سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

کلید یک تصمیم‌گیری موفق



تصمیم گیری,تصمیم‌گیری موفق,تصمیم های اساسی

افراد برای مواجهه با مسائل زندگی و اتخاذ تصمیم های اساسی نیازمند مهارت ها و صلاحیت های تفکر انتقادی هستند. برای اینکه فرد بتواند تصمیم مهمی در زندگی بگیرد، می بایست قدرت تجزیه و تحلیل، ارزیابی و قضاوت نسبت به شرایط زندگی خود را داشته باشد.

تفکر انتقادی به افراد در حل مسائل، تصمیم‌گیری در موقعیت های زندگی و شکل‌گیری هویت و عادتی با ثبات در شخص کمک می کند. جامعه هر چقدر پویاتر باشد، نیاز به اندیشمندان انتقادی در آن بیشتر احساس می شود.

تفکر انتقادی، از مباحثی است که فلاسفه معاصر پیگیر آن هستند و به نظر آنها می‌تواند نتایج مختلفی از جمله نتیجه فرهنگی فلسفی داشته باشد. به نظر این فلاسفه دنیای مدرن نیاز به تفکر انتقادی دارد، چون برای افرادی که در جامعه مدرن زندگی می‌کنند آرا و نظرات و مدهای مختلفی پیشنهاد می‌شود و این فرد باید از میان آنها یکی را انتخاب کرده و مورد نقد و بررسی قرار دهد و بعضی را کنار بگذارد و آنچه بهترین است را انتخاب کند، این نوع تفکر در سنت اسلامی نیز جایگاه ویژه‌ای دارد.

تاکنون تعریف های زیادی از تفکر انتقادی ارائه شده است که از میان آنها چند تعریف بنیادی تر و قابل توجه تر هستند:
** انیس می گوید: «تفکر انتقادی، تفکری مبتنی بر استدلال است که بر تصمیم درباره انجام کاری یا باور به چیزی تاکید می ورزد».

** نوریسمی گوید: «تفکر انتقادی به معنی تصمیم به قبول یا قطع یک باور است».

** هالپرن تفکر انتقادی را چنین تعریف می کند: «تفکری است با استفاده از راهبردها یا مهارت های شناختی، که احتمال دستیابی به بازده مطلوب را بالا می برد».

** تعریف الدر و پال هم چنین است: «تفکر انتقادی، توانایی پذیرش مسئولیت پیامدهای تفکر خویش است».

** شورای ملی توسعه تفکر انتقادی نیز این گونه تفکر را فرایندی نظامدار و عقلی می داند که طی آن، فرد به طور فعال و متبحرانه به مفهوم سازی، کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی اطلاعات گرد آوری شده یا تولید شده می پردازد و از طریق مشاهده، تجربه، تامل و استدلال به سمت باور و عمل پیش می رود.

هنگامی که مشغول اندیشیدن هستیم، معمولاً هدف ما فهمیدن چیزی است. می‌کوشیم تا پرسشی را پاسخ گوییم، مسئله‌ای را حل کنیم، نتیجه‌گیریی را اثبات کنیم. می‌خواهیم بدانیم علت جنگ‌های داخلی چه بود، به کدام یک از نامزدها رأی دهیم، یا چگونه به تعطیلات برویم تا به ورشکستگی‌مان نینجامد. در همه این موارد، می‌توان گفت که می‌کوشیم معرفتی کسب کنیم که از پیش نداریم. و در اغلب موارد نمی‌توانیم آن معرفت را با مشاهده مستقیم حاصل کنیم. باید قدری استدلال کنیم، دو دو تا چهار تا کنیم، استنباط کنیم، و از اطلاعات موجود نتیجه‌گیری کنیم.

این شیوه رویکرد به موضوعات را با صفت تحلیلی هم توصیف می‌کنند. تفکر انتقادی تفکر تحلیلی است، یعنی موضوع را می‌شکافد، اجزای آن را دانه‌دانه می‌سنجد و در ادامه شیوه ترکیب آنها را وارسی می‌کند.

تصمیم گیری,تصمیم‌گیری موفق,تصمیم های اساسی

پس ما در یک تصمیم گیری موفق، نیاز به یک تفکر خوب داریم. این تفکر تحلیلی نیازمند مهارت ها و توانایی هایی است که آنها را این گونه می توان نام برد:
1. بازشناسی مشکل
2. یافتن ابزارها و وسایل عملی برای برخورد با این مشکل
3. جمع آوری و مرتب کردن اطلاعات مرتبط و مناسب
4. شناسایی فرضیه‌ها و ارزشهای اظهار نشده
5. تفسیر اطلاعات
6. ارزیابی اظهارات مختلف
7. بازشناسی وجود روابط منطقی بین قضایا
8. اجرای آزمون, تعمیمها و نتایج

در حقیقت، افراد برای مواجهه با مسائل زندگی و اتخاذ تصمیم های اساسی نیازمند مهارت ها و صلاحیت های تفکر انتقادی هستند.

