سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

عشق تان را مومیایی کنید



محکم شدن پیوند عاطفی میان زن و شوهر

هدیه هایی بی مناسبت از جذاب ترین ایده ها برای تحکیم عشق و مودت در زندگی است

 

یکی از شیرین ترین و معما برانگیز ترین تعاملات انسانی ازدواج و زیر یک سقف رفتن است. هم زیستی جذابی که هر دو سوی آن یعنی زن و شوهر در عین حال که به هم دلبستگی و وابستگی پیدا می کنند اما به لحاظ شناخت روحیات و خلقیات همدیگر ممکن است در هنگام برخوردهای مختلف در مناسبت ها و در طول روزهای زندگی ندانند چه واکنش هایی در مقالب کنش های طرف مقابل از خود بروز دهند.

بی شک شیرین ساختن زندگی یک تدبیر موفق و نشاط بخش به بستر زندگی است که بر مبنای آن زندگی از محور یکنواختی و تکراری بودن خارج شده و پویا و دوست داشتنی خواهد شد. هرچه تلاش برای شیرین سازی و عمیق نمودن عشق میان زن و شوهر بیشتر باشد لحظه های پر خاطره زندگی بیشتر و بیشتر خواهد شد و بر همین اساس زن و شوهر به جای آنکه وابسته همدیگر شوند عمیق تر دلبسته یکدیگر خواهند شد.


برای شیرین کردن روزهای زندگی و تحکیم عشق و علاقه پس از ازدواج کافی است تا به نکات ساده و راحتی دقت کنیم:

هدیه های بی مناسبت
شاید در هر زندگی تاریخ های خاصی مثل تولدها و سالگردها وجود داشته باشد که همیشه در دل تقویم ثابتند و افراد منتظر رخداد آنها هستند اما سورپرایز های یکباره با هدیه هایی بی مناسبت از جذاب ترین ایده ها برای تحکیم عشق و مودت در زندگی است که تاثیر عمیق و به سزایی در روند زندگی و محکم شدن پیوند عاطفی میان زن و شوهر دارد. هدیه هایی که هرچقدر هم کوچک و ساده باشند اما بیانگر علاقه بزرگی هستند که عامل محرکی برای خرید این هدیه بودند و زندگی به همین درک علاقه هاست که روز به روز طنابش محکم تر می شود و استوار تر جلو می رود.

شام های دو نفری
قطعا هیچ زن و شوهری نیستند که طعم خوش یک شام خارج از خانه را در جرگه خاطرات خوبشان نداشته باشند. نه اینکه شام های داخل خانه خوب نیستند! بلکه هدف اینجاست که وقتی خالی کنیم تا کنار هم بدون دغدغه پختن غذا و چیدن سفره داشته باشیم و تنوع کوچکی در زندگی ایجاد کنیم. زن و شوهر ها می توانند پس از بچه دار شدن هم این روال شام های دونفری را لا اقل برای یکبار در ماه داشته باشند و طبق این قانون مهم وقتی را برای تفریح دوتایی شان در نظر بگیرند.

محکم شدن پیوند عاطفی میان زن و شوهر

یکی از عوامل کم رنگ شدن عشق، مقایسه کردن است

 

بگذار نگاهت کنم
زندگی پستی های و بلندی های خاص خود را دارد که در برخی زندگی ها بیشتر و در برخی دیگر کمتر است. فراز و فرودهایی که گاهی باعث می شود اعضای خانواده شبانه روز در تلاش گذران زندگی باشند. در این میان دل چسب ترین جمله بگذار نگاهت کنم است. اینکه ابراز کنید دلتان برای هم تنگ شده و لحظه ای بر چهره همسرتان نگاه کنید و به او لبخند بزنید. هرچند کار ساده ایست اما بار معنایی و روحی ای که به زندگی می بخشد نشانگر میزان اهمیت همسرتان برای شماست. «بگذار نگاهت کنم» ها را با زیاد با هم به اشتراک بگذارید.

اهمیت دادن به علائق یکدیگر
خیلی طبییعی است که شما یک غذای خاص یا یک رنگ خاص و یا یک محل خاصی را دوست داشته باشید. آدم ها علاقه های مختلف و متناسب با روحیات خودشان را دارند .علاقه های خاص همسرتان را بشناسید و سعی کنید با پررنگ کردن آنها لحظات شادی را برای زندگی تان رقم بزنید. برای همسرتان همان رنگی که دوست دارد هدیه و لباس بگیرید. غذایی را که دوست دارد آماده کنید و با او برای قدم زدن یا تفریح به همان محلی بروید که علاقه دارد. توجه به علاقمندی های همسرتان باعث می شود او هم نسبت به شما همین میزان توجه و انعطاف را به خرج دهد و زندگی تان بیش از پیش شیرین شود.

