سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
کسب آرامش حتی در شرایط نامطلوب
در دنیای پرهیاهوی امروز تقریبا همه ما گاهی از یکدیگر میرنجیم، بیآنکه بخواهیم، یکدیگر را میآزاریم و در موقعیتها و شرایطی قرار میگیریم که برایمان بسیار ناراحتکننده یا غیرقابل تحمل است. اما واقعا چرا اینگونه است؟
چرا اجازه میدهیم شرایط بیرون و اطرافیانمان اینگونه ما را آزردهخاطر و آسیبپذیر کند؟ در این میان چهکسی مقصر است؛ ما که شاید بیش از حد حساس شدهایم یا دیگران که بهخود اجازه میدهند اینگونه با ما رفتار کنند؟ با اندکی تامل درمییابیم که تقریبا غیرممکن است کاری کنیم که دیگران همیشه آنگونه که ما میخواهیم با ما رفتار کنند یا هرگز ناراحتمان نکنند. پس بهترین راه این است که نحوه پاسخدهی خودمان را با شرایط بیرونی بهدرستی هدایت کنیم. اما توجه داشته باشیم که نباید بهدنبال راهحل فوری بگردیم زیرا اگر میخواهیم نتیجه خوبی بگیریم، باید با صبر و حوصله زیاد تکنیکهای مناسبی را بهکار ببندیم.
در واکنش و برخورد با دیگران هنگامی که بعضی احساسات مانند خشم، اضطراب، خستگی یا احساس گناه بر ما غلبه میکنند، نمیتوانیم واکنش مناسبی داشته باشیم. مثلا اگر در یک مصاحبه شغلی یا هنگام گفتوگو با شخصی مهم بیش از حد دچار ترس، اضطراب یا نگرانی شوید، نمیتوانید بهگونهای مۆثر و موفقیتآمیز عمل کنید. بنابراین از موقعیتی که در آن قرار گرفتهاید میرنجید و آزردهخاطر میشوید.
هر روز هزاران عامل ناراحتکننده اطراف ما وجود دارد. اما اگر تصمیم داشته باشیم واکنش درستی در مقابل آنها داشته باشیم، نباید بگذاریم به راحتی ما را برنجانند. در واقع هیچچیز نمیتواند ما را ناراحت کند، مگر اینکه خودمان اجازه دهیم این اتفاق بیفتد. بنابراین باید ببینیم در یک موقعیت ناراحتکننده چه عواملی باعث میشوند ما واکنش نامناسب یا تندی داشته باشیم. ابتدا بهنظر میرسد وقتی در برابر موقعیت یا شخص خاصی قرار میگیریم احساس یا رفتار نامناسبی داریم که باعث رنجش یا اقدام نامناسبی از طرف ما میشود اما با بررسی بیشتر متوجه میشویم که این باورهای ما درباره رویدادها یا اشخاص مختلف است که نوع احساسات و رفتار ما را شکل میبخشد. باید ببینیم وقتی با موقعیتی دشوار یا شخصی سختگیر مواجه میشویم، قبل از اینکه به احساس یا رفتار خاصی برسیم چه کار میکنیم؟ برای توصیف کاری که در این بین انجام میدهیم واژههای زیادی وجود دارد؛ سریع واکنش نشان میدهیم، تصمیم میگیریم، تحلیل یا قضاوت میکنیم، موقعیت را میسنجیم و ارزیابی میکنیم و...
اما تمام این واژهها تحت عنوان فکرکردن قلمداد میشوند و شیوه تفکر ما در پاسخ به شخص یا موقعیتی خاص، یعنی نحوه پاسخدهی و رفتار ما را در مرحله بعد معین میکنند و نشان میدهند که آیا اجازه میدهیم شرایط بیرونی به راحتی ما را ناراحت کنند یا خیر؟ متأسفانه بسیاری از اشخاص، بهویژه در موقعیتهای خاص و غیرمنتظره اصلا فکر نمیکنند و فقط واکنش نشان میدهند ولی در بسیاری موارد ما براساس باورهایی که نسبت به موقعیتهای مختلف داریم احساس و رفتار میکنیم. اگر باور داشته باشید که شکستخوردن و موفق نشدن خیلی وحشتناک و ناراحتکننده است، از موقعیتهایی که ممکن است در آنها شکست بخورید فرار میکنید یا واقعا شکست میخورید. اگر نتوانید تحمل کنید دیگران راهتان را در بزرگراه ببندند، وقتی چنین اتفاقی میافتد، بسیار عصبانی و ناراحت میشوید.
