سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

چگونه یک رابطه عاطفی را تمام کنیم؟



تمام کردن یک رابطه عاطفی

تمام کردن یک رابطه عاطفی به هیچ وجه ساده نیست

 

تمام کردن یک رابطه عاطفی به هیچ وجه ساده نیست. اما یادتان باشد که قبل از هر تصمیمی، خوب در مورد دلایلی که به خاطر آن دارید از عشق زندگی تان می گذرید، فکر کنید. این را هم در نظر بگیرید اگر چه در حال حاضر او را نمی خواهید اما روزی او عشق زندگی تان بوده است، پس در تصمیمات خود صادق باشید.

با رعایت نکاتی که در اینجا برایتان آورده ایم، می توانید آسان تر و با آسیب کمتری رابطه عاطفی خود را به پایان برسانید.

1.در مورد تصمیمی که می گیرید، مطمئن باشید
اگر بین شما و شریک زندگی تان مشکلی هست، بهتر است قبل از این که یک طرفه در مورد اتمام رابطه تصمیم بگیرید، با شریک زندگی خود گفتگو کنید. اگر پس از آن واقعا بر تصمیم تان مصمم هستید، فهرستی از دلایل جدایی خود را بر کاغذ بنویسید و اگر اطمینان یافتید که هیچ راه حلی برای آنها وجود ندارد، آنوقت تصمیم درست را بگیرید.

2.هنگام عصبانیت تصمیم نگیرید
هنگامی که از دست شریک زندگی خود عصبانی هستید یا خودتان را بابت اتفاقی که افتاده سرزنش می کنید یا حتی اگر روزهای سختی را پشت سر گذاشته اید و در آرامش کافی به سر نمی برید، از گرفتن تصمیم در مورد رابطه عاطفی تان به شدت خودداری کنید. قبل از گرفتن همچین تصمیم مهمی، با افراد قابل اعتمادی که از رابطه شما باخبر و به اخلاقیات تان آگاهند نیز مشورت کنید.

اگر تصمیم بر جدایی گرفته اید، قبل از آن که این موضوع را با دوستان صمیمی تان مطرح کنید، آن را با شریک زندگی تان در میان بگذارید. بهتر است که او این موضوع را از زبان خود شما بشنود تا افرادی دیگر.

3.زمان و مکان را آگاهانه انتخاب کنید
اگر می خواهید در مورد جدایی صحبت کنید، سعی کنید این اتفاق در بهترین زمان و مکان بیافتد. این کار را هنگامی که شریک زندگی تان مجبور است به محل کار یا جلسه ای مهم برود، انجام ندهید. هر دوی شما باید در آرامش باشید. تعطیلات زمان خوبی برای این کار است.
سعی کنید آخرین قرارتان را در رستوران یا کافه ای که به آن علاقه دارید، نگذارید. مکانی را انتخاب کنید که هیچ اهمیتی برای هردوی شما ندارد.

4.حضوری از هم جدا شوید
از شریک زندگی تان به گونه ای جدا شوید که لایق اش هستید. مهم نیست که چقدر از دست او ناراحت یا عصبانی هستید، سعی کنید این کار حضوری باشد.

صحبت کردن در مورد جدایی تنها زمانی از طریق تلفن قابل قبول است که فاصله مکانی شما بیش از حد باشد و قادر نباشید برای مدت طولانی یکدیگر را ملاقات کنید. اگر هم احساس می کنید که او فردی عصبی است که ممکن است آسیبی به شما برساند، تمام کردن رابطه از راه دور عاقلانه است.

5.سر حرف تان بمانید
اگر واقعا تصمیم شما جدایی است، بر آنچه فکر می کنید درست است مصمم باشید و از حرف تان کوتاه نیایید. اگر شریک زندگی تان احساس کند که بر تصمیم تان قاطع نیست و آن را به شوخی و مسخره می گیرد، نتیجه آن بدتر از قبل خواهد شد.

از گفتن جملاتی که طرف مقابل تان تصور کند ممکن است در آینده بار دیگر بتواند در کنار شما باشد، خودداری کنید.

