سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
محبت توانایی مغزی كودك را تقویت می كند
نوزادانی كه كمبود محبت دارند با خطر اختلال در رشد مغزی و مهارت های اجتماعی مواجهند.به نقل از مجله روانکاوی ژرمنی ، پزشكان بر این عقیده اند كودكانی كه در سال اول زندگی خود از كمبود محبت رنج می برند در معرض خطر اختلالات مغزی و مهارت های اجتماعی قرار دارند.
به گفته پزشكان: كودكان مادران مبتلا به مشكلات ذهنی بیشتر در معرض این خطر قرار دارند چرا كه رابطه این گروه از مادران با فرزندانشان طبیعی نیست در حالی كه نوزادان به تحریك و كنش های اجتماعی نیاز دارند تا توانایی های مغزی آن ها رشد كند.
نیاز كودكان به مهر و محبت به اندازه كافی شناخته شده است، اما این شناخت كه عشق و علاقه نه تنها در پختگی عاطفی نقش دارد بلكه ساختار مغز را نیز متاثر میكند، یافته جدیدی است .
به هنگامیكه دانشمندان كودكان یتیم یك كشور اروپای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سیاهی" یافتند . این همان بخش از مغز است كه مسوولیت رشد و تحول در درك احساس و ساخت، عملكرد و هضم عواطف، تجربه زیبایی و لذت، لیاقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با دیگران را برعهده دارد.
پژوهشهای علم اعصاب و تحقیقات بیوشیمی با كمك و كاربرد تكنیك پویشگری مغز و مطالعات برشهای آن، ثابت كردهاند كه سیستم اعصاب نه تنها به تحریكات عواطفی عكسالعمل نشان میدهد، بلكه در اساس شكل میگیرد.
مغز یك نوزاد هنوز به خوبی شكل نگرفته و بدون ساختار است و برای رشد و تحول خود به تحریك نیاز دارد، نه تنها به تحریكات محسوس و شناختی در اشكال و انحاء گوناگون مثل بازیها، رنگها یا موزیك، بلكه به برخوردها و رفتارهای محبت آمیز نیز محتاج است.
هر چه روابط و تاثیرات متقابل مثبت بیشتری بوقوع بپیوندد، اتصالات و شبكههای بهتر و بیشتری در این بخش ایجاد میگردد.
بدین ترتیب، نظریه پیوند "جان بوولبی" كه گهگاه مورد تردید قرار میگرفت بوسیله پژوهشهای یولوژیكی تایید شد.
نظریه بوولبی میگوید، رشد و تحول یك كودك از طریق تجربه پیوندها و دلبستگیهای دوران كودكی به نحو مثبت و یا به گونهای منفی تحت تاثیر قرار می گیرد.
یكی از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ویسكونسین" آمریكا نشان داد كه نحوه و چگونگی عكسالعمل یك فرد در مقابل فشارهای روحی در سنین كودكی تعیین میشود.
نوزادانی كه با مادران تحت فشار روحی یا افسردگی بزرگ میشدند، بعدها بیشتر از حد متوسط آسیب پذیر بودند. اینها در مواقع سخت و پیچیده با ترشح شدید هورمونهای فشار عكس العمل نشان میدهند.
جالب توجه اینجا است كه كودكانی كه در سنین بالاتر مادران خویش را افسرده تجربه میكردند، از عكس العمل شدید مشابهی برخوردار نبودند.
بنابراین خاطرات بد اولیه نه تنها رفتار را نقش میدهد بلكه بر طبق علوم و شناختهای جدید، عكسالعملهای الگویی فیزیولوژیكی مغز را كه تعیینكننده چگونگی برخورد و رفتار ما با احساسات و دیگر اشخاص هستند، نیز تحت تاثیر قرار میدهند.
بر اساس اكتشافات جدید، این پرسش در ظاهر ساده كه آیا باید نوزاد عاجز گریان را در بغل گرفت و آرام كرد، دیگر به استیل تربیتی مربوط نمیشود.
واقعیت غیر قابل بحث آن است كه نوزادان خود قادر به از میان بردن فشارهای روحی و احساسی خویش نیستند، آنها به هنگام هیجان و برآشفتگی، قدرت تغییر خودآگاه و انحراف ذهن خویش را ندارند.