صرفنظر از میزان موجهبودن موقعیت، طرز تفکر ما درباره آن، معین خواهد کرد که تا چه حد ناراحت میشویم و به چه میزان به عوامل بیرونی اجازه میدهیم ما را برنجانند. در واقع چون شیوه تفکر ما درباره شخص یا موقعیت در این مرحله، طرز برخورد ما را تعیین میکند، در این صورت این توانایی را داریم که پاسخهایمان را کنترل کنیم و به اشخاص یا موقعیتها اجازه ندهیم به راحتی ما را ناراحت کنند.
ما باید مسئولیت احساسات و رفتارمان را قبول کنیم و نباید دائم اشخاص و شرایط را مقصر بدانیم و رفتار خودمان را توجیه کنیم. پذیرش مسئولیت احساسها و رفتارهایمان اهمیت زیادی دارد. مسئولیت به این معناست که شما در قبال احساسها و رفتارهایتان پاسخگو هستید چون توانایی هدایت و کنترل آنها را دارید.
باورهای غلط
بسیاری از باورهای غلط ما باعث میشوند که اجازه دهیم دیگران بهراحتی ما را ناراحت کنند؛ مثلا نگرانی بیش از حد در مورد طرز فکر دیگران درباره ما. این نوع تفکر نگرانی بیش از حد و ترس شدید از خردشدن را بهوجود میآورد اما میتوانید به جای آن درباره ترجیحهای واقعبینانه فکر کنید، میتوانید نسبت به کارهایی که میکنید متعهد باشید و در کنار آن بخواهید دیگران هم شما را تأیید کنند. اما اگر اینگونه نباشد، باز هم میتوانید تحمل کنید؛ یعنی باید بپذیرید که همیشه نمیتوانید مورد تأیید دیگران قرار بگیرید.
باور غلط دیگری که باعث ناراحتی شما میشود این است که فکر میکنید هیچوقت نباید شکست بخورید زیرا تحملش را ندارید؛ این باور بهبیان ساده، یعنی نگرانی بیش از حد از شکست خوردن. نمونههای زیادی در مورد ترس از شکست وجود دارد. بسیاری از افراد موفق هنگامی که شکست میخورند، دچار افسردگی میشوند و گمان میکنند به آخر خط رسیدهاند و نمیتوانند شرایط را بپذیرند. البته یکی از نتایج ترس از شکست معمولا ناتوانی از تحمل انتقاد است؛ یعنی مردم در مقابل هر چیز، توجیه و بهانه میآورند. آنها اجازه میدهند دیگران ناراحتشان کنند چون نمیتوانند قبول کنند که اشتباه کردهاند.
یکی دیگر از باورهای غلط نیز تحمل کم در برابر ناکامی است. این باور به این معناست که بخواهیم آدمها و شرایط همیشه همانگونهای باشند که خودمان انتظار داریم. گاهی حتی چیزهای بسیار کوچک و به ظاهر بیاهمیت میتواند درست به اندازه چیزهای بزرگ یا حتی بیش از آنها اینگونه افراد را ناراحت و عصبانی کند. گاهی تحمل کم در برابر ناکامیها، حس درماندگی و قربانیبودن را برای ما بهدنبال میآورد و این موضوع میتواند موجب واکنشهایی ناشی از خشم و عصبانیت، کنارهگیری، فرار از مسئولیتپذیری، احساس تأسف و... شود.