اگر فکر می کنید که گفتن جملاتی مانند «من خودم هم در حال حاضر آمادگی این کار را ندارم» از درد او می کاهد، اشتباه کرده اید. این جملات تنها درد او را تشدید می کند پس هم با خود و هم با او صادق باشید.

6.صادق باشید اما بی رحم نه
بدترین دلیلی که از نظر طرف مقابل تان می تواند یک رابطه عاطفی را به پایان برساند، این است که شما به او علاقه نداشته و فکر می کنید که او فرد ایده آل شما نیست. اگر واقعا دلیل شما این است، بهتر است صادق باشید اما سعی کنید با مهربانی این جملات را به زبان آورید.


دلایل جدایی خود را بیان کنید اما لازم نیست به جزییات بپردازید و دوباره مسائل گذشته را بیرون بکشید و در مورد آنها بحث کنید، مگر این که طرف مقابل تان واقعا حرف های شما را نفهد و کاملا گیج شده باشد. یادتان باشد که مطرح کردن مشکلات گذشته تنها نمک پاشیدن به زخم هایتان است.

طوری صحبت نکنید که طرف مقابل تان احساس خرد شدن و کوچک شدن کند. به عنوان مثال نگویید: «من یک مرد\زن واقعی می خواهم» به جای آن بگویید: «به نظر من تو باید اعتماد به نفس ات را بالا ببری»

 

اتمام رابطه عاطفی

قبل از تمام کردن رابطه، خوب در مورد دلایلی که از عشق زندگی تان می گذرید، فکر کنید

 

7.خودتان را برای هر عکس العملی آماده کنید
شریک زندگی تان پس از شنیدن حرف های شما ممکن است هر عکس العملی از خود نشان دهد، عصبانیت، ترس، ناراحتی، شوکه شدن و غیره... خودتان را برای هر عکس العملی آماده کنید.

اگر او عصبانی شد، سعی کنید که با آرامش سخن بگویید و او را هم آرام کنید. اگر کنترل خودش را از دست داد، او را برای مدتی تنها بگذارید تا دوباره به حالت نرمال خود باز گردد اما قبل از ترک اتاق این اطمینان را به او دهید که پس از آرام شدن اش، باز خواهید گشت.

اگر لازم است او را آرام کنید. اگر هم نگران تنهایی اش هستید، با یکی از دوستان یا اقوام اش تماس بگیرید تا نزد او بیاید.

اگر طرف مقابل تان می خواهد که با شما گفتگوی بیشتری کند، به او بگویید که این کار را برای آرامش او انجام خواهید داد اما بر تصمیم خود راسخ هستید و آن را تغییر نمی دهید. در صورتی که او با شما تماس گرفت، گوشی را بردارید و به تمام سوالات اش صادقانه پاسخ دهید اما سعی کنید مکالمه خود را هر چه سریع تر به پایان برسانید تا حرف هایتان به دعوا نکشد.

8.برای آینده خود برنامه ریزی کنید
بهتر است جنبه منفی این اتفاق را کنار گذاشته و روی نکات مثبت آن تاکید کنید. به عنوان مثال این رابطه را فرصتی برای رشد، یادگیری و شناخت افراد بپندارید و از آن درس بگیرید.

اگر دوستان مشترکی دارید، سعی کنید تا مدتی از آنها دور بمانید تا همه چیز برایتان عادی و بی تفاوت شود.

اگر هر دوی شما به یک کافه یا رستوران یا حتی پارک علاقه دارید، برای مدتی از رفتن به این مکان ها خودداری کنید.

اگر وسیله ای متعلق به او دست شماست، بهتر است همین حالا او را پس دهید تا مجبور نباشید بعدها این کار را انجام دهید و بار دیگر خاطرات خود را پر رنگ کنید.

9.سعی کنید رابطه خود را به عنوان دو دوست معمولی ادامه ندهید
بهتر است قید برقراری ارتباط به عنوان دو دوست معمولی را پس از جدایی بزنید زیرا این کار تنها نمک به زخم تان می پاشد. اگر هم می خواهید این کار را انجام دهید، بگذارید چند ماه یا حتی سال از آخرین دیدارتان بگذرد.

