سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
نقش خانواده در لاغری شما
همیشه حضور در جمعهای خانوادگی لذت خاصی دارد؛ پس چرا در برنامههای تناسباندام از جمعهای خانوادگی استفاده نكنیم؟
صبح بخیر: همیشه در كنار خانواده بودن و شركت در برنامههای مشترك لذتبخش است؛ مثلا فرض كنید شما قصد دارید وزنتان را كم كنید و علاوه بر رژیم غذایی، در یك باشگاه ورزشی هم ثبتنام كردهاید. اگر مادر، خواهر یا حتی دخترخالهتان هم برای اجرای این برنامه كاهش وزن با شما همراه شوند، چه احساسی خواهید داشت؟ قطعا خوشحال میشوید! زیرا در طول اجرای برنامه تنها نیستید و حضور یكی از نزدیكان در این برنامه میتواند حس رقابت را نیز در شما زنده كند و انگیزهتان تا انتهای برنامه و دستیابی به وزن ایدهآل همچنان پررنگ میماند. این كار، روش بسیار مناسبی است كه كمك میكند شما و خانوادهتان زودتر به یك سبك زندگی سالم عادت كنید.
تناسب اندام هیچ مرزی ندارد؛ همه افراد میدانند كه رژیم غذایی و ورزش، پایههای اساسی یك زندگی سالم هستند. مرتب ورزش كردن باعث افزایش نرمی بدن شده و قدرت بدنی را افزایش میدهد و همه ما برای انجام كارهای روزمره و سالم نگهداشتن بدن، به هر دوی این موارد (نرمی و قدرت بدنی) نیاز داریم. معمولا فعال نگهداشتن بدن و انجام مرتب فعالیت فیزیكی در دهه پنجم زندگی به بعد، برای افراد سختتر از پیش میشود. بهخصوص خانمها در سنین جوانی به خاطر تولد فرزند و نگهداری از اعضای خانواده، وقت كمتری برای خود دارند و همین موانع باعث تغییر عادات و سبك زندگی آنها میشود. به این ترتیب خانمها بعد از مدتی بهخود میآیند و میبینند دچار اضافهوزن شده و آنقدر احساس خستگی میكنند كه توانایی فعالیت فیزیكی ندارند؛ در چنین مواردی بهتر است آنها به پزشك مراجعه و بعد از انجام آزمایشهای كامل برای تعیین سلامت، با یكی از عزیزانشان هماهنگ كرده و یك برنامه ورزشی مناسب سن خود را آغاز كنند.
اگر برای ورزش كردن، یك یار داشته باشید، اجرای برنامههای ورزشی سادهتر و لذتبخشتر خواهد شد. یكی از سادهترین و استانداردترین برنامههایی كه برای شروع ورزش میتواند برای شما و یكی از اعضای خانوادهتان مناسب باشد، پیادهروی طولانی روزانه است. پیادهروی نهتنها فعالیتی مفرح است بلكه كمترین میزان استرس را به بدن وارد كرده و تقریبا برای تمام افراد مناسب است. بسیاری از افراد معتقدند وقتی هنگام پیادهروی همراه دارند، احساس امنیت و راحتی بیشتری میكنند.
در ضمن یكی از بهترین كارهایی كه در چنین برنامههایی میتوان انجام داد، یادداشتبرداری از موفقیتهاست. به این ترتیب شما و همراهتان میتوانید یادداشتها و میزان موفقیتهای خود را با هم مقایسه كرده و از میزان تاثیرگذاری برنامه، برآورد بهتری داشته باشید.
با اینكه همیشه افراد روی خانواده خود حساب دیگری میكنند و دوست دارند خانوادهشان پشتیبان آنها باشند و هنگام تصمیمهای مهم حمایتشان كنند، بعضی افراد عادت دارند فرد را قبل از شروع كار، ناامید و مایوس كنند؛ این افراد معمولا خیلی راحت و سریع قضاوت كرده و قبل از شروع، نه میآورند و بهاصطلاح منفیباف هستند!
