت روحی مشخصی داشته باشید، اجازه بدهید دیگران در کنار شما احساس امنیت کنند.
چهار سال انتظار پیش از جدایی
این فقط شما نیستید که با علم به این مساله که باید هر چه زودتر از یک رابطه پر تنش یا خشونتآمیز خارج شوید همچنان به زندگی مشترکتان ادامه میدهید. این تقریبا وضعیت بسیاری از افراد در روابط پر مشکل است. به طور متوسط افراد چهار سال در یک رابطه بیمار صبر میکنند. دلایل این صبر و تحمل متفاوت است. برخی از تنهایی میترسند و شجاعت ترک رابطه را ندارند و عدهای هم امید به حل مشکلات دارند. خیلی از روابط به همین ترتیب ادامه هم پیدا میکند. فقط یک نفر از چهار نفری که در یک رابطه پر خطر بیمار قرار دارند شجاعت ترک آن را دارند. ترس از جدایی، وجود یک فرزند، ترحم به دیگری و نگرانیهای عرفی و ترس از انزوای اجتماعی مهمترین دلایل ادامه رابطه است.
این در حالی است که در یک پژوهش درباره روابط خشونتآمیز مشخص شده است که افراد میدانند که ادامه ارتباط در موقعیت خشونتآمیز یا پر مشکل اشتباه است. آنها به خوبی آگاه هستند که این رابطه فاقد هیچ نوع اتباط عاطفی و عاشقانه است.
ترک رابطه و جدایی هرگز آسان نیست اما در شرایطی که میدانید هیچ امیدی برای بهبود آن نیست جدایی بهترین کاری است که میتوانید برای خودتان و حتی دیگران انجام بدهید. اگر رابطه سالمی ندارید، تحت خشونت و آزار طرف مقابل قرار دارید و نمیتوانید تنشهایتان را تمام کنید از این رابطه خارج شوید احتمال اینکه در آینده رابطه بهتری را تجربه کنید بسیار بیشتر از ادامه رابطهای است که در آن بارها و بارها برای بهبود تلاش کردهاید اما هر بار شکست خوردهاید.
منبع: سلامت نیوز
ویدیو مرتبط :
رابطه رضامندی زناشویی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
استرس، بلای جان رابطه زناشویی!
متخصصان غدد بر این باورند که استرس روی هورمون های فوق کلیه تاثیر می گذارد و باعث ترشح هورمون کورتیزول یا هورمون استرس می شود.
علاوه بر این، استرس و افسردگی می توانند از طریق تاثیر بر هورمون های هیپوفیز که فرماندهی غدد درون ریز بدن را بر عهده دارند، باعث کاهش ترشح هورمون های جنسی شوند. به عبارت ساده تر در شرایط پر استرس، ترشح هورمون های هیپوفیز و هیپوتالاموس کاهش می یابد و در نهایت با تاثیر روی غدد جنسی باعث کاهش ترشح هورمون های جنسی می شود. به همین دلیل یکی از علل کاهش میل جنسی، استرس و افسردگی است. البته بد نیست بدانید که جدا از تاثیر سیستم هورمونی، استرس و افسردگی به تنهایی نیز باعث کاهش میل جنسی می شوند.
دکتر غلامحسین قائدی – روانپزشک جنسی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شاهد:
تاثیر استرس بر زندگی مشترک
بدون شک وجود علائمی از مشکلات روانی نظیر استرس، نوسانات خلقی و نگرانی های روزمره یا بالینی یکی از زوجین یا هر دوی آنها می تواند باعث شکل گیری اختلالات جنسی، نارضایتی جنسی و فقدان تجربه لذتبخش جنسی برای آنها شود.
این مسئله در پژوهش ها و مطالعات زیادی مورد بررسی قرار گرفته و به اثبات رسیده است. با این حال این فرضیه که افزایش روابط جنسی می تواند باعث کاهش فشار عصبی زوجین شود، الزاما در تمام شرایط درست نیست و شواهد پژوهشی چندان هم در حمایت از این فرضیه وجود ندارد.
در بیشتر مواقع وقتی زن و شوهری با وجود فشارهای عصبی، اضطراب، استرس، خلق پایین و مانند آن اقدام به برقراری رابطه زناشویی می کنند، عملا به دلیل شرایط خاصی که تجربه می کنند، نمی توانند از روابط خود لذت ببرند و به دنبال آن حتی ممکن است میلی به برقراری رابطه نداشته باشند یا در یک یاز مراحل رابطه زناشویی نتوانند موفق عمل کنند.