10.به خودتان زمان دهید
فردی که یک رابطه عاطفی را بهم می زند، به اندازه فرد دیگر، غصه دار است. سعی نکنید پس از جدایی جشن بگیرید و نشان دهید که هیچ اتفاقی نیافتاده است. به خودتان زمان دهید و در موزرد آنچه اتفاق افتاده و آنچه می خواهید در آینده اتفاق افتد، فکر کنید. ببینید چه کارهایی شما را خوشحال می کند و به دنبال شان بروید.

اگر دوست دارید که چند روز تنها در خانه بمانید و گریه کنید، اشکالی ندارد اما پس از آن به دنیای واقعی خود بازگردید و زندگی را از سر بگیرید.

صحبت کردن با یک دوست در این شرایط می تواند به شما کمک فراوانی کند.

11.از رابطه ای که در گذشته داشته اید، لذت ببرید
پس از گذشت چند هفته یا حتی ماه، حال شما به تدریج رو به بهبودی می رود. در طول این مدت سعی کنید از هر آنچه شما را یاد او می اندازد، خودداری کنید. زمانی که حالتان کاملا خوب شد، تغییراتی به زندگی خود دهید. به عنوان مثال به سفر بروید، سرگرمی های جدیدی برای خود بسازید، دکوراسیون خانه تان را تغییر دهید یا در کلاس های گوناگون ثبت نام کنید. آن وقت می بینید که زندگی هنوز هم در جریان است.

 

منبع: برترینها

 


ویدیو مرتبط :
رابطه عاطفی اینترنتی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کنار آمدن زنانه با تغییرات رابطه عاطفی‌



رابطه عاطفی‌,تغییرات رابطه عاطفی‌, رابطه های عاشقانه

اگر جزو زنانی هستید که تصور می کنند همه رابطه های عاشقانه و زن و شوهری همانند فیلم ها باید باشند، از شما تقاضا می کنیم از هم‌اکنون این دیدگاه را در خود از بین ببرید. داستان عاشق و معشوق هایی که یکدیگر را می بینند و برای رسیدن به هم سر از پا نمی شناسند و فورا ازدواج می کنند و ازدواجشان سرشار از عشق و محبت و آسودگی است را فقط در داستان های خیالی و فیلم های هالیوودی می توان پیدا کرد. واقعیت زندگی فراتر از این خیالات است. منظورمان این نیست که عشقی وجود ندارد؛ عشق هست اما واقعیت های زندگی هم هستند. باید بدانید حتی دونفر عاشق هم در طول سال ها تغییر می کنند. اصلا تغییر جزو ذات آدمی است و گاهی رویدادهای محیط باعث تسریع این روند می شوند.

استرس های جامعه بر پویایی اشتیاق و علاقه تاثیر می گذارند و هیچ‌کس نمی تواند آن را انکار کند. روزهای هیجان‌انگیز هر رابطه ای پس از گذشت زمان رو به سردی می نهد و دیگر دو طرف، آن شور اولیه را ندارند. اینها واقعیت زندگی هستند. قرار نیست از میزان عشق کاسته شود، فقط هیجان ها کاهش می یابند. البته گاهی هم منجر به رویدادهای ناراحت کننده می شود که چندان خوشایند نیست. اما زندگی همین است و نتیجه هر رابطه ای مستقیما به انتخاب های خود آدمی بستگی دارد.

آدم ها در طول زمان به تغییر نیاز دارند. وقتی کسی به شما می گوید: «تو عوض شده ای!» لزوما حرف بدی نزده است. گاهی به این مفهوم است که شما از زندگی کردن برای دیگران دست کشیده اید و می خواهید به روش خود زندگی کنید. گاهی اوقات هم این معنا را دارد که دیگر آن شریک مهربان قبلی نیستید که من عاشقت شدم!

در این مطلب می خواهیم ببینیم این تغییر کردن ها چه تاثیراتی بر روابط زن و مرد دارند. برای درک بهتر این مساله، تجربه های واقعی زوج هایی را ذکر کرده ایم که اخیرا مکالمه آنها حول محور: «تو تغییر کرده‌ای!» می چرخیده است. در میان صحبت های آنها می توان نکات ارزشمندی درک کرد.