بنابراین در بسیاری از موارد ما از دیگران یا شرایط آزردهخاطر میشویم و میرنجیم چون تحملمان کم است و نمیتوانیم صبر کنیم تا شرایط بهتر شود. در خیلی از موارد هم گمان میکنیم اگر مشکلی پیش بیاید باید سریع بتوانیم برایش راهحلی پیدا کنیم. توجه داشته باشید که پشتکار و شکیبایی در مورد مشکلات و بهدنبال راهحل بودن خوب است اما بهتر است با صبر و حوصله بهدنبال راهحل بگردید.
یکی دیگر از مواردی که ما را متاثر و اندوهگین میکند پرداختن بیش از حد به گذشته است؛ یعنی گمان میکنید چیزی که باعث میشود احساس بدی داشته باشید، گذشته شما و تمام اتفاقاتی است که در دوره کودکی، در روابط پیشین یا در شغل قبلی برایتان پیش آمده است. مثلا همیشه میگویید چون پدر و مادرتان در کودکی رفتار خوبی با شما نداشتهاند، حالا اعتماد به نفس لازم را ندارید یا چون معلم ریاضی شما در دوران مدرسه خوب درس نمیداده شما هیچوقت نمیتوانید به ریاضیات علاقهمند شوید؛ البته شکی نیست که تجارب گذشته ما تأثیر زیادی بر رفتارهای کنونیمان میگذارند ولی تا وقتی خودمان چنین اجازهای را ندهیم حتی مرور خاطرات بد هم نمیتواند ما را ناراحت کند.
وقتی ما بپذیریم که شرایط و افرادی که سر راهمان قرار میگیرند همیشه نباید آنگونه باشند که ما میخواهیم، از رفتار و شرایط نامطلوب هم کمتر رنجیدهخاطر میشویم. لحظهای با خود فکر کنید و ببینید هنگامی که واکنش تندی نشان میدهید یا ناراحت میشوید چهکسی عامل اصلی آن است؛ رئیس، همسر، دوست، فرزند یا همکار شما؟ البته این بدانمعنا نیست که نمیتوانید به انتخاب خود از دست کسی یا چیزی عصبانی شوید؛ حتما میتوانید اما درک اینکه چهکسی مسئول احساساتتان است (یعنی خودتان) به شما اجازه میدهد از خود بپرسید: «آیا دوست دارم در این موقعیت اینگونه احساس یا رفتار کنم؟» اگر جوابتان منفی است، در این صورت قصد دارید بدون تغییردادن تفکر نامعقول خود چه کاری انجام دهید؛ تغییری که تأثیر خوبی هم بر احساسات و رفتارهای شما خواهد گذاشت؟
منبع: همشهری آنلاین
ویدیو مرتبط :
کسب آرامش با تقویت باورهای معنوی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
6راهکار عملی کسب آرامش
آرامش به معنای طمأنینه و راحتی فکر در زندگی، حقیقت مطلوبی است که اسلام آن را ستوده است و راههایی برای رسیدن به آن تعیین کرده است. از نظر اسلام آرامش و طمأنینه امری واقعی، حقیقتی و دست یافتنی است. در متون دینی ما راه های به دست آوردن آرامش بیان شده است و همین امر بهترین دلیل بر امکان دست رسی به آن است.
علاوه بر این پیاده کردن دستوراتی ما را در رسیدن به آن نزدیک می کند. بزرگانی که به دستورات دین عمل کرده اند و به آرامش درونی رسیده اند، میتواند ما را به این واقعیت رهنمون سازد که کسب آرامش در زندگی یک شعار نیست و این چیزی است که ما خود می توانیم با به کار بستن دستورات دینی آن را در خود احساس و تجربه نماییم. در این مجال بر آنیم یکسری از راهکارهایی که امام علی علیه السلام در رسیدن به این مطلوب موثر دانسته اند را بیان نماییم.
