سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

مراقبت از عشق، دشوارتر از عاشق شدن!



مراقبت از عشق,عاشق شدن,زندگی مشترک , عروس و دامادها

نمی‌خواهیم رؤیا ببافیم. ما هم می‌دانیم که بعد از گذشت یک دهه از زندگی مشترک شما، خیلی چیزها مثل روز اول نمی‌ماند. روزهای اول عاشق شدن، هیچ کاری برای‌تان سخت نیست. لبخند زدن بخشیدن یا هر روز عاشق‌تر شدن در آن روزها از هر کاری آسان‌تر است اما هر سال که از ازدواج‌تان می‌گذرد، سادگی این اتفاقات هم کمتر می‌شود. با این وجود، شما می‌توانید بعد از گذشت چند دهه از زندگی مشترک‌تان، باز هم آرام و عاشق بمانید. کافی است با چند راه ساده تزریق انرژی به زندگی مشترک‌تان آشنا شوید و با کمک این میانبرها، غباری که در این سال ها روی زندگی‌تان نشسته را پاک کنید.

به یک ریسمان چنگ بزنید
حرف ما نیست. محققان می‌گویند زوج‌هایی که پایه‌های اعتقادی‌شان محکم‌تر است، از زندگی‌شان راضی‌ترند و به هم متعهدترند. در کل زوج‌های مذهبی زندگی مستحکم‌داری دارند و آرامش بیشتری در خانه‌شان حاکم است. اما پیدا کردن معنایی برای زندگی، تنها به عشق میان‌تان کمک نمی‌کند. وقتی شما می‌دانید در کجای این دنیا قرار دارید و از آن چه می‌خواهید، با اطمینان بیشتری قدم برمی‌دارید و به جای ناامید شدن، برای جبران شکست‌های‌تان تلاش می‌کنید. پس بهتر است به دنبال راهی بگردید که به زندگی‌تان معنا می‌دهد.

پازل درست کنید
بازی‌های دو نفره، بیشتر از آنچه فکرش را می‌کنید می‌تواند شما را به هم نزدیک کند. محققان می‌گویند زوج‌هایی که با هم بازی می‌کنند، از هم دل نمی‌کنند. از نظر آنها دوام زندگی کسانی که برای چند ساعت هم که شده از دنیای جدی و عبوس بزرگ‌تر‌ها فاصله می‌گیرند و کمی با هم کودکی و تفریح می‌کنند بیشتر است. اگر نمی‌خواهید کار عشق‌تان تمام شود، همین امروز پازل، راکت بدمینتون، شطرنج و چند وسیله بازی دو نفره دیگر بخرید و با هم رقابت کنید. وقت نداشتن را بهانه نکنید. شما می‌توانید هر هفته تنها چند ساعت برای این بازی‌ها وقت بگذارید و با خنده‌ها و عصبانیت‌ها و اضطراب‌هایی که وقت برد و باخت سراغ‌تان می‌آید به زندگی‌تان جان دهید. حالا که انگیزه بازی کردن را پیدا کرده‌اید، می‌توانید گاهی سراغ بازی‌هایی بروید که کمی جسم‌تان را هم به حرکت وامی‌دارد و به سلامت بدن‌تان هم کمک می‌کند.

تکنولوژی لعنتی را‌‌ رها کنید
تکنولوژی این روز‌ها فرصت با هم بودن را از ما گرفته و دیدن‌های حقیقی‌مان را هم مجازی کرده است. در مهمانی آدم‌ها به جای گپ زدن با هم، تبلت یا تلفن همراه‌شان را دست می‌گیرند و با کسانی که در آن جمع نیستند گفت‌و‌گو می‌کنند. موبایل‌ها و تبلت‌ها حتی نمی‌گذارند آرام و بی‌دغدغه غذای‌تان را بخورید و به سفره شما هم وارد می‌شوند. اما شاید بهتر باشد قانون‌های خانگی را برای استفاده از این ابزار‌ها وضع کنید. مثلا وقت دیدن فیلم یا غذا خوردن، از آنها دل بکنید یا تلاش کنید که در مهمانی کمتر سراغ‌شان بروید. باور کنید هیچ چیز مثل رابطه حقیقی و رو در رو حال شما را بهتر نمی‌کند.

