سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

چگونه می توان در ذهن دیگران ماندگار شد؟



ماندگار شدن در ذهنها

انسان‌هایی که ظاهر ثابتی دارند تأثیرگذاری بیشتری در مخاطب خود دارند

 

در واقع، بسیاری از ما علاقمند هستیم که اطرافیانمان برداشت مطلوبی از برند شخصی‌مان داشته باشند. این مهم به ویژه در تعاملات و مناسبات سازمانی از جلوه بیشتری برخوردار است. به عبارتی تصور و قضاوت سایرین برای ما انسانها از اهمیت بالایی برخوردار است

 

برای این که شخصیتمان به یک برند تبدیل شود و به یاد دیگران بمانیم؛ باید عواملی را مد نظر قرار دهیم و درون خودمان تقویتشان کنیم.برخی از آن‌ها ظاهری هستند و برخی از آن‌ها رفتاری.

عوامل ظاهری:
برای خوش پوش بودن حتما نباید برند یا مارک لباس خاصی بپوشیم، شاید دانستن کمی دانش بصری و رنگ شناسی بتواند به ما کمک می‌کند.


1- استفاده درست از لباس‌های مناسب برای مکان‌های مختلف: به طور مثال پوشیدن کت و شلوار برای یک جلسه کاری که قرار است راجع به امور اجرایی باشد شاید جذاب نباشد ، بهتر است از لباس اسپرت استفاده کنیم.

2- استفاده از رنگ در لباس: خیلی وقت‌ها با رنگ لباس‌هایی که انتخاب می‌کنیم در حال پیام دادن به مخاطبمان هستیم و وقتی یک نفر مثلا بارها با کت و شلوار خاکستری یا مشکی یا سرمه‌ای با پیراهن سفید دیده شود می‌شود میتوان چیزهایی درباره‌اش حدس زد مثل اینکه آدم محافظه کاری است و یا در اداره دولتی کار می‌کند. و...

3- مرتب بودن: شاید مهمترین موضوع در لباس پوشیدن مرتب و تمیز بودن آن است. حتما قبل از پوشیدن لباس اتو فراموش نشود. همچنین از تمیز بودن لباس مطمئن باشید؛ حتی یک لکه کوچک هم در جایی که فکر می‌کنیم دیده نمی‌شود ممکن است دردسر ساز باشد و در نظر مخاطب ما تأثیر منفی بگذارد.

4- خوش بو بودن، شاید این مطلب را از پیامبر اسلام (ص) زیاد شنیده‌اید که یک سوم از درآمدشان را خرج خریدن عطر می‌کردند. پس به نظرم حتما هر روز یا یکروز درمیان استحمام کنید و از عطر استفاده کنید. بوی خوش هم به خودتان هم به مخاطبتان احساس بهتری می‌دهد.

5- داشتن ظاهر یکسان: به نظرم انسان‌هایی که ظاهر ثابتی دارند تأثیرگذاری بیشتری در مخاطب خود دارند، تا کسانی که هر چند وقت یک بار مدل موها یا آرایش صورتشان تغییر می‌کند.


عوامل  رفتاری:


1. یک سوال متفکرانه بپرسیم
سوالی بپرسیم که باعث آغاز یک مکالمه منحصر‌به‌فرد شود. مثلا به جای " کار شما چیست؟" سوالمان را اینگونه مطرح کنیم: " هدف شما از شرکت در این رویداد چیست؟" و یا " انتطار دارید که این رویداد چه نتیجه‌ای برای شما دربرداشته باشد؟"، از آنها بپرسیم که درمورد ایده جدید ما چه فکر می‌کنند. افراد همیشه یک مکالمه جالب را به یاد خواهند داشت.

2. گوش دهیم
اگر اجازه دهیم که طرف مقابل اول صحبت کند و یا پس از مطرح کردن سوال یا شروع بحث، با دقت به پاسخ او گوش دهیم، تاثیری به مراتب بیشتر، مثبت و به‌یادماندنی‌تر خواهیم داشت. اینکه ما دو گوش و یک دهان داریم، دلیلی دارد، پس باید از آنها بر همین اساس نیز استفاده کنیم.

