سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
چگونه با ناامیدی مقابله کنیم؟
منتظر ماندن برای خدا به معنی منفعل بودن نیست. به این معنی نیست که بیکار بایستید، به آسمان خیره شوید و منتظر یک میلیون دلاری باشید که خداوند از آن بالا برایتان میفرستد.
زندگی کامل نیست. همیشه طوفانها میآیند و میروند.
احساس ناامیدی میکنید؟ به بالا نگاه کنید! خدا بزرگ است.
خداوند از روزهای سختی که برایمان بوجود می آید برای بیرون کشیدن ما از افسردگی و ناامیدی و قوی کردن ما استفاده میکند.
نباید دلسرد شوید. همیشه امید وجود دارد.
سختیها معمولاً باعث میشوند احساس تنهایی کنیم.
آدمها هر روز با مشکلات زیادی روبهرو میشوند. در این زمانی که مشکلات اقتصادی زیادی وجود دارد، به ایمانتان تکیه کنید و بدانید که خداوند بزرگتر از آن سختیهایی است که برایتان پیش آمده است.
امید اعتمادی است که همه ما دوست داریم داشته باشیم.
اولین کاری که بعد از احساس ناامیدی انجام میدهید چیست؟
به زانو میافتید و دعا میکنید و حکمت خدا را طلب میکنید.
یا به رختخواب میافتید و آرزوی مرگ میکنید؟
وقتی ناامیدیم، داشتن امید کار سختی است
باید به نقطهای در زندگیتان برسید که دیگر نتوانید ادامه دهید. گناهتان، گذشتهتان، سختیها و مشکلاتی که هر روز با آنها دست و پنجه نرم میکنید، ظاهرتان یا وضعیت زندگیتان. وقتی هیچوقت به آن نقطه نرسید که تغییرات مثبت در زندگیتان به یک انتخاب تبدیل شود، زندگیتان پوچ و بیهوده خواهد بود.
به یک بطری کوکاکولا نگاه کنید. نیمی از آن را بنوشید و بعد بگذارید زمین. نگاه کنید مایع درون آن چه میکند. تلاشی بیهوده دارد و به ناکجا میرود، مگر اینکه محتوی بطری را بیرون بریزید. اما سر و صدا کرده و داخل محدوده ظرف میجوشد. هیچ هدفی جز مصرف شدن ندارد.
اگر به قدم زدن در جاده پهناور ناامیدی ادامه دهید، درست مثل محتوی آن بطری خواهید شد. مثل امید یک دیوانه برای فرار از تیمارستان و نداشتن قدرت لازم برای آن. باید اولین قدم به سمت آزادی را برداریم. باید از محیط ناامیدکننده اطرافتان پا را بیرون گذاشته و بقیه را به خدا بسپارید.
آدمها همیشه دور انتخابها، افسوسهای گذشته و سختیهایی که برایشان پیش آمده میچرخند. روز به روز، محیط به دیوی برای آنها تبدیل میشود که ذهنشان را به اسارت میکشد. توانایی فرار ندارند. ناامیدند. احساس گمگشتگی کرده و تصور میکنند هیچکس دوستشان ندارد.
بعد در اوج سختیها و مشکلات به سمت خدا فریاد میکشند که آنها را از این ناامیدی نجات دهد. امید اعتمادی در اعماق وجود ماست که قدرت لازم برای وارد عمل شدن و رسیدن به هدفمان را به ما میدهد.
ایمان یعنی اعتقاد به چیزی که قادر به دیدن آن نیستید. امید یعنی دوست داشته باشیم چیزی که ایمانمان میخواهد به ما نشان دهد را ببینیم. این دو در کنار هم هستند و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد.
من در شرایط سختی در زندگی خود قرار داشتم و دیگر قادر نبودم قدمی به جلو بردارم. قادر به تامین خود و خانوادهام نبودم. نه ماشینی داشتم، نه شغلی و نه پولی. از خجالت نمیتوانستم سرم را بلند کنم. تابحال چنین شرایطی داشتهاید؟ این یعنی فقر. این یعنی حتی برای کوچکترین نیازهای روزانهتان هم سختی بکشید.