1ـ سخن گفتن با خداوند
حضرت علی (علیه السلام) در نامه خود به فرزندش امام حسن (علیه السلام) می فرماید:
«...غم و اندوه خود را در پیشگاه خداوند مطرح كن تا غم های تو را برطرف كند و در مشكلات تو را یاری رساند...»(نامه 31)
روشن است كه سخن گفتن با كسی كه دسترسی به او در هر زمانی امكان پذیر است و صحبت كردن با او هیچ قید و شرطی لازم ندارد و هیچ محدودیت زمانی ندارد و هیچ واكنش نامناسب و پیامد نامطلوبی در پی ندارد و از همه مهمتر اینكه از قدرت بی پایانی برخوردار است و مشتاق است كه بندگانش با او سخن گویند و از او كمک بخواهند تا از این قدرت بی پایان خود برای یاری رساندن به آنها استفاده كند، غم و اندوه را از انسان دور می نماید و او را امیدوار و شاد می سازد. به اعتقاد دول واسكوكان دعا و نیایش باعث می شود كه افراد خوشبینانه احساس كنند بر {وقایع} آینده كنترل بیشتری دارند و این اعتقاد موجب افزایش اعتماد به نفس، عزت نفس و احساس هدفمندی در آنها می شود. بیشترین تأثیر مذهب بر شادی به دلیل نیایش زیاد و نزدیكی به خداوند است. (آرجایل ، 2001)
2- نماز خواندن
حضرت علی (علیه السلام) در مورد تأثیر نماز بر كاهش غم و اندوه می فرماید:
"آن چه كه بین من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم تا از خدا عافیت بطلبم، مرا اندوهگین نخواهد ساخت."(حکمت 299)
از آن جا كه نماز خواندن نیز نوعی سخن گفتن با خداوند است، بنابر این همه مزایای سخن گفتن با خداوند را دارد و علاوه بر آن به دلیل اینكه عبارات مورد استفاده در نماز از سوی خداوند تعیین شده است میتوان گفت كه این عبارات بهترین عبارات برای سخن گفتن با خداوند است و بهترین نتیجه و بیشترین تأثیر را دارد. دول واسكوكان(1995) معتقدند كه نماز و دعا خوشبینی و احساس كنترل را افزایش می دهد و این عوامل به نوبه خود باعث ایجاد احساس شادی می شود.
3 - صله ارحام( روابط خویشاوندی )
حضرت علی(علیه السلام) در مورد اثرات مثبت رابطه با خویشاوندان می فرمایند: «... خویشاوندان انسان بزرگترین گروهی هستند كه از او حمایت می كنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و به هنگام مصیبت ها نسبت به او پرعاطفهترین مردم می باشند.» (خطبه 23)
كمک به دیگران در موقع پریشانی، تجربه نوعدوستی ایجاد می كند كه منبعی برای هیجان مثبت است. (باتسون، 1987)
به اعتقاد آرجایل (2001) معاشرت پذیری با ارزش است زیرا به تعاون و كمک دو جانبه منجر می شود و این وضعیت لذت بخش است. روابط اجتماعی یکی از بزرگترین منابع شادی است. کامان وفلت (1983) در تحقیقی دریافتنند که مردم شاد احساس نزدیکتری با دیگران دارند و احساس اعتماد و مورد علاقه بودن می کنند و بیشتر علاقه مندند با دیگران باشند و احساس تنهایی نمی کنند. با دوستان بودن نیز یکی از منابع اصلی لذت است.
برخی از فواید با دوست بودن ممکن است ناشی از فعالیت های لذت بخشی باشد که آنها برای یکدیگر انجام می دهند یا خود در فعالیت های لذت بخشی مشارکت می کنند حداقل کارکرد ممکن این فعالیت های مشترک این است که موجب لذت و روابط حمایت کننده می شوند. مردم شاد نه تنها تعامل اجتماعی بیشتر ی با یکدیگر دارند بلکه کیفیت روابط آنها بالاتر است.(آرجایل،2001)
بری و هانسن (1996) دریافتند که کیفیت رابطه دانشجویانی که شادترند در مقایسه با دانشجویان دیگر ، بالاتر است. اگر ما عمیقاً از شخص دیگری مراقبت کنیم نه تنها خودمان تشویق می شویم بلکه این کار در شادکامی دیگران مۆثر است. (آرجایل، 2001)
4- جستجوی سخنان حکمت آمیز
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:
امام علی" همانا این دلها همانند تن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دلها سخنان زیبای حكمت آمیز بجویید ." (حکمت 91)
در حكمت 197 نهج البلاغه نیز چنین روشی مورد تأكید قرار گرفته است.