آن جمله جادویی را مدام بگویید
اغلب ما، از نشان دادن احساسات‌مان می‌ترسیم. ترسی که گاهی اسمش را خجالت می‌گذاریم، اجازه نمی‌دهد عشقمان را فریاد زده و دلتنگی‌مان را نشان دهیم. اما باور کنید اطرافیان شما برای آنکه احساس آرامش کنند، به شنیدن برخی جملات نیاز دارند. درست است که می‌دانند دوست‌شان دارید و دلتنگ شان می‌شوید، اما گاهی می‌خواهند این عبارات لذتبخش را از زبان خودتان بشنوند. اگر همسرتان به ماموریت رفته، دلتنگی‌تان را برایش پیامک کنید. اگر کودک‌تان شیرین زبانی می‌کند، در آغوش بگیرید و بگویید دوستش دارید. بیان کردن احساسات را در خانه‌تان باب کنید تا فرزندان‌تان نمایش احساسات‌شان را یاد بگیرند. باور کنید دنیایی که در آن مهربانی به زبان آورده می‌شود، دنیای زیباتری  است.

 

شنیدن را یاد بگیرید
حرف زدن برای اغلب ما آسان‌تر از شنیدن است. اما راه‌های آسان همیشه شما را به نتیجه نمی‌رساند. اگر می‌خواهید قدمی برای حل مشکلات بردارید یا به همسرتان نزدیک‌تر شوید، بیشتر سکوت کنید و بشنوید. در جریان شنیدن، نه تنها به همسرتان احساس خوشایندی می‌دهید وبه او نشان می‌دهید که برای‌تان تک تک عبارت‌هایش اهمیت دارد، بلکه شریک زندگی‌تان را بیشتر می‌شناسید و با انتظارات و نیاز‌هایش بیشتر آشنا می‌شوید. پس گذشته از وقت گذاشتن برای شنیدن حرف‌هایش، راه و رسم شنیدن فعال را هم یاد بگیرید. زبان بدن به شما کمک بزرگی خواهد کرد. گاهی سرتان را تکان دهید و با نمایش شادی یا ناراحتی در چهره‌تان، به او ثابت کنید که معنای حرف‌هایش را می‌فهمید اما مراقب باشید. شما روی لبه تیغ حرکت می‌کنید. نشان دادن یک واکنش نادرست و غیرمنتظره می‌تواند به رابطه شما صدمه جدی وارد کند.

پر انرژی ظاهر شوید
نگاهی به چهره‌تان در آینه بیندازید. عجیب نیست اگر کمی چین و چروک به صورت‌تان اضافه شده باشد و خودتان را بیش از اندازه جدی و خشک ببینید. در دنیای پر مشغله امروزی که هزار و یک بهانه برای جدیت، اضطراب و خستگی به ما می‌دهد، خندیدن اتفاقی نیست که هر لحظه تکرار شود. اما اگر می‌خواهید چهره‌تان را با لبخند زیبا کنید و انرژی آن را به زندگی‌تان بیاورید، باید به جای آنکه منتظر بهانه بمانید، خودتان آگاهانه وارد عمل شوید. چند سی دی کمدی و مجله طنز بخرید و امروز در کنار همسرتان آنها را ببینید و بخوانید. نیازی نیست قهقهه بزنید. حتی چند لبخند کوچک یا بلند خواندن قطعه‌ای از یک شعر طنز می‌تواند آرام آرام زندگی شما را دگرگون کند.

ببخشید
زندگی‌تان را به میدان غر زدن‌های دائمی تبدیل نکنید. می‌دانیم که همسرتان باز هم کمد را به هم ریخته اما به جای غر زدن یا جنجال به پا کردن برای موضوعات ساده، به این فکر کنید که آیا خودتان بی‌عیب و نقصید؟ مطمئن باشید که همه ما گاهی به خاطر کاستی‌های‌مان دیگران را رنجانده یا ناامید می‌کنیم. پس به جای آنکه مدام خودتان را در مقام قاضی یا معلم قرار دهید، از کنار مشکلات کوچک آسان‌تر بگذرید و صحبت کردن در مورد آنها را به زمانی که آرام‌ترید موكول کنید. باور کنید انتخاب کلمات بهتر در زمان آرامش تاثیر حرف شما را چند برابر خواهد کرد.