و مسئله ناراحتکننده این است که خیلیها حتی شرایطی بدتر از من داشتند. در زندگی به نقطهای میرسیم که میتوانیم تصمیم بگیریم جادهای که پیش روی داریم را ادامه دهیم یا ایستاده و صبر کنیم. و مطمئناً وقتی ناامیدانه نیاز به کمک داریم، صبر کردن برای خدا بسیار سخت است.
خداوند راهی دارد که به ما نشان میدهد تا چه اندازه مهم هستیم. همه ما برای دلیلی به دنیا آمدهایم و سختیها و ناامیدیهایی که برایمان پیش میآید اهمیتی ندارند.
شما بیهوده و بیدلیل برای گذراندن این زندگی کوتاه به دنیا نیامدهاید.
منتظر ماندن برای خدا به معنی منفعل بودن نیست. به این معنی نیست که بیکار بایستید، به آسمان خیره شوید و منتظر یک میلیون دلاری باشید که خداوند از آن بالا برایتان میفرستد.
امید یک عمل است. اگر فقط یک جرقه از آن در روحتان وجود داشته باشد، خیلی زود ایمان صدایتان میکند که پایتان را بیرون گذاشته و کاری برای ناامیدیتان بکنید. خداوند در هر کدام از ما قوه درک و بصیرت قرار داده است. قدرتی درون ما قرار داده که باعث میشود بتوانیم در برابر سختیها بایستیم.
امیدتان را از دست ندهید. احساس ناامیدی کردن درد بزرگتری است تا قدم بیرون گذاشتن و با کمک ایمان به خدا کاری برای تغییر شرایط انجام دادن. خدا بزرگ است و شما را برای هدفی مهم خلق کرده است. اینطور به آن نگاه کنید، احساس ناامیدی کردن فقط شما را عقب میاندازد و در هم میشکند. پس بایستید، به بالا نگاه کنید و در دریای ناامیدی غرق نشوید. خدا بزرگ است و بیشتر اوقات او تنها کسی است که میتوانید در زمان سختیها برای کمک به سراغش بروید.
منبع :mardoman.net
ویدیو مرتبط :
چگونه با منفی نگری و ناامیدی مقابله کنیم؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
راههای مقابله بااضطراب
حتي براي موفقترين آدمها هم پيش آمده كه دچار اضطراب شوند و براي يكبار هم كه شده دستهاي لرزان و عرق كرده را تجربه كنند.اين موضوع كاملاً طبيعي است. شايد شما هم اولين باري كه چنين حسي را تجربه كرديد وقتي بوده كه روي صحنه آمفيتئاتر مدرسه براي سرود خواندن حضور پيدا كرده بوديد.وقتي پردهها بالا ميرفت، نفستان تنگ ميشد، قلبتان به شماره ميافتاد و دست و پايتان ميلرزيد، اما بههرحال مجبور بوديد كه وظيفه خود را به انجام برسانيد.
حتي در دنياي آدم بزرگها و حتي براي افرادي كه دنياي اعتماد به نفس هستند، باز هم صحبت كردن در يك جمع رسمي مترادف است با عرق سرد و دستان لرزان.
اين نوع استرس، سياستمدار، هنرمند، ورزشكار و موسيقي دان نميشناسد، همه برايش يكي هستند و همه محكوم به تحمل اين شرايط هستند، اما زياد هم نگران نباشيد، روشهايي براي كاهش اين نوع استرس وجود دارد.
كاملاً آماده و مسلح وارد ميدان شويد. روز قبل از سخنراني خودتان را به عنوان يك مستمع فرض كنيد و مطالبي كه آماده كردهايد را براي خودتان كنفرانس دهيد. براي هر يك دقيقه از زمان سخنراني، پنج دقيقه وقت بگذاريد.
متن صحبتهايتان را با صداي بلند بخوانيد و كاملاً به لحن صدايتان توجه كنيد، اما تصور نكنيد اين روش استرس شما را كاملاً از بين ميبرد. نه. حتي وقتي كه به نظر ميآيد كاملاً براي حضور در جمع آماده هستيد، باز هم ممكن است احساس ترس و اضطراب اعصابتان را به بازي بگيرد.