3. بپرسیم که چه کمکی می‌توانیم انجام دهیم
هنگام ملاقات با یک فرد جدید، یک استراتژی خوب این است که به سرعت بفهمیم که کار طرف مقابل چیست و بلافاصله به دنبال راه‌هایی برای کمک به او باشیم. از او بپرسیم: " آیا اگر شما را به آقای ایکس مرتبط کنم، کمکی به شما خواهد کرد؟" و یا " آیا می‌توانم شما را به آقای ایکس معرفی کنم؟"

 

4. بر کیفیت تمرکز  کنیم، نه کمیت
در  حین مکالمه، از خود شور و علاقه واقعی نشان دهیم و  بر روی کیفیت ارتباطاتی که پیدا می‌کنیك تمرکز کنیك، نه بر  تعداد کارت ویزیتهایی که جمع می‌کنیك. کارتهای ویزیت برای شما تبدیل به مشتری نخواهند شد، اما ارتباطات و روابط قوی خواهند شد.

 

برند موفق در زندگی

در پنج دقیقه اول ملاقات با افراد جدید ، به آنها دلیلی بدهیم تا ما را به خاطر بسپارند

 

5. آنها به دلیلی نیاز دارند تا ما را به خاطر بسپارند
یکی از مهمترین کارهایی که می‌توانیم در پنج دقیقه اول ملاقات با افراد جدید انجام دهیم، این است که به آنها دلیلی بدهیم تا ما را به خاطر بسپارند. در یک رویداد مرتبط با کسب‌وکار، ممکن است که آنها افراد مختلفی را ملاقات کنند، اما زمانی که شما در اولین برخورد تاثیری قوی و به‌یادماندنی از خود به جای بگذارید، دفعات بعد آنها شما را در یاد خواهند داشت.

6. به طور شفاف و واضح بگوییم که در انجام چه کاری بهترین هستیم
سعی کنیم که مکالمه خود را با افراد جالب سازیم و آن را با شور و علاقه ادامه دهیم. درمورد کار خود باافتخار و باهیجان صحبت کنیم تا پیام خود را شفاف‌تر و دلچسب‌تر ارائه کنیم.


7. از رویدادها غافل نشویم و نبض بازار را بدست گیریم
شركت در رویدادهای کسب‌وکار و مجامع صنفی و تخصصی نظیر سمینارها و همایش‌ها ، یک راه عالی برای گسترش شبکه‌های حرفه‌ای خود از طریق ملاقات با سایر افراد این حرفه است. ما هیچ وقت نمی‌دانیم که چه کسانی را ملاقات خواهیم کرد و به چه روابط کاری در آینده دست خواهیم یافت.

8. لبخند بزنیم و مدیریت توجه را جدی بگیریم
افراد در هفت ثانیه اول پس از ملاقات، ما را قضاوت می‌کنند. لبخند زدن به روی آنها و ایجاد تماس چشمی، به آنها نشان می‌دهد که ما خونگرم و به صحبت کردن با آنها علاقمند هستیم. این حرکات کوچک زمینه را برای شروع یک مکالمه معنادار آماده می‌کند.


9. یک داستان بگوییم
گفتن داستان بهترین راه برای ایجاد یک استعاره است و به دیگر افراد اجازه می‌دهد نوع تفکر ما را بشناسند.


10. سربزنگاه بر كیفیت ارتباطات خود بیفزاییم
تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده است که شاید روشهای قدیمی‌تر مثل کارتهای ویزیت كمی تحت‌الشعاع قرار گیرند (البته نباید اثرات كارت ویزیت و ضرورت آن را دست كم گرفت)، البته می‌توانید در پایان هر ملاقات و ردوبدل کردن کارت، از آنها بخواهید تا آدرس ایمیل و دیگر اطلاعات خود را در تلفن همراه شما وارد کنند. پس از آن، می‌توانید در همان لحظه‌ ایمیل یا ژیامی را از طرق مختلف از جمله پیامك، وایبر،... را برای آنها ارسال کنید و اینجاست که در همان لحظه با آنها مرتبط می‌شوید. ممکن است کمی عجیب به نظر برسید و انجام آن سخت باشد، اما تعداد پیگیریهای افراد بعد از ملاقاتها را بسیار افزایش خواهد داد. این همان مفهوم بازایرابی سر بزنگاه است!