درست دعوا کنید
نمی‌گوییم همه دلخوری‌ها را توی دل‌تان نگه دارید و هیچ وقت با همسرتان یکی به دو نکنید. دعوا کردن یکی از حقوق و حتی نیازهای اساسی شماست. تا زمانی که در مورد مشکلات بحث می‌کنید، برای حل شدن‌شان امید دارید. پس به جای سکوتی که تنها فاصله شما را زیاد می‌کند، با همسرتان بحث کنید. اما یادتان نرود که بحث و دعوا کردن هم آداب خودش را دارد. اگر رفتاری از همسرتان شما را آزار داده، زمین و آسمان را به هم ندوزید و در دعوا تمام اشتباهات پیشین او را رو نکنید. وقت بحث کردن بر‌‌ همان اشتباه او تمرکز کنید و کل شخصیتش را زیر سؤال نبرید. با رفتار منطقی و بحث‌های محترمانه و بی‌حاشیه، به او نشان دهید که مشکل شما‌‌ همان رفتار است، نه همه رفتارهای او.

از هم جدا نشوید
فعالیت‌های دونفره تنها مخصوص تازه عروس و دامادها نیست. حتی اگر ده‌ها سال از زندگی مشترک‌تان بگذرد، باز هم می‌توانید از لذت قدم برداشتن در کنار هم بهره‌مند شوید و با وقت‌گذرانی‌های دونفره آرامش بگیرید. چند وقت است که با هم تئاتر نرفته‌اید؟ از آخرین باری که فقط شما دو نفر پشت میز رستوران یا کافه نشسته بودید چقدر گذشته؟ آخرین بار که با هم آشپزی کردید کی بوده؟ اگر پاسخ دادن به این سؤالات برای‌تان سخت است، بدانید که بیش از اندازه از هم فاصله گرفته‌اید. همین امروز بلیت سینما بگیرید و دونفره فیلم ببینید و همین هفته در کنار هم کیک درست کنید و از با هم ساختن و حتی با هم خرابکاری کردن لذت ببرید.
منبع:مجله سیب سبز

 


ویدیو مرتبط :
چرا رانندگی با دنده عقب دشوارتر است؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

روانشناسی عشق : چطور کسی را عاشق خود کنید



روانشناسی عشق

تحقیقات ثابت کرده است که شما می‌توانید عشق را کنترل کنید

 

آیا فکر می‌کنیدعشق قابل کنترل نیست؟آیا فکر می‌کنید اگر کسی از همان ابتدای آشنایی عاشقتان نشود، دیگر شانسی ندارید؟آیا فکر می‌کنید امکان این وجود ندارد که بتوانید کسی را دیوانه‌وار عاشق خودتان بکنید؟

اگر پاسختان به این سوال‌ها مثبت بوده است، احتمالا به قضا و قدر و سرنوشت هم اعتقاد دارید. اشکالی ندارد، خیلی‌ها اینطورند! اکثر مردم تصور می‌کنند که عشق چیزی غیرقابل‌تغییر است و کنترلی روی آن ندارند.

اما تحقیقات مختلفی که طی این سالها انجام گرفته ثابت کرده است که شما می‌توانید عشق را کنترل کنید. و همه اینها توسط قدرت مغز انجام می‌گیرد. فقط باید یاد بگیرید چطور از ذهنتان استفاده کنید.

عشق هیچ فرقی با سایر احساسات روانشناسی که به صورت روزانه تجربه می‌کنید ندارد:
– ترس
– استرس
– حسادت
– ترحم به خود
– اضطراب

این احساسات قابل کنترل هستند و عشق هم جزو احساسات روانشناختی دسته‌بندی می‌شود و قابل کنترل است. کنترل عشق بعنوان یک احساس به همان اندازه کنترل ترس، هیجان و از این قبیل آسان است. مشکل اعتقادات ما است. در طول سالها باور کرده‌ایم که عشق چیزی است که اتفاق می‌افتد و همه چیز به سرنوشت بستگی دارد.