اگر شما هم تصمیمتان برای كاهش وزن و تناسباندام جدی است اما احساس میكنید یكی از عزیزانتان به جای آنكه پشتیبان شما باشد، سر راه شما ایستاده، بد نیست با اوصحبت كنید تا دید منفیاش را تغییر دهید. زیرا تناسب اندام برای سلامت عمومی شما مهم است و خانواده بخش مهمی از زندگی شماست؛ پس بهتر است نقطه اوج احساس منفی آنها را پیدا كرده و متوجه شوید علت اصلی مخالفت آنها با تلاش شما برای موفقیت چیست.
شاید آنها فكر میكنند زمان زیادی را برای ورزش در باشگاه صرف میكنید یا اینكه تلاش شما، زیادی سخت است و از بقیه مسئولیتهای خود باز میمانید. پس اول از همه آنها را مطمئن كنید به تمام تعهدات خود پایبند هستید. به آنها بگویید مسئولیتهای خود را میشناسید و تناسباندام به شما كمك خواهد كرد تا از لحاظ روحی، جسمی و ذهنی قویتر شوید.
اگر نگرانی آنها جنبه شخصیتری دارد، مثلا اگر میترسند راه شما از آنها جدا شود، بهتر است از آنها هم بخواهید تا در برنامههای تغذیهای و ورزشی تناسباندام شما مشاركت كنند و شانس خود را برای كاهش وزن بیازمایند؛ از آنها بخواهید برای یك پیادهروی یا ثبتنام در باشگاه ورزشی با شما همراه شوند.
یادتان باشد موفقیت در برنامههای طولانیمدت، به حمایت اطرافیان نیز وابسته است و تناسباندام هم از همین دست برنامههاست كه برای دستیابی به هدف، بهتر است یكی از نزدیكان با شما همگام شود.
ویدیو مرتبط :
انواع خانواده و نقش خانواده در سلامت روانی اطفال
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نقش خانواده در تعلیم و تربیت کودکان دبستانی
خانواده در تعلیم و تربیت کودکان نقش مهمی را ایفا می کند. يکي از نکات بسيار مهم در خانواده ، ارتباط است ، يعني والدين بايد به روش هاي صحيح برقراري ارتباط با کودکان ، آگاهي داشته باشند .
به منظور برقراري ارتباط صحيح ، والدين بايد به نکات زير توجه نمايند :
1-با فرزندان خود ارتباط برقرار کرده ، فرصت ابراز عقايد را به او بدهند ، به نيازهاي وي پي ببرند ، انتظارات آنها از کودک ، فرصت برقراري ارتباط به کودک ، زمينه اطمينان به والدين و مراجعه به آنها ، هنگام ايجاد مشکل و فراهم کنند .
پدر قبل از پدر بودن ، بايد با فرزندش دوست باشد ، علاوه بر اين ، او بايد قادر به اداره اين دوستي باشد تا مانع لوس شدن کودک گردد . به قول يکي از دانشمندان : " هر جا مشکلي در جامعه بود ، به حتم پاي آموزش و پرورش وسط است " يا به قول اريکسون : " فرزندان لوس معضل جامعه اند".
2-ايجاد فضاي آرامش بخش در خانواده : چنانچه والدين در صدد موفقيت تحصيلي و سلامت شخصيت کودکان باشند ، بايد محيط خانواده را از هر گونه درگيري و تنش دور سازند .
3-ايفاي نقش موثر در زمينه تکليف خانه : والدين نقش بسيار مهمي در تکليف خانه يا مشق شب کودک ايفا مي کنند . بسياري از بچه ها در انجام تکاليف خود اهمال مي ورزند . والدين بايد به صورت قطع با اين امر برخورد کنند و از فرزند خود بخواهند که در فرصت مناسب و مطلوب ، به انجام تکاليف خود بپردازند ، در غير اينصورت ، بايد از روش محروميت استفاده کنند، يعني وي را از بازي مورد علاقه يا تلويزيون محروم کنند.