تاثیر رابطه زناشویی در تعدیل هیجانات منفی
رابطه زناشویی یک تجربه لذتبخش است. وقتی زوجین دارای اضطراب عملکرد جنسی هستند، داشتن این رابطه نمی تواند چندان برای آنها لذتبخش باشد و بالطبع هم نمی توان انتظار داشت باعث کاهش استرس شود اما اگر فشار روانی فرد ناشی از فقدان رابطه زناشویی و عدم تخلیه انرژی روانی او باشد، برقراری رابطه می تواند به تخلیه انرژی روانی ذخیره شده کمک کند و باعث کاهش فشار روانی وی شود.
نکته حائز اهمیت این است که فقدان رابطه زناشویی در بسیاری از افراد منجر به ذخیره سازی انرژی زیادی می شود که ممکن است آنها را عصبانی، خشمگین، حساس و ناراحت کند که در چنین شرایطی برقراری رابطه زناشویی می تواند به تعدیل این هیجانات منفی کمک کند.
مطالعات چندی هم نشان داده است که رابطه زناشویی روزانه و مستمر ممکن است باعث کاهش استرس در افراد شود؛ این مطالعات نشان داده اند که رابطه زناشویی روزانه می تواند باعث رشد سلول هایی در هیپوکامپ مغز شود که مسئول کنترل سطح استرس است.
مطالعات دیگر نشان داده داشتن رابطه زناشویی روزانه به مدت 2 هفته باعث کاهش فشار خون و سطح استرس مورد بررسی می شود. با این حال این مطالعات اندک بوده و قابل تعمیم نیستند.
راه حل چیست؟
آنچه می توان به زوجینی که دارای فشارهای روانی و عصبی هستند توصیه کرد این است که در مرحله اول به دنبال ارزیابی روانشناختی و سلامت روان خود باشند. به این ترتیب می توان مشکلات احتمالی را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کرد. شناسایی منشأ فشارهای روانی و عصبی می تواند بسیار کمک کننده باشد چرا که نوع علت در تعیین نوع مداخله بسیار موثر است. وجود علائم اختلالات روانی در افراد، استرس های روزمره، استرس ناشی از تعارضات بین فردی و مشکلات ارتباطی و عاطفی زوجین هر کدام روند مداخلات را به سمتی سوق خواهد داد.
تغییر سبک زندگی، ورزش کردن، داشتن برنامه های تفریحی، کم کردن بار شغلی، پرداختن به برنامه های خاص آموزشی و نظایر آن می تواند در بهبود زندگی زناشویی کمک کننده باشد و زوجین با چنین ویژگی هایی باید بدانند پرداختن به رابطه زناشویی، در شرایط نامطلوب و استرس زا ممکن است نه تنها مفید نباشد بلکه منجر به شکل گیری مشکلات بیشتری شود و فشار روانی – عصبی را افزایش دهد.
بنابراین این افراد بهتر است به دنبال کمک های تخصصی تر باشند و حتی با یادگیری مهارت های لازم، زندگی را که استرس باعث ایجاد نارضایتی بین آنها شده و در حال از هم پاشیدن است، نجات دهد.
دکتر حامد محمدی کنگرانی – روانپزشک و مشاور خانواده و عضو کمیته رسانه انجمن روانپزشکان ایران:
آنچه بیش از همه باعث بروز مشکلات زناشویی بین زوجین می شود، عدم تطابق بین نیاز جنسی و تعداد دفعات برقراری رابطه است. منظور از عدم تطابق بین نیاز جنسی، شرایطی است که یکی از طرفین به اجبار دیگری تن به برقراری رابطه می دهد یا اینکه بنا به دلائل مختلف، به اجبار جلوی این نیاز خود را می گیرد و از برقراری رابطه امتناع می کند.
این در حالی است که نداشتن رابطه زناشویی برای مدت طولانی می تواند باعث بروز حالت های پرخاشگری، خشم، عدم رضایت و کفایت در فرد شود و افسردگی را تشدید کند.