دیگر مرا نمی دید
فاطمه 37 ساله می گوید: «حدود سه سال از زندگی ما نگذشته بود که متوجه تغییرات روحی همسرم شدم. او خیلی راحت سالگرد ازدواجمان را فراموش کرده بود و تعریف و تمجید از من و ظاهر و کارهایم که همیشه برایش کاری عادی بود، بسیار کاهش پیدا کرده بود. قبلا بزرگ ترین بحث ما این بود که کدام رستوران را برای شام رزرو کنیم؟ اما اکنون سر هیچ و پوچ هم با هم دعوا داریم. این زندگی خسته کننده شده بود! به همین دلیل با او صحبت کردم و خواستم روزمره‌گی سایه افکنده بر زندگیمان را از بین ببریم و همین کمک کرد تا برخی از عادت های کسل‌کننده را با همکاری هم ترک کنیم.»

نکته آموزشی: اینکه پس از مدتی ظاهر و اندام و جذابیت چهره طرف مقابل دیگر آن جاذبه قبلی را برایمان نداشته باشد کاملا عادی است. همه انسان ها به نادیده گرفتن چیزهایی که زیاد می بینند، عادت می کنند. مسلما کسی دوست ندارد نادیده گرفته شود. این مساله در هر دو جنس زن و مرد مصداق دارد. همه انسان ها، فارغ از جنسیت، به توجه و دیده شدن نیاز دارند و این کار بسیار ساده است. با یک برنامه‌ریزی ساده برای شام بیرون رفتن در سالگرد ازدواج یا قرار گذاشتن های متداوم در یک کافه که پاتوق همیشگی شما پیش از ازدواج بوده است، می توانید روح تازه ای به زندگی روزمره خود ببخشید.

او استرس کارهایش را به خانه می آورد
سارا 32 ساله می گوید: «همسر من وکیل است. هنگامی که حجم کاری او زیاد می شود، رفتارش به کلی تغییر می کند. خیلی سریع عصبانی، تند مزاج و دمدمی می شود و نمی تواند از هیچ چیز لذت ببرد یا خوشحال باشد. دیگر آن «آقای خوشحال»ی که همیشه بود نیست. این شرایط وقتی بدتر می شود که فشار کاری او افزایش می یابند. من می توانم تاحدی او را درک کنم. اما انتظار دارم او هم درک کند که این رفتار چه آسیبی به رابطه ما می زند. دمدمی بودن او به عادت برایش تبدیل شده است.»

نکته آموزشی: گاهی آدم ها نیاز دارند به آنها یادآوری شود رفتارهای آنها چه تاثیراتی روی حالات روحی دیگران دارد. انسان ها باید هرچند وقت یک‌بار، طرز فکر و رفتارهای خود را مورد بازبینی قرار دهند تا از احساسات واقعی و رفتارهایشان آگاه شوند. گاهی آدمی با تکرار یک عادت نمی تواند تاثیرات منفی آن بر اطرافیان را ببیند و درک کند. گاهی از خود بیرون بیایید و رفتارهایتان را بسنجید. اگر می خواهید احساسات خود را تخلیه کنید، خیلی خب، این کار را بکنید. اما بدانید چطور این کار را انجام می دهید. وقتی یک شریک عاطفی برای خود انتخاب کرده اید، باید نیازهای او را نیز در ردیف نیازهای خود قرار دهید. باید درک بالایی داشته باشید. اگر می خواهید تنها باشید، باشگاه بروید یا بیشتر وقت خود را در محل کار سپری کنید، این را برای شریکتان توضیح دهید که این شرایط موقتی است. این حق او است که بازگشت مهربانی شما را ببیند. به گونه ای رفتار نکنید که او شما را معتاد کار فرض و تصور کند با کارتان ازدواج کرده اید.