4-تکريم شخصيت کودکان : ما بايد به بچه ها احترام بگذاريم و آنها را با الفاظ بد خطاب نکنيم .
5-تعامل با مربيان در مدرسه : والدين بايد در تعامل متقابل با مربيان باشند و از مشکلات فرزندشان در مدرسه مطلع شوند .
6-کمک به کودک در تعيين هدف و برنامه ريزي : فعاليتهاي کودک در طول هفته ، بايد تقسيم بندي شود و زمان خاصي براي تفريح ، تماشاي تلويزيون و انجام تکاليف در نظر گرفته شود . روش برنامه ريزي به منظور انجام برنامه هاي روزمره و تکاليف ، بايد به کودکان آموزش داده شود تا آنها بتوانند ، فن مهار زمان را بياموزند .
7-تشويق کنجکاوي و خلاقيت کودکان : به صورت جدي بايد از تحقير کودک خودداري کرد و هنگام کنجکاوي ، بايد به او فرصت سوال کردن داده شود. کودک نبايد به جواب هاي ما دست يابد تا خود به تفکر و انديشيدن بپردازد. خلاقيت کودک ، بايد پرورش داده شود ، نه اينکه او به اطاعت محض ملزم باشد. کودک نبايد به اطاعت کورکورانه عادت کند ؛ البته الگو برداري با دنباله روي فرق مي کند . منظور از الگو برداري ، اين است که کودک رفتار والدين را در مسأله اي چون نظم ، تقليد مي نمايد ، خود نيز به موقع کارهايش را با برنامه ريزي دقيق و منظم انجام مي دهد و از نظم پدر ، الگو برداري مي کند.
در ارتباط با دنباله روي ، عده اي معتقدند : بچه ها بايد مثل خودشان فکر کنند و کودک بايد به صورت دقيق ، عقايد آنها را در مورد مسائل اجتماعي، تقليد کند ؛ البته اين امر ، مانع رشد و پرورش آزاد کودک مي باشد ، زيرا کودک بايد به صورت مستقل ، به نظرات اجتماعي دست يابد .
8-انتظار پيشرفت از کودکان : کودک بايد بداند که والدين در همه زمينه ها از او انتظار پيشرفت دارند .
9-کاهش ترس از شکست در کودک : ما نبايد از کودکان انتظار نمره ٢٠ داشته باشيم ، زيرا اين امر ، ترس از شکست را در کودک ايجاد مي کند و اضطراب از امتحان را به دنبال خواهد داشت .
10-اعمال صحيح تشويق و تنبيه کودکان : ما بايد به صورت جدي ، از تنبيه بدني خودداري کرده ، به کارهاي درست کودک پاداش داده ، هنگام انجام اعمال نادرست ، از روش محروم کردن از خواسته ها و امتيازات استفاده کنيم ، زيرا تنبيه صحيح ، نبايد موجب تحقير کودک شود ، والدين نبايد در طولاني مدت با کودک قهر داشته باشند و آشتي بايد توسط يکي از والدين برقرار شود ، زيرا قهر طولاني و عدم توجه به کودک ، موجب احساس نا امني در کودک مي گردد و به بهداشت رواني وي لطمه وارد مي کند .
در مواقعي که والدين شاغل هستند و فرصت کافي براي برقراري ارتباط با کودک و درک او را ندارند ، بايد با مربيان مدرسه به صورت مداوم تعامل داشته باشند تا از طريق اين انجمن ، آموزشهاي بسيار مفيدي از جمله آموزش در زمينه تربيت کودک و نحوه برقراري ارتباط صحيح با وي ، به اولياء ارايه داده شود امروزه اکثر مدارس ، از روانشناسان به منظور آشنايي والدين با روشهاي نوين تعليم و تربيت استفاده مي کنند .