11. نام آنها را تکرار کنیم
همه افراد دوست دارند که صدا زدن نام خود را بشنوند، این کار کمک زیادی به ایجاد ارتباطات می‌کند. این کار همراه با ارتباط چشمی و دست دادن به روش اصولی، تصور مثبتی از ما را در ذهن آنها ایجاد خواهد کرد (می‌توانید مطالب بیشتر درخصوص مهارتهای ارتباطی غیركلامی و زبان بدن را در كتاب مهارتهای ارتباط با مشتریان شاكی به قلم اینجانب بخوانید)

 

12. آنها را تحسین کنیم
اطمینان حاصل کنید که ظاهر و رفتارشما منعکس‌کننده سلامت و انرژی‌مان است. به افرادی که ملاقات می‌کنیم، علاقه واقعی نشان دهیم؛ از آنها سوالاتی در مورد خودشان بپرسیم و سعی کنیم چیزی در آنها بیابیم تا آن را تعریف و تحسین کنیم.

13. درمورد علایق خود صحبت کنیم
در مورد علایق خود با آنها صحبت کنیم و از آنها نیز درمورد علایقشان بپرسیم. این کار از گارد گرفتن افراد جلوگیری می‌کند و به ایجاد رابطه کمک زیادی می‌کند.

گردآوری : بخش روانشناسی صبح بخیر

منابع :

درگی
سلامت نیوز

 


ویدیو مرتبط :
آلبرت وسکر (شخصیتی ماندگار در ذهن ما)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نمی‌توان با زور و تبلیغات ماندگار شد


گروه موسیقی قمر 18 و 19 اردیبهشت‌ماه با خوانندگی حمیدرضا نوربخش در شیراز به صحنه می‌رود. این اولین‌بار است که نوربخش با نوید دهقان، آهنگساز جوان اما خوش‌آتیه به صحنه می‌رود.

روزنامه شرق: خیلی‌ها معتقدند حمیدرضا نوربخش کم‌کار است ولی خودش می‌گوید که اگر دو اثر قابل‌دفاع داشته باشد برایش کافی است؛ چرا که وی به خوانندگی به چشم شغل نگاه نمی‌کند و برایش مادیات مهم نیست. وی معتقد است: نوید دهقان (سرپرست و آهنگساز گروه قمر) به‌دنبال شهرت نیست و از نظر منش، شخصیت، نوع نگاه به شعر، ادبیات و موسیقی به‌گونه‌ای است که می‌پسندم.

‌ خیلی‌ها معتقدند شما از نظر آوازی صدایی متفاوت دارید، از سویی برخی اعتقاد دارند حمایت آقای شجریان و همچنین پست و مقامی که دارید مانع از این می‌شود که با هر گروهی کار کنید....

هیچ‌وقت اینطوری نبوده و نیستم و کسانی‌که با من در ارتباط هستند کاملا به این موضوع واقفند. من غرور و تکبر ندارم. اینها اعتقاد من است زیرا آدم‌ها برایم مهم هستند یعنی هیچ‌وقت از هنرمند جوانی که مایل به همکاری با من است، به دلیل جوان‌بودنش دوری نمی‌کنم. در عین حال هیچ‌وقت اصرار نداشته و ندارم فقط با پیشکسوتان کار کنم و اگر اصرار به این موضوع داشتم با پیشکسوتان بیشتری فعالیت می‌کردم. تقاضا برای خواندن همیشه از سمت دیگران بوده و من به هیچ آهنگسازی پیشنهاد نمی‌کنم که با آنها بخوانم. حتی بسیاری از نامداران به من پیشنهاد خواندن کردند ولی من قبول نکردم چون کار را دوست نداشتم و احساس کردم دوست ندارم آن کار را برای بار دوم گوش کنم، پس چرا باید آن را بخوانم؟! الان هم اگر با نوید دهقان همکاری کردم به این دلیل است که چندین‌سال است وی را می‌شناسم و احساس کردم از نظر شخصیت، منش، نوع نگاهش به شعر، ادبیات و موسیقی به‌گونه‌ای است که می‌پسندم و ایشان هم اصلا به‌دنبال شهرت نیست.