مرا محدود کرده بود
مریم 41 ساله می گوید: «پس از چند سال که از زندگی مشترک من و همسرم گذشت، او به انسان درون‌گرایی تبدیل شد و از من نیز می خواست همانند خودش باشم. حدود 8 سال از زندگی مشترک ما گذشته بود که سرانجام تصمیم گرفتم به او بگویم از این که مرا محدود می کند و می خواهد در خودم باشم، ناراحت و ناراضی هستم. من دوست داشتم بیرون بروم و زندگی اجتماعی بهتری داشته باشم. دیدن و بودن در کنار آدم ها برایم ارزش و اعتبار بیشتر از این داشت که مدام در خانه و تنها باشم. به او گفتم من نیاز دارم بیشتر بیرون بروم و از اینکه در زندگی فقط با او باید معاشرت داشته باشم، خسته شده ام. ابتدا او بسیار ناراحت شد. اما یادش آوردم که در ابتدای زندگی چگونه بودیم، اینکه من در گروهی زنانه فعالیت اجتماعی داشتم، به طور حرفه ای تنیس بازی می کردم و وقتم را با دوستانم سپری می کردم. به او گفتم من ذاتا هنوز همان انسان اجتماعی آن روزها هستم. بالاخره به تدریج توانستم کاری کنم که هم خودم بیشتر بیرون بروم و هم با یکدیگر فعالیت ها و معاشرت های اجتماعی بیشتری داشته باشیم.»

نکته آموزشی: شما باید یاد بگیرید بدون ضعف نشان دادن، با دیگران سازش و مدارا کنید. در زندگی باید میان استقلال و عدم استقلال تعادل برقرار کنید. منظور این است، بتوانید با دوستان و اطرافیان خود معاشرت داشته باشید، اما نه هر شب و دایمی. باید در کنار حفظ زندگی زناشویی خود، زندگی اجتماعیتان را نیز ادامه دهید. زن ها عموما بسیار اجتماعی تر از مردها هستند. این مساله با بالا رفتن سن آنها بیشتر هم می شود. به همین دلیل، بسیار مهم است در رابطه خود بر متقابل بودن رفتارها تمرکز و تاکید داشته باشید.

بچه‌دار شدن جمع دونفره ما را از بین برده بود
فرشته 35 ساله می گوید: «چند سال نخست زندگی ما واقعا عالی و رویایی بود. اما به محض اینکه بچه‌دار شدیم، همه آن خوشی ها پایان یافت. همسر من نقش یک پدر مسوول را به عهده گرفت و همه حواس خود را به دو دخترمان داد. او در میان این «پدر مهربان بودن» فراموش کرده بود که همسری هم دارد و باید شوهر خوبی هم باشد. دیگر کمتر به من توجه می کرد و تقریبا رابطه دونفره ما به صفر رسیده بود. من دوست نداشتم به او حس گناه بدهم به همین دلیل همه این شکایت ها را در دل خود نگه می داشتم. تا اینکه متوجه شدم این دردهای درونی مرا به فکر کردن به طلاق سوق می دهد. این تفکر باعث شد تا به حرف بیایم و به او بگویم چقدر از اینکه دیگر رابطه دونفره ای با هم نداریم ناراحت هستم. البته این کار استرس زیادی برایم داشت. اما از اینکه همه وقت ما را بچه ها پر کرده بودند بسیار ناراضی بودم. تا اینکه همسرم شدت ناراحتی و افسردگی مرا درک کرد و پس از آن هفته ای یک بار با هم تنها بودیم. به بچه ها آموختیم که این ساعت ها مختص پدر و مادر است و در آن روز برای آنها پرستار می گرفتیم. این باعث زنده شدن دوباره رابطه دونفره ما شد.»

نکته آموزشی: بسیاری از رابطه های عاشقانه و هیجان‌انگیز زن و شوهرها پس از بچه‌دار شدن از بین می رود. اما باید این توان را داشته باشید که آن اشتیاق را پس از حضور بچه ها نیز حفظ کنید. تربیت بچه ها و مراقبت از آنها مستلزم این نیست که شما همه وقت و زندگی و رابطه خود را فدای آنها کنید. زن یا شوهر بودن به اندازه مادر یا پدر بودن مهم است. این نکته را فراموش نکنید و به روش خود، برای با هم بودن برنامه ریزی کنید.
منبع:برترین ها