مقایسه نکنید
یکی از عوامل کم رنگ شدن عشق و علاقه در خانواده به خصوص در میان زن و شوهر مقایسه بی مورد زندگی خودتان با دیگران است. زندگی دیگران را برای خودشان بگذارید و زیر و بم آنها را با شرایط خودتان مقایسه نکنید. مطمئن باشید که هیچ زندگی ای بدون دغدغه و بالا و پایین نیست اما شاید برخی از افراد کمتر شما را در جریان مشکلات زندگی شان بگذارند و همین باعث شود که شما گمان کنید آنها در رفاه و خوشبختی و شادی بیشتری هستند و مدام بر پیکره زندگی زناشویی خود با اینگونه مقایسه ها آسیب وارد کنید . خصوصیات اخلاقی همسر دوستتان را به هیچ عنوان با خصوصیات همسر خودتان مقایسه نکنید و به طور کلی در تمام مراحل زندگی تان از مهلکه مقایسه گریزان باشید.


به خاطر داشته باشید؛ آنچه که باعث تحکیم عشق و احساس خوشبختی در شما می شود فقط و فقط تلاش شماست و میزان عشق و علاقه شما به همسرتان نه به عناصر مادی ارتباطی دارد و نه به حرف و سخن های دیگران. فقط شمایید که باید همسرتان را دوست داشته باشید و با تلاش خودتان زندگی تان را سلامت نگهدارید و روزهای عاشقانه بیشتری را برای خود در دفترچه خاطرات زندگی تان ثبت کنید.
منبع: مهرخانه


ویدیو مرتبط :
مومیایی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

داستان عشق و ديوانگي



 

 

داستان جالب

 

در زمانهاي بسيار قديم وقتي هنوز پاي بشر به زمين نرسيده بود، فضيلت ها و تباهي ها دور هم جمع شده بودند، آنها از بي كاري خسته و كسل شده بودند.

ناگهان ذكاوت ايستاد و گفت بياييد يك بازي بكنيم مثل قايم باشك.

همگي از اين پيشنهاد شاد شدند و ديوانگي فورا فرياد زد، من چشم مي گذارم و از آنجايي كه کسي نمي خواست دنبال ديوانگي برود همه قبول كردند او چشم بگذارد.

ديوانگي جلوي درختي رفت و چشم هايش را بست و شروع كرد به شمردن .. يك .. دو .. سه .. همه رفتند تا جايي پنهان شوند.

لطافت خود را به شاخ ماه آويزان كرد، خيانت داخل انبوهي از زباله پنهان شد، اصالت در ميان ابرها مخفي شد، هوس به مركز زمين رفت، دروغ گفت زير سنگ پنهان مي شوم اما به ته دريا رفت، طمع داخل كيسه اي كه خودش دوخته بود مخفي شد و ديوانگي مشغول شمردن بود هفتاد و نه ... هشتاد ... و همه پنهان شدند به جز عشق كه همواره مردد بود نمي توانست تصميم بگيريد و جاي تعجب نيست چون همه مي دانيم پنهان كردن عشق مشكل است، در همين حال ديوانگي به پايان شمارش مي رسيد نود و پنج ... نود و شش. هنگامي كه ديوانگي به صد رسيد عشق پريد و بين يك بوته گل رز پنهان شد.

 

داستان عاشقانه

 

ديوانگي فرياد زد دارم ميام. و اولين كسي را كه پيدا كرد تنبلي بود زيرا تنبلي، تنبلي اش آمده بود جايي پنهان شود و بعد لطافت را يافت كه به شاخ ماه آويزان بود، دروغ ته درياچه، هوس در مركز زمين، يكي يكي همه را پيدا كرد به جز عشق و از يافتن عشق نا اميد شده بود. حسادت در گوش هايش زمزمه كرد تو فقط بايد عشق را پيدا كني و او در پشت بوته گل رز پنهان شده است.

ديوانگي شاخه چنگك مانندي از درخت چيد و با شدت و هيجان زياد آن را در بوته گل رز فرو كرد و دوباره و دوباره تا با صداي ناله اي دست كشيد عشق از پشت بوته بيرون آمد درحالي که با دستهايش صورتش را پوشانده بود و از ميان انگشتانش قطرات خون بيرون مي زد شاخه به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمي توانست جايي را ببيند او كور شده بود! ديوانگي گفت من چه كردم؟ من چه كردم؟ چگونه مي توانم تو را درمان كنم؟ عشق پاسخ داد تو نمي تواني مرا درمان كني اما اگر مي خواهي كمكم كني مي تواني راهنماي من شوي.

و اينگونه است كه از آنروز به بعد عشق كور است و ديوانگي همواره همراه اوست! و از همانروز تا هميشه عشق و ديوانگي به همراه يکديگر به احساس تمام آدم هاي عاشق سرک مي کشند ...