اما واقعیت متفاوت با این است. با استفاده از روانشناسی عشق می‌توانید کاری کنید کسی که می‌خواهید عاشقتان شود و چشمش جای دیگری را نبیند. البته هیچ تضمینی نیست و نمی‌گوییم این روش ۱۰۰٪ موثر است اما نتیجه کارتان با این روش کاملاً متفاوت خواهد شد. اگر بتوانید شانس اینکه فرد موردنظرتان عاشقتان شود را سه برابر کنید، چرا آن را امتحان نکنید؟

۱. چطور عاشق می‌شویم و روانشناسی پشت آن
قبل از اینکه وارد این داستان شوید که چطور کسی را دیوانه‌وار عاشق خودتان کنید، باید نگاهی به جنبه روانشناختی آن بیندازید و نخیر، هیچ معجون جادویی برای آن وجود ندارد.

بدون اینکه بدانید، هر آدمی که می‌شناسید در فهرستی پشت ذهنتان ذخیره شده است. لیستی از معیارها هم در این لیست هست، معیارهایی که قبل از عاشق شدنتان باید در آن فرد وجود داشته باشد. روانشناسان به این نقشه عشق می‌گویند.

اگر فردی یکی یا چند مورد از این معیارها را نداشته باشد، به طور اتوماتیک‌وار ویژگی تبدیل شدن به عشق زندگی شما را از دست می‌دهند و احتمالاً فقط دوست شما باقی می‌مانند. به همین خاطر است که فقط عاشق یک نفر می‌شوید و بقیه برایتان دوست باقی می‌مانند.

البته لیست هر شخص متفاوت و خاص است. مواردی که روی این لیست نوشته به خودِ شما بستگی دارد:


– ارزش‌ها
– اعتقادات
– تجربیات قبلی
– پیشینه
– روابط قبلی

به همین دلیل است که دوستتان ممکن است عاشق مردی شود که به نظر شما خیلی معمولی است. آن مرد با نقشه عشق دوست شما مطابقت دارد نه نقشه شما. اینکه افراد را ارزیابی کنید تا ببینید کسی با لیست شما جور است یا نه به صورت خودآگاه انجام نمی‌گیرد، این اتفاق به صورت ناخودآگاه می‌افتد، بدون اینکه حتی به آن فکر کنید. ذهن همه کارها را خودش به تنهایی انجام می‌دهد. درست همانطور که به قلبتان می‌گوید بتپد، درحالیکه به صورت خودآگاه از آن اطلاع ندارید. به همین دلیل است که ممکن است عاشق یک نفر شوید و ندانید اصلاً چرا عاشق او شده‌اید. مسئولیت با ذهن ناخودآگاه شماست.

به همین دلیل است که عشق پدیده‌ای رمزآلود است و خیلی‌ها آن را به سرنوشتشان می‌سپارند. اما در واقعیت، این هیچ ارتباطی با سرنوشت ندارد، فقط به ذهن ناخودآگاه شما بستگی دارد که ارزیابی کند آن فرد با لیست شما هماهنگی دارد یا خیر. حقیقت ماجرا این است که هرچه اطلاعات و آگاهی‌تان از معیارهای ذهن ناخودآگاهتان بیشتر شود، می‌توانید خیلی سریع ارزیابی کنید که چرا عاشق یک نفر شده‌اید.

در زیر به لیست جیم که مردی ۲۶ ساله است که نامزدهای زیادی در زندگی خود داشته، اشاره می‌کنیم. او ۲ سال است که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و در لندن کار می‌کند. از قرار گذاشتن و دوستی‌های کوتاه‌مدت با دخترهای مختلف خسته شده و به دنبال یک شریک‌زندگی جدی‌تر برای خود است. لیست جیم یا این ۴ معیار شروع می‌شود:

۱- باید سطح تحصیلات او به من بخورد.

۲- باید موهای قهوه‌ای داشته باشد (جیم یکبار عاشق دختری با موهای قهوه‌ای شده است و درنتیجه ذهن ناخودآگاهش آن را وارد لیست معیارهایش کرده است که کمکش کند شکست عشقی که قبلاً با آن دختر مو قهوه‌ای داشته را جبران کند).