در این موقعیت "هیپوتالاموس" موادی را بعنوان علامت تولید میكند كه باعث ترشح هورمن فشار "كورتیزول" میگردد .
در سالهای پس از دوران كودكی، مغز در مواقع سختی و فشار یا با تولید بیش از حد هورمون كه نتیجه آن بروز ترس و افسردگی است و یا با تولید كمتر از حد لازم كه نتیجه آن سردی عواطف و بروز خشونت است، عكس العمل نشان می دهد .
نتیجهگیری از این شناختهای جدید علمی تنها چنین میتواند باشد كه نوزاد در سالهای اولیه زندگیش به فردی نیازمند است كه برایش شناخته شده باشد، فردی كه حال و احوال نوزاد را درك كند، فردی كه به وی لبخند بزند و با محبت و مهربانی رفتار كند .
خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درمانی تردید دارد كه پرورش و تربیت نوزاد توسط افراد غریبه بتواند این كیفیت پرورشی را بوجود آورد .
وی میگوید: در كودكان كم سنی كه توسط غریبهها پرورش مییابند، احتمالا این كمبود تجربه كه وجود و مفهوم خاصی برای دیگری داشته باشد، وجود دارد.
"آنها میآموزند كه باید در انتظار علاقه و توجه دیگران باقی بماند"
والدین نیز در سالهای نخستین نیاز به حمایت دیگران دارند، مثلا در صورت وجود مشكلات با كودك به كمكهای روان درمانی یا به موسسات اجتماعی و گروهها و همدردان مشترك احتیاج دارند تا به این وسیله بتوانند از تنهایی و ایزوله شدن خود جلوگیری نمایند .
چگونگی ابراز محبت به نوزادان
برای نشان دادن محبت به كودكان چندین راه وجود دارد. مسلما شیوه انتخابی ما بستگی به مرحله رشد كودكمان دارد. محبت ما نسبت به نوزاد از راههای بسیار مستقیم و فیزیكی ابراز میشود. مثل غذا خوردن، بغل كردن، نوازش كردن حرف زدن و بازی با آنها.
در بچههای نوپا علاوه بر موارد فوق باید بر صحبت كردن با آنها، تشویق به یادگیری مهارتهایی مثل راه رفتن، غذا خوردن و لباس پوشیدن تاكید كرد. شروع سن مدرسه مرحله مهمی از مراحل رشد كودك است.
در این مرحله میتوان برای محبت كردن به او، به كارهایی كه در مدرسه انجام میدهد توجه كرد و نشان داد كه از خواستههای او حمایت میشود و برای آنها ارزش قائل هستیم.
نباید محبت خود را تنها با بغل كردن، ادای كلمات و الفاظ خوب و رسیدگی به نیازهای فوری و جسمانی كودكان به آنها نشان داد. بلكه محبت واقعی در كمك به آنها برای بیشتر مستقل شدن و انجام كارهای شخصی میباشد.
محبت به فرزند هیچ وقت زیادی نیست
اگر والدین بیشتر به این فكر می كردند كه به فرزندانشان توجه كافی ندارند و كمتر فكر می كردند دارند آنها را لوس می كنند دنیا جای خیلی بهتری می شد.بسیاری كودكان را به یاد می آورم كه در عذاب بودند چون پدر و مادرشان بیش از حد درگیر یا خودخواه بودند یا مشغله ذهنی داشتند كه به نیازهای آنان رسیدگی كنند.
اما هیچ وقت كودكی را ندیده ام كه وضع بدتری داشته باشد آن هم به این دلیل كه والدینش او را بیش از حد دوست دارند. صادقانه بگویم امكان ندارد بچه با محبت لوس شود.
آنچه معمولاً فكر می كنیم محصول لوس كردن كودك است هیچ وقت نتیجه ابراز محبت بیش از اندازه نیست. بلكه پیامد دادن چیزهای دیگری به جای محبت است. چیزهایی مانند سهل گیری، انتظارت كمتر یا مالكیت مادی. وقتی والدین برای فرزندان حدودی تعیین نمی كنند، وقتی والدین توقع خود را از آنها برای خوب بودن پایین می آورند یا وقتی اسباب بازی، خوراكی یا انواع هدایا جایگزین محبت و توجه خالصانه می شود، آنها آسیب می بینند.