این حالت معمولا در زوج هایی که دارای اختلاف هستند و به دنبال آن اختلاف عاطفی و فکری، رابطه زناشویی شان کاهش می یابد، بیشتر مشاهده می شود. در زوجینی هم که تعداد دفعات رابطه زناشویی بیش از حد است، به خصوص در شرایطی که برقراری رابطه فقط به خواست یکی از طرفین است و دیگری تمایلی به داشتن رابطه ندارد، احساس اضطراب و نگرانی، عدم کفایت و حتی حس ناخوشایند بازیچه بودن به فرد دست می دهد. به خصوص زنان تصور می کنند همسرشان او را فقط برای رابطه زناشویی می خواهد یا او را مجبور است بنا به حکم وظیفه این کار را انجام دهد.
یک رابطه زناشویی موفق، رابطه ای دو طرفه است که هر 2 نفر از این فعالیت رضایت داشته باشند. این رابطه ممکن است هر روز هفته، یک بار در هفته یا یک بار در ماه صورت بگیرد. طبیعی است مشکلات روانی نظیر استرس، نوسانات خلقی و نگرانی روزمره یا بالینی یکی از زوجین یا هر دوی آنها منجر به شکل گیری اختلالات جنسی، نارضایتی جنسی و فقدان تجربه لذتبخش جنسی برای آنها شود.
تصور کنید وقتی فردی در شرایط استرس زا قرار دارد و دچار درگیری ذهنی و نوسانات خلقی است، چگونه می تواند سطح استرس خود را با افزایش دفعات رابطه زناشویی بکاهد؛ آن هم در زندگی پر استرس و پر مشغله امروزی که اختلالات جنسی متعدد به اشکال متفاوت – کاهش میل جنسی، عدم رسیدن به ارگاسم در زنان، دردهای مقاربتی، انزال زودرس و دیررس در آقایان و ... – بروز می کند.
اگرچه یکی از راه هایی که فرد می تواند خشم خود را تخلیه کند، داشتن رابطه زناشویی است اما این به این معنا نیست که این رابطه کیفیت لازم را دارد و باعث رضایت طرف مقابل و فروکش شدن خشم می شود.
برای تخلیه خشم باید مشکل به صورت ریشه ای بررسی و حل شود. در واقع باید عامل موثر در بروز این اختلال روانپزشکی که باعث شده فرد بخواهد با تعدد در روابط زناشویی آن را برطرف کند، مشخص شود.
رابطه زناشویی، یکی از چهار رکن یک رابطه در کنار رابطه اقتصادی، عاطفی و فکری به شمار می رود و باید از کیفیت لازم برخوردار باشد.
در شرایط استرس زا میل جنسی کاهش پیدا می کند
معمولا در شرایط استرس زا میل جنسی کاهش پیدا می کند و فرد به دلیل نوسانات خلقی دچار اختلال در توانایی جنسی می شود. اگر به هر دلیلی در چنین شرایطی، یکی از طرفین مجبور به برقراری رابطه زناشویی شود، دچار عدم کفایت خواهد شد و به دلیل اینکه اختلال در ارگاسم و میل جنسی را تجربه کرده، تصور می کند توانایی جنسی ندارد؛ بنابراین برای رهایی و پرخاشگری، برقراری روابط زناشویی مکرر و منظم، به زوج هایی که تازه ازدواج کرده اند کمکی نمی کند تا آنها از ازدواج احساس رضایت پیدا کنند چون افزایش رابطه به عنوان یک عامل استرس آور می تواند باعث تشدید استرس، کاهش اعتماد به نفس و عدم کفایت بیشتر شود.
معمولا زوج هایی که عصبی هستند بیشتر در روابط شان دچار مشکل می شوند چون خیلی بیشتر در معرض تحریک های عصبی، نوسانات خلقی و انواع نگرانی ها قرار می گیرند. زوج هایی که این ویژگی رفتاری را دارند، برای بهبود روابط زناشویی و کاستن فشار عصبی باید شرایط یکدیگر و کاهش میل جنسی در شرایط استرس زا را درک کنند و بی میلی طرف مقابل به برقراری رابطه زناشویی را به حساب اینکه دیگر شریک زندگی از او خسته شده یا زیبایی و جذابیت های کافی را برای او ندارد، نگذارند و حتما در صورت ادامه استرس و اضطراب، برای درمان به متخصص مربوطه مراجعه کنند تا این عامل باعث ایجاد اضطراب در رابطه زناشویی نشود.