۳- باید به خانواده‌اش نزدیک باشد (خانواده و بچه برای جیم مهم‌اند و او به دنبال کسی است که بتواند مادر خوبی برای فرزندان او شود. می‌بینید ما جذب کسانی می‌شویم که خودمان می‌خواهیم و نیاز داریم).

۴- باید مسافرت کردن را دوست داشته باشد.

اگر جیم که الان مجرد است با دختر فوق‌العاده‌ای که موهای قرمز دارد روبرو شود، احتمالاً عاشق او نخواهد شد. بااینکه ممکن است آن دختر به نظرش خوب بیاید اما خودش هم نمی‌تواند بفهمد چرا نمی‌تواند عاشق آن دختر شود.

فقط زمانی خواهید توانست عاشق شوید که آن فرد با اکثر موارد موجود در لیست ناخودآگاهتان همخوانی داشته باشد. آنوقت ذهن ناخودآگاهتان به شما کمک خواهد کرد در عشق با آن فرد بمانید و رابطه خوبی با او داشته باشید. چون ناخودآگاهتان خود را به این صورت به آن فرد می‌چسباند، به همین خاطر فراموش کردن کسی که دوست داشته‌اید حتی بعد از سالها تا این اندازه سخت است.

 

عشق واقعی

با استفاده از روانشناسی عشق می‌توانید کاری کنید کسی که می‌خواهید عاشقتان شود

 

۲. چطور برای اطمینان از عشق او به خودتان ذهنتان را کنترل کنید
اینجا نمونه‌هایی از روش‌های قبلاً امتحان‌شده برایتان آورده‌ایم که کمکتان می‌کند کسی که می‌خواهید را عاشق خودتان کنید:

۱- معیارهای او را در خودتان ایجاد کنید. همه ما این لیست یا نقشه عشق را در ذهنمان داریم. این لیست هر معیار اصلی که انتظار داریم طرف موردنظرمان داشته باشد را دارد. البته صددرصد نیست که هر کسی که معیارهای این لیست را داشته باشد، عاشقش شویم اما اگر کسی هیچکدام از این معیارها را نداشته باشد امکان اینکه عاشقش شویم وجود ندارد. قبل از اینکه تلاش کنید کسی را عاشق خودتان کنید، کمی درمورد او تحقیق کنید. همه اطلاعات اصلی درمورد پیشینه و علایقش را به دست آورید. هرچه بیشتر درمورد او بدانید و سعی کنید خودتان را با معیارهای او جور کنید بهتر است.

۲- نیازهای برآورده‌نشده‌شان را برآورده کنید. وقتی افراد به دنبال یک رابطه جدید هستند، به دنبال فرد دیگری می‌گردند که به طرق مختلف شبیه به خودشان باشد. آنها به دنبال نقاط قوت خود و همچنین متضاد ضعف‌هایشان در آن فرد هستند. بعنوان مثال، کسی که احساس حقارت دارد اما فردی باهوش است به دنبال کسی است که در عین باهوش بودن اعتمادبه‌نفس داشته باشد تا بتواند آنها را به تعادل برساند. اگر سعی دارید کسی را عاشق خودتان بکنید که می‌دانید اختلال شخصیتی خودکم‌بینی دارد، اینکه خودتان را فردی بااعتمادبه‌نفس به او نشان دهید کمک می‌کند عاشقتان شود. وقتی نقش یک فرد بااعتمادبه‌نفس را بازی می‌کنید، به ذهن ناخودآگاه او پیام می‌فرستید که «من چیزی که دنبالش هستی را دارم»!

۳- چقدر تلاش می‌کنید؟ خیلی‌ها دوست دارند بدانند که آیا پشتکار داشتن در این موارد واقعاً عمل می‌کند یا نه. اگر کسی که به دنبالش هستید وابستگی بیرونی داشته باشد، احتمال اینکه پشتکار داشتن روی او اثر کند هست. وابستگی بیرونی داشتن یعنی فرد برای اینکه حالش بهتر شود یا از موقعیت بدی در زندگی‌اش فرار کند به دیگران تکیه می‌کند. اگر کسی جزء این دسته افراد باشد، احتمال اینکه در هر موقعیتی بخواهند وارد یک رابطه جدید شوند وجود دارد. در این مورد، احتمال اینکه بتوانید او را عاشق خودتان بکنید بیشتر خواهد بود. خلاصه اینکه وقتی افراد آسیب‌پذیرتر باشند و نیاز به توجه و مراقبت احساس کنند، احتمال اینکه بتوانند سریعتر عاشق شما شوند بیشتر است.