وقتی صحبت از عواطف گرم و مهر و محبت می شود هیچ وقت عشق به فرزند زیادی نیست.به عبارت دیگر اگر هر روز به فرزندتان بگویید كه دوستش دارید هیچ آسیبی به او نمی رسد. اگر به او یادآوری كنید كه منبع بی پایان خوشبختی شما است آسیبی نمی بیند.
فرزندتان آسیبی نمی بیند اگر به او محبت بدنی ابراز كنید، از او مراقبت كنید و هنگامی كه استحقاقش را دارد به او پاداش بدهید. احساستان را فرو نخورید و درون گرایانه عمل نكنید آن هم با این تفكر كه این همه محبت بچه را لوس می كند.
خیلی سال پیش از این مردم بر این باور بودند سركوب عشق و محبت به رشد شخصیت كودك كمك می كند. شاید هنوز كسی دور و بر شما باشد كه به «روش سنتی» پرورش كودك اعتقاد داشته باشد؛ كسی كه به شما درباره محبت بیش از اندازه به كودك هشدار می دهد.
معلوم شده كه این تفكر سنتی غلط است. روانشناسان بی اغراق در هزاران پژوهش ارتباط مقدار محبت والدین به فرزندان و میزان سازگاری آنها را زیر نظر گرفتند. اگر احتمال لوس شدن بچه ها با محبت بیش از حد وجود داشت- یعنی اگر روش سنتی درست بود- پیش بینی می كردید نتیجه این پژوهش ها این باشد كه سازگارترین بچه ها از خانه هایی بیرون می آیند كه در آن والدین تا حدودی خشك هستند و عواطف محبت آمیز خود را مهار می كنند. اما حتی به یك تحقیق كه به چنین یافته ای رسیده باشد برخورد نكرده ام. در همه پژوهش ها درباره والد- كودك، همیشه سازگارترین كودكان بیشترین سطح محبت پدر و مادر را گزارش داده اند.
هنوز بعضی والدین به روش سنتی تربیت كودك اعتقاد دارند. بعضی فكر می كنند باید به بچه ها سخت گرفت و محبت بسیار كودك را شكننده و آسیب پذیر می كند. (به این رویكرد در تربیت كودك «مكتب انتقادات جدی» می گویند.) بعضی فكر می كنند فرزندانی كه مورد عواطف بسیار پدر و مادر قرار می گیرند ضعیف بار می آیند. (گاهی اوقات این حرف را از پدرانی می شنوید كه نگرانند محبت زیاد در مردانگی پسرشان اختلال ایجاد می كند.) بعضی دیگر از پدر و مادرها معتقدند احساسات، تحسین یا توجه آنها به نوعی فرزندشان را نیازمند بار می آورد و وقتی بزرگ شد درخواست های بسیار و غیرمعمول و نیاز به توجه و مراقبت خواهد داشت. آ
آنها متقاعد شده اند كه با مضایقه محبت به نوعی فرزندی تربیت می كنند كه نیازش به مورد محبت قرار گرفتن كمتر است.
در واقع درست برعكسش صادق است. هنگامی كه كودكان عشق صادقانه دریافت كنند چنان حس عمیقی از امنیت در آنها ایجاد می شود كه تقریباً همیشه كمتر نیازمند دیگری هستند. در نتیجه بزرگسالانی كه از لحاظ عاطفی نیازمند هستند عمدتاً آنهایی هستند كه هنگام رشد محبت كافی از پدر و مادر ندیده اند یا كسانی هستند كه محبت والدینشان یا متغیر بوده یا خالصانه نبوده است.
سالمترین بزرگسالان و آنهایی كه خودشان توانایی دارند محبت خود را به دیگران ابراز كنند همواره كسانی هستند كه والدینشان آنها را با احساسات صریح و بی قید و شرط بزرگ كرده اند نه آنها كه مجبور بوده اند با چیزی كمتر از محبت كامل سر كنند.