حضرت علی (علیه السلام) همچنین می فرماید:
" گفتار حكیمان اگر درست باشد درمان {است}... . " (حكمت 265)
از آن جا كه سخنان حكمت آمیز غالبا ارضا كننده حس زیبایی شناختی و یادآوری كننده حقایق فراموش شده است و انسان فطرتاً همیشه طالب زیبایی و جویای حقیقت است، بنابراین طبیعی است كه با شنیدن سخنان زیبای حكمت آمیز احساس لذت و شادابی به او دست می دهد. روشن است كه قرآن و احادیث كه در بردارنده سخنان خداوند و پیامبر اكرم و امامان هستند، بهترین و زیباترین سخنان حكمت آمیز می باشند. بسیاری از بررسی ها تأثیر مثبت آموزش (که سخنان حکمت آمیز نیز جزئی از آن است) را بر خشنودی نشان داده اند.(آرجایل، 2001)
"... خویشاوندان انسان بزرگترین گروهی هستند كه از او حمایت می كنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و به هنگام مصیبت ها نسبت به او پرعاطفه ترین مردم میباشند"
5 - اهل عمل بودن
حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: " آن كس كه در عمل كوتاهی كند دچار اندوه می شود." (حکمت 127)
از آن جا كه رسیدن به هر هدفی، چه این هدف دنیوی باشد چه اخروی، چه مادی چه معنوی مستلزم برنامه ریزی درست و عمل كردن به این برنامه است، بنا بر این اهل عمل بودن ضامن دستیابی به شادی و خوشبختی و كوتاهی در عمل به ارزشها و اعتقادات و برنامه های خود، ایجاد كننده حسرت و غم و اندوه است. بی کاری همه جنبه های شادی از جمله عاطفه مثبت، رضایت از زندگی و عاطفه منفی را متأثر می سازد. افراد بیکار احساس ملالت میکنند، عزت نفس اندکی دارند، گاهی عصبانی می شوند و گاهی اوقات بی تفاوتی عاطفی در آنها بروز می کند.(ارجایل، 2002)
6 -غنیمت شمردن فرصت ها
حضرت علی(علیه السلام) در نامه خود به فرزندش امام حسن علیه السلام می فرماید: "... پیش از آن كه فرصت از دست برود و اندوه به بار آورد، از فرصتها استفاده كن." ( نامه 31 )
ایشان در حکمت 118 نیز اندوهبار بودنِِِ از دست دادن فرصتها را مورد تأكید قرار داده اند.
از آن جا كه لازمه عمل به برنامه های خود و در نتیجه دستیابی به اهداف دنیوی و اخروی و مادی و معنوی، استفاده بهینه از فرصت هاست، بنابراین با استفاده درست از وقت است كه می توان به شادی دست یافت و در مقابل از دست دادن فرصتها به این دلیل كه باعث ناكامی در دستیابی به اهداف می شود، غم و اندوه به دنبال دارد. معلوم شده است که افراد بیکار کمتر زمان خود را سازمان دهی می کنند(فیدر و بوند،1983) و این مسأله یکی از علل بهداشت روانی (و از جمله شادی) کمتر است. ( وانبرگ وهمکاران، 1997)
منابع:
آرجایل ،مایكل .(2001). روانشناسی شادی.ترجمه مسعود گوهری اناركی و همكاران(1383).اصفهان : انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان.
حضرت علی. نهج البلاغه.گردآورنده: رضی، شریف(400 ه.ق). ترجمه محمد دشتی.(1379).قم: انتشارات مجتبی.
بررسی دیدگاه غم و شادی در نهج البلاغه، اعظم مرادی
تبیان