اگر فكر ميكنيد بهخاطر تمرين بيعيب و نقصي كه ديروز داشتيد حالا هم بايد مثل يك قهرمان قوي و با صلابت باشيد، بايد بگوييم كه اشتباه ميكنيد. حقيقت اين است كه احساس گيجي و عدم تمركزي كه در لحظات اوليه سخنراني حس ميكنيد بخاطر عدم توانايي شما در كنترل استرس است. حتي ماهرترين سخنرانان هم بعضي مواقع نمي توانند از دست استرس قصر در بروند.
هميشه چند دقيقه قبل از سخنراني وحشتناكترين حال را داريد، حجم بالاي اضطراب، تپشهاي آزاردهنده قلب و ترس از بروز اتفاقات كوچك و بزرگ. در چنين مواقعي حتماً نگران يك سري مسائل مشابه هستيد.
ميترسيد نكند از شدت اضطراب مغزتان هنگ كند و از كار بيفتد، ميترسيد نكند ديگران متوجه لرزش دستانتان شوند، ميترسيد نكند دست پاچه شده و كار خجالتآوري انجام دهيد يا حرف احمقانهاي بزنيد كه خودتان متوجه نشويد، يا اينكه ميترسيد نكند وسط كار، ديگر قدرت ادامه سخنراني را نداشته باشيد.
در اينجا چند روش براي مقابله با اضطرابهاي اينچنيني به شما معرفي ميكنيم:
هميشه به اين نكته توجه داشته باشيد كه آگاهي از وجود ترسهاي دروني كمك بزرگي براي شماست. گاهي مواقع قبول اين موضوع كه مضطرب هستيد و كنار آمدن با اين قضيه به كاهش اضطراب كمك ميكند.
تصوير ذهني شما از اينكه در هنگام سخنراني خرابكاري كنيد چيست؟ تصور ميكنيد مردم عصباني ميشوند و گوجه فرنگي به طرفتان پرتاب ميكنند ؟ اگر اينقدر از خودتان نااميد هستيد واقعاً بهتر است در كل ذهنيات خود تجديد نظر كنيد. تصورات منفي را با ذهنيات مثبت جايگزين كنيد. تصوير يك سخنراني بي عيب و نقص را در ذهنتان مرور كنيد كه در آخر مورد تشويق حضار قرار ميگيريد.
يك راه براي مقابله با استرس مبالغه كردن در علائم و نشانههاي استرس است. اگر دستتان ميلرزد و كف دستتان عرق كرده، سعي نكنيد اين علائم را پنهان كنيد. اجازه دهيد دستانتان هر چقدر دوست دارند و بدون رودربايستي بلرزند و عرق كنند.
حتي به آنها كمك كنيد تا بيشتر اين علائم را بروز دهند. كمي بعد متوجه ميشويد كه همه چيز به حالت عادي برگشته و هيچ نشانهاي از اضطراب در وجود شما نيست. يادتان باشد اگر شما توانايي افزايش علائم اضطراب را داشته باشيد، مسلماً توانايي كنترل آنها را نيز خواهيد داشت.
يك روش موثر ديگر اين است كه قبل از شروع سخنراني زودتر در محل حاضر شويد. با اينكار با حضار آشنا ميشويد و شايد چهره آشنايي در اين ميان پيدا كنيد. وقتي سخنان خود را شروع كرديد، روي صورت يك فرد تمركز كنيد و هنگام سخن گفتن در چشمان او خيره شويد در اين صورت تاثير كلام شما افزايش مييابد.
پس از چند ثانيه به صورت فرد ديگري نگاه كنيد و همين ارتباط را با او برقرار نماييد. ارتباط با حضار باعث احساس راحتي بيشتري در شما ميشود. اگر تمايل داشتيد حين صحبت كردن از حركت دست خود بطور معقولي استفاده كنيد.
با اينكار نه تنها توجه حضار را جلب كرده و آنها را به شنيدن سخنان خود تحريك ميكنيد، بلكه به اضطراب و تنشهاي دروني خود اجازه ي بروز و ظهور دادهايد. همچنين براي كاهش اضطراب نفسهاي عميق بكشيد و ريتم تنفس خود را آرام و يكنواخت كنيد.