حمیدرضا نوربخش: نمی‌توان با هیاهو ماندگار شد

بعضی آدم‌ها برای دیده‌شدن هر کاری می‌کنند در نتیجه این افراد مورد‌پسند من نیستند چون خودم هیچ‌وقت وارد این مقوله نمی‌شوم و این کارها برایم زشت و زننده است. معتقدم اگر کسی حرفی برای گفتن داشته باشد آن حرف شنیده می‌شود ولی با زور و تبلیغات به جایی نخواهند رسید و ماندگاری نخواهند داشت و فقط هیاهو دارد؛ در نتیجه هیاهو هیچ‌گاه ماندگار نمی‌شود و مانند موجی است که می‌آید و می‌رود. در همین راستا چند اثر را در دهه اخیر می‌توانیم نام ببریم که قابل شنیدن است؟! این در حالی است که هیاهوها زیاد بوده است ولی هیچ‌کدام از این هیاهوها ماندگار نشده‌اند.

‌ شما بحث تکنیک صدا‌سازی را در آموزش موسیقی ایرانی جا انداخته‌اید، کمی درباره صداسازی صحبت کنید و اینکه آیا همه هنرجویان باید حتما صداسازی را یاد بگیرند؟

بایدی در کار نیست. مقوله تمرین همیشه بوده است. تمرین در بعضی موارد بر اساس سلیقه شخصی استادان است و هیچ‌وقت به شکل خاص تدوین‌شده نبوده است. آواز همیشه به شکل سنتی آموزش داده می‌شده است که اگر هنرجویی آواز بلد بود کلاس آموزش آواز می‌رفته است و همیشه معدودی از افراد در کلاس‌های آواز می‌توانستند خواننده شوند. ما هزاران هنرجوی آواز داریم که اکثریت آنها کار قابل‌ارایه‌ای نداشتند. در آخر مجموعه‌ای از آموزش‌ها را می‌دیدند ولی نمی‌توانستند هنر خود را ارایه دهند در نتیجه خیلی‌ها از کلاس آواز زده می‌شدند و احساس می‌کردند که کار بیهوده‌‌ای انجام داده‌اند. من مدت‌ها فکر کردم دیدم اشکال کار در تکنیک است و به این نتیجه رسیدم به صورت تمرینی همزمان پیش برویم.

بسیاری از هنرجویان با اینکه باهوش بودند و فواصل را خوب می‌شناختند ولی بلد نبودند بخوانند. در همین راستا تصمیم گرفتیم قبل از ردیف یکسری اتود تمرینی را به هنرجویان آموزش دهیم. بعضی‌ها انتقاد می‌کنند و ما متاسف می‌شویم، زیرا صداسازی به معنای این نیست که اگر کسی صدا ندارد ما برایش صدا بسازیم. ما در ابتدا تست می‌گیریم، اگر صدای هنرجو مناسب بود و قابلیت داشت کمکش می‌کنیم. صدای خواننده اکتسابی نیست و اگر صدا نداشته باشد آن را قبول نمی‌کنیم و اگر قابلیت داشت کمک می‌کنیم تا از صدایش بهترین بهره‌برداری را بکند. صداسازی تمرین است و ما اتودهایی طراحی می‌کنیم که زودتر به قابلیت برسد. من پایه‌گذار صداسازی بودم و اولین‌بار اتود آن را سال 1374 مطرح کردم و از سال 1376 به هنرجویان آموزش دادم. همچنین زمان یادگیری صداسازی بستگی به آمادگی فرد دارد ولی اصولا پنج‌ماهه به پایان می‌رسد.