در دنياي مدرن ، درگيري والدين در کارهاي مختلف ، زياد است و معلمها وقت کافي براي تربيت فرزند را ندارند . ما نبايد به مدت زمان دقت کنيم ، بلکه بايد به کيفيت توجه شود . والدين مي توانند ، در عين حضور کم در حد يکي دو ساعت ، به درستي از زمان استفاده کنند ، يعني کيفيت ارتباط مهم است .
بهداشت رواني در کودکان دبستاني
در ادامه بحث تعليم و تربيت کودکان دبستاني ، به بعد مهم بهداشت رواني در کودکان دبستاني مي پردازيم .
والدين و مربيان در تأمين بهداشت رواني کودک ، نقش بسيار مهمي را ايفا مي نمايند ، زيرا در صورت عدم تأمين بهداشت رواني در کودکان دبستاني، آموزش نيز مختل خواهد شد .
بهداشت رواني
منظور از بهداشت رواني ، سازگاري فرد با محيط اطراف خود مي باشد، در صورتي که فرد بتواند خود را به راحتي با محيط اطراف تطبيق دهد، قابليتهاي خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفي و رفتاري باشد ، از بهداشت رواني برخوردار است .
والدين در تأمين بهداشت رواني کودک ، نقش مهمي به عهده دارند.
به منظور برخورد صحيح با فرزندان ، والدين بايد به نکات زير توجه نمايند:
-1داشتن اطلاعات کافي از نيازهاي گوناگون کودکان : کودک نياز به امنيت، آرامش ، محبت متقابل ، تعلق به گروه و شکوفايي دارد . والدين بايد نسبت به نيازهاي جسمي ، رواني و عاطفي کودک ، آشنايي کامل داشته باشند.
2-توجه به مراحل رشد کودک و ويژگيهاي هر مرحله از رشد : کودک هميشه بايد در حال تکوين و تحول در نظر گرفته شود ، به اين تربيت ، بايد از تربيت تکويني بهره جست . تربيت تکويني ، نوعي از تربيت است که مبتني بر ويژگيهاي رشدي کودک ، توانمنديهاي ذهني و عقلاني وي مي باشد. بنابراين ، والدين بايد از ويژگيهاي مختلف کودک در مراحل رشد ، مسائل آموزشي و مشکلات عاطفي وي آگاه باشند و بر شخصيت کودک و مسائل آن اشراف کامل داشته باشند .
راهکارهاي عملي موثر در تأمين بهداشت رواني کودکان ، عبارتند از :
1-انتخاب الگوي واحد و مشترک توسط هر يک از والدين ، در الگو پذير کردن کودک ، به منظور جلوگيري از سردرگمي وي .
2-تأمل نسبت به جوانب و عوارض تنبيه کودک ، ريشه يابي ناهنجاريها ، عدم قضاوت و ارزشيابي سريع مسائل ، زيرا اين احتمال وجود دارد که عامل بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري ، والدين و مربيان باشند .
3-کودک نبايد هيچ گاه احساس بي پناهي و ناامني کند ، او بايد از توجه و محبت کافي بهره مند گردد و هيچ گاه نبايد از تنبيه شديد ، به خصوص تحقير ، سرزنش و بي اعتنايي استفاده کرد .
4-جتناب از به خواب رقتن کودک هنگام ترس و اضطراب .
انواع ناهنجاريهاي رفتاري در کودک دبستاني
1-ترس : به طور معمول ، ترس در اثر يادگيري ايجاد مي شود . والدين بايد از بيان داستانهاي تخيلي ترسناک به کودک اجتناب بورزند تا موجب ايجاد ترس در وي نگردند .
مربيان نيز مي توانند ، در ايجاد ترس در کودک دخيل باشند . گاهي اوقات ، مربيان براي اداره کلاس ، ترس را در کودکان ايجاد مي کنندو خود را فردي مقتدر ، اخمو و انعطاف ناپذير نشان مي دهند . علاوه بر آن ، همکلاسي ها نيز موجب ترس کودک مي گردند و اين امر ، اثرات سوء رواني را بر کودک به جاي مي گذارد .