برای اینکه فرد بتواند تصمیم مهمی در زندگی بگیرد، می بایست قدرت تجزیه و تحلیل، ارزیابی و قضاوت نسبت به شرایط زندگی خود را داشته باشد. داشتن توانایی و مهارت تفکر انتقادی به اشخاص اجازه می دهد تا بتوانند در زندگی، اطلاعات پیرامون خود را پردازش نمایند، بطور عینی به استدلال و استخراج نتایج از انواع متنوع اطلاعات پرداخته و بطور مۆثر، عینی و ملموس به ارزیابی مشکلات بپردازند و با وجود اطلاعات ناقص، تصمیم‌گیری معقول و مستدلی اتخاذ نمایند. در واقع، خردمند هر کاری را به فرمان خرد و اندیشه می‌کند.

بنابراین تفکر انتقادی, تفکر جوابگو (مسئول) و ماهرانه است که به قضاوت خوب افراد نسبت به خود، دیگران و جامعه در زمان حال منجر می شود.

تفکر انتقادی، تفکر اصلاح‌گراست؛ بطوری که بر کشف نقاط ضعف و اصلاح کاستی های افراد تأثیر می گذارد. بنابرین تفکر انتقادی را بایستی بعنوان یک فرایند درونی دانست که به موجب آن، وضعیت مشکل‌زای زندگی بطور نقادانه مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و راه های برون‌رفت از مشکل، به طور خردمندانه تشخیص داده می شود.
منبع: تبیان،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، فلسفه و کودک، isedor
 


ویدیو مرتبط :
‫تصمیم دارم رابطه‌ام را ظرف یکی دو روز آینده تمام کنم ولی می‌ترسم عجولانه تصمیم گرفته باشم‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

۲۰ کلید طلایی برای زنانی که خواهان ارتباط موفق با شوهر خود هستند



 

ارتباط موفق با شوهر

 

اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید.

 

1 - همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.

 

2 - همسر خود را به چشم یک شی‌ء مسؤول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.

 

3 - جنبه یا بخش‌هایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین می‌شود مورد توجه و تحسین قرار دهید.

 

4 - برای این که همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرف‌ها و گفته‌های او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی‌اعتمادی در زندگی خود می‌کارید.

 

5 - وقتی همسرتان با شما درد دل می‌کند و راز دلش را با شما در میان می‌گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بی‌رحمانه است‌.

 

6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می‌شود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد.

 

7 - او را به درک نکردن‌، عدم صمیمیت و بی‌احساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن‌، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می‌دهد.

 

8 - نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی‌افتد مگر این که همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال کرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگی‌تان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان می‌دهد بدون انتقاد و جبهه‌گیری بپذیرید.

 

9 - زمانی که همسرتان با شما صحبت می‌کند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته‌های او عدم علاقهٔ شما را نشان می‌دهد.

 

10 - هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام می‌دهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت می‌کند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوهٔ خود ابراز محبت می‌کند.

 

11 - او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هدیه‌ای به او می‌دهید سعی کنید از قبل در مورد هدیهٔ مورد علاقه‌اش اطلاعاتی به دست آورید.

 

12 - از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرح‌ها و ایده‌ها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.

 

13 - اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می‌شود.

 

14 - برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث می‌شود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش‌تان می‌شود. بنابراین سعی می‌کند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می‌گردد.

 

15 - سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می‌زند. زیرا این مسئله باعث می‌شود که وی خود را بخشنده‌تر و دوست داشتنی‌تر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بی‌نهایت خودخواه و ناسپاس است‌. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.

 

16 - اگر احساس می‌کنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می‌کنید. این مسئله مشکل شماست شخصاً روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روان‌شناس کمک بخواهید.

 

17 - زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج می‌برد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی‌تر کرده و از خود دور می‌کنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر می‌گردد.

 

18 - در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش می‌گذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار می‌آورد.

 

19 - او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگی‌اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می‌کنید که در موردش صدق نمی‌کند و این مسئله موجب کدورت در روابط می‌شود.

 

20 - وقتی شما در می‌یابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشته‌اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگی‌تان شکوفا می‌شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می‌پذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر می‌آید .

منبع : راه زندگی