‌ برای صداسازی با محمدرضا شجریان صحبت کردید؟

بله ما در این زمینه خیلی با استاد شجریان صحبت کردیم و ایشان موافق این رویه و مشوق جدی من بودند. خودشان هم اتودهایی در این زمینه طراحی کردند و به نقطه‌نظرات خوبی رسیدیم.

‌ آیا خود آقای شجریان چنین کلاس‌هایی دارند؟

 استاد شجریان خودشان این کلاس‌ها را ندارند اما تا جایی که در جریان هستم با همایون شجریان چنین دوره‌هایی را کار کرده است.

‌ انتقادهای فراوانی به کلاس‌های تکنیک صدا‌سازی شما وارد شده است، نظر خودتان در این زمینه چیست؟

این انتقادها به این دلیل است که مزایای آن به‌خوبی تبیین نشده است. من خودم راضی هستم و هنرجویان من معلوم هستند. بسیاری معتقدند که صدای هنرجویانم قابل شنیدن است و رنگ‌و‌بوی آوازی دارد.

‌ این‌روزها اغلب خواننده‌ها حتی آنهایی که می‌توانند خوب آواز بخوانند به سمت تصنیف‌خوانی گرایش پیدا کرده‌اند، این موضوع به‌خاطر شرایط جامعه است یا صدایشان کشش ندارد؟

به‌طور کلی ما آوازه‌خوان کم داریم. به‌هر‌حال آواز خوب وقتی خوانده نمی‌شود گوش مردم به آثار بی‌کیفیت عادت می‌کند. متاسفانه رسانه ما هم آواز پخش نمی‌کند و بسیاری از مشکلات به‌وجود‌آمده در حوزه موسیقی به دلیل عدم پخش موسیقی خوب از صداوسیماست.  به‌نظرم هرجا که آواز خوب خوانده می‌شود همیشه شنونده‌اش نیز وجود دارد. آواز خوب یعنی آوازی که خواننده بتواند همه ابزار را از جمله صدای خوب و دانش آوازی داشته باشد و بتواند شعر را خوب بشناسد و صاحب سابقه و سلیقه باشد. بعضی‌ها فقط به‌دنبال وزن هستند و فرد یک جمله در ذهن دارد و می‌خواهد آن را به صورت شعر بیان کند و اصلا به مفهوم آن کاری ندارد در نتیجه پیام در موسیقی به‌درستی القا نمی‌شود. مثلا مایه دشتی حزن خاصی دارد و اگر خواننده در دشتی بگوید«مژده بهار...» ناهمگون و غیرقابل باور است.

حمیدرضا نوربخش: نمی‌توان با هیاهو ماندگار شد

انتخاب اشعار در آواز‌خوانی بسیار مهم است و خواننده باید با ادبیات عجین باشد. بعضی مواقع یک خواننده به‌نحوی یک شعر  را می‌خواند که فکر می‌کنیم گزارش می‌خواند. شعر و موسیقی باید در کنار هم باشند و گاهی اوقات خواننده‌ای شعری را آنقدر زیبا می‌خواند که کس دیگری سراغ آن شعر نمی‌رود. به فرض مثال آواز آقای شجریان در آلبوم«بیداد» «یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد/...» آنچنان زیبا و شفاف خوانده شده است که کسی حتی جرات ندارد دوباره سراغ این شعر برود.

‌ فارغ از کیفیت آوازها، مدت‌زمان خواندن آواز نیز کم شده است، این موضوع به‌دلیل بی‌حوصلگی مخاطبان است؟

آواز مانند یک حرف خوب و جذاب است. مثل زمانی‌که آدم سخنرانی می‌کند. مهم این است بتواند شنونده را جذب کند و خیلی‌ها نمی‌توانند در این زمینه ارتباط خوبی برقرار کنند در نتیجه مخاطب بی‌حوصله و کم‌طاقت می‌شود. در کنسرت‌های محمدرضا شجریان ندیدم کسی خداخدا کند تا کنسرت تمام شود و همه به این کنسرت می‌روند تا آواز خوب بشنوند زیرا ایشان به‌خوبی پیام را منتقل می‌کنند.