2-دزدي : کودک به دلايل مختلفي دزدي مي کند . کودک به دليل نياز مالي و عدم تأمين اين نياز از سوي والدين يا به دليل کمبود توجه و محبت ، دزدي مي کند . ولي در گروه همسالان ناسالم ، با الگوگيري از آنها و تحت تأثيرشان ، به منظور جلب تأئيد آنها ، دست به اين عمل مي زند .
3-ناخن جويدن : تحقيقات انجام شده ، نشان مي دهد که ناخن جويدن در کودک ، در اثر احساس ناايمني و اضطراب به وجود مي آيد .
4-پرخاشگري : تنبيه شديد بدني ، انضباط خشک ، تحقير و سرزنش، عوارضي از جمله پرخاشگري را به همراه مي آورند .
5-دروغگويي : کودک ممکن است که دروغگويي را از والدين يا براي به دست آوردن خواسته خود و فرار از موقعيت ناخوشايندي ، به دروغگويي مبادرت ورزد .
به طور کلي ، بي پناهي کودک در محيط خانه ، تنبيه بدني شديد ، زنداني کردن کودک و آزار وي ، تحقير و سرزنش ، بي توجهي ، عدم محبت متقابل، طرد کودک ، ناضايتي ، احساس ناايمني ، اضطراب و محروميت مالي، سبب بروز ناهنجاريهاي رفتاري در کودک مي گردند . به عبارت ديگر ، مي توان گفت که برخورد ناصحيح والدين در محيط خانه و مربيان در مدرسه موجب بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري در کودکان مي شود .
به منظور پيشگيري از ناهنجاريهاي رفتاري ، بايد بين خانه ، مدرسه و مراکز تخصصي مشاوره اي ، هماهنگي لازم وجود داشته باشد . چنانچه ارزشها و باورهاي خانوادگي ، متفاوت از عقايد و هنجارهاي مدرسه باشد ، اين تعارض ، مي تواند زمينه ساز تشويق و نگراني و در نتيجه ، بسياري از اختلالات رفتاري در کودک باشد .
نقش مشاوره در مدرسه و دوران ابتدايي ، بسيار حساس و با اهميت مي باشد ؛ البته مشاوره به تنهايي قادر به حل مشکلات کودک نبوده و برقراري ارتباط بين مشاور ، والدين و معلم ، بسيار ضروري است .
نقش مشاوره در مورد افرادي که به نوعي دچار نقص و محروميت جسمي - حسي - حرکتي مي باشند ، از اهميت وافري برخوردار است . دانش آموزاني که دچار مشکل جسماني ( معلوليت بدني ) هستند ، حساسيت خاصي نسبت به نحوه برخورد اطرافيان دارند ، در نتيجه ، اين امر بهداشت رواني آنها را به خطر مي اندازد . اطرافيان هم بايد به نحوي با اين نقص برخورد نمايند که موجب احساس حقارت در وي نشوند .
اين کودکان را بايد به گروههايي که توانايي پذيرش آنها را دارند ، هدايت نمود، نه گروههاي برتري که موجب احساس ضعف کودک مي گردند . بر مبناي تحقيقات انجام شده ، حضور دانش آموزان ناشنوا يا کم شنوا در کلاسهاي عادي و ابراز توجه کافي از سوي معلمان و همکلاسيها ، مي تواند موجب سازگاري اين کودکان با افراد عادي گردد .
بنابراين ، بهداشت رواني عامل بسيار مهمي است که نيازمند هماهنگي گروههاي مختلف و برخوردهاي سالم تربيتي ، از بدو تولد کودک است و بايد دقت کنيم که سلامت رواني کودکانمان را به خطر نيندازيم .