۴- از دوستان مشترکتان کمک بگیرید. اگر شما و کسی که دوستش دارید دوستان مشترکی دارید، باید از این امتیاز استفاده کنید. دلیل آن این است که ذهن ناخودآگاه وقتی منابع مورداعتماد (مثل دوستان) چیزی که قرار است در ذهنشان برنامه‌ریزی شود را تایید کنند، راحت‌تر آن برنامه‌ریزی جدید را می‌پذیرد. اگر دوستان او تصور کنند که شما فوق‌العاده‌اید، احتمال اینکه با آنها هم‌عقیده شود زیاد است. هرچه دوستان مشترکتان بیشتر درمورد فوق‌العاده بودن شما با او حرف بزنند، احتمال اینکه جایی در ذهن او باز کنید بیشتر خواهد بود.

۵- ذهنشان را سیم‌پیچی کنید. هرچه چیزی را بیشتری برای کسی تکرار کنید، بهتر می‌توانید باعث شوید به آن چیز خاص فکر کند. چرا؟ خیلی ساده است، تکرار می‌تواند تاثیر فوق‌العاده‌ای روی ذهن ناخودآگاه داشته باشد. البته این به شما مجوز نمی‌دهد که هر ده دقیقه یکبار به او زنگ بزنید. این فقط می‌ترساندشان. با نشان دادن زیرکانه حضورتان، می‌توانید روی ذهنشان برنامه بریزید. باید جلو چشم باشید و به او این امکان را بدهید که تا می‌تواند شما را ببیند، اینکه با او حرف بزنید یا نه مهم نیست، فقط کافی است جایی بایستید که شما را ببیند.

۶- تصور مثبت از خودتان بسازید. وقتی اسمتان در جمعی به زبان می‌آید، اولین کلمه‌ای که به ذهن دیگران می‌آید چیست؟ دیگران چه تصویری از شما دارند؟ فکر آنها در مورد شما فردی «قوی»، «شاد»، «بااعتمادبه‌نفس» یا چیزی منفی‌تر مثل «آویزان» است؟ هر چه جایگاه بهتری برای خودتان در ذهن افراد بسازید، دید آنها نسبت به شما بهتر خواهد شد. مهم نیست که هستید و چه ویژگی‌های منفی‌ای دارید، چیزی که مهم است درک آنها نسبت به شماست. باید کاری کنید که این تصور مثبت باشد.

۳. آیا واقعاً چیزی به اسم عشق در نگاه اول وجود دارد یا همه اینها افسانه است؟
البته عشق در نگاه اول وجود دارد، اگر کسی از همان ابتدا با معیارهایی که در ذهن ناخودآگاهتان لیست شده است همخوانی داشته باشد، احتمالاً در نگاه اول عاشق او خواهید شد.

آنوقت به خودتان می‌گویید، «یک لحظه صبر کن، اگه تا حالا با او حتی حرف هم نزده‌ام پس از کجا می‌دانم که با معیارهای من جور است یا نیست؟»

خیلی ساده است. معیارهای شما ممکن است شامل طریقه ایستادن، راه رفتن، حرف زدن یا حتی ارتباط او با دیگران باشد. اگر رفتارها، ظاهر یا هر چیز دیگر او شما را یاد کس دیگری بیندازد این اتفاق خواهد افتاد.
مثلاً شما را یاد کسی که قبلاً عاشقش بودید بیندازد.

ما معمولاً از یک الگو پیروی می‌کنیم و همیشه عاشق یک تیپ خاص از افراد می‌شویم. بنابراین اگر کسی شما را یاد کسی بیندازد که قبلاً عاشقش بودید، اما در خودآگاهتان ندانید که شما را یاد کسی از گذشته‌تان می‌اندازد، ممکن است در نگاه اول عاشق آن فرد شوید، بدون اینکه بدانید چرا. آنوقت ممکن است فکر کنید که سرنوشتتان بوده که عاشق او شوید.

 

منبع: مردمان