پژوهش مشهوری درباره اینكه آیا والدین باید به گریه نیمه شبانه نوزاد واكنش نشان بدهند یا نه این نكته را خیلی خوب نشان می دهد. برعكس كسانی كه فكر می كنند آرام كردن نوزادی كه گریه می كند پاداشی به رفتار او است و باعث بیشتر گریه كردن او می شود، پژوهشگران دریافتند خلاف آن صادق است. میل به گریه در میان نوزادانی كه گریه شبانه شان با آرام كردن همراه می شود به مرور زمان كمتر می شود نه بیشتر. خیلی ساده است نوزادانی كه در طول شب بیدار می شوند وقتی گریه می كنند كه ترسیده و سرگشته باشند. آرام كردن به آنها احساس امنیت بیشتری می دهد و این كار باعث می شود بهتر بخوابند.
مطمئن ترین روش برای اینكه بچه هر شب گریه كند این است كه به نیازهای عاطفی او بی توجهی كنید و مطمئن ترین روش برای اینكه كودكی با كمبود محبت تربیت كنید این است كه عشق و محبت خود را از او دریغ كنید.
اینكه باید به فرزندتان محبت كنید را با اینكه چگونه این كار را انجام دهید اشتباه نگیرید. حمام كردن كودك با محبت جسمی، تعریف، تحسین، توجه و تائید كلامی اینكه چقدر از گذران وقت با او لذت می برید همه خوب است و بیشتر اوقات بهترین كار است. اگر می خواهید برای فرزندتان هدایای رویایی بخرید او را به گردش های پرهزینه ببرید، به او غذای دلخواهش را بدهید یا به او امتیاز ویژه ای ببخشید. این كارها هم خوب هستند تا زمانی كه در حد اعتدال باشند و تا زمانی كه آنها را جایگزین ابراز محبت خالصانه نكنید. (اگر این كار را بكنید هیچ كس جز خودتان را گول نزده اید. بچه ها تفاوت بین عشق ورزیدن حقیقی و حق و حساب دادن را می فهمند.) یكی از استادانم روانشناس برجسته كودك یوری برونفنبرنر زمانی گفت هر كودكی حداقل به یك بزرگسال نیاز دارد كه به او «به طور غیرمنطقی متعهد باشد».
چنین پیوند عاطفی ای باعث می شود كه كودكان با سلامت روانی رشد كنند. از نشان دادن «تعهد غیرمنطقی» به دختر یا پسرتان نترسید. وقتی سخن از ابراز عشق خالصانه به فرزند پیش می آید زیاده از حد مفهومی ندارد.
ویدیو مرتبط :
محبت عمو پورنگ به یك كودك....
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
موسیقی، رشد مغزی كودكان را تقویت میكند
دانشمندان ادعا كردهاند كه موسیقی، رشد مغزی كودكان را تقویت میكند.
نتایج یك پژوهش جدید نشان داده است كه تعلیم موسیقی میتواند، مغز در حال رشد كودك را شكل دهد.
یك دانشمند علوم اعصاب در دانشگاه نورت وسترن در نشست سالانه انجمن پیشرفتهای علمی آمریكا اعلام كرد كه آموزش موسیقی، اثرات فوقالعادهای دارد كه سیستم حسی را شكل میدهد و باید در سیستم آموزشی و تحصیلی گنجانده شود.
نینا كرائوس پروفسور نوروبیولوژی، فیزیولوژی و علوم ارتباطات در این رابطه اظهار داشت: نواختن یك ساز به كودكان كمك میكند، پردازش كلامی بهتری در كلاسهای پر سر و صدا داشته باشند و دقیقتر زبان گفتاری را تعبیر كنند.
پروفسور كرائوس خاطرنشان كرد كه آموزش موسیقی میتواند راه كاری موثر در كمك به كودكان سالم در حال رشد و نیز كمك به بهبود توانمندیهای گفتاری در كودكان مبتلا به اوتیسم یا مشكلات رشدی باشد.
این محققان برای اولین بار به شواهد علمی دقیق و موجهی دست یافتهاند كه نشان میدهد؛ نواختن ساز موسیقی به میزان قابل توجهی، حساسیت مغز را نسبت به اصوات كلامی تقویت میكند.